مقالات
کرامت انسان و آزادی در قرآن
حوزه های تخصصی:
در توصیف شخصیت و کرامت انسان از دو جهت میتوان سخن گفت،یکی درباره داشتهها و ظرفیت وجودی که از آن تعبیر به کرامت ذاتی میشود و یکی از بایدها و نبایدهایی که آن داشتهها را تقویت میکند و به کمال میرساند. بیشترین سخن پیشینیان درباره کرامت، درباره بایدهای اخلاقی بوده، در حالی که باید انسان را شناخت و ساختار هستیشناسانه او را کاوید و براساس آن نتیجهگیری کرد،از اینرو مهمترین مباحث این نوشته به مبانی کرامت انسان در قرآن و پیامدهای توجه به کرامت میپردازد و آنگاه نسبت آزادی با کرامت مورد توجه قرار میگیرد و مبانی این نسبت را در فرهنگ قرآنی میکاود و در نهایت به عامل بیتوجهی به کرامت و دغدغههای آینده بشریت بویژه بحران معنویت،که خطر جدی بشریت محسوب میشود و کرامت انسان را تهدید میکند مورد بحث قرار میدهد یادآور میشود و راه حل بشریت را آزادی و معنویت میداند.
آیینه کرامت انسان در قرآن
کرامت انسان در قرآن
حوزه های تخصصی:
ساختار وجودی انسان بهترین ساختار آفرینش است:لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم(تین،95/4) و دارای ظرفیت و استعداد بالا و والاست و خواهان رسیدن به نا محدود است.
از نظر قرآن،انسان موجودی است که از روح خدا در او دمیده شده و از چنان گوهر و وجودی برخوردار است که خداوند،دیگر موجودات جهان آفرینش را برای او خلق کرده است و جهان را به گونهای آفریده است که انسان بتواند در جهت بهرهوری خود از آن استفاده کند و تا آنجا او را برتری داده است که به فرشتگان دستور داده تا به تعظیم او بپردازند.
همه این امور بیانگر این حقیقت است که انسان از کرامت و فضیلت ذاتی برخوردار است و این کرامت در مقام انسانیت اوست و نوع انسان کریم است.این کرامت بالقوه در تمام انسانها که باید با طی مسیر کمال و درجات به فعلیت برسد،وجود دارد.
در این نوشتار با استناد به آیات متعدد قرآن کریم جهات برتری انسان بر سایر موجودات که همان کرامت ذاتی اوست بیان شده است.
مانند:
1.برخورداری از روح الهی؛2. آفرینش انسان به دست خدا؛3.انسانهای اندیشمند؛4.خلاصه و عصاره خلقت؛5.هدف نهایی خلقت؛6.کمال جوو بینهایت طلب؛7.مختار و آزاد.
در نهایت آثار کرامت الهی چنین دانسته شده است:1.مسجود فرشتگان؛ 2. امانتدار الهی؛3.خلیفة الله در زمین.
کرامت انسانی در پرتو قرآن و روایات
حوزه های تخصصی:
با اندک توجه به کرامات و نعمت های خداوند، دوگونه کرامت را می توان برای انسان متصور شد. نخست کرامت عامه که تمام موجودات را در برگرفته و اشاره به رحمت عام پروردگار دارد و همگان در برخورداری از آن حق یکسانی دارند.
نوع دیگر کرامتی است که تنها کسانی را شامل است که قدمی بیش از دیگران در مسیر سعادت خویش برداشته اند و از آن تعبیر به کرامت اکتسابی می شود. یعنی همت و تلاش انسان در راه تقرب خداوند تعیین کننده آن است که تا چه حد در ظل این نوع کرامات قرار گیرد. این نکته ای است که در طول تاریخ توسط برخی از جوامع بشری به باد فراموشی سپرده شده یا ـ از روی آگاهی ـ برای نیل به اهداف استعماری خود به آن بی توجهند. همواره حاکمان جور بر پایه تعصبات قومی و نژادی، حقوق اولیه انسان های دیگر را نادیده گرفته و آنها را از نعمتهایی که با همنوعان خود در استفاده از آنها مشترک بوده اند، محروم ساخته اند.