فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۱۹۴۱.

بررسی دیدگاه زینر در یکسان انگاری «مایا» در اوپانیشاد شوتاشوتره و «خدعه» در معراج نامه بایزید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مایا ودانته بایزید بسطامی زینر مکر الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۷۸
زینر با این پندار که فنا یا وحدت وجود در عرفان اسلامی، مربوط به ورود آموزه های مکتب فلسفی ودانته، به جهان اسلام است، بیانات بایزید را محمل مناسبی برای تأیید دیدگاه های خویش یافته و سعی بسیار در ایجاد مطابقت میان برخی گفته های وی با عبارات اوپانیشادها نموده است. در معراج نامه کوتاهی از بایزید که در کتاب اللمع ذکر شده، بایزید آنچه که در این سفر مشاهده نموده را خدعه نامیده است و همین امر زینر را واداشته تا «خدعه» را معادل «مایا» در اوپانیشاد شوتاشوتره معرفی کندو وی همچنین سعی کرده در جهت تقویت نظریه خود میان برخی دیگر از عناوینی که بایزید در معراج نامه خود ذکر کرده، معادل مناسبی در اوپانیشادها و گیتا بیابد. در این نگارش با اثبات اصالت اسلامی خدعه و استدلال بر عدم مطابقت معنایی این دو بطلان ادعای زینر آشکار می شود و نظریه او در خصوص تأثیر ودانته بر عرفان اسلامی به چالش کشیده می شود.
۱۹۴۲.

همه گیری های طاعون در مدیترانه شرقی و بازتاب آن در تاریخ نگاری و مباحث فکری مسلمانان در اوایل دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: طاعون ژوستی نین مدیترانه شرقی مسلمانان طاعون عَمواس خلافت اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۱۹۰
شیوع بیماریهای همه گیر و چگونگی رویارویی و شیوه مقابله با این بیماریها در شناخت روند تحولات تاریخ اجتماعی دارای اهمیت بسیاری است. جوامع اسلامی در سرزمینهای مدیترانه شرقی دارای اشتراکات زیادی از نظر جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی بوده اند. از همان آغاز ظهور اسلام و طی فتوحات مسلمانان و سپس در سراسر دوران حکومت امویان همواره یکی از دشواریهای جوامع اسلامی در مدیترانه شرقی شیوع نابهنگام طاعون و تلفات سنگین و پیامدهای گسترده ناشی از آن بود. یافته های پژوهش نشان میدهد که شیوع بیماری طاعون معروف به طاعون ژوستینین در اواخر دوره باستان در دو امپراتوری روم و ایران و انتقال آن به دوره اسلامی، مسلمانان را در سرزمینهای فتح شده با مسائل تازه ای مواجه ساخت و پیامدهای گسترده ای بر تحولات سده های نخستین اسلامی داشت. در پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی چگونگی شیوع ادامه دار بیماری طاعون در بخشی از تاریخ و جغرافیای جهان اسلام و بازتاب آن در تاریخنگاری و مباحث فکری و سیاسی مسلمانان مورد بررسی قرار گرفته است.
۱۹۴۳.

ناسازگاری هستی و زمان در نظریه حال باوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حال باوری زمان وجود جاودانگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۸۵
از جمله نظریاتی که در رابطه زمان و وجود مطرح است، نظریه حالباوری است. حالباوران معتقدند که اولاً تنها اشیائی که در زمان حال قرار دارند؛ موجودند و سایر اشیاء موجود نیستند. ثانیاً موجودیّت اشیاء مطلق و نامقیّد است. آنها نظریات رقیب مانند جاودانگی، امکانباوری و آیندهممنوع را در این رابطه به چالش میکشند. حالباوران برای واقعیت داشتن همه هویّات وجودی نظیر سقراط که در گذشته بوده و سال 3000 که در آینده خواهد بود، توجیه مناسبی ندارند. همچنین، وفق حالباوری نمیتوان از ارتباط برخی هویّات غیرزمانمند مانند «آبراهام لینکن بلندتر از ناپلئون بناپارت است.» و صدقسازهای آنها سخن گفت. از اینرو، در این نوشتار، به روش تحلیل فلسفی با تأکید بر رابطه زمان و وجود نخست؛ براهین حالباوران که شامل شهود، تجربه، پیشبینی، تیغِاکام و نسبیتگرایی است، استخراج شده با بازسازی براهین مخالفین نشان داده شده است که حالباوران با وجود مفهومسازی جدید از زمان مطلق و طرح حالباوری بدیل که قائل به نوعی زمانِ مطلق از نوع (B-theory) است و فروکاستن حالباوری قوی به نوع ضعیف آن، بهدلیل گذرابودنِ زمان، عدول از اصول اولیّه خود در باور به زمان از نوع (A-theory)  و قائل بودن به وجود هویّات غیرزمانمند از جمله کلیّات در حل مسئله تغییر در ارتباط با نسبتهای موقّت زمانی، ارجاع گزارهای و صدقسازها ناکام مانده اند.
۱۹۴۴.

اتوس و تحول معنایی آن در آرای هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتوس هایدگر لوگوس آشکارگری هراکلیتوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۲۵
واژه یونانی اتوس (ἦθος) نخست در آثار شعرا و هنرمندان قرنهای هشتم تا پنجم پ.م، بهمعنای «سرشت و عادت» و «ارائه محسوسِ کیفیاتِ شخصیتی و روحی» و سپس در آرای برخی از فلاسفه و بیش از همه در آرای هراکلیتوس، افلاطون و ارسطو با معانی متفاوت بهکاربرده شده است. هایدگر، با انتقاد از تلازم اتوس و انضباطِ اخلاقی افلاطون و ارسطو که بهزعم او، به سلب قدرت آشکارگری هستی و دور شدن انسان از جایگاهش در هستی و سکنیگزینی غیراصیل میگردد و با تأسی از هراکلیتوس، منش مبتنی بر تفکر اصیل انسان را در رابطه با فوزیس، بهمعنای کلیت هستندهها، اتوس مینامد. او برای تبیین اتوس خود، با عاریه گرفتن خصیصههایی از لوگوسِ هراکلیتوسی به تقویت لوگوس و اتوس ارسطویی پرداخته و نشان میدهد انسان بهعنوان «شبان هستی» باید شیوه سکنیگزیدنی را انتخاب نماید که در لوگوس کیهانی به آن ارجحیت دادهشده است؛ زیرا لوگوس، بر اساس اتوس اصیل خود را بر انسان آشکار میسازد و در صورت فقدانِ بروز اتوس مناسب، هستی از انسان روی برمیگرداند و انسان بیخانمان میشود. بهزعم هایدگر، چون اتوس او از خصلت آشکارگری و نه اخلاقی برخوردارست به یمن هستی متجلی شده و انسان را در جوار خدایان سکنی میدهد که البته تلقی او در این خصوص کاملاً قابلقبول نیست؛ زیرا هرچند که هایدگر نظام فلسفی خود را مبرا از هرگونه گرایشهای اخلاقی و مذهبی میداند ولی التزام دازاین برای دستیابی به ذات اصیل و نخستین، سکنیگزینی و همبودیاش با دیگر هستندهها و طبیعت بهعنوان یک کل را غایتی متعهدانه و مسئولانه میتوان انگاشت.
۱۹۴۵.

امکان معرفت به حقیقت اشیاء از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا تعریف حواس عقل فعال معرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۹
: یکی از مسائل بسیار اساسی در فلسفه ابن سینا امکان شناخت حقیقت موجودات ازطریقِ تعریف ماهوی به حدّ تام است. تعریف در نظام حکمت سینوی مبتنی بر پذیرش ذاتیات و انطباق معلوم بالذات با معلوم بالعرض است و مسئله انطباق نیز از فروعات علم حصولی است. ابن سینا در برخی عبارت های خود وقوف به حقایق اشیا را خارج از قدرت بشر دانسته و تعریف به حد را متعسّر و بلکه متعذّر می داند. مسئله ای که اینجا مطرح می شود این است امتناع معرفت حقیقی به اشیا با الزام بر ذکر ذاتیات در تعریف ناسازگار است. زیرا ذکر ذاتیات در تعریف مبتنی بر وقوف بر آن هاست. چرایی این ناسازگاری در دیدگاه شیخ و یافتن پاسخ آن کاری است که این مقاله به آن پرداخته است. برآیند تحلیلی این مقاله این است که ابن سینا اساساً از دوگونه مواجهه انسان با حقیقت اشیا برای کسب معرفت سخن می گوید و، بنابراین، تناقضی میان دو دیدگاه شیخ وجود ندارد. نخست مواجهه انسانی است که در عادت به ادراک حسیّات گرفتار است و، بنابراین، محروم از دریافت حقیقت اشیاست و جز به برخی لوازم حقیقت شیء دست نخواهد یافت. ابن سینا چنین معرفتی را البته مطابقت مِن وَجهٍ می داند. دریافت حقیقت برای چنین شخصی البته معتذر و متعسر است. درمقابل، انسانی است که با عبور از تعلّقات حسی قابلیت دریافت حقایق اشیا را به دست می آورد. ابن سینا این معرفت را مطابقت کامل می داند.
۱۹۴۶.

واقع گراییِ ساختاریِ وجودی و نقد وَن فراسِن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقع گرایی ساختاری وجودی ساختار رابطه ای شیء فردی هویّت انضمامی عام گرایی جبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
در جستار پیش رو، نخست طرحی کلی فراهم می آوریم از جدال میان واقع گرایی و ناواقع گرایی در فلسفه علم. در همین بستر، به معرفی واقع گرایی ساختاری به روایت جان وُرال (John Worrall)، به مثابه دیدگاهی بینابینی در این جدال، می پردازیم. بیان ساده دیدگاه ورال چنین است: شناخت علمی ما تنها ناظر به ساختار جهان است. اما جیمز لیدیمن (James Ladyman) از این فراتر رفته و از دیدگاهی به نام واقع گراییِ ساختاریِ وجودی دفاع می کند و بر آن می شود که اساساً جهان، یعنی همان موضوع شناخت علمی ما، چیزی جز ساختار نیست. پس از مقدمه، در سه بخش (2، 3، و 4)، به ترتیب به معرفی دقیق تر واقع گراییِ ساختاریِ وجودی، مرور و بازسازیِ برخی انگیزه ها و استدلال ها به سود آن، و نیز تفکیک روایت های مهم آن می پردازیم. فیلسوفِ مشهورِ علم، باس وَن فراسِن (Bas van Fraassen)، پس از فراهم آوردنِ خوانش و صورت بندی خود از واقع گراییِ ساختاریِ وجودی، ادعا می کند که این دیدگاه در باطن ناسازگار است. ما در دو بخشِ پسین (5 و 6)، با بازخوانی نقد ون فراسن، این ادعا را به چالش خواهیم کشید. نه تنها استدلالِ انتقادیِ وی خدشه بردار به نظر می رسد، بلکه خواهیم دید که خوانش ساده ون فراسن از واقع گرایی ساختاری وجودی شاید بتواند هوادارانِ این دیدگاه را که بارها به ابهام و کلی گویی متهم شده اند به کار آید. هرچند به یک کاستی جدی در صورت بندی ون فراسن برخواهیم خورد، اما در آخرین بخش (7)، پیش از پایان سخن، اجمالاً نشان می دهیم که شاید فیلسوف دیگری -شَمیک داسگوپتا (Shamik Dasgupta)- خوانش کمابیش مشابهی را به سرانجام رسانده باشد.
۱۹۴۷.

پرسش از سوژه و سوبژکتیویته پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، با تأکید بر مفهوم «پوئبلو» نزد ارتگا یی گاست(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پدیدارشناسی اِگزیستانسیالیسم سوبژکتیویته ارتگا یی گاست پوئبلو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۱
پرسش از سرشت سوژه ی پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، در نگاه نخست، غالبا دازاین خویشمند هایدگر یا وجود لنفسه (انسان مسؤول) سارتر را به خاطر می آورد. اما با توجه به مبانی هستی شناسانه، انسان شناسانه و شناختیِ منظر پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، شاید بتوان هر تعیّنِ مبتنی بر اصالت و خویشمندی- همچون دو پیشنهاد مذکور- را ناکافی و یا حتی بالکل تناقض آمیز انگاشت. اگر نقد لویناسیِ سوبژکتیویته در معنای بالا و تأکید او بر وجوه نااصیل خودبودگی دازاین صادق باشد، به نظر می رسد برای رسیدن به این سوژه و سوبژکتیویته ی ویژه باید مسیری متفاوت (یا متعارض) را پیش گرفت. نوشته ی حاضر برای ارائه ی دورنمایی از این سوژه ی پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی -آن چه در یک بررسی تاریخی، از این منظر، فاعل تاریخ شناخته شده و، در نتیجه، باید موضوع پژوهش تاریخی باشد- بر آراء خوسه ارتگا ئی گاست تمرکز خواهد کرد. اولویت «بودن» بر «داشتن» نزد مارسل، تمایز هایدگری میان «تودست بودگی» و «پیش دست بودگی»، بصیرت هوسرل مبنی بر تام پذیری همواره ناتمام ادراک اشیاء و تجربه ی «چارگانه «ی هایدگری، از جمله مهمترین بصیرت های پدیدارشناسان و اگزیستانسیالیست های راهبری است که راه را برای ارائه ی راه حلی متفاوت هموار می کنند و همگی نوید ظهور یک اگزیستانسیالیسم قومی را می دهند. نتیجه و سرجمع این بصیرت های سازنده را می توان در تعریف خاص ارتگا از «وضعیت» و همچنین «افق امکانات»، و در نهایت، مفهوم «پوئبلو» نزد او یافت. «پوئبلو»- از اصطلاحات پرتکرار در دستگاه فکری ارتگا- از طریق تفسیری ویژه می تواند آن سوژه و سوبژکتیویته ی غیرفردی و، در عین حال، غیرجهانیِ وفادار به مبانی فلسفه های پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی باشد.
۱۹۴۸.

مقایسه تسلّی بخشی های ابن سینا و کانت در مواجهه با فقر مالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تسلی بخشی فلسفه ابن سینا کانت فقر مالی لذت های حسی لذت های فراحسی کسب ثروت عنصر کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
فقر مالی از دیرباز، مادر بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی جوامع انسانی شمرده شده است و متفکّران بزرگی این معضل را در آثار خویش مورد بحث قرار داده اند. در آثار فیلسوفانی همچون ابن سینا و کانت، که به حکمت عملی توجّه خاصّی داشتند، درباره «فقر مالی» مطالبی مطرح است. پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی، در تبیین و مقایسه نظرات و توصیه های این دو فیلسوف در مواجهه با این معضل می کوشد. «تسلّی» در عرف، به معنای آرام کردن شخص اندوهگین یا مصیبت زده است امّا معنای اصطلاحی تسلّی در فلسفه و علوم اجتماعی، قدری موسّع از معنای عرفی آن است و عبارت از آرامش بخشیدن به شخص از طریق نوع نگاه او به مشکلات و ارائه راهکار برای رفع معضلات است. ابن سینا برای تسلّی بخشی به فقیران، آثار سوء فقر مالی را واکاوی می کند. به باور شیخ، «محرومیت از لذّت های حسّی» لازمه مهم فقر مالی است. او راه کنار آمدن با فقر را در گرو عبور از امور حسّی و شناخت لذّت های فراحسّی می داند، زیرا نه تنها کسب آن لذّت ها بدون تمکّن مالی امکان پذیر است، بلکه قوّت و دوام لذّت های فراحسّی بسی فراتر از لذّت های حسّی است. امّا کانت ضمن اذعان به مشکلات عدیده فقر مالی، شرایط تحمّل فقر را برای انسان ها نمی پذیرد و برای کنار آمدن با فقر مالی و تحمّل آثار سوء آن، راهکار و درمانی، جز کسب ثروت نمی شناسد؛ از این رو فیلسوف آلمانی بر عنصر کار و تلاش برای کسب ثروت تأکید فراوانی دارد. به نظر کانت، انسان با تمکّن مالی می تواند از هنر و تخصّص دیگران بهره مند شود.
۱۹۴۹.

انگیزش درست و نادرست: استدلالی علیه نظریه هیومیِ انگیزش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگیزش لنفسه و لغیره انگیزش خودگرایانه و دگرگرایانه اعمال خالصانه دلایل به سود انگیزش درست برنارد ویلیامز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
نظریه هیومی انگیزش، حالات شناختی نظیر باور را فاقد قوت انگیزشی می داند و تأکید می کند برای اینکه فاعل برای انجام فعلی برانگیخته شود، لازم است نه تنها یک میل پیشین مثلاً به Φ داشته باشد بلکه این باور را هم داشته باشد که با انجام عمل Ψ، میل پیشین به Φ برآورده خواهد شد. این نظریه، تقریرهای مختلفی ممکن است داشته باشد، اما در این مقاله ما تقریری از برنارد ویلیامز را مد نظر قرار می دهیم که برآورده کردن یا ارضای میل پیشین، تنها مبنای انگیزشی برای انتخاب عمل قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر این است که نشان دهد این تقریر از نظریه هیومی، هرچند نظریه استانداردی برای تبیین اعمال قصدی به شمار می رود، برای تمایز گذاشتن میان انگیزش های درست و نادرست، با دشواری های قابل توجهی مواجه است. برای رسیدن به این مقصود، پس از ارائه مقدماتی ناظر به دیدگاه هیومیِ ویلیامز، به ترتیب از تمایز میان انگیزش لنفسه و لغیره، تمایز میان انگیزش خودگرایانه و دگرگرایانه، داوری افراد بر اساس انگیزش ها و آزمایشی فکری سخن به میان خواهد آمد. به نظر می رسد یک نظریه انگیزشی خوب در مقام نظریه ای فرااخلاقی، طبق فهم و شهود عموم آدمیان باید بتواند این نوع از تمایزها را در خود جای دهد، در حالی که مدلِ ویلیامزیِ نظریه هیومی انگیزش، فاقد این ویژگی است.
۱۹۵۰.

بررسی و نقد دیدگاه آلوین پلانتینگا در مورد ماهیت، ذات الهی و امکان شناخت آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذات ماهیت امکان شناخت بساطت عدم تناهی پلانتینگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۶۶
پژوهش پیش رو با هدف پاسخگویی به پرسش های اصلی «آیا امکان شناخت ذات الهی از منظر آلوین پلانتینگا ممکن است؟ نظر او در این خصوص چه ضعف ها و قوت هایی دارد؟» ترتیب یافت. یافته های این پژوهش عبارت اند از: در شبکه واژگانی پلانتینگا ذات و ماهیت به یک معنا به کار رفته اند؛ از منظر پلانتینگا خدا دارای حاکمیت مطلق بر عالَم است. پلانتینگا بر این حاکمیت آثاری را مترتب می داند: بساطت ذات، عینیت ذات و لوازم ذات (که البته با تردیدهایی از منظر پلانتینگا همراه است) و عدم تناهی ذات. پس از این پلانتینگا لزوم ذات یا ماهیت را برای وجود خدا اثبات کرده و ذات را عین وجود می داند. نقدهای عدم صراحت در بیان رابطه ذات و لوازم ذات و عدم تصریح در مواضع بر بیانات او وارد است. درنهایت پلانتینگا باور به ناممکن بودن شناخت ذات را رد کرده، می پذیرد که انسان امکان شناخت ذات الهی را دارد؛ البته نقدهایی مانند فروکاستن خداشناسی به مسائل مفهومی و پیش فرض قرار دادن صحت متون مقدس، بر استدلال های او وارد است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و با استفاده از ابزار کتابخانه به جمع آوری داده ها و تحلیل و نقد آنها پرداخته است.
۱۹۵۱.

بررسی تطبیقی کیفیت علم پیشین الهی و نحوه وقوع تجدّد در آن از دیدگاه ملاصدرا، ابوالحسن شعرانی و سید محمد کاظم عصار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه علم پیشین الهی ملاصدرا شعرانی سید محمد کاظم عصار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۹۹
کیفیت علم پیشین خداوند و چگونگی وقوع تغییر و تبدیل در آن از دیدگاه ملاصدرا، شعرانی و عصار موضوع نوشتار حاضر است. در این پژوهش که به روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی نگاشته شده است، ابتدا دیدگاه ملاصدرا درباره کیفیت علم خداوند به مخلوقات، پیش از خلقت آنها و انتقادات وارد شده بر دیدگاه او، پس از آن رویکرد ابوالحسن شعرانی و کاستی های دیدگاه او و سپس دیدگاه سید محمدکاظم عصار در این باره بررسی و تحلیل شده است. آنچه پژوهش پیش رو به آن رسیده، این است که هرچند ملاصدرا درباره کیفیت علم پیشین الهی، دیدگاه بدیعی ارائه داده است؛ اما دیدگاه وی دچار کاستی هایی می باشد. شعرانی نیز هرچند درصدد جبران این کاستی ها بوده، اما نتوانسته آن ها را جبران کند و خود، دچار کاستی های دیگر شده است؛ اما سید محمد کاظم عصار توانسته با رویکرد عرفانی خود، کیفیت علم پیشین الهی و چگونگی وقوع تغییر و تبدیل در آن را بدون دچار شدن به کاستی های مذکور تحلیل نماید..
۱۹۵۲.

بررسی اِسناد نظریه تکامل برزخی به ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفوس غیرکامل تکامل برزخی معاد بقای نفوس غیرکامل جسم فلکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۱۲۸
تکامل نفوس پس از مفارقت از بدن یکی از مهم ترین مسائل فلسفی است که در چند دهه اخیر در پرتوی آموزه های دینی مطرح شده است. برخی از محققان و پژوهشگران بر این باورند که در آثار حکما، از جمله ابن سینا، اشارات فراوانی مبنی بر پذیرش تحقق تکامل برزخی و اخروی یافت می شود. ابن سینا در چهار اثر فلسفی خود از تعابیری استفاده می کند که به باور محققان مذکور نمایانگر وقوع حرکت و استکمال در نفوس غیرکامل پس از مفارقت از بدن است. به عقیده ایشان، با التفات به گفتار شیخ، این استکمال قابل تعمیم به تمام نفوس است. پژوهش حاضر، که به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد انتقادی نگاشته شده است، می کوشد نشان دهد برداشت مذکور حاصل تفسیر متن شیخ در ساحت پیشفرض های این محققان بودهاست، نه در چارچوب اندیشه ابن سینا. او نه اصل تحقّق تکامل نفس مجرد را اثبات می کند و نه امکان آن را، بلکه تنها خواهان اثبات بقا و معاد نفوس غیرکامل است. از این رو عبارات موهم معنای استکمال نفس پس از جدایی از بدن عنصری را باید متناسب با نظام و مبانی کلی فلسفه وی و ناظر به مسئله اصلی او تفسیر و تبیین کرد.
۱۹۵۳.

واکاوی رابطه فهم با استعاره، روایت و کنش در اندیشه ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریکور فهم استعاره روایت کنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
در مواجهه با متون ادبی، آثار هنری،  فیلم ها و ... که سرشار از نسبت های میان استعاره ، روایت و کنش هستند، ممکن است همواره این پرسش مهم مطرح شود که نسبت آن ها با یکدیگر و نیز نسبت آن ها با فهم ما چگونه است؟ در پژوهش حاضر برای پاسخ به این مسئله، اندیشه ریکور را بررسی می کنیم. نظریه ما این است که فهم در تفکر ریکور، از ویژگی استعاری، روایی و کنش مندی برخوردار است. ویژگی استعاری فهم در تفکر ریکور را بر اساس ساختار «به منزله» در فهم و درک شباهت ها در عین تفاوت ها نشان خواهیم داد. در تلقی ریکور روایت و طرح روایی نیز مانند استعاره، امور همگون را از میان امور ناهمگون و متکثر گرد می آورد و وحدتی نظام مند به آن می بخشد. به نظر وی، ابداع و خلاقیت روایی در ارتباط با ارجاع به واقعیت، می تواند منشأ کنش های فرد و نمودار نسبت فهم و کنش باشد. به این ترتیب، می توان گفت در اندیشه ریکور، استعاره، روایت و کنش از وجوه ذاتی فهم هستند و در فهم، به نحو مبنایی در ارتباط با یکدیگر قرار دارند. از آنجا که وی در حوزه هرمنوتیک، متن و فهمِ متن را به فراسوی نوشتار بسط می دهد، تحلیل این مطلب، ما را از اهمیت نوع مواجهه مان با انواع متون، در مفهوم گسترده آن آگاه خواهد کرد.
۱۹۵۴.

تأثیر میانگین بودن در زیبایی شناسی چهره نگاره های نقاشی: ارزیابی شناختی- تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی طبیعی زیبایی هنری میانگین بودن چهره نگاره ها ابرمحرک اغراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۲۱۱
زیبایی شناسی تکاملی در زمرۀ رویکردهای طبیعت گرایانه به زیبایی شناسی است که در آن عموماً تمایزی میان زیبایی طبیعی و زیبایی هنری قائل می شوند. از مباحث مطرح در زیبایی شناسی تکاملی، بررسی زیبایی شناسی چهره نگاره ها (نقاشی، عکاسی) است. در این پژوهش، زیبایی شناسی چهره نگاره ها (پرتره ها) با زیبایی شناسی چهرۀ طبیعی انسان ها مقایسه می شود و پژوهش حاضر در صدد خواهد بود تا جوانب اشتراک و افتراق معیارهای زیبایی شناختی در این دو حیطه را روشن کند. پژوهش گراهام و همکارانش دربارۀ زیبایی شناسی چهره نگاره های 1100 اثرِ نقاشی برتر جهانِ هنر نشان می دهد معیار های زیبایی چهره نگاره ها قدری با معیارهای زیبایی چهره های طبیعی مغایرت دارند. ابتدا از میان معیارهای زیبایی در چهره های طبیعی، میانگین بودن به اختصار مرور می شود. سپس با استناد به مقالۀ گراهام و همکارانش، وجوه انحراف از زیبایی طبیعی در چهره نگاره های نقاشی معرفی و بررسی می شوند. آنچه نویسندگان مقالۀ مذکور به آن اشاره نمی کنند، علل این انحراف است. درانتها، با توسل به داده های علوم شناختی و تکاملی، تبیینی برای این انحراف عرضه خواهد شد.
۱۹۵۵.

تحلیل نقد سارتر بر خوداستعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هوسرل سارتر خوداستعلایی حیث التفاتی اِگزیستانسیالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
هوسرل بر این باور است که «خود» یا «سوژه» محور هرگونه فعلِ آگاهی و به ویژه شناخت است. به باور وی در هر عمل آگاهی، از یک سو قطب «اگو» (خود) و در سمت مقابل آن، عین یا ابژه را می توان تشخیص داد. خود سوژۀ این همانی است که در همۀ اعمال فرآیند یکپارچۀ آگاهی عمل می کند؛ از این رو، مرکز یگانه ای است که هرگونه کنشِ آگاهی را صورت می دهد؛ یعنی مرکز همۀ تأثیر و تأثرها، ادراکات، لذت ها، رنج ها و هرگونه حالت موجود در آگاهی به حساب می آید؛ اما سارتر، به رغم تأثیرپذیری انکارناپذیر از هوسرل، به تقابل با برداشت وی از «خود» پرداخته است و خودی را که هوسرل با چنان شرایطی، استعلایی می پندارد، به نقد کشیده است. به نظر سارتر، خود صرفاً متشکل از حالات محض انتزاعی نیست که با سوژۀ استعلایی محض برابری کند، بلکه خود یا «من» بیرون از امر استعلایی صرف و در میان جهان واقع وجود دارد و به واسطۀ آزادی و حق انتخاب که نشان از جنبۀ اگزیستانسیال آن دارد، به تعالی می رسد. با وجود این، هم صدا با هوسرل، «حیث التفاتی» آگاهی را بنیان کنش های آگاهانۀ «خود» می داند. در این پژوهش تلاش می کنیم «خود استعلایی» مورد نظر هوسرل را تحلیل و انتقادات سارتر را بر آن بررسی کنیم.
۱۹۵۶.

فلسفه هگل از نگاهی دیگر (با عنوان جدید اُمنای ژیکتیویسم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوئالیسم ایده آلیسم مطلق هگل ذهن امنای ژیکتیویسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۰۱
هگل، شقاق یا دوگانگی را سرچشمه نیاز به فلسفه می دانست. او مکتب خود را با هدف غلبه بر این دوگانگی که چالش مهم نظام های فلسفی افلاطون، ارسطو، دکارت و کانت بود، بنیان گذاشت. غلبه بر این دوئالیسم، مستلزم انکار شیء فی نفسه کانتی به عنوان مانع بزرگ این آرمان بود و لذا هگل با نفی آن، هم صورت و هم ماده شناخت را به حوزه ذهن منتقل کرد و با لحاظ اینکه هر دو آفریده ذهن اند، لازم می آید که سراسر کائنات به اندیشه تأویل گردد و این یعنی ایده آلیسم مطلق. در این نوشتار این مکتب را به جای ایده آلیسم مطلق امنای ژیکتیویسم (ذهن- عین گرایی) نام گذاری کرده ایم؛ یعنی مکتبی که جهان و همه اشیاء آن را حاصل درهم تنیدگی ذهن و عین یا روح و جسم می داند. امنای ژیکتیویسم بودن این مکتب را می توان در تحلیل های خاص هگل در کاربرد ویژه از اصطلاح سوژه - ابژه و از مبحث درهم تنیدگی متناهی و نامتناهی و نگرش خاص او به روح مطلق به عنوان سوژه تن یافته جستجو کرد.
۱۹۵۷.

وجود ذهنی، حافظه و استدلال های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود ذهنی استدلال های پیچیده اثبات به کمک رایانه حافظه علم اجمالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵
برخی از اشکال هایی که اندیشمندان غربی به وجود ذهنی وارد کرده اند نزد فیلسوفان ما تقریباً ناشناخته است و پاسخ کاملی دریافت نکرده است. مثلاً یکی از مهم ترین و دشوارترین اشکال های اندیشمندان غربی در این زمینه اشکال چگونگی تصور امور پیچیده است؛ چراکه ظاهراً هیچ انسانی قادر نیست صورتی از امور پیچیده در ذهن خود تشکیل دهد. مشکلی که امور پیچیده در حالت کلی خود برای وجود ذهنی پدید می آورد اقسام گوناگونی دارد. گاهی باید یک امر پیچیده را به کمک حافظه به یادآوریم و در ذهن تصور نماییم. گاهی نیز باید استدلالی پیچیده و بسیار طولانی را نخست در ذهن خود تصور بکنیم تا سپس بدان یقین منطقی داشته باشیم. و گاهی نیز یک استدلال پیچیده آن قدر طولانی است که هیچ انسان عادی نمی تواند در کل عمر خود جزئیات استدلال را تصور نماید و از این رو صرفاً به یاری رایانه اثبات می شود. ما در این جستار همین سه قسم را – که به حافظه گره خورده اند - بررسی می کنیم و می کوشیم بیش تر بر پایه ی دیدگاه های اندیشمندان مسلمان آن ها را واکاوی نماییم. پس از نقد دیدگاه های بالفعل و بالقوه ی اندیشمندان مسلمان در پایان در مورد هر یک از این سه قسم دیدگاه برگزیده را پیش خواهیم نهاد. به مناسبت به اشکال هایی مقدّر نیز پاسخ خواهیم داد.
۱۹۵۸.

آیا تارسکی مفهوم عام نتیجه ی منطقی را فراچنگ می آورد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نتیجه ی منطقی مفهوم عام مدل سمانتیک نظریه برهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۱۸
پژوهش حاضر به این مسأله می پردازد که آیا تعریف تارسکی از مفهوم نتیجه ی منطقی در مقاله ی دوران سازش «درباره ی مفهوم نتیجه ی منطقی» (1936) چنان که مدعای این مقاله است مفهوم عام نتیجه ی منطقی را فراچنگ میآورد یا نه. برای آن-که دریافته شود رویکرد غالب به نتیجه ی منطقی در زمان تارسکی (مفهوم نظریه برهانی نتیجه) چه خللی داشت که او را به کوشش برای ارائه ی تعریف جدیدی از نتیجه منطقی سوق داد، نخست رویکرد نظریه برهانی به مفهوم نتیجه ی منطقی را معرفی و ناکارآمدی آن را از نظر تارسکی بررسی خواهیم کرد، سپس دو تفسیر از مفهوم نتیجه ی عامِ مد نظر او را بیان خواهیم نمود. تفسیر نخست از مفهوم عامِ نتیجه نزد تارسکی آن مفهومی است که همه ی انسان های معمولی و غیرمتخصص در فلسفه، منطق و ریاضیات در زبان روزمره بکار می برند؛ تفسیر دوم آن است که مراد تارسکی از مفهوم عام نتیجه آن مفهومی است که برای اهل فن یعنی منطق دان و ریاضی دانان «عمومیت» دارد و در روش اصل موضوعی بکار رفته است. ما از تفسیر دوم دفاع می کنیم و ضمن بررسی توصیفی- تحلیلیِ تعریف پیشنهادی او از این مفهوم و ارائه ی مثالی از آن در نهایت نتیجه می گیریم که کوشش تارسکی برای فراچنگ آوردن مفهوم عام نتیجه قرین موفقیت بوده است.
۱۹۵۹.

استراوسون و نظریه انشائی صدق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استراوسون آستین نظریه صدق اظهارات انشائی محمول صادق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
پیتر استراوسون، در مقاله «صدق»، به اقتفای رمزی، مسئله زائد بودن نظریه صدق را مطرح می کند. او اظهار کردن جملات حاوی محمول صادق را انجام کاری می داند و به تعبیر اصطلاحی خود، اِخباری نمی داند بلکه انشائی قلمداد می کند. اظهارات انشائی، صادق یا کاذب نیستند بلکه به بجا یا نابجا متصف می شوند و فعل یا عمل اند نه گزاره یا توصیف. بدین سان در این جستار، پس از ذکر نقدهای استراوسون به نظریه صدق و توضیح نظریه انشائی صدق او و تبیین اظهارات انشائی آستین، به نقدهای سه گانه ای که بر تلقی استراوسون وارد شده می پردازیم و سپس با بررسی رابطه معنای زبانی و نظریه انشائی صدق و تبیین نظام مند بودن معنا، این مسئله را به اثبات می رسانیم که نه تنها نظریه انشائی صدق استراوسون نادرست است بلکه تلقی کاربردهای انشائی از زبان هم می تواند ناتمام باشد. بدین معنا، فیلسوفان زبان متعارف هم در این مورد که جملات انشائی با جملات متعارف غیر انشائی متفاوت اند، اغراق و مبالغه می کردند. این فیلسوفان به اشتباه فرض می کردند جملات انشائی، بیان گر قضایای توصیفی و متعارفی نیستند که جملاتی با شروط مستقیم صدق، بیان گر آن قضایا هستند.
۱۹۶۰.

الهیات سلبی در حوزه هستی شناسی صفات الهی در اندیشه شیخ صدوق و سعدیا گائون یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات سلبی هستیشناسی صفات الهیات ایجابی شیخ صدوق سعدیا گائون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۱۸۹
نظریه «الهیات سلبی» بهمثابه نظریهای مهم و پرطرفدار در حوزه خداشناسی، در کنار دیدگاههایی نظیر «نظریه زبان نمادین»، «اشتراک لفظی»، «اشتراک معنوی» و «الهیات تمثیلی» مطرح است. این پژوهش تقریر، مقایسه و ارزیابی الهیات سلبی در حوزه هستیشناسی صفات الهی در اندیشه ابوجعفر محمدبن علیبن حسینبن موسیبن بابویه قمی مشهور به «شیخ صدوق» (۳۰۶ ۳۸۱ق) اندیشمند مشهور امامی وسعدیا بن یوسف گائون مشهور به «سعدیا بن یوسف فیومی» (883-943م)، الهیدان برجسته یهودی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به تحلیل عقلانی این دو دیدگاه پرداخت. به باور این دو شخصیت، نظریه زیادت صفات بر ذات الهی در سایه بساطت و ترکیبناپذیری ذات الهی صحیح نیست. سعدیا نظریه سلبیانگاری صفات ثبوتی را در خصوص صفات حیات مطرح نمود، در حالیکه شیخ صدوق این نظریه را با انگیزه توجیه نظریه عینیت صفات با ذات الهی مطرح نمود. براساس یافته های پژوهش پیش رو «غفلت از مؤلفههای نظریه عینیت»، «ناسازگاری درونی نظریه نیابت» و «لزوم ثبوت مقابل صفات کمالی» مهمترین آسیبهای این دو دیدگاه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان