اصالت عقل ابن رشد یکی از مؤلفه های تأثیر گذار در تفکر فلسفی مغرب زمین بوده است و نقد عقلانی حدود به کارگیری عقل یکی از جنبه های محوری عقل گرایی وی می باشد. تحقیق حاضر بر آن بوده است تا امتداد جنبه مذکور را در تفکر فسلفی غرب بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که ایا نقادی حدود کاربرد عقل ابن رشد در تفکر فلسفی غرب حضور داشته است؟ با استفاده از روش تحلیل محتوی و تبارشناسی پاسخ این پرسش داده شده است.
ابن رشد می گوید استفاده از قواعد عقلی در برخی موارد متعالی مانند علم الهی، موجب خطای آن می شود. از این رو بایستی محدوده عقل را روشن ساخت و ابن رشدیان نیز در پیروی از وی حدود کاربرد عقل را نقادی می نمایند و مدارس فکری اسکوتیسم و اوکامیسم نیز چنین رویه را اتخاذ می نمایند که این نگرش از ط ریق آن ها در فیلسوفان دوره جدید اروپا امتداد پیدا می کند و این تفکر حضور فلسفی دارد. بررسی حاضر می تواند علاوه بر تبارشناسی نقادی، حدود کاربرد عقل، نمایش گر نقطه التقای فیلسوفان اسلامی و غربی باشد و به درک متعامل این دو رویکرد کمک نماید.