آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

در این مقاله، سیر پدیدارشناختیِ هایدگر درباره رأی کانت درباب «وجود» مورد مداقه قرار می گیرد. هایدگر معتقد است Realität و Dasein در کانت، ریشه در تمایز مشهور ماهیت و وجود (reality and existence) در سنّت فلسفی دارد؛ اما کانت براساس مبنای فلسفی خود و برخلاف خاستگاهشان درنهایت این دو را به عنوان مقولات قوه شناخت بازتعریف می کند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، فروکاست «وجود» به مقوله در کانت به تفسیر هایدگر دنبال خواهد شد. وجود از مقولات جهت (modality) است. ضمن بررسی این دسته از مقولات در ادامه اهمیت perception به عنوان سازونهاد دریافتِ کثرات شهودِ مکانی و زمانی (ماده معرفت) روشن می شود. بدین ترتیب، در نظرگاه کانت، منِ ادراک نفسانی به همراه مقولاتش تألیف بخش این کثرات شهود است که حاصل آن وضع (position) شیء خواهد بود. برای کانت مقولات محمولات هستی شناسانه ای هستند که در نسبت با مُتعلَق قرار می گیرند و با وحدت بخشی به داده های اولیه موجب پدیدارشدن هستندگان می شوند. درنهایت، این نتیجه حاصل می شود که وجود برای کانت ابژ گی یا برابرایستایی است. به عبارت دیگر، هر آن چیزی که اکنون پیش روی ما است، به عنوان حاصل وحدت کثرات، یعنی به عنوان نتیجه تألیف سوژه ثابت می شود و موجب می شود که شیء یا به معنای عام آن یعنی ابژه در مقابل ما بایستد و این همان معنای وضع ابژه توسط سوژه است.

Heidegger's Interpretation of Kant's Thesis about "Being" as "Position"

In this article, Heidegger's phenomenological course on Kant's Thesis about This article has investigated Heidegger’s phenomenological quest of Kant’s thesis about “being.” Heidegger holds that Realität and Dasein in the philosophy of Kant find their roots in the well-known distinction of reality and existence in this philosophical tradition, but based on his philosophical definition and in opposition to their origin, Kant ultimately redefines the two as categories of the faculty of cognition. In this article, therefore, we survey the reduction of “being” to a category in the philosophy of Kant on the basis of Heidegger’s interpretation. Being is one of the categories of modality. By examining this set of categories, the importance of perception, as a institution of receiving the multiplicity of spatial and temporal intuitions (the material of knowledge), will be articulated. Thus, from Kant’s view, the apperception, along with its categories, synthesize these pluralities, of which the result is the position of the thing. For Kant, categories are ontological predicates that are related to the given and result in the appearance of beings by giving unity to the primary datum. Finally, it is concluded that for Kant, being is objectness (Gegenstandigkeit). In other words, everything that is currently in front of us is proved as a result of the unity of the Multiplicity of intuition, i.e., as the result of the synthesis of the Subject, and causes the thing or in its general sense: the object‒ to stand against of us. This is the meaning of the "position" of the object by the Subject.

تبلیغات