فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۳٬۷۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی مسئلة «خوارق عادات» در عرفان اسلامی، از جنبه های گوناگون همواره مطمح نظر بوده است. آنچه محققان عرفان نظری را متوجه خود ساخته، تبیین نحوة صادر شدن این افعال از عارف است. آنها با توجه به مبانی عرفانی خود، تحلیلی متین از این موضوع ارائه کرده اند. این مبانی عبارتند از: نحوة چینش عوالم خلقی (عالم عقل، مثال و ماده)، نفس و مراتب آن، سیر و سلوک عرفانی. عنصر محوری در تبیین این پدیده، عنصر «سیر و سلوک» است که چنان قوتی به نفس عارف می بخشد که او را قادر به تصرف در ماده می گرداند. عارفان از این مرحله، به «همّت» یاد می کنند. جمع کردن توجه و اراده به واسطة قوت روحانیت نفس را «همّت» گویند. وقتی انسان با سلوک خود، از مرتبة نفس فراتر رفته، و به مرتبة قلب می رسد، به سبب روحانیتی که دارد، با عالم مثال و عقل سنخیت پیدا می کند و از طریق سنخیت، با آن عالم مرتبط شده، به آن قوا می پیوندد و نیروی خود را از آنها می گیرد یا حقایق را از آنها دریافت می کند. پس، از این طریق قادر خواهد بود در عالم تصرف کند یا از غیب اطلاع یابد.
تبیین هستی شناسانة فنا از دیدگاه حکمت متعالیه
حوزه های تخصصی:
هر چند مفهوم «فنا» و مشتقات و لوازم آن از مفاهیمی است که در عرفان اسلامی پدید آمده، اما در فضای تفکر اسلامی، دیری نپایید که این مفهوم به فلسفه نیز راه یافت و فلاسفة اسلامی با نگاه هستی شناسانة خود، به تفسیر و نقد و حل آن پرداختند. به همین سبب صدرالمتألّهین در نظام فلسفی خود زمانی به مسئلة «فنا» می پرداخت که پیش از او دو مکتب فلسفی «مشّاء» و «اشراق» تلاش هایی را در تبیین هستی شناسانة فنا انجام داده بودند . در این میان، ملاّصدرا ادعا می کند که احدی از فلاسفة اسلام پیش از او نتوانسته اند گره مسئلة فنا را – آن گونه که عرفا گفته اند - بگشاید. از دیدگاه او، حل این مسئله منوط به تبیین صحیح صیرورت وجودی است. صیرورت وجودی و تبدل ذات ریشه در اصل «اتحاد عاقل به معقول» و «اتحاد با عقل فعال» دارد. از سوی دیگر ملاصدرا به وحدت شخصی وجود معتقد است؛ یعنی محتوای شهود فانی فی الله، در هنگام فنای ذاتی را پذیرفته است. از این رو، راه برای تبیین فنا در دستگاه فلسفی او هموار است.
نخستین جرعه ها
حوزه های تخصصی:
ارتباط انسان و خدا در آراء رویسبروک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، مفاهیم خدا، انسان و رابطه میان آن دو، در آراء «یان فان رویسبروک»، عارف برجسته کلیسای کاتولیک قرون وسطی، با روش تحلیلی بررسی شده است. رویسبروک، علی رغم باور به بساطت نفس، برای آن قوایی نیز در نظر می گیرد. به باور او، انسان بر صورت و شباهت خداوند خلق شده است و خداوند در وی، حقیقتی معنوی و جاودانه ودیعت نهاده است. رویسبروک در انسان شناسی خویش، می کوشد برای بازیابی شباهت از دست رفته انسان، طریقی عملی ارائه دهد. در باب خداشناسی، اگرچه او ذات ورای اقانیم را با اصطلاحاتی سلبی همچون: «غسق و برهوت» توصیف می کند؛ اما تصریح می کند که طبیعت الهی در مرحله اقانیم ثلاثه متشخص است؛ از این رو، معتقد به برقراری رابطه میان انسان و خدا است. در نگاه رویسبروک، آغازگر این رابطه، خداوند است و مواهب روح القدس و جنبه الوهی و انسانی مسیح، نقشی اساسی ایفا می کنند. ارتباط میان انسان و خدا درجات و مراتبی دارد: ارتباط از طریق مناسکِ ظاهری، مرتبه آغازین و اتحاد بی واسطه با خداوند در حیات مراقبه ای، حد اعلای این رابطه است. نتیجه این اتحاد، نفی تمایز میان خالق و مخلوق نیست؛ بلکه اتحاد در «محبت» است.
بقعه سید حمزه و ...
مطالعه تطبیقی تکرار و توالی هفت گناه کبیره اخلاقی در آثار سنایی با هفت دیو بزرگ در مزداپرستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
23 - 46
حوزه های تخصصی:
حکیم سنایی غزنوی (ف 536 ه .ق)، شاعر دوران ساز ادبیات عرفانی فارسی، در تدوین نظام اخلاقی عرفانی خود و در تبیین هفت گناه کبیره اخلاقیِ «آز، شهوت، خشم، کِبر، رشک، بخل و کینه»، هم از میراث فرهنگ اسلامی و هم میراث مزداپرستی باستان بهره می گیرد. وی با رویکردی تحذیری و بنا بر ذهنیت قرآنی خود، از این هفت خوی بهیمی به عنوانِ «هفت درِ دوزخ» و بنا بر گرایش همدلانه به فرهنگ اساطیری ایران باستان، از این خوی ها به عنوانِ «دیو» یاد می کند. از فحوای کلام سنایی چنین برمی آید که ظاهراً نخستین بار زرتشت، پیامبر مزداپرستی، به این هفت خوی بهیمی اشاره کرده است و بعدها این هفت خوی به عنوانِ «هفت درِ دوزخ» به آثار عارفان مسلمان راه یافته است. نویسندگان در این نوشتار کوشیده اند که با یک نگاه تطبیقی به اشعار سنایی در حوزه گناهان کبیره اخلاقی، این اشعار را تحلیل کنند و وجوه اشتراک این هفت گناه کبیره اخلاقی را با ماهیت و کارکرد دیوها در اوستا و دیگر منابع مزدایی نشان دهند. افزون بر این نگارندگان با گزارش صُوَر تمثلی این هفت گناه کبیره اخلاقی در حدیقه الحقیقه و دیوان سنایی، خاستگاه اساطیری، روایی و بلاغی و حکمی آن ها را نشان داده اند. «تکرار و توالی این هفت خوی بهیمی»، «دیو بودن این خوی ها »، «آفریدگان و همکارانِ اهریمن بودن این دیو ها»، «در تن لانه داشتنِ این دیوها» و «دوزخی بودن متصفان به این خوی ها» همسویی اندیشه سنایی را با برخی از باورهای مزدایی نشان می دهد. افزون بر آن، فراتر از آموزه های قرآنی، تنفر سنایی از خرفستران و اعتقاد تلویحی به وجود استقلالی یا تلفیقی دیوان، به جز ابلیس، جنیان و اهرمن، بر بنیاد نگاه همدلانه و آشکار به مزداپرستی نیز شایسته توجه است.
بررسی تطبیقی مراتب ارواح از منظر عزیز نسفی و نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
89 - 108
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر آرای نجم الدین رازی و عزیز نسفی در باب مراتب ارواح و وجوه اشتراک و افتراق آن ها بررسی می شود. نتایج نشان می دهد آرای آن ها در باب هستی و آفرینش ضمن تأثیرپذیری از دیدگاه حکما با نوآوری های بسیاری همراه است و زمینه های مشترکی در دیدگاه های آن ها مشاهده می شود. صرف نظر از تشابهات صوری و بهره گیری از یک تشبیه مشترک، از نظر محتوایی نیز شباهت هایی بین دیدگاه های آن ها وجود دارد؛ از جمله: 1 مراتب ارواح عطایی هستند و در آن ها تبدیلی صورت نمی گیرد؛ 2 کمال انسان در تعلق روح به قالب است، زیرا جسم معدن کدورت و ظلمت است و زمینه طلب کمال را در انسان فراهم می کند؛ 3 هر دو عارف با طرح مراتب ارواح به تبیین قوس نزول در دایره هستی می پردازند. توجه به سیر استکمالی و بازگشت به مبدأ نیز قوس صعود را در دایره هستی ترسیم می کند. شباهت های مذکور می تواند دلیلی بر اثرپذیری عزیز نسفی از نجم الدین رازی تلقی شود.
فرایند دریافت لطف الهی در عرفان سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
253-280
حوزه های تخصصی:
آشنایان با دیدگاه های سیمون وی، به خوبی از ژرفا و عمق آرای عرفانی او آگاه اند. در این پژوهش مکانیسم رهایی از خود و یگانگی با حقیقت مطلق (خدا) در چهارچوب نظام عرفانی سیمون وی بررسی می شود. به باور او، آدمی برای حفظ توازن درونی، نباید خلأهای به وجود آمده در درونش را با امور موهوم و خیالی پر کند. آدمی با انقطاع از امیال و تاب آوردن خلأهایی که عامل عدم توازن اند، پذیرش محنت ناب و خلق معکوس زمینه دریافت لطف الهی را فراهم می سازد. با ظهور لطف الهی، انسان به خود حقیقی اش یعنی امر مقدس غیرشخصی و تفاوت آن با خودِ خودپنداشته آگاه می شود. طالبِ حقیقت باید یک گام فراتر گذارد و با فانی کردن من، تنها داشته اش را به پروردگار بازگرداند.
نسبت دیدگاه نواندیشان معاصر دینی با توسعة جنسیتی(تحلیل و مقایسة آرای قاسم امین و نظیره زین الدین دربارة زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جریان «نوزایش عربی»، دیدگاه متجددان، از سنت های ایستا به سوی اندیشه های مترقی حرکت کرد و رویکرد احیای دین جای خود را به اصلاح آن داد. با توجه به تحولات جوامع مسلمانِ امروزی، به ویژه دربارة زنان، و تسلط نگرش دینی در عرف و قانون این جوامع، مطالعة مقایسه ای تحلیلیِ تحولات آرای متفکران معاصر جهان اسلام، با تأکید بر بازخوانی دیدگاه نواندیشان دینی مصر در قرن بیستم و تحلیل رویکردهای آنان، تلاشی است برای پاسخ به این پرسش ها که اندیشة روشنفکران دینی در حوزة جنسیت، با تحولات جهان امروز چه نسبتی دارد و آیا می تواند به صورت مستقیم در زندگی زنان جوامع مسلمان اثرگذاری مطلوبی که مطابق با عرف و فرهنگ دینی آنها باشد، داشته باشد؟ بنا بر یافته های این مطالعه و مدلِ مفهومی برامده از مقایسه و تحلیل هرمنوتیک اندیشة قاسم امین و نظیره زین الدین، دیدگاه نواندیشان دینی معاصر، صرف نظر از برخی تضادها، امکان تطابق با مؤلفه های توسعه گرایانة امروزی دربارة زنان را دارد و در مواردی به کار بستن نظریات آنها، این امکان را می دهد که برای توسعة جنسیتی در جوامع مسلمان، به صورت مناسب زمینه سازی شود.
عینیت در عین غیریت حق و خلق از نگاه عرفان نظری
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم عرفان نظری، رابطه حق و خلق است. از نگاه عارفان، این رابطه به شکل عینیت در عین غیریت است؛ یعنی حق تعالی از جهتی عین مخلوقات، و از جهتی مغایر با آنهاست. از نگاه ایشان، تنها مصداق بالذات وجود، حق تعالی است و چنین وجودی به سبب نامتناهی بودن، تمام مواطن را پر کرده و هیچ موطنی از او خالی نیست و این سبب عینیت حق تعالی با تک تک تعینات می شود. از سوی دیگر، چنین وجودی به سبب مطلق بودن، فراتر از تمام تعینات و در نتیجه، غیر آنهاست. این رابطه، که یکی از نتایج وحدت شخصی وجود است، سبب به وجود آمدن سؤالات و ابهاماتی شده است. این نوشتار بر آن است تا با تبیین مدعای عارفان و واکاوی آموزه هایی که سبب این نگرش شده، درکی بهتر و مفهومی روشن تر از این رابطه ارائه دهد.
عرفان
حوزه های تخصصی:
بررسی تعلیم و تربیت در آثار عزیزالدین نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
291 - 308
حوزه های تخصصی:
عزیزا لدین نسفی از عارفان پرکار قرن هفتم هجری است که در آثارش توجه بسیاری به تعلیم، تربیت و آموزش داشته؛ از این جهت میان انواع ادبی، «نوع تعلیمی» را می توان به تأ لیفاتش اطلاق کرد. تعلیم و تربیت موفق همواره از دغدغه های اساسی جوامع و افراد بوده است. نسفی نیز همچون معلم و مصلحی که در قبال افراد و جامعه احساس مسئولیت می کند به امر خطیر آموزش و تعلیم می پردازد و این وجهی است که در آثار نسفی فراموش گردیده است. آثار او هم متضمن قصد و نیت تعلیم و هم مبتنی بر روش تعلیمی زمان خودش است. در این پژوهش این مسئله با در نظر گرفتن اینکه تعلیم تصوف معطوف به دو رویکرد نظری و عملی است بررسی می شود. موضوعاتی که به وجهه تعلیمی آثار نسفی مربوط می شود عبارت است از: «نسفی و تعلیم علم»، «نسفی و تعلیم عمل» و بالاخره «روش تعلیم نسفی». تعلیم علم مربوط به آموزش تصوف نظری و تعلیم عمل مربوط به آموزش سیر و سلوک عرفانی است. روش تعلیم نسفی مبتنی بر نظام های تعلیمی قرن هفتم و هشتم در سرزمین های اسلامی است.
شیخ احمد سرهندی و نقد نظریه وحدت وجود ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود از اصلی ترین تعالیم تصوف و عرفان اسلامی است. از نگاه عارفان مسلمان، موجود حقیقی تنها حق تعالی است و مخلوقات، ظهورات آن موجود حقیقی اند. ابن عربی در سده هفتم هجری تبیین های دقیقی از این نظریه ارائه می کند. شیخ احمد سرهندی با دیدگاه ابن عربی مخالفت کرده است. انتقادات وی، به مسئله عینیت حق با اشیا و برداشت ناشی از آن تحت عنوان «همه اوست» و نیز به معیت و سریان حق در عالم و اتصاف حق به امور مذموم و پست است. در این مقاله پس از اشاره به احوال و آثار سرهندی و وضعیت زمانه وی، انتقاداتش درباره نظریه وحدت وجود را بررسی کرده ایم. در نهایت، برآنیم که سرهندی به واسطه پایبندی به مبانی علم کلام، به عمق معنای تمایز احاطی موجود در کلام ابن عربی مبنی بر تمایز حق از خلق پی نبرده و نظریه خلقت را جایگزین نظریه تجلی کرده و با باور به ضرورت تفکیک میان اعتقادات دین اسلام و مکتب ودانته هندوییسم، قائل به وحدت شهود شده است.
Sufism in the Western History : A Primary Outline
حوزه های تخصصی:
The phenomenon of Western Sufi teachers is unique, not just because of the individuals themselves, though they are certainly fascinating, but because of what they represent: the flowering of the Western genius, which has discovered Eastern traditions, absorbed them and in the process changed them and been changed by them. This paper is a primary outline of the main contours of this phenomenon, trying to brief its history and attempt an explanation of what it means.
تشبه به مسیح در قوس زندگی حلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
83-114
حوزه های تخصصی:
حسین بن منصور حلاج، صوفی و عارف بزرگ در سال ۳۰۹ق، به اتهام دعوی حلول و الوهیت در بغداد به دار کشیده شد. زان پس زندگی، آموزه ها و فرجام زندگی وی در تاریخ تصوف و فراتر از آن در ادبیات ایران بازتاب و مقبولیت کم نظیری یافته و با اسطوره درآمیخته است. روایات زندگی، فرجام و آموزه های منسوب به او، تداعی کننده زندگی و اندیشه عیسی مسیح(ع) در باور مسیحیان است. این مقاله با رویکردی تطبیقی تحلیلی سعی دارد برخی از همانندی ها و تفاوت های حلاج و حضرت مسیح(ع) را در سه بخش زندگی (سفرها، پیروان، کرامات و معجزات)، در مدعیات، رفتار و اندیشه، و نیز در فرجام زندگی (پیش گویی شهادت، نوشیدن جام، روز شهادت، نوع و کیفیت شهادت و...) بنمایاند و همچنین تفاوت های دو دسته روایات، افسانه ها و اسطوره ها را نشان دهد. تشابهات بسیاری که گاهی پژوهشگران پیشین فقط به مواردی اندک یا به اشاره ای گذرا بسنده کرده اند، در این مقاله با شرح و تبیین کامل بیان شده است؛ تشابهاتی که در قیاس با افتراقات، خواننده را به این نتیجه می رساند که اگر منصور حلاج را «مسیح پارسی» لقب دهند، نادرست نیست.
تجلی سیمای در خشان نبی اکرم در اشعار نظامی
حوزه های تخصصی:
ستایش حضرت رسول اکرم (ص) و بیان اعتبار و ارزش الهی او را پیش از آنکه انسان ها و مؤمنان و پیروان آن حضرت، بیان کنند و بدان فخر نمایند ، سند قرآنی دارد و باری تعالی در جای جای کتاب عظیم الشأن خود از آن حضرت که کائنات و نقاوه وجود و انگیزه خلق جهان هستی است به عظمت یاد کرده است و با اشاره به اینکه خدا و فرشتگان او را درود و سلام می فرستند مؤمنان را دعوت نموده است که او را به بهترین شکل بستایند: إنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبی یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُو تَسلیماً (احزاب، 56) و خطاب «إنّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم « احزاب،4» نهایت توقیر و تشریف الهی است بر قامت آن حضرت، حدیث قدسی معروف « لَولاکَ لَما خَلَقتُ الأفلاک» دلیل بر طفیلی بودن آفرینش هستی برای وجود نازنین حضرتش می باشد، بنابر این ستایش آن حضرت و بیان کمالات او دقیقاً تبعیت از رفتاری الهی است.
این نوشتار به بررسی نعتیه ها و ستایش آن حضرت که مشتمل بر بیان فضایل او در دوران پرشکوه حیات طیبه که سرشار از شگفتی ها و معجزات است، از زبان سحر آمیز نظامی -شاعر ایرانی اهل گنجه -پرداخته است.
از این رهگذر به عظمت مقام آن حضرت و گره گشایی از ابیات غامض نظامی در پرتو آیات و احادیث در این خصوص بپردازد.
ادبیات
حوزه های تخصصی:
نسبت مستقیم الاستدارة حق و خلق در وجودشناسی ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نسبت مستقیم الاستدارة حق و خلق از مباحثی است که ابن عربی در وجودشناسی خود دنبال می کند. این دیدگاه تازه را که در تقابل با نظریه صدور افلوطین قرار دارد، باید بدیلی برای نظریه صدور درنظر گرفت که بیشتر در جریان های فلسفی پیش از ابن عربی پذیرفته شده بود. نظریه مستقیم الاستداره ابن عربی که بر نظریات تجلی اسماء الهی و وحدت وجود ابتنای منطقی دارد، درنهایت این امکان نظری را در اختیار محیی الدین قرار می دهد تا بتواند قاعده الواحد فیلسوفان (مبنای مستحکم نظریه صدور) را نقادی و در معنای تازه ای فهم کند. این نظریه همچنین جایگاه عالم مادی و جسم را که درنتیجه پذیرش نظریه صدور تضعیف شده بود و پس از گذشتن از وسایط بسیار درنهایت بعد با حضرت حق قرار داشت، دوباره احیا و بر اهمیت آن تأکید می کند. در این مقاله درصددیم پس از تشریح نظریه مستقیم الاستداره ابن عربی، تفاوت های آن را با نظریه صدور نشان دهیم و سپس تفسیر تازه ابن عربی را از قاعده الواحد یادآوری کنیم.
زعامت سیاسى انسان کامل از منظر ابن عربى و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
موضوع انسان کامل که در آثار اندیشمندان مسلمان به صورت پراکنده مطرح بود، در مکتب عرفانى محیى الدین ابن عربى به صورت مستقل مدون شد و به مرور زمان، مورد توجه دانشمندان بعدى قرار گرفت. آنچه در آثار متعدد مورد بررسى قرار گرفته، بُعد هستى شناسانه موضوع است، ولى به طور مستقل به نقش این جهانى (دنیوى) چنین انسانى پرداخته نشده است. بر خلاف دیدگاه برخى عرفا و متصوفه، انسان کامل ابن عربى که بعدها مورد توجه صدرالمتألهین هم قرار گرفت، در سیر صعودى به سوى حق تعالى راهى مى شود و سپس سیر الى الخلق را در ادامه کمال خود سپرى مى کند. این مقاله که به روش توصیفى تحلیلى نگارش شده، با واکاوى آثار ابن عربى و صدرالمتألهین درباره انسان کامل، نشان خواهد داد که چنین انسانى نسبت به اجتماع و سیاست جامعه بشرى بى تفاوت نبوده و تلاش مى کند به عنوان خلیفه الهى، انسان هاى دیگر را در مسیر شایسته اجتماعى رهنمون سازد.