آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷

چکیده

اختیار ازجمله مسائل پیچیده در الاهیات اخص است، مخصوصاً اختیار واجب تعالی که به ظاهر با ضروری دانستن تحقق فعل از او ناسازگار است؛ یعنی اگر او فاعل مختار است، نباید فعلش ضروی باشد و اگر فعلش ضروری است، نباید فاعل مختار باشد. ضرورت فعل، مستلزم موجَب بودن اوست، نه اختیار. هر یک از حکما درمورد ملاک اختیار، خواه در انسان و خواه در واجب تعالی، نظرات متشابه و متفاوتی ارائه داده اند. علامه طباطبایی یکی از این حکماست که در نوشته های خود ملاک های ظاهراً متفاوتی در این زمینه تعیین کرده است، اما بررسی و تحلیل این ملاک ها به این نتیجه می انجامد که همه آن ها بیان های متفاوتی از یک ملاک اند: مقید نبودن فاعل به هیچ یک از دو طرف فعل و ترک، یا تساوی فاعل نسبت به فعل و ترک که در اصطلاح آن را امکان بالقیاس می گویند.

The Criterion of Free-will from AllamehTabataba’i’s Viewpoint

Free-will is one of the complex issues in metaphysics in its particular sense, especially the free-will of the most high Necessary existent, which is seemingly incompatible with the considering realization of the act from Him as necessity; That is, if He is a free agent, His act must not be necessary, and if His act is necessary, then He must not be a free agent. The necessity of the act entails being a free agent, not being a free-willed agent. Islamic Philosophers have presented similar and different views about the criterion of freewill, whether the free-will is in humans or in the most high Necessary existent. Allameh Tabataba’i is one of these philosophers, who has specified apparently different criteria in this field in his works, but the study and analysis of these criteria lead to the conclusion that all of them are different expressions of the same criterion: the agent is bound neither to action nor inaction, or the agent’s equal freedom in choosing action and inaction, which is called comparative contingency.

تبلیغات