متافیزیک

متافیزیک

متافیزیک سال سیزدهم بهار و تابستان 1400 شماره 31 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

هنر و زیبایی شناسی در پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زیبایی شناسی پدیدارشناختی رویکرد زیبایی شناختی تصویر آگاهی پدیدارشناسی هوسرل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۲۳
در این نوشتار تأملات هوسرل دربارۀ هنر و زیبایی شناسی ذیل چهار مبحث مطرح شده است. نخست، مقایسۀ رویکرد پدیدارشناختی و زیبایی شناختی است که تعلیق وجود عالم خارج و بی علاقگی وجودی در کانون آن قرار دارد. دوم، آرای هوسرل دربارۀ تصویر آگاهی است که در درک اثر هنری به عنوان اثر هنری نقش ایفا می کند و نیز تفاوت آن با سایر انواع آگاهی و ماهیت سه لایۀ آن یعنی حامل فیزیکی، ابژۀ تصویر و موضوع تصویر. سوم، تقسیم بندی انواع هنر به هنر رئالیستی، ایدئالیستی و فلسفی است. مبحث چهارم به قابلیت های نهفته در پدیدارشناسی هوسرل برای طرح یک نظریۀ پدیدارشناختیِ هنر اختصاص دارد. مفهوم عالم هنر و زیست جهان به عنوان یک پیش زمینه و بستر دراین باره نقش مهمی ایفا می کند. در این نوشتار سعی شده است باتوجه به مؤلفه های اساسی پدیدارشناسی نظیر مخالفت با تحویل گرایی، تحقیق بدون پیش فرض، مخالفت با روان شناسی گرایی و طبیعت گرایی، روش توصیفی و «بازگشت به خود اشیا»، به برخی از قابلیت های طرح یک زیبایی شناسی پدیدارشناختی براساس پدیدارشناسی هوسرل اشاره شود. این زیبایی شناسی پدیدارشناختی، بیش از هر چیزی بر روی آورندگی آگاهی زیبایی شناختی، نسبت های بین سوژه های عالم هنر، جست وجوی بنیاد هنر و اثر هنری در این روی آورندگی ها و نسبت ها تأکید می کند و می تواند به عنوان مبنا و چهارچوبی برای سامان دهی نظریه های متعارف زیبایی شناختی به کار آید.
۲.

بازنگرش گرایی در باب مسئولیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بازنگرش گرایی مسئولیت اخلاقی نظام مسئولیت عدالت کیفری مانوئل وارگاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۴
بازنگرش گرایی در باب مسئولیت اخلاقی می گوید میان فرضیۀ توصیفی در باب مسئولیت اخلاقی (آنگونه که می اندیشیم) و فرضیه تجویزی (آنگونه که باید بیاندیشیم) مغایرت وجود دارد. دیدگاهی بازنگرش گروانه به حساب می آید که معتقد باشد (1) فهم عامه از مسئولیت اخلاقی ناهمسازگرایانه است، (2) فهم ناهمسازگرایانه از مسئولیت اخلاقی درست نیست، و (3) باید در فهم عامه از مسئولیت اخلاقی بازنگری کرد. وارگاس مفهوم بازنگری شدۀ مسئولیت را "نظام مسئولیت" می نامد و معتقد است این مفهوم جدید همۀ کارکردهای مفهوم پیشین را دارد؛ به این معنا که قادر است توجیه تازه ای برای فعالیت های فردی و اجتماعی که بر مبنای مفهوم سنتی مسئولیت شکل داده ایم - مثل سرزنش کردن، ستایش کردن، مجازات کردن و ... – فراهم کند. اما به نظر می رسد از آنجا که الگوی توجیه در نظام مسئولیت آینده نگرانه است، قادر به توجیه عدالت کیفری نیست. ضمن آنکه وارگاس باید بتواند از مفهوم بازنگری شدۀ مسئولیت در برابر استدلال "مداخله های چهارگانه" دفاع کند. در این مقاله نشان داده ایم که دفاعیه او موفق نیست.
۳.

صورت بندی روابط حقوق و اخلاق در آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاق اجتماعی ادراکات اعتباری حیات اخلاقی حیات دینی ولایت الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، صور ارتباطی حقوق و اخلاق را ازمنظر علامه طباطبایی ترسیم می کند. این رابطه در سه صورت طرح می شود که این صورت ها با سه مسلک اخلاق در نگرش علامه طباطبایی تناظر می یابند. مطابق صورت نخست و در تناظر با اخلاق دنیویْ حقوق و اخلاق در ملازمت با یکدیگر به عنوان اعتبارات بعد از اجتماع شناخته می شوند و به طور مشترک، وظیفۀ تأمین سعادت دنیوی را بر عهده دارند. مطابق صورت دوم و در تناظر با اخلاق دینیْ حقوق و اخلاق معادل با رعایت واجبات احکام هستند؛ اما حوزۀ خاص اخلاق تقید بر مستحبات، همراه با تصفیۀ باطن از غبار سوء نیت هاست که درنتیجه اخلاق با وصف تمایل به استقلال تدریجی از حقوق شناخته می شود. مطابق صورت سوم و در تناظر با اخلاق الهی، حقوق محدود به قواعد زندگی این جهانی است که پس از عزیمت انسان به ساحت مجردات، بقا، استقلال و تفوق اخلاق نمایان می شود.
۴.

آلثیا، الهۀ شعر پارمنیدس بررسی تحلیل هایدگر از حقیقت در یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلثیا پارمنیدس حقیقت الهه هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۲۵۹
دغدغۀ هایدگر که پرسش از هستی است، در آثار متأخرش با شعر تعلیمی پارمنیدس، متفکر پیشاسقراطی گره خورده است و او با تفسیرکردن این شعر، تحلیل خود از حقیقت هستی را عرضه می کند. محتوای شعر پارمنیدس الهامات الهه ای است که ازنظر هایدگر الهۀ حقیقت یا آلثیاست. هایدگر برای نشان دادن اینکه منظور از آلثیا چیست، به تحلیل این واژه می پردازد. تبدیل شدن آلثیا به مطابقت یا صدق، ازنظر او انحراف از ذات این واژه است و او برای توضیح دادن آلثیا از تعابیری چون آشکارسازی، دربرگیرندگی و سرپناه دادن وگشودگی استفاده می کند. آلثیا برای او حقیقتِ هستی است. آلثیا، اصیل ترین نام هستی، چون زمینی است که چیزها بر آن پدیدار می شوند؛ درحالی که خود این زمین در پس چیزها پنهان می شود. در این پژوهش با شیوۀ تحلیلی توصیفی، روایت هایدگر از آلثیا به عنوان الهۀ شعر پارمنیدس معرفی شده است. این مسئله را می توان بیان ایجابی از معنای حقیقت نزد هایدگر دانست. هایدگر با بررسی پارمنیدس و مسئلۀ حقیقت و هستی نزد او تلاش می کند تا نقطۀ آغازی بیابد برای فهمیدن و پرسیدن از حقیقتِ هستی؛ ازاین رو، فهمیدن دیدگاه هایدگر دربارۀ شعر پارمنیدس، برای فهمیدن ذات تفکر او مهم است.
۵.

تأثیر میانگین بودن در زیبایی شناسی چهره نگاره های نقاشی: ارزیابی شناختی- تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی طبیعی زیبایی هنری میانگین بودن چهره نگاره ها ابرمحرک اغراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۲۳۵
زیبایی شناسی تکاملی در زمرۀ رویکردهای طبیعت گرایانه به زیبایی شناسی است که در آن عموماً تمایزی میان زیبایی طبیعی و زیبایی هنری قائل می شوند. از مباحث مطرح در زیبایی شناسی تکاملی، بررسی زیبایی شناسی چهره نگاره ها (نقاشی، عکاسی) است. در این پژوهش، زیبایی شناسی چهره نگاره ها (پرتره ها) با زیبایی شناسی چهرۀ طبیعی انسان ها مقایسه می شود و پژوهش حاضر در صدد خواهد بود تا جوانب اشتراک و افتراق معیارهای زیبایی شناختی در این دو حیطه را روشن کند. پژوهش گراهام و همکارانش دربارۀ زیبایی شناسی چهره نگاره های 1100 اثرِ نقاشی برتر جهانِ هنر نشان می دهد معیار های زیبایی چهره نگاره ها قدری با معیارهای زیبایی چهره های طبیعی مغایرت دارند. ابتدا از میان معیارهای زیبایی در چهره های طبیعی، میانگین بودن به اختصار مرور می شود. سپس با استناد به مقالۀ گراهام و همکارانش، وجوه انحراف از زیبایی طبیعی در چهره نگاره های نقاشی معرفی و بررسی می شوند. آنچه نویسندگان مقالۀ مذکور به آن اشاره نمی کنند، علل این انحراف است. درانتها، با توسل به داده های علوم شناختی و تکاملی، تبیینی برای این انحراف عرضه خواهد شد.
۶.

دفاعی از اصل گرایی اخلاقی راسی در تقابل با خاص گرایی جاناتان دنسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصلگرایی اخلاقی سر دیوید راس خاص گرایی اخلاقی جاناتان دنسی استدلال اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف پژوهش حاضر، دفاعی از اصل گرایی در استدلال اخلاقی است. براین اساس، کبرای استدلال را یک اصل اخلاقی تشکیل می دهد؛ اما همچنین موقعیت و وضعیتی که فعل در آن قرار دارد، می تواند مقدمۀ دیگر استدلال به شمار آید. در این پژوهش، ابتدا گزارشی از اصل گرایی راسی ارائه می شود، سپس نقدها و اعتراضات دنسی بر رویکرد راس دربارۀ اصل گرایی تبیین می شود. درادامه، ضمن نقد خاص گرایی دنسی، دوباره به اصل گرایی راسی پرداخته و از آن دفاع خواهد شد. نتیجۀ این مباحث این خواهد بود که در یک استدلال اخلاقی باید همۀ جوانب، اعم از اصل و موقعیت و وضعیت را در نظر گرفت و رویکردهای مطلق گرایی افراطی و اصل گرایی اخلاقی حداکثری موفق نیستند؛ زیرا دستِ کم نمی توانند مشکل تعارض اخلاقی را حل کنند.
۷.

آگامبن و ویرانسازی زیبایی شناسی در کتاب انسان بی محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگامبن انسان بی محتوا زیبایی‏شناسی استتیک ویرانسازی کار هنری پوئسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۹ تعداد دانلود : ۲۵۲
آگامبن در کتاب انسان بی محتوا به مسئلۀ هنر می پردازد؛ اما از نگاه او، مسئلۀ هنر درحقیقت نتیجه و حتی به نوعی بنیاد معضل نیهیلیسم معاصر است. او معتقد است که هنر با ورود به ساحت ذوق و زیبایی شناسی (استتیک)، دیگر آن کارکرد عمیق پیشینش را برای گشودن جهان بشری و فضای حقیقت از کف داده است. این مقاله، باتوجه به جایگاه اساسی اندیشه های کسانی چون هایدگر، بنیامین و بودلر در پروژۀ فکری آگامبن، بر آن است تا دیدگاه های آگامبن دربارۀ هنر و زیبایی شناسی را در این کتاب تحلیل و واگشایی کند و نشان دهد منظور آگامبن از «ویران سازی زیبایی شناسی» چیست و آن را چگونه به سرانجام می رساند. به نظر نویسنده، آگامبن در تداوم مسیر هایدگر در پی ویران سازی زیبایی شناسی برای بازیابی آرخه های پنهان شده و فراموش شده در زیر آوارهای سنّت است؛ بنابراین، با محورقراردادن مفهوم «پوئسیس» به مثابۀ خصلت ذاتی هنر، درتقابل با پرکسیس همچون کنش مبتنی بر اراده، سعی در آسیب شناسی وضعیت معاصر هنر دارد تا درنهایت به ساختار آغازین یا ذات حقیقی هنر به مثابۀ کنش پوئتیک بشر نزدیک شود. این مسیر درنهایت به تقریر جایگاه اساسی هنر در انتقال ناپذیری معنای سنّت منجر می شود و نشان دادن اینکه زیبایی شناسی، درواقع در تهی بودگی خود، پوشش دهندۀ شکاف میان گذشته و اکنون است.
۸.

چگونه نظریۀ صادق ساز آرمسترانگ یک معیاری برای تعهد هستی شناختی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوید آرمسترانگ تعهد هستی شناختی نظریۀ صادق ساز کواین اصول فرض و وضع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۵۷
معیار تعهد هستی شناختی محوری ترین و مناقشه برانگیزترین مسأله در حیطۀ فرا-متافیزیک است. مقالۀ حاضر تلاش می کند بر اساس دیدگاه دیوید آرمسترانگ، متافیزیک دان تحلیلی استرالیایی معاصر، نظریه ای را پیرامون معیار تعهد هستی شناختی بسط دهد. به این منظور، ابتدا مسألۀ معیار تعهد هستی شناختی توضیح داده می شود، سپس نظریۀ مشهور، یعنی دیدگاه کواین، در این باب معرفی می گردد. در گام بعد نسخۀ آرمسترانگ از نظریۀ صادق ساز ارائه می شود، سپس معیار تعهد هستی شناختی آرمسترانگ بر اساس نظریۀ صادق سازِ او صورت بندی می شود و در پایان لوازم این دیدگاه بیان و با قول مشهور مقایسه می شود و مزایا و معایب آن ارائه و ارزیابی می گردد. آرمسترانگ تعهد هستی شناختی یک نظریه را با صادق سازهای آن نظریه پیوند می دهد و از آنجا که او به نسخۀ خاصی از نظریۀ صادق ساز پایبند است، تعهد هستی شناختی او هم که بر این نظریه مبتنی است، صورت ویژۀ خود را می یابد. این معیار فاصله خود را از دیدگاه ماینونگ حفظ می کند در عین آنکه یک نظریه تسویری نیست.
۹.

چگونه دربارۀ هیچی حرف بزنیم: تعریف پذیری و تقسیم بندی های پوچ گرایی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوچ گرایی نیهیلیسم نفی معناباختگی ابزورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۶ تعداد دانلود : ۲۳۳
نیهیلیسم یا پوچ گرایی فلسفی، به معنی باور به عدم، ترجیح دادن نیستی به هستی، و درکل نفیِ بنیادین جنبه ای از شناخت ها یا ارزش های انسانی است؛ اما چگونه می شود در فلسفه دربارۀ چیزی بحث کرد که ادعا می شود نیست؟ برای پاسخ به این سؤال باید به سؤالات جزئی تری پاسخ داد؛ اعم از اینکه چگونه می توان پوچ گرایی را تعریف کرد و ارائۀ تعریف تا چه حد به شناختن پوچ گرایی کمک می کند؟ پوچ گرایی را به چه روش هایی می توان تقسیم بندی کرد؟ همچنین، باتوجه به تعاریف و انواع پوچ گرایی، معادل های فارسی پوچ گرایی چه نقاط ضعف و قوتی دارند؟ پوچ گرایی را می توان براساس تاریخ به قبل و بعد از نیچه، براساس رویکرد به فعال و منفعل، براساس وسعت به فردی و اجتماعی، و براساس زمینۀ بحث به شناختی و ارزشی تقسیم کرد. در همۀ این تقسیمات، پوچ گرایی نفی کننده است؛ پس تعریف هایش هم توصیفاتی هستند دربارۀ «چگونه نه گفتن» یا «به چه چیزی نه گفتن». همۀ نظریه هایی که تفکرات پیشین خود را از ریشه نفی کرده اند، به طور نسبی پوچ گرایانه هستند و درعین حال «ممکن است» نسبت به اندیشه های متأخر خود، ایجابی تلقی شوند. پس به طورکلی درمقابل متافیزیک، پوچ گرایی قرار گرفته است و به طور نسبی درمقابل هر فلسفه ای، پوچ گراییِ آن فلسفه؛ اما پوچ گرایی فقط یک طرز فکر مستقل نیست؛ بلکه روشی برای آزمودن متافیزیک و هر فلسفۀ دیگر است. پوچ گرایی بدیهی بودن خود فلسفه را هم به پرسش می کشد؛ اینکه برای کلی ترین سؤالات ذهن ما باید پاسخی وجود داشته باشد؛ یعنی پرسش را به پرسش می کشد. سؤالات ما لزوماً پاسخ دادنی نیستند؛ اصلاً لزوماً سؤالات معناداری نیستند.
۱۰.

آگاهی اینترسوبژکتیو و التفات به دیگری در پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هگل اینترسوبژکتیویته بازشناسی دیگری آگاهی سوبژکتیویته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۸۳
هگل در فلسفه مدرن، بحرانی را تشخیص می داد که به باور او، ناشی از تناهی و جزئیت رویکرد سوبژکتیو به آگاهی، و شکاکیت و بیگانگی آگاهی با واقعیت به عنوان نتیجه آن بود؛ ازاین رو، یکی از اموری که هگل به خصوص در دوره اقامت در ینا، آن را مسئله ای اساسی برای فلسفه قلمداد می کرد، حل این بحران بود. این مقاله در صدد است تا با تمرکز بر فصل خودآگاهی از کتاب پدیدارشناسی روح ، یکی از مواقف مهم تلاش هگل برای برون رفت از بحران یادشده را که در نظریۀ بازشناسی متقابل و رویکرد اینترسوبژکتیو به آگاهی به میان می آید، بررسی و تحلیل کند. در این نوشتار نشان داده خواهد شد که چگونه اتخاذ دیدگاه فردگرایانه در آگاهی و تصدیق بی واسطگی خودآگاهی استعلایی به منزله شرط امکان آگاهی، همواره شناخت را دچار تعارضاتی اساسی می کند. همچنین، نشان داده خواهد شد برای غلبه بر تعارضات یادشده به وساطتی نیاز است که بازشناسی مفروض در تعاملات اینترسوبژکتیو آن را تأمین می کند. درنهایت، این ادعا که سوبژکتیویته نه در نوعی رابطه درونی با خود، بلکه با پذیرش و بازشناسی دیگریِ خود امکان کلیتی را می یابد که در آن شکاف میان آگاهی و واقعیت از میان می رود، به عنوان بینش مهم هگل در پدیدارشناسی برای حل بحران یادشده معرفی می شود.
۱۱.

جایگاه موسیقی و سماع عارفانه نزد سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر قدسی موسیقی سماع سهروردی رسالۀ فی حاله الطفولیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۱۸۴
تقریباً کمتر شاعر، حکیم یا فیلسوفی را در طول تاریخ ادبیات اسلام و ایران می توان سراغ گرفت که دربارۀ موضوع موسیقی و سماع در آثار منظوم و منثور خود اشارات و عباراتی را نیاورده باشد. شهاب الدین سهروردی نیز به عنوانِ یکی از فلاسفۀ جهانِ اسلام، نگاهِ خاصی به موسیقی و سماع داشته است. او نیز همانند فیثاغورث و افلاطون نگاهی قدسی و آسمانی به موسیقی داشت و معتقد بود که صدایِ افلاک است که ازطریق موسیقی بیان می شود. با این تفاوت که نگاه سهروردی بیشتر براساس سؤالات فرضی و حالات او در مجلس موسیقی و سماع است؛ اما بخشی از تفکرات فیثاغورث و افلاطون بیشتر برپایۀ اصوات موسیقی و محتوی ریاضی است. همچنین، او سماع را شور و هیجانی عارفانه و وسیله ای برای رفتن به سوی کمال و اوج گرفتن می دانست. او روح را همچون مرغی زندانی در قفس می دانست که برای رهایی از قفس به بالا و پایین می پرد، شاید راهی برای پرواز و رهایی پیدا کند. این نگاه به سماع در نوع خود کم نظیر است. برای این منظور، با رهیافتی عرفانی و در پرتو آرای حکما و فلاسفه، سعی بر این است که از جنبه های گوناگون به بررسی جایگاه موسیقی و سماع ازنظر سهروردی پرداخته شود.
۱۲.

بررسی دیدگاه برخی از معاصران (مصباح یزدی، عابدی شاهرودی و لاریجانی) دربارۀ نفس الامر قضایای عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حکمت عملی اخبار انشا نفس الامر قضایای عملی محمدتقی مصباح یزدی علی عابدی شاهرودی صادق لاریجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۱۹
حقیقی و نفس الامری بودن احکام عملی و انکشاف این احکام از واقع، با مشکلاتی روبه رو بوده که یکی از مهم ترینشان، انشایی بودن مفاد آنها و متصف نشدن به صدق وکذب است. برپایۀ این اشکال، جمله های ناظر به کنش اختیاری انسان بدون اینکه درستی و نادرستی دربارۀ آنها معنا داشته باشد، در زمرۀ اوامر و نواهی هستند که بیان کنندۀ عواطف و احساسات گوینده اند و شنونده را به عمل معیّنی برمی انگیزانند. نوشتار حاضر در سازگاری با اندیشۀ افلاطون، ارسطو، فارابی و ابن سینا بر آن است که جملات مطرح در حکمت عملی، شناختی هستند؛ زیرا از سعادت انسان و خیر و شر در مسیر سعادت انسان حکایت می کنند. این سخن را برخی از اندیشمندان معاصر مسلمان مانند محمدتقی مصباح یزدی، علی عابدی شاهرودی و صادق لاریجانی (در بستر مواجهه با دیدگاه غربی ها) نیز مطرح کرده اند؛ با این تفاوت که به باور آنان احکام عملی از مفاد انگیزشی هم برخوردار است. چنین دیدگاهی باوجود تلاش برای نشان دادن واقع نمایی قضایای عملی دچار این اشکال است که فضای حکمت عملی را به گونۀ باید و نباید تصویر کرده است. مصباح یزدی حکایت گری قضایای عملی از کمال انسان را با استناد به ضرورت بالقیاس میان کنش اختیاری و غایت آن بیان کرده که این اندیشه نیز با خلل همراه است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰