فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
پیش بینی نرخ بازده سهام، همواره یکی از مهم ترین مباحث بازارهای مالی بوده است. این پژوهش با استفاده از آزمون معنی داری ضرایب متغیرهای توضیحی الگو ها و الگوی رگرسیون داده های ترکیبی واحدهای مقطعی و سری زمانی و ضریب تعیین تعدیل شده، الگوی پنج عاملی فاما و فرنچ و الگوی چهارعاملی کارهارت را برای تبیین بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی بین سال های 1387 تا 1392 مقایسه کرده است. متغیرهای الگوی کارهارت شامل عوامل صرف ریسک بازار، ارزش، اندازه و مومنتوم است. در الگوی پنج عاملی فاما و فرنچ، افزون بر عوامل الگوی کارهارت از عامل سودآوری نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد از لحاظ آماری، عوامل صرف ریسک بازار، اندازه و ارزش بر بازده سهام تأثیر می گذارند و دو عامل مومنتوم و سودآوری بر بازده سهام تأثیری ندارند. به بیان دیگر نتایج پژوهش نشان می دهد در بورس اوراق بهادار تهران، الگوی سه عاملی فاما و فرنچ صدق می کند؛ اما الگوی چهارعاملی کارهارت و پنج عاملی فاما و فرنچ صدق نمی کند.
رقابت در بازار محصول و تأثیر آن بر سه معیار مهم در تصمیم گیری؛ هزینه نمایندگی، ساختار سرمایه و هزینه سرمایه
حوزه های تخصصی:
رقابت در بازار محصول می تواند روی بسیاری از عوامل مطرح در شرکت اثرگذار باشد و با این اثرگذاری نقش بسیار پررنگی را در تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران ایفا کند. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر سه معیار مهم در تصمیم گیری یعنی هزینه نمایندگی، ساختار سرمایه و هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای اندازه گیری رقابت در بازار محصول از شاخص هرفیندال – هیرشمن و هزینه نمایندگی از نسبت گردش دارایی ها، ساختار سرمایه از نسبت بدهی به جمع کل دارایی ها و هزینه سرمایه از میانگین موزون هزینه سرمایه استفاده شده است. پس از بررسی 90 شرکت در بازه زمانی 1388 تا 1393 (540 سال – شرکت) نتایج نشان می دهند که رقابت در بازار محصول بر هزینه نمایندگی و هزینه سرمایه تأثیر منفی و معناداری می گذارد امّا بین رقابت در بازار محصول و ساختار سرمایه رابطه معناداری وجود ندارد.
انتخاب بهترین ترکیب تامین کنندگان با ارائه رویکردی تلفیقی از تصمیم گیری با معیارهای چندگانه و درخت تجزیه و تحلیل خطا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائه رویکردی تلفیقی از تصمیم گیری با معیارهای چندگانه و تجزیه وتحلیل درخت خطا، برای انتخاب بهترین ترکیب تامین کنندگان محصولی استراتژیک در پژوهشکده علوم و فناوری زیردریا می باشد. درابتدا با تعیین شاخص های ارزیابی و تعیین وضعیت تامین کنندگان نسبت به شاخص ها مقدار ریسک هر تامین کننده برآورد شده است. در ادامه نیز ریسک ذاتی تجهیزات مورداستفاده در محصول به صورت کیفی برآورد شده است و ریسک تلفیقی نهایی هرتجهیز براساس سناریو های مختلف تامین، بدست آمده است. سپس با تعیین حوادث قابل وقوع برای محصول و استفاده از تجزیه و تحلیل درخت خطا بهترین ترکیب تامین کنندگان تجهیزات از میان سناریوهای مختلف، مشخص شده است. نوآوری این مطالعه ارائه رویکردی تلفیقی از تصمیم گیری با معیارهای چندگانه و تجزیه و تحلیل درخت خطا برایتعیین تامین کنندگان مناسب به منظور کاهش ریسک نهایی یک محصول می باشد.
طراحی مدل ریاضی تصمیم گیری ساخت یا خرید به منظور توسعه سبد محصولات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﺍﺯ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎی ﺍﺳﺎﺳی ﺑﺮﺍی ﺳﺎﺯﻣﺎﻥﻫﺎی تولیدی و همچنین ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ راهبردی ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ، تصمیم گیری در مورد خرید قطعات(برون سپاری) و یا ساخت قطعات توسط کارخانه می باشد. به این منظور این پژوهش یک روش شناسی مبتنی بر مدل های ریاضی جهت حل مسئله ارائه نموده است. روش شناسی مطالعه حاضر توانایی بررسی تصمیم ساخت یا خرید به منظور توسعه سبد محصولات را با استفاده از رویکرد تلفیقی تصمیم گیری چندمعیاره و روش برنامه ریزی خطی چندهدفه صفر و یک دارد. در این پژوهش ابتدا با بررسی ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق، عوامل و شاخص های مقدماتی تصمیم گیری ساخت یا خرید شناسایی شده و اهمیت آنها با استفاده از نظرات خبرگان دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفته و عوامل با اهمیت بالاتر، به عنوان عوامل نهایی انتخاب شدند. از بین آنها، عواملی که ماهیت کیفی داشتند به همراه گزینه های ساخت (تولید) در داخل و برون سپاری به سایر تولیدکننده ها، با استفاده از روش فرآیند تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مورد رتبه بندی و استخراج امتیازات قرار گرفتند. سپس با توجه به عوامل کیفی و مقادیر مربوطه و عوامل کمی، مدل برنامه ریزی خطی چندهدفه صفر و یک طراحی گردید. در نهایت مدل ریاضی طراحی شده با توجه به عوامل تصمیم گیری در یک شرکت تولیدی لوازم بهداشتی، از بین سه گزینه تولید در داخل و برون سپاری به دو شرکت خارجی، پیاده سازی گردید.
روش تصمیم گیری جدید بر مبنای شاخص انتخاب ارجحیت فازی تردیدی برای انتخاب پیمانکار در صنعت ساخت وساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش پیچیدگی در مسائل تصمیمگیری موجب شده است تا گروهی از خبرگان به جای استفاده از یک خبره برای ارزیابی مسائل انتخاب پیمانکار مورداستفاده قرار گیررد بردین منررور، در ایرن م،الره، یرک روش جدیرد شاخص انتخاب ارجحیت فازی تردیدی برر مبنرای ریسرک نرررات خبرگران بره منررور حرل مسر له ی انتخراب پیمانکار پیشنهاد میشود این در حالی است که بکارگیری مجموعههای فازی تردیدی به منرور م،ابلره برا عردم قطعیتها در شرایط دارای ابهام استفاده میشود وزن هر یک از تصمیمگیران به وسیلهی روش پیشنهادی برنامره - ریزی تواف،ی محاسبه میشود همچنین، روش پیشنهادی علاوه برر در نررر گررفتن معیارهرای ارزیرابی کمری و کیفی، به خبرگان کمک میکند تا برای کاهش خطای ارزیابی، برای هر پیمانکرار در م،ابرل هرر معیرار تحرت یک مجموعه، چندین درجره ی عضرویت تعیرین کننرد بعرلاوه، نرررات تصرمیم گیرران در گرام رخرر از روش پیشنهادی ادغام میشوند تا از ریزش اطلاعات در فرریند تصمیمگیری گروهی جلوگیری شود در ایرن روش، انتخاب بهترین پیمانکار به طور هم زمان، بر مبنای بیشترین نزدیکی به ایدهرل مثبت و بیشترین فاصله از ایرده رل منفی در نرر گرفته میشرود در پایران، رویکررد پیشرنهادی در یرک مطالعره ی مروردی بررای انتخراب به تررین پیمانکار در صنعت ساخت وساز اجرا شده است؛ با م،ایسره ی نترای بره دسرت رمرده برا یرک روش موجرود در ادبیات، کارایی و اعتبار روش پیشنهادی بیان شده است
ترکیب روش دلفی و آنتروپی شانون برای مقابله با فساد اداری با استفاده از سیستم استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مراجعه به انواع رسانه ها و سرخط های خبری می توان به پدیده افزایش فساد در کشور صحه گذاشت. یکی از سازوکارهای مورد استفاده توسط نهادهای بین المللی همچون شفافیت بین الملل و بانک جهانی استفاده از حکمرانی خوب برای مبارزه با فساد است. در مورد حکمرانی خوب نظریه های مختلفی وجود دارد که یکی از بحث انگیزترین آن سازوکار کنترل اجتماعی است. در این نظریه برای الگوی مناسب حکمرانی در سیستم های دولتی ترکیبی از انواع قدرت های انتظامی )زور(، مبادله و متقاعدسازی در انواع سازمان ها است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی این ترکیب در انواع سازمان ها برای مقابله با فساد است. پژوهش حاضر یک پژوهش توسعه ای است که در آن از سیستم استنتاج فازی برای شناسایی ترکیب سه قدرت استفاده می شود. در این پژوهش برای ساخت قواعد فازی از روش ترکیبی آنتروپی شانون و تحلیل دلفی استفاده شده است. از آنتروپی شانون برای تحلیل ضرایب مولفه های فساد در سازمان ها به عنوان بخش "" اگر"" قواعد و از تحلیل دلفی برای تحلیل ترکیب کنترل اجتماعی و یا بخش "" آن گاه"" قواعد استفاده شده است. یافته های پژوهش به صورت قواعد اگر و آن گاه برای شش ناحیه مورد بررسی در مدل که سه ناحیه آن مربوط به فساد کلان و سازمان های انتظامی، مادی و هنجاری و نیز سه ناحیه دیگر که در ارتباط با فساد خرد و سازمان های انتظامی، مادی و هنجاری بود در سیستم استنتاج فازی اجرا گردید و نتایج آن مورد تحلیل قرار گرفت
ارائه یک چارچوب جامع مبتنی بر روش فراترکیب به منظور استفاده از تکنیک های داده کاوی در مسائل مدیریت منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
در فضای کسب و کار امروزی شاهد این هستیم که در بخش های مختلف سازمان ها، داده های خام فراوانی انباشته شده است که روز به روز بر حجم آن ها افزوده می گردد؛ اما با بی توجهی به این داده ها خود را از دانش نهفته در آن ها محروم نموده ایم. به طوری که وضعیت کنونی ما مصداق بارز غرق در داده ها و تشنه دانش بودن می باشد. بخش منابع انسانی سازمان ها نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد به گونه ای که در هر سازمان حجم عظیمی از فایل ها و فرم ها حاوی اطلاعات نیروی انسانی وجود دارد که بی اهمیت انگاشته شده اند. غافل از این که الگو های پنهان در میان آن ها می تواند عصای دست مدیران ارشد و گره گشای مسائل مختلف مدیریت منابع انسانی باشد. به همین منظور هدف اصلی این مقاله بررسی نظام مند مطالعات صورت پذیرفته در زمینه داده کاوی منابع انسانی می باشد تا با ارائه یک مدل حاصل از ترکیب نتایج آن ها، اهمیت این موضوع بیش از پیش نمایان گردد. در این راستا از روش فراترکیب برای تحلیل نتایج پژوهش ها استفاده شده است به طوری که پس از اجرای مراحل مختلف این روش در نهایت یک چارچوب جامع و نقشه راه مفید به منظور اجرای روش های داده کاوی در حوزه های مختلف مدیریت منابع انسانی ارائه شده است که پژوهشگران می توانند در تحقیقات آتی خود از آن استفاده نموده و به راستی آزمایی آن بپردازند.
ارائه الگوی ارزشیابی اثرات پژوهش های مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در حوزه مدیریت دارای ذینفعان متعدد بوده و به منابع مالی و انسانی بسیار زیادی نیاز دارد. الگوهای ارزشیابی اثر پژوهش می تواند به ذینفعان کمک کند تا از آثار سرمایه گذاری ها و اقدام های پژوهشی خود اطمینان حاصل کنند. هدف این پژوهش ارائه الگو برای ارزشیابی اثر پژوهش ها در حوزه مدیریت است، بر این اساس 20 الگو با جستجو موضوعی و استنادی شناسایی و به تناسب موضوع، ده الگو انتخاب و از نظر شاخص ها، نوع اثر، عناصر، ابزار، زمان و سطح ارزشیابی مورد مقایسه قرار گرفته اند و عناصر الگو به وسیله مرور ادبیات استخراج و با مصاحبه، توزیع پرسشنامه و انجام فرایند تحلیل سلسله مراتبی و بر اساس معیارهای ""میزان اهمیت""، ""در دسترس بودن""و ""قابلیت اندازه گیری"" اولویت بندی و شاخص های هر عنصر بر اساس میانگین وزنی نظرات انتخاب و معرفی شدند. این پژوهش از روش های کمّی و کیفی استفاده کرده و از نظر هدف تصمیم گرا و در دسته تحقیقات کاربردی می باشد و تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس روش تحلیل گسترش یافته چانگ انجام شده است. بر اساس نتایج مصاحبه ها و با توسعه مدل های پرکاربرد، ""الگوی ارزشیابی آثار پژوهش های مدیریتی» بر اساس نگرش سیستمی ارائه شده است. الگوی مذکور دارای 36 شاخص می باشد که بر اساس وزن نهایی در چهارچوب 6 عنصر خروجی های علمی و آکادمی (0.237 )، پیامدهای سازمانی (0.219)، خروجی های آموزشی (0.198)، پیامدهای مالی و اقتصادی (0.126)، استفاده در عمل یا فناوری (0.111) و آثار نمادین یا برندینگ (0.081) طبقه بندی شده اند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر پیاده سازی حسابرسی مستمر با استفاده ازتکنیک تصمیم گیری TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسابرسی مستمر مفهومی است که اشاره به تناوب بیشتر گزارشات حسابرسی داشته و سعی بر این دارد که با استفاده از تکنولوژی های جدید، فرایند حسابرسی را به سمت اتوماسیون بیشتر و گزارشگری استثنائات سوق دهد. پیاده سازی این سیستم قطعا نیاز به وجود متغیر های فراوانی دارد.هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل اثر گذار بر پیاده سازی حسابرسی مستمر در بخش حسابرسی داخلی است. این پژوهش از نوع بنیادین نظری است و روش آن توصیفی پیمایشی می باشد. با مرور پیشینه تحقیق و مبانی نظری موجود، 421 عامل کلی شناسایی گردید که این عوامل با توجه به مشابهت ها و همپوشانی ها و همچنین رابطه با یکدیگر، به50 متغیر اصلی تبدیل و در قالب 7 گروه طبقه بندی شدند. فرضیه سازی پژوهش بر اساس این 7 گروه و با توجه به ادبیات مربوطه انجام گرفت؛ سپس از طریق مصاحبه با خبرگان حسابرسی، وجود رابطه بین این عوامل و پیاده سازی حسابرسی مستمر مورد بررسی قرار گرفت. داده ها از طریق تکنیک TOPSIS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و عوامل رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که 48 متغیر دارای رابطه ای قوی با پیاده سازی حسابرسی مستمر بوده و صلاحیت و شایستگی کارکنان، بالاترین رتبه را در بین این عوامل به دست آورد؛ همچنین رابطه 2 متغیر لزوم برون سپاری حسابرسی مستمر و افزایش مسئولیت اجتماعی شرکت در صورت استقرار سیستم حسابرسی مستمر، تأیید نگردید. نتایج نشان می دهد که عواملی از قبیل صلاحیت و شایستگی کارکنان، استقلال حسابرسان، لزوم استفاده از ابزار های حسابرسی مبتنی بر کامپیوتر، افزایش تقاضا از سوی ذینفعان جهت ارائه گزارشات حسابرسی مستمر، افزایش پاسخگویی مدیریت و استقرار سیستم های مدیریت ریسک، رابطه ای بسیار قوی باپیاده سازی حسابرسی مستمر دارند.
یک رویکرد جامع برای بخش بندی بازار و طبقه بندی مشتریان با استفاده از روش های داده کاوی و برنامه ریزی خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش فناوری و ظهور شرکت های الکترونیکی که انباشت داده های مشتریان در پایگاه داده را به همراه داشته، جذابیت بخش بندی بازار برای پژوهش گران فزونی یافته است. زیرا پایگاه داده مشتری یک داشته ارزشمند شرکت های الکترونیکی است که اگر به خوبی پردازش شود، می تواند شناخت بیشتری از مشتریان ارائه نماید. به همین دلیل روش های متعدد اما غیر منسجمی برای بخش بندی بازار و طبقه بندی مشتریان در علوم مختلف ارائه شده است. این پژوهش، الگوریتم یکپارچه ای برای بخش بندی بازار و طبقه بندی مشتریان ارائه می کند که در آن رویکرد خوشه بندی تجمیعی مبنای مقایسه عملکرد روش های مختلف طبقه بندی، به ویژه برنامه ریزی خطی، قرار می گیرد. این مقایسه نشان می دهد روش برنامه ریزی خطی که کمتر به آن توجه شده است، عملکرد بهتری از نظر درصد بالاتر انتساب مشتریان به خوشه های مشتریان دارد. همچنین برای مواجهه با ناکافی بودن داده های مورد نیاز در پایگاه داده، روش دلفی فازی پیشنهاد شده است.
پایش عملکرد استعدادیابی فروش با استفاده از تکنیک سلسله مراتبی فازی و ارزیابی مجموع نسبت ها ARAS (مورد مطالعه: صنعت پوشاک ورزشی)
حوزه های تخصصی:
استعدادیابی فروش و شناسایی استعداد در عالم بازاریابی، مفهوم جدیدی نیست با این حال به حد کافی به این موضوع توجه علمی و درستی نشده است. مدیران بازاریابی نقش بسیار ویژه ای جهت شناسایی، رشد، ارتقا و شکوفایی کارکنان مستعد برای فروش دارند. مدیران بازاریابی جهت برنامه ریزی و اداره امور بازاریابی نیاز به اندازه گیری و ارزیابی استعداد فروش کارکنان دارند تا بتوانند راهکار مناسبی را برای شناسایی، آموزش و توسعه توانمندی های بازاریابی و فروش کارکنان ارائه دهند. در سایه دستاوردهای این پژوهش مدیران صنعت پوشاک نیز می توانند موفقیت سازمان ها تحت پوشش خود را با یکدیگر مقایسه کرده و از نقاط ضعف و قوت آنان در حوزه استعدادیابی فروش آگاه شوند. بنابراین برای سازمان ها، بویژه سازمان های تجاری که از نظر رقابتی در شرایط فشرده ای قرار دارند آموزش نیروی فروش همواره اهمیت بالایی داشته است. بنابراین در این مطالعه کوشش شده است یک پایش عملکرد استعدادیابی فروش مبتنی بر پژوهش های آکادمیک و براساس شاخص های استعدادیابی فروش توسعه داده شود. در این مطالعه از پنج معیار عمده استعدادیابی شامل جذب، شناسایی، برنامه ریزی، آموزش و توسعه استعدادها استفاده شده است. برای تعیین اولویت معیارهای استعدادیابی فروش از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شده است. نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان داده است در میان معیارهای اصلی برنامه ریزی فروش از بیشترین اولویت برخوردار است. آموزش استعدادها در اولویت دوم و شناسایی استعدادها در اولویت سوم قرار دارد. برای ارزیابی شرکت های منتخب، نیز از تکنیک ارزیابی مجموع نسبت ها استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، شرکت شماره هفت از بهترین وضعیت در زمینه استعدادیابی فروش برخوردار است.
نقش کارت امتیازی متوازن در ارزیابی عملکرد مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل کارت امتیازی متوازن [1]یا مدل ارزیابی متوازن، روشی برای تبدیل استراتژی به عمل می باشد، به بیان دیگر، این مدل روشی جهت عملیاتی ساختن آرمان، ماموریت و استراتژی های سازمان ها بوده و چشم انداز آینده شرکت حوزه اصلی بررسی های مدل ارزیابی متوازن می باشد. کارت امتیازی متوازن صرفا نقش کنترلی نداشته است و معیارهای آن برای توصیف عملکرد گذشته بکار نمی روند بلکه این معیارها ابزاری جهت تبیین استراتژی سازمان است که با هماهنگی فعالیت ها در سطوح گوناگون سازمان، دستیابی به هدف های سازمانی را امکان پذیر می سازد. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش کارت امتیازی متوازن در ارزیابی عملکرد مدیران موسسات آموزش عالی شهرستان بوشهر بوده است. عملکرد مدیران مؤسسات آموزش عالی از چهار جنبه شاخص های مالی، حفظ و بقای مشتریان، فرایندهای داخلی و فرایند رشد و یادگیری مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش 136 نفر از رئیسان، معاونان و مدیران گروههای آموزشی موسسات آموزش عالی بوده اند که 115 نفر به گونه تصادفی به عنوان نمونه در این پژوهش شرکت کرده اند. داده های بدست آمده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری میانگین و ANOVA مورد تحلیل قرار گرفت. از چهار فرضیه مطرح شده، مشخص شد که استفاده از کارت امتیازی متوازن، سبب بهبود عملکرد مدیران در حفظ شاخص های مالی سازمان، حفظ و بقاء مشتریان سازمان و فرایندهای داخلی سازمان می شود، ولی استفاده از کارت امتیازی متوازن در رشد فرایند یادگیری سازمان تأثیری نداشته است.
نظام مند کردن انتخاب ابزار های تصمیم گیری با تکنیک طراحی مبتنی بر بدیهیات(مقاله علمی وزارت علوم)
رتبه بندی شرکت ها بر اساس سنجه های ارزیابی عملکرد با استفاده از تکنیک چند شاخصه TOPSIS و مقایسه معیارهای ارزیابی (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش دارای دو هدف اصلی است؛ اول، رتبه بندی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در هر صنعت بر اساس معیارهای ارزیابی عملکرد و دوم، مقایسه معیارها و در نهایت تعیین بهترین سنجه در ارزیابی عملکرد. در راستای هدف اول، نسبت های مالی سنتی، نوین و همچنین ارزش اقتصادی به عنوان معیارهای ارزیابی عملکرد برای 142 شرکت (1846 سال - شرکت) طی دوره 13 سال (طی سال های 1380 تا 1392) محاسبه شدند. سپس، شرکت های مورد مطالعه بر اساس هر یک از سنجه های مالی به صورت جداگانه و با استفاده از تکنیک TOPSIS و به کمک روش آنتروپی شانون رتبه بندی گردیدند. در پایان، رتبه بندی نهایی بر اساس تجمیع نسبت های مزبور نیز صورت پذیرفت. یافته های مطالعه نشان داد هنگامی که نسبت های سنتی، نوین و ارزش اقتصادی به تنهایی استفاده می شوند، به ترتیب یکی از شرکت های متعلق به صنعت قند و شکر، صنعت استخراج کانی فلزی و صنعت خودرو و ساخت قطعات رتبه اول را به خود اختصاص می دهند، اما هنگامی که تجمیع نسبت های مزبور مورد استفاده قرار گیرد، یکی از شرکت های متعلق به صنعت خودرو و ساخت قطعات حائز رتبه اول است. به منظور دستیابی به هدف دوم پژوهش، فرضیه های مربوط به تعیین با اهمیت بودن تفاوت شاخص های نزدیکی نسبی شرکت ها، بین معیارهای مالی سنتی، نوین و ارزش اقتصادی و همچنین تعیین وجود رابطه و تأثیر بین معیارها با رتبه بندی کل انجام گرفت. در نتیجه از آزمون های فریدمن، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که TOPSIS تکنیک مناسبی برای رتبه بندی شرکت هاست و بین شاخص های نزدیکی نسبی معیارهای مالی سنتی، نوین و ارزش اقتصادی اختلاف معنادا ر وجود دارد. افزون بر این، نسبت های مالی نوین و ارزش اقتصادی با یکدیگر رابطه معنادار دارند، ولی این دو نسبت با نسبت های سنتی رابطه معنا داری ندارند. هم چنین، نسبت های نوین، به رتبه بندی کل معیارها نزدیک تر است.
روش جدیدی برای رتبه بندی قواعد حاصل از داده کاوی با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تکنیک های داده کاوی، یعنی استخراج الگوها از پایگاه های داده ای بزرگ، در تجارت به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند. با استفاده از این تکنیک ها ممکن است قواعد زیادی حاصل شوند و فقط تعداد کمی از آنها به دلیل محدودیت بودجه و منابع برای پیاده سازی در نظر گرفته شوند. ارزیابی و رتبه بندی جالب بودن و مفید بودن قواعد انجمنی در داده کاوی اهمیت زیادی دارد. در مطالعات قبلی که در مورد شناسایی قواعد انجمنی جالب از نظر ذهنی انجام شده است، اکثر روش ها مستلزم وارد کردن دستی یا پرسیدن از کاربر برای افتراق صریح قواعد جالب از ناجالب بوده است. این روش ها نیازمند محاسبات بسیار زیادی هستند و حتی ممکن است به نتیجه گیری های ناسازگار منتهی شوند. برای غلبه بر این مشکلات، این مقاله پیشنهاد می کند که از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA) با مرز دوگانه برای انتخاب کارآترین قاعده ی انجمنی استفاده شود. در این رویکرد علاوه بر بهترین کارآیی نسبی هر قاعده ی انجمنی، بدترین کارآیی نسبی آن نیز در نظر گرفته می شود. در مقایسه با DEAی سنتی، رویکرد DEA با مرز دوگانه می تواند کارآترین قاعده ی انجمنی را به درستی و به آسانی شناسایی کند. به عنوان یک مزیت، رویکرد پیشنهادی از نظر محاسباتی کارآمدتر از کارهای قبلی در این زمینه است. با استفاده از مثالی از تحلیل سبد بازار، قابلیت کاربرد روش مبتنی بر DEAی ما برای اندازه گیری کارآیی قواعد انجمنی با معیارهای چندگانه نشان داده خواهد شد.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد سازمانی: تأکید بر نقش تسهیم دانش و چابکی سازمانی با رویکرد کارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های درون سازمان جزئی از منابع حیاتی در موفقیت آن محسوب می شود، بنابراین، توجه بیش ازپیش به شناسایی این ویژگی ها و نیز چگونگی تأثیر آن ها بر خروجی های سازمان در محیط به سرعت در حال تغییر امروزی، ضروری به نظر می رسد. هدایت کردن دانش موجود در سازمان امری انسانی و تابعی از فرهنگ سازمانی است. مدیریت دانش جنبة کاربردی فرهنگ سازمانی است و چگونگی بنیان نهادن تغییر فرهنگی، نیازمند ابتکار در مدیریت دانش است. همچنین، بررسی و مطالعه در زمینة چابکی با تأکید بر دانش محوری می تواند جهش بزرگی را در چابک سازی و عملکرد بالای سازمان ها ایجاد کند. هدف این پژوهش طراحی مدلی برای بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی، چابکی سازمانی و تسهیم دانش بر عملکرد استانداری چهارمحال وبختیاری است. این پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. داده ها از نمونة 274 نفری از کارکنان استانداری چهارمحال وبختیاری جمع آوری، و رابطة بین سازه های مدل پژوهش با مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شد. نتایج پژوهش نشان داد فرهنگ سازمانی بر تسهیم دانش تأثیرگذار است. همچنین، تسهیم دانش بر چابکی سازمانی تأثیر می گذارد و عواملی مانند چابکی سازمانی و تسهیم دانش بر عملکرد سازمانی تأثیرگذارند. بنابراین، توجه به فرهنگ سازمانی و عوامل مؤثر بر گسترش تسهیم دانش و چابکی سازمانی می تواند به افزایش عملکرد سازمان کمک کند.
بررسی ویژگی های رفتاری و کارکردی مشتریان شرکت مخابرات با رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری با استفاده از روش های مبتنی بر داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رقابتی شدن صنعت مخابرات و رشد انتظارات مشتریان همگام با پیشرفت فناوری های ارتباطی، الزام تعیین و تبیین استراتژی های جدید ارتباط با مشتری در این صنعت احساس می شود. از راهکارهای وصول به این منظور، دسترسی به اطلاعات جامع از مشتریان برای شناخت مؤثر آنها است تا بتوان خدمات متناسب با ویژگی های کارکردی و رفتاری هر دسته را برای بهبود مدیریت ارتباط با مشتری ارائه داد. در این مقاله از اطلاعات پرداخت و بدهکاری مشترکین اداره مخابرات استان گیلان، شهرستان رشت در یک دوره شش ماهه استفاده شده است. اطلاعات مشتریان به صورت خاص خوشه بندی و تحلیل RFM شده و پس از شناخت خوشه های مختلف مشتریان و ارزیابی خوشه بندی بهینه آنها، با استفاده از ماتریس سودآوری وفاداری، از میان خوشه بندی های صورت گرفته، دسته بندی مشتریان هر خوشه انجام شده است. در این پژوهش، داده های مشتریان بر اساس روش تحلیل RFM انتخاب و دسته بندی شده و سپس با استفاده از الگوریتم خوشه بندی K-Means، سه خوشه عمده از مشتریان شناسایی شده اند و بر اساس ویژگی های رفتاری و الگوی مصرف هر خوشه، بسته پیشنهادی خدمات به آنها ارائه شده است. این بسته به منظور بهینه سازی مدیریت ارتباط با مشتری و ارائه خدمات بهتر در جهت افزایش ارزش حیات مشتری ارائه شد.
نقد و بررسی مدل فرهنگ سازمانی دنیسون به روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل فرهنگ سازمانی دنیسون یکی از مقبول ترین مدلهای سنجش فرهنگ سازمانی است. لیکن استفاده از روش فرا تحلیل در بررسی مقالات منتشر شده در درگاه جهاد دانشگاهی و درگاه نشریات دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس و علامه طباطبایی نشان داد که در تمامی این مقالات، مقادیر یکسانی برای فرهنگهای مشارکت، ثبات، انعطاف پذیری و ماموریت گزارش شده است. به منظور تعیین علت این پدیده مقاله دنیسون و میشرا که در 1995 منتشر شده است به دقت بررسی شد. مطالعه این پژوهش نشان داد که مدل فرهنگ سازمانی دنیسون دارای سه نقص اساسی است. اولین مساله تقلیل فرهنگ سازمانی به چند مولفه محدود شامل میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها، مشخص بودن رویه های انجام کار در سازمان (ثبات)، انعطاف پذیری در برابر محیط و داشتن ماموریت مکتوب است. دومین نقص مدل دنیسون استفاده از طیف پنج گانه لیکرت برای سنجش خصیصه های فرهنگی است که موجب می شود مقادیر گزارش شده برای ابعاد چهارگانه به یکدیگر نزدیک باشند. نقص سوم به علت استفاده از آزمون همبستگی برای سنجش رابطه میان بهره وری و فرهنگ در پژوهش اصلی است که موجب تایید ارتباط میان هر چهار فرهنگ و بهره وری شده است. از اینرو برخلاف هدف اولیه دنیسون که درصدد تبیین علل تفاوت بهره وری در میان شرکتهای مورد بررسی و تعیین فرهنگ تاثیرگذار بر بهره وری شرکتها بود مدل نهایی اینک به طور همزمان شامل هر چهار خصیصه فرهنگی است.
اندازه رقابت، انحصار و الگوی رفتاری در بخش صنعت ایران با استفاده از رویکرد غیرساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن معرفی روش های ساختاری و غیرساختاری اندازه گیری قدرت انحصاری، تلاش می شود اندازه قدرت انحصاری در بازارهای صنعتی ایران براساس روش غیرساختاری ارزیابی شود. برای تحقق این هدف از داده های خام 131صنعت کد چهاررقمی ISIC طی سال های 1386- 1375 استفاده شده است. نتایج پژوهش مؤید آن است که درصد بالایی از صنایع ایران دارای تمرکز متوسط به بالا می باشند. همچنین اندازه ی موانع ورود برای درصد قابل توجهی از صنایع بسیار بالا است. از طرفی صنایع ایران از صرفه های مقیاس برخوردار نمی باشند. علاوه براین نتایج پژوهش با استفاده از رویکرد پانزار- راس دلالت بر آن دارد که بازارهای صنعتی ایران رقابتی نمی باشند.
رتبه بندی صنایع بورس تهران بر اساس معیارهای ریسک از منظر سرمایه گذاران نهادی؛ رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران نهادی طبق قانون بازار سرمایه عبارت اند از: شرکت های سرمایه گذاری و صندوق های مشترک. این دسته از سرمایه گذاران به نظر می رسد از جهت معیارهای انتخاب صنعت و ریسک مدنظر، با سرمایه گذاران خرد متفاوت باشند. در این پژوهش که رویکرد آن کیفی کمی است، از روش تحلیل سلسله مراتبی، جهت رتبه بندی معیارهای ریسک و از تحلیل پوششی، جهت رتبه بندی صنایع مختلف استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر، حاکی از آن است که از منظر سرمایه گذاران نهادی جهت رتبه بندی صنایع بورس، هشت معیار ریسک مدنظر قرار می گیرد. مهم ترین معیارهای ریسک به ترتیب عبارت اند از: دامنه نوسان بازده صنعت، دامنه نوسان قیمت به عایدی صنعت و مجموع تعداد روزهای توقف نماد در صنعت. در میان صنایع بورس از منظر نهادی ها و با توجه به معیارهای ریسک کاراترین و کم ریسک ترین صنایع، صنعت زیر بنایی فلزات اساسی و فعالیت های مالی و واسطه گری است.