فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۵٬۷۲۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در آیاتی از قرآن کریم از محبت خداوند به آدمیان و محبت عده ای از آدمیان به خداوند سخن گفته شده است. ملاصدرا با تعریف محبت به «ابتهاج به امر موافق»، حقیقت آن را در خداوند می داند و بیان می کند که اطلاق محبت بر غیر خداوند مجازی است؛ همان گونه که اطلاق وجود بر غیر او به مجاز است. بنابراین هر ممکنی جهتی از جهات کمال خداوندی است و محبت خداوند به ذاتش، محبت به تمامی ممکنات است؛ اما ممکنات در قبول تجلی خداوند و حکایت کردن از ذات الهی از نظر قرب و بُعد یا کثرت و قلّت حجاب، متفاوت هستند و آدمی می تواند با ایمان و عمل صالح، حجاب را از قلبش مرتفع کند و دارای وجودی قوی تر و به تبع آن مورد محبت بیشتر از طرف خداوند واقع شود.
خیال و مثال در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله مسائل مطرح شده در فلسفه و عرفان اسلامی، مقولة خیال و مثال و برزخ است که در تبیین بسیاری از اعتقادات اسلامی ازجمله اصل معاد و حیات پس از مرگ، و اثبات تجرد روح و غیره نقش اساسی دارد. ابن عربی، ملاصدرا، ابن سینا، فارابی، و شیخ اشراق ازجمله اندیشمندانی هستند که به این مباحث پرداخته اند. در اندیشة ابن عربی، خیال، محل جمع اضداد است و امری است که نه موجود است نه معدوم، نه معلوم است نه مجهول؛ او خیال را مضیّق ترین و موسع ترین معلومات می داند و معتقد است که انسان با دیدة خیال می تواند صورت های خیالی و محسوس را با هم ادراک کند. وی نظریاتش دربارة عما را نیز، با نظریة خیال پیوند مى دهد و معتقد است که اگر نیروی خیال نبود عما، پدیدار نمى شد. از نظر وی خیال از بردگان نفس ناطقه است و برده در برابر سرور به سبب ملکیت ، دارای گونه ای فرمانروایى است ، فرمانروایى خیال در این است که نفْس را به هر صورتى که خواهد، شکل مى دهد. از دیدگاه صدرالمتألهین قدرت قوة خیال گاهى فطرى و گاهى کسبى است و ازجمله عوامل کسبى در رؤیت بى واسطة صور نورانى، کم خوردن و کم آشامیدن، کم خوابى، رهاکردن، تن آسایى، و رهاشدن از بند نرمى و لطافت است. صدرا براى نفس، قدرت و قوتى قائل است که به واسطة آن، نفس با نیروى خیال، قادر به انشا و ایجاد صورى است که در هیچ یک از عالم عقول، اعیان و حتى عالم مثال وجود ندارند
تبیین نظریه انکشاف در مسئله علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی علم انسان به مراتب و منازل وجودی خویش و همچنین کیفیت و نحوة علم او به عالم واقع و خارج از حقیقت خود با تمام مواقف و مواطن وجودی آن و سرانجام تطابق و تناظر آن ها، از اهم و اخص مسائلی است که اذهان بسیاری از متفکرین معاصر و فلاسفه را به خود مشغول کرده و معرکه ای از آرا و اقوال متعدد و متنوعی را به دنبال خود، ایجاد کرده است. نگارنده در این نوشتار کوشیده است تا با اصول سامی و مبانی عالی حکمت متعالیه، همانند اصالت وجود و وحدت شخصی وجود و لوازم هر یک از آن ها، بر خلاف دیدگاه متداول و متعارف مطرح در محافل حکمی و فلسفی که رأی نهایی و عرشی ملاصدرا خوانده شده، آن دیدگاه را رأی میانی و نظر متوسط صدرا دانسته و در مقابل، با استناد و اتخاذ از همان آرا صدرالمتألهین و اجتهاد در آن ها، نهایت و غایت انظار صدرا را به برهان و عیان درآورد و آن این که حقیقت علم در نظر ملاصدرا، محصول اکتساب صور کمالی در متن حرکت جوهری نیست، بلکه مشهود انکشاف ذات در بطن حرکت سریانی است، یعنی ما در فرایند حرکت جوهری، دیگر با لبس بعد لبس از قوه به فعل، مواجه نیستیم، بلکه شاهد کشف بعد کشف و ظهور بعد ظهور و همچنین تفصیل بعد تفصیل هستیم. لذا حرکت را دیگر به معنای مشهور و معروف، خروج تدریجی شیء از قوه به فعل ندانسته و همچنین اصل انشا در حکمت متعالیه را حاکم بر ایجاد صور کمالی و جعل آن ها برای نفس نیز ندانسته بلکه آن را ناظر بر اظهار صور وحدانی و اجمالی به باطن و کامن رفته در صقع ذات غیب مغیب نفس و انکشاف تفصیلی و انتشای تکثیری و ظهور آن ها در پرده برداری از نهان نهاد ذات نفس می دانیم و در آخر نیز، نتایج و لوازم مهم نظریة انکشاف، بیان و مبین شده است
فرایند حصول شناخت آدمی در فلسفة صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا با حذف عقل فعال به عنوان علت حقیقی افاضة صور ادراکی در فلسفة صدر المتألهین شیرازی امکان یافتن راهکار دیگری برای تبیین فرایند حصول شناخت انسانی بر اساس مبانی موجود در این فلسفه وجود دارد؟ این مقاله نشان می دهد که علی رغم اختصاص صفحات زیادی از آثار صدرا به مسئلة کیفیت حصول معرفت آدمی نسبت به موجودات جهان با محوریت واهب الصور به عنوان علت حقیقی این امر، اصول و مبانی خاص حکمت متعالیه ما را از آن تحلیل معیوب بی نیاز ساخته، و راهکار قابل قبول تر و ساده تری در اختیار ما می گذارد. این راهکار مبتنی بر اصول و نکته نظرهای ابتکاری این فیلسوف هم چون؛ اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، نوع هویت وجودی انسان در حکمت متعالیه، اتحاد عالم و معلوم و نتایج آن و تقسیم علم به بسیط و مرکب است. ما نشان خواهیم داد که این مبانی ضمن این که گشودگی مراتب هستی را بر روی یک دیگر قابل دفاع می سازد، با تکیه بر حرکت اشتدادی وجودی انسان، فرایند حصول شناخت آدمی را به نحو موجهی تبیین می کند
تبیین نظریه ی انکشاف در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا می توان برای افکار صدرالمتألهین، ادوار مختلف فکری در نظر گرفت؟ در صورت ممکن، آرای خاص حکمت متعالیه مربوط و منوط به کدام دوره از حیات عقلی وی می باشد؟ با این مبنا، نگارنده در این نوشتار سعی بر آن داشته است که با ابتنای بر دو رویکرد کلان و محوری وحدت تشکیکی و وحدت شخصی، خوانشی مجدد از اهمّ اصول صدرایی انجام دهد. در این میان، تفکر غالب در دوره ی اول را که با محوریت نظام تشکیک وجود، سامان یافته است، به عنوان صدرای متقدم معرفی کرده که فحوای مطالب این دوره، عمدتاً مربوط به مشی با جمهور فلاسفه و جمع آوری عموم آرا بوده است؛ اما تفکر خاص صدرا را که مبیّن تعالی حکمت متعالی می باشد، مرتبط به دوره ی تحوّل و تکامل آرای وی به مثابه صدرای متأخر دانسته است. سپس با اتخاذ رویکرد تأویلی و اجتهادی، نظریه ی مختص این دوره را تحت عنوان «نظریه انکشاف» استنباط نموده و آن را معیار شناسایی غایت آرای صدرا و لوازم سخنانش قرار داده است. در بخش دیگر مقاله نیز به برخی تعارضات و ابهاماتی که در نتیجه ی آمیزش این دو دوره از افکار صدرا حاصل شده، پرداخته است. مدعای مطرح شده برای حل و فصل این دسته مسائل نیز آن است که سنخ تفکر دوره ی صدرای متقدم را سیر آموزشی تشکیل داده که مدخل حکمت متعالیه می باشد؛ اما نوع مباحث گفته شده توسط صدرای متأخر، همان معارف ویژه ی حکمت متعالیه خواهد بود.
چیستی ایمان از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل چالش برانگیز و در عین حال کلیدی در طول تاریخ تفکر اسلامی، مسئله «ایمان» است که از جهات مختلف، مورد توجه اندیشمندان بوده است. ملاصدرا به عنوان حکیمی متأله و شیعه، ایمان را از مادة أمن می داند؛ گویی شخص مؤمن با ایمان، از تکذیب و مخالفت با حق، ایمن می شود؛ هرچند ایشان، ایمان را با مفاهیم مختلفی چون تصدیق، حکمت، نور، توحید و عقل تعریف می کند، در دیدگاه او « علم و معرفت» مهم ترین عنصر در «ایمان» است. صدرا ایمان تقلیدی و کشفی را از اقسام ایمان دانسته است و «عمل» را خارج از حوزه مفهومی ایمان قرار می دهد.
او ایمان را همچون علم، امری وجودی می داند که احکام وجود بر آن سریان دارد، لذا امری مشکک، با قابلیت کمال و نقص و پایین ترین مراتب آن ایمان تقلیدی بدون برهان و بالاترین مرتبه اش، حق الیقین است که از مراتب عرفانی محسوب می شود. ایشان توانسته بر اساس مبانی حکمت متعالیه در چهار شاخصه نقش کلیدی معرفت؛ علم امری وجودی؛ رابطه میان ایمان و عمل صالح و مراتب ایمان، به شایستگی در بُعد نظری از مباحث دینی، بهره ببرد و تبیین نوینی از ایمان ارائه کند؛ هرچند این نقد نیز (که توجه بایسته ای در بحث نظری، به عنصر مودت و محبت ندارد) امکان طرح دارد.
نقد و بررسی تطبیقی نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از مهم ترین تئوری های مطرح شده در چند سال اخیر است که به علت محتوای این تئوری مبنی بر انکار ضرورت وجود خداوند و خلقت جهان هستی از «هیچ»، در میان محافل فیزیکی و دینی واکنش های متفاوتی را به همراه داشته است. در این پژوهش نویسنده با استفاده از مبانی حکمت متعالیه و با فرض صحت تمامی نظریات فیزیکی هاوکینگ نشان خواهد داد که مفهوم «هیچ» مورد استناد هاوکینگ با مفهوم خلأ در حکمت متعالیه بسیار متفاوت است و به معنای نیستی محض نمی باشد و خلقت جهان به واسطه «هیچ» مورد استناد هاوکینگ، هیچ گونه منافاتی با خالقیت خداوند نخواهد داشت و با فرض صحت تئوری «M» نقش خداوند در ربوبیت و خالقیت، مفروض و مبرهن است که در این راستا مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی هاوکینگ و صدرالمتألهین و چگونگی آفرینش عالم ناسوت و نظام مندی عالم ناسوت و نقش خداوند، مورد تطبیق و نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
ارتباط عقل و حس در اندیشه معرفت شناختی ابن سینا و نقش آن در برنامة درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی و به منظور بررسی ارتباط میان مهم ترین راه های کسب معرفت یعنی عقل و حس از نظر ابن سینا و تأثیر آن در برنامة درسی انجام شده است. در این تحقیق، مشخص گردید که عقل و حس در کسب بیش تر معرفت های بشری به هم وابسته اند. حس، زمینه رشد، شکوفایی و توانایی عقلانی انسان را فراهم می آورد و عقل نیز در شفاف سازی و اعتباربخشی به معرفت های حسی یاری می رساند. با اینکه این دو با هم در ارتباطی متقابل می توانند بر شناخت و دانش آدمی بیفزایند، ولی عقل به عنوان نیروی ممیز انسان از حیوان و اعتباربخش معارف بشری، در جایگاه برتر قرار دارد و با عقل فعال در ارتباط است. چنین نگرشی، دلالت هایی در برنامة درسی در پی دارد که در این تحقیق برخی از مهم ترین آن ها در قالب هدف، محتوای برنامة درسی و روش های آموزش و یادگیری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن اند که شناخت و قرب به خداوند، هدف غایی برنامة درسی را تشکیل می دهند. اهمیت و اعتبار عقلی و قابلیت فهم نیز مهم ترین اصول حاکم بر محتوای برنامة درسی است. فعال بودن فراگیران و به کارگیری حواس مختلف آنان نیز از جمله اموری اند که در آموزش و یادگیری باید مورد توجه واقع شوند.
بررسی تقریرهای گوناگون از برهان ابن سینا بر توحید ذاتی واجب تعالی در اشارات و تنبیهات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
ابن سینا برهانی ابتکاری بر اثبات توحید ذاتی واجب الوجود دارد که آن را در اشارات و تنبیهات بسط داده است، هرچند بیانی اجمالی از آن را در الهیّات شفا نیز آورده است. شارحان در تقریر این برهان راه های گوناگونی پیموده و هریک تفسیر و تقریر خاصی از آن ارائه کرده اند. اختلاف این تقریرها عمدتاً در تعیین اقسام و فرض هایی است که در این برهان مورد نظر ابن سینا بوده است.
در این مقاله، پس از اشاره به جایگاه برهان ابن سینا در میان براهین توحید، تقریرهای فخرالدّین رازی، خواجه نصیرالدّین طوسی، قطب الدّین رازی و استاد مطهّری از این برهان بیان و ارزیابی شده ، و، در پایان، این نتیجه حاصل آمده است: تقریر خواجه طوسی – به دلیل خالی بودن از اشکالات تقریرهای دیگر از قبیل تصرّف در کلام ابن سینا و یا افزودن قسمی بر اقسام مورد نظر ابن سینا، و نیز به سبب وارد نبودن اشکال هایی که به اصول برهان کرده اند - از دیگر تقریرها به کلام ابن سینا نزدیک تر است.
شناخت ابعاد وجودی انسان از نگاه ابن عربی و شنکره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خداوند انسان را به صورت خود آفریده است. ازآنجاکه انسان موضوع اصلی آفرینش است، اندیشمندان ادیان مختلف، درباره او بحث کرده اند و برایش ابعادی برشمرده اند. شناخت این ابعاد، برای رسیدن به هدف خلقت، یعنی کمال، ضروری است. این مقاله، دیدگاه دو متفکر بزرگ، ابن عربی مسلمان و شنکره هندو را درباره ابعاد وجودی انسان بررسی می کند. هردو معتقدند انسان دو بعد مادی و روحانی دارد. با برداشتن حجاب مادیات، روح او با یگانه مطلق یکی می شود و به کمال می رسد. آن ها معتقدند ابعاد وجودی انسان، فقط در ویژگی ها متفاوت اند؛ اما در اصل وجود، تفاوتی ندارند.
ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید عقل و ایمان
تسلسل تنازلى در فلسفه میرداماد و نقد آن در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
مسئله تسلسل ازجمله کهن ترین مسائل فلسفى است که ارسطو آن را مطرح کرده است. نخستین پژوهش جدى در مسئله تسلسل تنازلى را میرداماد انجام داد. تسلسل تنازلى یعنى علت در ابتداى سلسله قرار گیرد و معلول ها به انتها نرسند. میرداماد با شرایط ویژه اى که براى ابطال تسلسل تعریف مى کند، تسلسل تنازلى را محال نمى داند. وى دو شرط اجتماع عقلى معلول در علت و همسویى جهت ترتب با جهت بى نهایت بودن علت ها را در تسلسل تنازلى موجود ندیده، حکم به عدم استحاله آن مى کند. دلیل این امر آن است که میرداماد بنا بر حدوث دهرى و سرمدى، و مسبوقیت معلول به عدم فکّى خویش در علت و مبانى تقدم بالعلیه، معتقد است که این تسلسل محال نیست. صدرالمتألهین نیز با توجه به رابط بودن معلول نسبت به علت و عدم استقلال آن معتقد است که اساسا این مسئله مطرح نمى شود و در صورت طرح، تسلسل داراى انتها خواهد بود. از سویى فلاسفه صدرایى با مبانى فلاسفه پیش از میرداماد اجتماع عینى وجود را دیده و نظر میرداماد را نقد کرده اند.
روح بخاری در فلسفه اسلامی و در حکمت معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخار برآمده از قسمت های لطیف اخلاط موجود در بدن را روح بخاری می گویند. روح بخاری، لطیف ترین جزء بدن جسمانی به شمار می آید و نقش واسطه گری میان نفس مجرد و بدن مادی را به عهده دارد.
ابن سینا در تبیین روح بخاری و مباحث مربوط به آن، توضیحات مبسوطی دارد که پس از وی این توضیحات در کلمات شیخ اشراق و ملاصدرا نیز قابل پی گیری است.
روح بخاری از آن جهت که به سلامت و یا مرض بدن انسانی مربوط می شود مورد توجه اطبای متقدم بوده و در طب قدیم از آن سخن به میان آمده است و در عین حال، از آن جهت که بر فرض قبول وجود آن، می تواند نقش واسطه گری میان نفس و بدن را به عهده گیرد، مورد توجه فیلسوف قرار گرفته و در علم النفس، از آن بحث شده است.
ابطال روح بخاری در پزشکی مدرن، خللی به علم النفس فلسفی وارد نمی سازد چون فیلسوف، روح بخاری را به عنوان اصل موضوعی از طب قدیم اخذ کرده است
رویکرد نقدی ابن رشد از حدود کاربرد عقل و حضور آن در تفکر فلسفی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصالت عقل ابن رشد یکی از مؤلفه های تأثیر گذار در تفکر فلسفی مغرب زمین بوده است و نقد عقلانی حدود به کارگیری عقل یکی از جنبه های محوری عقل گرایی وی می باشد. تحقیق حاضر بر آن بوده است تا امتداد جنبه مذکور را در تفکر فسلفی غرب بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که ایا نقادی حدود کاربرد عقل ابن رشد در تفکر فلسفی غرب حضور داشته است؟ با استفاده از روش تحلیل محتوی و تبارشناسی پاسخ این پرسش داده شده است.
ابن رشد می گوید استفاده از قواعد عقلی در برخی موارد متعالی مانند علم الهی، موجب خطای آن می شود. از این رو بایستی محدوده عقل را روشن ساخت و ابن رشدیان نیز در پیروی از وی حدود کاربرد عقل را نقادی می نمایند و مدارس فکری اسکوتیسم و اوکامیسم نیز چنین رویه را اتخاذ می نمایند که این نگرش از ط ریق آن ها در فیلسوفان دوره جدید اروپا امتداد پیدا می کند و این تفکر حضور فلسفی دارد. بررسی حاضر می تواند علاوه بر تبارشناسی نقادی، حدود کاربرد عقل، نمایش گر نقطه التقای فیلسوفان اسلامی و غربی باشد و به درک متعامل این دو رویکرد کمک نماید.
بررسی نسبت انکار نبوت و الحاد به محمد بن زکریای رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدبن زکریای رازی فیلسوف قرن چهارم هجری (313 ه.ق)، یکی از اندیشمندان بزرگ ایران و جهان اسلام بشمار می رود اما برخی از مخالفین، وی را متهم به الحاد کرده و اعتقادات دینی اورا مورد خدشه قرار داده اند. در پژوهش حاضر برآنیم تا به تحلیل و بررسی دو پرسش در این باره بپردازیم: آیا حقیقتاً محمد بن زکریا منکر نبوت بوده است یا خیر؟ مخالفین چه دلایل منطقی برمدّعای خود ارائه داده اند؟ در مقام ارزیابی باید گفت: دلایلی از جمله باور وی به تناسخ و قدمای خمسه؛ تأکید زیاد وی براستقلال عقل؛ و نگارش دو کتاب به نام های مخاریق الأنبیاء و نقض الادیان در زمینه انکار نبوت توسط مخالفین مطرح شده است؛ اما در دیگر سو قرائنی وجود دارد که دلایل مخالفین را مخدوش کرده و یا حداقل مورد تردید قرار داده است. از جمله استناد نگارش دو کتاب مذکور به وی نامشخص و بدون دلیل است زیرا متن آن دو موجود نیست و در میان مورخین و فهرست نویسان تنها برخی اندک قائل به نگارش آنها توسط محمد بن زکریا شده اند؛ شواهد دیگری از قبیل احترام أمرای مسلمان به محمد بن زکریا؛ نگارش کتاب هایی در زمینه امامت و معاد می تواند او را از این نسبت ها مبرا سازد. همچنین عبارت هایی در بعضی از آثار او به چشم می خورد که نشانگر باور او به پیامبر اسلام و کتابش قرآن کریم است. در نهایت پس از تحلیل و بررسی أدله هر دو دسته می توان گفت که ظاهراً محمد بن زکریای رازی با داشتن افکار و اندیشه هایی جدید و بعضاً متفاوت از جریان های فکری زمانش مورد قضاوت های نابجا و نادرست برخی جریان های فکری افراطی مانند اسماعیلیه قرار گرفته است.
گستره عصمت انبیا از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی عصمت و معانی آن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
خواجه طوسی در مرحله عصمت انبیا به اعتبار بُعد نظری، معتقد است که پیامبر در دریافت، حفظ و انتقال وحی کاملاً معصوم است و هیچ گونه خطایی نه سهواً و نه عمداً از او صادر نمی شود اما به اعتبار بُعد عملی، معتقد است که عصمت شامل قبل از بعثت و بعد از بعثت، گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی، نفرت آور و غیرنفرت آور و حتی داوری در منازعات، تشخیص موضوعات احکام دینی، مسائل اجتماعی و تشخیص مصالح و مفاسد امور و مسائل عادی زندگانی هم می شود. او با تأکید بر لطف بودن «عصمت» در حقّ دارنده آن بیان می کند که عصمت این گونه است: عبد معصوم، در عین قدرت بر انجام معصیت، انگیزه ترک دارد و به سمت طاعات ترغیب می شود. ازآنجاکه خواجه حصول وثوق و اعتماد کامل به انبیا را که تأمین کننده غرض از رسالت ایشان است بدون تصور عصمت امکان پذیر نمی داند، «عصمت» را عقلاً و نقلاً به طور مطلق ضروری می شمارد. ایشان به دلایل نقلی نظیر آیات ناظر به عدم نفوذ شیطان نسبت به مخلصان و مطهران، هدایت یافتگی انبیا، و نرسیدن عهد الهی به ظالمان، و دلایل عقلی نظیر لزوم وثوق و اطمینان، لزوم تکلیف به محال، و لزوم مخالفت با پیامبر در صورت عدم عصمت استناد می کند.
حقیقت و چگونگی سلوک باطنی در قرآن از منظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
حقیقت سلوک، نوعی حرکت باطنی است که از عالم ماده آغاز، و به لقای حق تعالی منتهی می شود. علامه طباطبایی وجود چنین حرکت باطنی ای را در انسان با استناد به کلماتی همچون صراط، طریق، سبیل، باب سما، صعود و عروج به سوی خدا، سبقت، ضلال و اهتدا، کدح الی رب، لقاء الله و رجعت و مباحثی همچون ذومراتب بودن اسلام و ایمان، ذودرجات بودن مؤمنان، نکوهش توقف در مرتبة ظاهر، غایت داشتن حیات آدمی و لزوم حرکت به سوی غایت، از نگاه قرآن تثبیت می کند. ایشان این حرکت باطنی را در مسیر نفس می داند. انسان در این راه، ناچار به شناخت درست نفس است. شناخت حقیقی نفس متوقف بر توجه به خداوند به منزلة غایت و نهایت این مسیر است. دین الهی با تشریع عبادات، کیفیت سلوک را در این مسیر بیان کرده است و البته تنها کسانی که به مرتبة عبادت احرار رسیده اند، توان چنین سلوکی دارند.
پیش نیازهای مفهوم شناسانه «نظریة فطرت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث دربارة امور و علوم فطری به رغم اهمیت فراوان و پیشینه درازش، همچنان دچار چالش های بسیار، و اختلاف عمیق آرای اندیشمندان به ویژه فیلسوفان است. به نظر می رسد از عوامل اصلی دوام این تفاوت انظار، این است که مبادی تصوریه و تصدیقیة این موضوع، آنچنان که باید، مورد بررسی جدی، دقیق و مستقل قرار نگرفته است. کاستی های موجود در مفهوم شناسی واژة «فطرت» و «فطری» و بی توجهی به تقسیمات فطرت و تفاوت احکام هر قسم و عدم بررسی دقیق عناصر اصلی مفهوم فطری و نارسایی های موجود در روش شناسی این موضوع، از جمله مهم ترین این عوامل است. در این نوشته کوشیده ایم با استخراج معانی مختلف فطرت و فطری از منابع دینی، منطقی، فلسفی و عرفانی و تحلیل مفهوم شناسانة آنها راه را برای تحریر درست محل نزاع هموار سازیم. در پایان نشان داده ایم که دیدگاه رایج دربارة ضرورت دو ویژگی مفهومی «عمومیت» و «زوال ناپذیری» برای امور فطری اثبات پذیر نیست.
نقش انسان شناسی در اخلاق بر مبنای تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان بینی الهی، هر موجودی که در جهان امکانی سهمی از هستی دارد، از سه مبدأ «فاعلی»، «داخلی» و «غایی» برخوردار است. انسان نیز دارای این مبادی سه گانه است و علامه طباطبایی این مبادی را مدخلی برای ورود به نظام اخلاق ترسیم نموده که براساس آن می توان نقش انسان شناسی در اخلاق را در نظر ایشان تبیین نمود. ایشان به مقتضای مبدأ فاعلی انسان، الگوی «اخلاق توحیدی» را مطرح نموده که نه تنها نگرش انسانِ محدود در این عالم مادی را به سمت اخلاق مابعدالطبیعه ترغیب می کند، در تحقق عینی ارزش های اخلاقی و نیز ایجاد انگیزه در عاملِ اخلاقی نیز تأثیر قابل توجهی دارد. همچنین به مقتضای مبدأ داخلی، ضمن تحلیل قوای نفس انسان، الگوی «اخلاق عقلانی» را ارائه نموده و مسئولیت اخلاقی انسان را منوط به بهره مندی از درک اخلاقی او دانسته است. ایشان به مقتضای مبدأ غایی، داشتن انگیزه الهی را مهم ترین عنصر در اخلاقی بودن فعل قلمداد کرده است. در این مقاله تلاش خواهد شد تا ضمن تبیین این مبادی سه گانه ناظر به انسان، دیدگاه علامه درباره نقش انسان شناسی در اخلاق تبیین و بررسی گردد. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا توصیفی تحلیلی است.