فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۲۱ تا ۱۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
جوانان و توسعه
حوزه های تخصصی:
خانواده
منبع:
سودمند مهر ۱۳۰۵ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه فرهنگ رشته ای با انواع فرهنگ های دانشگاهی در دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه ی بین نسلی الگوی مصرف کالاهای فرهنگی در بین دختران و مادران شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اذعان بسیاری از صاحب نظران فرهنگی، با توجه به تحولات اجتماعی و افزایش سطح سواد در جامعه، انتظار می رود متقاضیان کتاب، فیلم، مطبوعات و سایر فرآورده های فرهنگی افزایش یابند؛ لذا مصرف کالاهای فرهنگی در حال حاضر یکی از مسائل مورد توجه برنامه ریزان فرهنگی کشور است. مطالعه حاضر در پی بررسی تفاوت مصرف کالاهای فرهنگی در بین مادران و دختران شهر یزد و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در آن بر اساس نظریه های بوردیو و اینگلهارت است. این تحقیق با روش پیمایش مقطعی و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه از 15 ساله شهر یزد با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید - میان زنان 75 که با روش نمونه گیری دو مرحله ای، 192 مادر و 192 دختر مجرد آنها جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. نتایج نشان دهنده تفاوت بین مصرف کالاهای فرهنگی در بین دختران و مادران می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان از آن دارد که دو متغیر نسل و سرمایه فرهنگی، 14 درصد از تغییرات مصرف فرهنگی پاسخ گویان را تبیین می کند. در مجموع به نظر می رسد مصرف فرهنگی مادران به الگوی فرهنگی میانمایه- نخبه و مصرف فرهنگی دختران به الگوی فرهنگی میانمایه- توده متمایل می باشد.
تحلیلی بر رابطه ی خطی و غیرخطی بلندمرتبه سازی و میزان و نوع جرائم شهری (مطالعه ی موردی: مناطق حوزه ی شمال و جنوب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون و بی رویه ی جمعیت در مناطق شهری بخصوص در کلان شهرها، چه بسا موجب ازدیاد بلندمرتبه سازی ها و همچنین بروز مشکلات زیادی همچون افزایش ناهنجاری های اجتماعی، کاهش امنیت و... شده است که در دهه های اخیر در شهر اصفهان نیز رو به افزایش بوده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بلندمرتبه سازی و میزان و نوع جرائم شهری است. جرم در مفهوم عام زاییده ی اجتماع و از توابع زندگی اجتماعی است اما جرائم شهری نیز با جرائمی که در مناطق روستایی خالی از سکنه روی می دهند، از حیث نوع، میزان و شرایط تفاوت دارند (السان، 1387: 7). در این پژوهش علاوه بر ارزیابی ارتباط دو متغیر اصلی، عوامل دیگری را که در میزان جرائم شهری مؤثرند بررسی می شود. روش مورد استفاده آن روش توصیفی-تحلیلی است، از این رو برای انجام تحلیل های پژوهش، از ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و ضریب همبستگی تفکیکی استفاده می شود. جامعه ی آماری تعیین شده 7 منطقه ی حوزه ی شمال و جنوب شهر اصفهان- به ترتیب مناطق 12، 8، 7، 14 و 13، 5، 6- است. این پژوهش به سبب محدودیت در اطلاعات مورد نیاز برای همه ی مناطق، فاقد نمونه بوده و تحلیل ها بر روی جامعه ی آماری انجام شده است. تحلیل های انجام شده نشان داده است که رابطه ی خطی بین بلندمرتبه سازی و جرائم شهری، اندک بوده؛ به طور کلی افزایش بلندمرتبه سازی به میزان 6.5 درصد سبب افزایش جرائم می شود. از سوی دیگر رابطه ی غیرخطی شدیدی که میان دو متغیر فوق ایجاد شد، عدد 0.92 را نشان داده که رابطه ای بسیار شدید است. ضرایب اسپیرمن و پیرسون در میان 4 گروه جرائم شهری نیز حاکی از آن است که گروه جرائم علیه اموال و مالکیت، با ضریب همبستگی پیرسون 0.47 و ضریب اسپیرمن 0.6، در میان سایر گرو ه ها رابطه ای قوی را برقرار ساخته است؛ که می تواند نشان دهد که احتمال ارتکاب جرم در مناطق بلندمرتبه همانند منطقه ی 6 به دلیل وضعیت اقتصادی نسبتاً مناسب، بخصوص در برخی محله ها، توسط ساکنان دیگر مناطق، افزایش می یابد. در بررسی تأثیرات متغیرهای مداخله گر نیز نتایج حاصله نشان داد که هرچه وضعیت اشتغال، دوام و قدمت بناها در میان مناطق از وضعیت مناسب تری برخوردار باشد، میزان جرائم شهری نیز کمتر خواهدشد.
توسعه و چند گرایی فرهنگی
هستی شناسی رهیافت سازه انگاری و بازخوانی چشم اندازهای تحلیلی آن: دیرینه شناسی مناظره های فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رهیافت های جوان و بدیع در حوزه روش شناسی های جدید، رهیافت سازه انگاری است. طی پنجاه سال گذشته سه رهیافت بر رشته روابط بین الملل غالب بوده است؛ نخست، رهیافت لیبرالیسم و رئالیسم (که در منازعه نئولیبرالیسم و نئورئالیست ها بررسی می شود) و با عنوان نظریه های عقلانیت گرا معروف هستند؛ دوم، نظریه های هنجاری، فمنیستی، جامعه شناختی که به نظریه های بازتابی یا بازتابی معروف می باشند؛ سوم، سازه انگاری اجتماعی که تلاشی برای پر کردن شکاف میان دو رهیافت قبلی است؛ رویکردی که درصدد اخذ مفروضات خود از بین عقلانیت گرایی و انعکاس گرایی است. این رهیافت به عنوان یک روش فراپوزیتیویستی به مثابه تلاشی عمیق در حوزه فرانظری (هستی شناسی و معرفت شناسی) محسوب می شود، زیرا از حیث هستی شناسی، از ایدئالیسم درمقابل ماتریالیسم و از ذهنیت گرایی در مقابل عینیت گرایی دفاع می کند.
مقاله حاضر تلاش می کند تا به این پرسش ها پاسخ دهد: 1) چه روابطی بین یک جامعه یا ساختار اجتماعی و شناخت وجود دارد؟ 2) آیا جامعه بر علم تأثیر می گذارد یا کم وبیش تأثیر دانش بر دانش فرهنگ بیشتر است؟ 3) کدام نیروی اجتماعی، دانش را تولید و بازتولید می کند و چه نوع از تجزیه و تحلیل اجتماعی این نیروهای اجتماعی را آشکار می کند؟ و 4) تأثیر رهیافت سازه انگاری در روابط بین الملل چگونه و در چه ابعادی است؟
تعیین کننده های سلامتِ اجتماعی شهروندان منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت اجتماعی می تواند به عنوان ارزیابی افراد از روابط اجتماعی شان، چگونگی واکنش دیگران به آن ها و چگونگی تعامل آن ها با نهاد های اجتماعی و اجتماع تعریف گردد. از سوی دیگر، کلان شهر ها با انبوهی از مشکلات و مسایل اجتماعی مرتبط با سلامت اجتماعی روبرو هستند که نیازمند توجه بیشتر به این موضوع است. با توجه به اهمیت روزافزون موضوع سلامت اجتماعی، پژوهش حاضر درصدد است ضمن بررسی این موضوع مهم، اقدام به واکاوی تعیین کننده های اجتماعی موثر بر سلامت اجتماعی نماید. این پژوهش در بین 400 نفر از شهروندان ساکن در منطقه 12 تهران انجام شد و برای تبیین نظری موضوع از دیدگاه نظری«کوری کییز و شاپیرو» استفاده شد. در بخش روش نیز با استفاده از روش پیمایش و ابزار سنجش پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای اقدام به تکمیل پرسشنامه گردید. نتایج نشان داد که چهار متغیر حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی همگی با متغیر وابسته سلامت اجتماعی (در جایگاه متغیر وابسته) رابطه دارند و متغیر های مستقل برشمرده شده قادر به پیش بینی متغیر سلامت اجتماعی نیز بوده اند. بر این مبنا بیشترین میزان پیش بینی کنندگی مربوط به متغیر حمایت اجتماعی (با ضریب بتای 50/0) و پس از آن به ترتیب مربوط به متغیر های کیفیت زندگی (با ضریب بتای 24/0)، امنیت اجتماعی (با ضریب بتای 22/0) و پایگاه اجتماعی-اقتصادی (با ضریب بتای 10/0) بوده است. مهم ترین نتیجه تحقیق حاضر این است که مهم ترین نتیجه ای که می توان از پژوهش حاضر گرفت این است که سلامت اجتماعی بیشتر از آن که ناشی از بهبود شرایط فردی باشد، ناشی از بهبود شرایط اجتماعی است و هر چقدر میزان بهبود و اصلاح شرایط ساختاری جامعه افزایش یابد می توان انتظار داشت که سطح سلامت اجتماعی جامعه هم ارتقا یابد. در واقع، ارتقای سلامت اجتماعی وابستگی زیادی به ارتقای سطح کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی و امنیت اجتماعی دارد. واژه های کلیدی: سلامت اجتماعی، حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی.
بررسی عوامل مؤثر بر درآمد شاغلان روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش به مثابه مؤثرترین عامل سرمایه انسانی با ایفای نقشی به سزا در رشد و توسعه اقتصادی کشورها همواره در کانون توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان اقتصادی بوده است. با در نظر گرفتن اهمیت آموزش و تحمل هزینه های سنگین آن برای ارتقای کیفیت نیروی انسانی در ایران، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر آموزش بر درآمد افراد روستایی در قالب تابع دریافتی مینسر پرداخته و نکته بارز آن استفاده از الگوی چندسطحی برای برآورد اثرات آموزش و تجربه در درآمد افراد است. بدین منظور، از اطلاعات مرکز آمار ایران در مورد 13953 شاغل روستایی در طرح هزینه- درآمد خانوار روستایی سال 1391 استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که آموزش دارای نقش مثبت و معنی دار در دریافتی روستاییان است؛ همچنین، با ثابت در نظر گرفتن سایر شرایط، درآمد گروه مردان 62 درصد بیش از گروه زنان روستایی و نقطه حداکثر تجربه کاری آنها هم بیش از زنان است. بنابراین، پیشنهاد می شود که در راستای ارتقای درآمد روستاییان، برنامه ریزان به توسعه آموزش و استفاده بهینه از افراد دارای تحصیلات به ویژه افراد دارای تحصیلات آموزش عالی توجه بیشتری داشته باشند.
ناهماهنگی در سیاست سرکوب و سازش و فروپاشی دستگاه سرکوب رژیم شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357ش در شرایطی به پیروزی رسید که در کشور حکومت چندگانه ایجاد شده بود و گروه های مختلفی می توانستند حکومت جامعه را به دست گیرند. ارتش شاهنشاهی یکی از گروه هایی بود که فرصت تسلط بر اوضاع متشنج آن زمان را داشت؛ ولی آنچه رخ داد، اعلان بی طرفی آن در کشمکش های انقلابی بود. یکی از عوامل شکست ارتش پهلوی، ناهماهنگی در سیاست سرکوب و سازش بود که در چگونگی مقابله و مبارزه آن ها با انقلابیون نمودار شد. به نظر نویسنده، چینش و ترکیب سیاست سرکوب و سازش در مواجهه با انقلابیون زمینه فروپاشی دستگاه سرکوب را فراهم کرد. ناهماهنگی در سیاست سرکوب و سازش از یک سو موجب شد زندانیان سیاسی آزاد شوند؛ درنتیجه چنین روشی رژیم نتوانست در مرحله بعدی انقلابیون را دست گیر کند؛ از سوی دیگر سازش های دولت های اخیر شاه (شریف امامی و بختیار) به بازداشت نیروهای سرکوبگر و حتی انحلال ساواک (3 بهمن 1357) منجر شد که درنهایت، موجب اختلاف در صفوف فرمان دهان ارتش برای کنترل و سرکوب انقلابیون و به هم خوردن تعادل نیروها به نفع انقلابیون شد.
موانع معرفتی بوم اندیشی توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران با وجود این که با منطق اسلامی به مقابله با مبانی نظریه پردازی غربی رفته ایم، اما درحرکت از فهم مبانی مفهومی به مبانی فرآیندی و زمینه ای توفیق اندک داشته ایم. مطالعه توسعه، بافت محور، تاریخی و تجربه ای، تفسیری و هویتی است اما در رویکردهای علمی ما، عمدتاً به شاخص های صوری و منفرد اعم از مبانی، عوامل و کارگزاران توجه کرده ایم، نه فرآیند های کلان جامعه شناختی آن. در بینش توسعه، تمرکز بر مفاهیم و عوامل، نوعی نارسایی روشی قلمداد می شود. ما در بعد معنوی، واقعیت توسعه را مسئله پنداشته ایم تا راه حل. بنابراین فرض ناسازگاری را بزرگ کرده ایم. اما در بعد مادی با فرض مطلوبیت تکنیک و خنثی بودگی آن از ارزش، به استقبال آن رفته ایم. درنتیجه این رویارویی ها، در پذیرش و همسویی با توسعه و ابعاد آن، پیوسته گرفتار دو رویکرد متفاوت و به تعبیر ما نوعی قطب عرفان-تکنیک شده ایم که در آن بوم گرایی مطرود بوده است. این قطب در همبستگی با سیاست، به سرعت جای نظریه و بینش توسعه نشسته و علم اجتماعی فرهنگی را از صحنه خارج کرده است. خصیصه بارز هر دو رویکرد، تاریخ گریزی، هویت گریزی و جمع گریزی (تفرد) است که در دعواهای اصلی با نظریه پردازی غربی، معمولاً مدافع سازوکارهای اصلی توسعه غربی (یعنی جدایی های توسعه ساز) بوده اند. در این مقاله از ساز و کارهای اصلی توسعه و تحول اجتماعی سخن می گوییم و از مواضع اسلامی و ایرانی مان در مقابل آن پرسش می کنیم. در پایان، الگوی و اجزای اصلی توسعه بوم اندیش به عنوان رویکردی جدید به توسعه بیان می شود.
ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیگانگی تحصیلی یا دانشگاهی، به عنوان یکی از اشکال بیگانگی، اصطلاحی برای توضیح جدایی دانشجویان یا دانش آموزان از فرایند یادگیری و تجربة منزوی بودن از یک گروه تحصیلی یا دانشگاهی است که شخص باید به آن تعلق داشته باشد یا درگیر آن باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطة میان ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایش و جامعة آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 93- 94 است که 390 نفر از آن ها براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة ناسازی (هیسترسیس) بوردیو است. پس از جمع آوری اطلاعات، فرضیه های تحقیق در دو سطح توصیفی- استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS بررسی شد. مطابق نتایج ضریب همبستگی پیرسون، بین میدان درون دانشگاهی (هنجارهای محدودکننده، جامعه پذیری آموزشی ضعیف) با متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) تأثیر مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین براساس نتایج آزمون مدل نظری تحقیق که با روش معادلات ساختاری انجام شد، مؤلفه های میدان دانشگاهی، 40 درصد از تغییرات متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) را تبیین می کنند.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر خودپنداره تحصیلی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر خود پنداره تحصیلی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول خانه فرهنگ نازی آباد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، تمام دانش آموزان متوسطه اول خانه فرهنگ نازی آباد بود که 34 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند و به هر34 نفر پرسشنامه خودپنداره تحصیلی داده شد و ملاک برای موفقیت تحصیلی نیز کارنامه ترم قبل (نیمسال اول 96-95) است که رویت شد و بعد از بین 34 نفر، 17 نفر ، راهبرد های یادگیری خود تنظیمی طی 16 جلسه 1 ساعت و 15 دقیقه ای در دو ماه را فرا گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد و به فعالیت های معمول خود ادامه دادند. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر میانگین خودپنداره تحصیلی و موفقیت تحصیلی در مرحله پس آزمون و پیگیری، حاکی از افزایش خودپنداره و موفقیت تحصیلی در گروه آموزش مهارتهای خودتنظیمی بعد از آموزش بوده است(001/0> P ). مطابق با نتایج این پژوهش، با استفاده از آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی می توان موفقیت و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد.