فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۷
71 - 92
حوزه های تخصصی:
ونسان برومر معتقد است سخن گفتن از امر الوهی تنها در قالب بهره گیری از تماثیل، استعارات و الگوهای ذهنی صورت می پذیرد. هرکدام از این استعارات، زوایایی از امرِ بی صورتِ الوهی را منعکس می کنند و باید در کنار هم و در پرتو یک دیگر تفسیر و تعبیر شوند. هریک از این استعارات، دامنه ای از استلزامات معنایی دارند که به رغم بازتاباندن جلوه هایی از حقیقت امر الوهی، پوشاننده ی سایر وجوه این حقیقت هستند. کارویژه ی اصلیِ دین شناسی و الهیاتِ نظام مند، برجسته سازیِ یکی از این استعارات به مثابه ی کلان -الگوی الهیاتی و بازتفسیر دیگر استعارات در ذیل آن است. برومر برای یافتن آن کلان -الگو، ملاک های چهارگانه ای معرفی می کند که عبارت اند از: «سازگاری با سنت»، «انسجام فراگیر»، «کفایت برای اقتضائات عصر» و «اعتبار برای شخص». الهی دان بعد از کشف کلان -الگوی مزبور، آن را محور نظریه پردازی و تصویرسازی درباره ی خداوند قرارمی دهد. به باور برومر، استفاده از کلان -الگوی «خدای شخص وار» نسبت به سایر الگوهای ذهنی، سازگاری بیشتری با متن مقدس دارد.
اسلام و ایمان در کشف الاسرار و عُدَّهالابرار ابوالفضل رشیدالدّین میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۸
1 - 26
حوزه های تخصصی:
ایمان و مشتقات آن به کرّات در قرآن کریم به کار رفته و در آن از انسان ها درخواست شده است که به خدا ایمان بیاورند. این مفهوم از لحاظ تاریخی نخستین و مهم ترین مفهوم کلامی در اسلام بود. باتوجه به اهمیّت ایمان در قرآن کریم و به دنبال آن در کلام اسلامی، بدیهی است که در تفاسیر قرآن کریم نیز مورد توجه قرار گیرد. یکی از تفاسیری که این موضوع را به تفصیل و از نگاه تفسیری و عرفانی مورد بررسی قرار داده، تفسیر <em>کشف الاسرار و عُدّ</em><em><sub>ه</sub></em><em> الابرار</em>، اثرِ رشیدالدّین ابوالفضل میبدی است. این مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، به تبیین معانی لغوی و اصطلاحی اسلام و ایمان، رابطه ی بین آن دو، نقش اجزای ایمان در نجات و... در این تفسیر می پردازد. در <em>کشف الاسرار</em>، اسلام و ایمان، به ترتیب، دارای سه و دو معنا هستند. آن دو در معنای دوم، به یک معنا هستند و آن عبارت است از اقرار به زبان، تصدیق به قلب، عمل به ارکان و پیروی از سنّت. تصدیق قلبی، گرچه برای نجات آن جهانی ضروری است، ولی نجات انسان نه به آن، بلکه به مغفرت خدا بستگی دارد.
فلسفه فقه و مسائل پیش روی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۷
71 - 86
حوزه های تخصصی:
فلسفه فقه از جمله شاخه های فلسفه مضاف است که در آن، فقه به معنای علم به احکام شرعی از ادله تفصیلی آنها از منظر بیرونی و روی آورد معرفت درجه دوم، توصیف و تحلیل نظری می شود. تحلیل نظری فقه به عنوان علمی که در فرهنگ، تاریخ و تمدن اسلامی تحقق یافته است به نظریه کلی درباره آن می انجامد. به نظریه کلی در زمینه فقه با قطع نظر از مذاهب یا باب خاص یا مقطع تاریخی معین، فلسفه فقه گفته می شود. در فلسفه فقه، ماهیت فقه تبیین و گونه های گزاره های فقهی توصیف می گردد و از منظر روش شناسانه، کارآمدی منطق فقه، سنجیده و مبنای فقه بدست داده می شود و جایگاه منابع استکشاف حکم شرعی تبیین می گردد. نسبت و رابطه فقه با علوم دیگر، ارائه و نحوه تأثیرپذیری فقیه در تولید معارف فقهی از علوم و معارف انسانی و تجربی، تحلیل و تبیین می گردد مباحث یادشده و دیگر مباحث، هریک متضمن مسئله ای مهم در زمینه فلسفه فقه است طرح مسائل فلسفه فقه به نگ رشی کل ی و جام ع نسب ت به فقه می انجامد به نحوی که در مطالعات درون فقهی فقیه مؤثر می افتد.
تأملی در صورت بندی رهیافت های «قلمرو دین»و طرح رهیافت مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۷
87 - 106
حوزه های تخصصی:
قلمرو دین از موضوعات پر چالش و تأثیر گذار بر سپهر سیاسی جوامع اسلامی به ویژه ایران است. از نظر معرفتی رهیافت های متعددی به قلمرو دین قابل احصاء است که هر یک می تواند نقاط قوت و ضعف متعددی داشته باشد. رهیافت حداکثری مطلق، رهیافت حداقلی، رهیافت اکتفا به ارزش های اخلاقی و بیان کلیات، رهیافت دین متضمن یکى از احکام پنجگانه (واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح) و رهیافت تشکیل دین از عقل و نقل اهم این رهیافت هاست. بر این اساس، دغدغه بنیادین مقاله طرح رهیافتی است که در نسبت با شرایط ذهنی و مختصات عینی جامعه نقاط ضعف رهیافت های پیشین را نداشته و از قوت بیشتری برخوردار باشد. بدین ترتیب پرسش اصلی، مختصات رهیافت مطلوب به قلمرو دین و چگونگی تحلیل ادعاها و نقاط ضعف رهیافت های موجود است. بر این پایه است که مقاله آن رهیافت ها را نابسنده دانسته و با نقدشان به طرح رهیافت قلمرو اعتدالی و انفکاکی دین بر اساس روش اجتهاد کلامی می پردازد. ویژگی های این الگو نیز عبارت از عدم مقبولیت رهیافت های حداکثری و حداقلی مطلق، سلسله مراتب و انفکاک قلمرو دین در عرصه های مختلف زیستی، سلسله مراتب و انفکاک قلمرو دین در ساحت های مدیریتی، تفکیک دین و شریعت، تکالیف شرعی دائر مدار هدایت، و اجتهاد مستمر است. کلی دواژه ه ا: قلمرو دین، قلمرو اعتدالی انفکاکی، رهیافت حداکثری مطلق، رهیافت حداقلی.
بررسی تطبیقی مسئله شر از دیدگاه سهروردی و سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۴
145-164
حوزه های تخصصی:
سهروردی و سوئین برن در دو سنت فلسفی متفاوت به تأمل درباره مسئله شر پرداخته اند. راه حل های سهروردی در حل مسئله شررا می توان ذیل چهار نظریه ارائه کرد؛ نظریه عدمی دانستن شر، نظریه ملازمه شر و خیرهای برتر، نظریه ملازمه شروکمال و نظریه شر و اختیارآدمی. سوئین برن در قبال شرور اخلاقی و طبیعی با توسل به دفاعیه و دادباوری (تئودیسه) دو راه حل اصلی ارائه می دهد: 1. دفاع مبتنی بر اختیار 2. دفاع مبتنی بر دادباوری و خیرهای برتر به سه روایت: الف) روایت زیبایی شناسانه از وقوع شرور ب) روایت حصول خیرهای اخلاقی از وقوع شرور ج) برهان مبتنی بر کسب معرفت. این نوشتار در تلاش است با روش استنادی و تحلیل محتوا علاوه بر ارائه طرحی منسجم از آرا دو فیلسوف درحل مسئله شر به بررسی تطبیقی هستی شناسی مسئله شر از نگاه این دو اندیشمند پرداخته و از همین رو ضمن تحلیل نقادانه نقاط اشتراک و افتراق تئوریک میان دیدگاه دو فیلسوف نهایتاً به دیدگاه کاملتر دست یافته است.
ملاک تمایز تسخیر و تغییر طبیعت در فناوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد پاسخ گویی به این سؤال مهم در حوزه فناوری دینی می باشد که مرز بین تصرف مطلوب در طبیعت (تسخیر) با تصرف مذموم در طبیعت (تغییر) از دیدگاه قرآن چیست؟ نویسنده ابتدا اصطلاحات تسخیر، تغییر، فناوری و فناوری اسلامی را تعریف کرده و سپس با ذکر 40 مصداق تصرف، سعی در پاسخ به این سؤال با الهام از فناوری های چهارگانه قرآنی که در زمان انبیا پیشین بوده و فناوری هایی که در روایات به آنها اشاره شده است و همچنین تفسیر آیات مربوطه دارد. یافته های تحقیق: شش ملاک برای این امر پیشنهاد می شود. برخی پسینی و برخی پیشینی؛ از سوی دیگر پاره ای از ملاک ها سلبی (عدم اسراف و تبذیر و عدم آلایش و تخریب محیط زیست) و برخی نیز ایجابی (فکر، ذکر و شکرِ لسانی و عملی) هستند. نتیجه تحقیق آن است که هر مقدار فناوری بتواند نوع تصرف خود را با ملاک های طرح شده بیشتر هماهنگ شود، اسلامی تر و مفیدتر خواهد بود. روش تحقیق تحلیل اسنادی می باشد.
آموزه های مهدوی در تفسیر تطبیقی آیه 33 سوره توبه با تأ کید بر آراء تفسیری سُدی(مقاله پژوهشی حوزه)
ژئوپلیتیک جامعه شیعی در آموزه های فرهنگی - سیاسی صادقین (ع) در عصر غیبت بر اساس الگوی راهبردی (swot)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی علل تحیر در ابتدای عصر غیبت و تمهیدات امام دوازدهم(عج) برای مقابله با آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
129 - 146
حوزه های تخصصی:
مسئله حیرت به عنوان یکی از مؤلفههای عصر غیبت، بهویژه در ابتدای غیبت صغری در روایات طرح شده است. این واژه در روایات، دارای مشخصههایی چون گرویدن به آرای باطل، عدم پیروی از امام، ناتوانی در پاسخ به پرسشها و... میباشد. مطالعه اسناد روایی و تاریخی نشان میدهد عواملی چون انشعابات فرق، ضرورت مخفی بودن تولد امام از قدرت حاکم و ادعای کذب برخی امینان در ایجاد تحیر در ابتدای عصر غیبت مؤثر بوده است. اما در راستای رفع این تحیر افزون بر تلاشها و تمهیدات معصومین پیش از عصر غیبت، که بیشتر ناظر بر وجه اثبات حق از قبیل تبارشناسی، وصفشناسی، اعجاز و پیشگویی بوده است؛ در سنت امام دوازدهم، نیز به طور خاص تمهیدات و اقدامات بازدارندهای مانند لعن، خلع از وکالت، معرفی معتمدین به عنوان علامت صدق سخن و توقیعات مشاهده میشود. این مقاله به صورت کتابخانهای و با هدف توصیف و تحلیل به مسئله تحیر میپردازد.
اثبات صفات سلبی و ثبوتی خداوند از راه برهان امکان و وجوب
منبع:
کلام حکمت سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
21 - 39
حوزه های تخصصی:
براهین متعددی برای اثبات وجود خداوند متعال ارائه شده است. برهان امکان و وجوب ابن سینا که اولینبار توسط فارابی مطرح شده، یکی از محکمترین برهانهای خداشناسی است که بدون نیاز به مقدمات دیگری، فقط از راه وجود، به اثبات خدا میپردازد. میتوان به کمک این برهان، پس از اثبات وجود خدا به عنوان واجبالوجود، به صفات سلبی و ثبوتی خداوند که برای واجبالوجود قابل تصور است، پی برد. خواجه نصیرالدین طوسی در کشفالمراد به بیان این صفات پرداخته که به وجوب وجود خداوند متعال برمیگردند.
تحلیل معناشناختی «وحدت عددی» خداوند در بیان امام سجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
27 - 48
حوزه های تخصصی:
اثبات وحدت حقه حقیقی و نفی وحدت عددی خداوند، مورد تأکید آیات و روایات قرار داشته و براهین فلسفی مختلفی نیز آن را اثبات می نماید، اما در این میان، امام سجاد} در دعای بیست و نهم صحیفه سجادیه، وحدانیت عددی را به خداوند نسبت داده است: «لَکَ یَا إِلَهِی وَحْدَانِیَّهُ الْعَدَدِ». در توجیه این جمله و تبیین مکانیزم سازگاری آن با ادله نقلی و عقلی، تفاسیر مختلفی ارائه شده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی ، تحلیلی و توجه به دیگر روایات اهل بیت] به جمع آوری، تنظیم و تبیین مهم ترین تفاسیر ارائه شده، پرداخته و ضمن ارزیابی آنها به تبیین تفسیر برگزیده پرداخته است. مطابق دیدگاه برگزیده، اطلاق عدد بما هو عدد بر خداوند مشکل آفرین نیست، آنچه مشکل آفرین است محدودیتی است که گاهی اطلاق اعداد بر ذات الهی در پی دارد. تفکیک میان دو تعبیر «ثالث ثلاثه» و «رابع ثلاثه» در آیات قرآنی نیز در همین راستا قابل تبیین است. خداوند متعال در عین وحدت شخصی، وحدت جمعی و سِعِی داشته و در تمام مراتب هستی، حضور و ظهور دارد. مطابق این توضیح، بیان امام سجاد} ناظر به اطلاق وحدانیت عددی بر ذات الهی است که بیانگر حضور جمعی و سریانی ذات الهی در همه هستی است.
جایگاه «وجود حقیقی» در اندیشه افلاطون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
49 - 68
حوزه های تخصصی:
افلاطون در مکتب فلسفی خویش، نظام خاصی از هستی بر پایه ارتباط سایه و عکس با اصل و حقیقت ارائه می دهد. وی در این راستا از موجودی متعالی که اصل خیر(خدای نظام فلسفی او) است، سخن می گوید که ورای وجود است. با دقت در جایگاه اصل خیر در هستی و تحلیل کیفیت «بهره مندی»، آشکار می گردد که وجود حقیقی منحصر در آن است و سایر موجودات نمود و سایه ای از آن هستند، آن چنان که برای سایر موجودات حتی ایده ها(مُثُل) هیچ استقلالی نمی توان در نظر گرفت و به این ترتیب هستی شناسیِ فلسفی افلاطون بر محور حقیقتی واحد دنبال می شود. ملاصدرا نیز با طرح نظریه نهایی خویش یعنی وحدت شخصی وجود، هستی را منحصر در امری واحد(خدا) می داند و ما سوای حق تعالی را ظهورات و شئون او در نظر می گیرد که حکایت گر و نمود ذات حق هستند، آن چنان که این کثراتِ ظهور، مخلّ وحدت حقیقت وجود نمی گردند. این پژوهش بر آن است تا افتراقات و تشابهات رویکرد فلسفی افلاطون و ملاصدرا در رابطه با نگاه آن دو به وجود حقیقی را بر اساس مبانی هستی شناسی متفاوت آنها آشکار سازد.
ذومراتب بودن مرگ و تأثیر آن در تکامل نفس در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
35 - 60
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار با توجه به دیدگاه ملاصدرا و مبانی حکمت متعالیه، مرگ و مسایل آن بررسی، و به سؤالاتی در این باره پاسخ داده می شود؛ مانند اینکه حقیقت مرگ چیست؟ تدریجی است یا دفعی؟ علت آن چیست؟ آیا انسان فقط یک بار می میرد؟ نقش مرگ در مسیر استکمالی نفس چیست؟ آیا توجه به انواع مرگ در نقش استکمالی آن لازم است؟ ارتباط مرگ با کمال انسان چیست و آیا مرگ برای همه کمال است؟ با توجه به معنا و نقش تشکیک در حکمت متعالیه، این اصل چگونه با مرگ ارتباط پیدا می کند؟ در نتیجه مقاله هم درمی یابیم که نه تنها مرگ سبب رسیدن به کمال است، بلکه خود نیز نوعی کمال در مسیر تکاملی انسان به شمار می آید. مرگ، فعلیت یافتن بعضی از استعدادها را سرعت می دهد و کمال بودن آن ذومراتب است. همچنین برخی از انواع مرگ مثل شهادت، که خود آن هم ذو مراتب است و به استعدادهای انسان و فعلیت یافتن آنها جهت می دهد، جهت مسیر استکمالی انسان را عوض می کند
تحلیل و بررسی پندار تعارض حوادث عصر امام سجاد(ع) با نصوص امامت در پاسخ به شبهات «فیصل نور»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
107 - 122
حوزه های تخصصی:
روایاتی را در منابع شیعه و در برخی موارد در منابع اهل سنت می توان یافت که دلالت بر خلافت و امامت دوازده امام می کند که همه از نسل پیامبر اکرم, می باشند. این احادیث که به «نصوص امامت» شهرت یافته اند، به حدّی فراوان اند که جای هیچ تردیدی در صحّت آنها باقی نمانده و به اصطلاح به «تواتر» رسیده اند. یکی از نویسندگان معاصر وهابی به نام «فیصل نور»، در کتاب «الامامه و النص» تلاش کرده است تا با جستجو در منابع شیعه، روایاتی را که از نگاه وی در تعارض با نصوص امامت است، استخراج کرده و فقدان نصوص امامت را از آن نتیجه بگیرد. به زعم وی، تمامی نصوص امامت، وضعی و ساخته دست محدثان شیعه می باشد. در قسمتی از این کتاب که به امام سجاد} اختصاص یافته است، روایاتی که در تعارض با نصوص امامت آن حضرت پنداشته شده است، بیان گردیده و فقدان امامت آن حضرت و همچنین سایر امامان نتیجه گرفته شده است. این نوشتار با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی در صدد نقد این دیدگاه برآمده و با استناد به نصوص امامت و تحلیل روایات مورد استناد فیصل نور به تبیین علّت صدور چنین روایاتی پرداخته و به ادعای تعارض آنها پاسخ داده است.
تساوق صفات ذاتی خداوند در نظام حکمت صدرائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملّاصدرا در مقام تبیین عینیت ذات با صفات الهی، از سه گویش کلامی، فلسفی و عرفانی بهره گرفته است که در نوشتار پیشِ رو به ترتیب از آن ها به رویکردهای عام، خاص و اخص یاد می شود. هدف اصلی پژوهش، تشریح رویکرد عامِّ ملّاصدرا و تبیین وجوه تمایز آن با دو نگاه دیگر است. طبعاً برای فهم پاسخ فلسفی، در ابتدا فهم تفاوت آن با رویکرد عام تر و نگاه کلامی ضرورت دارد. صدرا در رویکرد فلسفی خویش، ابتدا ذات و صفات الهی را به وجود و ماهیت در اشیاء امکانی تنظیر می نماید و سپس بر پایه تحقّق عرضی ماهیات، ذات احدی را بالذّات، مصداق «وجود» و بالعرض، مصداق اوصاف کمالیه و نعوت جمالیه می خواند؛ بنابراین آن چه بی واسطه از ذات الهی انتزاع می شود، مفهوم «وجود اسمی» است، لیکن از آن رو که کمالات معقول از سنخ وجود و خصایص ذاتی آنند، هر یک از آن ها از حیث واحد وجود، از حقیقت بسیط الهی انتزاع می یابند و این امر، به معنای «تساوق صفات» به حسب ذات احدی است. در این راستا تأمّل در اقسام حیثیت تقییدیه اخفی، بستر مناسبی برای فهم دقیق تر رویکرد فلسفی صدرا و تمایز فی الجمله آن با رویکرد عرفانی در باب ذات و صفات الهی فراهم می آورد.
اعتبار و نقش «منابع معرفتی» در اندیشه ابن ابی جمهور احسائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۴
21 - 36
حوزه های تخصصی:
بازشناسی چیستی و چرایی ترکیب سه منبع معرفتی عقل، شرع و کشف در نظام اندیشه ابن ابی جمهور احسایی(838-906ق)، تحلیل دستاوردهای معرفتی این نظام را ثمربخش تر می کند. ابن ابی جمهور احسایی به عنوان شخصیتی که جایگاه مهمی در مسیر ادغام شاخه های مختلف نظری در سایه تعالیم امامی دارد، نظریه شناخت خود را بر پایه ای فلسفی- دینی- عرفانی تأسیس می کند. کاری که بعدها توسط صدرالمتألهین شیرازی (979-1050ق) تکمیل شد و در قالب نظریه «وحدت معرفتی مفاد قرآن، عرفان و برهان» ارائه گردید. در نظام فکری ابن ابی جمهور، ربط و پیوند عمیقی میان عقل، قلب و شرع وجود دارد؛ وی معتقد است که باید از قضایای برهانی ضروری به واردات الهی ارثی منتقل شد، در این صورت اسرار شریعت را می توان دریافت و معانی طریقت و حقیقت را فهمید. عقل با پیمودن مراتب کمال به مرتبه قلب راه پیدا می کند و قلب نام دیگر عقلِ کمال یافته است. همچنین در مورد ربط و نسبت میان شرع و عقل، بر این باور است که شرع، عقل خارجی و عقل، شرع داخلی است، پس آن دو معاضد و معاون همدیگر بلکه با هم متحدند.
واکاوی اهداف دانش کلام از منظر متکلمان امامیه، با تأکید بر دیدگاه فیاض لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طورکلی اهداف دانش کلام را می توان از سه طریق بازشناسی نمود: بررسی تعریف های اغراضی کلام؛ بازخوانی اهداف و کشف اهداف. در این تحقیق، روش اول و دوم در آثار لاهیجی بررسی شده است. لاهیجی با توجه به دو دوره متکلمان متقدم و متأخر، اهداف هر دوره را بیان داشته و پنج هدف این دانش و نیز هدف نهایی از آن را به تفکیک مطرح نموده است. اگرچه تألیفات کلامی متعددی که از ایشان باقی مانده، هماهنگی کاملی در زمینه بیان اهداف دانش کلام ندارد، اما از مجموع آثار ایشان هردو هویت «دفاعی» و «معرفت زایی» دانش کلام قابل برداشت است و خود وی نیز کلام متأخران را مشتمل بر هر دو حیثیت مزبور دانسته است. اهدافی نیز که در شوارق الإلهام بیان شده، در عین جامع گرایی نسبی و توجه به ابعاد مختلف تاثیرگذاری این دانش، مبتلا به اشکالاتی است که مهم ترین آنها عبارتند از: فقدان جامعیت کامل، بی دلیل بودن اختصاص برخی اهداف به بعضی گروه ها، درج کارکردهای ثانویه و نهایی در زمره اهداف اصلی، استفاده از واژگان مختلف در بیان اهداف و عدم تصریح به منظور از این واژگان.
نگاهی نو به امکان شناسایی ذات در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا در باب امکان شناسایی ذات اشیاء دو گونه سخن گفته است: در مواردی معرفت به ذات اشیاء و یافتن فصول محصِّل آنها را امری ممکن و درعین حال سخت و دشوار دانسته و در مواردی دیگر معرفت به ذوات و یافتن فصول آنها را امری ناممکن و دایره شناسایی انسان را محدود به ادراک لوازم و اعراض شیء دانسته است. برای رفع این تعارض باید به مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی بوعلی سینا توجه کرد. یافته این تحقیق آن است که از یک سو طیف فاعل های شناسا از حیث نیل به مراتب معرفتی حس و تخیل و یا ارتقا به مرتبه تعقل و از سوی دیگر بساطت یا ترکیب متعلق شناخت در فلسفه شیخ الرئیس، طیفی از انسان ها را تشکیل می دهد که امکان شناسایی ذات اشیاء برایشان محال یا ممکن است. نیل به مرتبه شناخت عقلی از سویی و ترکیب بیشتر در متعلق شناخت از سوی دیگر، ادراک را ممکن می سازد و بازماندن در مرتبه حس و خیال و هم چنین بساطت متعلق شناخت، به امتناع ادراک منتهی می شود.
مقایسه و بررسی علم خداوند متعال به مخلوقات از منظر علامه طباطبائی و فخر رازی (با تأکید بر آیه 59 سوره انعام)
منبع:
اندیشه علامه طباطبایی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸
125 - 145
حوزه های تخصصی:
براساس آیات قرآنی دو نوع علم نسبت به مخلوقات برای خداوند متعال قابل اثبات است؛ علم خداوند به مخلوقات قبل از آفرینش و علم او به مخلوقات بعد از آفرینش. در رابطه با تحقق و کیفیت چنین علومی برای خداوند بین مفسران اختلاف نظر وجود دارد. علامه طباطبائی به عنوان بزرگترین مفسر معاصر شیعه وجود هر دو نوع علم را برای خداوند پذیرفته، آنها را از سنخ علم حضوری می داند. ایشان دلیل علم قبل از آفرینش را، علم خداوند به ذات و کمالات ذات خودش می داند. علامه علم بعد از آفرینش را به معنای تحقق عینی و حضور آنها با وجود عینیشان برای خداوند متعال می داند. فخر رازی به عنوان یکی از بزرگترین مفسران مکتب اشعری، علم بعد از خلقت را به معنای خود معلوم می داند؛ چرا که معتقد است تحقق علم بعد از خلقت برای خداوند امری غیرممکن می باشد؛ چون لازمه آن تغییر در خداوند خواهد بود که امری محال است. مقاله حاضر به بررسی دیدگاه تفسیری این دو شخصیت مطرح در عالم تفسیر می پردازد.
مبانی نظریه پردازی در تعیین قلمرو دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این نوشتار بیانِ بایسته ها در چگونگی تولید یک نظریه در حوزه قلمرو دین می باشد. روش این مقاله نیز اسنادی تحلیلی و براساس بررسی روشی نظریات مختلف در این حوزه می باشد. با بررسی صورت گرفته، مشخص می شود که در تولید و تبیین نظریات مختلف در حوزه قلمرو دین می بایست دو ساحت دین پژوهی مد نظر قرار گیرد؛ ابتدا می بایست براساس ارائه یک چارچوب استاندارد، بستر نظری اطلاق دین تبیین گردیده و در آن چارچوب دین مدنظر خویش را تبیین نماید. سپس می بایست موضع نظریه پرداز در آن دسته از مبانی نظری که در مسئله قلمرو دین دخیل هستند نیز روشن گردد و از این رهگذر، منشأ تفاوت نظریات موجود در حوزه قلمرو دین تبیین صورت پذیرد. این امر علاوه بر فهم هندسه نظریات مطروحه، اتخاذ رأی و داوری در این مسئله را نیز برای مخاطبین این نظریات، تسهیل می گرداند.