فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۳٬۰۸۹ مورد.
بازنمایی دین در فیلم نامه های اولین جشنواره فیلم دینی رویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی مقاله حاضر میزان و نوع بازنمایی دین در فیلم نامه های سینمایی ارسالی به اولین جشنواره فیلم دینی رویش است. برای این منظور، با توجه به تعاریف مختلفی که از دین صورت گرفته بود، تعریف برون دینی لئوبا با قدری تغییر استفاده شد. بر اساس این تعریف، دین مجموعه ای شامل چهار بعد نظری اعتقادی، درون فردی، رفتاری و نهادی در نظر گرفته شده است. روش اجرای تحقیق اسنادی بوده و با تکنیک تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری تحقیق تمام فیلم نامه های ارسالی به جشنواره بوده که از این میان 158فیلم نامه به شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهند بعد درون فردی دین کم ترین تجلّی را در فیلم نامه های ارسالی به جشنواره داشته و ابعاد تجسم یافته از دین همچون تجلیات مادی و رفتاری دین بیشترین ظهور را داشته است. درنتیجه، به نظر می رسد آنچه با عنوان فیلم نامه های دینی ارسال شده است به طور عمده شامل عناصر از پیش ساخته شده دینی همچون هنجارها و ابنیه دینی بوده است تا تجربه دینی یا ارزش های اخلاقی.
پاپ شدن نوحه؛ ابزار نرم تقدس زدایی از عزاداری ( تحلیل تقارن محتوای نوحه پاپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل زیادی در پاپ شدن نوحه دخالت دارند اما دو عامل از سایر عوامل مهم ترند؛ اولین عامل استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه یعنی تغییر ریتم نوحه از ماژور به مینور است؛ این امر به معنای استفاده از اشعار و آهنگ هایی با ریتم تند و ضربی در اجرای نوحه هاست که نوحه را هیجانی می نماید در حالی که در نوحه سنتی ایرانی ریتم نوحه ماژور بود و از اشعار و آهنگ هایی با ریتم کند و آرام استفاده می شود که نوحه را دلنشین تر و حزین تر می نماید. دومین عامل استفاده از اصطلاحات خاص غیر دینی با سبک محاوره ای به مثابه آزاد نمودن عزاداری از تقیدات مذهبی است. هر دو عامل مذکور در سال های اخیر با هوشمندی خاصی از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده است و عزاداران بی آنکه خود بدانند در دامن فرهنگ غربی افتاده اند. در مقاله حاضر تأثیر موسیقی پاپ به عنوان یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در میزان پاپ نمودن نوحه و تقدس زدایی از آن بررسی شده است. 200 کلیپ (فارسی و ترکی) که در فاصله سال های 1382 تا 1392 اجرا شده بودند با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی گردید. این کلیپ ها با استفاده از روش تحلیل احتمال وقوع از جنبه تقارن در مفاهیم؛ آموزه های دینی، آموزه های اخلاقی، آموزه های معرفتی، عبارات عاطفی احساسی، عبارات سخیف، عبارات سلطنتی، عبارات موهوم، ریتم نوحه، عبارات مرتبط با تحریف تاریخی بررسی شده، از طریق آزمون خی دو تقارن مفاهیم فوق اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان دادند؛ اولاً تقارن معنی داری بین مفاهیم مرتبط با نوحه عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان مورد مطالعه وجود دارد که این امر نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی و تقدس زدایی از نوحه است. ثانیاً همگرایی در بین نوحه های فارسی و ترکی در زمینه تقدس زدایی مشاهده شد.
بررسی رضایتمندی سکونتی در شهر همدان و تعیین کننده های جامعه شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داشتن مسکن و سرپناه مناسب و مطلوب، جزء حقوق اساسی هر انسانی است. به دلیل نقش و کارکردهای متنوع مسکن، رضایت از آن، متغیر چندبعدی و پیچیده ای است که شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی واحدهای سکونتی و محله های احاطه کنندة آن ها می شود. نارضایتی از مسکن، بر کارایی و عملکرد اجتماعی افراد در همة عرصه ها تأثیر شایان توجهی دارد. از سوی دیگر، به دلیل تحول های سریع شهری و تغییر در کمیت و کیفیت مسکن در سالیان اخیر، مطالعة آن بسیار ضروری است. در این پژوهش، رضایتمندی سکونتی و عوامل مؤثر بر آن در شهر همدان- که قیمت و مسائل زمین و مسکن در آن شاهد تغییرات شگرفی بوده- با استفاده از نظریة سرمایة اجتماعی جین جیکوبز، مدل نظام مند کاساردا و جانویتز و... مطالعه شده است. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعة آماری آن، شامل تمامی واحدهای مسکونی شهر همدان (خانه های ویلایی و آپارتمانی) است که از این تعداد، 384 خانوار ساکن در مناطق مختلف شهر، از طریق روش نمونه گیری خوشه ای و به روش پرسشنامه ای مطالعه شدند. یافته ها نشان داد که رضایت ساکنان شهر همدان از مسکن، در سطح متوسط است و مدت اقامت و روابط همسایگی نیز بر رضایت از مسکن تأثیر می گذارد. همچنین براساس نتایج، تفاوتی میان میزان رضایت از مسکن ساکنان خانه های آپارتمانی و ویلایی وجود ندارد. درپایان براساس یافته ها، پیشنهادهایی از جمله اصلاح قانون مالک و مستأجر با هدف جلوگیری از سیالیت زیاد ساکنان محله ها به ویژه در محله های فرودست شهری (بافت های قدیمی و حاشیه ها)، مشارکت مردم در امور محله، نظارت بیشتر سازمان نظام مهندسی بر سیما و منظر ساخت وسازها و... ارائه می شود.
سنجش تأثیر عوامل فرهنگی بر رفتار مصرف گاز خانگی (مورد مطالعه: مشترکان گاز خانگی شهری در مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور اصلاح الگوی مصرف، در قانون بودجة سال 1393 مقرر شد قیمت گاز برای مصارف خانگی افزایش یابد تا در نتیجه اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه و افزایش قیمت های حامل انرژی (از جمله قیمت گاز خانگی)، رفتار مصرف گاز خانوارها اصلاح شود. تحقق نیافتن این پیش بینی بیانگر دخالت سایر عوامل از جمله عوامل فرهنگی است. پژوهش حاضر براساس چارچوب نظری و مطالعات تجربی پیشین، درصدد بررسی تأثیر متغیرهای فرهنگی (دانش، نگرش و دغدغه) بر رفتار مصرف گاز خانگی در استان مازندران است. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده و گردآوری داده های آن از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. نمونة آماری شامل 437 نفر از مشترکان گاز خانگی مناطق شهری استان مازندران است. نتایج نشان می دهد از میان عوامل مختلف فرهنگی، با افزایش دانش، نگرش و دغدغه زیست محیطی افراد، رفتار مصرف گاز آن ها بهینه تر می شود. همچنین نتایج نشان داد از مجموع عوامل فرهنگی، عامل دانش و نگرش زیست محیطی به ایجاد دغدغه های زیست محیطی در افراد منجر نمی شود. در این پژوهش، دلایل احتمالی این مسئله، تبیین و در بخش پایانی مقاله، دو توصیة اساسی برای سیاستگذاری پیشنهاد می شود.
مکان ها، نام ها و هویت مکانی: مطالعه موردی شهر تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نام مکان، نقش قطعی در هویت بخشی به مکان و افراد ساکن در آن ایفا می کند. معنابخشی به فضا از طریق سازوکارهای متعددی انجام می شود که نام گذاری، تنها یکی از آنهاست. مرز میان نام ها، به مرز میان مکان ها تبدیل می شود؛ در واقع، این نخستین گام برای هویت یابی مکان است که در معنابخشی به زندگی و تعاملات اجتماعی، نقش به سزایی ایفا می نماید. این مقاله، شهر تهران را از منظر نام گذاری، نام مکان ها، مضامین آنها در دوره های قبل و بعد از انقلاب با توجه به تغییرات هویتی صورت گرفته در این دوران، مورد بررسی قرار داده و تلاش شده به نقاط مهم و برجسته این بحث بپردازد. این پژوهش با روش توصیف غنی و با بهره گیری از تکنیک های طبقه بندی و آماره های توصیفی نام محله ها و شهرک های تهران که حدود 500 مورد بوده، گردآوری و مورد تحلیل قرار داده است. نتایج حاکی از آن است که نام های برگرفته از اسامی انسانی ، که دلالت بر تقدس رهبر، قهرمان، فرمانروا، حاکم داشته و نام های که مرکب از واژه «آباد» که می تواند دلالت بر سابقه زندگی روستایی در این مناطق داشته باشد، دارای بیشترین فراوانی هستند. سیاست قدرت حاکم در نام گذاری اماکن در هر دوره و ضرورت توجه مدیریت و برنامه ریزی شهری به دوگانگی زیستی – کالبدی، با توجه به تغییرات پرشتاب تحولات فضای شهری در سال های اخیر از جمله یافته های این پژوهش می باشد.
زندگی در مناطق مرزی: مطالعه پدیدار شناختی مرزنشینان شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرزها به عنوان زمینه هایی برای کنش های انسانی، زندگی روزمره مردمان مناطق مرزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تجربیات ویژه ای را در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای مردمان ساکن در این مناطق رقم زده اند. ادراک مفهوم مرز برای مردمان منطقه مرزی همراه با درگیری با چنین وضعیت هایی است و با توجه به این نوع تجربیات است که ادراک آن ها از زندگی شکل می گیرد. هدف این پژوهش این است تا با استفاده از پارادایم تحقیق پدیدارشناسی تفسیری به بررسی معانی و ادراکات مردمان شهر نوسود از زندگی در منطقه مرزی پرداخته و چگونگی زندگی مرزنشینی را در بیناذهنیت های آن ها بررسی کند. واحدهای نمونه در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند که پس از انتخاب 33 مصاحبه شونده، حجم نمونه به اشباع رسید. تکنیک گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه های عمیق-ساختارنیافته، مشاهده مشارکتی و یادداشت های میدانی بوده اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل داده ها بر مبنای طرح ون مانن، شش تم اصلی برای بیان تجارب زیسته مردمان منطقه مرزی شهر نوسود و نحوه معنایابی آنها، از داده ها بیرون کشیده شدند. تم های اصلی در این پژوهش شامل: «در مرکز سیکل دلهره و اضطراب بودن(به واسطه شرایط اضطراب زا احاطه شدن)»، «کنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمی»، «از مرکز توجهات دور بودن(احساس فراموش شدگی)»،«درگیر بودن با نگرش های عمومی»،«استراتژی های سازگاری»، «تلاش برای فهم عوامل اثر گذار» می شوند.به طور کلی، یافته های این پژوهش بیانگر این است که تجربه زندگی مرزنشینی برای شرکت کنندگان در این پژوهش، از تفاوت های فرهنگی و زبانی که چالش ها، مشکلات و نگرانی ها را تشدید می کنند، الهام می گیرد. وارد شدن این عناصر در گستره معانی پاسخ گویان موجب می شوند تا مشکلات و نگرانی ها این امکان را پیدا کنند که در موقعیتی دیگر مطرح شوند. پاسخ گویان در تلاش برای فهم مشکلات و سختی های زندگی شان معنای جدیدی به آن ها می دهند و از این طریق روابطی را بین خود و دیگران شکل می دهند که در نهایت مرزهای هویت قومی آن ها را بازنمایی می کنند.
نگاهی به روابط برون گروهی دیاسپورای ارمنی با تکیه بر مفهوم «حافظه جمعی» (مطالعه ای انسان شناختی در ارامنه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مطالعه ای در روابط برون گروهی ارامنه در جامعه ایران است. سؤال اصلی این است که نقش حافظه جمعی در منظومه هویتی ارامنه چیست و چه تأثیری در روابط برون گروهی آن ها گذاشته است؟ در این پژوهش برای تبیین مسئله از ادبیات موجود در زمینه مطالعات حافظه و تئوری ملی گرایی جدید در تلاقی با یکدیگر بهره برده شده است. استدلال اصلی این است که قدرت حافظه جمعی ارامنه که از زندگی دیاسپورایی آن ها ناشی می شود، هویت یابی آن ها را به صورت ملی گرایانه تحت تأثیر قرار داده که این امر در روابط ارامنه ایران با برون گروه تنش ایجاد کرده و آن ها را به سمت یک زندگی اجتماعی درون گرا و بسته رهنمون ساخته است. در این پژوهش برای گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های انسان شناختی و ژرفانگر استفاده شده است.
بررسی تأثیر میزان و انواع دینداری بر همبستگی اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه میزان و انواع دینداری با همبستگی اجتماعی است. روش این تحقیق پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دوره کارشناسی واحد حصارک دانشگاه خوارزمی تشکیل می دهند. از میان این دانشجویان تعداد 409 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله با این دانشجویان مصاحبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t استیودنت، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نظریه دورکیم در رابطه با تأثیر دینداری بر همبستگی اجتماعی الگوی نظری این تحقیق است. نوع دینداری نیز با توجه به انتقادی که بر نظریه دورکیم در رابطه با کارکرد انسجامی دین وارد شده و عدم توجه دورکیم به انواع دینداری در دستگاه نظری خود مطرح می شود. بر این اساس، دسته بندی هیک از انواع دینداری (انحصارگرا، شمول گرا و تکثرگرا) مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای دستگاه نظری تحقیق، دینداری و انواع دینداری متغیرهای مستقل تحقیق و همبستگی اجتماعی متغیر وابسته تحقیق به شمار می آیند. همچنین این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. در بررسی نوع دینداری سه روش به طور همزمان به کار گرفته شد: 1- نوع دینداری بر مبنای شاخص نوع دینداری، 2- نوع دینداری بر مبنای عامل انحصارگرایی دینی و 3- نوع دینداری بر مبنای عامل تکثرگرایی دینی. با توجه به این طبقه بندی ها، بین نوع دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد.
بررسی و تبیین نقش ارتباطات انسانی در شکل گیری تراژدی سیاووش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباطات گسترده در شاهنامه ایجاب می کند از وجوه گوناگون به این ارتباطات نگاه کنیم. تراژدی باتوجه به تعریف آن که مرگ انسان آرمانی و نیک و مثبت داستان است که از بهروزی به تیره روزی می افتد، این سؤال را در ذهن می آورد که ارتباطات انسانی چگونه پیش می روند که مرگ این انسان را موجب می شوند. به دلیل اینکه در سرزمین آرمانی ایران ارتباطات برمبنای خرد شکل می گیرد. پس چگونه است که تراژدی ها به وقوع می پیوندند؟
در این مقاله باتوجه به نظریه های مختلف ارتباطاتی و مؤلفه های ارتباط انسانی، تراژدی سیاووش بررسی شده و به این سؤال پاسخ داده می شود که غیر از ارتباطات انسانی چه عوامل دیگری در شکل گیری تراژدی مؤثر هستند. در این مقاله محقق به این نتیجه دست می یابد که غیر از خرد، عوامل دیگری نیز در شکل دهندگی ارتباطات انسانی مؤثر است؛ عواملی که ارتباط را می تواند به سمت تعامل یا تقابل پیش ببرد و پله پله قطعه های یک تراژدی را تکمیل کند.
روش تحقیق، اسنادی و تحلیل محتوای کیفی و کمی است و جامعة آماری 1423 بیت داستان سیاووش از شاهنامة جوینی است
نقدی بر کتاب «جامعه شناسی هنر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله آن است با معرفی کوتاهِ شکل(فرم) کتاب، به محتوا و درون مایه های موجود در اثر پرداخته، و به دور از هرگونه عیب جویی، به صورتی هرچند کوتاه، نکات علمی و پژوهشی که در اثر رعایت نشده است را معرفی کند. در ابتدای این تحقیق با تاکید بر تز مولف مرده استِ رولان بارت، سعی شده که با نهایت احترام به مولف اثر، ملاحظات و تعریف های بیهوده را کنار گذاشته، و با واکاوی های لازم به گونه ای شفاف و صریح، نقدی درون ماندگار ارائه شود. اما قبل از آن نگاهی اجمالی به انواع هنرها مانند هنر برای هنر، هنر پیرو و هنر پیش رو داشته، و با ذکر تعریف هایی از آنها، در ادامه تحقیق، به هنرهای جدید نیز اشاره می کنیم. تا در نهایت دلایلی را مبنی بر به روز نبودن این کتاب متذکر شویم. در ضمن قبل از نتیجه گیری پیشنهاداتی در زمینه ی این کتاب مطرح شده است، که می تواند خواننده را بیش از پیش با رویکرد جامعه شناسی در هنر آشنا کند. در مرحله ی آخریعنی نتیجه گیری، کلیه مواردی که می بایست در زمینه ی نقد این کتاب رعایت شود، به ترتیب اعلام شده است.
فراتحلیل مطالعات خودکشی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، فراتحلیل مطالعات انجام شده در زمینة خودکشی و اقدام به خودکشی در استان ایلام است. این مقاله، ضمن بررسی مطالعات کوشیده است عمده ترین اشکالات وارد شده بر مطالعات را دسته بندی و ارائه کند. هدف از پژوهش حاضر، ترکیب کمی پایان نامه های انجام شده در حوزة جامعه شناختی و روان شناختی و عوامل مؤثر بر خودکشی و اقدام به خودکشی است. روش گردآوری داده ها، مطالعه اسنادی و کتابخانه ای است.
یافته ها: میانگین اندازة اثر rدر مطالعات مربوط به رویکرد جامعه شناختی ESrQ=0/29 و در مطالعات مربوط به رویکرد روان شناختی ESrQ=0/30 به دست آمد. نتایج آزمون تفاوت در بررسی رویکرد و عوامل جامعه شناختی که 99/4 می باشد، نشان می دهد که بین اندازة اثر به دست آمده در میان متغیرهای جامعه شناختی تفاوت معنادار وجود دارد؛ به عبارت دیگر، اندازة اثر در بین مطالعات مورد بررسی و متغیرها ناهمگن است و اندازة اثر توسط متغیرهای مداخله گر میانجی می شود. نتایج آزمون تفاوت در بررسی رویکرد و عوامل روان شناختی که 74/4 می باشد، نشان می دهد که بین اندازة اثر به دست آمده در میان متغیرهای روان شناختی تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: در بیشتر مطالعات انجام گرفته، محققان بدون استفاده از روش های مستقیم و مراجعه به جامعه و صرفاً با تکیه بر داده های دسته دوم، خودکشی را بررسی کرده اند. دربارة مطالعة خودکشی مجموعه معیاری از روش یا نظریه وجود ندارد؛ به عبارتی دیگر، یک اجتماع علمی از محققان که دارای کنش متقابل مکرر با باورها و ارزش های مشترک و دارای مناسبات اجتماعی آمیخته به پیوند متقابل و اجماع معرفتی باشند، شکل نگرفته است. پراکندگی نظریه ها، موضوعات و روش های مطالعه نیز در مطالعات دیده می شود.
سالمندی سالم؛ تحلیل مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مردان و زنان سالمند در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از داده های حاصل از پیمایش نمونه ای و اجرای «پرسشنامة ساخت یافته» در میان سالمندان 60 ساله و بالاتر شهر شیراز در سال 1390 به بررسی مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت زنان و مردان سالمند و تبیین تفاوت های جنسیتی بر اساس مشخصه های اجتماعی و جمعیتی می پردازد. نتایج تحلیل های دو متغیره بیانگر تفاوت معنادار بین مردان و زنان سالمند در چهار بُعد از شش بُعد سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت است؛ زنان در ابعادی نظیر مسؤولیت سلامت و روابط بین فردی و در مقابل مردان در ابعاد مدیریت استرس و فعالیت جسمانی نمره بالاتری را کسب کردند. در دو بُعد تغذیه و رشد روحی تفاوت معناداری بین دو جنس مشاهده نشد؛ علاوه بر این، وضعیت سلامت خود ادراک و خود کارآمدی سلامت زنان در سطح پایینتری در مقایسه با مردان بوده است. نتایج تحلیل چندمتغیره با استفاده از آزمون تحلیل طبقه بندی چندگانه نشان داد که بعد از کنترل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات، اشتغال، و درآمد) جنسیت به طور محسوس و معناداری سبک زندگی ارتقای سلامت را تحت تأثیر قرار می دهد و زنان میانگین نمره بالاتری را در شاخص سبک زندگی ارتقای سلامت خواهند داشت. به طور خلاصه، نتایج مطالعه نشان داد جدای از ابعاد زیست شناختی متفاوت زن و مرد، شرایط اجتماعی نابرابر، رفتارهای سلامت متفاوتی را برای زنان و مردان به همراه دارد.
سبک زندگی فاطمی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مناسبترین سبک برای زندگی کردن چیست؟ سبکزندگی ریخت وشکل بیرونی زندگی افراد است که بر پایه باورها ، ارزشها، عرفیات، آئین های رفتاری مورد پذیرش شکل می گیرد. در نهایت سبکزندگی برونداد همه این پیش زمینه ها در ریخت و تیپ زندگی افراد در ساحت های فردی ، اجتماعی ، اقتصادی، اخلاقی و غیر آن است. پیدا کردن مناسب ترین سبکزندگی به پیدا کردن کامل ترین نوع زندگی برپایه بیشترین پیش زمینه های گفته شده دارد. فاطمه زهرا یکی از مناسب ترین سبک های زندگی را برای الگو شدن دارد. عمر کوتاه وی مانع از آن نشد تا ظرفیت های انبوه زندگی دینی در پرتو قران و سنت و درون مایه های شخصیتی خود را نمایان کند. آن حضرت در ابعاد و ساحت های مختلف اعم از فردی ، خانوادگی ، اجتماعی و سیاسی سبک مبتنی بر اصیل ترین باورهاو ارزشها را از خود بروز داده اند.
ماکیان داری و ارتباط آن با نهادهای اجتماعی در جامعه روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی از پژوهشی میدانی در جامعه روستایی گیلان است که به توصیف فرهنگ ماکیان داری می پردازد و نشان می دهد که ماکیان داری با نهادهای اجتماعی (خانواده و ازدواج، مذهب، حقوق و اقتصاد) ارتباط دارد و در آیینه فولکلور و سنت های شفاهی بازتاب وسیعی داشته است. حجم وسیع اطلاعات بازیافته از سنت های شفاهی روستاییان گیلانی، که شامل سنت های گفتاری، سنت های مادی و سنت های رفتاری است، اهمیت این سنت ها را در اندیشه و پیشه و فرهنگ مردم این منطقه نماین می کند؛ تاآنجاکه می توانیم حوزه فرهنگی گیلان زمین را ""حوزه تمدن مرغ و تخم مرغ"" بنامیم. این پژوهش از روش های انسان شناختی (مشاهده همراه با مشارکت، مصاحبه، مطالعه اسنادی و...) سود جسته است.
نقش ارزش های فرهنگی بر محتوای شبکه های اجتماعی (مطالعه تطبیقی محتوای شبکه های اجتماعی ایرانی و غیرایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش می کند تصویری از محتوا و مضامین شبکه های اجتماعی مجازی فیس نما، کلوب، فیس بوک و گوگل+ را ارائه دهد. ضمن آن که پرسش اصلی در این پژوهش آن است که چه متغیر یا متغیرهایی در محتوا و مضامین شبکه های اجتماعی ایرانی و غیرایرانی با یکدیگر تفاوت دارند. در پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. تحلیل محتوا یک شیوة تحقیقی است که برای تشریح عینی، منظم و کمی محتوای آشکار پیام های ارتباطی به کار می رود. درمجموع، این پژوهش نشان داد بیشتر از تصاویر واقعی، محتوای عکس خنثی، موضوع تفریح و سرگرمی، سبک مطلب یادداشت، محتوای مطلب خنثی، نثر، الگوی اغراق و بزرگ نمایی، تکنیک جلب توجه، صراحت در گفتار و بیان مصادیق، پایبندی به ارزش های انسانی و هدف تفریح و سرگرمی در محتوا و مضامین شبکه های اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. در ضمن مشخص شد، سبک مطلب، محتوای مطلب، جهت گیری مطلب، و اصول و قواعد با شبکه های اجتماعی ایرانی و غیرایرانی رابطه معنی دار دارد