فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۴۰۱ تا ۱۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۶٬۶۹۲ مورد.
جوانان و انقلاب در سبک زندگی
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن اقتصاد
روایت کودک از خانواده و طلاق
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل جمعیت شناختی و خانوادگی مؤثر در بروز کودک آزاری در شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی میزان کودک آزاری به تفکیک جنس، سن، نوع آزار جسمی، جنسی، روانی، اجتماعی و مسامحه و غفلت، هم چنین بررسی تاثیر عوامل اعتیاد والدین و میزان تحصیلات آنان بر پدیده کودک آزاری است. بدین منظور اطلاعات مذکور از کلیه گزارش های تلفنی که در سال 1384 در زمینه کودک آزاری با خط تلفن کودک سازمان بهزیستی استان اصفهان برقرار شده بود، استخراج گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون خی دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که فراوانی کودک آزاری در دختران و پسران تفاوت معنا داری ندارد. فراوانی کودک آزاری روانی ـ عاطفی نسبت به دیگر انواع آزار، به طور معناداری بیشتر است (05/0P<). گروه سنی 10- 5 سال از بیشترین فراوانی کودک آزاری برخوردار است (05/0P<). تحصیلات پایین والدین در بروز کودک آزاری مؤثر بوده، فراوانی کودک آزاری در والدین بیسواد وکم سواد به طور معنی داری بیش از والدین تحصیل کرده بود (05/0P<). نتایج پژوهش حاضر بر آموزش عمومی والدین، در سطح جامعه در زمینه حقوق کودکان، خصوصاً در مورد نیازهای عاطفی آنها و توجه ویژه به کودکان سنین 10- 5 سال تاکید دارد.
چچن ها چه می خواهند
بررسی نگرش دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران به درس عربی و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش کنونی، در گام نخست، مطالعه نوع نگرش دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم دبیرستان های دولتی شهر تهران به درس زبان عربی بوده و در گام دوم، تاثیر جنسیت، پایه های تحصیلی و مناطق آموزش و پرورش بر این نگرش نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین خاطر، در آغاز ساخت نگرش سنج مربوط بر اساس نظر متخصصین و مطالعه اولیه بر روی 372 دانش آموز (192 دختر و 180 پسر) انجام شده است. پس از پالایش و آماده سازی نگرش سنج بر مبنای ویژگی های روان سنجی، مرحله اصلی تحقیق بر روی 1085 آزمودنی (535 پسر و 560 دختر) پی گرفته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر نگرش منفی دانش آموزان به درس عربی است. این امر در مناطق آموزش و پرورش، پایه های تحصیلی، و دختران و پسران مشابه بوده است. یافته های دیگر، نشانگر تاثیر منطقه آموزش و پرورش بر نوع نگرش دانش آموزان است، این در حالی است که پایه های تحصیلی و جنسیت به تنهایی تاثیری بر نوع نگرش دانش آموزان نداشته است، هر چند باید توجه کرد که تعامل جنسیت با پایه های تحصیلی و منطقه آموزش و پرورش، نشانگر تاثیر تعاملی متغیرهای یاد شده بر نوع نگرش دانش آموزان بوده است.
نشر کتاب: راه ناتمام اصلاحات
جامعه روستایی و گسترش کشاورزی در ایران پس از انقلاب: دو دهه اول
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد کشاورزی تکنولوژی کشاورزی،خدمات توسعه ای
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی ایران و اسلام نقاشان
آسیب شناسی اجتماعی - دانشجویی
منبع:
پادنگ ۱۳۸۵شماره ۱۷ و ۱۸
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی کودکان
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت دین داری در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت دین داری در بین دانشجویان عنوان مقاله حاضر است. مدل مورد استفاده برای بررسی وضعیت دین داری، مدل پیشنهادی آقای شجاعی زند می باشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. جمعیت آماری 25092 نفر که حجم نمونه با فرمول نمونه گیری کوکران 400 نفر برآورد شده و پرسشنامه ها با روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم بین دانشجویان توزیع گردید. نتایج به دست آمده، نشانگر این است که که میزان پای بندی دانشجویان به ابعاد مختلف دین داری از پراکندگی قابل توجهی برخوردار است؛ به طوری که پاسخگویان در ابعاد اعتقادات دینی، اخلاق و تکالیف فردی، بیش ترین نمره و در عبادت جمعی، عبادت فردی و دانش دینی کم ترین نمره را اخذ کردند. همچنین دین داری دانشجویان با ترکیب همه ابعاد و متغیرهاف بیشتر به سمت متوسط میل می کند، به طوری که دین داری 45.25 درصد از آن متوسط، 41.5 درصد کم و 13.25 درصد زیاد می باشد. در ضمن سه نوع دین داری مبتنی بر شریعت، اجتماعی و باطنی با نسبت های 33.77، 28.32 و 37.91 در بین دانشجویان وجود دارد.
دگرگونی های اجتماعی - اقتصادی ادغام روستاها در مناطق زلزله زده رودبار و منجیل
حوزه های تخصصی:
"مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که در مورد پیامدهای اجتماعی و اقتصادی جا به جایی و ادغام روستاها در منطقه زلزله زده رودبار و منجیل انجام شده است. پس از وقوع زلزله مذکور، در خرداد ماه 1369 و در جریان بازسازی مناطق آسیب دیده از زلزله، حدود 170 روستا جا به جا شدند. از این تعداد 46 روستا افزون بر جا به جایی در معرض ادغام با روستا (های) دیگر قرار گرفتند. مطالعه حاضر با نگاهی به رویکردهای نظری موجود در مورد موضوع پژوهش تلاش کرده است تا در چهارچوب استراتژی معطوف به توسعه به بررسی دگرگونی ها و پیامدهای ادغام روستاها در منطقه ای زلزله زده رودبار و منجیل بپردازد. شیوه انجام دادن این مطالعه کیفی بوده و داده های پژوهش با بهره گیری از چند روش، شامل داده های اسنادی، پرسشنامه، مصاحبه عمیق و مشاهده میدانی، گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که جا به جایی و ادغام روستاها از نظر فیزیکی سبب افزایش توانایی روستاهای مذکور در برابر آسیب های طبیعی اجتماعی و برخورداری آنان از برخی امکانات زیربنایی شده است، اما، در کنار آن، جابه جایی و ادغام دگرگونی هایی را رقم زده که از نظر اجتماعی و اقتصادی، حداقل در کوتاه مدت، آسیب پذیری را برای ساکنان این روستاها به وجود آورده است.
"
بررسی نگرش اعضای هیأت علمی نسبت به علل مهاجرت نخبگان به خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی نگرش اعضای هیات علمی درباره دلایل مهاجرت نخبگان علمی به خارج از کشور می پردازد و در توجه به دو دسته از عوامل رانش (دافعه های داخلی) و عوامل کششی (جاذبه های خارجی) طراحی گردیده است. نوع تحقیق توصیفی بوده و جمعیت مورد مطالعه آن را کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه مازندران تشکیل می دهد. نتایج حاصل از این نظر سنجی نشان می دهد که عواملی نظیر « عدم توجه اجتماعی به ارزش فعالیت های علمی؛ نبود تسهیلات لازم برای پژوهش، پایین بودن حقوق و دستمزد و احساس وجود تبعیض و نابرابری» به طور «خیلی زیاد» و «زیاد» به عنوان عوامل رانشی در مهاجرت نخبگان علمی به خارج از کشور موثر هستند. عوامل سیاسی مانند «وجود فشارهای سیاسی و نبود آزادی در ابراز عقیده» اهمیت چندانی در نظر اعضای هیات علمی نداشته است. نتایج این تحقیق همچنین نشان می دهد «امکانات مادی و رفاهی بهتر برای زندگی، ارتقای رشد علمی و حرفه ای، وجود فرصت های شغلی بهتر، دسترسی به دستمزد بیشتر، آسایش روانی و اجتماعی بهتر برای خود و خانواده، علاقه به زندگی در یک جامعه بدون احساس تبعیض و نهایتا ارتباط بهتر با نیازهای جامعه خارجی» به ترتیب در دیدگاه اعضای هیات علمی به عنوان عوامل کششی قلمداد شدند.
بررسی دیدگاه معلمان نسبت به شیوه های نظارت و راهنمایی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، شیوه های نظارت و راهنمایی موجود و مطلوب مدیران مدارس بر اساس نظریه سرجیوانی و استارات، طی سه سبک نظارتیِ مبتنی بر مدیریت کلاسیک، روابط انسانی و منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه شامل 500 نفر از معلمان دوره ابتدایی استان اصفهان است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری داده ها، پرسشنامه 96 سؤالی محقق ساخته بر اساس نظریه سرجیوانی و استارت بوده که به طور همزمان، وضع موجود و مطلوب نظارت و راهنمایی در مدارس را در مقیاس لیکرت مورد بررسی قرار داده و پایایی آن نیز بر مبنای محاسبه ضریب آلفای کرانباخ در مجموع 96/0 بوده است. داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل آماری شده اند. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که؛ 1) مدیران مدارس در حال حاضر از سبک نظارت و راهنمایی کلاسیک در حد متوسط و از سبک های روابط انسانی و منابع انسانی در حد زیاد استفاده می کنند، 2) معلمان میزان مطلوبیت رفتارهای نظارتی مبتنی بر سبک کلاسیک را در حد متوسط و سبک های روابط انسانی و منابع انسانی را در حد زیاد ارزیابی کرده اند، 3) بین میزان استفاده کنونی و وضع مطلوب بهره گیری مدیران از سبک نظارتی کلاسیک تفاوت معنادار وجود ندارد، ولی بین میزان استفاده کنونی و وضع مطلوب بهره گیری مدیران از سبک های نظارتی روابط انسانی و منابع انسانی تفاوت معنادار وجود داشته است، 4) بین میزان استفاده از سبک های نظارتی تفاوت معنادار وجود داشته است، بدین نحو که مدیران در درجه اول، سبک نظارتی روابط انسانی، در مرتبه دوم سبک نظارتی منابع انسانی و در مرتبه سوم، سبک نظارتی کلاسیک را به اجرا می گذارند، 5) بین میزان مطلوبیت سبک های نظارتی سه گانه، تفاوت معنادار وجود دارد، به این شکل که معلمان در درجه اول، سبک نظارتی روابط انسانی، در مرتبه دوم سبک نظارتی منابع انسانی و در مرتبه سوم، سبک نظارتی کلاسیک را مطلوب تلقی کرده اند، 6) بین میزان استفاده از سبک های نظارت و راهنمایی کنونی و میزان مطلوبیت بهره گیری از آن ها با عنایت به متغیرهای تعدیل کننده مورد بررسی، تفاوت های معنادار وجود داشته است.
جهانی شدن عادلانه
حوزه های تخصصی: