یحیی صولتی

یحیی صولتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

عصمت انبیاء از منظر کلام اسلامی (با نگاهی تطبیقی بین دیدگاه متکلّمان مسلمان و آراء کلامی علّامه طباطبائی)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۵
عصمت، به عنوان یکی از مؤلّفه های مهمّ در باب نُبُوَّت به شمار می رود که بدون توجّه به آن، مبحث نبوّت، منتفی می-گردد. این مقوله، در دو بُعد زندگی وحیانی و حیات عادی انبیاء، مورد بررسی قرار می گیرد. در بُعد وحیانی، عصمت انبیاء، مورد اتّفاق نظر تمامی متکلّمان، فلاسفه و دیگر اندیشمندان قرار دارد؛ امّا در بُعد زندگی عادی، این مسئله، محل اختلاف است. در تاریخ تفکّر اسلامی، عصمت، به عنوان یک مسئله ی بسیار مهمّ کلامی به شمار می رود که مورد اهتمام جدّی متکلّمان مسلمان قرار گرفته است؛ چنان که متکلّمان عدلیه و متکلّمان امامیه، عصمت انبیاء، را به عنوان موهبتی الهی پذیرفته و آن را با اختیار معصوم، سازگار می دانند؛ امّا متکلّمان معتزله، ضمن تأکید بر اختیار معصوم، ملکه ی عصمت را، به دوران پس از بعثت انبیاء، نسبت می دهند. در این جستار، به دنبال اثبات این فرضیّه است که ضرورت عصمت انبیاء الهی، را، اثبات نماید. در راستای این فرضیّه، علّامه طباطبائی ضمن پذیرش دیدگاه متکلّمان امامیّه، به شیوه ای خاصّ خود به تفسیر عصمت پرداخته است. این فیلسوف نوصدرایی، بر اساس موازین کلامی و فلسفی خویش، عصمت را مورد بررسی قرار داده و آن را به عنوان ویژگی ذاتی مبحث نبوّت به اثبات می رساند.
۲.

نقد کتاب Phenomenology and Mysticism(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۳۸
این جستار کتاب پدیدارشناسی و عرفان اثر آنتونی جی استاین باک ( Steinbock . Anthony j ) را نقد و بررسی می کند. نویسنده در این کتاب سعی کرده است تا براساس روش پدیدارشناسانه و با کمک گرفتن از مفاهیمی هم چون «بداهت»، «تأویل پدیدارشناسی»، و «قصدیت» تجارب دینی ( religious experiences ) و تجارب عرفانی ( mystical experiences ) را تبیین کند. دغدغة اصلی استاین باک بررسی تعامل و کنُش متقابل بین پدیدارشناسی و الهیات است تا بر این اساس بین طیف گسترده ای از باورهای دینی و مسائل فلسفی هم چون «بداهت» ( evidence )، «فردیت» ( selfhood )، و «غیریت» ( otherness ) پیوند و ارتباط برقرار کند. این درحالی است که تذبذب دیدگاه فکری استاین باک، نداشتن قدرت تحلیل کافی، تناقض گویی، و ... موضع گیری وی را در این کتاب سست کرده است. علاوه براین، کتاب دارای اشکالات محتوایی و نگارشی است و این عدم انسجام نقطه ضعف جدی تلقی می شود.
۳.

نقد کتاب «وظایف فلسفه»

تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۸۴۵
«وظایف فلسفه»، عنوان کتابی است که اِلَس اِیر. مک این تایر تألیف کردهاست. این کتاب، مشتمل بر ده مقاله مهمّ وی بوده که آن را تحت عنوان کلّی کتاب حاضر به چاپ رساندهاست. صرفنظر از کلّی بودن عنوان کتاب، از یک طرف، بین فصلهای این کتاب با عنوان یاد شده، ارتباط و انسجام خاصّی وجود ندارد و از طرف دیگر، بین هر یک از این فصلهای نیز، پیوستگی و استلزام منطقی لازم دیده نمیشود. از جهت محتوایی نیز، کتاب انسجام و پختگی لازم را ندارد. با این وصف، شیوههای نگارشی و ویرایشی، تقریباً رعایت شده و کتاب حاضر، از موازین اخلاق و امانتداری لازم برخوردار است. علیرغم جنبههای ابتکاری در کتاب و خلاقیّتی که مک این تایر در این خصوص از خود نشان میدهد، ضعف بزرگ کتاب این است که نویسنده میکوشد تا ضمن بررسی «نسبیّتگرایی اخلاقی»، از این موضعگیری دفاع کند و آن را به عنوان تنها موضعگیری قابل دفاع فلسفی بداند. واقعیت این است که «نسبیّتگرایی اخلاقی» که مک این تایر از آن دفاع میکند، نه از حیث معرفتشناسی قابل تبیین بوده و نه از جهت هستی-شناسی دارای توجیه منطقی است.
۴.

علاّمه طباطبائی: معرفت شناسی مبناگرا

نویسنده:

کلید واژه ها: معرفت شناسی علامه طباطبایی اصل امتناع تناقض رویکرد مبناگرایی مبناگرایی خطاناپذیر تصدیقات بدیهی تصدیقات نظری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۴۴۴
علاّمه طباطبائی در معرفت شناسی خویش، توجّه و التفات خاصّی نسبت به «بدیهیّات» نشان می دهد. وی در این زمینه با تأکید بر «تصدیقات بدیهی» و نقش مبنایی آنها در ساختار معرفت، به ارائة مبناگرایی خویش می پردازد. خطاناپذیری «تصدیقات اوّلی» و اهمیّت آنها در معرفت شناسی علاّمه طباطبائی سبب شده است تا دیدگاه وی را به صورت «مبناگرایی خطاناپذیر» آشکار نماید. بی شک مسئلة «شناخت یقینی» و ارزش معرفت بخشی آن در معرفت شناسی علاّمه طباطبائی، جولانگاه اصلی وی در انتخاب این نوع از مبناگرایی بوده است. تسلسل ناپذیری «تصدیقات نظری»، به عنوان مهم ترین دلیلی است که علاّمه طباطبائی در اثبات دیدگاه مبناگرایانة خویش، بدان تمسّک می جوید. وی در این زمینه، رابطة «تصدیقات نظری» با «تصدیقات بدیهی» را بر اساس رابطة توالد مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. این در حالی است که چنین رابطه ای را بین «تصدیقات بدیهی» و «اصل امتناع تناقض» منتفی می داند. در معرفت شناسی علاّمه طباطبائی، «اصل امتناع تناقض»، نه به عنوان یک «باور پایه»، بلکه به عنوان «اُمّ القضایا» و مهم ترین پشتوانة فکری و منطقی حاکم بر اندیشة بشر لحاظ می گردد که بدون توجّه به آن، اساس هر گونه آگاهی و تفکّری نیز منتفی خواهد شد.
۵.

.بررسی تطبیقی مبناگرایی خطاناپذیر دکارت و علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)

۶.

چگونگی صدور کثرت از وحدت بر مبنای قاعده الواحد در نزد ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا قاعده امکان اشرف سهروردی قاعده ی الواحد عقول ده گانه انوار طولی وعرضی نظریه ی صدور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
تعداد بازدید : ۱۸۷۵ تعداد دانلود : ۷۹۴
نحوه ی صدور کثرت از وحدت، از مسائل مهم و محوری در فلسفه بوده که از دو جنبه ی فاعلیّت الهی و پیدایش کثرت درعالم، مورد توجه حکمای اسلامی قرار گرفته است. ابن سینا1و سهروردی2 براساس قاعده ی الواحد به تبیین نظریه ی صدور پرداخته اند؛ در این زمینه علی رغم اختلاف در مبانی، هرکدام به روشی خاص عمل نموده چنان که ابن سینا برمبنای جهات دوگانه ی وجوب و امکان در عقول ده گانه و با فرض کثرت اعتباری عقل اول، به توجیه این نظریه می پردازد؛ درحالی که سهروردی با ناقص پنداشتن این دو جهت، تغایر بین نورالانوار و نوراول را مورد بررسی تفصیلی قرارداده و با استناد به جهات موسّع اشراق و مشاهده، به سلسله ی بی شماری از انوار طولی و عرضی قائل می شود. وی همچنین برمبنای قاعده ی امکان اشرف و با تأکید برعالم مثال، طبقه ی ارباب انواع را اثبات می کند که از این حیث تعامل دوسویه ی نورشناسی اشراقی را جایگزین ضرورت انعطاف ناپذیر و یک سویه ی وجودشناسی مشائی می سازد. سهروردی در باب آفرینش، با رد علم عنایی مشائیان، علم خداوند را از نوع اضافه ی اشراقی دانسته و فرایند شکل گیری عالم را به نظام شگفت انگیز انوار نسبت می دهد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان