فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۵۲۴ مورد.
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
39 - 57
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، پیاده سازیِ سیاست های نوآوریِ مأموریت گرا با هدف حل چالش های اجتماعیِ عمده، در کشورهای مختلفی دنبال شده است. توجه به پیاده سازیِ این سیاست ها به افزایش بحث های نظریِ حولِ این سیاست ها و مسائل مختلفِ آن نیز انجامیده است. یکی از معضلات سیاست های نوآوریِ مأموریت گرا مسئله متمرکز بودنِ تشخیص چالش های عمده و تعریف مأموریت هاست. این تصور وجود دارد که در سیاست های نوآوریِ مأموریت گرا، تشخیص چالش ها و تعریف مأموریت ها باید به طور متمرکز و بالا−به پایین انجام شود. رهیافت بالا−به پایین در تعریف مأموریت ها از جهات مختلفی موردانتقاد قرار گرفته است. درعین حال، از دیدگاه برخی از پژوهشگران هرچند بالا−به پایین بودن را می توان ویژگیِ سیاست های نوآوری مأموریت گرای سنتی دانست، این مطلب در مورد سیاست های نوآوری مأموریت گرای جدید صادق نیست که هدف اصلی آن حل چالش های اجتماعیِ عمده است و این سیاست ها جنبه های اشاعه گرایانه و پایین−به بالا دارند. باوجوداین، نقدهایی نیز بر رهیافت بدیل پایین−به بالا در تعریف مأموریت ها وارد است. در این مقاله، پس از بررسی نقدهای وارد بر رهیافت های بالا−به پایین و پایین−به بالا در تعریف مأموریت های پژوهشی، و با تکیه بر شرایط لازم برای مأموریت های پژوهشی، رهیافتی تلفیقی برای تشخیص چالش ها و تعریف مأموریت ها پیشنهاد می شود که به اشکالات رهیافت های بالا−به پایین و پایین−به بالا دچار نیست.
نظریه پردازی چندسطحی در پژوهش های کارآفرینی: ارائۀ رویکردی بهبودیافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
81 - 102
حوزه های تخصصی:
رویکرد چندسطحی به نظریه پردازی با درک هم زمان پدیده ها در سطوح چندگانه تحلیل فرصت هایی برای توسعه نظریه های جدید با زمینه غنی و تفسیر مؤثرتر داده ها فراهم می آورد. رویکردهای تک سطحی به نظریه پردازی قادر به تبیین پیچیدگی پدیده ها نمی باشند؛ زیرا پدیده ها دارای پیشایندها، میانجی ها، تعدیل کننده ها و پیامدهایی هستند که در سطوح مختلف قرار دارند. در حوزه کارآفرینی شاهد غلبه نظریه های تک سطحی می باشیم. نظریه های موجود حوزه کارآفرینی سطوح خرد یا کلان را به طور مجزا بررسی نموده و با نادیده گرفتن سطح میانی و تعامل میان سطوح نتوانسته اند تصویری کل نگر از پدیده های کارآفرینانه ارائه دهند که منعکس کننده پیچیدگی های آنها باشد و درنتیجه، بینش های صحیح، غنی، جامع و ارزشمند از دل نظریه ها حاصل نشده است. در اندک نظریه های موجود چندسطحی نیز رویکرد مناسب و جامعی جهت نظریه پردازی اتخاذ نشده است. براساس این، این پژوهش ضمن تبیین ضرورت و چیستی نظریه پردازی چندسطحی و انواع رویکردهای آن، از طریق تحلیل و نقد انواع رویکردهای موجود به ارائه رویکردی بهبودیافته می پردازد. در رویکرد بهبودیافته گام هایی همچون ظهور پدیده های جمعی، شناسایی کارکرد و ساختار پدیده ها، قوانین تعامل میان سازه ها، انعطاف پذیری سطوح، اعتبار سازه ها، تأیید یا عملیاتی سازی نظریه، تفسیر نتایج و به علاوه تحولات و توسعه های نوین در این رویکرد مانند نقش افراد در شکل دهی زمینه سازمانی مطرح می شود. پیش بینی می شود که نتایج این پژوهش سبب تغییر دیدگاه پژوهشگران تک سطحی شده و راهنمای عمل مناسبی را برای نظریه پردازان میان رشته ای و علاقه مند به مطالعات چندسطحی ارائه دهد.
جایگزینی علوم جدید در ایران: نگاه دیگری به علمای امامیه و علوم جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
113 - 159
حوزه های تخصصی:
از زمان ورود علوم جدید به ویژه نجوم نیوتنی به جهان اسلام و ایران و آغاز مخالفت با آن تا زمان قبول عمومی هیئت جدید از جانب علماء، صرف نظر از بعضی مخالفت های پراکنده ، بیش از دو قرن گذشته است. این دوره شامل گذار از باور به سکون زمین و مرکزیت آن است که نه تنها در نظام بطلمیوسی بلکه درسایر کیهانشناسی های دوران اسلام مفروض بود و صدها سال در آگاهی عمومی ریشه دوانده بود. تاریخ نویسی علم این دوره تا قبول کامل هیئت جدید و بر خورد با سایر علوم غربی باید با وسواس علمی و با بررسی شواهد مکتوب و آثار فرهنگی موجود تدوین شود. در چند دهه اخیر اظهار نظرهای مختلفی از جانب تاریخ نویسان علم در این باره انجام گرفته است. سید حسین نصرمعتقد است که علمای اسلام علوم غربی را بدون تنقید یک جا قبول کرده و در مقابل آن تسلیم شدند. دکتر گمینی هم با جدا کردن شیعه «متشرعه» از شیخیه و صوفیان بر این باور است که عکس العمل های گروهی متخالفی در مقابل علم هیئت جدید وجود داشته است. بر خلاف شیخیه و صوفیه، علمای «متشرعه» تناقضی بین آیات و احادیث با هیئت جدید نمی دیدند و اگر هم می دیدند آن را قابل حل می شمردند و از جهت دینی مشکلی نداشتند و مخالفتشان عمدتاً بر اساس تفکر فلسفی مورد قبولشان بود.یکی از علمای امامیه که نظری کاملاً انتقادی به علوم جدید داشت محمدحسین کاشف الغطاء بود. او در نوشته هایش از دروان مشروطه و دهه های بعد، به ویژه با علم هیئت جدید و نظریه تکامل داروین مخالفت می کند. دکتر گمینی خوانشی متضاد با این برداشت از نوشته های کاشف الغطاء ابراز کرده است . در مقاله حاضر تزهایی که دکتر گمینی در طی سال های اخیر به خصوص درنوشته های جدیدش در باره مواجهه علماء امامیه با علم هیئت جدید ابراز کرده است بررسی می شوند. وبا شواهد و براهین دیگری استدلال می شود که اغلب آنها یا بر زمان پریشی تکیه دارند و یا بر این فرض نادرست که مخالفت علمای امامیه (متشرعه) با علم هیئت جدید به خاطر دلایل دینی نبود بلکه دلایل آنها صرفاً یا عمدتاً دلایل مربوط به فلسفه طبیعی بوده است. به علاوه نادرستی باور او در مورد عدم مخالفت کلی کاشف الغطاء با نظریه تکامل داروین با مراجعه به نوشته های او مستدل می شود.
طبی سازی آسیب های اجتماعی: مطالعه موردیِ نظریه جُرم سزار لومبروزو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
21 - 37
حوزه های تخصصی:
به فرایند تبدیل وضعیت های انسانی به مشکلات قابل درمان، طبی سازی گفته می شود. در این فرآیند، از علوم زیست-پزشکی برای تبیین آسیب های اجتماعی و ارائه راه های مرتفع کردن و پیشگیری کمک گرفته می شود. سزار لومبروزو پزشک و جرم شناس ایتالیایی قرن نوزدهم با تحقیقات خود پیرامون ویژگی های جسمانی بزهکاران و تمایزات آنان با دیگر افراد جامعه، یکی از پیشگامان طبی سازی جرم و بزهکاری بود و مکتب جرم شناسی پوزیتیویستی و دانش انسان شناسی جنایی را پایه گذاری کرد. در این مقاله می کوشیم فرآیند طبی سازی جرم را از منظر روش شناسی کار وی بررسی کنیم. ازاین رو، در گام نخست، نشان می دهیم پیش فرض بنیادین پژوهش های وی مبتنی بر نظریه تکامل لامارک و داروین است. او معتقد بود ویژگی های بزهکاران به منشأ آتاویستی دلالت می کند که شرایط جسمی- روانی نیاکان دور خود را بازتولید می کند. درواقع، جرم علامتی است از غرایز ابتدایی که در مجرم نهفته است و جنایتکاران نمودی از بازگشت به یک نوع اولیه یا مادون بشری از انسان ها هستند. شیوه کار وی در این مرحله استفاده از جمجمه شناسی و انسان سنجی بود. در گام دوم، نشان می دهیم روش کار وی در بررسی جرم و بزهکاری، الگوی تفکر پزشکی مدرن درباره آسیب تنی و درمان آن است. لومبروزو می کوشید براساس مفهوم نرمال و غیرنرمال در پژوهش های آسیب شناسی، معیارهایی برای تمییز انسان بزهکار از انسان های نرمال ارائه دهد.
نسبت مکاتب سنتی و مدارس نوین در استقرار نظم جدید آموزشی در ایران: 1276 تا 1280ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
11 - 29
حوزه های تخصصی:
در نیمه قرن نوزدهم میلادی و در کنار تغییرات گسترده ای که در حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حال وقوع بود، به تدریج اشکال جدید و متفاوتی از سازمان دهی و تشکل یابی در حوزه آموزش در بخش های مختلفی از ایران ظهور پیدا کرد. با این حال در تاریخ نگاری های این موضوع عموماً چیستی، چرایی و چگونگی آموزش بدیهی انگاشته می شوند؛ گویی تنها یک روش صحیح برای تعریف آن ها وجود دارد و سیر تاریخی به وجود آمدن آنچه امروز مدرسه می نامیم، نیز حرکتی ناگزیر از شیوه های غلط آموزش به شیوه های «مدرن»، «جدید» و «درست» آموزش بوده است. بر مبنای این فرض، گویی آموزش مدرسه ای جدید کاملاً با تربیت مکتب خانه ای متفاوت بوده و مدارس کنونی ما نیز، با اندکی تغییر، ادامه همان شیوه تعلیم و تربیتی جدید، و میراث مدرسه رشدیه هستند که محصول فرآیند «ترجمه» الگوهای غربی در شرایط بومی بودند. با وجود این، خوانش مدارک تاریخی مربوط به این دوره نشان از چنین خط فارقی میان مکاتب سنتی و مدارس نوین ندارد. با توجه به این موضوع، نوشته حاضر بر پایه نظام نامه های مدارس آن دوره به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه نسبتی میان مکاتب و مدارس نوین در حدفاصل سال های 1276 تا 1280ش به عنوان سال های شروع اصلاحات آموزشی برقرار بوده است؟ مدعای ما آن است که بر خلاف تمایز به ظاهر بدیهی میان مکاتب و مدارس، مدارس نوین اولیه از بسیاری از جهات با آنچه «مکاتب سنتی»خوانده می شود مشابهت دارند و تحلیل رفتن فرم های سنتی آموزش و پدیدار شدن فرم های نوین، دفعتاً و یک پارچه اتفاق نیفتاده است؛ بلکه نتیجه آزمون و خطاهای بسیار حول فرم های مختلف در فضاهای آموزشی در جای جای کشور بوده است.
نگاه تأویل گرایانۀ شیخ احمد احسایی به طبیعت و پدیده های طبیعی بر مبنای آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
95 - 112
حوزه های تخصصی:
شیخیه ازجمله فرقه هایی است که خود را به طور کامل از جهان پیرامونی جدا نساخته و طبیعت را همواره جزئی از آنچه باید مورد توجه قرار گیرد دانسته است. شیخ احمد احسایی از عالمان دینی نیمه نخست قرن سیزدهم ه ق و پایه گذار نظریات فرقه شیخیه بود که آثار متعددی با موضوعات گوناگون اعتقادی، کلامی، فلسفی و فقهی از خود برجای گذاشته است. التفات به طبیعت و پدیده های جهان خلقت و ارتباط آن با دین، مذهب و شریعت در آرای مختلف احسایی به چشم می خورد. او به تأویل آیاتی از قرآن که اشاراتی به پدیده های طبیعی دارد پرداخته است و درخصوص مسائلی مانند روند خلقت انسان، معنای آب، آسمان و هوا سخن می گوید. این نگاه پررنگ به طبیعت را می توان در آثار شاگردان و پیروان وی مانند سیدکاظم رشتی و محمدکریم خان کرمانی هم دید، تا جایی که این افراد دارای رساله هایی مستقل در علوم طبیعی مانند هیئت و پزشکی هستند. این نوشته سعی بر آن دارد مقداری به تأویلات شیخ احمد از آیات قرآنی مرتبط با طبیعت بپردازد تا آشنایی بیش تر و دقیق تری با آرا و جهان نگری یک عالم دینی مطرح و بنیان گذار یکی از فرقه های مذهبی با نفوذ عصر قاجار که تفکرات او در زمان ورود گسترده مظاهر تمدنی غرب به کشور طرفدارانی داشت، به دست آید
روش های ترسیمی (آنالما) برای تعیین جهت قبله در زیج یمینی و مقایسه آن ها با روش های موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
31 - 50
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات در نجوم دوره اسلامی قبله و قبله یابی بوده است. با توجه به اهمیت این موضوع دانشمندان این دوره با توصیف های هندسی و تعریف های ریاضی، روش های مختلف ریاضی، مثلثاتی و ترسیمی برای تعیین تقریبی یا دقیق جهت قبله عرضه کردند. در بیشتر زیج های دوره اسلامی نیز به این موضوع پرداخته شده است. زیج ها آثار کاربردی نجوم دوره اسلامی هستند که عمدتاً شامل جدول های نجومی و توضیحاتی در باره روش استفاده از آن ها می شوند. به طور معمول در کنار مطالب نجومی زیج ها، چندین روش برای تعیین جهت قبله عرضه می شد، یکی از رایج ترین آن ها، روشی مثلثاتی منسوب به روش زیج ها است. از دقیق ترین روش های تعیین جهت قبله، روش آنالما است. به آن دسته از روش های هندسه توصیفی که در آن مسأله سه بعدیِ سطح کره روی صفحه ترسیم و حل می شوند «آنالما» می گویند. منجمان دوره اسلامی با تعیین زاویه انحراف قبله محلی روی کره زمین و سپس کره آسمان و تسطیح آن روی دایره، آنالما هایی به منظور یافتن جهت قبله عرضه کردند که در برخی از زیج ها نیز به آن پرداخته شده است. در زیج یمینی، دومین زیج فارسی شناخته شده از لحاظ قدمت، در کنار روش های معمول زیج ها برای تعیین قبله، دو آنالما هم آمده است. این مقاله پس از بررسی و ترسیم آنالماهای زیج یمینی، به مقایسه آن ها با آنالماهای موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی می پردازد.
نقد فردگرایی روش شناختی در اقتصاد نئوکلاسیک از دیدگاه رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
103 - 119
حوزه های تخصصی:
سیطره مکتب اقتصادی نئوکلاسیک بر برنامه های آموزشی و پژوهشی رشته اقتصاد در دانشکده های جهان و ایران، اهمیت نقد و تحلیل مبانی فلسفی آن را دوچندان می کند. در وارسی فلسفه اقتصاد نئوکلاسیک، آموزه فردگرایی روش شناختی از جایگاه برجسته ای برخوردار است؛ زیرا در هستی شناسی ضمنی اقتصاد نئوکلاسیک و بنابر مغالطه معرفتی نهفته در رویکرد پوزیتیویستیِ آن، ویژگی های هستی شناختی به امور روش شناختی فروکاسته می شود. ازاین رو، تحلیل فردگرایی روش شناختی، مدخل مطالعه فلسفه اقتصاد نئوکلاسیک به شمار می رود. این مقاله می کوشد فردگرایی روش شناختی را از دیدگاه واقع گرایی انتقادی با روش تحلیلی نقد و ارزیابی کند. این نقد و تحلیل ازآن رو از منظر واقع گرایی انتقادی انجام می شود که با پوزیتیویسم در نگاه رئالیستی به جهان اشتراک دارد. نقد واقع گرایی انتقادی از فردگرایی روش شناختی اقتصاد نئوکلاسیک بر تحلیل مفاهیم فرمالیسم، قیاس گرایی، اتمیسم اجتماعی، انسداد و تقلیل گرایی استوار است. واقع گرایی انتقادی بر این باور است که علم اقتصاد نئوکلاسیک به دلیل مفروضات غیرواقعی فردگرایی روش شناختی، به علمی انتزاعی و قیاسی همچون ریاضیات تبدیل شده که توان توضیحی اندکی دارد.
نگاهی نو به روش شناسی اقدام پژوهی به مثابه پژوهش کیفی با رویکرد فراتحلیل
حوزه های تخصصی:
اقدام پژوهی یا تحقیق در عمل یکی از روش های تحقیق کیفی است. در این رویکرد، پژوهشگر یا متقاضی تغییر و تحول، مسئله یا مشکل را شناسایی می نماید و برای حل آن و ایجاد تغییر در آن به طور دقیق اطلاعاتی را جمع آوری می کند. سپس به اقدام مناسب مبادرت می ورزد و از نتایح اقدام ارزیابی به عمل می آورد. پژوهشگران علوم انسانی برای بازنگری پیشینه موضوعات پژوهشی و کشف روابط جدید در میان تعداد زیادی از پژوهش هایی که قبلاً انجام شده، از روشی به نام فراتحلیل استفاده می کنند. فراتحلیل به فنون آماری اطلاق می شود که هدف آن یکپارچه سازی نتایج پژوهش های مستقل است. با این روش می توان نتایج پژوهش ها را با یکدیگر ترکیب کرد و روابط تازه ای میان پدیده های اجتماعی کشف نمود و کاربست دقیق و علمی یافته ها را فراهم نمود. لذا روش پژوهش در این مقاله ابتدا پیشینه روش اقدام پژوهی و سپس تعریف و تبیین جایگاه آن در میان سایر روش های تحقیق را بیان کرده و در ادامه، با مقایسه آن با سایر روش ها، قابلیت ها و محدودیت های این شیوه پژوهشی، فرایند و چرخه اقدام پژوهی و گستره و اهداف آن را از طریق رویکرد فراتحلیل بررسی نموده است.
نقش باور به اختیار در اسلامی سازی علوم انسانی از نگاه علامه مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
مبانى و زیرساختهاى علوم انسانى در شکل دهی علوم یادشده تأثیر بسزایى دارند. یک دسته از این مبانی انسان شناختی است؛ زیرا نوع نگاه محقق به انسان، مسائل زیادى (از قبیل موضوع، روش و هدف) را در علوم انسانى تعیین می کند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به نقش اختیار در اسلامی سازی علوم یادشده از نگاه علامه مصباح یزدی پرداخته است. حاصل آنکه این مبنا در توسعه و تضییق موضوعات، مسائل و اهداف این علوم و نیز در ایجاد، مدیریت، تغییر، توصیه، تبیین، تحلیل، پیش بینی، اصلاح، تقویت، ارزش گذاری و پایش کنش ها در همه علوم مرتبط با کنش های انسان نقش اصلی دارد.
بررسی چالش های دین شناختی درباره امکان تولید علوم انسانی اسلامی براساس دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی نرم افزار هر تمدنی است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدئولوژی جهان غرب است. با وجود نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین روی، لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی شناسایی، تحلیل و ارزیابی گردد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، چالش های دین شناختی امکان علوم انسانی اسلامی را بررسی کند. گرایش به دین حداقلی یا به تعبیر دیگر سکولاریسم و ادعای عدم کفایت داده های متون دینی برای تولید علم از مهم ترین چالش های دین شناختی امکان علوم انسانی اسلامی است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم برای اسلامی سازی علوم انسانی، از جمله مبانی دین شناختی، هم به این چالش های یادشده پاسخ گفته و هم با تأکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارائه نمونه های عینی علوم انسانی اسلامی نشان داده است.
بررسی انتقادی دیدگاه مصطفی ملکیان درباره امکان علوم انسانی اسلامی با تأکید بر اندیشه علامه مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
نظریه علوم انسانی اسلامی در میان اندیشمندان اسلامی موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام به چند دسته تقسیم پذیرند. دیدگاه مصطفی ملکیان در مخالفت با علوم انسانی اسلامی و انکار علوم انسانی دینی شایسته تأمل است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، این دیدگاه را متکی بر اندیشه علامه مصباح یزدی که از موافقان علوم انسانی اسلامی به حساب می آید، بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که ادعای ملکیان در این حوزه با مبانی معناشناختی، معرفت شناختی و روش شناختی صحیح ناسازگار است. به نظر می رسد علوم انسانی دینی نه تنها ممکن، بلکه محقق است. ملکیان برای داشتن علوم انسانی اسلامی پنج پیش فرض برمی شمارد و چون سه تای آنها را محال می داند، امکان علوم انسانی اسلامی را نفی می کند. وی وجود نقص در علوم انسانی را یکی از این پیش فرض ها برمی شمارد که از سوی طرفداران علوم انسانی اسلامی، تعارض این علوم با آموزه های اسلامی عنوان شده و ملکیان تحقق چنین تعارضی را که نیاز به بازسازی علوم انسانی داشته باشد، رد می کند. این تحقیق نشان داده که چنین تعارض گسترده ای تحقق یافته است. همچنین وجود روشی برای متقاعد ساختن دیگران به دیدگاه های دینی را از دیگر پیش فرض های محال می داند. اما نشان داده شده که وی روش تولید علم را با روش تعلیم و تربیت خلط کرده است و می توان با روشی منطقی از منابع اسلامی نیز برای تولید علوم انسانی بهره برد.
امکان تولید علم دینی از منظر علامه مصباح یزدی و دکتر علی پایا
حوزه های تخصصی:
بنیادی ترین پرسشی که پیش از استخراج علوم انسانی (مانند علوم تربیتی و روان شناسی) از منابع اسلامی مطرح می شود، امکان یا عدم امکان تولید علم دینی است. مقاله حاضر با هدف بازخوانی نظریه علم دینی علامه مصباح یزدی به عنوان قائل به امکان و دکتر علی پایا به عنوان قائل به عدم امکان و مقایسه آراء ایشان با رویکرد تربیتی نگاشته شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای انجام شده است. منابع استفاده شده فلسفی و تربیتی هستند. این نوشتار در پنج محور مفهوم شناسی واژه علم و دین، تعریف علم دینی، بررسی امکان و عدم امکان علم دینی از نگاه آیت الله مصباح یزدی و دکتر پایا، تکنولوژی دینی، و در محور آخر به بررسی آراء پرداخته است. مطابق یافته ها و پس از مقایسه آراء، تولید علوم انسانی ازجمله علوم تربیتی بر پایه دین امکان پذیر است؛ زیرا ازیک سو گزاره های ارزشی مانند گزاره های واقع نما و مطابق با شأنیت علم، کاشف حقیقت هستند و از سوی دیگر، دین منبعی برای آموزه های ارزشی و تربیتی است.
رویکرد منبع شناسانه به سیره اهل بیت (ع)
حوزه های تخصصی:
شناخت رویکردهای سیره پژوهی یکی از آگاهی های لازم در حوزه معارف اسلامی است که تأثیر زیادی در میزان بهره مندی از سیره اهل بیت(ع) دارد؛ زیرا با شناخت این رویکردها می توان دیدگاه های مرتبط را رصد نمود و زمینه مقایسه آنها را فراهم آورد و امکان رویارویی منطقی با چالش های فرارو را مهیا ساخت. یکی از رویکردهای سیره پژوهی، رویکرد منبع شناسانه است. در این رویکرد ، سیره به مثابه منبع حکم شرعی نگاه می گردد و به هدف تبیین آموزه های فقهی به کار گرفته می شود. این مقاله کوشیده است با بررسی آن دسته از متون سیره که به احکام و آموزه های فقهی نظر دارد، اولاً به تبیین تاریخی این نگره سیره پژوهی بپردازد و ثانیاً، پیامدهای نظری آن را تبیین کند. نتیجه حاصل از این تحقیق نشان می دهد که رویکرد منبع شناسانه پنج مرحله (تأسیس، استناد، استنباط، انشعاب و استقلال) را پشت سر گذاشته است و در دو بخش مفهوم و قلمرو اثربخشی دارد.
کتابِ المرشد فی طب العینِ محمّد بن قسّومِ غافقی و منابعِ بخش چشم پزشکی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
131 - 151
حوزه های تخصصی:
کتاب المرشد فی طب العین اثر محمّد بن قسّوم غافقی و به زبان عربی است که در سده ششم قمری و در شش مقاله نگاشته شده است. غافقی در ابتدای این کتاب، آثار چشم پزشکی پیشین را نقد کرده و هدف خود را از نگارش آن، تهیه کتابی جامع دانسته که هر آنچه در چشم پزشکی از علم و عمل مورد نیاز است، در بر داشته باشد. او در المرشد علاوه بر مباحث چشم پزشکی به مواردی چون اخلاق پزشکی، وصایای بقراط و شرافت صناعت طب پرداخته است. غافقی در این کتاب به تجربیات خود در چشم پزشکی در مالقه و قرطبه اشاره کرده است. او از منابع متعددی گاه با ذکر ماخذ و گاه بدون یاد کردن از آن ها بهره برده است. از این میان می توان به المنتخب من علم العینِ عمّار موصلی و تذکره الکحّالینِ علی بن عیسی کحّال اشاره کرد. بررسی منابع این اثر به طور کامل صورت نگرفته است. هدف این پژوهش دستیابی به برخی منابع موجود در این کتاب در مبحث چشم پزشکی است. برای این منظور سه اثر مهم چشم پزشکی دوره اسلامی شامل کتاب العشر مقالات فی العین منسوب به حنین بن اسحاق، المنتخب من علم العینِ عمّار موصلی و تذکره الکحّالینِ علی بن عیسی کحّال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از تطابق بخش هایی از این اثر با المنتخب و به ویژه تذکره الکحّالین است که غافقی بدون ذکر مأخذ از آنها بهره برده است.
روش شناسی ساخت لاجورد در متون علمی کهن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
87 - 114
حوزه های تخصصی:
لاجورد و لازوریت (Na6Ca2Al6Si6O24[(SO4);S;Cl;(OH)]2) از مهم ترین و قدیمی ترین سنگ های قیمتی و رنگ دانه های شناخته شده در تاریخ هنر است. از این سنگ علاوه بر ساخت اشیاء زینتی و آیینی در ایران، بین النهرین، مصر و چین، برای رنگ آمیزی و نقاشی در سطوح مختلف استفاده می شد. کیفیت خوب فام رنگی، آن را به یکی از رنگ های محبوب در جهان مبدل کرده است. از سویی باتوجه به ناخالصی سنگ لاجورد روش های گوناگونی برای شستشو و خالص سازی آن به کار می رفت. همچنین شیوه های گوناگونی برای حصول فام لاجورد از مواد دیگر وجود داشته است. در این پژوهش با توجه به اهمیت این رنگ در هنر ایرانی، به بررسی دستورالعمل های شستشو و ساخت لاجورد پرداخته شده است و بدین منظور از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مبتنی بر داده های اسنادی استفاده شده است. نتایج نشان داد که تا پیش از قرن هشتم قمری غیر از لاجورد طبیعی، آزوریت و اکسید کبالت را نیز به عنوان نوعی لاجورد محسوب داشته و منابع آنها را به عنوان منابع لاجورد گزارش کرده اند. روش شستشوی لاجورد در منابع کانی شناسی و لعاب، طب یا داروشناسی و رنگ سازی و هنر متفاوت بوده و رساله های رنگ سازی دستورالعمل گونه دیگری از فام لاجوردی را با استفاده از نیل و یک پرکننده سفید ارائه داده اند که به نام لاجورد عملی شناخته می شود. همچنین در رساله های جواهرشناسی و لعاب، در باره شیوه ساخت فام لاجورد با استفاده از اکسید کبالت سخن گفته شده است
کاربست احکام نجوم در فلاحت ایران عصر میانه (قرون چهارم تا هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
65 - 85
حوزه های تخصصی:
مواجهه جامعه با پدیده رشد و نمو گیاهان در دو ساحت نظری و عملی قابل ارزیابی است. در بخش نظری مباحث مربوط به منشأ و پیدایش نباتات، دسته بندی گونه های متعدد گیاهی و بیان ویژگی های آن ها و در بخش عملی بررسی شیوه های کاشت، پرورش و برداشت نباتات مورد توجه است. آنچه در این پژوهش بررسی شده است بخش عملی است که بنا بر تعاریف با عنوان «فلاحت، کشاورزی، زراعت» از آن یاد می شود. در این بخش هدف چگونگی کشت و پرورش نباتات، بهره گیری از خاک، منابع آبی، کود مناسب و روش هایی با هدف ارتقا کمی و کیفی محصولات کشاورزی است. شرایط آب و هوایی و تعیین زمان مناسب از مهم ترین عوامل رشد و نمو گیاهان و دستیابی به محصول خوب است. موضوع تنجیم یا احکام نجوم تفسیر نحوه اثرگذاری اجرام سماوی بر دنیای تحت قمر است. کشاورزی از جمله فنونی است که به شدت از عملکردهای تنجیمی تأثیر پذیرفته است. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که کارکرد تنجیم در علم فلاحت چیست؟ در این تحقیق از روش تاریخی به منظور توصیف و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد فعالیت کشاورزی در دو بخش متأثر از تنجیم است: پیش گویی شرایط جوی و تعیین زمان سعد رشد و پرورش نباتات و محصولات کشاورزی
نسبت قضایای خارجیه و شخصیه: تاریخ یک اشتباه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
23 - 52
حوزه های تخصصی:
در دو سده اخیر، بسیاری از اصولیان، فیلسوفان و منطق دانان ایرانی بر این گمان رفته اند که قضایای خارجیه چهار حکم زیر را دارند: (1) قضایای خارجیه مجموع چند قضیه شخصیه و از این رو، (2) در حکم قضیه جزئیه هستند و بنا بر این، (3) در کبرای قیاس قرار نمی گیرند و (4) در علوم کاربردی ندارند. در این مقاله نشان می دهم که همه این دعاوی نادرست اند و ریشه در آن حکم نخست دارند که «قضایای خارجیه مجموع چند قضیه شخصیه هستند». نادرستی این حکم از این رو است که مجموع هر تعداد از قضایای شخصیه، از دیدگاه منطقی صرف، هرگز مستلزم یک قضیه خارجیه کلیه نیست. مجموع چند قضیه شخصیه در صورتی مستلزم یک قضیه خارجیه کلیه است که یک مقدمه خارجیه کلیه پنهان، که در آغاز به هیچ وجه آشکار نیست، به مجموع آن قضایای شخصیه افزوده شود. اما با افزودن آن مقدمه پنهان، در واقع از یک خارجیه کلیه - به همراه قضایای شخصیه - به یک خارجیه کلیه رسیده ایم و نه صرفا از قضایای شخصیه. این نشان می دهد که قضایای خارجیه نه مجموع چند قضیه شخصیه هستند و نه در حکم قضایای جزئیه؛ و نه کاربرد آنها در قیاس مانعی دارد و نه کاربرد آنها در علوم
دانش استیفا و جایگاه آن در متون تاریخی و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
53 - 63
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا با روش مطالعه کتابخانه ای و با توجه به اسناد و نسخه های خطی که به قلم خود مستوفیان تحریر شده است تعریفی جامع و دقیق از اصطلاح استیفا ارائه کند، و همچنین با توجه به شواهدی که از این نوع اصطلاحات در متون ادبی به کار رفته است به واکاوی ضرورت پرداختن به این دست اصطلاحات و نکات مهم در تحلیل و تعریف آن ها از جمله ذکر جزئیات بیشتری که جهت دریافت معنایی جامع و مانع بایسته است، همچنین توجه به مسائل تاریخی و جغرافیایی در تمایز معنای آن ها و جایگاه و اهمیتشان در متون تاریخی و ادب فارسی بپردازد. «استیفا» در لغت به معنی حق یا مال خود را تمام و کمال گرفتن، و یا حق چیزی را کامل ادا کردن است و در اصطلاح، دانشِ قوانینی است که مستوفیان با آن دخل وخرج اموال دیوان و کیفیت و کمیت محاسبات آن را معلوم می کردند و اسناد و دفاتر مالی و آماری مملکت را مطابق آن قوانین می نوشتند. این عمل در محلی به نام دیوان استیفا انجام می شد و به متصدی آن مستوفی می گفتند. به عبارتی امور نگارش دیوانی و دبیری، در ادوار گذشته به دو بخش اصلی تقسیم می شد: ۱. ترسل؛ 2. استیفا
نقد و بررسی روایت های رایج از انقلاب علمی: به بهانه انتشار ترجمه فارسیِ کتاب از ارسطو تا نیوتن: پیدایش فیزیک نو نوشته برنارد کوهِن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
153 - 167
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان گفت اتفاقات اصلی در تحولات علمی قرن هفدهم، در دو رشته نجوم و فیزیک روی داد، و بعد راه به دیگر رشته های علمی برد. کتاب پیدایش فیزیک نو به طور خلاصه به ریشه ای ترین تحولات علمی آن قرن می پردازد، و به این منظور، فقط بر دو این رشته سرنوشت ساز علمی تمرکز می کند. این کتاب شامل نکات تاریخ نگارانه متعدد و مباحث بسیاری است که تأثیر ادبیات تخصصیِ تاریخ نگاری علم در قرن بیستم در آن آشکار است. کویره در نیمه قرن بیستم، تحولاتی اساسی در تاریخ نگاری انقلاب علمی ایجاد کرد و آثارش مبنایی شد برای پژوهش ها و تحقیقات بعدی که خود به حک و اصلاحات بسیاری منجر شد.ترجمه کتابی در زمینه تاریخ علم به دست یکی از اساتید پیش کسوت این رشته به اندازه کافی جای خوشحالی دارد، به ویژه وقتی مترجم خود از اعضای فرهنگستان زبان و از اعاظم فارسی دانی باشد، دیگر جای شک باقی نمی ماند که با ترجمه ای بی نظیر و خواندنی روبروییم. با وجود انبوه کتاب های تاریخ علمی ترجمه یا تألیف شده در زمینه تاریخ انقلاب علمی، جای خالی چنین کتابی به شدت حس می شد. زیرا آنچه ترجمه شده معمولاً یا بسیار عمومی است و وارد جزئیات لازم نشده، یا از دقت کافی برخوردار نیست، یا ترجمه خوبی ندارد. مترجم نه تنها کتابی ضروری را به فارسی برگردانده است، بلکه ترجمه ای روان، دقیق، و قابل اتکا به دست داده است.