فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۸۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هرچند مسئلة هویت و حافظة تاریخی قدمتی به عمر تاریخ دارد، درحقیقت محصول عصر مدرن و از موضوعات اصلی مورد توجه در جامعه شناسی معاصر است. در ایران نیز بحث دربارة این موضوع با ظهور گفتمان مدرنیسم و شکل گیری دولت مدرن آغاز شده و تا امروز ادامه یافته و با توجه به ناهمگونی فرهنگی و قومی جامعة ایران و تحولات جهانی امروزه این گونه مباحث اهمیت فزاینده ای یافته است. پژوهش موجود در همین راستا و برای بررسی رابطة بین حافظة تاریخی، هویت قومی و جهانی شدن در کردستان ایران صورت گرفته است. در بخش نظری بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی دیدگاه ها و مرور منابع تجربی موجود چارچوبی نظری تنظیم شد و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح گردید. پژوهش به روش چندگانه (روش پیمایشی و روش اسنادی) و با استفاده از پرسش نامه در مورد 455 نفر نمونه از افراد 15 سال به بالای ساکن شهر سنندج ایران انجام گرفته است. نتایج پژوهش بر بالابودن میانگین هویت قومی نسل کهن سال، حافظة تاریخی نسل میان سال و بهره گیری از رسانه های جهانی نسل جوان دلالت دارد. همچنین یافته ها نشان می دهد که به ترتیب متغیرهای جامعه پذیری به شیوة کردی، احساس تبعیض قومی و حافظة تاریخی بیشترین تأثیر را بر متغیر هویت قومی داشته و در مجموع حدود 34 درصد تغییرات هویت کردی را تبیین می کنند.
دگرگونى اندیشه در جهان
حوزه های تخصصی:
" با نگاهى به تاریخچه پژوهش و کاربرد دانش بومى، فعالیت هاى پژوهشگران را مى توان بر حسب موضوع به دو نوع مشخص تقسیم کرد: 1) پژوهش روش ها و ابزار سنتى براى کاربردهاى فنى 2) بازشناسى شناخت شناسى سنتى و ارزش هاى فرهنگى و رسوم اجتماعى جوامع بومى براى کاربردهاى فرهنگى و اجتماعى. در ابتدا، پژوهشگران دانش بومى بیشتر متوجه فنون و روش هاى سنتى براى تخفیف لطمات زیست محیطى و بهداشتى ناشى از روش هاى صنعتى و شیمیایى در کشاورزى، دام دارى، معمارى و تغذیه بودند. اما در دو دهه نهایى قرن بیستم، تشدید لطمات زیست محیطى و بررسى عمیق تر مسایل توسعه، متفکران را متوجه ریشه هاى فرهنگى و اجتماعى این مسایل ساخت. لذا اخیراً شاهد تلفیق یافته هاى دانش بومى در روش هاى آموزشى مدرن، شناخت شناسى علمى و نیز در پایه ریزى الگوهاى نوین براى اسکان و هم زیستى مردم بوده ایم. با توجه به تاثیر بنیادین و درازمدتى که تلفیق جنبه هاى فرهنگى و اجتماعى جوامع سنتى با فرهنگ و جامعه مدرن خواهد داشت، بى شک ما در آستانه دگرگونى عظیمى در اندیشه جهانى قرار داریم. این دگرگونى عظیم، ابعاد وسیع تر و جامع ترى را براى علم بشر نوید مى دهد.
"
نظریه اجتماعی در انگاره اجتماعی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با طرح مفهوم «انگاره اجتماعی» و «نظریه اجتماعی» و بیان نسبت میان آن ها تلاش میشود تاریخ اندیشه اجتماعی معاصر ایران مورد بازخوانی انتقادی قرار گیرد. آنچه اندیشه اجتماعی دوران معاصر ایران را از پیش از آن متمایز میسازد، واردشدن تأملاتی نظاممند درباره «امر اجتماعی» است که بسیار متفاوت با اندیشههای اجتماعی پیشین در تاریخ اندیشه ایران بوده و به همین اعتبار از آن با عنوان «نظریه اجتماعی» نام برده میشود. نظریه اجتماعی حدود یک سده پیش، از غرب و توسط اندیشهورزان ایرانی و از راه ترجمه وارد فضای بیناذهنی ایرانیان شده است؛ فضایی که مختصات آن با کمک مفهوم «انگاره اجتماعی» ترسیم خواهد شد. در این مقاله تلاش میشود تا به نسبت میان نظریه اجتماعی و انگاره اجتماعی معاصر ایران پرداخته شود.
نظریه اجتماعی محصول لحظهای است که امر اجتماعی موضوع تفکر واقع شد و از این رو است که در توضیح نظریه اجتماعی توجه به این لحظه ضروری است؛ لحظهای که امری به عنوان امر اجتماعی متمایز میشود و در استقلال خود مورد تأمل نظاممند قرار میگیرد. هر نظریه اجتماعی درباب یک امر اجتماعی زمانمند و مکانمند است و بدین ترتیب میکوشد آن امر اجتماعی را به روشی معلوم و مشخص بفهمد. انگاره اجتماعی شیوه اى است که توسط آن افراد جامعه خود را در تاریخ جاى مى دهند تا انتظارات معطوف به آینده، میراث سنتهاى گذشته و ابتکاراتشان را در زمان حال به یکدیگر پیوند بزنند. انگاره اجتماعی تنها مجموعهای از ایدهها نیست، اما از ایدهها برساخته شده است و در فضای بیناذهنی افراد جامعه جریان دارد و افراد به کمک آن به معنابخشی اعمال خود و جامعه در کلیت آن دست میزنند.
دوران معاصر تاریخ ایران، دوران مواجهه انگاره اجتماعی ایرانیان با انواع نظریههای اجتماعی سنتهای مختلف غربی است. نظریههایی که در کوشش برای توضیح دادن امر اجتماعی زمانمند غرب تدوین شدهاند توسط اندیشهورزان ایرانی وام گرفته میشوند تا امر اجتماعی اکنون ایران را به فهم درآورند. این وامگیری با قطع ارتباط میان حیات ذهنی و حیات اجتماعی، توهم توضیح و تبیین حیات اجتماعی را ایجاد کرده و در این مقاله به پیامد این وامگیری که در قالب اندیشه اجتماعی معاصر ایران قابل پیگیری است، برای انگاره اجتماعی معاصر ایران پرداخته میشود. بازخوانی انتقادی این اندیشه میتواند با به دست دادن توضیحی از وضعِ حالِ اندیشه اجتماعی به طور خاص و انگاره اجتماعی به طور عام، راه را برای گذار به تدوین نظریه اجتماعی ناظر بر امر اجتماعی اکنون ایران هموار گرداند.
فرهنگ ایرانی در عصر جهانی شدن (مورد مطالعه فرهنگ نوروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوروز از آئین های کهن ایرانیان و نماد فرهنگ ایرانی از دورة باستان تا امروز پایدار مانده است. با ظهور فرایند جهانی شدن، شرایط جدیدی برای فرهنگ ها رقم خورده است. وضعیتی که می تواند به از بین رفتن فرهنگ های بومی و آئین های کهن منجر شود. پرسش این است که نوروز در مواجهه با فرایند جهانی شدن چه وضعیتی پیدا خواهد کرد؟ برای پاسخ به این پرسش با استخراج ویژگی های نوروز و ویژگی های جهانی شدن، قابلیت انطباق پذیری فرهنگ ایرانی و نوروز با جهانی شدن تبیین می شود.
نوروز دارای ویژگی های عام انسانی و جهانی است. تأکید بر ارزش های اخلاقی و انسانی، ترویج و تحکیم روابط انسانی و نوع دوستی، اهمیت دادن به محیط زیست و تأکید بر بهداشت و پاکیزگی از ویژگی های انسانی و جهانی فرهنگ نوروز است. با توجه به این ویژگی ها، این فرهنگ قابلیت انطباق با جهانی شدن را دارد و می توان، از فرصت های موجود در عرصة جهانی برای حفظ و گسترش این فرهنگ سود جست.
چیستی و هستی جامعه همکنشی آن با اجزای تشکیل دهنده اش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث از هویت، اصالت و ترکیب جامعه، از مباحث درخور تأملی است که در شمار مبادی فلسفة نظری تاریخ قلمداد می شود و رهیافت های مختلفی دربارة آن وجود دارد. نظریه های بنیادین اندیشوران نیز در این بحث، متأثر از نوع تفسیر و رهیافتی است که از وجود جامعه پدیدار می شود و از طریق برهان فلسفی محور استدلال قرار می گیرد. در این میان، ادراک دیالکتیکی این دو و پیوند میان این دو سطح از انتزاع و ترابط عمیق سطوح خرد و کلان در اندیشة عالمان پیشین و معاصر همواره از دغدغه های فلسفی بوده که بسیاری از تأملات علمی را با خود به همراه داشته است. دربارة رابطة متقابل این دو جنبة ساختی و کنشی، گرچه بسیاری از عالمان اجتماعی به هم کنشی جامعه و فرد معتقدند، سرانجام به ترجیح یک سویه از دو سطح تمایل یافته اند. آنچه در این مبحث از اهمیت جدی برخوردار است، نوع نگاه قرآن و استخراج شیوة برخورد آن در این تعامل دوسویه و نیز تأثیرات متقابل آنهاست، که در حدّ بضاعت در این مقاله بدان پرداخته می شود.
سیاست های کلان کشور بستری برای تحلیل های فلسفی و روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری فلسفه علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی تعامل علوم انسانی با حوزه فرهنگ ساختار قدرت سیاسی و علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط علوم انسانی و دستگاه های اجرایی
فلسفه مددکاری اجتماعی و ارتباط آن با رویکردها، نظریه ها و مدل های مددکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله مزبور به ارتباط فلسفه با رویکردها، مدل ها، و نظریه های مددکاری اجتماعی می پردازد. هدف مطالعه مزبور شناخت ارتباط فلسفه با رویکردها، مدل ها و نظریه های مددکاری اجتماعی است که با روش ""روایتی"" صورت گرفته است. مواد و منابع مورد مطالعه، افزون بر جستارهای فلسفه علم، مقاله های خارجی ""فلسفه شما از مددکاری اجتماعی"" و همچنین ""مقدمه ای بر حرفه مددکاری اجتماعی و پایه های فلسفی آن"" بوده است. فلسفه به عنوان راهنمای اصلی در حرفه مددکاری اجتماعی است که مقدم بر رویکرد، مدل و نظریه هاست، زیرا مجموعه مفاهیمی را در بر می گیرد که ذهن مددکار اجتماعی را درباره انسان و محیط پیرامونش به خود مشغول داشته و مشکلات ناشی از ارتباط بین آدمی و محیط بیرون، دغدغه اوست. همچنین مفاهیم است که شیوه های مداخله او را در سازگاری مردمان با طبیعت بیرونی هدایت می کند. نتیجه این که مفاهیم فلسفی، نگاه مددکاری اجتماعی به آدمی و جهان پیرامونش را شکل بخشیده، از نظریه ها بهره برده و با در نظر گرفتن تفکر نقدی به مداخله های گوناگون می پردازد. واژه های کلیدی : فلسفه، دیدگاه، نظریه، مدل، مددکاری اجتماعی
مفاهیم برابری و نابرابری در فلسفه های غربی
حوزه های تخصصی:
نقش جنبش جوانان در گذار به دموکراسی: تمهیدات نظری
حوزه های تخصصی:
"در چند دهه اخیر بویژه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شورو ی، دموکراسی جایگاهی برجسته در میان دیگر شیوه های حکومت در جهان یافته و از همین رو مطالعه فرایند گذار از رژیم های اقتدار گرا به نظام های سیاسی مردم سالار، به یکی از مباحث مهم جامعه شناسی سیاسی معاصر تبدیل شده است . جهانی شدن ارزش های دموکراتیک از یک طرف و تجارب ناشی از تحولات سیاسی اجتماعی بسیاری از کشورها برای استقرار یا تحکیم دموکراسی از طرف دیگر ادبیات علمی
گسترده و مناسبی برای تبیین علمی گذار جوامع به دموکراسی تولید کرده است. همچنین در سال های اخیر نقش جنبش های اجتماعی در سپهر سیاسی اجتماعی جوامع افز ایش و دامنه فعالیت این جنبش ها از سطوح ملی به بین المللی گسترش یافته است. با عنایت به این دو موضوع، این مقاله به دنبال ارائه الگویی نظری در تبیین نقش جنبش های اجتماعی بویژه جنبش جوانان در
گذار به دموکراسی در جوامع مختلف بویژه جوامع در حال توسعه می باشد . این الگو با تکیه بر فاز جدید ادبیات علمی گذار و با بهره گیری از نظریات اندیشمندانی چون کلاوس اوفه، هابرس، لاکلائو و موفه به طور همزمان بر عوامل داخلی و بین المللی و عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تاکید کرده، از این رهگذر نقش جنبش های اجتماعی را در این فرایند برجسته می نماید.
"
ابهام زدایی از "منطق موقعیت" (بخش دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"کارل پوپر، فیلسوف اتریشی الاصل مقیم انگلیس، آنچه را که با عنوان ""منطق موقعیت"" یا "" تحلیل موقعیت"" معرفی کرده به منزله یک ابزار روش شناسانه (متدولوژیک) برای علوم اجتماعی و انسانی در نظر گرفته است. در مقاله ذیل، ضمن معرفی نقادانه رهیافت پوپر و اشاره به کاستی های احتمالی آن، کوشش می شود تا قرائت سازکاری از مدل ""منطق موقعیت یا تحلیل موقعیت"" به عنوان یک مدل تبیین کننده و مناسب برای فهم متاملانه در حوزه علوم اجتماعی و انسانی، ارایه شود. تاکید این مدل بر مفاهیمی همچون موقعیت و شرایط، نهادها و برساخته های اجتماعی، حیث التفاتی ، کنش و عمل، عقلانیت، معنا، و نقش ظرف و زمینه در فهم امور، رویدادها و متون است. به اعتبار نقشی که مدل ""تحلیل موقعیت یا منطق موقعیت"" در وحدت بخشی میان رهیافت های تبیین کننده مختلف، از جمله مدل های علی، مدل های متکی به تعمیم های قانون - مانند، تبیین های متکی به نقش شخصیت، و تفسیرهای متکی به متن (هرمنیوتیک) بازی می کند، مدلی فراگیر و کارآمد است که در قیاس با برخی از مدل هایی که در حوزه علوم اجتماعی و انسانی مورد استفاده قرار می گیرد از این مزیت اضافی نیز برخوردار است که یافته ها و دعاوی اش عینی و نقدپذیر و متعلق به حیطه عمومی هستند.
"
مدرنیته و فرهنگ پست مدرن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۹ شماره ۳۸