فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، توسعه پایدار کشاورزی یکی از ضروریات سرزمینی به شمار میآید. در راستای حصول این هدف، لازم است در برنامههای پنج ساله توسعه کشور به عنوان سند بالادستی و هدایتگر توسعه به این مفهوم توجه کافی مبذول گردد. این مقاله برنامههای پنج ساله پس از انقلاب اسلامی را به لحاظ میزان توجه و تأکید بر ابعاد و شاخصهای توسعه پایدار کشاورزی در سال 1391 ارزشیابی کرده است. به منظور گردآوری دادهها از مطالعات اسنادی و جهت تجزیه و تحلیل برنامهها از نرمافزار تحلیل کیفی دادهها (Atlas.ti) و روش تصمیمگیری چندمعیاره VIKOR استفاده شده است. نتیجه نشان داده است در تمام برنامههای توسعه پس از انقلاب به توسعه پایدار کشاورزی توجه شده است، اما در برنامه پنجم بر مقوله توسعه پایدار کشاورزی تاکید بیشتری شده است. گرچه در روند برنامهریزی به تدریج به مفهوم توسعه پایدار کشاورزی توجه بیشتری معطوف شده است، اما تمامی ابعاد توسعه پایدار کشاورزی به طور یکسان مورد توجه قرار نگرفته است.
تأثیر حکمرانی خوب بر تولید ناخالص داخلی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد اسلامی اقتصاد کلان و اقتصاد پولی،مالی ،اقتصاد توسعه مصرف،پس انداز،تولید،اشتغال و سرمایه گذاری تولید
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد کلان و اقتصاد پولی مصرف،پس انداز،تولید،اشتغال و سرمایه گذاری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی اقتصادی
میزان تولید ناخالص داخلی و افزایش آن یکی از عوامل تعیین کننده رشد اقتصادی در هر کشوری می باشد، لذا بررسی عوامل موثر بر تولید ناخالص داخلی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد، در این مقاله به دنبال بررسی تأثیر حکمرانی خوب بر تولید ناخالص داخلی کشورها هستیم، به همین منظور اطلاعات مربوط به ایران و 74 کشور دنیا در سال 2008 را مورد بررسی قرار دادیم، درمدل مورد استفاده، تولید ناخالص داخلی را بر اساس فرم کاب-داگلاس تابعی از نحوه حکمرانی، سرمایه فیزیکی، نیروی کار و سرمایه انسانی قرار دادیم، کشش های تخمینی تولید ناخالص داخلی نسبت به نحوه حکمرانی، سرمایه فیزیکی، نیروی کار و سرمایه انسانی به ترتیب 80/0، 62/0 و 24/0 شدند و همگی از معنی داری آماری بالایی برخوردار هستند، این نتایج حاکی از تأثیر مثبت نحوه حکمرانی بر تولید ناخالص داخلی می باشد، به عبارت دیگر بهبود نحوه حکمرانی سبب افزایش سطح تولید ناخالص داخلی می شود، از دیگر نتایج این تحقیق می توان به تأثیر مثبت سرمایه فیزیکی و نیروی کار و سرمایه انسانی بر تولیدناخالص داخلی اشاره کرد.
بررسی نظری رابطه دین (اسلام) و توسعه در جریان فکری مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)؛ مبتنی بر اندیشه های آیت الله مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل پیش روی نظام اسلامی به عنوان یک نظام دینی، نحوه مواجه آن با مقوله های نظری و عینی تمدن غربی به عنوان نظامی سکولار است که تأمل صاحب نظران را در حوزه های مختلف به دنبال داشته است. جریان فکری آیت الله مصباح یزدی به عنوان یکی از مهم ترین جریان های فکری در نظام اسلامی، به صورت خاص و مبتنی بر دلایل نظری و عملی ویژه ای، بین دین اسلام و توسعه غربی رابطه برقرار کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی این نظریه خاص در توصیف و تحلیل توسعه، دین، رابطه دین و توسعه و دلایل موردتوجه این جریان در انتخاب رویکرد مذکور است.
بررسی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها (CSR) برمصرف مسئولانه
حوزه های تخصصی:
مصرف گرایی یکی از مهمترین موانع توسعه اقتصادی و اجتماعی استکه ریشه در ارزشهای فرهنگی هر جامعه دارد. از این رو رفتار اقتصادی متعالی جزو داراییهای مهم فرهنگی به شمار می رود که با شاخص هایی همچون مصرف مسئولانه و مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها سنجیده می شود. در همین راستا هدف این پژوهشبررسی تاثیرمسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها (CSR)وتوانایی های شرکت های بزرگ (CA) به عنوان عوامل موثر بر مصرف مسئولانه (SRC)دررفتارمصرف کننده است.جامعه آماری این پژوهش، مدیران تعاونی های مصرف وایسته به ادارات و شرکتهادرسطح استان آذربایجان شرقی است و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه( بررسی تاثیرمسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها بر مصرف مسئولانه، پرسی ماری کوانا وهمکاران در سال 2012) می باشد. داده های گردآوری شده از پرسش نامه هابا استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیلقرار گرفته است.با توجه به ماهیت متغیرهای پژوهش، از ضریب همبستگیپیرسون و آزمون کولموگروفو آزمون اسمیرنوف استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل (ارایه علل با ارزش، تعهد زیست محیطی، انجام کارهای مطلوب، تولید محصولات با کیفیت، رهبری در صنعت و نوآوری و تکنولوژی)رابطه معناداری با مصرف مسئولانه دارند.
بررسی وضعیت توسعه نظام ملی نوآوری (NIS) در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت توسعه نظام ملی نوآوری در جمهوری اسلامی ایران است. تحقیق حاضر از نظر ماهیت جزء پژوهش های کمّی، از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و از نظر روش، توصیفی پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی و آزاد تهران و همچنین مدیران و متخصصان بخش صنعت است که در حوزه نظام ملی نوآوری دارای آثار تألیفی یا ترجمه ای و یا مسئولیت های مدیریتی و اجرایی بوده اند که تعداد برآورد شده 74 نفر بوده است. نتایج نشان داد: مهم ترین عامل محدودکننده در زمینه توسعه نظام ملی نوآوری در کشور «اقتصاد دولتی و کم توجهی به جلب مشارکت بخش خصوصی به ویژه در حوزه کارآفرینی»، مهم ترین عامل تقویت کننده «تأکید بر توسعه علم، فناوری، نوآوری و کارآفرینی در اسناد و برنامه های بالادستی نظام» و مهم ترین راهبرد کلان «تدوین الگوی جامع، برنامه دقیق و راهکارهای عملیاتی در زمینه توسعه علم، فناوری، نوآوری و کارآفرینی» بوده است.
عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان نسبت به یکپارچه سازی اراضی: مطالعة موردی پایین دست سد گلبلاغ، شهرستان بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان پایین دست سد گلبلاغ نسبت به طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی است. تحقیق از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده، که به روش پیمایشی در نیمة اول 1390 انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، 120 نفر برآورد شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از معادلة آلفای کرونباخ از 76/0 تا 85/0 محاسبه شد. با توجه به نتایج پژوهش، متغیرهای تحصیلات، رضایت از طرح، عوامل اقتصادی، عوامل انگیزشی، عوامل ترویجی- آموزشی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، و عوامل مربوط به طرح دارای رابطة معنی دار با نگرش کشاورزان نسبت به طرح سامان دهی اراضی است؛ و بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، چهار متغیر عوامل مربوط به طرح، عوامل اقتصادی، عوامل انگیزشی، و تحصیلات 4/66 درصد از تغییرات نگرش کشاورزان را تبیین می کنند.
بررسی رابطه ابعاد توسعه یافتگی با مرگ (خودکشی - دیگرکشی): مطالعه تطبیقی در سطح کلان
حوزه های تخصصی:
توسعه یافتگی زوایای پیدا و پنهانی دارد، با پیامدهایی که هماره مثبت نیست. این پژوهش با دنبال کردن رهیافت جامعه شناختی پارسونز و نظام های چهارگانه او تلاش کرد، نگاهی نو به خودکشی و دیگرکشی داشته باشد تا به درک روشن تری از رابطه ابعاد توسعه یافتگی با مرگ عامدانه دست یابد. مطالعه تطبیقی با تکنیک تحلیل ثانویه با کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت. داده ها از معتبرترین سایت های بین المللی بدست آمدند. با واحد تحلیل قرار دادن کشور، داده ها در سطح کلان به صورت تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند: 1- از بین چهار توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پارسونز، نقش توسعه اجتماعی در تغییرات نرخ خودکشی مهم تر است. 2- هر چهار نوع توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پارسونز با دیگر کشی، رابطه دارند اما تأثیر توسعه فرهنگی قوی تر است. لذا دو راهکار توجه به وجود رابطه انسانی- اجتماعی و ایجاد ظرفیت فرهنگی در کنشگران اجتماعی را بمنظور کاهش مرگ های عامدانه، می توان مورد توجه قرار داد.
همگرایی نگرش های جامعه شناختی و اقتصادی در رویکرد نهادگرایی به توسعه
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائه تصویری از تعامل و همگرایی جامعه شناسی و اقتصاد در رویکرد نهادگرایی به توسعه است و قصد دارد ابعاد گوناگون این دستگاه نظری را در تبیین توسعه نشان دهد. در این مقاله، ابتدا با بررسی تعریف نهاد، دیدگاه میردال به نهادگرایی و توسعه آورده شده سپس سیر رشد و تکمیل مکتب نهادگرایی ذکر شده و سرانجام نگرش این مکتب به توسعه اقتصادی آورده شده است. می توان گفت که نهادگریان، توسعه را با نگاهی روشمند و متکی به ابزارهای تحلیلی اقتصادی و بطور همزمان لحاظ کننده ی تمامی عوامل فراتر از رشته ی اقتصاد می نگرند. یکی از جمع بندی های مهم نهادگرایان این است که آموزه ی اقتصاد بازار آزاد در بهترین حالت، حتی اگر همه ی کاستی های روش شناختی آن نادیده گرفته شود فقط می تواند موارد موفق توسعه را تبیین کند. مطالعات تاریخی نهادگرایان نشان می دهد که در تاریخ بیشتر واحدهای اقتصادی – اجتماعی جهان ناکارآمد بوده اند و در چارچوب الگوی تبیینی اقتصاد متعارف، که از آموزه ی داروینیسم اجتماعی تأثیر پذیرفته است تبیین شدنی نیستند. بنابراین نهادگرایان کوشیده اند بقای واحدهای ناکارآمد را نیز روشمندانه تبیین کنند. بر همین اساس، می توان گفت نهادگرایان که با تعامل رویکردهای جامعه شناختی و اقتصادی به تبیین مباحث توسعه ای و اقتصادی پرداخته اند، الگویی روشمند و جامع نگر را برای تبیین توسعه به ویژه توسعه اقتصادی ارائه داده اند.
تصوف و جامعه شناسی توسعه نیافتگی در ایران
حوزه های تخصصی:
اهل تصوف و صوفیان مانند سایر خرده فرهنگ های موجود در جامعه ایران، باورهایی دارند که زهد و دنیا گریزی، جبرگرایی، رضایت به وضع موجود، دوری کردن از درس و مدرسه، فقر، صبر، توکل و غیره ازجمله آن هاست. باورهای گروه فوق، به علت نفوذ بسیار زیاد آن ها در ایران و ایرانیان، تأثیرات فراوانی بر حوزه های مختلف دین و فرهنگ ایرانی گذاشته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات باورهای تصوف در عدم توسعه ایران است. مقصود از توسعه، یکی از دو وجه پیشرفت، یعنی وجه مادی آن است. ازاین رو، ابتدا نظریه های موجود درباره مذهب و توسعه بررسی گردید. نظریه های مذکور که از آن ها با عنوان جامعه شناسی توسعه یاد می شود، ذیل مکتب نوسازی بررسی شده است. سپس متغیرها و ارزش های فرهنگی عقب برنده و باورهایی از متصوفه بررسی گردیده که در توسعه نیافتگی ایران تأثیرگذار بوده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، باورهایی از تصوف در دین و فرهنگ ایرانی ریشه دوانده است که جزء متغیرها و ارزش های فرهنگی عقب برنده است و درنتیجه، باعث توسعه نیافتگی و عدم پیشرفت در ایران شده است.
تحلیل عاملی عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه اجتماعی (مطالعه موردی: شهرستان کرج، 1389)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع توسعة اجتماعی گفتمانی است که اندیشمندان علوم اجتماعی از اواخر قرن بیستم تاکنون به آن توجه کرده اند. هر جامعه ای که در جهت توسعة اجتماعی تلاش می کند، باید به گونه ای برنامه ریزی کند که با شناخت درستْ،عوامل پیش برنده تقویت و عوامل بازدارنده تضعیف شوند. تحقیق حاضر، با هدف دستیابی به درکی عمیق از توسعة اجتماعی در روستاهای شهرستان کرج، به روش پیمایشی، توصیفی، تحلیلی انجام شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 124 نفر تعیین شدکه برای اطمینان بیشتر 150 نفر انتخاب شد. این تعداد(6354نفر) از بین جامعة آماری مردان و زنان عضو خانوار کشاورزان ساکن روستاهای شهرستان کرج، انتخاب شدند. برای انتخاب روستاها از روش نمونه گیری چندمرحله ای و برای انتخاب افراد از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه ای که روایی آن بر اساس نظرخواهی از کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (بالای 7/0) به تأیید رسید، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss و تکنیک تحلیل عاملی تحلیل شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، عوامل پیش برندة توسعة اجتماعی محیط زیست (17/16%)، حمل ونقل (37/10%)، اشتغال زنان (66/9%)، ارتباطات (53/9%)، همبستگی اجتماعی (6/8%)، روابط خانوادگی (69/7%)، درخواست کمک از دیگران (24/6%)، و علاقه به کار (69/5%) شناخته شد و در مجموع 97/73 درصد از واریانس کل را تبیین کرد. عوامل بهداشت سنّتی (36/14%)، عدم احساس نیاز به آموزش (92/11%)، عدم احساس امنیت (25/11%)، بی اعتمادی به دیگران (10%)، خوداتکایی منفی (84/9%)، و درون گرایی (11/8%) جزء عوامل بازدارندة توسعة اجتماعی شناخته شد و 51/65 درصد از واریانس کل را تبیین کرد.
تبیین جامعه شناختی تأثیر فرایند نوسازی در ساختار خانواده (مقایسه ی نقاط شهری و روستایی در استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران، نهاد خانواده در چند دهه ی اخیر عمدتاً به دلیل مؤلفه های نوسازی، سبب تغییرات ساختاری شده است. در این پژوهش تغییرات ساختاری خانواده در بستر فرایند نوسازی در استان مازندران بررسی خواهد شد. روش تحقیق، کمی و پیمایشی است. جامعه ی آماری، را تمامی سرپرستان خانوار در مناطق شهری و روستایی ساکن در استان مازندران تشکیل می دهند که تعداد آنها 931002 خانوار می باشد. حجم نمونه 400 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است. یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین متغیرهای نوع خانواده، ساختار قدرت و نگرش به فرزندآوری نقاط شهری و روستایی با سطح معنی داری 0/000 وجود دارد. بر این اساس، روستاییان نسبت به شهری ها میزان بیشتری از ویژگی های فوق را در زندگی خود تجربه کرده اند. همچنین، میانگین استقلال خواهی زنان و نگرش و رفتار باروری در بین شهری ها از روستاییان بیشتر بوده است و این تفاوت به لحاظ آماری در سطح خطای کوچکتر از 0/01 و اطمینان 0/99 نیز معنی دار می باشد و نیز بین میانگین متغیرهای روابط خویشاوندی، نگرش به ازدواج و سن ازدواج به لحاظ آماری در سطح خطای کوچک تر از 0/01 و اطمینان 0/99 تفاوت معنی داری وجود ندارد. طی چند دهه ی اخیر، نهاد خانواده و نظام خویشاوندی متأثر از فرایند و پیامدهای نوسازی، تغییر و تحولات عمیقی را در سطح عینی ساختار خانواده تجربه کرده است.
محاسبه و بررسی شاخص توسعه اجتماعی در کشورهای اسلامی منتخب با تاکید بر ایران
حوزه های تخصصی:
امروزه تقریباً این اتفاق نظر بین اندیشمندان به وجود آمده است که برای دست یابی به توسعه پایدار، توجه به همه ابعاد توسعه از جمله توسعه اجتماعی در کنار توجه به توسعه اقتصادی ضروری است. بدین ترتیب توجه به توسعه اجتماعی در درازمدت می تواند تأثیر زیادی بر توسعه همه جانبه کشورها داشته باشد. لذا هدف این مطالعه استخراج شاخص توسعه اجتماعی برای کشورهای اسلامی منتخب می باشد. برای این منظور، جهت محاسبه شاخص توسعه اجتماعی از شاخص های زیر استفاده می شود: واکسیناسیون علیه بیماری های دیفتری، سیاه سرفه و کزاز- امید به زندگی در بدو تولد- متوسط سال های تحصیل- نرخ مرگ و میر– میزان ثبت نام در مدارس - نسبت دانش آموز به معلم و نرخ مشارکت نیروی کار زن.
طبق نتایج حاصله متوسط توسعه اجتماعی ایران طی دوره 2009-1960، 39/0 بوده است که نسبت به بسیاری از کشورها مانند مالزی، پاکستان، اندونزی و سوریه عملکرد ضعیف تری دارد. بنابراین علی رغم روند فزاینده توسعه اجتماعی در ایران و با توجه به این که توسعه اجتماعی جزء لاینفک ارتقاء و پیشرفت جامعه می باشد، لذا این امر به آگاه سازی همگانی، بسیج عمومی و عزم ملی نیاز دارد.
طرح پیشنهادی برای پیشرفت هنرهای سنتی در چهارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که با شناخت نقش هنرهای سنتی در چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و با آینده نگری و آسیب شناسی از روح کلی حاکم بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که همان اسلام محوری و بومی گرایی است، در قالب یک بررسی اکتشافی، الگویی پیشنهادی برای پیشرفت هنرهای سنتی در قالب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تدوین گردد. در بررسی حاضر، ابتدا اهمیت و جایگاه هنرهای سنتی در فرهنگ اسلامی ایرانی موردبررسی قرار گرفت. سپس فرصت ها و ظرفیت های پیشرفت هنرهای سنتی و نیز چالش ها و موانع توسعه و پیشرفت آن تشریح گردید تا تصویر کاملی از موضوع پژوهش به دست آید. در بخش پایانی نیز با توجه به مجموعه مباحث پیشین، الگویی پیشنهادی برای پیشرفت هنرهای سنتی در چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ارائه گردید.
بررسی تاثیر شهرنشینی بر شاخص های توسعه با تاکید بر نتایج سر شماریهای 90-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
تعیین سطوح توسعه یافتگی کشاورزی و اقتصادی در بخش روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رتبه بندی استان های کشور از نظر سطح توسعه یافتگی اقتصادی در بخش شهری و کشاورزی در بخش روستایی در 1389 است. بدین منظور، از 68 شاخص اقتصادی و 46 شاخص کشاورزی در بخش روستایی و دو روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی بهره گیری می شود. طبق نتایج به دست آمده، استان های اصفهان، تهران، مازندران، فارس، گلستان، یزد و قم در دستة استان های توسعه یافته از لحاظ کشاورزی در بخش روستایی قرار دارند که از آن میان، تنها سه استان تهران، فارس و یزد دارای توسعه یافتگی اقتصادی اند و اصفهان جزو استان های نسبتأ توسعه یافته، گلستان جزو استان های کمترتوسعه یافته و همچنین، قم و مازندران جزو استان های توسعه نیافته از نظر اقتصادی به شمار می روند.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش مدیران واحدهای تولیدی نسبت به فضای کسب و کار (بررسی موردی: یزد)
حوزه های تخصصی:
می توان اذعان داشت که بخش قابل توجهی از مقتضیات اقتصادی هر کشور در گرو فضای کسب و کار مساعد و مناسب آن کشور است. عدم برخورد مناسب با پدیده فضای کسب و کار در ایران و در نظر نگرفتن علایق و نگرش های مدیریتی از جمله کارآفرینان آن، همواره مشکلات و نارسایی های در بهبود فضای کسب و کار به دنبال داشته است. بررسی نگرش مدیران واحدهای تولیدی بهعنوان کارآفرینان می تواند ما را در شناخت موانع و مشکلات موجود بر سر راه بهبود فضای کسب و کار یاری رساند تا از این طریق بتوان با برنامهریزیهای مناسب از سوی دولت زمینه کارآفرینی و بالطبع اشتغال را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش مدیران واحدهای تولیدی نسبت به فضای کسب و کار در شهر یزد انجام گرفت. این پژوهش با روش پیمایش و به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه را مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط فعال شهر یزد تشکیل می دادند که براساس فرمول کوکران 145 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند. تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. تکنیک های آماری مورد استفاده، شامل آزمون تفاوت میانگین (T-test)، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بوده است. و سپس اطلاعات جمعآوری شده (بوسیله پرسشنامه) با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد میزان نگرش مدیران نسبت به فضای کسب وکار مثبت است. هم چنین یافته ها نشان داد که بین جنسیت، وضعیت تأهل، ارتباط با واحد تولیدی، نوع سازمان و سطح مدیریت مدیران با نگرش نسبت فضای کسب و کار تفاوت معناداری وجود ندارد. هم چنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سن، تحصیلات، درآمد ماهیانه، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر و تعداد شاغلان با نگرش مدیران نسبت به فضای کسب و کار رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین متغیرهای اصلی تحقیق شامل ریسک پذیری، خلاقیت، پذیرش اجتماعی، دینداری و بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی با نگرش نسبت به فضای کسب و کار همبستگی مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب سه متغیر پذیرش اجتماعی، خلاقیت، دینداری در مجموع 5/60 درصد از واریانس نگرش نسبت به فضای کسب و کار را تبیین می کنند.
تحلیل کیفی نگرش توسعه ای در ادبیات عامیانه: با تأکید بر ضرب المثل های لری
حوزه های تخصصی:
توسعه یافتگی همواره یکی از دغدغه های جوامع در حال گذار بوده است. این جوامع در شناختن عوامل عقب ماندگی خویش به دلایل مختلفی متوسل شده اند. زبان و ادبیات عامیانه یکی از مواردی است که تجلی گاه لایه های زیرین شخصیت افراد است و از این دریچه می توان نگرش های افراد را نسبت به موضوع توسعه سنجید. برای بررسی نگرش توسعه ای لرستان از منظر فرهنگی رجوع به ضرب المثل های لری می تواند مبنای دقیقی را فراهم آورد. چارچوب نظری این تحقیق با استفاده از نظرهای متفکران دیدگاه نوسازی ساخته شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل محتوای تلخیصی است که در آن ضرب المثل ها به لحاظ مضمونی در مقوله های مختلف توسعه ای گنجانده شده و تعداد فراوانی ضرب المثل ها و هم جهت گیری مثبت و منفی مضمون هر یک از آن ها با توسعه واکاوی شده است. یافته ها نشان می دهد که به لحاظ تکرار، توصیه به عقل گرایی، ارزش های اخلاقی مؤید کار، گرایش به جمع گرایی، محافظه کاری و تقدیرگرایی در میان مثل ها، بیشترین تکرار را داشته اند. همچنین مقوله های ارزش های اخلاقی مؤید کار، عقل گرایی، جمع گرایی، دارای موارد مثبت بیشتری بوده و مقوله های محافظه کاری و سازگاری (عدم نیاز به پیشرفت)، تقدیرگرایی، جایگاه انتسابی، عام گرایی، نگاه به ثروت، نگاه جنسیتی و فردگرایی، دارای موارد منفی بیشتری هستند. در مجموع می توان گفت که غلبه ی مثل هایی با مضمون ناسازگار با توسعه، در میان ضرب المثل های لری بیشتر به چشم می خورد.
ارزیابی وضعیت توسعه منطقه ای در میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه متعادل منطقه ای به عنوان یکی از دغدغه های جدی مدیران و برنامه ریزان کشورها، همواره در صدر برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی قرار داشته و اولویت اصلی تصمیم گیران کلان کشورها بوده است. هدف این مقاله ارزیابی وضعیت توسعه منطقه ای در میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. روش این تحقیق اسنادی و کتابخانه ای و تکنیک تجزیه و تحلیل مدل تاکسونومی عددی و فاکتورآنالیز است. مقطع آماری سال 1385 است و در موارد وجود اطلاعات به روزتر، از آن استفاده شده است. در تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS برای تحلیل عاملی و از نرم افزار Excel برای برنامه نویسی و محاسبات تاکسونومی عددی استفاده شده است. در نهایت شهرستان ها و بخش های محروم و برخوردار استان آذربایجان شرقی بر اساس شاخص های مورد نظر معرفی شدند.