فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کاربرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های سلامت دولتی و غیرانتفاعی در حال افزایش است. این الگو یک چارچوب مفهومی جهت تدوین مجموعه ای از سنجه های عملکرد در راستای اهداف استراتژیک می باشد. یکی از اصول کلیدی در فرایند کارت امتیازی متوازن شناسایی آن دسته از سنجه هایی است که به درستی تحقق استراتژی ها را اندازه گیری می کند. هدف این پژوهش تعیین سنجه های عملکردی مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی کارت امتیازی متوازن ایران بوده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع پژوهش های کیفی بود که در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش 20 نفر از مدیران سطوح مختلف بیمارستان بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری هدفمند بود که در آن افراد مطلع کلیدی که در تدوین سنجه های عملکردی بیمارستان مشارکت داشتند، به عنوان اعضای تیم کارت امتیازی متوازن انتخاب شدند. با تشکیل جلسات بحث گروهی متمرکز، در ابتدا 50 سنجه تعیین شد که با نظر تیم کارت امتیازی متوازن 30 سنجه به عنوان سنجه های عملکردی بیمارستان نهایی گردید. سپس این سنجه ها دسته بندی و در مناظر کارت امتیازی متوازن قرار داده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه وارسی (چک لیست) طراحی شده براساس سنجه های زمینه ی تحقیق و سنجه های پیشنهادی مرکز الزهرا (س) بود که روایی صوری و محتوایی آن با چند بار بازنگری توسط اساتید راهنما و مشاور تأیید شد. همچنین روایی سازه آن با استفاده از مناظر کارت امتیازی متوازن محرز گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوا انجام شد.
یافته ها: کارت امتیازی متوازن این مرکز در چهار منظر بیماران و جامعه (مشتری)، فرایندهای داخلی، یادگیری و رشد و منظر مالی تعیین شد که با مناظر الگوی کارت امتیازی متوازن ایران انطباق مفهومی داشته و در راستای مناظر اصلی کاپلان و نورتون بود. سپس سنجه های تعریف شده با نظر اعضای تیم کارت امتیازی متوازن ، در منظر مربوط به خود قرار گرفت. بیشترین تعداد سنجه ها به ترتیب در منظر فرایندهای داخلی و منظر یادگیری و رشد نهایی گردید.
نتیجه گیری: کارت امتیازی متوازن ابزاری را برای تبدیل مأموریت سازمان به اهداف قابل سنجش ملموس، فعالیت ها و سنجه های عملکردی ارائه می دهد. موفقیت کارت امتیازی متوازن به انتخاب دقیق سنجه هایی است که جوهره اصلی استراتژی سازمان را در خود دارند. طبقه بندی سنجه ها در چهار منظر، کمک شایانی به ارتقای سطح عملکرد بیمارستان می نماید. بنابراین پایش و ارزیابی مستمر این سنجه ها در راستای اهداف کلان و استراتژی های بیمارستان لازم و ضروری است.
طراحی نمودار کنترل تغییرپذیری فرآیندهای دو متغیره نرمال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارایه رویکردی جدید برای حل مسایل برنامه ریزی خطی تمام فازی با استفاده از مفهوم رتبه بندی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسایل برنامه ریزی خطی تمام فازی مسایلی هستند که تمامی پارامترها اعم از ضرایب متغیرها در توابع هدف، ضرایب متغیرها در محدودیت ها و اعداد سمت راست محدودیت ها و همچنین متغیرهای تصمیم در آنها فازی می باشند. در طی چند سال اخیر چندین روش برای حل این مدل ها و تعیین جواب بهینه آنها ارایه شده است که هر یک مزایا و معایبی را به همراه دارند. در این پژوهش با نقد روش های پیشین، روشی جدید به منظور حل این قبیل مسایل با فرض این که تمامی پارامترها و متغیر های مدل از توزیع امکان مثلثی برخوردارند، ارایه شده است. برای سنجش کارایی مدل پیشنهادی در عمل، چندین مثال عددی با در نظر گرفتن حالات مختلف حل شده است. نتایج حاصل نشان دهنده قابلیت تعیین جواب توسط مدل پیشنهادی در تمامی مواردی است که مدل های پیشین در آن نارسایی دارند و مزیت اصلی آن سادگی محاسباتی است.
مدل سازی ساختاری تفسیریِ عوامل مؤثر بر انتخاب همکار در زنجیره تأمین چابک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون رقابت میان شرکت ها موجب انتقال این رقابت به زنجیره تأمین شرکت ها و موجب اهمیت یافتن زنجیره تأمین چابک به عنوان پاسخی به شرایط پویا و ناپایدار شده است. موفقیت عملیات در یک زنجیره تأمین چابک وابسته به توانایی شرکت ها در انتخاب مناسب ترین همکار در هر شرایط است. در این پژوهش برای شناسایی معیارها و بیان روابط بین معیارها، پس از مطالعه ادبیات پژوهش های مرتبط و مصاحبه با مدیران شرکت مورد مطالعه، از تکنیک غربالگری فازی و سپس مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و تحلیل MICMAC استفاده شد. پس از تحلیل داده ها، متغیرها در هشت سطح مختلف طبقه بندی شدند و با توجه به روابط گراف ISM ترسیم شد. پس از تحلیل MICMAC متغیرها در سه گروه متغیرهای مستقل یا کلیدی، ارتباطی و وابسته قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای خودگردان قرار نگرفت. تعیین روابط بین متغیرها و نوع متغیرها می تواند به درک بهتر موضوع و اتخاذ تصمیمات مناسبی در مساله انتخاب همکار منجر گردد..
تفکیک شرکت های موفق و ناموفق با استفاده از رویکرد ترکیبی (FAHP – TOPSIS) در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های رایج تفکیک و رتبه بندی بنگاﻩها در بورس تهران، از قابلیت اتکاء کمی برخوردار هستند و نتایج حاصل از آنها فاقد اعتبار می باشند. هدف از این مقاله ارائه مدلی ترکیبی برای تصمیم گیری است که عملکرد مالی شرکت ها را مورد ارزیابی قرار داده و روشی بهینه در حل مسئله رتبه بندی ارائه نماید. رویکرد مطرح شده بر مبنای تحلیل سلسله مراتبی فازی و تکنیک الویت بندی با تشابه به راﻩحل ایدﻩآل است؛ تحلیل سلسله مراتبی فازی در تعیین وزن و اهمیت معیارها (نسبت های مالی) مورد استفاده قرار می گیرد و رتبه بندی نهایی بنگاﻩها با استفاده از اوزان و ارزش مقداری نسبت های مالی، به وسیله تکنیک الویت بندی با تشابه به راﻩحل ایدﻩآل انجام می شود. این رویکرد ترکیبی در رتبه بندی و ارزیابی عملکرد مالی شرکت های صنعت سیمان بورس اوراق بهادار تهران (30 شرکت)، با استفاده از جداول و صورتهای مالی آنها در بازه زمانی 1380 تا 1386 بکار گرفته شد. همچنین نتایج حاصل از رویکرد ترکیبی با هر یک از دو تکنیک (ذکر شده در بالا) بطور جداگانه مورد مقایسه قرار گرفت؛ در نتیجه برتری و توان بالاتر رویکرد ترکیبی اثبات شد. با توجه به توان بالاتر این رویکرد، نتیجه حاصل از این پژوهش برای سرمایه گذاران بسیار راهگشا خواهد بود. شرکت ها نیز می توانند جایگاه خود را در صنعت به درستی تشخیص دهند و استراتژی های لازم را جهت حفظ یا بهبود آن بکار گیرند.
سنجش درجه نابی با رویکرد مدل تعالی سازمانیEFQM و تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه (مطالعه موردی: صنایع کاشی و سرامیک استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای تجاری امروز تنها شرکت هایی باقی می مانند که به طور همزمان بهره وری و کیفیت خود را
افزایش و هزینههای خود را کاهش دهند. بدون شک به کارگیری رویکردی که طی آن در هر مرحله از
فرایند تولید بر ارزش افزوده محصول نهایی افزوده شود، دغدغه اصلی این سازمان ها است. در این
راستا تولید ناب به عنوان یک ابزار کاربردی برای بهبود سطح کیفی محصولات در ادبیات مدیریت
معرفی شده است. علی رغم غنای مطالعاتی و کاربردی تولید ناب، کماکان به کارگیری مؤثر و کارامد
این نظام با چالشها و مشکلاتی مواجه می باشد. به نظر می رسد ریشه برخی از این چالش ها در عدم
وجود مدلی جامع برای ارزیابی و بررسی تولید ناب در شرکت های تولیدی می باشد.
در این مقاله ابتدا مدلی ارائه می شود که با استفاده از آن می توان به طور دقیق درجه نابی صنایع
را ارزیابی و بررسی کرد. سپس مدل طراحی شده به صورت موردی در صنایع کاشی و سرامیک
استان یزد پیاده سازی و اجرا شده است و در پایان ضمن تعیین درجه نابی صنایع کاشی و سرامیک
استان یزد و طبقه بندی آن ها از این حیث، پیشنهاداتی در جهت بهبود درجه نابی ارائه میشود.
شناسایی و بررسی موانع کار تیمی در سازمان های دانش محور و پارک های علم و فناوری با رویکرد فازی
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش کار تیمی در سازمان های دانش محور، پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از مدل آسیب شناسی سه شاخگی، به شناسایی و بررسی موانع کار تیمی در سازمان های دانش محور بپردازد. نوع پژوهش، از لحاظ هدف کاربردی و روش آن بر اساس نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر اساتید دانشگاه، متخصصان و مدیران سازمان های دانش محور و پارک های علم و فناوری دانشگاه تهران است که در حیطه پژوهش صاحب نظرند. نمونه آماری پژوهش شامل 24 نفر از جامعه آماری فوق الذکر بوده که به روش گلوله برفی انتخاب گردیده اند. در این پژوهش، ابتدا به روش تحلیل محتوا، 130 مانع کار تیمی مورد شناسایی قرار گرفتند؛ کدهای اولیه چندین مرتبه مورد تحلیل و بازبینی قرار گرفته و 22 مولفه شناسایی شد؛ سپس جهت آزمون نتایج از تکنیک دلفی فازی استفاده گردید. در نهایت، 14 عامل به عنوان موانع کار تیمی در سازمان های دانش محور شناسایی و در سه شاخه محتوایی، ساختاری و زمینه ای دسته بندی شدند.
مدلی برای ارزیابی عملکرد شرکت های فنآوری اطلاعات مبتنی بر تکنیک های کارت امتیازی متوازن، غربال سازی فازی، فرآیند تحلیل شبکه ای فازی و بهینه سازی چند معیاره و راه حل توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، توسعه یک مدل فازی ارزیابی عملکرد با استفاده از تکنیکهای کارت امتیازی متوازن و تصمیم گیری چند شاخصه فازی برای شرکتهای فنآوری اطلاعات است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را مدیران و کارشناسان شرکتهای فنآوری اطلاعات شهر تهران تشکیل دادهاند که ابتدا پنج شرکت از میان آنها بطور تصادفی انتخاب شدهاند. سپس ده نفر از مدیران و کارشناسان هر شرکتی در تحقیق مشارکت نمودهاند. دادههای تحقیق بوسیله پرسشنامه جمع آوری شد و با استفاده از تکنیکهای تحلیل چند شاخصه فازی تحلیل شدند. یافتههای پزوهش نشان داد که برای شرکتهای فنآوری اطلاعات مورد مطالعه، چهار دیدگاه کارت امتیازی متوازن دارای درجه اهمیت همسانی بودند. بر مبنای تحلیل حساسیت انجام شده بر حسب مقادیر ؛ شرکت دیار، شرکت رسا، شرکت افرا، شرکت راهبر، و شرکت رز از لحاظ عملکرد به ترتیب رتبههای اول تا پنجم را کسب نموده اند. اولاً نتایج این پژوهش به مدیران شرکت های اطلاعاتی مورد مطالعه کمک میکند که از عملکرد شرکت خود بر حسب دیدگاه های کارت امتیازی متوازن آگاه شوند، و برای بهبود آن، استراتژیهایی تدوین کنند. ثانیاً منابع محدود شرکت را برای بهبود شاخصهای ناملموس و غیرمالی عملکردی به منظور کسب مزیت رقابتی تخصیص دهند.
ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان برون مرزی با تاکید بر شاخص های ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله فرآیند ارزیابی تصمیم گیری های واردات قطعات ساخته شده به طور کامل یا واردات قطعات جزیی آنها و مونتاژ آنها در داخل کشور را برای یک شرکت تولیدی مورد بررسی قرار می دهد. از آنجایی که این نوع تصمیم گیری ها با ریسک های متعدد مواجه است لازم است فرآیندی برای شناسایی این نوع ریسک ها و همچنین نحوه مواجه با آنها مورد توجه قرار گیرد تا حتی الامکان اثرات این نوع ریسک ها در فرآیند تصمیم گیری کاهش یابد. با توجه به ماهیت چند معیاره بودن مسئله، از روش فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی غیر قطعی (UAHP) به منظور یافتن بهترین گزینه استفاده گردید. با توجه به مشخص بودن گزینه های تصمیم گیری، از فرآیند پایین به بالا برای تشکیل سلسله مراتب استفاده شد. ابتدا شاخص هایی که تفاوت بین گزینه ها را در بر می گرفت از ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان شرکت به دست آمد. سپس شاخص های به دست آمده در سطوح بالاتر خود قرار گرفتند تا معیارها را تشکیل دهند. به این ترتیب 3 معیار محصول، شرکا و محیط مورد توجه قرار گرفت که دربردارنده 12 شاخص بود. با تشکیل سلسله مراتب مسئله و انجام مقایسه های زوجی به طور غیر قطعی که بجای تخصیص یک عدد بیانگر ارجحیت بین دو معیار یا دو گزینه تصمیم گیری، دامنه ای از اعداد را برای آن در نظر می گیرد، دو مدل برنامه ریزی خطی یک بار با تابع هدف حداکثر سازی و بار دیگر با تابع هدف حداقل سازی بر اساس مقایسه های زوجی، تشکیل گردید. به این ترتیب حداقل و حداکثر ارزش هر گزینه تصمیم گیری به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که بهترین گزینه تصمیم گیری، انتخاب گزینه واردات محصول نهایی از هند و انتخاب آخر، گزینه واردات قطعات از هند و مونتاژ آنها در داخل کشور است. این مطالعه در بحث مدیریت زنجیره تامین و خرید می تواند به عنوان چارچوب مناسبی تلقی گردد زیرا بخش مهمی از عملیات تولیدی، همواره اتخاذ راهبردهای مناسب برای تامین الزامات مورد نیاز است.
طراحی مدل انتخاب دانشجوی برتر پلیس با رویکرد AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به منظور رقابت سالم، افزایش تحرک و نشاط علمی، شناسایی استعدادهای برتر، گسترش و تعمیق انگیزه آموزش و پژوهش در بین دانشجویان و نیز ارتقا مراتب معنوی و تشویق پایبندی به اصول و ارزش های والای انسانی و ترغیب انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی، انتخاب دانشجویان برتر در دانشگاه علوم انتظامی به عنوان تنها مرکز آموزش عالی افسران پلیس از اهمیت فراوانی برخوردار است. تاکنون برای انتخاب دانشجوی برتر در این دانشگاه شاهد تصویب آیین نامه ها و شیوه های متفاوتی بوده ایم و معیارهای انتخاب دانشجوی برتر در این دانشگاه به لحاظ تفاوت نسبی ماهیت آن، همیشه برای انتخاب کنندگان جای سوال باقی گذاشته است مواد و روش ها: شیوه ای که در این پژوهش برای انتخاب دانشجوی برتر به کار رفته است، ارایه مدلی جهت انتخاب دانشجوی برتر پلیس، به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP است. به این منظور چهار اولویت اصلی ابلاغی از سوی فرماندهی محترم نیروی انتظامی به دانشگاه علوم انتظامی در تربیت دانشجویان (تربیت دینی، انضباط، آمادگی جسمانی و آموزش) را مبنا قرار داده و با تعیین شاخص های آن ها، سه نفر دانشجوی رتبه های اول، وسط و آخر فارغ التحصیل بر مبنای میانگین نمرات درسی را، بر اساس معیارهای احصا شده مجددا اولویت بندی شد.نتایج: نتایج حاصله اولویت بندی کاملا متفاوتی را بین این دانشجویان به دست داده و نشان داد که چنانچه لحاظ نمودن همه این معیارها برای انتخاب دانشجوی برتر پلیس اهمیت دارند، معیارهای کنونی دانشگاه برای این منظور با اولویت های آن هم راستا نیست.
مدل سنجش و تحلیل نیاز سازمان های تولیدی به چابک شدن با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چند شاخصه و رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های تولیدی معاصر با چالش هایی از دو سو مواجه هستند. از یک سو، فلسفه ها و تکنولوژیهای تولیدی جدید برای منسوخ کردن فلسفه ها و تکنولوژیهای تولیدی موجود ظاهر شده اند. از سوی دیگر، مشتریان امروز با تقاضای محصولات و خدمات جدید در یک دوره زمانی کوتاه مدت پیشاپیش جسور و مهاجم تر شده اند. از این رو، سازمان های تولیدی امروز به منظور تأمین چالش های هجوم آورده از هر دو سو نیاز دارند که بر حسب موقعیت های رقابتی پیرامون به سرعت عمل کنند. بنابراین در طی چند دهه گذشته، صحنه تولید به سمت نوع نسبتاً جدیدی از پارادایم تولید تحت نام ""تولید چابک"" جهتیابی کرده است. اما یک سؤال وجود دارد که آیا چابک سازی یک سازمان، یک ضرورت اجتناب ناپذیر فعالیت و رقابت در عرصه اقتصاد جهانی است. در این مقاله، با استفاده از چارچوب مفهومی تحلیل نیاز به چابکی، یک مدل فازی ارایه شده است که از مفهوم فازی در فرآیند سنجش و تحلیل نیاز به چابکی و نیز مدل های تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شده است.
کاربرد مدلسازی آماری و آنالیز ارزش حاصله برای مساله موازنه زمان- هزینه در محیط فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله ی موازنه ی زمان وهزینه یکی از مسائل مهم درحیطه ی برنامه ریزی پروژه میباشد. هیچ یک از مطالعات پیشین در این زمینه به بررسی امکان ادغام مساله موازنه زمان-هزینه با عملکرد پروژه در حین اجرای آن به منظور ارائه ی یک مدل یکپارچه برای کنترل و برنامه ریزی پروژه در تمام طول اجرای آن نپرداخته است. مدل ارائه شده در این مقاله به ارائه ی یک ساختار کنترلی جدید میپردازد که شامل برنامه ریزی پیش از شروع پروژه، کنترل عملکرد این برنامه ریزی در فاز اجرا بمنظور بررسی ضرورت برنامه ریزی مجدد و در نهایت ارائه راهکاری برای برنامه ریزی مجدد پروژه میباشد. در مدل مذکور برای هر فعالیت چندین انتخاب وجود دارد و این انتخابها مسیرهای متفاوتی برای اجرای پروژه به وجود می آورند. برای هر انتخاب از فعالیت ها زمان وهزینه بصورت فازی در نظر گرفته شده اند. بهترین مسیر اجرای پروژه با توجه به زمان و هزینه اجرای پروژه در مسیرهای متفاوت، انتخاب میگردد. در ادامه، از روش مدیریت ارزش حاصله برای کنترل شاخص های عملکردی پروژه همچون زمان وهزینه و از روش آماری برای پیش بینی وضعیت آینده ی پروژه استفاده میشود. روش پیشنهادی به تصمیم گیرندگان این امکان را میدهد که با توجه به وضعیت فعلی پروژه برای ادامه ی آن تصمیم گیری کنند و در واقع حیطه ی برنامه ریزی برای پروژه را از قبل شروع آن به زمان اجرای آن انتقال میدهد. نتایج به دست آمده از این مدل میتواند وضعیت پروژه را در آینده پیش بینی نموده، نیاز آن به برنامه ریزی مجدد را مشخص کرده و نحوه ی برنامه ریزی مجدد را تعیین کند.
مدل سازی و ارزیابی اثر تغییر ساعت رسمی بر مصرف برق به کمک شبیه سازی مبتنی بر رگرسیون های چند متغیره ظاهراً نامرتبط
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی اثر تغییر ساعت بر مصرف برق است. در این مقاله مدلی توسعه داده شده است و به کمک آن اثر تغییر ساعت بر مصرف برق در ناحیه تحت پوشش استان تهران تجزیه و تحلیل شده است. رهیافت تجزیه و تحلیل در این مقاله، رهیافت شبیه سازی مبتنی بر مدلهای رگرسیون چند متغیره است. مدل رگرسیونی استفاده شده در این مقاله، سیستمی از 24 معادله رگرسیونی چند متغیره است که بوسیله روش رگرسیونهای ظاهراً نامرتبط حل شده است. سه سناریوی مختلف تغییر ساعت تجزیه و تحلیل شده اند: تغییر ساعت، گسترش تغییر ساعت و تغییر ساعت دوبل. مدل رگرسیونهای ظاهراً نامرتبط با داده های 1383 تا 1385 نشان می دهد که طبق سناریوی تغییر ساعت پتانسیل کاهش مصرف برابر 9/162 مگاوات ساعت (معادل 87/0 درصد از کل مصرف در بهار و تابستان 85) و پتانسیل کاهش پیک در این سناریو میزان 102 مگاوات معادل 9/1 درصد کاهش در پیک ساعتی برآورد شده است. در سناریوی گسترش تغییر ساعت پتانسیل کاهش مصرف برابر 7/176 مگاوات ساعت (معادل 82/0 درصد از کل مصرف 8 ماهه از اسفند تا مهر) و پتانسیل کاهش پیک در این سناریو میزان 97 مگاوات معادل 9/1 درصد کاهش در پیک ساعتی برآورد شده است. در سناریوی تغییر ساعت دوبل پتانسیل کاهش مصرف برابر 5/68 مگاوات ساعت (معادل 36/0 درصد از کل مصرف در بهار و تابستان 85) برآورد شده است. پیک ساعتی در این سناریو میزان 482 مگاوات معادل 3/9 درصد افزایش یافته است.
ارزیابی و انتخاب پاسخ های خطر پذیری سطح (ریسک پروژه) از طریق یک مدل بهینه سازی چند هدفه و رویکرد اولویت بندی فازی (مطالعه موردی : نیروگاه سیکل ترکیبی آبادان)
حوزه های تخصصی:
هدف مدیریت ریسک پروژه افزایش احتمال موفقیت پروژه است و اینکار از طریق شناسایی و ارزیابی نظام مند ریسک ها، ارائه روش هایی جهت کاهش یا حذف آنها و حداکثرسازی فرصت ها صورت می گیرد. بررسی ادبیات موضوع نشان می دهد هنوز کمبود های قابل توجهی در حوزه ارزیابی و انتخاب اقدامات کاهش ریسک پروژه ها وجود دارد. مطالعات مربوطه عمدتا مدل های مفهومی هستند که شامل بررسی کلی تاثیرات عدم اطمینان بر پروژه ها و تعیین استراتژی هایی برای کاهش سطح ریسک می باشند. به منظور رفع کاستی های مذکور، در این مقاله یک چارچوب عملی پیشنهاد می شود که ساختار شکست کار، رخدادهای ریسک، اقدامات کاهش ریسک، ریسک های ثانویه و تاثیرات آنها را بطور یکپارچه بررسی می نماید. مساله در قالب یک مدل بهینه سازی چندهدفه مدلسازی گردیده و ضرایب تابع هدف مربوطه از طریق رویکرد اولویت بندی فازی تعیین شده است. جهت حل مدل، روش های دقیق و ابتکاری پیشنهاد گردیده است. علاوه بر این، به منظور اعتبارسنجی مدل، یک مطالعه موردی در پروژه های نیروگاهی ایران انجام شده است. بر اساس نتایج کسب شده، مدل پیشنهادی منجر به بهبود قابل توجه زمان، هزینه و کیفیت پروژه می شود.