فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴۴۰ مورد.
منبع:
معرفت ۱۳۷۸ شماره ۳۲
معناشناسی لفظ «نساء» در آیه 61 سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اینکه مقصود از نساء در آیه 61 سوره آل عمران (آیه مباهله) چه کسی است، بین مفسران اختلاف است. عده ای بر این باورند که مصداق آن همسران رسول اللّٰه می باشند، ولی شیعه به اتفاق و بسیاری از مفسران اهل سنت بر این باورند که مصداق نساء در آیه، حضرت زهرا- است. سؤال اساسی این جستار آن است که آیا واژه نساء درباره دختران کاربرد دارد یا نه؟ این پژوهش با بررسی کلمات لغت شناسان عرب و آیات قرآن و روایات اسلامی و متون ادبی به این نتیجه رسیده است که کاربرد نساء در لغت عرب برای دختران، رایج است و پیامبر در مقام مباهله به وظیفه خود عمل کرده است، نه اینکه بر خلاف مفاد آیه در مقام فضیلت تراشی برای دخترش باشد.
نگاهی مجدّد به خشونت علیه زنان از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی مسئلة خشونت علیه زنان از منظر قرآن کریمدر دو محور پرداخته است. در محور نخست، مهم ترین شواهد قرآنی مخالفت با خشونت ضد زنان با تمرکز بر آیات معاشرت به معروف، نفی ضِرار، عَضل، قذف، ایلاء، اخراج مِن البیت، وَأد و ارث النساء تحلیل شده اند. نتایج این بخش نشان می دهد که قرآن کریمدر هیچ موردی خشونت جنسی علیه زنان را تأیید نکرده، بلکه در موارد متعدد، با لحنی تند آن را سرزنش و محکوم نموده است. تنها موردی که در نگاه نخست ممکن است شاهدی بر تأیید خشونت قلمداد گردد، آیة نشوز است که در محور دوم مورد بحث قرار گرفته است. با تأمل دقیق تر در شرایط و جوانب تجویز ضرب زن ناشزه در آیة مذکور، مشخص گردید که این تجویز از باب خشونت جنسی علیه زن نیست، بلکه از باب مجازات قانونی است که شوهر نه به عنوان شوهر، بلکه به عنوان مجری قانون در صورت وجود شرایط خاص، آن را اعمال، و نشوز زن را با کمترین هزینه برطرف می کند، ولی در صورت نبودن هر یک از شرایط، اقدام شوهر در این زمینه، حرام و جرم تلقی می گردد و یا حتی ممکن است پیگرد قانونی در پی داشته باشد.
فضایل اخلاقی ویژه زنان از منظر مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران قرآن کریم در طول تاریخ نسبت به جایگاه زنان در تفاسیر سنّتی، توجیهی، تبیینی، نوگرایانه و جنسیتی فهم خود را از آیات ارائه کرده اند که برخی از آنها منجر به برداشت اشتباه و تبعیض آمیز میان زن و مرد در خانواده و جامعه شده است، البته به تدریج دیدگاههای آنها با روی کار آمدن روشهای تفسیری دیگر اصلاح شدند، ولی با این وجود هنوز برخی زنان ارزش وجودی خود را نمی دانند. کتابها بیشتر به فضایل اخلاقی مشترک میان زنان و مردان و یا فقط به طرح آیات زنان بسنده کرده و از طرفی کتابهای مربوط به اخلاقیات نیز آیات فضایل اخلاقی ویژه زنان را به صورت جامع بررسی نکرده اند، بنابراین این تحقیق به بررسی اخلاقیات متمایز زنان با مردان در قرآن کریم می پردازد، تا زنان را در فهم بهتر نسبت به جایگاهشان یاری رساند. از بررسی نظرات مفسران فریقین این نتیجه حاصل می شود که در بُعد خانوادگی، ایجاد آرامش برای همسر از فضایل اخلاقی ویژه زنان می باشد که خداوند متعال برای الگوبرداری به نمونه های فضیلت مدار آن؛ حضرت زهرا(س)، همسر فرعون و خدیجه همسر پیامبر(ص) اشاره کرده است. یکی دیگر از فضایل اخلاقی ویژه زنان در بُعد خانوادگی نقش مادری است که قرآن به اسوه های با فضیلت آن؛ مادر حضرت موسی(ع)، مادر حضرت عیسی(ع) و مادر حضرت مریم(س)، برای ارتقای مادرانی موفق اشاره می کند. قرآن در بُعد اجتماعی رعایت حجاب را از عوامل مهم برای رشد فضایل اخلاقی می داند و در این زمینه، دختران شعیب(ع) را معرفی می نماید.
فرایند شکل گیری نظام عمل صالح از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
این مقاله می کوشد تا با رویکردی نو با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا به بررسی چگونگی فرایند شکل گیری عمل صالح بپردازد. تا کنون پژوهش های گوناگونی درباره پیوندهای متقابل عمل صالح با مفاهیمی دیگر همچون ایمان، تقوی، قلب و... صورت گرفته است. اما این پژوهش بر آن است تا با گردآوری، ارزیابی و پردازش مجموعه این روابط متقابل، نظام و روند رخداد عمل صالح را بر پایه قرآن و روایات مبین پیدا نماید. به سخن دیگر، در این مقاله، فرایند بروز عمل صالح در گذر از ساختار روانی انسان جستجو می شود. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که از دیدگاه قرآن و روایات، روند رخداد عمل صالح طی شش مرحله زیر و در گذر از اجزای گوناگون ساختار روانی انسان مؤمن رخ می دهد: 1. پیدایش حاجت (در صدر)، 2. طلب و دعا (در قلب)، 3. ظهور نیت (در قلب و نفوذ آن در صدر)، 4. علم (در فکر)، 5. اراده عمل (در عزم) و 6. بروز خارجی عمل صالح (در قوه). بر این مبنا، عمل صالح همان نور ایمان است که تحت ولایت الهی در گذر از اجزای ساختاری روان، ظهورهای مختلفی می یابد تا آنجا که به صورت عمل بیرونی در قوای حرکتی انسان در عالم مادی بروز می یابد و باعث صعود انسان به مراتب عالی می شود.
آیات 19-16 سوره قیامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره آیات 19-16 سوره قیامت دو دیدگاه وجود دارد:
الف: این آیات در بین آیات مربوط به قیامت معترضه و مخاطب آنها پیامبر اسلام(ص) و زمان خطاب این دنیا و هنگام نزول وحی قرآنی است.
ب: این آیات در راستای دیگر آیات سوره و مخاطب آن انسان کافر و زمان خطاب روز قیامت و هنگام خواندن نامه اعمال است.
در این مقاله با نگاه تدبرمحورانه ابتدا دیدگاه دوم بررسی شده و با توجه به آیات نامه اعمال و آگاهی انسان از آنها و روایات و همچنین سیاق سوره و سیاق کلی آیات قیامت و مراحل و حوادث آن پذیرش این دیدگاه با مشکل جدی روبرو گشته است.
و اما با مطالعه دیدگاه اول به نظر می رسد از اعتبار بیشتری برخوردار بوده و سیاق آیات و روایات نیز آن را بیشتر تقویت می کند.
خلافت انسان و مبانی قرآنی آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آیاتی از قرآن کریم، انسان خلیفه خداوند معرفی شده است. از نظر ملاصدرا، آنچه موجب شده از میان مخلوقات الهی تنها انسان دارای چنین صفتی باشد، ضعف او در خلقت و ظلوم و جهول بودن اوست که این خصیصه در آیات کتاب الهی، دلیلِ اصلی استحقاق آدمی برای دریافتِ امانت الهی معرفی شده است. به باور ملاصدرا، این امانت نوری است که بر همه موجودات عرضه شد؛ اما فقط انسان توانست آن را حمل کند و به واسطه این نور، خلافت الهی به انسان اختصاص یافت. وی میان خلافت در زمین و خلافت در عالم تفاوت قائل است. خلیفه در زمین، نوع بشری (حضرت آدم× و اولاد او) است؛ اما خلیفه در تمام عالم حضرت محمد’ است که واسطه در خلقتِ کل عالم و مشکاتی است که تمام علوم و معارف از او دریافت میشود.
ارزیابی نظریه روان کاوی فروید از منظر معارف وحیانی به ویژه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه روان کاوی فروید، یکی از نظریات مهم در قرن نوزدهم بوده که تأثیر شگرفی در تربیت داشته است. این نظریه از منظر روش، بر روش تجربه گرایی در غرب تکیه دارد و از منظر ماهوی، با مکتب مادی گرای اومانیسم هم سان است. نظریه پیش گفته دو رکن اساسی دارد؛ یکی ساختهای سه گانه ذهنی و دیگری حالات سه گانه روانی. به باور فروید، از میان ساخت های سه گانه ذهنی، نهاد برترین و بنیادی ترین ساخت است و منبع انرژی های غریزی جنسی به شمار می آید. وی ناخودآگاه را عامل اساسی در تربیت معرفی می کند. نظریه فروید از منظر معارف دینی به ویژه نهج البلاغه، در هر دو رکن پیش گفته، مخدوش است: نخست، روش تجربه گرایی انحصارگرا، روشی درست در شناخت انسان نیست. دوم، اومانیسم مکتبی انحرافی در شناخت انسان است که به ابعاد مترقی انسان توجهی ندارد. سوم، انسان دارای ساختهای سه گانه ذهنی نیست و صرفاً یک ساخت ذهنی دارد و چهارم، برخلاف نظر فروید، ضمیر ناخودآگاه بیشترین تأثیر را در رفتارهای انسان ندارد.
آفرینش انسان در تفسیر المیزان
منبع:
بینات ۱۳۷۳ شماره ۲
زن و عرفان
روابط اجتماعی در قرآن (قسمت سوم) (رابطه فرد با جامعه)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در روانشناسی وجودی و دیدگاه قرآنی علاّمه طباطبائی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
مرگ به عنوان یکی از اساسی ترین دغدغه های پیش روی انسان همواره مورد توجّه اندیشمندان علوم انسانی بوده و هر نظریّه پرداز به فراخور منابع معرفتی خویش، از زاویه ای به این مسئله پرداخته است. در مسلّم بودن این موضوع برای تمام انسان ها تردیدی نیست، امّا در اینکه کیفیّت مرگ چگونه است و اساساً انسان در قبال آن چه موضع گیری می تواند داشته باشد، همیشه محلّ تضارب آراء گردیده و هر مکتبی برای طرفداران خود، دستورالعمل هایی توصیه نموده است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، ابتدا دیدگاه روانشناسان وجودی در موضوع مرگ و آنگاه دیدگاه قرآنی علاّمه طباطبائی(ره در تفسیر المیزان مطرح شده که با بیان پیش فرض ها و مبانی فکری هر دو دیدگاه یک مبنای تطبیق به خوانندگان محترم ارائه می گردد. در برخی مباحث، هر دو دیدگاه اتّفاق نظر دارند و در بعضی دیگر، دیدگاه قرآنی تکاملی تر می باشد. نوع نگاه انسان محوری در روانشناسی وجودی و خدامحوری در دیدگاه قرآنی، موجب تضاد هر دو دیدگاه گردیده و در پایان، ذیل پانزده (15) بند، وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه مطرح شده است.
تحلیلی بر معناشناسی واژه «کَبَد» در قرآن کریم با الهام از روش توشیهکو ایزوتسو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
گام نخست برای دست یابی به معارف قرآن کریم، شناخت دقیق معانی واژگان آن است. در سال های اخیر با رواج رویکرد معناشناسی در مطالعات قرآنی، شیوه ای نو در این عرصه پدید آمده است. هدف این شیوه، اکتشاف معنایی است که در لایه های متن نهفته شده است تا بتوان از طریق ساختار الفاظ قرآن، معنای دقیق و جامع واژه مورد نظر را استخراج نمود. از مشهورترین این روش ها، روش ایزوتسو است. این مقاله با استفاده از روش ایشان و تکمیل آن در بخش های ارتباط آیات در محدوده سوره و در قرآن کریم، نخست واژه «کَبَد» را از منظر لغوی و سپس معناشناسی بررسی و با استفاده از واژگانِ با معنای نزدیک، متضاد و موازنه ساختاری متن، در چند مرحله آن را تجزیه و تحلیل نموده و به این نتیجه رسیده است که مغایر مفهوم متداول واژه کَبَد، این واژه معنای منفی در بر ندارد و به محدودیت های عالم ماده و حکمت الهی در اختیار انسان اشاره دارد.
برتری انسان بر سایر آفریدگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از تکریم انسان و برتری او بر بسیاری از آفریدگان خدا سخن گفته است. این بحث در طول تاریخ اسلام، همواره بین دانشمندان مسلمان مطرح بوده است که آیا این برتری مطلق است یا نسبی و اگر نسبی است، نسبت به چه موجوداتی؟ این تکریم به چه معنا و دارای چه ابعادی است؟
در این گفتار، به بررسی این موضوع میپردازیم. امتیازات گروه های برترِ موجودات (انسان، جن و ملَک) را مورد بررسی قرار میدهیم و جایگاه انسان را در این میان تبیین میکنیم. به نظر نگارنده، انسان در میان موجودات مختار مکلّف، از جن بالاتر است و اگر به مقام خلیفه اللّهی دست یابد، از فرشتگان نیز برتر خواهد رفت. هم چنین اگر خود را با اعمال ناشایست از درجه ی انسانیت حقیقی ساقط سازد، نه تنها از جن مؤمن، که از هر موجودی پست تر خواهد گردید.
نفس و حافظ آن، در آیه چهارم سوره طارق با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیه «إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظ» (طارق،4) به یکی از ویژگیهای نفس انسانی (که حافظ داشتن نفس است) اشاره میکند، امّا مفسرین در تفسیر این آیه دارای نظرات متنوعی هستند، جمع زیادی از مفسرین منظور از نفس مورد اشاره در آیه را روح انسانی و منظور از حافظ را ملائک الهی میدانند، ولی برخی تفاسیر به یک اعتبار نفس را بر ماسوی الله تعمیم دادهاند و از این جهت، منظور از حافظ را خداوند دانستهاند و معدودی نیز نفس را قوه حیوانی و حافظ را روح معرفی کردهاند. در این مقاله ضمن بیان این نظرات، به دلیل اینکه یکی از مهمترین مبانی اختلاف تفاسیر در تفسیر این آیه، گرایشات فلسفی است، دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی مورد تأکید قرار گرفته است، بهویژه اینکه نقش علیّت فاعلی حافظ برای نفس، که مورد تأکید ملاصدرا است و قول دوم علامه طباطبایی که مقصود از حافظ را جنس حافظ میداند، متمایز از تفاسیر دیگر است.