در این مقاله روش تفسیری استاد شهید مطهری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده، نخست، به گزارش عصر استاد مطهری پرداخته و گونهشناسی آثار قرآنی و پیش فهمهای تفسیری ایشان را گزارش کرده است. سپس به ویژگیهای روش تفسیری استاد روی آورده و از روشهای تفسیر عقلی، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اثری، تفسیر ادبی، تفسیر علمی، تفسیر موضوعی و تفسیر عصری سخن به میان آورده و در هر بخش، ابتدا، روش تفسیری مربوطه را تعریف کرده و سپس با استناد به آثار و سخنرانیهای استاد، جایگاه آن روش را در روش تفسیری استاد مورد بررسی قرار داده و، با ذکر یک یا چند مثال از آثار ایشان، دیدگاه خود را به اثبات رسانده است. در پایان به این نتیجه رسیده است که روش تفسیری استاد مطهری، هر چند به عبارتی روش جامع است که در آن از همهی ابزارها و مصادر فهم در جهت بهرهبرداری بیشتر از معارف قرآنی استفاده شده است، اما، آنچه در نگاه استاد، به تأسی از استادش علامه طباطبایی، اهمیت داشته است، روش تفسیر قرآن به قرآن بوده است، به طوری که ایشان تمام دریافتهای دیگر روشهای تفسیری را با ملاک و معیار این روش میسنجیده و مهر اعتبار بر آنها مینهاده است و این نگرش بر پایهی پیش فهمها و پیش فرضهای مفسر شکل گرفته است. از این رو، روش تفسیری ایشان، روش تفسیر قرآن به قرآن با رویکرد اجتماعی و سیاسی و با تأکید بر پاسخ گویی به نیازها و سؤالات عصر است.
بی شک نظریه وحیانی بودن قرآن و نگارش آن به وسیله کاتبان وحی و مصونیت آن از تحریف، مورد تأیید عالمان و دانشمندان شیعه و سنی است. اما خاورشناسان با انگیزه های گوناگون در قرآن مطالعاتی انجام داده و بعضی نظریه تحریف قرآن را پذیرفته و گفته اند که قرآن پس از رحلت پیامبر(ص) دستخوش تحریف شد.
عده ای مانند گلدزیهر(Goldziher) مجاری و بول(Buhl) انگلیسی، شیعه را به تحریف قرآن متهم کرده اند و می گویند شیعه بر این اعتقاد است که آیاتی در فضایل اهل بیت علیهم السلام در قرآن موجود بوده است و در زمان جمع آ وری قرآن در مصحف عثمانی آن را حذف کرده اند.
گروهی دیگر کیفیت جمع قرآن را به گونه ای مطرح می کنند که قرآن در این جمع ، افزایش و یا کاهش یافته است. «اتان کلبرگ»(Etan، Kohlberg) با استناد به نوشته های بعضی از بزرگان شیعه مانند علی بن ابراهیم قمی، فرات کوفی، میرزاحسین نوری و... نظریه تحریف قرآن را مطرح کرده است.
این نوشته خاستگاه و انگیزه طرح نظریه تحریف قرآن به وسیله خاورشناسان را آسیب شناسی کرده و اشکالات آنها را پاسخ می دهد.