نوآوری زیربنای تداوم حیات سازمان در عرصه رقابت است. توازن میان اکتشاف نوآوری و به کارگیری آن و تأثیر آن بر عملکرد بازاریابی، می تواند در موفقیت شرکت های کارآفرین موثر باشد. این مقاله با بررسی تأثیر سبک رهبری تحول آفرین بر قابلیت نوآوری (اکتشاف نوآوری و به کارگیری نوآوری) و تأثیر این قابلیت بر عملکرد بازاریابی شرکت های دانش بنیان ، مشخص می کند که رهبری تحول آفرین بر اکتشاف نوآوری مؤثر بوده، رهبری تحول آفرین بر به کارگیری نوآوری تأثیر داشته و همچنین اکتشاف و به کارگیری نوآوری بر عملکرد بازاریابی نیز مؤثر است.پژوهش حاضر در صدد بررسی سنجش نقش میانجی نوآوری در اثر رهبری تحول آفرین بر عملکرد بازاریابی شرکت های دانش بنیان است. پژوهش فوق از نوع توصیفی بوده و به لحاظ هدف کاربردی است. در این راستا کارکنان شرکت های دانش بنیان به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند. با استقاده از فرمول کوکران به صورت تصادفی تعداد ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه نهایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده به عمل آمد و برای سنجش متغیرها از طیف ۵ تایی لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط نظر اساتی و کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد.و برای تحلیل داده ها در قالب مدل معادلات ساختاری از نرم افزار LISREL استفاده شد.
ارتباط 1 عبارتست از فراگرد انتقال پیام از فردی به فرد دیگر در این فرایند در حال جریان در یک محیط متغییر اجزای مختلفی دخالت دارند . هر ارتباطی مستلزم باز خورد 2 میباشد . وجود این بازخورد برای فرستنده پیام این اطمینان را میتواند ایجاد نماید که ارتباط برقرار شده یا خیر ؟ عواملی که در جریان ارتباط اختلال ایجاد میکنند پارازیت نامیده میشوند . لازم است مدیر هر سازمانی در جریان ارتباط به موارد زیر توجه نماید : 1- موضوعات مناسب برای برقراری ارتباط انتخاب نماید . 2- پیام خود را بدون ابهام ارسال نماید (چرا که ابهام یک نوع پارازیت است) ...
امروزه نقش و وظیفة بیبدیل تصمیم گیری در فعالیت های سازمانی بر کسی پوشیده نیست. با توجه به این نقش، اندیشمندان مدیریت از آن به عنوان «قلب مدیریت» یاد میکنند. اما آنچه بیش از اهمیت تصمیم گیری مورد توجه میباشد، تأثیر فرهنگ و بینش انسان بر تفکر و عمل تصمیم گیری اوست؛ زیرا اگر مدلی که فرد بر اساس آن به تصمیم گیری میپردازد، مبتنی بر مبانیای متعارض با فرهنگ جامعه او باشد، بعضاً میتواند خسارات جبران ناپذیری را برای خود و جامعه در پی داشته باشد. شناخت این مبانی میتواند برای تصمیم گیرنده بسیار مهم و راهگشا باشد. بر این اساس، این مقاله به مبانی تصمیم گیری مدل «افق جهانی» میپردازد. روش تحقیق، تئوری داده بنیاد متنی است. نتایج تحقیق نشان داد که مبانی مدل تصمیم گیری افق جهانی، توحید، ولایت مداری، عدالت محوری، کمال گرایی و مردم گرایی میباشد.
موفقیت سازمان ها در محیط های جهانی شده، درگرو حرکت به سمت چهره های جدید سازمانی است، یکی از این چهرها سازمان تحول گرا است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مدل سازمان تحول گرا در سازمان آموزش وپرورش فارس است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از حیث ماهیت اکتشافی است که با رویکرد کمی به تحلیل و بررسی فرضیات می پردازد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان اداره کل آموزش وپرورش استان فارس است. تعداد جامعه مورد نظر 416 نفر و نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و استفاده از نمونه گیری طبقه ای یا گروهی 218 نفر است .در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن به تائید رسیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد مدل نهایی تحقیق مشتمل بر ابعاد هشت گانه، راهبرد روابط انسانی، راهبرد تحول در طراحی سازمان، راهبرد تحول در نظریه سازمان، گسترش فرایندهای فردی، گسترش فرایند گروهی و اجتماعی سازمان، گسترش فرایندهای سازمانی، ارزش های محیطی و فرهنگ تحول پذیری، با توجه به مقدار معنی داری و قابل قبول شاخص ها تائید می شود. از میان عناصر، فرهنگ تحول پذیری بالاترین تأثیر در مدل را دارد ،همچنین تمامی فرضیات تائید شدند. ضمناً در این پژوهش از آزمون های تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و لیزرل استفاده شده است.
در عصر حاضر به دلیل وجود رقابت بین سازمانها و شرکتها در جهت کسب منافع بیشتر،
تسلط بر منابع موجود اهمیت ویژه ای یافته است. سازمانها اگر دارای بهترین تکنولوژی بوده و از
بهترین امکانات بهرهمند باشند ولی از نیروی انسانی متخصص و کارآمد برخو ردار نباشند و یا
توانایی استفادهی درست از نیروهای موجود را نداشته باشند قادر نیستند بر محیط اثر گذاشته و در
عرصه ی رقابت موفق عمل کنند. این تحقیق به بررسی ارتباط بین راهبردهای مدیریت استعداد و
عملکرد سازمان میپردازد. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی-
همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی استان گیلان در
سال 1390 بالغ بر 281 نفر می باشد که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونهگیری تصادفی
طبقهای متناسب با حجم هر طبقه، تعداد 162 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدن د. برای گردآوری
اطلاعات از پرسشنامه ای حاوی 41 سوال استفاده شده که 26 سوال فرایندهای مدیریت استعداد و
15 سوال عملکرد سازمان را مورد سنجش قرار می دهد. به منظور بررسی مناسب بودن پرسشنامه و
سازههای تحقیق از تحلیل عاملی تاییدی و شاخصهای برازش استفاده شده است. در تحلیل دادهها
استفاده شده Enter نیز از ضریب همبستگی دو متغیره پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش
است. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه معناداری بین راهبردهای سه گانه مدیریت استعداد و
عملکرد سازمانی وجود دارد