فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۳٬۹۱۴ مورد.
۲۴۱.

«اخلاق مراقبت»، شاخه ای از اخلاق فضیلت یا رویکردی مستقل در اخلاق؟ بررسی دیدگاه مایکل اسلوت و ویرجینیا هِلد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق مراقبت اخلاق فضیلت مایکل اسلوت ویرجینیا هلد روابط مراقبتی همدلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۴۳
نسبت اخلاق مراقبت و اخلاق فضیلت یکی از پرسش های پیش روی صاحب نظران اخلاق مراقبت است که پاسخ به آن ثمرات مهمی برای اخلاق مراقبت دارد. مایکل اسلوت و ویرجینیا هلد دو تن از صاحب نظران برجسته اخلاق مراقبت هستند که درباره نسبت آن با اخلاق فضیلت دیدگاهی متفاوت دارند. اسلوت اخلاق مراقبت را شاخه ای از اخلاق فضیلت می داند، اما هلد با وجود اذعان به برخی شباهت ها بین این دو، اخلاق مراقبت را یک نظام اخلاقی متمایز ارزیابی می کند. برای داوری میان دیدگاه این دو ابتدا تلاش شده است معیاری برای اخلاق فضیلت ارائه گردد؛ سپس رویکردی که این دو صاحب نظر نسبت به اخلاق مراقبت دارند واکاوی شود تا انطباق یا عدم انطباق آن با معیار بیان شده مشخص گردد؛ اما با توجه به این که اسلوت عنصر «همدلی» و هلد عنصر «روابط مراقبتی» را ارزش پایه در اخلاق مراقبت دانسته اند، با یک اختلاف بنیادین مواجه هستیم که پاسخ به پرسش «نسبت اخلاق مراقبت با اخلاق فضیلت» را منوط به بررسی دیدگاه آنها درباره عنصر محوری در اخلاق مراقبت می نماید. با وجود بررسی استدلال های طرفین درباره این امر، بررسی میزان انطباق این دو دیدگاه با طرز تلقی غالب از اخلاق مراقبت به عنوان راهکار نهایی پاسخ به پرسش مذکور و داوری بین اسلوت و هلد به نظر می رسد. بررسی دیدگاه غالب نشان می دهد که ارزش پایه در اخلاق مراقبت عموماً «عمل مراقبتی» یا «روابط مراقبتی» دانسته شده است نه فضایلی مثل «مراقبت» و «همدلی» و بر همین اساس، باید اخلاق مراقبت را آنطور که هلد می گوید نظامی متمایز از اخلاق فضیلت دانست.
۲۴۲.

نگاه صدرالمتألهین به مسأله هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت هنر زیبایی عالم خیال ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۳
صدر المتالهین مصادیق هنر را مورد توجه قرار داده است. در این جا برآنیم تا مواردی از آن را بیان کنیم و سپس درباره هنر، اعم از هنر دینی و هنر سکولار، توجه کنیم که چه نسبتی با فلسفه و حکمت متعالیه صدرایی دارد، زیرا عموما هنر با عالم خیال ارتباط دارد و هنرمند از عنصر خیال در آفرینش هنری بهره می برد، ولی حکمت به معرفت حقایق عالم می پردازد. از این جهت بین حکمت و هنر، به لحاظ معناشناختی و پدیدارشناختی پیوندی قابل تصور است یا نه؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، دیدگاه صدرالمتالهین درباره هنر را مورد بررسی قرار می دهد. دراین جا دیدگاه های مختلفی وجود دارد، اما فیلسوفان مسلمان به ویژه حکیم ملاصدرا بیشتر به مبانی زیبایی شناختی و منشا زیبایی پرداخته است. از نظر صدرا هنر صناعت است و میان طبیعت که فعل خداوند است با صناعت که فعل انسان است تشابه وجود دارد، چون با توجه به تشکیک وجود و مراتب آن، بین فعل الهی و فعل انسان تفاوت ذاتی و جوهری نیست، بلکه تفاوت در مراتب است. نیز از دیدگاه ملاصدرا چون انسان خلیفه خدا برروی زمین است، لذا صفات مستخلف عنه مانند مصور، مبدع و خلاق را دارد. بر این اساس انسان هنرمند با توجه به اینکه مظهر صفات الهی است، با خلق فعل هنری به مبدا تشبه یافته است و با حقیقت و حکمت ارتباط دارد. هنرمند اعم از عکاس، نقاش، مجسمه ساز، فیلم ساز، نوازنده، هنرمند تجسمی، و هنرمعماری ، خلاقیتش از تجلیات الهی است ، چنین هنرمندی با حکمت پیوند دارد.
۲۴۳.

شیئیت و تحقق عدم با تاکید بر نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا وجود عدم معرفت شناسی وجودشناسی شیئیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۸
از مسائل پیچیده و مهم در فلسفه، عدم و احکام آن است. این مقاله سعی دارد به یکی از پرسش های بحث برانگیز در این باب، یعنی تحقق و شیئیت داشتنِ عدم، از نظرگاه برخی فلاسفه بپردازد و دست آخر با مبانی ملاصدرا به آن پاسخ دهد. در نظر ملاصدرا عدم گاهی مقابل وجود است و گاهی مقارن وجود. آن عدمی که در مقابل وجود قرار دارد، نیستی و بطلان محض است؛ اما آن دیگری به معنای فقدان کمال، مقارن و همراه وجود، موجود است؛ لذا در میان حکمای متقدم و متاخر، هر دو معنا طرفداران خاص خود را دارد که به باور نگارنده می توان تئوری بنیادین دوگانه وجود و ماهیتِ ملاصدرا را فصل الخطاب این نزاع دانست. بنابراین رهیافت جدیدی که نگارنده در این مقاله در صدد اثبات آن است نقد و بررسی نظرات تعدادی از موافقان و مخالفان تحقق و شیئیتِ داشتن عدم با محور قرار دادن نظرات ملاصدرا، با روش توصیفی-تحلیلی، خواهد بود.
۲۴۴.

دیدگاه فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی درباب هستی شناسی کلی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود کلی کلی طبیعی اعتبارات ماهیت فخررازی خواجه نصیرالدین طوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۵۹
مبحث کلی ها از دو جنبه هستی شناسی (نحوه وجود کلی) و معرفت شناسی (نحوه ادراک کلی) قابل بررسی است. در این مقاله جنبه هستی شناسی بحث کلی ها مورد نظر است. فخررازی و خواجه طوسی نظریات بدیعی در این زمینه به یادگار گذاشته اند که به رغم اهمّیّت، کمتر به وضوح مورد گفتگو، بازشناسی و تحلیل قرار گرفته اند. دراین جستار با استقصای آرای این دو متکلم صاحب نام، درصدد پاسخی درخور به صورت مقایسه ای به این پرسش هستیم که آنها چه تبیینی از نحوه وجود کلی دارند؟ نتیجه اجمالی پژوهش این است که اگر چه این دو متکلم در تقریر متداول سه معنای متفاوت برای کلی و سه نحوه متعارف اعتبار ماهیت، رویکرد تقریباً مشابهی اتخاذ کرده اند، در مقام تشریح و تنقیح نحوه وجود اقسام سه گانه کلی با هم اختلاف نظر فراوانی دارند. همچنین دیدگاه فخررازی درباره کلی عقلی و دیدگاه خواجه نصیر در باره کلی طبیعی متزلزل به نظر می رسد.
۲۴۵.

رویکرد سهروردی در درمان بیماری های نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: نفس بیماری نفس سهروردی درمان بیماری نفس اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۶
سهروردی از جمله فلاسفه ای است که در مقایسه با سایر حکما نظام فکری خود را با نوآوری تدوین کرده است. نظام فکریِ اشراقی سهروردی حاصل اندیشه های او در فلسفه و عرفان است و غایت مشرب اشراقی او رسیدن به مقام ذوق و تأله با استفاده از کشف و شهود و استدلال است. نفس خالص، رکن مهمی در کشف و شهود سالک است و از آنجا که نفس از عالم انوار قاهر به عالم طبیعت نزول کرده است، مانند جسم ممکن است بیمار شود. شیخ اشراق در رساله های خود با طرح بحث بیماری نفس، دریچه جدیدی را در حکمت باز می کند و با طرز تفکر اشراقی خود به دنبال ارائه راهکار عرفانی و اخلاقی برای درمان نفس ناطقه انسانی است. شیوه درمانی سهروردی برای درمان بیماری های نفس، از این جهت که جزئی از مطالب عرفانی وی به شمار می آید، به صورت تمثیل بیان شده است و از این جهت که نسخه ای برای تمامی سالکان است، مطلبی اخلاقی محسوب می گردد. با بازشناسی نمادها در رساله های تمثیلی سهروردی، می توان شیوه اخلاقی او برای درمان بیماری های نفس را بازشناخت.
۲۴۶.

آفرینش ذوات در متافیزیک موجهات اراده گرایانه برایان لفتو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آفرینش ذوات متافیزیک موجهات اراده گروی الهیات موجود کامل برایان لفتو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۸
الهی دانان ادیان ابراهیمی فاعلیت ایجادیِ خدای یگانه را منشأ وجود ممکنات می دانند. اما پیش از آن می توان پرسید «چرا ممکنات ممکن اند؟». برایان لفتو با بازاندیشی سنت الهیات فلسفی می گوید اغلب الهی دانان علم ذاتی خدا را منشأ امکانِ ممکنات می دانند؛ خدا به علم ذاتی سیب را می داند پس سیب ممکن است. لفتو از این پاسخ خرسند نیست، زیرا به باور او ذات الهی بی نیاز از فرض امکانِ ممکنات است. چه سیب ممکن باشد چه نباشد، خدا خداست. از طرفی امکانِ هر ممکنی ضروری می نماید، اما به باور لفتو منشأ این ضرورت نیز مندرج در ذات خدا نیست، بلکه مجعول به آفرینش ارادی او در ساحت علم است. خدا نه تنها نگارنده واقعیتِ مخلوق بلکه مبدع زبان سازنده آن است. مقاله پیش رو ماجرای تصویر لفتو از این آفرینش را بازگو می کند و بر آن است که این تصویر برخلاف سودای لفتو، در پشتیبانی از الهیات موجود کامل با کاستی هایی روبه روست.
۲۴۷.

بررسی انسان شناسی از دیدگاه نیچه و بازتاب آن از منظر اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیچه نیست انگاری قدرت طلبی ابرانسان اندیشه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۵
انسان شناسی نیچه بر مبانی اندیشه های مادی و تجربه انگارانه استوار است و بازتاب هایی درخور توجهی دارد. تحقیق پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی، در زمینه انسان شناسی از نظرگاه نیچه و واکاوری پیامدهای آن در آرای برخی از اندیشمندان اسلامی صورت گرفته است. برخی از یافته ها و نتایج پژوهش بدین شرح است: نیچه با نفی عقل گرایی انسان را تا مرز پوچ انگاری سوق می دهد سپس برای نجات وی تلاش می کند تا  این باور را در انسان نهادینه کند که قدرت در او اصالت دارد. در همین راستا ابرانسان در نگاه نیچه انسانی است که تمام قدرت خویش را در جهت تسلط هر چه بیشتر بر دیگران به منصه ظهور رسانیده باشد. درحالی که در نگاه اندیشمندان اسلامی انسان دارای دو بعد مادی و معنوی است و نفی عقل گرایی و مقابله با تفکرات الهی سبب بی اعتباری خردورزی است. آنها معتقدند که قدرت به نحو استقلالی برای خداوند تحقق دارد و اگر چه قدرت در برخی موارد برای انسان مطلوب است اما در صورتی که در راستای ظلم به دیگران باشد، قبیح است. به اعتقاد آنها منشأ پوچ انگاری از سوی نیچه نفی امور معنوی و انگاره خداپرستی است، چرا که قرب الهی به عنوان غایتی اساسی به زندگی انسان هویت می بخشد.
۲۴۸.

کارکردهای فلسفه اسلامی در استنباط معارف دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: کارکردهای فلسفه اسلامی استباط معارف دینی فلسفه و علوم انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۵۷
فقها همواره علومی را مقدمه و نیاز اجتهاد در فقه دانسته اند. نیاز به علوم مقدماتی برای استنباط نظر دین، در سایر بخش های معارفی دین نیز وجود دارد. فلسفه اسلامی یکی از علومی است که در اجتهاد و تفقّه در دو حوزه اعتقادات و آموزه های دینی مرتبط با علوم انسانی روز دارای جایگاه مهم و کارکردهای متعدد است. مباحث و یافته های فلسفه اسلامی به خصوص در بعضی بخش های آن از جمله مباحث خداشناسی، نحوه و کیفیت صدور و ربط عالم با خدا، معادشناسی و انسان شناسی، در استنباط صحیح و عمیق در این دو حوزه استنباطیِ تعالیم دین کارکردهای متعددی دارد. تبیین این کارکردها علاوه بر آنکه اهمیت و ارزش پرداختن به علم فلسفه اسلامی را آشکارتر می کند و پاسخ محکمی به مخالفان این علم است، آگاهی و شناخت ما از نحوه بهره برداری گسترده تر از فلسفه اسلامی در عرصه استنباط معارف دین را بیشتر می کند. نگارنده در این نوشتار به آثار فلاسفه مسلمان معاصر و همچنین آیات و روایات رجوع کرده و ضمن بیان برخی مشترکات فلسفه اسلامی و معارف دین، چهار کارکرد فلسفه اسلامی را در اجتهاد و استنباط معارف دین تبیین کرده است.
۲۴۹.

بررسی تطبیقی نظریه اخلاقی کانت و هگل(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: کانت هگل اخلاق نظریه اخلاقی آزادی وظیفه تکلیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۲
کانت و هگل از فیلسوفان نظریه پرداز در حوزه اخلاق اند. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به دنبال تطبیق نظریه اخلاق کانت و هگل و کشف اشتراکات و افتراقات این دو نظریه ایم. براساس یافته های مقاله، کانت اخلاقی را که خودش هدف است به جای اخلاقی می نشاند که وسیله رسیدن به هدف است و معتقد است باید احکام اخلاقی را به دلیل تکلیف و انگیزه انجام وظیفه انجام داد، نه به عنوان وسیله. طبق قانون کلی کانت، تنها اراده خیر است که بدون قید و شرط خیر است و بقیه موارد هنگامی خیر می شوند که با اراده خیر همراه باشند. کانت با ترکیب ایده قانون و ایده غایت فی نفسه، ایده خودمختاری را مطرح می کند و از همین جا وارد عرصه «آزادی» می شود. هگل نیز بیش از هر چیزی بر آزادی تکیه می کند، اما برخلاف کانت، به دنبال آن است که اخلاق را جزئی نماید و در حوزه های فردی و اجتماعی انسان نیز وارد سازد. همچنین میان اخلاق و عمل براساس طبع و امیال درونی، آشتی برقرار کند. به عقیده هگل، هنگامی می توان رضایت فردی و آزادی و اخلاق را با هم جمع کرد که از باورها و ارزش های اجتماعی جامعه ای اندام وار پیروی کنیم. برخلاف کانت، در نظریه اخلاقی هگل، اولاً تعارض میان ارضای تمایلات طبیعی و عمل به تکلیف برطرف شده است؛ ثانیاً میان منافع فردی و جمعی یگانگی برقرار شده است؛ ثالثاً وظایف و تکالیف خرد و جزئی اخلاقی فرد نیز روشن شده است.
۲۵۰.

نگاهی انتقادی به استدلال های هاوکینگ بر مبنای مدل «بی مرز» علیه خداباوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استیون هاوکینگ مدل بی مرز خداباوری آغازمندی عالم حدوث زمانی برهان کیهان شناختی کلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۰
مطابق مدل «بی مرز» هارتل-هاوکینگ، در ابتدای عالم، بُعد زمان هم رفتاری مانند ابعاد مکانی داشته است، که در نتیجۀ آن، تکینگی ابتدای عالم حذف می شود. استیون هاوکینگ معتقد است که این مدل چالش هایی جدی برای خداباوری به همراه دارد. زیرا طبق آن (1) عالم نقطۀ آغازین خلقت ندارد، (2) پیدایش عالم از هیچ به صورت طبیعی توضیح داده می شود، و (3) نیازی به تعیین شرایط اولیۀ عالم توسط خداوند نیست. بنابراین کیهان «بی مرز» نیازی به خالق ندارد. در این مقاله، ابتدا چهار اشکال مبنایی پیرامون اعتبار علمی مدل و تفسیر هاوکینگ مطرح شده است. نخست، این مدل مبتنی بر گرانش کوانتومی است، که فعلاً نظریۀ قابل اتکایی در این زمینه در دست نیست. دوم، این مدل با چالش های علمی نظری و رصدی مختلفی روبروست. سوم، واقعی پنداشتن زمان موهومی و کیهان اقلیدسی مبنای علمی ندارد. و چهارم، نیاز کیهان به خالق منحصر در لحظۀ آغازین نیست که از بین رفتن آن نشان دهندۀ عدم نیاز کیهان به خالق باشد. سپس نشان داده شده است که حتی اگر در این موارد کاملاً با او همراهی کنیم باز هم این مدل دلالتی بر مدعای هاوکینگ ندارد. زیرا اولاً عالم در این مدل همچنان آغازمند و حتی دارای لحظۀ مشخص آغازین است؛ ثانیاً این مدل اصولاً پیدایش عالم از «هیچ محض» را توصیف نمی کند؛ ثالثاً خود این مدل نوعی شرط اولیۀ ممکن و نه ضروری محسوب می شود و در درون خود پذیرای شرایط مختلف بسیاری برای محتوای عالم است. بنابراین به نظر می رسد که این مدل، بر خلاف ادعای هاوکینگ، هیچ گونه دلالت جدی الهیاتی ندارد.
۲۵۱.

تحلیل وجودشناختی «خوددوستی» به مثابه خاستگاه کنش گری انسان نزد صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس خاستگاه عمل حب ذاتی اظهار کمالات وجودی نیاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۱
سخن از مبدا نخستین صدور عمل یا کنشگری در فلسفه اسلامی، سابقه ای طولانی در مباحث نفس شناسی دارد و دیدگاه رائج، ادعای آغازیدن عمل از شناخت و تصدیق به فایده است. صدرالمتألهین اما بانظر به مبانی متفاوت خود در هستی شناسی و نفس شناسی، دیدگاه های دیگری را آشکار می سازد که با ایده تشکیک وجودی وی، سازگار است. این جستار درصدد است تا با تحلیل وجودی و نه صرفا مفهومیِ مبادی صدور فعل، «خاستگاه نخستین و اصیل» کنشگری در نفس بر اساس چارچوب فکری صدرالمتألهین را آشکار نماید. این خاستگاه که پس از تحلیل مواضع وی مخصوصا در تشبیه «صدور اعمال در نفس» به «آفرینش هستی در باری تعالی» و همچنین مقایسه مواضع وی با دیدگاه عارفان به دست می آید، می تواند ایده حب ذاتی یا خوددوستی در کنشگری نامیده شود. خاستگاه کنشگری در پرتو این ایده، میل به اظهار کمالات وجودیِ ذات و حبِّ به تفصیل درآوردنِ آنها در سطح رفتار بیرونی است و عمل یا کنش نیز چیزی جز ذاتِ آشکارشده در سطح صفات انسانی و سپس در سطح رفتار طبیعی نیست. این ایده همچنین در نگاه و تحلیلی معکوس، سبب فهم عمیق تر مقوله «نیاز» و چگونگی پدیدارشدن آن نیز می گردد.
۲۵۲.

شهر انسان محور در فلسفه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وصول به حق تعالی ملاصدرا حکمت متعالیه سلوک تفکر سلوکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۶
با ظهور آنچه که انقلاب فلسفی خوانده شده است، روشن است که بدون رویه ها و مسائل اندیشه ای لازم، هر علمی صرفاً تداوم جهان پذیرفته شده در وضعیت فعلی است، و نقش اصلی خود به عنوان عمل انتقادی را در برابر عمل علمی انکار می کند. ما در این جا مسئله انسان (محوری) را در فلسفه مدرن و فلسفه شهر گرد هم می آوریم. ما در اینجا این اصطلاح را ابتدائاً در فلسفه مدرن بررسی و سپس برای تدقیق یا باز تفسیر آن در فلسفه شهر، به تحلیل آثار دست اول در جهت تعریف شهر انسان محور مدرن می پردازیم. لذا سوال اصلی پژوهش این گونه مطرح می گردد که شهر انسان محور در فلسفه مدرن چیست؟ مطابق نتایج، همانطور که کانت، طرح انسانی کردن علم را با جدا کردن انسان از ساحت غیرمادی شناخت انجام می دهد؛ شهرسازان مدرنیست نیز طرح انسانی کردن شهر یا همان شهر انسان محور را با جدا کردن آن از ساحت و جهان اصلی ا ش انجام می دهند. طرح استعلائی شهرسازان مدرنیست با شناخت پسینی، آنچه برای انسان در شهر مناسب بوده را دریافت و سپس به صورت یکسان در امر پیشینی یعنی جهانشمول و محض در یک امر کلی برای تمام انسان ها و تمام شهرها اعمال می کند. این در حالی ست که فهم انسان در شرایط یکسان، ما را به این نکته می رساند که انگار هیچ انسانی وجود ندارد؛ چرا که مشخصه های شخصیتی، فرهنگ و تجربه زیستی انسان قربانی ویژگی های انتزاعی و کلی می گردد و این همان انسانی کردن شهر مدرن با حذف انسان از شهر می باشد.
۲۵۳.

تبیین نقش یادگیری سازمانی در سازمان های یادگیرنده

کلید واژه ها: یادگیری سازمانی سازمان یادگیرنده کارکنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۰
هدف: هدف از انجام این پژوهش تبیین نقش یادگیری سازمانی در سازمان های یادگیرنده است. روش کار: روش کار در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی به رشته تحریر درآمده است. نتایج: بحث با تعریف مفهوم یادگیری سازمانی آغاز می شود و با انواع یادگیری سازمانی، سطوح و دیدگاه های یادگیری سازمانی، جایگاه و اهمیت بکارگیری مدیریت دانش در یادگیری سازمانی و اهداف و مزایای یادگیری سازمانی به پایان می رسد. در گذشته سازمان ها به شکلی طراحی می شدند که تا مدت زمان زیادی بدون هیچ اصلاح، تغییر و تحولی بتوانند از تکنولوژی های خود استفاده کنند و اهداف خود را محقق کنند. اما اهمیت یادگیری سازمانی در سازمان های دانش محور کنونی که برای به کارگیری فکرهای جدید و اطلاعات بروز طراحی شده اند نقش پررنگی دارد، زیرا دیگر مدتهاست که ما از عصر تکنولوژی خارج و وارد عصر دانشی شده ایم. در واقع هر کدام از کامندان سازمان های امروزی باید در چند فعالیت تخصصی مهارت و تبحر داشته باشند و مستمر در حال یادگیری باشند. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تبیین نقش یادگیری سازمانی در سازمان ها کارمندان قادرند مسائل و مشکلات مربوط به حوزه فعالیت خود را شفاف بیان کرده و برای آن ها راه حل مناسب ارائه دهند و حتی گاهاً مسائلی که هنوز دست و پاگیر سازمان نشده است را طراحی و حل نمایند تا در زمان وقوع آن زمان کافی برای گرفتن بهترین تصمیمات را داشته باشند.
۲۵۴.

کاهش رنج مؤمنان از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رنج الهیات عملی قاضی عبدالجبار داوری رنج عوض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۱۸
یکی از مباحث مطرح در الهیات عملی مسئله رنج انسان ها است. در جهان اسلام نیز متکلمان و عارفان به انحای مختلف به این مسئله توجه داشته اند. ما در این مقاله برآنیم که با روش توصیفی-تحلیلی دیدگاه قاضی عبدالجبار -متکلم عقل گرای معتزلی- را درباره کاهش رنج مؤمنان واکاویم. قاضی عبدالجبار برای کاهش رنج مؤمنان سه راه پیشنهاد می کند: اصلاح بینش مؤمنان نسبت به رنج، داوری نکردن یا دفع نگرانی مؤمنان نسبت به عقوبتِ اعمال بودن رنج ها، و وعده جبران رنج هایی که در این دنیا متحمل شده اند در آخرت. وی ابتدا سعی در اصلاح نگرش مؤمنان نسبت به رنج دارد و با طرح این که هر رنجی بد نیست و همچنین هر رنجی ظلم نیست، در جهت منطقی و عقلانی نشان دادن رنج ها و اصلاح بینش مؤمنان حرکت کرده است. از دید او این دو پیش فرض اصلی ترین عوامل نگاه نادرست انسان ها نسبت به رنج است و تغییر در این دو باعث می شود مؤمنان نگاه متفاوتی نسبت به رنج پیدا کنند. در مرتبه دوم او با تمسک به چند دلیل عقلی و نقلی و بطلان تناسخ نشان می دهد که نمی توان مصائب و رنج های این دنیا را عقوبتِ اعمال انسان -چه در زندگی مفروض پیشین (مطابق باور اهل تناسخ) و چه در زندگی کنونی- قلمداد کرد و لذا مؤمنان نباید با این رنج و دغدغه که مورد خشم خدا قرار گرفته اند درگیر باشند. در نهایت او با بحث جبران اخروی در قالب عِوض سعی می کند گامی در جهت کاهش رنج مؤمنان و ایجاد آرامش در آنان بردارد.
۲۵۵.

مروری انتقادی بر نظریات هستی شناسانه مصنوعات تکنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه تکنولوژی مصنوعات کارکرد قصد طرح هستی شناسی مصنوعات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۸
مسئله هستی شناسی مصنوعات تکنیکی این است که چه چیزی باعث می شود یک شیء به عنوان یک مصنوع تکنیکی لحاظ شود. از آنجا که مصنوع تکنیکی کارکردی را برای کاربران محقق می کند، اغلب نظریات با تحلیل مفهوم کارکرد به بررسی هستی مصنوعات پرداخته اند. دسته ای از نظریات با توجه به ساختار فیزیکی مصنوع و نقش علی که در ایفای کارکرد دارد، به تبیین هستی مصنوعات پرداخته اند، برخی دیگر بر مقاصد عامل ها در طراحی و کاربرد مصنوعات تأکید کرد ه اند و کارکرد را همان قصد عامل تلقی کرده اند. برخی نیز تطور یک مصنوع یعنی تاریخچه انتخاب و بازتولید یک مصنوع را در هستی آن مؤثر دانسته اند.با توجه به نواقص نظریه هایِ نقش علی، قصدی و تطوری، تلاش هایی برای ارایه نظریه های ترکیبی صورت گرفته است. ما در این مقاله ضمن مرور مهم ترین نظریات هستی شناسی مصنوعات تکنیکی، از رهگذر نقد و بررسی آن ها توضیح می دهیم که یک نظریه هستی شناختی مناسب برای مصنوعات باید به چه مسائلی پاسخ دهد.
۲۵۶.

نزاع میان جلال الدین دوانی و غیاث الدین دشتکی درباب تبیین جسم نزد شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شهابالدین سهروردی جلال الدین دوانی غیاث الدین دشتکی جسم بُعد هیئت جزء لایتجزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۳۵
در برهه ای از تاریخ که گمان می کنند دوران فترت حکمت اسلامی است، بین صدرالدین دشتکی و جلال الدین دوانی در مدرسۀ فلسفی شیراز مناظرات و مباحثات و گاه مجادلاتی شفاهی، کتبی، حضوری و گاه غیابی روی داد که در زمان خود موجب گرمی حوزۀ فلسفی شیراز و در اعصار بعدی سبب عمق بخشیدن به مباحث حکمت اسلامی شد. ازجمله موضوعات موردبحث آنان در شرح هیاکل النور شیخ اشراق است. در این نوشتار، به طور خاص به بررسی شرح دو حکیم از تعریف جسم نزد شیخ اشراق پرداخته می شود. در این بررسی مشاهده می شود که شارحان بر سر معنای دو اصطلاح «قصد» و «اشاره» اختلاف نظر دارند. همچنین، ازنظر دوانی، وجه افتراق و اشتراک میان اجسام، «هیئت لازم» است و ازنظر دشتکی، «هیئت غیرلازم». سومین محل نزاع، ذیل مبحث جزء لایتجزی است. دوانی بر این عقیده است که آنچه قبول اشارۀ حسی می کند، منقسم در جهات ثلاث است؛ درحالی که بنا به قول دشتکی، مقصود به اشارۀ حسی بودن، اعم است از قابلیت انقسام در جهات ثلاث. پس از طرح منازعات آنان، با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی نزاع میان این دو شارح و درنهایت محاکمۀ آنان پرداخته می شود.
۲۵۷.

علم یا علم گرایی؟! بررسی انتقادی علم باوری انحصار گرایانه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: علم گرایی طبیعت گرایی طبیعت گرایی معرفت شناختی طبیعت گرایی روش - شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۳
نقش دانش تجربی در ساخت تمدن جدید و تحولات زندگی بشر از جهات مختلفی قابل بررسی بوده و رویکردهای مختلفی را سبب شده است. از جمله جریانهایی که همپای خیزش علمی جدید پا به عرصه ظهور گذاشته و تاثیرات درخور توجهی در عرصه فکر، فرهنگ و معرفت بشری، بویژه در جهان غرب گذاشته علم گرایی است. جریان یاد شده لوازم و اقتضائاتی در حوزه هستی-شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی در پی دارد که همه اندیشمندان حوزه معرفت، از جمله فیلسوفان علم و فیلسوفان دین را به تامل و ژرفنگری در آن فرامی خواند. این، بویژه از آن رو است که رویکرد یاد شده به طور ضمنی دلالتهای حایز اهمیتی نیز در حوزه دین شناسی و رابطه علم و دین داشته و کم ترین تاثیر آن چیرگی مطلق علم بر ساحت دین و معرفت دینی است. بدین روی مقاله حاضر بر آن است تا رویکرد فوق و دلایل حامیان آن را به روش توصیفی بیان و سپس آن را به روش عقلی-تحلیلی در معرض داوری قرار دهد. ماحصل تحقیق این است که حساب علم از علم گرایی جدا است، علم گرایی نه از پایگاه منطقی و معرفتی استواری برخوردار است، نه کارکرد مثبتی در حوزه علم و معرفت خواهد داشت.
۲۵۸.

معماری و فصاحت؛ بازخوانی کتاب «دگرگونی آرمان ها در معماری مدرن 1750-1950» اثر پیتر کالینز، بر اساس ساختارگشایی دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیتر کالینز «دگرگونی آرمان ها در معماری مدرن 1750-1950» فصاحه فردینان دوسوسور ژاک دریدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۳۹
کتاب دگرگونی آرمان ها در معماری مدرن 1750-1950 ، اثر پیتر کالینز را می توان به عنوان یکی از رفرنس های مهّم در تاریخ تئوری معماری نام برد که درآن کالینز تلاش می کند با بهره گیری از تفاوت آرای تاریخ کلاسیک و مدرن در فصل های مختلف کتاب و با فرض میان رشته ای بودن علم معماری، به قیاس آن با دیگر رشته های تخصصی بپردازد . به خصوص در فصل قیاس با علم «زبان شناسی» و پیوند آن با واژه «فصاحه» در مبانی بلاغت و کلام، مخاطب را به برداشت تازه ای از پیرامون معماری حول مبانیِ «زبان» می رساند . امری بینارشته ای که بنیادی تاریخی-ساختاری دارد و چنان که از تحلیل هایش برمی آید فراتر از نظر معماری صِرف به گستره فراگیر بینامتن این رشته با دیگران اشاره دارد . در نوشتار پیش رو نگارندگان تلاش می کنند که ضمن خوانشی انتقادی (از یک کتاب)، ابعاد تفکر کالینزی را حول کلید واژه مفهومی «فصاحه» با استناد به استراتژی دکونستروکسیون دریدایی برگرفته از متن های ساختاری سوسوری، در قیاس زبان با معماری، ساختارگشایی کند و به این سؤال پاسخ دهد که چرا در مصادیق معماری و فصاحت، همانند ترکیب واژگان در زبان، دلالتِ به متن مطرح می شود؟ و چگونه این «تفاوت»، در شیوایی معماری موثر است؟ مطابق آنچه از فحوای متن کتاب مذکور در این پژوهش انتقادی، بازخوانی می شود، فارغ از نتایج مشترک استنباط شده از اشارات صریح یا در لفافه و ابهام کالینز، نقد این کتاب بزرگ، با هدف مطالعات مهم در زمینه های رابط و میان رشته ای، راهگشاست .
۲۵۹.

ساخت گشایی از قدرت، مقاومت و سوبژکتیویته؛ تحلیلی تطبیقی از آراء هانا آرنت و میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آرنت فوکو قدرت سوبژکتیویته عاملیت انسانی مقاومت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۵
مقاله حاضر تلاش کرده است تا از طریق مواجهۀ اندیشۀ هانا آرنت و میشل فوکو به بازاندیشی و بازنگری رادیکال و ریشه ای از مفاهیم قدرت، مقاومت و سوبژکتیویته بپردازد.  در وهلة نخست ممکن است تصور شود که اندیشۀ این دو متفکر بنا بر مبانی فلسفی و نظری متفاوتی که دارند، نه همسو با یکدیگر، بلکه در تقابل باشند و از همین منظر احتمال هرگونه گفتگو غیرممکن فرض شود؛ اما مدعای اصلی مقاله رهیافتی غیر از این است و بر همین اساس نه تنها زمینه ها و مبانی مشترکی در ساخت گشایی قدرت و به تبع آن بازاندیشی مفاهیم سوبژکتیویته و عاملیت انسانی در اندیشة این دو متفکر وجود دارد، بلکه باید برخی از نتایج مهم آرای سیاسی آن ها را همسو و مکمل هم دانست که نه تنها به تعمیق و توسعۀ اندیشة یکدیگر، بلکه به خلق رویکردهای جدیدی در عرصة سیاست یاری می رسانند. بدین ترتیب، پرسش های راهبر نوشتار حاضر عبارتند از: ساخت گشایی از قدرت در اندیشة آرنت و فوکو چه عاملیت و کارگزاری به سوژۀ معاصر خواهد بخشید؟ چگونه قدرت به جولانگاه مقاومت بدل و هم زمان امکان های نوینی به سوی سوژه گشوده می شود؟ یافتۀ اصلی نوشتار حاضر این است که قدرت در اندیشۀ متفکران مذکور برخلاف خوانش های سنتی و مدرن، مفهومی مثبت، خلاق و مولد است و بر پایۀ همین مفروضات در بطنِ خود مقاومت و شیوه های جدیدی از مبارزه و ایستادگی را برای سوژه به همراه دارد. اگرچه باید انتظار داشت که به دلیل تفوق امر سیاسی یا امر اجتماعی در اندیشة این دو، تفسیرشان از مقاومت، عاملیت و حتی قدرت متفاوت از یکدیگر باشد.
۲۶۰.

هستی شناسی شریعتی و مواجهه «خود» و «دیگری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود دیگری هستی شناسی انسان شناسی دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۱
انسان و نوع مواجهه او با هستی، اهمیت و جایگاه بسیار والایی در اندیشه شریعتی دارد. اساسا هستی شناسی و انسان شناسی شریعتی در پیوند مستحکمی با یکدیگر قرار دارند. بر این اساس می توان پرسید که هستی شناسی شریعتی چه دیدگاهی را درباره انسان و رابطه اش با «دیگری» ارائه می کند؟ نتیجه حاصل، رسیدن به دوگانه توحید و تضاد، به عنوان مهم ترین مسئله لاینحل در هستی شناسی شریعتی است. این مسئله سبب سیطره دیالکتیک بر اندیشه شریعتی می شود. محوریت حرکت دیالکتیکی در هستی شناسی شریعتی، او را به مساوی دانستن انسان با عصیان و تقابل با مذهب رایج و دنیای مدرن وا می دارد و این موضوع «درجهان بودگی» انسان را تحت الشعاع شوق رهایی قرار می دهد و امکان های مواجهه مطلوب با «دیگری» را از بین می برد. شریعتی، گاه امکان های ناپیوسته ایی را که حاکی از سوژگی انسان و نگرش مطلوب به «دیگری» است، فراهم می کند، اما در کلیت نظام فکری وی، این امکان ها فرو می ریزند و در بهترین وضعیت، مواجهه مطلوب با دیگری در اندیشه او وضعیتی فاقد صورت بندی خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان