فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۱۱۸۱.

تحلیل دیدگاه ابن سینا درباره صفات خدا: بررسی مسئله منطقی شر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم مطلق خدا قدرت مطلق خدا اراده خدا ابتهاج خدا جود و خیرخواهی خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
شرور در طول تاریخ تفکر دینی و فلسفی چالش برانگیز بوده اند. در گذشته، اندیشمندان با تکیه بر شرور در قدرت، حکمت و عدالت خدا خدشه می کردند، در حالی که امروزه -به گفته هانس کونگ- شر پناهگاه الحاد شده است. مسئله شر دو گونه است: مسئله منطقی شر و شر به منزله قرینه ای علیه خداباوری. در مسئله منطقی شر ادعا این است که وجود شرور با وجود خدایی که دارای علم، قدرت و خیرخواهی مطلق است سازگار نیست؛ در حالی که در مسئله دوم، شرور دلیلی در ردّ خداباوری انگاشته می شوند. این مقاله، در پی بررسی مسئله نخست از دیدگاه ابن سینا است. از آنجا که این مسئله در فرهنگ اسلامی قدمت چندانی ندارد، ابن سینا آن را صریحاً بررسی نکرده است، اما چه بسا بتوان از مضمون آرای او درباره صفات خدا، نظرش را در این مسئله دریافت. در فلسفه ابن سینا، خدا فعلیت محض است که با جهان آفرینش رابطه ضروری علّی-معلولی دارد و از ویژگی های جسم و انسان منزه است. از همین رو، تصور او از صفات الهی با فهم عرفی فاصله بسیار دارد. از دیدگاه ابن سینا، قدرت و اراده خدا نه فقط مصداقاً، بلکه مفهوماً، عین علم خدا و محدود به جهان کنونی آفرینش است. بنابراین علم مطلق و قدرت مطلق خدا تنها موجودات این جهان را فرامی گیرد، نه جهان های ممکن بسیاری را که می توانیم فرض کنیم. همچنین خیرخواهی محض، هرچند زیبنده خداست، به اقتضای ماهیت جود که باید بدون هر گونه چشم داشتی باشد، افعال او را فراتر از قضاوت های اخلاقی قرار می دهد. بر این اساس اصولاً جایی برای طرح مسئله منطقی شر در نظام اندیشه ای ابن سینا باقی نمی ماند و این مسئله منحل می گردد. روش تحقیق در این مقاله، به تناسب مسئله آن، روش تحلیلی است.
۱۱۸۲.

تبیین دیدگاه علامه طباطبائی درخصوص معاد جسمانی و پاسخگویی به شبهات آن در تفسیر المیزان

نویسنده:

کلید واژه ها: معاد جسمانی علامه طباطبایی لحوق ابدان به نفوس اعاده معدوم شبهه آکل و مأکول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۹۱
معاد جسمانی همواره یکی از موضوعات مهم و مورد بحث در میان فیلسوفان بوده است. در این میان، علامه طباطبائی نظرات جدیدی را در این رابطه ارائه کرده و معتقد است که بدن انسان در عالم آخرت دوباره زنده شده و به سوی روح حرکت می کند و به آن ملحق می شود. وی برای نفس انسان جایگاهی مهم و بنیادین قائل شده بدین معنا که فانی نمی شود و در اثر حرکت جوهری، کمال و فعلیتی خاص پیدا می کند. ایشان همچنین نظر دیگر فلاسفه مبنی بر نزول نفس و اتحاد با بدن را رد کرده و با دلایل عقلی اثبات می نماید موجودی که کمال یافته، محال است مجدداً به مرتبه پایین تر نزول یابد. یکی دیگر از مهم ترین مباحث ایشان که در واقع پاسخی به شبهات مطرح شده در خصوص معاد جسمانی است، مسئله رابطه عینیّت و مثلیّت بدن و نفس در دنیا و آخرت می باشد که در این مقاله پژوهشی تلاش شده با مطالعه تحلیلی و توصیفی تفسیر المیزان، مجموعه نظرات کلی علامه طباطبایی پیرامون معاد جسمانی با رویکرد پاسخگویی به شبهات این حوزه، تبیین شود. در باب مثلیت و عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی در این مقاله تاکید می شود که با توجه به مبانی فلسفی علامه طباطبائی می توان هر دو دیدگاه ایشان نبست به مثلیت و یا عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی را پذیرفت بدون آنکه با یکدیگر تضادی داشته باشند.
۱۱۸۳.

ملاک اختیار از نظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: علامه طباطبایی اختیار ملاک اختیار عدم تقید به فعل و ترک امکان بالقیاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۷۳
اختیار ازجمله مسائل پیچیده در الاهیات اخص است، مخصوصاً اختیار واجب تعالی که به ظاهر با ضروری دانستن تحقق فعل از او ناسازگار است؛ یعنی اگر او فاعل مختار است، نباید فعلش ضروی باشد و اگر فعلش ضروری است، نباید فاعل مختار باشد. ضرورت فعل، مستلزم موجَب بودن اوست، نه اختیار. هر یک از حکما درمورد ملاک اختیار، خواه در انسان و خواه در واجب تعالی، نظرات متشابه و متفاوتی ارائه داده اند. علامه طباطبایی یکی از این حکماست که در نوشته های خود ملاک های ظاهراً متفاوتی در این زمینه تعیین کرده است، اما بررسی و تحلیل این ملاک ها به این نتیجه می انجامد که همه آن ها بیان های متفاوتی از یک ملاک اند: مقید نبودن فاعل به هیچ یک از دو طرف فعل و ترک، یا تساوی فاعل نسبت به فعل و ترک که در اصطلاح آن را امکان بالقیاس می گویند.
۱۱۸۴.

نسبی انگاری ارزش ها و گرایش های درباره خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نسبی انگاری اخلاقی زمینه گرایی نظریه ارزش گرایش های درباره خود اندی ایگن دیوید لویس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۷
نسبی انگاری اخلاقی یکی از مکاتب کهن فرااخلاقی است که به وجود ویژگی های اخلاقی، و صدق و توجیه احکام اخلاقی می پردازد. با این حال، بخشی از بحث های مربوط به نسبی انگاری متوجّه معناشناسی جملات نسبی است. نظریات نسبی انگارانه سنّتی زمینه گرا هستند، به این معنا که احکام اخلاقی را دارای عنصری می دانند که به نحوی ارجاع به گوینده دارد. این دیدگاه نسبی انگاری را با چالش هایی مواجه می کند، از جمله این که اختلاف نظر که یکی از اسباب عمده گرایش به نسبی انگاری است، به سوء تفاهم فروکاسته می شود. برخی نسبی انگاران اخیراً تلاش کرده اند تا نظریاتی ارائه دهند که با ثابت دانستن محتوای احکام، دچار مشکلات زمینه گرایی سنتی نباشد. یکی از این تلاش ها، نظریه نسبی انگاریِ درباره خود ( de se relativism ) اندی ایگن است. ایگن با ترکیب نظریه دیوید لویس درباب محتوای باور، نظریه رابرت استالنیکر درباب اظهار، و نظریه استعدادی دیوید لویس درباب ارزش، بر آن است که نظریه ای نسبی انگارانه درباره ارزش ارائه کند که با طبیعی انگاری، درونی انگاری احکام اخلاقی، و شناختی انگاری سازگار باشد، و از اشکالات دیگری که خودِ او بر زمینه گرایی وارد می کند مبرّا باشد. در این مقاله نظریه ایگن بررسی می شود و نشان داده می شود که نظریه او نه تنها از اشکالات وارد بر زمینه گرایی رها نیست، بلکه به دلیل پذیرش نظریه لویس در باب محتوای باور بار بیشتری بر دوش دارد که آن را نسبت به دیگر نظریات نسبی انگارانه مرجوح می سازد.
۱۱۸۵.

نقد چارچوب نظری تفکیک معنویت از قدرت جسمی و قدرت ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنویت قدرت جسمی قدرت ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۰
بسیاری از اهل معنویت معتقدند برای رسیدن به خدا و آخرت نیازی به داشتن قدرت جسمی و ذهنی نیست. بسیاری از اهل ورزش معتقدند داشتن قدرت جسمی بدون داشتن معنویت ممکن و مطلوب است. بسیاری از اهل دانش دنیوی نیز معتقدند برای داشتن قدرت ذهنی نیاز به داشتن معنویت ندارند. موضوع این مقاله رویکرد تفکیک معنویت از قدرت جسمی و قدرت ذهنی است. مسئله ما این بود که چارچوب نظری این تفکیک چه بوده و چه نقدهایی بر آن وارد است. ضرورت کار در این است که نبود یا کمبود معنویت موجب نقص در دو قدرت دیگر یا عملکرد منفی آنها می شود. روش ما استخراج پیشفرض های چارچوب نظری این تفکیک و سپس نقد آنهاست. دستاورد مقاله این است که این تفکیک دارای دو دسته پیشفرض است: فلسفی و الهیاتی. پیشفرض های فلسفیِ آن تفکیک ذهن از عین، تفکیک مادی از مجرد و تفکیک عقل از قلب است. اولی حاصل این فرض نادرست است که ذهن در بدن است و بدن ما جدا از سایر موجودات عینی است. دومی مبتنی بر این مبنای نادرست است که مرز ماده مشخص است و می توان موجود غیرمادی را از آن جدا کرد. سومی بر این اساس است که عقل منبعی برای شناخت است و قلب جایگاه احساسات. پیشفرض های الهیاتی آن، مجردِ محض دانستن خدا و تفکیک دنیا از آخرت است. اولی حاصل این مبنای نادرست است که خدا موجودی محدود به عالم مجرد است و در عالم ماده نمی تواند حضور داشته باشد. دومی مبتنی بر عدم فهم رابطه دنیا و آخرت یعنی رابطه ظاهر و باطن است. نوآوری این مقاله در استخراج این پیشفرض ها و نقد آنهاست.
۱۱۸۶.

حضور اجتماعی زنان با توجه به رویکرد شهید مطهری به حقوق فطری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شهید مطهری حقوق فطری عدالت مشارکت اجتماعی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۴
حضور اجتماعی زنان از مسائل مورد مناقشه میان اندیشمندان مسلمان است. به طور کلی شاهد دو رویکرد سنت گرا و تجددگرا در این حوزه هستیم، به گونه ای که برخی با تمسک به رویکرد سنتی به برتری مرد بر زن در خلقت تأکید داشته و همین را مبنای تفاوت های حقوقی دو جنس و محرومیت زنان از بسیاری از شئونات اجتماعی قرار داده اند. در نقطه مقابل گروه تجددگرا با الهام گرفتن از تفکر لیبرال غربی با اصرار بر اصول آزادی و برابری حضور حداکثری برای زنان را طلب می کنند. این مقاله گفتمان سومی بر مبنای تفکر شهید مطهری در خصوص حضور اجتماعی زنان مبنی بر دو اصل عدالت و حقوق فطری ارائه می دهد. رویکرد شهید مطهری را می توان در سه مؤلفه خلاصه کرد: (الف) زن و مرد در انسانیت مشترک هستند؛ (ب) در هر دو جنس استعدادها و قابلیت های فطری وجود دارد که سعادت انسان در گرو به فعلیت رساندن آنهاست؛ (ج) برای به فعلیت رساندن برخی از استعدادهای انسان احتیاج به وجود فضای فعال و رقابتی در عرصه اجتماعی است. لذا از منظر عدالت اجتماعی باید زمینه های حضور فعالانه بانوان با حفظ موازین اسلامی در عرصه های مختلف علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراهم شود. در این پژوهش، برای یافتن دیدگاه شهید مطهری در این باره از روش تحلیل متنی بهره گرفته شده است.
۱۱۸۷.

تأملی در باب تفسیر کاهیل از نکته اخلاقی و فرهنگی رساله ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ویتگنشتاین کاهیل اخلاق فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
بر اساس رساله منطقی فلسفی ویتگنشتاین، گزاره های علوم طبیعی کل گزاره های معنادار زبان اند، و بنابراین گزاره اخلاقی وجود ندارد، چرا که سخن گفتن از اخلاقیات معیار معناداری گزاره ها -که عبارت است از تاییدپذیری تجربی- را تامین نمی کند. به علاوه، ویتگنشتاین در جایی رساله منطقی فلسفی را واجد نکته ی مهم اخلاقی می داند. به نظر می آید بین این ادعای اخیر ویتگنشتاین از یک سو، و بی معنا دانستن اخلاقیات از دیگر سو، تعارضی وجود دارد. در برابر این تعارض ظاهری، سعی می کنیم در باب این که نکته اخلاقی رساله منطقی فلسفی چیست تامل کنیم. در پاسخ به مساله مذکور به تفسیر کِوین کاهیل از ویتگنشتاین توجه خواهیم کرد. از نگاه ویتگنشتاین فرهنگ مدرن مانع از چیزی است که او آن را تجربه حیرت از وجود جهان می خواند. کاهیل نکته اخلاقی رساله منطقی فلسفی را در ارتباط با همین نگاه ویتگنشتاین به فرهنگ مدرن تفسیر می کند. در پایان این بررسی، این مسائل را مرور می کنیم که اولا به فرض صحت تفسیر کاهیل، رساله منطقی-فلسفی در معرض چه انتقادی قرار خواهد گرفت، و در ثانی استناد کاهیل در تفسیر رساله به دیگر آثار ویتگنشتاین تا چه حد قابل دفاع است.
۱۱۸۸.

فقه با انگاره قبول نظامات شرعی و لزوم استنباط آنها و انگاره انکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام نظامات شرعی نظامات فقهی استنباط اتمیک استنباط سیستمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۷۱
وجود نظامات عام و کلی شرعی جدا از احکام بی شمار به صورت خُرد و اتمیک در شریعت مطهر اسلام، مورد بحث و گفت وگوست. موافقان وجود نظام نیز در یک تقسیم کلان به دو گروه تقسیم می شوند: گروهی که استنباط احکام شرعی به صورت اتمیک و جزیره ای را برای استنباطِ آنچه در صحن استنباط لازم است، کافی می بینند، با این انگاره که متکفل استنباط در همین مرحله از استنباط به نظام های شرعی می رسد. گروه دیگر حداقل به دو استنباط معتقد است. با این توضیح که متکفل استنباط در مرحله اول به استنباط احکام به صورت فازی و غیر سیستمی (فقه الاحکام) می پردازد و در مرحله دوم به استنباط نظام ها (فقه النظریات) روی می آورد. فرضیه لزوم سه مرحله از استنباط (استنباط اتمیک، استنباط خرده نظام ها، استنباط کلان نظام ها یا کلان نظام واحد) نیز قابل طرح است. انگاره نویسنده اصرار بر قبول نظامات (خرد وکلان) است؛ لکن بر تعدد استنباط و مرحله ای کردن آن پای نمی فشارد، بلکه راه صحیح را استنباط تک مرحله ای می داند؛ لکن در همان مرحله باید همه عناصر به حق دخیل در استنباط دیده شود.
۱۱۸۹.

درآمدی بر معنا و امکان سنجی فلسفه دین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه دین فلسفه دین اسلامی فلسفه فلسفه دین چیستی فلسفه دین اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۶۰
این مقاله با هدف بررسی چیستی فلسفه دین اسلامی و امکان سنجی تحقّق آن نگاشته شده است. بدین منظور با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تلاش شده است از طریق مشخص کردن تفاوت ها و تمایزهای فلسفه دین اسلامی با فلسفه دین فعلی، از منظر موضوع، روش، غایت، و منبع الهام، چهار معنای قابل تصور و تحقّق برای فلسفه دین اسلامی تعریف شود. مطابق با تعریف اول فلسفه دین اسلامی که بر اساس تمایز موضوع است، فلسفه دین اسلامی، فلسفه دینی است که موضوع تفکر فلسفی در آن، دین اسلام است. تعریف دوم بر اساس تمایز روش است و مطابق آن، فلسفه دین اسلامی، فلسفه دینی است که مبتنی بر روش فلسفه اسلامی و متکی بر مبانی آن، به تفکر فلسفی در زمینه دین می پردازد؛ همان طور که مثلاً فلسفه دین تحلیلی و فلسفه دین قاره ای این چنین اند. معنای سوم ذکرشده، مبتنی بر فراورده و محصول فعالیت فلسفی است که مطابق آن، فلسفه دین اسلامی، فلسفه دینی است که نتایج تفکر فلسفی درباره دین، موافق و سازگار با آموزه های اسلامی باشد؛ حتی اگر آن فعالیت فلسفی، مبتنی بر مبانی و روش فلسفه اسلامی موجود نباشد. فلسفه دین اسلامی در معنای چهارم، فلسفه دینی است که با الهام از قرآن و روایات، آموزه های اسلامی درباره دین را هماهنگ با روش فلسفی بازسازی می کند و مبتنی بر آن به تفکر فلسفی در زمینه دین می پردازد؛ همچنین در این مقاله کوشش شده است دلایل مخالفان اضافه شدن قید اسلامی به فلسفه دین، نقد و بررسی شود.
۱۱۹۰.

معضل جهنم و پاسخ گریزگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهنم مجازات ابدی مسئله شر گریزگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
معضل جهنم می گوید دیدگاه سنتی در باب جهنم –یعنی جهنم به مثابه جایی برای مجازات ابدی گناهکاران- با برخی از مهم ترین صفات الهی همچون عشق و عدالت سازوار نیست. طرفداران گریزگرایی –نسخه ای از برآیندگرایی- معتقدند با بازنگری در آموزه سنتی جهنم قادرند به نحوی در خور به معضل جهنم پاسخ دهند. به نظر آنها، سکونت در جهنم اولا کیفر گناهکاران نیست و ثانیا سکونت در جهنم برای ساکنین آن لزوما ابدی نیست. البته جهنم می تواند تا ابد وجود داشته باشد و کسانی در آن ساکن باشند ولی همه ساکنان آن همواره از این امکان برخوردارند که از جهنم خارج شده و سکونت در جوار الهی را انتخاب کنند. اما گریزگرایی با مشکلاتی مواجه است؛ از جمله خلط میان آموزه برزخ و آموزه جهنم در ادیان ابراهیمی، منجر شدن به عام گرایی در نجات که جریان غالب در الهیات مسیحی آن را مردود می شمارد و عدم تقارن رفتار الهی در قبال بهشتیان و جهنمیان. به نظر می رسد با توجه به اشکال های مذکور، گریزگرایان )بوکارف و پلاگ( اولا قادر نیستند به برخی از مهم ترین اشکالات وارد بر گریزگرایی پاسخ دهند و ثانیا نمی توانند مرز روشنی میان این دیدگاه و دیدگاه های مشابه در سنت الهیات مسیحی ترسیم کنند. شماره ی مقاله: ۱۵
۱۱۹۱.

تفسیر هایدگر از رأی کانت درباب «وجود» به عنوان «وضع»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وضع وجود ابژ گی ابژه جهت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۱۷
در این مقاله، سیر پدیدارشناختیِ هایدگر درباره رأی کانت درباب «وجود» مورد مداقه قرار می گیرد. هایدگر معتقد است Realität و Dasein در کانت، ریشه در تمایز مشهور ماهیت و وجود (reality and existence) در سنّت فلسفی دارد؛ اما کانت براساس مبنای فلسفی خود و برخلاف خاستگاهشان درنهایت این دو را به عنوان مقولات قوه شناخت بازتعریف می کند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، فروکاست «وجود» به مقوله در کانت به تفسیر هایدگر دنبال خواهد شد. وجود از مقولات جهت (modality) است. ضمن بررسی این دسته از مقولات در ادامه اهمیت perception به عنوان سازونهاد دریافتِ کثرات شهودِ مکانی و زمانی (ماده معرفت) روشن می شود. بدین ترتیب، در نظرگاه کانت، منِ ادراک نفسانی به همراه مقولاتش تألیف بخش این کثرات شهود است که حاصل آن وضع (position) شیء خواهد بود. برای کانت مقولات محمولات هستی شناسانه ای هستند که در نسبت با مُتعلَق قرار می گیرند و با وحدت بخشی به داده های اولیه موجب پدیدارشدن هستندگان می شوند. درنهایت، این نتیجه حاصل می شود که وجود برای کانت ابژ گی یا برابرایستایی است. به عبارت دیگر، هر آن چیزی که اکنون پیش روی ما است، به عنوان حاصل وحدت کثرات، یعنی به عنوان نتیجه تألیف سوژه ثابت می شود و موجب می شود که شیء یا به معنای عام آن یعنی ابژه در مقابل ما بایستد و این همان معنای وضع ابژه توسط سوژه است.
۱۱۹۲.

جایگاه تخیل در تربیت اخلاقی از منظر کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تخیل تخیل اخلاقی تربیت اخلاقی کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۸۹
مسئله پژوهش پیش رو شکاف میان نظر و عمل در اخلاق و عدم وضوح جایگاه تخیل در تربیت اخلاقی است. هدف کلی این پژوهش مشخص کردن جایگاه تخیل در تربیت اخلاقی کانت است. کانت از سه تخیل (تولیدی، بازتولیدی و خلاق) در آثار و اندیشه خویش سخن به میان آورده است که هریک دارای تعریفی مشخص و کارکردی متمایز است. با این حال می توان وجه اشتراک هر سه تخیل را در قابلیت ترکیب به معنای کلی آن دانست. بر اساس روش تحلیل استعلایی یا فرارونده در قالب سه تحلیل نشان داده شد که میان تخیل و اخلاق، شروط لازمی وجود دارد. بر اساس تحلیل اول، شرط لازم عمل اخلاقی اراده خیر است و شرط لازم تحقق اراده خیر، تخیل خلاق است. در تحلیل دوم نتیجه شد که شرط لازم برای تحقق امر مطلق، قدرت تصویر سازی خیال است و در بیانی دیگر نتیجه گرفته شد که شرط لازم تحقق امر مطلق، قوه تخیل است. در تحلیل سوم چنان نتیجه شد که شرط لازم امکان امر مطلق استفاده از تخیل به وسیله آزمایش فکری است. بر اساس روش استنتاجی و در قالب سه استنتاج جایگاه تخیل در تربیت اخلاقی نشان داده شد. در اولین استنتاج نتیجه گرفته شد که برای تعلیم و تربیت اخلاقی باید به پرورش تخیل پرداخت. در دومین استنتاج به حاصل آمد که برای همدلی یا هر نوع تربیت اخلاقی به معنی امر مطلق، باید به پرورش خیال ورزی پرداخت. در سومین استنتاج چنان نتیجه شد که برای پرورش تخیل به جهت تعلیم و تربیت اخلاقی (تخیل اخلاقی) باید از روش آزمایش فکری استفاده کرد.
۱۱۹۳.

فلسفه برای کودکان و توسعه حرفه ای معلمان (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش و پرروش آموزش فلسفه برای کودکان توسعه حرفه ای معلمان دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف : بررسی ادبیات پژوهش نشان داد که مطالعات بسیار اندکی با تمرکز بر توسعه معلم در رویکرد آموزش فلسفه برای کودکان گزارش شده است. بنابراین با توجه به شکاف تحقیقاتی موجود در داخل کشور، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فلسفه برای کودکان در توسعه حرفه ای معلمان می باشد.. روش پژوهش : رویکرد این پژوهش استقرایی و از روش کیفی برای انجام آن استفاده شده اس ت. ن وع پ ژوهش میدانی و از روش مطالعه موردی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیات علمی و معلمانی بودند که در این حوزه سابقه پژوهش و تدریس داشتند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 12 نفر از اعضاء تحت مصاحبه قرار گرفتند. سپس داده های حاصل از آن ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج حاصل از یافته های پژوهشی نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان در خودشناسی، احترام به نظر دیگران، تأمل در تدریس خود، شناخت ظرفیت دانش آموزان ، دانش آموز محوری، انتقال راهبردهای تدریس آموخته شده در آموزش فلسفه برای کودکان به سایر دروس، توسعه تفکر، توسعه تسهیل گری، توسعه تحقیق مشارکتی، بهبود مهارت ارتباطی، توسعه فرهنگ، توسعه آموزش گفتگو، توسعه کار تیمی و به طور کلی در ارتقای پیشرفت حرفه ای معلمان نقش تاثیر گذاری دارد. نتیجه گیری : با توجه به مشارکت های فردی و اجتماعی روش آموزش فلسفه برای کودکان، واضح است که اجرای این رویکرد در تمامی مقاطع تحصیلی از دوره پیش دبستانی تا دانشگاه مفید خواهد بود.
۱۱۹۴.

سعد و نحس ایام و تبیین سینوی خواجه طوسی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاک جسم فلکی نفس سعد و نحس ایام خواجه طوسی ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
بحث اوضاع فلکی و موقعیت ستارگان و همچنین نحوه قرار گرفتن آن ها و متعاقباً سعدی و نحسی روزها مسأله ای است که از دیرباز توجه مردم را به خود جلب کرده است. بسیاری از مردمان بر این باورند ک اوضاع فلکی نقش تعیین کننده در اتفاقات زندگی آن ها دارد. این باور در بخش علمی مسأله، امری انکارناپذیر است مانند اعتقاد به تأثیر خسوف و کسوف در پدیدارهای طبیعی. اما بخش غیرعلمی آن عموماً به شکل خرافات در زندگی انسان ها نمود پیدا کرده است؛ این که اساساً اوضاع فلکی علاوه بر تأثیرات طبیعی بتواند تعیین کننده ی مفاهیم ارزشی از جمله سعد و نحس ایام باشد، دغدغه ای است که حتی فیلسوفان از آن فارغ نبوده اند؛ از جمله ی آن ها خواجه نصیرالدین طوسی است. سوال پایه تحقیق حاضر آن است که خواجه نصیر الدین طوسی چه تبیین فلسفی از سعد و نحس ایام مطرح میکند؟ دستاورد این پژوهش عبارتست از آنکه مسأله سعد و نحس ایام و انتساب آن ها به اوضاع فلکی از نگاه فیلسوفان به دور نمانده است و خواجه نصیر الدین طوسی بر اساس مبانی انسان شناختی و جهاشناختی تاثیر افلاک بر نفوس و سعد و نحس ایام را تحلیل و تبیین کرده است. او معتقد است فعل و انفعالات و حرکت افلاک و شکل و نظم بین ستارگان و اجسام فلکی ، با توجه به توان و قابلیتی که نفس انسانی برای تاثیر در جسم و تاثر از آن دارد، می تواند موجبات سعدی و نحسی ،در زندگی انسان و همچنین تأثیر در زمین و اجسام موجود در آن را فراهم سازد .
۱۱۹۵.

نقد دیدگاه نورمن ملکوم در مسئله ارتباط ایمان و تعقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایمان تعقل بازی زبانی نحوه حیات ملکوم وینچ نیلسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
مفهوم ایمان و تعقل و نحوه ارتباط آن دو از مباحث مناقشه آمیزی است که بشریت از دیرباز با آن روبرو بوده است. نورمن ملکوم، فیلسوف امریکایی و از نامدارترین شاگردان و شارحان ویتگنشتاین، در موضوع ایمان و تعقل و نحوه ارتباط بین آن دو با اتکا به افکار ویتگنشتاین متأخر، همچون بازی زبانی، نحوه حیات و... بیان و تقریری منحصربه خود دارد. ملکوم قصد دارد با ارائه شباهت هایی میان فهم فلسفی و خصایص تفکر دینی ویتگنشتاین ربطی وثیق بین ایمان و تعقل پیدا کند. ملکوم انواع تناسب و شباهت میان ایمان و تعقل را تحت عناوینی مانند پایان پذیری توضیح، حیرت دینی، رفع خطا و مرض، اعتقاد به تقدم عمل و بی دلیلی باور مورد بررسی و تبیین قرار داده که اینها او را به این واقعیت رهنمون می سازد که سرچشمه ایمان و استدلال ورزی یک چیز است و به عبارت دیگر این دو در بنیادی بی بنیاد به هم مرتبط می شوند. در این مقاله سعی شده است تا در مسیر حصول و دستیابی به فهم صحیح و درست اندیشه های ملکوم در باب نحوه ارتباط بین ایمان و تعقل، ضمن استناد به آثار وی، با روش توصیفی-تحلیلی و به صورت نظام مند، نظرات و نقدهای منتقدان ملکوم همچون پیتر وینچ وکای نیلسن به صورت دقیق ارائه شود.
۱۱۹۶.

حقیقت و ضرورت وحی از منظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ملاصدرا وحی تجربه دینی عقل نظری عقل عملی پیامبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۴
وحی از ارکان نبوت و تنها راه معصوم در انتقال دین به بشریت است. اما گروهی در پی نفی این موضوعِ درون دینی یا تنزل آن به تجربه ای درونی و الهام عام بوده اند. سخنان ملاصدرا این نکته را اثبات می کند که بشر به تنهایی، از رشد عقل نظری و عملی و اجرای عدالت فردی و اجتماعی و مدیریت در بُعد معنوی و حیات دنیوی عاجز است؛ از این رو باید خدای متعال دستگیری داشته باشد تا بتواند در علوم و معارف و حقایق و مدیریتِ تعلّق، به نتیجه برسد و این با وحی میسر است. علاوه بر این، تبیین حقیقت وحی از نظر ملاصدرا نشان می دهد که وحی و جبرئیل به حقیقتی عقلی منحصر نیست که نتواند تنزل یابد، بلکه جبرئیل با حفظ مرتبه عقلی اش تنزل مثالی پیدا می کند و حضرت رسول نیز با چشم و گوش ظاهری فرشته وحی را می بیند و وحی را می شنود. این تبیین از وحی راهگشای فهم بسیاری از آیات و روایات است.
۱۱۹۷.

ملاحظات معرفت شناختی استدلال های علم حضوری نفس از منظر سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری نفس ادراک سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۸۹
علم حضوری نفس به خود از نظر سهروردی، مبنای شناخت شناسی وی و اساس معرفت شناسی اکثر متفکران بعد از وی را تشکیل می دهد. سهروردی با دلایلی علم حضوری نفس به ذات، علم حضوری نفس به افعال و انفعالات ذات و علم حضوری نفس به قوای ذات را اثبات می کند و می کوشد نفس را به عنوان فاعل شناسایی معرفی نماید که برای ادراک ذات و قوای ذات نه تنها به واسطه ای نیاز ندارد، بلکه نمی تواند نیاز داشته باشد. به نظر سهروردی علم حصولی هم به عنوان امر عارض بر نفس وقتی توجیه مستدلی پیدا می کند که پیش از آن علم نفس به ذات خود پذیرفته شده باشد؛ زیرا مادام که یک ذات خود را نیابد اوصاف و عوارض خود را نمی تواند بیابد و بر این مبنا گستره ای قابل توجه برای علم حضوری قائل است. این مقاله به ارائه استدلال های سهروردی بر علم حضوری نفس، پرداخته و ارزشمندی و کارآیی آنها را بررسی نموده و نقدهای وارد بر آنها را پاسخ می دهد. در نهایت این مقاله نشان می دهد که این استدلال ها گرچه تکیه بر اصول منطقی دارند، ولی از لحاظ ارزشمندی و همچنین گستره ادراکات و مدرکات در یک سطح نیستند و برای پذیرش استدلال ها، هم توجه به مبانی خاص سهروردی به عنوان پیش فرض نیاز است و هم قابلیت و توانایی نفس درباره ادراکات متفاوت باید مورد عنایت قرار گیرد.
۱۱۹۸.

تأملی در نقش عقل فعال در حصول تصورات و تصدیقات باطل در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل فعال حصول تصورات و تصدیقات باطل عالم عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۷
صدرالمتألهین معتقد است تصورات و تصدیقات با اتصال به عقل فعال و افاضه او حاصل می شوند و روشن است که برخی تصورات و تصدیقات انسان باطل و کاذب اند. اکنون پرسش این است که اینها چگونه و با چه سازوکاری حاصل می شوند؟ اگر با اتصال و افاضه عقل فعال باشد، ماهیت عقل فعال چگونه با چنین کارکردی سازگار است؟ آیا در حقیقت عقلی او باطل وجود دارد؟ در این پژوهش این نتیجه حاصل می شود که اباطیل و اکاذیب نیز مانند حق و صدق، معلول اتصال و رابطه با عقل فعال اند، اما صرفاً از حیث وجودشان ارتباط دارند و حیث معرفتی آنها که متکفل صدق و کذب و حق و باطلشان است، با آمادگی انسان و تجربیات او تأمین می شود. لذا اهمیت توجه به روش درست مورد تأکید قرار می گیرد و شناخت بهتری از عقل فعال به دست می آید.
۱۱۹۹.

مکان در فیزیک و متافیزیک ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان فیزیک ارسطو متافیزیک ابن سینا خلأ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۴
از دیرباز هریک از نظام های فلسفی براساس مبانی خویش به شرح و بسط مسئله مکان پرداخته اند. در حکمت مشاء نیز پرداختن به این موضوع در غرب با ارسطو آغاز می گردد و در شرق نیز توسط سایر حکمای مشائی ازجمله ابن سینا دنبال می شود. مقاله پیش رو با رویکرد تحلیلی تطبیقی به مقایسه آموزه های این دو فیلسوف بزرگ در ارتباط با مسئله مکان می پردازد و آن را در دو ساحت فیزیک و متافیزیک مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین تحلیل حقیقت مکان، هستی شناسی آن، ادله اثبات و انکار آن، نسبی یا مطلق بودن مکان و اینکه مکان امری فیزیکی است یا متافیزیکی به همراه نظریات مختلفی که درباره مکان مطرح شده و همچنین مسئله خلأ، ازجمله مباحثی هستند که در این مقاله به آنها پرداخته می شود.
۱۲۰۰.

تحلیلی بر دیالوگ اندیشه هایدگر والهیات مسیحی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: هایدگر الاهیات تخریب هستی شناسی متافیزیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۴
این مقاله در صدد پاسخ گویی به پرسشی تعیین کننده درباره اندیشه هایدگر یعنی نسبت اندیشه فلسفی او با دیدگاه های الهیاتی است. اندیشه هایدگر محل تنازعات بسیاری از متکلمان مسیحی است. از یک سو ترمینولوژی و دستگاه مفهومی فلسفه هایدگر پیوند نزدیکی با الهیات دارد و از سوی دیگر، وی درگیر یک نقد بنیان افکن از متافیزیک غربی و پیامد آن، الهیات مسیحی است. به همین دلیل نمی توان به سادگی از اندیشه وی یک کلام مسیحی یا هر دین دیگری را انتظار داشت. او در نهایت می تواند با نوعی الهیات همراهی کند، به شرطی که این الهیات، تخریب متافیزیک یا انتوتئولوژی را پشت سر خود داشته باشد. چنین الهیاتی در حال حاضر موجود نیست و می توان گفت خدا و دین هایدگر در آینده به سر می برد، نه گذشته. نکته ای که مقاله پیش رو می کوشد گوشزد کند این است که شاید تمرکز بر زندگی نامه هایدگر یا برخی جستارها در اندیشه وی در باب الهیات، سرنخ هایی برای بررسی نسبت فلسفه هایدگر و مضامین دینی با الهیات به دست دهد، لیکن اندیشیدن به دین یا الهیات آینده از طریق تفکر هایدگری نیازمند تأمل و پژوهش های عمیق تر در متون وی است و چه بسا تمرکز بر زندگی نامه هایدگر و اصرار بر اصطلاحات نام آشنای الهیاتی در برخی از آثار وی، راهزن فهم درست غایت فکری او شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان