فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۳٬۷۷۷ مورد.
«تحفة الملوک» و داستان شیخ صنعان
منبع:
معارف ۱۳۷۹ شماره ۴۹
غزالى مشهدى و مثنوى نقش بدیع
حوزه های تخصصی:
مسئولیت اخلاقی از دیدگاه ابن عربی
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اخلاقی در نظام های عرفانیِ مبتنی بر وحدت وجود، تبیینِ چگونگی مسئولیتِ اخلاقی آدمی است. ابن عربی معتقد است که حقیقتی جز خداوند وجود ندارد و هر فعلی چه خوب تلقی شود چه بد فعلِ خداوند است. نتیجه ی ظاهری این باور «جبر مطلق» و رفع مسئولیت آدمی در قبالِ افعالِ منتسب به اوست. اما عارفان با قبولِ نوعی اختیار برای آدمی، وی را مسئولِ اعمالِ خود می دانند. حلّ این تناقضِ ظاهری، در گرو دقت در معنای وحدت وجود؛ و تجلی خداوند در صورتِ آدمی است. انسان جلوه ی کامل تمامی صفات الهی است و از آنجا که خداوند به یقین دارای قدرت و اختیار است، آدمی نیز موجودی است که در اختیار داشتن، مجبور است. خدا فاعل کردارهای انسان است و این از آن روست که هستی خدا، همان هستیِ انسان یا هستیِ جهان است. ذات حق، مرحله ی اجمال است و جهان مرحله ی تفصیل. از این رو اگر با دیدگاهی وحدت گرایانه به موضوع نظر کنیم، جز حق را، وجودی نیست و طبیعتاً هر فعلی، فعلِ خداوند است و اگر از دیدگاه کثرت گرایانه دقت شود، انسان گونه ای هستی خواهد داشت و به تَبَع این هستیِ خود، فاعل کردارهای خویش خواهد بود؛ فاعلیتی که مسئولیت، لازمه ی آن است. دلِ آدمی که؛ در عرفان، حقیقتِ وی محسوب می شود، در مقابلِ رعیتِ خود که همان اعضاء و جوارح و قوای مختلف است، مسئولیت دارد، هم چنان که در برابر خداوند و دیگران مسئول است. نگرشِ ابن عربی در موارد مذکور مورد قبول ملاصدرا و اکثر پیروان وی تا زمان حاضر، واقع شده است و ایشان کوشیده اند آن را با زبانی فلسفی تقریر کرده و براهینی عقلانی بر آن اقامه کنند.
تبیین علم الأسماء تاریخی در شکل گیری معرفت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
«علم الاسماء تاریخی» نقطه تلاقی دو اندیشه متفاوت در دو دوران مختلف است؛ علم الاسما دیدگاه کانونی ابن عربی در تدبیر عالم و تاریخیت برگرفته از نگاه هایدگر به هستی است؛ هرچند ابن عربی در فصوص الحکم درباره سیر تطور تاریخی اسماء الهی در بستر انبیا سخن می گوید و به نوعی، علم الاسماء را در بستر تاریخ انسان کامل بازگو می کند؛ این نقطه تلاقی خود را در فردید بروز می دهد که دلبسته عرفان اسلامی است، هرچند رسالت هایدگری دارد. در این پژوهش، می خواهیم با منظم کردن افکار فردید، به ویژه باتوجه به نوشته های سیدعباس معارف، و فربه تر کردن آن با میراث عرفانی ابن عربی، نقش این آموزه را در شکل گیری علم دینی بررسی کنیم. در آخر، با تبیین علم دینی به مثابه بنیاد علوم انسانی امیدواریم گامی در هموار کردن مسیر علوم انسانی-اسلامی برداریم.
تاریخیت انسان در عرفان ابنعربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان در عرفان ابنعربی ، نه انسان ماهوی آن گونه که ـ مثلاً ـ ارسطو می گوید، بلکه انسان تاریخی است . مطابق علم الاسماء تاریخی ، حقیقت در هر دوره ای به گونه ای خاص ظهور می کند؛ و انسان به عنوان مظهر تام حقایق وجودی ، با ظهور تاریخی حقیقت ارتباطی وثیق دارد. وی با آگاهی از مظهریت خود، می تواند از لابهلای چرخه تاریخ و بستر زمان عبور کند و به بیزمانی و جاودانگی برسد. بهاینترتیب نگاه تاریخی ابنعربی به انسان ، با نگاه اصالت تاریخ روزگار مدرن ، کاملاً متفاوت می شود؛ زیرا در نگاه مدرن ، بیرون از تاریخ حقیقتی وجود ندارد؛ در حالیکه در عرفان محیی الدین، همه تلاش انسان برای خروج از تاریخ و رسیدن به حقیقت هستی است .
شناخت های لازم در سلوک عملی با نظر به آرای علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد تبیین اجمالی شناخت های لازم در سلوک عملی و شرایط، مبانی و مقدمات آن،بر محور آرای علامه جوادی آملی است. نیز کوشش شده است تا گامی در نظام سازی سلوکِ وحیانی در بُعد ایجابی برداشته و راهبردها و کاربردهای آن را نشان دهد و از این رهگذر عرفان های بشری، شبه عرفان ها یا عرفان های مونتاژ را برمی رسد. گفتمان حاکم بر سلوک عملی در آرای علامه جوادی آملی، توحید و عبودیت بر صراط مستقیم شریعت حقه محمّدیهB است که عنصر معرفتِ نفس شهودی و مؤلفه ولایت انسان کامل معصومA اُسّ و اساس آن است.
روح «معنا» در تفکر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«معنا» در اندیشة ""ابن عربی""، حقیقتی کلی و مشترک میان مراتب معنایی یک واژه است. هر واژه مراتبی را از معنا دارا است که به صورت حقیقی بر همة آنها صدق می کند. این حقیقت مشترک، روح واحد حاکم بر معانی یک واژه را شکل می دهد. این نظریه، بر آیات الاهیاتی قرآن (آیات ناظر به اوصاف خدا) تطبیق می کند و براساس آن، نسبت محمولات این آیات به موضوع آن یعنی خدا، حقیقی و خالی از مجاز است. محمولات تشبیهی آیات الاهیاتی، پس از انصراف معنا از عوارض ناسوتی و امکانی، به خدا نسبت داده می شوند. در فهم این نظریه، مباحث هستی شناسانه ابن عربی بسیار مهم می نماید. این نظریه، در فهم و تفسیر متون الاهیاتی قرآن تأثیرگذار است. هدف این نوشتار، تبیین نظریة ابن عربی در باب ماهیت معنا جهت معناشناسی محمولات الاهیاتی قرآن و ارائة ثمرات عملی این نظریه است
جستاری در شناخت مآخذ کتاب «پند پیران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پند پیران از متون عرفانی به جامانده از قرن پنجم هجری است که نویسنده آن ناشناخته است. این کتاب مجموعه ای از حکایات را با موضوعات مختلف در خود جای داده است. یکی از مهم ترین موضوعاتی که در حکایات این کتاب جلوه گری می کند، تصوف و عرفان است. منبع حکایات این کتاب که درباره صوفیان مشهور قرن سوم هجری و شیوه زندگی و کرامات ایشان است، ناشناخته مانده و بدان اشاره ای نشده است؛ بنابراین، در این گفتار برآنیم با کنکاش در منابع عربی و ایرانی سرچشمه های این حکایات را پیدا کنیم. براساس یافته های پژوهش، حکایات این کتاب در منابع عربی و برخی منابع ایرانی کهن که پیش از پند پیران یا هم عصر آن بوده ، نقل شده اند. این مسأله نشان می دهد که نویسنده پند پیران همه حکایات را با ذوق و قریحه خویش به نگارش در نیاورده، بلکه از منابع پیشین نیز استفاده کرده است. همچنین این حکایات در منابع پس از پند پیران با تغییر و تفاوت نقل شده اند که نشان می دهد این روندی عمومی است که در گذشته دور در ادبیات وجود داشته و مختص به دوره خاصی نیست. همچنین ردپای حکایات پند پیران به عنوان یکی از متون کهن را می توان در منابع بعدی ایرانی نیز یافت.
کشف المحجوب
زنانگی و تأنیث در هستی شناسی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان و محققان بسیاری دربارة جایگاه و اهمیت زن در نظام عرفانی ابن عربیبه تحقیق و تفحص پرداخته اند؛ چنانکه گویی وی زنانگی را همچون تعینی ثابت و پایدار از جنسیت می نگرد. اما تحقیق و تفحص در آثار ابن عربی، به ویژه «فتوحات المکیه» و «فصوص الحکم»، نشان می دهد که وی، زنانگی را تنها به عنوان صورت و تعینی از جنسیت در تمیز از مردانگی نمی نگرد، بلکه آن را در گستره ای وسیع در تبیین خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی عرفانی خویش به کار می برد، تا جایی که وی ذات الهی و برخی از صفات او مانند قدرت و اراده را مؤنث دانسته و گاه آن را در مقامی برتر و بالاتر از مردانگی نشانده است. تحقیق حاضر نشان می دهد که تأنیث به معانی منفعل بودن، اثرپذیری و مادری، در هستی شناسی عرفانی ابن عربی به کار رفته و در هر کاربرد وجهی از وجوه گوناگون هستی را به نمایش گذاشته است. تأنیث چنان در تار و پود هستی شناسی عرفانی ابن عربی تنیده شده است که بدون آن نمی توان نظام اندیشگی او را واجد انسجام لازم دانست. همچنین می توان این گونه برداشت کرد که ابن عربی جنسیت را امری نسبی تلقی کرده و موجودات را دارای دو بعد زنانگی و مردانگی می دانسته است که در موقعیت های مختلف یکی از جنسیت ها را از خود نشان می دهند.
تشبیه و تنزیه نزد ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تشبیه و تنزیه دو واژة متداول در فرهنگ اسلامی است، اما ابن عربی طبق مبانی خاص خود، به ویژه وحدت وجود، تفسیری تازه از آن ارائه می دهد و معرفت صحیح خدای تعالی را در جمع میان تشبیه و تنزیه می یابد و براساس این الگوی معرفتی جدید به جمع میان نصوص به ظاهر ناسازگار دینی در زمینة اسماء و صفات خدای متعال می پردازد. در این مقاله، ضمن تبیین دیدگاه ابن عربی در این باره لوازم الهیاتی نظریه او تبیین می گردد.
شرح فصوص الحکم
حوزه های تخصصی: