فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۵٬۷۲۹ مورد.
بررسی تقریرهای گوناگون از برهان ابن سینا بر توحید ذاتی واجب تعالی در اشارات و تنبیهات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
ابن سینا برهانی ابتکاری بر اثبات توحید ذاتی واجب الوجود دارد که آن را در اشارات و تنبیهات بسط داده است، هرچند بیانی اجمالی از آن را در الهیّات شفا نیز آورده است. شارحان در تقریر این برهان راه های گوناگونی پیموده و هریک تفسیر و تقریر خاصی از آن ارائه کرده اند. اختلاف این تقریرها عمدتاً در تعیین اقسام و فرض هایی است که در این برهان مورد نظر ابن سینا بوده است.
در این مقاله، پس از اشاره به جایگاه برهان ابن سینا در میان براهین توحید، تقریرهای فخرالدّین رازی، خواجه نصیرالدّین طوسی، قطب الدّین رازی و استاد مطهّری از این برهان بیان و ارزیابی شده ، و، در پایان، این نتیجه حاصل آمده است: تقریر خواجه طوسی – به دلیل خالی بودن از اشکالات تقریرهای دیگر از قبیل تصرّف در کلام ابن سینا و یا افزودن قسمی بر اقسام مورد نظر ابن سینا، و نیز به سبب وارد نبودن اشکال هایی که به اصول برهان کرده اند - از دیگر تقریرها به کلام ابن سینا نزدیک تر است.
بررسی انتقادی نظریه حرکت جوهری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است نظریه حرکت جوهری ملاصدرا را مورد واکاوی قرار داده و انتقادات پیرامون آن را در حوزه دلایل، لوازم و آثار، آشکار و ناسازگاری های درونی آن را بازگو نماید، علاوه برآن برخی تعارضات لوازم این نظریه با نصوص دینی را نشان دهد. نظریه حرکت جوهری در ناحیه دلایل با انتقادات جدی مواجه بوده تا جایی که بزرگانی همچون علامه طباطبایی ضمن پذیرش اشکالات وارده خود به اقامه استدلال در این مقام پرداخته اند، علاوه بر آن لوازم این نظریه در مواجه با نصوص دینی مانند اصل معاد، اصل رجعت و خلقت پیشین ارواح از توانایی لازم در پاسخ به تعارضات مطرح ناتوان است.
زندگی و اندیشه فارابی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در اسلام تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در جهان اسلام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تبیین عقلانی وحی از نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائة تبیین عقلانی از فرایند وحی، دیدگاه شایعی است که توسط فیلسوفان اسلامی مطرح شده است. ابن سینا نیز با ارائة طرحی از نظام تعقل بشری تلاش کرد تا فرایند دریافت وحی توسط نبی را در چنین طرحی بگنجاند؛ اهمیت رهیافت ابن سینا در تبیین معرفتی وحی، در مواجهه با سایر رهیافت های فلسفی روشن می شود. به عنوان مثال فارابی نهایتاً وحی را به قوة متخیلة نبی مربوط می داند و تفاوت نبی با حکیم را در این می داند که حکیم در مرتبة عقل مستفاد و در اثر تعلیم به عقل فعال متصل می شود، در حالی که نبی با تکیه بر قوة متخیله اش و بدون نیاز به تعلیم، این حقایق را در می یابد؛ بنابر این به نحوی می توان نتیجه گرفت که حکیم به لحاظ فعلیت عقلی در مرتبه ای بالاتر از نبی قرار دارد. این در حالی است که دریافت کنندة وحی از دیدگاه ابن سینا عقل قدسی در نبی است که مربوط به بالاترین ظرفیت عقلی بشر است که تنها برای نبی قابل دسترسی است و هرگز حکیم و فیلسوف توانایی وصول به چنین مرتبه ای را ندارد.
کرامت انسان در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در حکمت و فلسفه الهی، انسان، صاحب کرامت است. در نگاه به مساله کرامت انسان از زاویه حکمت الهی و به طور خاص، حکمت صدرایی و در راستای تبیین مبانی و اصول فلسفی و لوازم مبتنی بر آن اصول، باید گفت که کرامت، امری حقیقی و وجودی است، نه اعتباری و چون وجود، امری تشکیکی است، پس کرامت نیز امری ذومراتب و تشکیکی می باشد. بر این اساس، انسان ذاتاً دارای کرامت است؛ یعنی کرامت، لازمه فطرت انسانی و در نظام تکوین، ثابت، استوار و غیر قابل تبدیل است. تحصیل مراتب کرامت نیز با صفات کمالی وجودی مانند علم و معرفت و ایمان و تقوا، میسر می گردد. گر چه کرامت ذاتی انسان از وی ناگسستنی است، اما اگر آدمی در جهت کمالات انسانی و فضایل اخلاقی گام برندارد از مراتب اکتسابی کرامت، محروم می ماند. ازاین رو، حفظ کرامت انسانی، مبنای همه قوانین حقوقی و تکالیف اجتماعی انسانها است. بنابراین، هر قانون و تکلیف اجتماعی که کرامت انسان را زیر پا بگذارد، نه تنها لازم الاجرا نیست، بلکه مخالفت با آن، خود موجب فضیلت و حفظ کرامت است.
تجلی توحید در نفس انسانی از منظر ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین اسلام بر توحید حق تعالی تاکید می کند و از آن جا که متفکران مسلمان غالباً انسان را خلیفه خدا می دانند که مجلای صفات الهی و دارای صورت الهی است و از طرفی حقیقت انسان را « نفس ناطقه» می دانند، بنابر این نفس انسـانی –گرچه قوای متعدد دارد- همانند حق تعالی دارای وحدت است. البته از این توحید نفس تفاسیرمتعددی که مبتنی بر مبنای فکری خاص هر متفکری است ارائه شده است. ابن عربی معتقد است چنان که حق تعالی واحدی است که در کثرات تجلی یافته است و کثرت ها نمایشگر وحدت اویند،نفس انسانی نیز واحدی است که در قوای مختلف که بمنزله اسباب و آلات او هستند تجلی کرده است. ملاصدرا رابطه نفس با قوا و افعالش را مانند مساله توحید افعالی می داند. از نظر وی نفس انسانی، تمام قوای حسی، وهمی، خیالی و عقلی است و هر که عارف به حقیقت وجود و اطوار آن باشد، این مطلب دقیق را خواهد فهمید.
حقیقت نَفْس و روح در قرآن و حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی تاریخ علوم اسلامی، به موضوع هایی مشترک میان حکمت اسلامی و قرآنبرمی خوریم که گاهی سبب برخورد و بحث بسیاری در میان اصحاب عقل، تفسیر و نقل گردیده است. یکی از این مسائل، مسئلة روح و نَفْس است که میان این دو بینش، یعنی تفسیر و حکمت اسلامی مورد بحث و برخورد قرار گرفته است. بر این اساس، دربارة آفرینش و حقیقت نَفْس و روح در میان اندیشمندان مسلمان سه دیدگاه وجود دارد: 1 روح مجرّد انسان پیش از بدن او آفریده شده است و برخی روایات با تعیین زمان، تقدّم وجودی روح بر بدن را تأیید می کنند.2 روح مجرّد و بدن مادّی همزمان آفریده شده اند و از لحظه ای که جسم انسان استعداد پذیرش روح یافته، خداوند روح مجرّد وی را آفریده، متعلّق به بدنش نموده است.3 روح انسان، جسمانی الحدوث و روحانی البقاء است؛ به این معنی که روح مجرّد آدمی، نه پیش از جسم او آفریده شده است و نه همزمان با آن، بلکه روح در طلیعة پیدایش، یک امر مادّی است که همراه با بدن طبیعی وی پدید آمده است و با تحوّل جوهری تکامل یافته، به مرحلة تجرّد روحانی رسیده است. در این مقاله برآنیم که با تکیه بر معانی نَفْس و روح در قرآنو حکمت اسلامی، به استقبال این بحث و نزاع رفته، به این پرسش پاسخ دهیم که قرآنو حکمت اسلامی دربارة روح و نَفْس چه نظری دارند؟ برای این منظور، نخست به روش مطالعة کتابخانه ای به سِیر مفاهیم نَفْس و روح در قرآنو میان فلاسفه می پردازیم و آنگاه بعد از بیان، بررسی و تحلیل دیدگاه ها، برخی از آنها را نقد می کنیم.
«هستی» در زبان شناسی و فلسفه: تحقیقی مقدماتی
منبع:
معارف ۱۳۷۸ شماره ۴۷
حوزه های تخصصی:
مقولات ارسطویی
امامت در مقایسه دو رویکرد حکمت متعالیه و فلسفه مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلاسفه، همواره به دنبال پاسخ گویی به پرسش های اساسی انسان و ارائه راه حل برای سرنوشت بشری بوده اند. در این راستا پرداختن به مسائل اساسی همچون سعادت، زندگی سیاسی مطلوب و رهبری فاضله، دغدغه اصلی آنان بوده است. فلاسفه اسلامی اعم از مشائی و متعالیه، نیل به سعادت و نظم سیاسی مطلوب را متوقف بر وجود رهبر و ریاست فاضله می دانند که آن را بر امام7 (انسان کامل) تطبیق داده اند؛ اما افتراق اساسی آنها در این است که امام، نزد فلاسفه مشاء، بیشتر کارکرد سیاسی (راهبری جامعه سیاسی به سوی تخلق افراد جامعه به کمالات) دارد و نزد فلاسفه متعالیه، بیشتر کارکرد عرفانی و معنوی دارد، هر چند در هر دو رویکرد، امام، کامل ترین فرد در میان افراد جامعه است.
علم تصور است یا تصدیق؟
چگونگی صدور کثرت از وحدت بر مبنای قاعده الواحد در نزد ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه ی صدور کثرت از وحدت، از مسائل مهم و محوری در فلسفه بوده که از دو جنبه ی فاعلیّت الهی و پیدایش کثرت درعالم، مورد توجه حکمای اسلامی قرار گرفته است. ابن سینا1و سهروردی2 براساس قاعده ی الواحد به تبیین نظریه ی صدور پرداخته اند؛ در این زمینه علی رغم اختلاف در مبانی، هرکدام به روشی خاص عمل نموده چنان که ابن سینا برمبنای جهات دوگانه ی وجوب و امکان در عقول ده گانه و با فرض کثرت اعتباری عقل اول، به توجیه این نظریه می پردازد؛ درحالی که سهروردی با ناقص پنداشتن این دو جهت، تغایر بین نورالانوار و نوراول را مورد بررسی تفصیلی قرارداده و با استناد به جهات موسّع اشراق و مشاهده، به سلسله ی بی شماری از انوار طولی و عرضی قائل می شود. وی همچنین برمبنای قاعده ی امکان اشرف و با تأکید برعالم مثال، طبقه ی ارباب انواع را اثبات می کند که از این حیث تعامل دوسویه ی نورشناسی اشراقی را جایگزین ضرورت انعطاف ناپذیر و یک سویه ی وجودشناسی مشائی می سازد. سهروردی در باب آفرینش، با رد علم عنایی مشائیان، علم خداوند را از نوع اضافه ی اشراقی دانسته و فرایند شکل گیری عالم را به نظام شگفت انگیز انوار نسبت می دهد.
بررسی و تحلیل آراء فیلسوفان مسلمان در مورد تعریف علم از ابن سینا تا صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین حقیقت علم و چگونگی دسترسی به واقع از جمله مباحث عمیق و پر ماجرائی است که فیلسوفان از آغاز پیدایش فلسفه تاکنون به آن توجه داشته اند و سنگینی آن را بر دوش خود احساس نموده اند و هنوز نیز از معماهای ناگشوده فلسفی به شمار می آید. در فلسفه اسلامی این موضوع از جهت رابطه ادراک با شیء ادراک شده و رابطه ادراک با شخص ادراک کننده مورد توجه قرار گرفته است .این بحث با توجه به تعریف علم به تمثّل حقیقت شیء یاحضور ماهیت شیء در نزد مدرک همواره با اشکال معروف اجتماع جوهر و عرض مواجه بوده است و به آراء گوناگونی انجامیده است :1)نظریه کیفیت ذات اضافه 2)نظریه شبح 3)نظریه ماهوی در تبیین های مختلف. در این مقاله پس از بیان چگونگی تحول آراء فیلسوفان مسلمان در این موضوع به بررسی ‘ تحلیل و ارزیابی هر یک از این نظریات پرداخته ‘ پیش فرض ها ‘ عوامل مؤثر بر شکل گیری آنها ‘ همچنین اشکالات وارد بر آنها را بر اساس ملاک های سازگاری (consistency)‘استقلال(independence)‘تمامیت(completeness)ومیزان مقاومت آنها در برابر حملات شکاکانه بیان می نمائیم.
صادر نخستین از دیدگاه امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مساله صادر نخستین در فلسفه و عرفان، باعث تضارب آرای متوغلان در هر یک از این علوم، و همچنین این علوم با یکدیگر شده است. اختلاف آرا زمانی شدیدتر می شود که عارفان متفلسف و متفلسفان عارف به جمع رای فلاسفه و عرفا می پردازند.
در این مقاله، رای حضرت امام خمینی(س) در مورد صادر نخست در چهار محور پیگیری می شود: 1) قاعده الواحد لایصدر عنه إلا الواحد؛ 2) نظر فلاسفه در مورد صادر نخست؛ 3) نظر عارفان در مورد آن؛ 4) حکومت بین آرای دو فرقه. سپس نتیجه گیری خواهد شد که حضرت امام در یک مورد، جمع آرای فلاسفه و حکما را می پذیرند؛ اما در مورد دیگر، در حالی که نظر دو فرقه را مخالف با یکدیگر نمی دانند، اظهارنظر می کنند که طرح این بحث در دو علم دو شان و مقام متفاوت دارد که نباید آنها را با یکدیگر خلط کرد.
نقد ابن هیثم بر بطلمیوس
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۶ شماره ۲۰ و ۲۱
حوزه های تخصصی:
در این مقاله یکى از رسالههاى منتشر نشده 1 ابن هیثم، مؤلف کتاب مشهور المناظر 2 ، مورد بررسى قرار مىگیرد.این رساله که شکوک على بطلیموس نامیده مىشود، نمایانگر وضعیت حساس علوم اسلامى در سدههاى چهارم و پنجم هجرى قمرى/دهم و یازدهم میلادى است و[رد و پیشینه این اثر را]در متون قدیمتر نیز مىتوان جست.