این مقاله ، عملکرد برنامه های بهسازی شغلی در شرکتهای بزرگ تولیدی ژاپن را مورد ارزیابی قرار می دهد و بر مبنای مصاحبه به عمل امده با کارکنان اجرایی و ستادی ، چهارچوب برنامه های بهسازی سازمانی را طرح می کند و نتایج ، نشان می دهد که برناممه های بهسازی شغلی در سیستم مدیریت سنتی ژاپن انگیزشی را در کارکنان برای مشارکت در طرحهای شغلی شان به وجود نمی آورد. در نهایت ، اثر روند کلان و بلند مدت عملکرد بهسازی سازمانی در شرکتهای ژاپنی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مقدمه تحولات شگرف و حیرت افزای دهه های پایانی قرن بیستم بر اساس باور قریب به اتفاق پژوهشگران و صاحبنظران موهون عنایت بشریت به آموزش با هدف انتقال دانش بشری به نسلهای آینده و افزایش آگاهیها به منظور ایجاد روحیه تحقیق و پژوهشگری و در نتیجه ، تحقق توسعه علمی و کشف حقایق هر چه بیشتر جهان آفرینش بوده است. از آنجا که آموزش از مؤثرترین وسایل و ابزارهای انطباق و سازگاری کارکنان با شرایط متحول دنیای کنونی است ، ایجاد دگرگونی در طرز تلقی مدیران و آشنانمودن آنان با مسایل اساسی آموزش و همین طور آماده سازی کارکنان به منظور افزایش شایستگی های اداری آنان برای پذیرش مسئولیتهای بالاتر و ارتقای سطح کارآیی کارکنان و سازمان به عنایت ویژه ای نیازمند است.
یکی از بزرگترین هدفهاسی مدیران افزایش کارآیی سازمان است و کارآیی سازمان ، هم به منابع غیر انسانی از قبیل تجهیزات ، کارگاهها ، محیط کاری ، نوع تکنولوژی ، میزان سرمایه گذاری و نقدینگی و هم به عوامل انسانی وابسته است. اما مقیاس و مرکز همه چیز در هر سازمان انسان است . اگر هر دشواری را ژرف بشکافیم سرانجام به انسان خواهیم رسید . برای مدیریت موفق ، به ایجاد و حفظ محیطی نیاز است که افراد برای دستیابی به هدفهای مشترک با یکدیگر همکاری کنند . مدیر زمانی می تواند خوب کار کند که بداند چه چیزهایی در افراد انگیزش ایجاد می کند . شغل مدیریت ، تشخیص نیازهای کارکنان و فعال کردن این نیازها در جهت انجام کار است . یکی از نیازهای تعیین کننده رفتار انسانی نیاز به موفقیت است که به عنوان یکی از جلوه های نیاز به خودیابی شناخته شده است. این نیاز به ترتیبی که خواهیم دید یکی از عمده ترین ابزاری است که انگیزش را از برون به درون انسان می کشاند و کنترل را به خود فرد منتقل می سازد. علاوه بر آن نیاز به موفقیت یکی از کلیدهای رشد اقتصادی است ، زیرا افرادی که دل بسته انجام کارها به صورت بهتر هستند ، کارآفرینهایی فعال می شوند که مؤسسات بازرگانی بالنده را خلق می کنند و این مؤسسات سنگ بناهای یک اقتصاد رو به توسعه را تشکیل می دهند.