فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۰۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه میزان و انواع دینداری با همبستگی اجتماعی است. روش این تحقیق پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دوره کارشناسی واحد حصارک دانشگاه خوارزمی تشکیل می دهند. از میان این دانشجویان تعداد 409 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله با این دانشجویان مصاحبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t استیودنت، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نظریه دورکیم در رابطه با تأثیر دینداری بر همبستگی اجتماعی الگوی نظری این تحقیق است. نوع دینداری نیز با توجه به انتقادی که بر نظریه دورکیم در رابطه با کارکرد انسجامی دین وارد شده و عدم توجه دورکیم به انواع دینداری در دستگاه نظری خود مطرح می شود. بر این اساس، دسته بندی هیک از انواع دینداری (انحصارگرا، شمول گرا و تکثرگرا) مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای دستگاه نظری تحقیق، دینداری و انواع دینداری متغیرهای مستقل تحقیق و همبستگی اجتماعی متغیر وابسته تحقیق به شمار می آیند. همچنین این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. در بررسی نوع دینداری سه روش به طور همزمان به کار گرفته شد: 1- نوع دینداری بر مبنای شاخص نوع دینداری، 2- نوع دینداری بر مبنای عامل انحصارگرایی دینی و 3- نوع دینداری بر مبنای عامل تکثرگرایی دینی. با توجه به این طبقه بندی ها، بین نوع دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد.
بررسی رابطه جهت گیری ارزشی مُ درن با هویت دینی و مقایسه جنسیتی آن ( مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر چگونگی رابطه و نسبت مدرنیته و دین از مهمترین بحث ها و چالش های فکری و سیاستگذاری اندیشمندان و مدیران جامعه ایرانی بوده است. اما بیشتر این بحث ها در سطح تحلیل های نظری بوده و به صورت تجربی این رابطه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر، با روش پیمایشی و بر اساس نظریه های بک فورد و گیدنز، به بررسیِ رابطه جهت گیری ارزشی مدرن با هویت دینی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت، به تفکیک جنس، پرداخته است. روش نمونه گیری، روش نمونه گیریِ خوشه ای چند مرحله ای بوده است. بر اساس نتایج تحقیق میانگین نمره جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی دختران در هر سه بعدعاطفی، اعتقادی و عملی بالاتر از میانگین نمره پسران و معنی دار بوده است. همبستگی جهت گیری ارزشی مدرن با ابعاد اعتقادی و احساسی هویت دینی منفی و معنی دار بوده؛ اما همبستگی آن با بعد عملی و کلی هویت دینی معنی دار نبوده است. تفاوت جنسیتی هویت دینی پس از کنترل تأثیر متغیر جهت گیری ارزشی مدرن نیز معنی داربوده است. در کل بر اساس نتایج تحقیق به نظر می رسد، بر خلاف مفروضات رایج نظریه دنیوی شدن، رابطه بین جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی، حداقل در بین پاسخگویان این تحقیق، نوعی رابطه تقابلی نبوده است.
تبیین دین داری مردم جهان براساس الگوی نظری تعاملات فرهنگی در یک مطالعه بین کشوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعات بحث برانگیز جامعه شناسی دین میزان دین داری مردم جوامع گوناگون است. هریک از تئوری های مطرح شده در این حوزه مطالعاتی چالش های جدی دارد، به نحوی که میزان دین داری و عوامل مؤثر بر آن در پرده ای از ابهام فرو رفته است. هدف این مقاله ارائه توصیفی روشن تر از میزان دین داری مردم کشورهای جهان و تبیین شفاف تر این پدیده می باشد. در این راستا، از خلال ارزیابی انتقادی تئوری به روز شده مدرنیزاسیون، الگوی نظری تعاملات فرهنگی معرفی می شود. در بخش چارچوب نظری با انتخاب متغیر جهانی شدن فرهنگی به عنوان متغیر مستقل و متغیرهای زمینه ای مرتبط با این مفهوم، فرضیه ها و مدل تحلیلی ارائه می شود. پس از آن برای آزمون این فرضیه ها به داده هایی که از پیمایش های جهانی در اختیار محققان قرار دارد، مراجعه نموده، تا ضمن ترسیم کلی میزان دین داری مردم جوامع، قدرت تبیین کنندگی الگوی نظری تعاملات فرهنگی آزمون شود. یافته های توصیفی این بررسی نشان می دهد که به طور کلی میزان پایبندی مردم کشورها نسبت به جنبه های رفتاری و ارزشی دین داری، کمتر از اعتقادات مذهبی به ویژه باور به خداوند می باشند. یافته های تبیینی تحقیق نیز نشان می دهد که چارچوب نظری تعاملات فرهنگی، الگویی نسبتاً توانمند در تبیین واریانس دین داری مردم جهان است. همچنین این مدل نظری تفسیر متفاوتی از نقش و جایگاه متغیرهای توسعه انسانی و تنوع و تکثر مذهبی که مورد توجه تئوری روزآمد شده مدرنیزاسیون و نیز نظریه بازارهای مذهبی است ارائه می کند.
روایت سریال های تلویزیون از اختیار و کنشگری عامل انسانی: مطالعة سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ارتباط همیشگی زندگی تودة مردم با مفهوم جبر و اختیار، و نیز اهمیت ذاتی این مفهوم در حیطة دین، و با عطف نظر به توانایی رسانه ها در برساخت روایت تودة مردم از نظام اسباب هستی و همچنین با در نظر گرفتن روابط دین، دولت و تلویزیون در ایران، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال برآمده است که در سریال نمونة تحقیق که جزء سریال های مذهبی عامه پسند است از مفهوم اختیار چه برساخت معنایی ای به مخاطب ارائه می شود. لذا ابتدا یک معرفی اجمالی از مفهوم اختیار در اندیشة اسلامی و دال های آن که امکان بازشناسی فضای تخاصم میان جبر مطلق و اختیار مطلق در بخش عملی تحقیق را فراهم می آورد، ارائه شده است. با اتخاذ رویکرد نظری بازنمایی برساختی، ترکیبی از رویکردهای تحلیل گفتمان برای تحلیل دیالوگ های سریال دربارة اختیار انسان و نیز الگوی تحلیل کنشگر گریماس برای تحلیل ساختار اساسی کنشگری در سریال استفاده شده است. با ترسیم جداول کنشگران پی رفت های آغازین و پایانی و نیز نمودار شماتیک آنها نشان داده شده است که سریال به لحاظ روایی و گفتمانی متمایل به گفتمانی جبرگراست. در این مجموعه، نوع توالی روایی و نیز الگوی کنشگری جبری وجود دارد، و سریال خودش را حول دال کیفرانگاری سختی ها و پاداش انگاری خوشی ها متعیّن می سازد؛ و دو دال تقدیرگرایی و خواب محوری را در حوزة گفتمانی خود جذب و دال تأثیرگذاری ساختارهای اجتماعی را طرد می کند.
بررسی مقایسه ای میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و رابطه ی آن با میزان دینداری (مطالعه زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران در سال 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش به دست آوردن توصیف نسبتاً دقیقی از وضعیت پذیرش کلیشه های جنسیتی بین زنان و مردان و مقایسه ی این دو گروه است. هم چنین، در سطح تبیین به دنبال بررسی رابطه بین عوامل اجتماعی- فرهنگی (جنسیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل) و میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی می باشد. بررسی رابطه بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی افراد و میزان دین داری آن ها از دیگر اهداف این پژوهش بوده است. نظریه های مورد استفاده در این مقاله عبارت اند از: نظریه طرح واره جنسیتی، نظریه کلیشه های جنسیتی آندره میشل، نظریه جامعه پذیری جنسیت، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه نقش و نظریه دین و کارکردهای آن. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش می باشد. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده است. جمعیت آماری این تحقیق را زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. یافته های پژوهش، گویای تفاوت جنسیتی معناداری در میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی بوده است. هم چنین رابطه ی معناداری بین متغیر میزان تحصیلات با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی دیده شد؛ اما بین وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی-اقتصادی پاسخ گویان با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی آن ها ارتباط معناداری یافت نشد. هم چنین یافته های تحقیق، گویای رابطه ی معنادار بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و میزان دین داری افراد است. بر اساس یافته ها می توان 8 درصد از نوسان های نگرش افراد به کلیشه های جنسیتی را بر اساس میزان دین داری آن ها تبیین کرد.
بررسی عوامل مؤثر بر دینداری (مطالعه موردی: زنان متأهل ساکن شهر گرگان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل مؤثر بر دینداری انجام شده است. از آنجایی که دینداری بر روابط خانوادگی اثر گذار است و با نظر به اینکه در شرایط کنونی استحکام ارزش های دینی در خانواده یکی از اهداف مهم جامعه بشمار می رود، لذا پژوهش علمی در این زمینه از ضرورت و اهمیت بالایی برخوردار است. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل ساکن شهر گرگان است که تعداد آنها 144406 نفر بوده است. حجم نمونه آماری این پژوهش شامل 360 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین و با بکارگیری روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای توأم با شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک در 36 محله شهر گرگان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه دینداری گلاک و استارک بود. جهت تحلیل داده ها افزون بر روش های آمار توصیفی از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین مصرف رسانه ای، اعتماد اجتماعی و دینداری وجود ندارد در حالیکه بین سن، تحصیلات، مدت ازدواج، جمع فرزندان، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و دینداری رابطه معنادار وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که تحصیلات و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با دینداری زنان رابطه منفی دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان د اد که جمع فرزندان بالاترین اثر کل (به صورت فزاینده) را بر میزان دینداری زنان متأهل داشته است. همچنین بین دینداری زنان متولد شهر و روستا تفاوت معنی-دار وجود دارد.
بررسی تجربی رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتار انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین با راهنمایی ها، احکام و قواعد خاصِ اخلاقی خود فرد را مجهز می کند که با کنترل خویشتن از برخی رفتارها امتناع کند. تقوا در معارف اسلامی معادل خودکنترلی است و خودکنترلی نیز به مثابه یک سد مستحکم در برابر گرایشات رفتاری انحراف آمیز است. تحقیق حاضر در پی آن است تا رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بررسی کند. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جمعیت این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی93-1392 است که 416 نفر از آنان به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. تحلیل داده ها نشان می دهند: خودکنترلی و دینداری با رفتارهای انحرافی رابطه معکوس و معناداری دارد، اما بین دینداری و خودکنترلی رابطه معناداری مشاهده نشده است. به عبارت دیگر، می توان چنین استنباط کرد که خودکنترلی نقش واسطی در رابطه دینداری و انحراف نداشته، بلکه به طور مستقل بر رفتار انحرافی مؤثر است.
بررسی تجربی رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتار انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین با راهنمایی ها، احکام و قواعد خاصِ اخلاقی خود فرد را مجهز می کند که با کنترل خویشتن از برخی رفتارها امتناع کند. تقوا در معارف اسلامی معادل خودکنترلی است و خودکنترلی نیز به مثابه یک سد مستحکم در برابر گرایشات رفتاری انحراف آمیز است. تحقیق حاضر در پی آن است تا رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بررسی کند. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جمعیت این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی93-1392 است که 416 نفر از آنان به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. تحلیل داده ها نشان می دهند: خودکنترلی و دینداری با رفتارهای انحرافی رابطه معکوس و معناداری دارد، اما بین دینداری و خودکنترلی رابطه معناداری مشاهده نشده است. به عبارت دیگر، می توان چنین استنباط کرد که خودکنترلی نقش واسطی در رابطه دینداری و انحراف نداشته، بلکه به طور مستقل بر رفتار انحرافی مؤثر است.
مطالعه بازاندیشی اجتماعی در میان جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاندیشی در مورد خویشتن و عرصه های مختلف زندگی و گزینش از بین بدیل های مختلف، از فرصت هایی است که جوامع جدید در اختیار قرار داده است. این مقاله به بررسی بازاندیشی و عوامل مرتبط در میان جوانان شهر یزد پرداخته است. این پژوهش با روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه، 384 نفر از جوانان شهر یزد را به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که بین زنان و مردان از نظر میزان بازاندیشی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما بین میزان تحصیلات و میزان درآمد با بازاندیشی رابطه معنی داری مشاهده شد. همچنین بین میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، دینداری و جهان گرایی فرهنگی با بازاندیشی رابطه معنی دار وجود دارد، هر چند رابطه بین دینداری و بازاندیشی رابطه معنی دار و معکوس است. براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، جهان گرایی فرهنگی و دینداری مهم ترین متغیرهای تبیین کننده بازاندیشی در میان افراد مورد مطالعه است.
بررسی نقش هویت دینی بر حفظ میراث فرهنگی در بین جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش تأثیرگذار دین در شکل بخشیدن به نگرش ها ،گرایش ها و معنابخشی به رفتارهای اجتماعی، پژوهش حاضر درصدد است تا اثر هویت دینی برحفظ میراث فرهنگی در بین جوانان شهر اصفهان را مورد بررسی قرار دهد. دیدگاه های نظری متعددی در باب نقش دین در جامعه وجود دارد. دورکیم و مارکس دین را ابزار قدرتمندان و موجب تخریب و تخدیر جامعه دانسته اند ولی وبر دین را منشأ بروز تغییرات اجتماعی می داند. این پژوهش با روش پیمایشی از طریق توزیع 343 پرسشنامه در شش منطقه از مناطق 14 گانه شهرداری شهر اصفهان که با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند، صورت گرفته است. حجم نمونه با نرم افزار spss sample power محاسبه شد و به منظور آزمون فرضیات از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هویت دینی جوانان در سه بعد عاطفی، اعتقادی و پیامدی با ابعاد شناختی، احساسی و عملکردی حفظ میراث فرهنگی ارتباط مستقیم و معناداری دارد و هویت دینی، 15/0از تغییرات در حفظ میراث فرهنگی را تبیین می کند. همچنین از بین متغیرهای زمینه ای تحصیلات پاسخگویان بر حفاظت از میراث اثر مثبت و معنادار داشته است. شاخص های برازش مدل نشان می دهد مدل، برازش قابل قبولی دارد.
نقش دین داری در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی(مطالعه ای در شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آدمی از بدو حیات، به تأمین آسایش و امنیت خود و خانواده اش نیازمند بوده است. تأثیرپذیرى امنیت از اقتصاد، مذهب، فرهنگ، صنعت و جمعیت و تأثیرگذارى آن بر همة شاخه هاى توسعه و حیات انسانى، به آن نقش بنیادین می دهد. بزرگ ترین دستاورد ادیان الهی حفظ امنیت روحی و روانی انسان ها درمقابل تنش ها و وسوسه های شیطانی است؛ بنابراین دین داری نقش مهمی در تبیین احساس امنیت اجتماعی در جامعه خواهد داشت.
مطالعة حاضر با هدف بررسی رابطة دین داری و میزان احساس امنیت اجتماعی در بین ساکنان شهر یزد انجام گرفته است. با روش پیمایش، 246 نفر از ساکنان شهر یزد با استفاده از شیوة نمونه گیری خوشه ای متناسب انتخاب شدند و با کمک ابزار پرسش نامه تحت مطالعه قرار گرفتند.
احساس امنیت اجتماعی در دوازده بعد امنیت جانی، مالی، اقتصادی، شغلی، اخلاقی، فرهنگی، عاطفی، احساسی، فکری، حقوقی، قضایی و نوامیس و دین داری در پنج بعد فکری، اعتقادی، مناسکی، عاطفی و پیامدی سنجیده شده است. نتایج تحقیق هم سو با نظریات فروم، وبر، دورکیم، بوزان، پارسونز و نظریه پردازان مسلمان از همبستگی مثبت و معنادار میزان دین داری و ابعاد آن با میزان احساس امنیت اجتماعی نشان داشت.
بنابراین، روحیة مذهبی و اعتقادات دینی نقش مهمی در تبیین احساس امنیت افراد اجتماع خواهد داشت. ازاین رو، استفادة مطلوب از ظرفیت های دینی و روحیة مذهبی افراد موجد شکل گیری امنیت اجتماعی پایدار و درنهایت توسعة همه جانبة اجتماع خواهد شد.
مناسبات عاملیت و ساختار از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با نگاهی متفاوت از نگاه های غالب اروپامحور، آثار یکی از تراث علمی ایران اسلامی یعنی علامه جعفریe را بررسی و چارچوبی نظام یافته از تلقی ایشان درباره مسئله رابطه ساختار و عاملیت را ساخته و پرداخته کند. این مسئله به عنوان یکی از مهم ترین مسائل کلان جامعه شناسی، در حوزه هستی شناسی اجتماعی قابل بحث است. در این مقاله برای اکتشاف، ساختاربندی و بسط نظریه علامه جعفری به آثار به جا مانده از ایشان رجوع و تلاش شده با نگاهی جامع به تمامی این آثار، دلالت های جامعه شناختی وابسته به این مسئله را استخراج و نظریه صائب ایشان را که به صورت پراکنده در آثار وی وجود دارد تبیین کند. این پژوهش در مقام تحلیل، رویکرد توصیفی−تحلیلی دارد.
به نظر می رسد علامه جعفری درباره مسئله ساختار −عاملیت نگاهی دوگانه دارد. به این معنا که حکمی کلی در مورد عاملان و تمامی ساختارها ابراز نمی کند؛ بلکه معتقد است که هر فرد با یک طبیعت اولیه و خارج از زنجیره عوامل جبری پا به این جهان می گذارد. این مختصات اولیه می تواند هویتی خاص برای فرد به دنبال داشته باشد و به وی نوعی استقلال شخصیت اعطا کند. از سوی دیگر فرد به عنوان یک کنشگر اجتماعی در خلأ رشد نمی کند؛ بلکه پس از ورود به این جهان تحت تأثیر عوامل طبیعی، محیطی و ساختارهای از پیش شکل گرفته اجتماعی و حتی غرایز شخصی و خودِ طبیعی اش قرار خواهد گرفت. نوع حیات فرد و چگونگی مواجهه او با این منابع تأثیرگذار، تعیین کننده اصالت کنش فرد یا اصالت ساختارهای اجتماعی در مورد اوست.
علم اجتماعی مسلمین؛ رویکردها و روش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متفکران مسلمان مسائل و پدیده های اجتماعی جوامع خود را با رویکردها و روش های گوناگونی مورد مطالعه قرار می دهند. این مقاله، با روش تحلیلی ویژگی و ظرفیت این رویکردها و ارتباط آنها با یکدیگر را تحت عنوان «علم اجتماعی مسلمین» مورد بررسی قرار می دهد. رویکرد وحیانی در عصر حضور پیامبر، رویکردهای نقلی، حدیثی، تفسیری، فقهی، فلسفی، کلامی، عرفانی، گزارشگری در دو قلمرو تاریخی و تک نگاری (سفرنامه) و رویکرد خطابی در قالب سیاست نامه ها، فتوت نامه ها و شریعت نامه ها، در تبیین، تفسیر، انتقاد و تجویز در حوزه علم اجتماعی یا ترویج در عرصه اجتماع به کار گرفته شده است. رویکردهای فوق، هرچند از ظرفیت های متفاوتی برخوردار بوده و از روش های متفاوتی بهره می برند، اما در یک نظام طبقه بندی منسجم، با یکدیگر در تعامل و ارتباط بوده و علم واحدی به شمار می آیند.
تحلیل گفتمان سیاسی غامدی در گذر از مودودی: دولت دینی یا جامعه مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضاد میان طبقات مذهبی و سکولار درمورد دولت اسلامی شروع شد. نقش اسلام در حکومت چیست؟ در پاسخ به آن متفکران مسلمان دو جواب مطرح کردند: نخست، گروهی که اسلام را مساوی با دولت می دانستند. دوم، گروهی که ازنظر آن ها حکومت در اسلام، تنها یک بُعد بوده و ابعاد دیگر اسلام نسبت به آن بُعد سیاسی مهم تر است. غامدی با عبور از رویکرد اول که در آرا و نظرات مودودی نمود داشت و مودودی سخن گوی اصلی آن بود، تفسیر خود از اسلام، قرآن و سنت را بررویکرد دوم قرار داد. از نگاه غامدی، ایجاد یک جامعه اسلامی، مقدم بر دولت اسلامی است. چنین جامعه ای ازطریق انقلاب اسلامی میسّر است و انقلاب راه را برای یک دولت اسلامی فراهم خواهد کرد. این دولت اسلامی از سه گروه تشکیل شده است: مسلمانان، معاهدین و ذمّیان. چنین دولتی مبتنی بر پلورالیسم در مذهب و سیاست است.
گردشگری دینی: ماهیت و کارکرد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مروری به موضوع گردشگری دینی است. این موضوع ابتدا به لحاظ مفهومی و معنایی بررسی شده و سپس کارکرد و نقش آن در سه سطحِ «واقعیت اجتماعی»، «فرهنگی» و «معنوی» تحلیل شده است. در این سطوح سه گانه، گردشگری دینی یک برساخت اجتماعی و بِسان یک نیاز فرهنگی و معنوی در انسجام و همگرایی انسانی مورد تأکید قرار گرفته و سپس در یک چارچوب مفهومیِ سه گانه «خداخواهی، دگرخواهی و خودیابی» در نگرش اسلامی تبیین و دسته بندی شده است.
تحلیل رویکردهای علم دینی با تأکید بر علوم اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای علم دینی بر مبنای موضعی که در تعیین نسبت میان علم و دین در پیش می گیرند، نخست به تهذیبی و تأسیسی تقسیم می شوند. تأسیسی ها نیز به مبناگرا و فرامبنا قابل قسمت هستند. مبناگرایی شامل نظریات استنباطی، فلسفة روش و فلسفة مضاف می شود. تصور ابتدایی هرچند حاکی از تعارض جدی این دیدگاه هاست، تعمق بیشتر آشکار می سازد که آنها نه تنها دارای خاستگاه های انگیزشی مشترک اند، که در چارچوب منطق نسبتاً مشترک، محورهای اصلی علم دینی را تعقیب می کنند. سخن جدی در این پژوهش، ابهام زدایی از تعارض ها و امکان ترمیم ضعف ها و اشکالات هر کدام با قوت های تمهیدشده در دیگری است. برای تحقق این هدف، تلاش کردیم که مباحث، بر تحلیل ماهیت، زیرساخت ها و روش شناسی علم، در هر رویکرد متمرکز شود. در نهایت روشن شد که رویکرد فلسفة روش با اشکال نسبیت روبه روست و نظریة فلسفة مضاف ظرفیت تأمین دغدغة رویکردهای دیگر را دارد.
بررسی تأثیر دینداری درونی و بیرونی بر انسجام ملی (مطالعه موردی: شهروندان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد انسجام ملی به عنوان یکی از ابعاد اصلی همبستگی اجتماعی، از جمله دغدغه های جدی کشورهای مستقل بوده و از مهم ترین فواید آن، برقراری امنیت ملی است که ارتباط عمیقی با چگونگی پیوند مردم با یکدیگر و مردم با حاکمیت، در قالب انسجام سازی درون یک کشور دارد. امروزه بازشناسی و بازسازی عوامل کانونی مؤلفه های پویا و پایدار «انسجام ملی»، یک ضرورت علمی و الزام پژوهشی است. در این راستا، یکی از عوامل تأثیر گذار بر انسجام ملی در ایران، میزان دینداری موجود در شهروندان جامعه است. این مقاله تلاش دارد ارتباط نظری بین دو مفهوم انسجام ملی و دینداری را در بین شهروندان شهر مشهد، واکاوی کند. پژوهش حاضر با تقسیم دینداری به دو نوع درونی و بیرونی و با استفاده از روش پیمایشی، نشان می دهدکه افزایش دینداری درونی باعث افزایش میزان انسجام ملی شهروندان می شود، این در حالی است که دینداری بیرونی رابطه معناداری با انسجام ملی ندارد.