۱.
کلید واژه ها:
تفسیر موضوعی تفسیر اثری تفسیر قرآن به قرآن روششناسی تفاسیر روش تفسیری مطهری تفسیر ادبی تفسیر عصری تفاسیر معاصر
در این مقاله روش تفسیری استاد شهید مطهری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده، نخست، به گزارش عصر استاد مطهری پرداخته و گونهشناسی آثار قرآنی و پیش فهمهای تفسیری ایشان را گزارش کرده است. سپس به ویژگیهای روش تفسیری استاد روی آورده و از روشهای تفسیر عقلی، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اثری، تفسیر ادبی، تفسیر علمی، تفسیر موضوعی و تفسیر عصری سخن به میان آورده و در هر بخش، ابتدا، روش تفسیری مربوطه را تعریف کرده و سپس با استناد به آثار و سخنرانیهای استاد، جایگاه آن روش را در روش تفسیری استاد مورد بررسی قرار داده و، با ذکر یک یا چند مثال از آثار ایشان، دیدگاه خود را به اثبات رسانده است. در پایان به این نتیجه رسیده است که روش تفسیری استاد مطهری، هر چند به عبارتی روش جامع است که در آن از همهی ابزارها و مصادر فهم در جهت بهرهبرداری بیشتر از معارف قرآنی استفاده شده است، اما، آنچه در نگاه استاد، به تأسی از استادش علامه طباطبایی، اهمیت داشته است، روش تفسیر قرآن به قرآن بوده است، به طوری که ایشان تمام دریافتهای دیگر روشهای تفسیری را با ملاک و معیار این روش میسنجیده و مهر اعتبار بر آنها مینهاده است و این نگرش بر پایهی پیش فهمها و پیش فرضهای مفسر شکل گرفته است. از این رو، روش تفسیری ایشان، روش تفسیر قرآن به قرآن با رویکرد اجتماعی و سیاسی و با تأکید بر پاسخ گویی به نیازها و سؤالات عصر است.
۲.
کلید واژه ها:
اسلام دین توسعه انسان نیاز
این مقاله در پی آن است تا به پاسخگویی به سؤال «رابطهی دین و توسعه» از منظر شهید مطهری بپردازد.
آنچه مسلم است، در نگرش ایشان، هر نوع دینی با توسعه سازگاری ندارد؛ همچنان که هر معنی و مفهوم، و هر الگو و استراتژی از توسعه نیز با دین همگامی و همراهی نخواهد داشت. به اعتقاد وی، دینی که بین دنیا و عقبی تعارض میبیند، و یا علم و دین و وحی و عقل را منافی یکدیگر میپندارد؛ هرگز راهی به سوی توسعه، و گامی در جهت توسعه نمیتواند بردارد. کما این که توسعهای که انسان را به دین گریزی و خدا فراموشی میخواند، و دستاورد آن به عقب راندن و کنار گذاشتن آموزههای الهی و وحیانی است، با هیچ دینی نمیتواند همراه گردد.
اما اگر توسعه بستری برای رسیدن انسان به کمال انسانیاش باشد و کمال انسانی را، به تعبیر شهید مطهری، در تعادل و توازن انسان بدانیم، هدف و جهت توسعه باید عبارت از ارتقای مستمر یک جامعه یا نظام اجتماعی به سوی یک زندگی بهتر و انسانیتر باشد. بدین ترتیب جهت و هدف توسعه چیزی جز گسترش و تقویت گزینههای انسانی نیست، بر این مبنا چنین توسعهای نه تنها سر ناسازگاری با دین نداشته، بلکه میتوان چنین نتیجه گرفت که چنین توسعهای زمینه برای دستیابی دین به اهدافش را فراهم میکند، زیرا چنین توسعهای در تمامی ابعادش، اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، سبب بروز و ظهور استعدادهای نهفته در انسان گردیده و راه را برای تحقق استعدادها و قابلیتهای او میسر میسازد. همان چیزی که، به تعبیر شهید مطهری، «قرآن تصریح میکند که نظام هستی و آفرینش، بر عدل و توازن و براساس استحقاقها و قابلیتهاست»، تا بشر بتواند به شکوفایی استعدادهای نهفته در ذات و آفرینش خود بپردازد.