فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه ی رفاه اجتماعی و سرمایه ی اجتماعی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رابطه ی رفاه اجتماعی و مولفههای آن با سرمایه ی اجتماعی در شهر سنندج بررسی شده است. سرمایه ی اجتماعی مجموعه ی منابع مادی و معنوی است که به فرد این امکان را میدهد که روابط پایداری داشته باشد. رفاه اجتماعی شامل شاخص های اصلی آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، تغذیه، مسکن، اشتغال، جمعیت، نیروی انسانی، درآمد و هزینه و تامین اجتماعی و شاخص های فرعی گذران اوقات فراغت، محیط زیست، امنیت جانی و مالی فرد میشود. در این مقاله، سرمایه ی اجتماعی در سه بعد اعتماد اجتماعی ، انسجام اجتماعی و تعهد اجتماعی و رفاه اجتماعی در هفت بعد مسکن، آموزش، بهداشت، اشتغال، درآمد، اوقات فراغت و جمعیت بررسی شده است. چارچوب نظری این مقاله، رابطه ی رفاه اجتماعی فراگیر و بالا با سرمایه ی اجتماعی برون گروهی در سطح بالاست. فرضیه های تحقیق شامل رابطه ی رفاه اجتماعی و سرمایه ی اجتماعی و رابطه ی رفاه اجتماعی از طریق هر کدام از مولفههایش با سرمایه ی اجتماعی است. رابطه ی رفاه اجتماعی با سرمایه ی اجتماعی و رابطه ی اوقات فراغت و سرمایه ی اجتماعی تایید شده است.
شکاف ارزشی بین نسلی در خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی شکاف ارزشی بین نسلی در خانواده های تهرانی است. چارچوب نظری تلفیقی از نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی است، به گونه ای که سنجش و تحلیل نهایی یافته ها بر مبنای نظریه های تضاد هنجاری، بحران هویت، حشو ارزش و سبک های تربیتی صورت گرفته است. برای آزمون تجربی فرضیات منتج از این نظریه ها، 336 پدر و فرزند (پسر و دختر) در سنین 15 تا 25 سال از شهر تهران به شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج حاکی از وجود شکاف در ارزش های پدران و فرزندان است و هر دو نسل تقریباً در نیمی از ارزش های مورد بررسی بر اختلافات بین نسل خود و دیگری صحه گذارده اند. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد: حشو ارزش های پدران (37/0) و تضاد هنجاری بین نسل ها (36/0) به طور مستقیم بر شکاف ارزشی بین نسل ها مؤثرند. دیگر مسیرهای تأثیرگذاری متغیرهای مستقل معادله که به صورت غیرمستقیم بر متغیر وابسته تأثیرگذار هستند، عبارت است از: تأثیرات استبدادگرایی پدران بر حشو ارزش های آنان (73/0)، بر تضاد هنجاری بین نسل ها (63/0) و همچنین تأثیر بحران هویت نسل فرزندان بر تضاد هنجاری بین نسل ها (34/0).
اختلالات شخصیت در زنان زندانی شهرهای تهران و کرج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"این تحقیق از نوع مطالعه توصیفی مقطعی است که به بررسی فراوانی اختلالات شخصیت در زنان زندانی شهرستان های تهران و کرج می پردازد. بدین منظور 200 نفر از این زنان به روش تصادفی - طبقه ای انتخاب و به وسیله دو پرسشنامه (فراهم آمده برای جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه بالینی چند محوری «میلون») ارزیابی شدند. نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار spss و روش های توصیفی تجزیه و تحلیل شد میزان فراوانی اختلال شخصیت درزنان زندانی 60درصد و بالاترین فراوانی مقیاس های اختلال شخصیت، از نوع اختلال شخصیت آزارطلب (5/42 درصد) بود
"
بررسی تطبیقی میزان انسجام اقشار اجتماعی شمال و جنوب شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مساله انسجام اجتماعی، میزان و عوامل موثر بر آن مورد مطالعه قرار گرفته است. انسجام اجتماعی به معنی استحکام درونی و مترادف با وحدت اجتماعی است. جامعه شناسان انسجام اجتماعی را توافق افکار، احساسات و اعمالی که وحدت یک گروه یا یک جامعه را روشن می سازد، تعریف کرده اند. انسجام اجتماعی، فرایند سازمان دهنده نظم اجتماعی می باشد. درجه انسجام...
بررسی علمکرد شرکت های تعاونی کشاورزی استان خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزان استان خراسان بزرگ پرداخته است. اهداف اصلی این پژوهش عبارتند از: 1) تعیین سطح عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی در سازماندهی نیروی انسانی پراکنده در بخش کشاورزی، 2) تعیین سطح عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی در تامین نیازمندی های کشاورزان عضو. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است. در این تحقیق از روش زمینه یابی که یکی از شیوه های تحقیق توصیفی است استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و مطالعه اسناد و مدارک بوده است. برای ارزیابی متغیرها، پرسشنامه محقق ساخته به کار گرفته شده است. برای احراز اطمینان از میزان اعتبار پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار spss استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه 20 سؤالی که مربوط به بررسی عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی در سازماندهی نیروی انسانی پراکنده در بخش کشاورزی است برابر با 88/0 محاسبه گردید و ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه 56 سؤالی که مربوط به بررسی عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی در تامین نیازمندی های اعضا است. برابر با 81/0 محاسبه گردید که این ارقام، میزان اعتبار بالای پرسشنامه ها را نشان می دهد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای، حجم نمونه آماری به شرح زیر تعیین گردید: در مرحله اول از میان 22 شهرستان استان خراسان 3 شهرستان (بجنورد، فردوس و مشهد) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. در مرحله دوم از میان 48 شرکت تعاونی کشاورزی فعال با 36195 نفر عضو در 3 شهرستان (بجنورد، فردوس و مشهد) به طور کاملاً تصادفی 15 شرکت و تعداد 300 عضو به عنوان حجم نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی برگزیده شدند که بدین منظور در هر شهرستان، تعداد 100 عضو به صورت کاملاً تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند برای آزمون فرضیات تحقیق از آماره آزمون (t) استفاده شده است. فرضیه های این تحقیق تایید نشده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی بالاتر از حد متوسط و کم تر از حد موفق ارزیابی شده است. کمبود سرمایه و اعتبارات لازم و عدم تامین نیازها و خواسته های اعضا، عدم مشارکت اعضا در فعالیت ها و تعاملات با شرکت های تعاونی کشاورزی، مهم ترین عوامل مؤثر در عدم موفقیت شرکت های تعاونی کشاورزی شناخته شدند.
مدل ساختاری ارتباط میان استرس، خودکارآمدی و فرسودگی شغلی در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعیین کننده استرس و خودکارآمدی در فرسودگی شغلی آموزگاران در قالب مدل سازی معادلات ساختاری بود. در یک طرح همبستگی 330 نفر از آموزگاران خراسان شمالی با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه منابع استرس آموزشگاهی(کریاکو و ساتکلیف، 1978)، خودکارآمدی معلمان(اسکالوویک و اسکالوویک، 2007) و فرسودگی شغلی معلمان(ماسلاچ و همکاران، 1996) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که استرس و خودکارآمدی با فرسودگی شغلی روابط معناداری دارند. اثرات غیر مستقیم نیز معنادار بوده و مدل ساختاری از برازش مناسبی برخوردار بود. به نظر می رسد استرس به طور مثبت و خودکارآمدی آموزگاران به طور منفی می تواند فرسودگی شغلی را در آنان پیش بینی کند.
تحلیل و تبیین مسائل و مشکلات روانی – اجتماعی کودکان و نوجوانان بی سرپرست شده در زلزله شهر رودبار
حوزه های تخصصی:
در این بررسی 14 نفر کودک و نوجوان رودباری که در جریان زلزله پدر و مادر خود را از دست داده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. 6 فرضیه مورد نظر در این مطالعه‘ همگی ناظر بر تأثیر فقدان پدر و مادر در زمینه افزایش احتمال فرزندان به اختلالات روانی ناشی از آن بود. از این رو پیش بینی می شد که افسردگی‘ اضطراب‘ پرخاشگری و تندخویی‘ افت تحصیلی‘ ناامیدی و انزوای اجتماعی در میان کودکان پی سرپرست شده در مقایسه با کودکان دارای پدر و مادر شیوع بیشتری داشته باشد. بر طبق نتایج بدست آمده این فرضیه ها رد شدند. اما رد فرضیه ها به معنی عوارض روانی در میان افراد مورد نظر نبود. بلکه در واقع بدین معنا بود که کودکان رودباری دارای پدر و مادر نیز به آنها مبتلا هستند. در واقع پدید آمدن چنین وضعیتی بازگوی تأثیرپذیری عمومی از شرایط نامطلوب وقوع زلزله است که جایی برای اثر بخشی محسوس و قابل اندازه گیری متغیرهای مهمی از قبیل فقدان والدین‘ دست کم در کوتاه مدت‘ باقی نگذاشته است.
مطالعه تغییرات زمانی ارزش فرزند در ایران (مطالعه زنان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرزند و فرزندآوری از مهم ترین ارزش های خانواده در ایران است. نسل های مختلف زنان در ایران، براساس تجارب و حوادث تاریخی و تجربه زندگی مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند دارند. با تکیه بر دو دسته از نظریه های غربی شامل تغییرات فرهنگی، گذار جمعیتی دوم، تضاد نسلی و ساختاری و نظریه های جوامع پیرامون مانند نظریه جهان محلی شدن، الگوی پژوهش ساخته شد.
روش پژوهش، پیمایشی است. جمعیت آماری، پنج نسل از زنان شهر زنجان با توجه به شرایط تاریخی انتخاب شده اند: متولدین قبل از سال 42، متولدین سال های 57-1342، متولدین سال های 67-1358، متولدین سال های 70-1367 و متولدین سال های 74-1370. از هر نسل 100 نفر و درمجموع 500 نفر حجم نمونه این پژوهش را تشکیل داده اند. روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به شیوه PPS است.
براساس یافته های پژوهش، تفاوت میانگین ارزش بین نسل های بررسی شده به لحاظ آماری معنادار است؛ پایین ترین سطح ارزش فرزند متعلق به نسل زنان متولد سال های 74-1371 و بالاترین سطح مربوط به نسل زنان متولد سال های قبل از 42 است. فردگرایی با ارزش فرزند ارتباط منفی و دینداری با ارزش فرزند ارتباط مثبت دارد. تأثیر تجربه جهانی شدن بر ارزش فرزند، در نسل متولدین 67-1358 شدیدتر از سایر نسل ها است.
تحلیلی بر رابطه دینداری و سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
روش شناسی مطالعه لحظه اکنون: منظومه و خاستگاه از دیدگاه والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های تاریخ فرهنگی، بهره گیری از گذشته، به گونه ایست که بتواند لحظه حال[1] را تبیین کند. چنین مهمی نه تنها میان گذشته و حال پیوند برقرار می کند؛ بلکه دیدگاه جامع تری نسبت به گنجینه فرهنگی و تجربه زیسته هر ملت به دست می دهد.
این مقاله با مد نظر قرار دادن روش شناسی ای که والتر بنیامین در مطالعه «خاستگاه نمایش سوگناک آلمانی» پیش رو قرار می دهد؛ ظرفیت های معرفت شناختی و هستی شناسی مفاهیم ""ایده""،[2] ""مفهوم""[3] و ""پدیدار""[4] را برای انجام مطالعات تاریخی در بستر مطالعات فرهنگی مورد بررسی قرار داده است.
برای این منظور، فلسفه تاریخ بنیامین و اندیشه خاستگاه در کنار شکل گیری و گسترش منظومه ها در تفکر وی، مورد مداقه قرار گرفته اند. در نهایت کاربست و ظرفیت های عملی این روش تشریح شده است.
تصویر تاریخی ای که از این مسیر به دست می آید، تصویری دیالکتیکی است که نه خرده چیزهایی که مورد کاوش قرار می دهد پیش بینی اش را می کرده اند و نه بنیان های نظری.
تحلیل کیفی نگرش توسعه ای در ادبیات عامیانه: با تأکید بر ضرب المثل های لری
حوزه های تخصصی:
توسعه یافتگی همواره یکی از دغدغه های جوامع در حال گذار بوده است. این جوامع در شناختن عوامل عقب ماندگی خویش به دلایل مختلفی متوسل شده اند. زبان و ادبیات عامیانه یکی از مواردی است که تجلی گاه لایه های زیرین شخصیت افراد است و از این دریچه می توان نگرش های افراد را نسبت به موضوع توسعه سنجید. برای بررسی نگرش توسعه ای لرستان از منظر فرهنگی رجوع به ضرب المثل های لری می تواند مبنای دقیقی را فراهم آورد. چارچوب نظری این تحقیق با استفاده از نظرهای متفکران دیدگاه نوسازی ساخته شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل محتوای تلخیصی است که در آن ضرب المثل ها به لحاظ مضمونی در مقوله های مختلف توسعه ای گنجانده شده و تعداد فراوانی ضرب المثل ها و هم جهت گیری مثبت و منفی مضمون هر یک از آن ها با توسعه واکاوی شده است. یافته ها نشان می دهد که به لحاظ تکرار، توصیه به عقل گرایی، ارزش های اخلاقی مؤید کار، گرایش به جمع گرایی، محافظه کاری و تقدیرگرایی در میان مثل ها، بیشترین تکرار را داشته اند. همچنین مقوله های ارزش های اخلاقی مؤید کار، عقل گرایی، جمع گرایی، دارای موارد مثبت بیشتری بوده و مقوله های محافظه کاری و سازگاری (عدم نیاز به پیشرفت)، تقدیرگرایی، جایگاه انتسابی، عام گرایی، نگاه به ثروت، نگاه جنسیتی و فردگرایی، دارای موارد منفی بیشتری هستند. در مجموع می توان گفت که غلبه ی مثل هایی با مضمون ناسازگار با توسعه، در میان ضرب المثل های لری بیشتر به چشم می خورد.
جامعه روستایی و گسترش کشاورزی در ایران پس از انقلاب: دو دهه اول
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد کشاورزی تکنولوژی کشاورزی،خدمات توسعه ای
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی ایران و اسلام نقاشان
بررسی وضعیت ازدواج و طلاق در استان ایلام طی سال های 1385-1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بالا رفتن سن ازدواج و میزان طلاق، سبب شده است که مسئله ی ازدواج و طلاق، موردتوجه گروه زیادی از کارشناسان، قرار گیرد. بررسی این مسئله در جامعه به منظور برنامه ریزی، وامدارِ آگاهی یافتن از شاخص های ازدواج و طلاق است؛بر این اساس مقاله ی حاضر در راستای مطالعه ی شاخص های ازدواج و طلاق در استان ایلام، طی سال های 1385 تا 1392 و مقایسه ی آنها با شاخص های کشوری، نگاشته شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی اسنادی و با تکیه بر تحلیل ثانویه بوده که از طریق آن به بررسی چگونگی وقایع ازدواج و طلاق در استان، پرداختهشده است. نتایج به دست آمده، گواه این است که: میانگین سن ازدواج برای زوج ها در اولین ازدواج، نزدیک به 28 سال است که به طور متوسط 5 سال با زوجه اختلاف دارند(23 سال در مقابل 28 سال). در استان ایلام نسبت طلاق به ازدواج در مقایسه با متوسط کشوری، پایین تر است. به طوری که در اکثر آمارگیری ها این نسبت در کشور، بیش از دو برابر استان ایلام بوده است. در سال 1392 مقدار این نسبت برای استان ایلام و کل کشور به ترتیب برابر با 4/9 و 1/20 بوده است. سن طلاق در بین زنان، پایین تر از مردان است. میانگین سن طلاق برای زنان، نزدیک به 27 سال و برای مردان 34 سال است. در اکثر طلاق های صورت گرفته، سن زوج بیشتر از سن زوجه است که نمای آن، مربوط به چهار سال اختلاف سن زوج نسبت به سن زوجه است. در اکثر موارد، اختلاف سن زوج به زوجه در زمان طلاق، کمتر از 4 سال بوده است؛ البته مقایسه ی میزان دوام زندگی مشترک در استان ایلام با میانگین کشوری، نشان می دهد که در سال 1392 در استان ایلام 7/54 درصد طلاق ها مربوط به زوج هایی بوده است که کمتر از 4 سال زندگی مشترک داشته اند؛ اما متوسط کشوری در سال مذکور، برابر با 8/42 درصد بوده است؛ درواقع می توان چنین بیان کرد که در استان ایلام، میزان دوام زندگی مشترک، کمتر از متوسط کشوری است. در سال 1392 به طور متوسط، طول مدت زندگی مشترک در کشور 9/7 سال بوده است که استان های اردبیل و ایلام به ترتیببا میانگین 5/5 و 6/5، کمترین طول مدت دوام زندگی را در بین استان های کشور، دارا بوده اند. میانگین سن طلاق در بین دختران، پایین تر از پسران است که در استان ایلام، طی سال های موردبررسی، روندی کاهشی داشته و پایین تر از میانگین کشوری بوده است.
تجربة زیستة دختران نوجوان در نقش همسر (مطالعة ازدواج زودهنگام دختران آران بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوجوان همسری به ازدواج افراد زیر 18 سال اطلاق می شود. یافته های تحقیق از مصاحبه های عمیق با 35 زن در شهر آران بیدگل به دست آمده و با استفاده از تحلیل تماتیک مراحل کار تدوین و نتایج به دست آمده است. از آن جا که این زنان در فرایند انتخاب همسرشان دخیل نبوده اند و به رشد کافی عقلی نرسیده بودند، ازدواجشان در حقیقت توافقی میان والدین دختر و پسر بوده است؛ بنابراین این دختران حتی تصور و شناخت درستی از ازدواج و مسئولیت های مربوط به آن نداشته اند و از نظر روابط اجتماعی و فرهنگی در جامعه و هم چنین روابط شخصی، نظیر برقراری ارتباط مناسب با همسر، فرزندان و اطرافیانشان دچار مشکلات فراوانی شده اند. از سوی دیگر، به دلیل آموزش ندیدن در زمینة مسائل جنسی، بارداری در سنین پایین زمینه ساز مشکلات جسمی و روانی برای این افراد بوده است.
تحلیل کیفی و کمی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی در ساختار خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر گسترش روز افزون استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر ساختار خانواده انجام شده است. برای رسیدن به نتایج دقیقتر، تحقیق به روش آمیخته (کیفی و کمّی) صورت گرفته و برای جمع آوری اطلاعات ابتدا از شیوه مصاحبه با روش نمونه گیری نظری با 30 نفر از افراد فعال (متأهل) در شبکه های اجتماعی مجازی بهره گرفته، و در ادامه از ابزار پرسشنامه برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، صرف حضور افراد و استفاده آنان از فناوریهای مرتبط با شبکه های اجتماعی نمی تواند به آسیب هویتی و پیدایش گسست در نهاد خانواده منجر شود؛ بلکه با شناخت، رعایت و کنترل جوانب ابعاد حاکم بر این پدیده، افراد می توانند با حضور در این فضا حمایتهای نسبی به دست آورند هم چنین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با سرمایه اجتماعی پیوندی درون خانواده (درون گروهی) رابطه معناداری ندارد ولی نوع استفاده کاربران در این فضا با احساس تعلق خانوادگی همبستگی معناداری دارد. به نظر می رسد احساس کاهش تعلق خانوادگی و سرمایه اجتماعی درون خانواده صرفا نظر دیگر افراد خانواده است و خود کاربر به کاهش یافتن سرمایه اجتماعی پیوندی خانوادگی خویش در اثر استفاده از این فضا اعتقادی ندارد.