فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۳۴۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثربراحساس آنومی سیاسی مطالعه موردی، شهروندان استان ایلام بوده و به منظور اجرای پژوهش محقق از روش توصیفی پیمایشی استفاده کرده است. واحد مطالعه در این پژوهش حاضر (شهروندان 18سال به بالا شهر ایلام طبق مفاد قانون اساسی کشور) خانوارهای شهر ایلام هستند که با مراجعه به این قشر متغیرها و خصایص مورد نظر آنان مورد سنجش و بررسی قرار داده شد. با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، تعداد نمونه 414 نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در شهریور ماه 1394 گردآوری شده است. در این پژوهش با مطالعه آثار دورکیم مدل تئوری برای بررسی عوامل موثر بر احساس آنومی سیاسی تدوین شده که عبارتند از: تغییرات شتابان اقتصادی، همبستگی سیاسی، یگانگی دینی، ناعادلانه بودن قواعد، فردگرایی، وسکیولاریزم. در این پژوهش بررسی آنومی سیاسی از هفت بعد در قالب متغیر های مستقل پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. در فرضیه اول که به بررسی نقش شتابان اقتصادی و صنعتی شدن بر احساس آنومی سیاسی پرداخته شد، نتایج نشان داد که سطح T آماره به میزان 25/1 و میزان سطح معنی داری در حدود 000/0 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار است. در فرضیه دوم که به بررسی نقش انسجام (تعهد) دینی بر احساس آنومی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمونT آماره به میزان 21/1- و میزان سطح معنی داری در حدود 016/0 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار است. در فرضیه سوم که به بررسی نقش احساس غیرعادلانه بودن قواعد بر احساس آنومی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون T معادل 11/1 و میزان سطح معنی داری در حدود 018/0 است. لذا، نتیجه می گیریم که ارتباط این دو معناداری است. در فرضیه چهارم که به بررسی نقش فردگرایی بر احساس آنومی سیاسی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون T معادل 11/4 و میزان سطح معنی داری در حدود 044/0 است. لذا، نتیجه می گیریم که ارتباط این دو معناداری است. در فرضیه پنجم که به بررسی نقش سکولاریزم براحساس آنومی سیاسی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون T معادل 69/1 و میزان سطح معنی داری در حدود 26/22 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار نیست. در فرضیه ششم که به بررسی نقش پایگاه اجتماعی و اقتصادی بر احساس آنومی سیاسی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون T معادل 92/3- و میزان سطح معنی داری در حدود 000/0 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار است. در فرضیه هفتم که به بررسی نقش همبستگی سیاسی بر احساس آنومی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون Tمعادل 86/2- و میزان سطح معنی داری در حدود 023/0 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار است. بنابراین، برای اندازه گیری متغیر وابسته پژوهش از چهار شاخص استفاده شد که عبارتند از: احساس آنومی سیاسی، آنومی سیاسی، نابهنجاری، تضاد هنجاری. نتایج تحلیل عاملی، آزمون T و خطای استاندارد نشان می دهد که: متغیرهای رشد شتابان اقتصادی، انسجام دینی، در حد متوسط به بالا، متغیرهای ناعادلانه بودن قواعد، فردگرایی و پایگاه اقتصادی– اجتماعی در حد متوسط و میانه، و متغیر سکولاریزم بسیار پایین تر از حد متوسط بر احساس آنومی سیاسی شهروندان تاثیرگذار بودند.
بررسی رابطه عوامل جامعه شناختی با تمایل به مهاجرت در شهرستان مسجدسلیمان (مورد مطالعه:روستاهای شهرستان مسجدسلیمان((مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت یکی از پدیده های مهم جمعیتی است که امروزه، به خصوص در کشورهای جهان سوم مورد توجه است. افزایش سریع جمعیت شهرها، نبود امکانات شهری متناسب، ایجاد محله های حاشیه نشینی، فقر و کمبود بهداشت گریبان گیر اکثرکشورهای جهان سوم است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه عوامل جامعه شناختی تمایل به مهاجرت در شهرستان مسجدسلیمان (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان مسجدسلیمان) است. روش پژوهش حاضر پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام مهاجران به شهرستان مسجدسلیمان بوده است. و تعداد 150 پرسشنامه محقق ساخته بین پاسخگویان توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جداول فراوانی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی، ارتباطات اجتماعی افراد، امنیت اجتماعی، امکانات بهداشتی – تفریحی و مهاجرت از روستا به شهرستان مسجدسلیمان رابطه معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که متغیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی افراد بیشترین تأثیر را در مهاجرت داشته است. در مجموع متغیرهای مستقل توانسته اند، 09/51 درصد تغییرات متغیر مهاجرت را تبیین نمایند.
بررسی عوامل موثر بر توسعه ی فعالیت شالبافی زنان روستایی شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزه های تخصصی:
فعالیت در حیطه ی صنایع دستی از مصادیق حفظ فرهنگ بومی است که نقش مؤثری در توانمندسازی اقتصادی- اجتماعی زنان روستایی دارد. این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی فعالیت شالبافی زنان روستایی فعال بالقوه ی اقتصادی شهرستان بانه پرداخته است. نمونه ی آماری مشتمل بر 205 زن روستایی در بخش آرمرده ی این شهرستان و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه ای ساختارمند بود که روایی آن توسط پانل متخصصان تأیید گردید. برای سنجش پایایی آن مطالعه ای راهنما خارج از منطقه ی آماری ترتیب داده شد. ضریب آلفای کرونباخ سنجه های مختلف پرسشنامه بین 5/0تا 9/0 نشان از پایایی قابل قبول ابزار سنجش داشت. یافته های پژوهش نشان داد، دروندادهای فردی و زمینه های محیطی در توسعه ی فعالیت شالبافی زنان روستایی اثر دارند. یافته های حاصل از تحلیل مسیر حاکی از تأثیر مستقیم مثبت و معنی دار عوامل حمایتی، علاقمندی نسبت به کار، اعتماد بنفس، انگیزه ی پیشرفت طلبی، درک از خود مدیریتی، درک نسبت به خودکارآمدی و اهداف با توسعه ی فعالیت شالبافی می باشد. در این پژوهش، پیشنهادهای کاربردی برای توسعه ی فعالیت شالبافی زنان روستایی ارائه شده است.
بررسی تطبیقی تمایلات فرزندآوری زنان کُرد شیعه و سنّی در مناطق روستایی شهرستان کامیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین و اجرای موفّق هرگونه سیاست جمعیّتی در زمینة باروری، متّکی به ارتقای شناخت و آگاهی از عواملی است که تمایلات فرزندآوری زنان را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از این مقاله، بررسی و تبیین تمایلات فرزندآوری زنان کُرد همسردار شیعه و سنّی واقع در دامنة سنّی تولید مثل ساکن در مناطق روستایی شهرستان کامیاران است. داده ها از طریق پیمایشی که در مرداد 1393 در میان 500 خانوار نمونة مناطق روستایی شهرستان کامیاران صورت گرفت، گردآوری شد. نتایج نشان داد که تمایل به فرزندآوری بیش تر در هر دو گروه مذهبی مورد بررسی؛ پایین است. بااین وجود، تمایلات فرزندآوری زنان اهل سنّت کمی بیش تر از زنان شیعه است. در میان زنانی که تمایل به فرزندآوری دارند، نسبت قابل توجّهی از آن ها در هر دو گروه مذهبی اظهار داشته اند که می خواهند یک فرزند دیگر به دنیا بیاورند. این نسبت در میان زنان اهل سنّت (4/66 درصد) بیش تر از نسبت متناظر (62 درصد) در میان زنان شیعه است. نتایج تحلیل چندمتغیّره نشان داد که ترکیبی از مشخّصه های فرهنگی، اقتصادی - اجتماعی و جمعیّتی نقش تعیین کننده و معناداری در پیش بینی احتمال تمایل به فرزندآوری در میان زنان هر دو گروه مذهبی دارند. بر اساس این نتایج، و برای جلوگیری از استمرار کاهش باروری یا ارتقای آن به بالاتر از سطح جایگزینی؛ سیاست های دولت باید همسو با خواسته ها و منافع زنان و خانواده ها باشد. در غیر این صورت، سیاست ها با مقاومت روبرو می شوند و در نهایت احتمالاً شکست می خورند.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تکرار جرم (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد سریع شهرنشینی، صنعتی شدن، مدرنیزاسیون و افزایش جمعیت، مسائل و مشکلات متفاوتی در جوامع مختلف به وجود آمده است، که یکی از مهمترین این مشکلات وجود مجرمان و زندانیان است. این مسأله زمانی حادتر می گردد، که شاهد پدیده ای به نام تکرار جرم و بازگشت مجدد زندانیان به جرم و زندان باشیم. پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تکرار جرم در شهر کرمانشاه است، از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش، و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. همچنین حجم نمونه در این تحقیق 150 نفر است. این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین متغیرهایی چون احساس محرومیت، رضایت از زندگی، دینداری، مشارکت اجتماعی، پایگاه اقتصادی و سن به عنوان متغیرهای مستقل و تکرار جرم به عنوان متغیر وابسته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: بین احساس محرومیت (47/0)، رضایت از زندگی (0.44-)، دینداری (0.46-)، مشارکت اجتماعی (0.23-) و پایگاه اقتصادی (0.30-) با تکرار جرم در بین مجرمین ارتباط معنادار وجود دارد؛ اما بین متغیر سن و تکرار جرم ارتباط معناداری مشاهده نشد.
بررسی رابطة هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، رابطه هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج بررسی شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریه های هوش اخلاقی لنیک و کیل و نظریه عقب ماندگی فرهنگی آگ برن است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه ای انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان 60-18ساله بودند که گواهینامه رانندگی داشتند و طی بازه زمانی 2 ماه قبل از انجام پژوهش، در سطح شهر یاسوج رانندگی کرده بودند. حجم نمونه 367 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. اعتبار متغیرهای تخلف رانندگی و آگاهی ترافیکی از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آنها با استفاده از همسانی درونی به روش کودرریچاردسون تعیین شد. همچنین برای سنجش اعتبار سازه هوش اخلاقی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای سنجش پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج توصیفی پژوهش، نشان می دهد میزان تخلف ترافیکی در بین رانندگان بسیار زیاد است. نتایج تحلیلی تحقیق، رابطه ای معکوس و معنادار را بین هوش اخلاقی و آگاهی از تخلف رانندگی نشان می دهد؛ به گونه ای که با افزایش هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی تخلفات ترافیکی کاهش می یابد. این دو متغیر، با هم حدود 18درصد از تغییرات متغیر تخلف رانندگی را تبیین می کنند.
عودلاجان؛ روایت مرگ یک محله: مطالعة پیامدهای معنایی تغییرات فضایی، در محلة عودلاجان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، پیامدهای معنایی تغییرات فضا را در محلة عودلاجان تهران بررسی کرده است. این محله، یکی از قدیمی ترین محلات شهر تهران است که در سال های اخیر، با هجوم منطق اقتصادی بازار، تغییرات فراوانی کرده و از یک محلة فرهنگی تاریخی به یک محدودة اقتصادی حاشیه ایِ بازار تهران، تبدیل شده است. این تغییرات فضا بافت معنایی و نشانه ای محله را هم تغییر داده است. در این تحقیق، با روش نظریة داده بنیاد، فرآیند مرگ محلة عودلاجان و این تغییر و تحولات ارزیابی شده و نظریة روش شناختی غالب این نظریه، نظریه گلیزری (1978) است. اطلاعات، با استفاده از مصاحبة نیمه ساخت یافته و مشاهدة میدانی جمع آوری شده اند و یافته ها نشان می دهند شش موضوع اصلی درهم تنیده، مراحل مرگِ محلة عودلاجان را ایجاد کرده اند. این مباحث عبارت اند از: ویرانیِ پیشینة تاریخی؛ جدال نهادها؛ رواج ناامنی؛ مردانه شدن فضا؛ زوال همسایگی و مرگ هویت محله ای. درواقع، منطق اقتصادیِ سودمحورِ بازار تهران، برای کسب مشروعیتِ حضور در این محله، هم پای بی نظمی ها و جدال نهادها عاملی بنیادی در آغاز تغییرات فضا و تسریع روند آن بوده است. این عامل، مسائل دیگر مطرح شده در این موضوعات را ایجاد یا تشدید کرده است. دراین میان، موضوع اصلی «اقتصادی کردن فعالیت های محله ای» است که هم پای منطق اقتصادی ارتباط این مباحث را محکم کرده است.
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به شهروندی اجتماعی فعال (مورد مطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ابعاد شهروندی اجتماعی فعال و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان هیجده سال و بالاتر استان یزد است. این پژوهش با روش پیمایش مقطعی انجام شد و دادههای آن با ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. حجم نمونه برابر 650 نفر برآورد شده و شیوه نمونهگیری، چندمرحلهای بوده؛ به طوری که پس از رعایت مراحل نمونهگیری، از چهار شهرستان یزد، تفت، بافق و بهاباد و از هر شهرستان یک شهر و دو روستا متناسب با حجم جمعیت هر کدام، افراد نمونه تخصیص یافتند. براساس نتایج حاصل از پیمایش، میانگین نمره شاخص گرایش به شهروندی اجتماعی فعال بر حسب طیف 1 تا 5 قسمتی برابر 45/3 است که از حد وسط طیف، کمی بالاتر است. میانگین نمرات گرایش به شهروندی اجتماعی فعال در بین زنان نسبت به مردان به طور معناداری بالاتر است و با افزایش سطح تحصیلات، میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال نیز افزایش می یابد. نتایج رگرسیون خطی ساده، تأثیر مثبت عوامل نگرش به نظام سیاسی، برخورداری از حقوق شهروندی، اعتماد اجتماعی، احساس امنیت اقتصادی، احساس اثربخشی اجتماعی را جداگانه بر میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال مورد تأیید قرار داد اما چنانچه همه متغیرهای مستقل تحقیق وارد تحلیل رگرسیون گام به گام شوند، نتایج نشان میدهد که متغیرهای اعتماد اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، میزان تحصیلات و جنس در گام نهایی، صلاحیت حضور در مدل را پیدا میکنند. این چهار متغیر در مجموع 23 درصد از تغییرات گرایش به شهروندی اجتماعی فعال را تبیین میکنند. همچنین براساس نتایج به دست آمده، متغیرهای نگرش به نظام سیاسی و برخورداری از حقوق شهروندی با حضور متغیرهای دیگر موجود در مدل، اثر خالص و معنادار خود را از دست میدهند اما اثرگذاری غیرمستقیم آنها نسبتاً بالاست.
مهاجرت های روستایی در ایران و پیامدهای آن بر جامعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افتاده، پیامد این مهاجرت ها بر جامعه روستایی چیست و چشم اندازهای آینده در الگوی مهاجرت داخلی ایران کدامند. روش مطالعه، اسنادی و بر پایه تحلیل ثانویه داده های حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن، آمارگیری های نمونه ای و سایر یافته های مرتبط با موضوع است. بر اساس یافته ها، تحولات در الگوی مهاجرت داخلی ایران نشان می دهد الگوی مهاجرت داخلی در ایران در حال تغییر بوده و از میزان مهاجرپذیری و مهاجرفرستی روستاها کاسته شده و به سمت شهرها جهت پیدا کرده است. الگوی مهاجرت داخلی در ایران به سمت سلسله مراتب شهری و برون کوچی در حال تغییر است. بنابراین چشم اندازهای آینده مطالعات مهاجرتی در ایران، شامل توجه به مهاجرت های شهر به شهر و نقاط مثبت و چالشی آن است.
سنجش برخی شاخص های توسعه اجتماعی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: استان هرمزگان). یعقوب زارعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه اجتماعی نقش مهمی در حل مشکلات اساسی و مقابله با فقر ایفا کرده و سعی در توزیع مجدد منابع و بهبود وضعیت موجود و کارآمدتر شدن بنیان های جامعه دارد. این بُعد از توسعه که در پی استقرار عدالت، کاهش نابرابری های اجتماعی اقتصادی، توزیع عادلانه، کاهش محرومیت و توانمندسازی فقراست از طرق سنجه های متعدد و در سطوح مختلف قابل اندازه گیری است. در این پژوهش توسعه اجتماعی در مناطق روستایی تحت 52 مؤلفه در قالب آخرین داده های رسمی مرکز آمار ایران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر بنیادی و روش به کارگرفته توصیفی تحلیلی است که با تکیه بر مطالعات اسنادی کتابخانه ایی و با استفاده از تکنیک وایکور فازی برای تحلیل سطوح درجه توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان های استان هرمزگان به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش نیز مناطق روستایی استان هرمزگان، مشتمل بر 2257 روستا در قالب 13 شهرستان بوده است. یافته های پ ژوهش ضمن صحه بر توسعه ناموزون استان هرمزگان در ابعاد اجتماعی و مشهود بودن شکاف توسعه، حاکی از آن است مناطق روستایی شهرستان بستک با ضریب 15/0 به لحاظ میانگین برخورداری از مؤلفه های توسعه، دارای بیشترین توسعه و مناطق روستایی شهرستان های پارسیان، حاجی آباد، سیریک، ابوموسی، بندرلنگه، بندرعباس و جاسک در زمره محروم ترین مناطق از نظر توسعه اجتماعی قرار گرفتند. همچنین مناطق روستایی شهرستان های قشم بشاگرد، رودان، خمیر و میناب در سطح متوسطی از توسعه در زمینه اجتماعی قرار گرفتند. این بررسی معتقد است دستیابی به توسعه اجتماعی مطلوب و تحقق رفاه نسبی در مناطق کمتر توسعه یافته، محروم و بسیار محروم، مستلزم بازنگری در وضعیت کنونی، برنامه ریزی برای افزایش کمی و کیفی منابع موجود، به کارگیری ظرفیت های جدید، سیاست گذاری های نوین اجتماعی و اتخاذ راهبرد عدالت اجتماعی در تخصیص هدفمند خدمات است.
سیاست خاطره در فضای شهری: مطالعه موردی موزه های تأسیسی پس از انقلاب در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی ابعاد و شیوه های اختراع سنت در موزه ها و اثرگذاری قدرت در بازخوانی گذشته انجام شده است. روش تحقیق، تحلیل گفتمان فضا با تأکید بر نظریه مارگاریت کوهن است و تنها موزه هایی در این مقاله انتخاب شدند که پس از انقلاب اسلامی ایجاد شده اند. یافته های این پژوهش نشان داد که موزه ها به منزله مکان های خاطره می توانند منطبق با نیازها و منافع کنونی ایجاد شوند و به فرایند تاریخ سازی و بازسازی آن کمک کنند. در ایران نیز پس از شکل گیری دولت مدرن روند موزه سازی گسترش یافت؛ چراکه جامعه مدرن که ادعای گسستن از سنت های پیشین را دارد، با توده ای از هویت های تکه پاره شده روبه رو می شود و تلاش می کند تا با نوآوری خاطره و ساختن تاریخ برای خود کلیت سازی و هویت بخشی کند و تناقضات درونی خود را نیز پنهان کند.
تجربه احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی بسترها، دلایل و پیامدهای احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری به مدد تحلیل کیفی است. میدان مطالعه پژوهش، فضاهای همگانی شهر سنندج است که موضوع ها و ابعاد فضایی و تعاملی آن با استفاده از تکنیک های مصاحبه عمیقِ فردی، مشاهده مستقیم و مشاهده مشارکتی مطالعه شده و داده های این مطالعه در قالب روش نظریه پردازی داده بنیاد تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری سنندج محصول یک سری عوامل اثرگذار همچون «تنش های ساختاری» و «جامعه هراسی» و نیز برخی شرایط تسهیل کننده، مثل «مکان های پربرخورد» و «بازنمایی خود» است. زنان مورد مطالعه همچنین بر این باورند که احساس ناامنیِ آنها را دلایل و انگیزهای خاصی که در کردار و گفتار و حرکات مردان قابل رؤیت است، تقویت می کند. احساس ناامنی زنان پیامدهایی فردی و جمعی دارد. به سبب این احساس، زنان در سطح زندگی فردی به «تمهیدات پیشگیرانه» روی می آورند، پیامد این احساس ناامنی در سطح جامعه نیز به شیوع و تشدید «زوال اعتماد اجتماعی» می انجامد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی شهروندان در مناطق حاشیه نشین شهرها (نمونه مورد مطالعه: مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی در نظام دموکراسی غیر مستقیم، نقش حیاتی ایفا می کند. انتخاب، ساز و کار اصلی برای تحقق حاکمیت مردمی است. قدرت نهایی از آن مردم است و مردم این قدرت را از طریق فرآیند مشارکت سیاسی به نمایندگان واگذار می کنند. در این میان مشارکت به شهروندان امکان می دهد تا مقامات مسئول را جایگزین کرده و دولت را تغییر دهند. از این رو، مشارکت باعث می گردد تا متصدیان امور در مقابل ملت پاسخگو و مسئول باشند. مقاله حاضر که نتیجه پژوهشی تجربی در حوزه سیاسی - اجتماعی است، به دنبال بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی شهروندان در مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه است. به عبارت دیگر سئوالات اساسی این است که عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی شهروندان در مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه کدامند؟ برای پاسخگویی به سئوال مطرح شده، تعداد 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده و مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش به کار گرفته شده، روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار مورد استفاده، پرسشنامه می باشد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد، بین میزان سیاسی بودن اطرافیان، گرایش به هویت ملی، اعتماد اجتماعی، دینداری، جنس و وضعیت تأهل با مشارکت سیاسی شهروندان ارتباط وجود دارد؛ اما بین پایگاه اقتصادی با مشارکت سیاسی شهروندان ارتباط معناداری مشاهده نشد.
تحلیل و بررسی رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی و رضایت از کیفیت زندگی در مناطق روستایی (نمونه مورد مطالعه: روستاهای شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مهم تلقی بودن رضایت از کیفیت زندگی برای افراد جامعه، تلاش برای ارتقاء آن از اصلی ترین اصول و اولویت های برنامه ریزان و سیاست گذران اجتماعی و مدیران و مسئولان حکومتی در هر جامعه و کشوری است. لذا به جرات می توان گفت کلیه برنامه ها، سیاست ها و عملیات هایی اجرایی در یک جامعه در راستای ارتقای کیفیت زندگی مردم آن جامعه است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی،تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که آیا بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و رضایت از کیفیت زندگی در روستاها ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر روستاهای شهر کرمانشاه است که تعداد 368 نفر از افراد 18 سال به بالای آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. در جهت پاسخگویی به سؤال اصلی این پژوهش به بررسی و تحلیل ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی چون اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعامل اجتماعی و آگاهی اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل و رابطه آن با رضایت از کیفیت زندگی در روستاها به عنوان متغیر وابسته پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از ان است که به جز آگاهی اجتماعی، بین تمامی متغیرهای مستقل تحقیق با متغیر وابسته رابطه مثبت و مستقیم معناداری وجود دارد.
تبیین عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر فرهنگ شهروندی شهروندان تهرانی در سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ شهروندی شهروندان تهرانی در سال مورد مطالعه است. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم جمع آوری شده است. اعتبار و روایی مقیاس ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان تهرانی در سال 1393 است که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 1112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و از مناطق 22گانه شهر تهران به روش تصادفی انتخاب و بررسی شده اند. نتایج، وجود همبستگی مثبت و معنا دار بین هر یک از متغیرها با میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی را تأیید کرد. تحقق فرهنگ شهروندی مستلزم تقویت و ارتقای هر یک از متغیرها و تغییر نگرش نسبت به مفهوم شهر، به منزله پیکری واحد و موجود زنده، روح حاکم بر شهر و پویایی جریان زندگی شهری با تأکید بر عوامل اجتماعی و فرهنگی است.
بررسی رابطة فقر روستایی و تخریب مراتع بخش مرکزی شهرستان فارسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان معضلات مسیر توسعه پایدار، دو مانع اساسی فقر و تخریب، به ویژه در کشورهای جهان سوم، به طور جدی مطرح اند. این دو عامل، بجز تأثیر منفی بر دستیابی به توسعه پایدار، با یکدیگر رابطه ای تعاملی دارند و یک بحران جدی توسعة کشورهای جهان سوم، تهدیدی برای محیط زیست جهانی هستند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه فقر روستایی و تخریب مراتع در بخش مرکزی شهرستان فارسان انجام شده است. شیوه تحقیق، پیمایشی بوده و با نمونه ای به حجم 346 خانوار روستایی با ابزار پرسش نامه انجام شده است. صحت این پرسش نامه به وسیلة متخصصان توسعه روستایی و پایایی آن نیز، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (که مقدار آن بالاتر از 70/0 شد) تأیید شده است. در این پژوهش، خط فقر نسبی سرانه در منطقه مدنظر، در سال 1393 حدود 1213000 ریال محاسبه شد که باتوجه به نتایج پژوهش، حدود 14درصد از پاسخگویان فقیر بودند. همچنین، نتایج پژوهش، میزان زیاد تخریب مراتع را در این منطقه نشان می دهد و دراین میان، میزان تخریب مراتع به وسیلة پاسخگویان فقیر، به طرز معناداری، بیشتر از پاسخگویان غیرفقیراست.
مطالعه کیفی دلایل و زمینه های زباله گردی در شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، دلایل و زمینه های روی آوردن به زباله گردی را مورد مطالعه قرار داده است. میدان پژوهش این مقاله، فضاهای عمومی شهر زاهدان می باشد و به منظور بررسی این موضوع از نظریه زمینه ای به عنوان یک استراتژی فرایند محور شناخته شده در پژوهش های کیفی، استفاده شده است. مشارکت کنندگان در مطالعه حاضر 9 نفر از زباله گردان بوده اند که در سطح مناطق و محلات شهر زاهدان مشغول فعالیت بودند و به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. مقوله های عمده حاصل از استخراج و کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه ها عبارت اند از: «تنگناهای شغلی و ضرورت تأمین معاش»، «عدم حمایت دولتی/سازمانی»، «اعتیاد»، «فقدان حمایت خانوادگی»، «حفظ کرامت انسانی» و «عدم منع اجتماعی». از انتزاع این مقولات و درسطحی بالاتر، مقوله هسته این تحقیق، «زباله گردی؛ پیامد حمایت اجتماعی ناکافی» حاصل شده است. این یافته ها می توانند تصویری روشن از دلایل و زمینه های روی آوردن به زباله گردی ارائه دهند.
بختک «توسعه» و خواب ناآرام آبادی ما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بختک «توسعه»، باوری نافذ اما کسالت آور و مبهم است که بر اجتماع های محلی و آبادی ها سایه افکنده و اجازة تنفس آسان و لذت از زندگی بی آلایش را به آنان نمی دهد. این بختک به روستاییان القا کرده است که عقلانی نیستند و باید دانستن، عقلانیت و توسعه را از دیگران یاد بگیرند. درواقع، باید عقلانیت را از شهر وارد کنند. تاکنون بر آبادی ها، چنین بختکی حکومت کرده است. پیمانکاران «توسعه» و در رأس آن ها سازمان های اجرایی، هواداران اصلی این بختک بوده اند. آن ها متأثر از مفروضات بنیادین ادبیات روان شناسی و عقلانیت از بالا به پایین مهندسی، پرداختی فنی از توسعه ارائه کرده اند و آن قدر توسعه را آماده، سریع الوصول و بی تناسب با نیازها و خواسته های مردمی آبادی نشینان تحلیل کرده اند که الگوی «توسعه مجانی» را به آنان آموزش داده اند. آنان با فرض نوگریزی و عدم خلاقیت آبادی نشینان، مفهوم جادویی «تغییر» و تکنیک «مداخله» را ساخته اند و می خواهند زندگی آبادی نشینان را تغییر دهند. این مقاله، با تأکید بر زمینه های فرهنگی اجتماع های روستایی ایران، دو شکل نقد به ادبیات و عملکرد توسعه در کشور را مطرح می کند: نقد اول، دارای وجهی نوستالژیک و از «زبان گود» است که با نام «بختک توسعه» مطرح می شود. نقد دوم، عمل گرایانه و کارکردی است و با عنوان معضل «توسعه مجانی» بیان می شود. نقد، از چارچوب نظری و روش شناسی توسعه آغاز و به یافته ها و پیامدهای آن ختم می شود.
تحلیل جامعه شناختی رعایت اخلاق شهروندی در فضای شهری (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بر پایه ی نظریه های حوزه ی مطالعات شهری از جمله شهرنشینی و اخلاق شهروندی و با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رعایت اخلاق شهروندی در بین شهروندان تهرانی انجام شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه ی محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه ی آماری مناطق 22 گانه ی شهر تهران و تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 470 نفر و نحوه ی انتخاب نمونه ها از طریق شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که میزان رعایت اخلاق شهروندی در بین شهروندان شهر تهران با 49 درصد در سطح متوسط رو به بالا قرار دارد. و همچنین نتایج سطح تبیینی اخلاق شهروندی حاکی از آن است که متغیرهای نوع تصور از حس شهروندی(366/0 )، نوع تصور از تکلیف شهروندی(154/0 ) نوع تصور از اهمیت شهرنشینی(328/0 )، نوع تصور از همنوایی با سایر شهروندان(468/0 )، نوع تصور از نظارت وجدان جمعی بر عملکرد فرد در فضاهای شهری(280/0 )و نیز نوع تصورات شهروندان از فایده مندی خودشان(460/0 ) بر میزان رعایت اخلاق شهروندی اثرگذار است. در واقع این متغیرها به عنوان عوامل اثرگذار، نقش بسزایی در تبیین جامعه پذیری اخلاق شهروندی در راستای رعایت آن در تمامی عرصه های فضاهای شهری دارند.
مقایسه سبک های فرزند پروری،دشواری در تنظیم هیجان و تاب آوری در جوانان مجرم و غیر مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سبک های فرزند پروری ،دشواری در تنظیم هیجان و تاب آوری در جوانان مجرم وغیر مجرم شهر ایلام می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زندانیا محکوم به جرائم عمومی و جوانان عادی شهر ایلام می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد280(140نفر از هر گروه)به عنوان نمونه این پژوهش انتخاب شدند.ابزار های مورد پژوهش شامل پرسشنامه اقتدار والدین و پرسشنامه دشواری در نظم بخشی هیجانی و پرسشنامه تاب آوری کانر - دیویدسون می باشد.جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریاس چند متغیره استفاده شد.یافته های این پژوهش نشان داد که بین سبک های فرزند پروری ،دشواری در تنظیم هیجان و تاب آوری در جوانان مجرم و غیر مجرم در سطح1% >pتفاوت معناداری وجود دارد،با توجه به تأثیر مؤلفه های فوق در پدیده ی گرایش به جرم در بین جوانان توجه به آنها مهم در راستای کاهش این پدیده مخرب اجتماعی می باشد.