فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۰۹۷ مورد.
بررسی گرد و غبار و ارزیابی امکان پیش بینی آن در استان اردبیل با استفاده از مدل ANFIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
107-124
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی پدیده گرد و غبار و ریزگردها یکی از ارزش های مهم در زمینه مدیریت مخاطره اقلیمی و محیطی در خاورمیانه بویژه مناطق خشک و غرب و جنوب و قسمت های مرکزی ایران می باشد. روش ها و طرح های مطالعه این پدیده و مدیریت آن از اهمیت و ارزش های زیادی برخوردار می باشد. با توجه به مطالعات انجام شده در رابطه با پدیده گرد و غبار بر اساس روش های پیش بینی با خطای کم در تناقض و کم می باشد، ارزیابی ویژگی های گرد و غبار و پیش بینی آن باعث کاهش خسارات جبران ناپذیر حاصل از آن تاثیرگذار می باشد. برای این کار، در این تحقیق به پایش گرد و غبار و ارزیابی پیش بینی آن در استان اردبیل با استفاده از مدل ANFIS پرداخته شد . داده های مورد استفاده در این تحقیق، مقدار گرد و غبار در دوره آماری مربوطه به هر ایستگاه از بدو تاسیس تا سال 2016 می باشد. پدیده گرد و غبار در بازه زمانی مشاهده و پیش بینی شده برای ارزیابی ویژگی گرد و غبار و مدل سیستم تطبیقی ANFIS برای پیش بینی پدیده گرد و غبار استفاده شد. با توجه به یافته های حاصل در این تحقیق، در پایش و پیش بینی وضعیت گرد و غبار درصد فراوانی وقوع در سال های مشاهده شده بیش ترین مقدار حداکثر فراوانی گرد و غبار در ایستگاه اردبیل با مقدار 74 درصد و کم ترین آن در مشکین شهر 8 درصد بوده است. در سال های پیش بینی شده بیش ترین مقدار حداکثر فراوانی گرد و غبار در ایستگاه خلخال با مقدار 67/61 درصد و کم ترین آن در مشکی ن شهر 10 درصد بوده است. از نظر مقدار شدت گرد و غبار ایستگاه اردبیل شدیدتر از بقیه ایستگاه ها است. از نظر شدت خشکسالی که مورد بررسی قرار گرفت هر 5 ایستگاه مورد مطالعه دارای گرد و غبار می باشند به عبارتی مقدار گرد وغبار بالای 74 درصد را می توان مشاهده کرد. برای 5 ایستگاه مورد مطالعه ب رای 18 سال آینده با استفاده از کدهای که به صورت دستی حاصل شده به تفکیک ایستگاه ها در سری زمانی به دست آمد که بیش ترین میانگین خطای آموزشی در ایستگاه پارس آباد مغان با مقدار 0/091 درصد و کم ترین مقدار آن در ایستگاه گرمی با مقدار 0/001 درصد به حاصل شد.
پیش بینی احتمالاتی خشکسالی در ایران
حوزههای تخصصی:
نقش سامانههای بندالی در چرخندزایی روی شرق دریای مدیترانه و بررسی نقش آن در سیل روی منطقه غرب ایران در مارس 2000(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق تلاش دارد تا نقش سامانههای بندالی را در چرخندزایی سطحی روی شرق دریای مدیترانه مشخص سازد اما توجه خاص به سیل در استان های غربی ایران در طی مارس 2000 دارد و سعی دارد تا نقش سامانه بندالی را در سیل ایران نشان دهد. دادههایی که در این تحقیق بکار رفتهاند شامل نقشههای سطوح فوقانی، فشار در تراز متوسط دریا با فاصلههای 12 ساعته در طی 16 تا 26 مارس 2000 از مرکز NCEP هستند. دادههای دما، فشار و رطوبت با فاصلههای 3 ساعته و کل بارش روزانه 19 ایستگاه مهم ایران نیز از 1 تا 30 مارس 2000 بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که ناوه جناح شرقیِ سامانة بندالی اقیانوس اطلس عامل اصلی جاری شدن سیل روی مناطق غرب ایران بود؛ در طی فعالیت سامانه بندالی در شرق دریای مدیترانه، انشعاب در رودباد در نزدیکی پشته ثانوی روی ایران به وقوع پیوسته است و در نتیجه سامانههای کمفشاری نزدیک غرب ایران را تشدید کرده است؛ بسط و توسعه سامانه کمفشار سودانی سبب افزایش نیرومندی ناوه شرقی سامانه بندالی و منتج به جاری شدن سیل روی غرب ایران شده است.
تاریخچه خواندنی زلزله در ایران
منبع:
سالنامه کیان ۱۳۳۷
حوزههای تخصصی:
ارزیابی وضعیت لرزه خیزی و آسیب پذیری کالبدی- جمعیتی شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
123 - 150
حوزههای تخصصی:
شهرستان رفسنجان در شمال غربی استان کرمان واقع شده و از شمال به بافق در استان یزد، از جنوب به بردسیر و سیرجان از مغرب به شهر بابک و از مشرق به کرمان محدود می شود. با توجه به وضعیت لرزه خیزی استان کرمان، میزان آسیب پذیری لرزه ای شهر رفسنجان سوال اساسی این پژوهش بوده است. به همین علت این پژوهش سعی دارد وضعیت لرزه خیزی و آسیب پذیری کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان در برابر زلزله را ارزیابی نماید. نتایج نشان می دهد که 51/13 درصد از پارامترهای کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان از آسیب پذیری بالایی برخوردار می باشند که از این مقدار 38/7 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط و 13/6 درصد نیز در پهنه با خطر لرزه خیزی کم قرار دارد. همچنین از مجموع 41/36 درصد از پارامترهای کالبدی و جمعیتی این شهر که از آسیب پذیری متوسط برخوردار است، 61/19 درصد آن در در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط و 81/16 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی کم قرار دارد. از طرفی فقط حدود نیمی (08/50 درصد) از پارامترهای کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان از وضعیت آسیب پذیری کم و مناسب برخوردار است که از همین مقدار هم 37/25 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط قرار داشته و فقط 7/24 درصد آن در پهنه کم خطر از نظر لرزه خیزی قرار گرفته است. لازم به هرچند طبق نتایج شهر رفسنجان از خطر لرزه خیزی بالایی برخوردار نیست ولی نتایج تحلیل لرزه خیزی حاکی از آنست که احتمال وقوع زلزله هایی با بزرگی 7 ریشتر امکان پذیر است. به همین علت با توجه به اینکه حدود 50 درصد از مساحت این شهر از نظر کالبدی و جمعیتی آسیب پذیر می باشد بنابراین برنامه ریزی کاربردی جهت کاهش خطرات احتمالی از اهمیت بالایی برخوردار است.
بررسی اثرات تغییراقلیم بر امنیت غذایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
19 - 40
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی تولید کشاورزی و در پی آن عوامل وابسته به کشاورزی مانند امنیت غذایی و رفاه اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد. در این مطالعه با تفکیک قائل شدن میان جنبه های مختلف تغییرات اقلیمی اثرات چهار فرض تغییر نرمال اقلیم، تغییر پذیری اقلیم، تغییر اقلیم، تغییرپذیری و تغییر توامان اقلیم بر امنیت غذایی و رفاه اقتصادی طی سال های 1379-1394 بررسی گردید و با استفاده از اطلاعات هزینه ای و تولیدی سه محصول شاخص تامین کننده امنیت غذایی در ایران (گندم، برنج و سیب زمینی) و با بکار گیری روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) به این امر پرداخته شد. نتایج این تحقیق حاکی از کاهش شدید درآمد کشاورزان و مازاد رفاه اقتصادی و همچنین افزایش قیمت محصولات تحت فروض چهارگانه بوده است. به ترتیب در چهار فرض مورد بررسی بطور متوسط درآمد کل 4/43979، 9/127241، 1/157960 و 1/272367 میلیون تومان کاهش، میانگین قیمت محصولات مورد بررسی به ترتیب 95/332، 7/343، 18/565 و 86/1160 هزار تومان افزایش و مازاد رفاه اقتصادی کل به ترتیب 4/927884، 1542416، 2016383 و 2356754 میلیون تومان کاهش یافته است. کاهش عوارض ناشی از تغییر اقلیم می تواند با تغییر الگوی کشت، استفاده از روش های نوین آبیاری و بیابان زدایی صورت بپذیرد.
تحلیل آسیب پذیری بافت شهری در برابر زلزله (منطقه مورد مطالعه: منطقه دو شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم توسعة نظام های اجتماعی- اقتصادی و شهرنشینی، انسان ها به طور فزاینده از اثرات زیان بار بلایای طبیعی رنج می برند. زلزله یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که به دلیل خرابی ساختمان ها و زیرساخت های شهری، خسارات فراوانی را به اموال و دارایی ها، در نواحی شهری و اطراف آن وارد می آورد. از این رو نواحی آسیب پذیر شهرها، از جمله مناطقی هستند که می توان با شناخت، پهنه بندی و سیاست گذاری درست، آثار منفی بلایا را در آن ها کاهش داد. این پژوهش در دو بخش توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است. در بخش توصیفی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی، معیارهای متناسب با هدف تحقیق، انتخاب و سپس داده های توصیفی جمع آوری شدند. شاخص ها در سه بخش کالبدی، اجتماعی و محیطی قرار می گیرند و برای هریک از شاخص ها معیارهایی در نظر گرفته شده است. پس از بررسی، در مجموع، یازده معیار انتخاب گردید. در بخش تحلیلی، مدل هایی که در پژوهش حاضر برای تعیین آسیب پذیری منطقه در برابر زلزله استفاده شده، مدل ANP و عملگر Fuzzy هستند. پس از به دست آوردن وزن هریک از معیارهای تعیین شده از طریق مدل ANP، از تکنیک Fuzzy برای تلفیق لایه های مورد نظر، استفاده شده است. نتایج، حاکی از آن است که بافت شهری منطقة 2 شهرداری تهران به میزان متوسط و بالایی آسیب پذیر است و این میزان در مناطق شرقی و جنوبی، با توجه به نتایج حاصل از تکنیک فازی بیشتر است.
پراکندگی لرزه خیزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکتونیک فعال نوار لرزه خیز آلپ هیمالیا فلات ایران را شکل داده است که در مرز همگرایی بین ورقه های زمین ساختی اوراسیا عربستان قرار دارد. این فلات یکی از لرزه خیزترین نواحی جهان است و هر سال با زمین لرزه های متعددی مواجه می شود. در ایران، شرایط فعال زمین ساختی، وجود گسل ها و چشمه های لرزه زای متعدد و قرارگیری جمعیت فراوان در نواحی مستعد زمین لرزه توجه بیش از پیش به این سانحه ی طبیعی و لزوم مطالعات علمی را در زمینه ی تحلیل خطر زمین لرزه افزایش می دهد. در مقاله ی حاضر، علاوه بر مرور لرزه زمین ساخت و لرزه خیزی ایران از گذشته تاکنون، سعی شده است به مسئله ی تحلیل خطر زمین لرزه پرداخته و به وضعیت مدیریت سانحه، آسیب پذیری و بافت فرسوده در ایران اشاره شو
راهبردهای مدیریت مخاطره سیل در مناطق روستایی با مدل SWOC-TOPSIS (مطالعه موردی حوضه آبریز قره چای رامیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از انواع مخاطرات طبیعی است که بسیاری از اجتماعات ازجمله روستاییان حاشیه رودخانه ها هرساله تلفات جبران ناپذیری از وقوع آن متحمل می شوند؛ لذا امروزه برای کاهش آسیب های ناشی از وقوع سیلاب، مدیریت و برنامه ریزی بلندمدت به همراه آینده نگری و مشارکت همزمان گروه های تصمیم گیر و مردم به عنوان ذینفعان اصلی اجتناب ناپذیر است. بر این اساس در این مطالعه با ترکیب برنامه ریزی راهبردی و شیوه مدیریت مشارکتی ازدیدگاه دو گروه روستاییان و مسئولین در حوضه آبریز قره چای رامیان گرگان رود، تلاش شده تا به ارائه راهبرد کانونی مناسب در جهت مدیریت سیل و کاهش اثرات منفی آن در مناطق روستایی پرداخته شود. برای این منظور روش شناسی توصیفی- تحلیلی در چارچوب مدل SWOC(SWOT) و تکنیک چند معیاره TOPSIS به کار گرفته شد و نتایج به دست آمده از محاسبات مدل راهبردی نشان داد که در هر دو سطح مسئولین و مردم روستایی، جهت گیری عمده در وضع موجود به سوی راهبرد محافظه کارانه یا بازنگر می باشد که دارای 10 استراتژی است. همچنین اولویت بندی استراتژی ها بر اساس مدل تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس نشان داد که راهبرد «بازنگری در نحوه نظارت بر ساخت وسازها و فعالیت های اقتصادی حاشیه رودخانه ها و استفاده از بدنه کارشناسی و خبرگان محلی در ارائه مجوز برای فعالیت در حاشیه رودخانه ها در مناطق روستایی» با امتیاز 843/0 از اولویت اجرایی بالاتری نسبت به سایر گزینه ها در روستاهای منطقه مورد مطالعه برخوردار است.
بررسی پتانسیل سیل خیزی حوضه نمرود و تأثیر آن بر ویژگی های اقتصادی – اجتماعی منطقه و ارائه راهکارهایی جهت مدیریت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سیل یکی از رایج ترین و پرهزینه ترین بلایای طبیعی جهان است. برای پیشگیری و کاهش اثرات سیل اجتناب از قرار گرفتن در معرض این مخاطرات و توانایی کنترل و مهار سطح آب و عملیات مربوط به آن از اهمیت زیادی برخوردار می باشند. منطقه موردمطالعه در این پژوهش حوضه آبخیز نمرود به وسعت 7/812 کیلومترمربع می باشد. هدف اصلی این پژوهش تعیین پهنه های سیل خیز و سیل گیر، حوضه رودخانه با استفاده از منطق فازی است. جهت اجرای مدل در منطقه از داده های مختلفی همچون بارش، کاربری زمین، خصوصیات مورفولوژیک دامنه ها مثل تحدب و تعقر(profile curvature) همگرایی و واگرایی دامنه ها (plan curvature)، شیب دامنه ها، شاخص پوشش گیاهی(NDVI)، فاصله از رودخانه های اصلی و تراکم شبکه زهکشی استفاده شده است. از بین پارامترها 9 پارامتر در پهنه بندی سیل خیزی و 5 پارامتر در پهنه بندی سیل گیری حوضه بکار رفته اند. با آماده سازی لایه ها و اجرای توابع عضویت هر یک از آن ها، با استفاده از عملگر گاما عمل روی هم گذاری لایه ها صورت گرفت و نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی و سیل گیری در 5 کلاس پتانسیل بدست آمد. با توجه به نقشه پهنه بندی سیل خیزی، پهنه های با خطر بسیار زیاد در نیمه شمالی و غربی حوضه واقع گردیده اند، اغلب این مناطق از لحاظ تراکم پوشش گیاهی در سطح پایینی قرار داشته و از لحاظ کاربری زمین از نوع مرتع متوسط و فقیر و نیز زمین های با کاربری کشاورزی، تراکم شبکه زهکشی بالا به ویژه در بخش های غربی، دامنه های واگرا با پروفیل محدب و مناطقی با بارش زیاد را تشکیل می دهند. در نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل گیری، بیشتر مناطق شرقی و جنوب شرقی حوضه را مناطقی با پتانسیل سیل گیری زیاد و خیلی زیاد در برگرفته اند که درمجموع 4/24 درصد از حوضه را شامل می شود. بررسی الگوی کلی مناطق سیل گیر نشان می دهد که لایه فاصله از رودخانه و ارتفاع بیشترین تأثیر را برای سیل گیری دارند. این مناطق اغلب نواحی کم شیب، سطوح همگرا با پروفیل مقعر، نواحی پست و حاشیه رودخانه ها را تشکیل می دهند.
تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های شهری و روستایی در برابر مخاطره زلزله مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه مخاطرات طبیعی دارای سابقه ای غنی در علم جغرافیا است. در میان تمام مخاطرات طبیعی، زلزله یکی از جدی ترین آن ها است که زیان های عظیم اقتصادی و مرگ ومیر مردم را به بار می آورد. کشور ایران بر روی کمربند زلزله خیز آلپ هیمالیا واقع شده که یک منطقه مستعد زلزله است. از این رو زمین لرزه های مخرب عظیمی در گذشته در کشور ایران روی داده است. هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل فضایی میزان خطر زلزله در سکونتگاه های شهری و روستایی استان گیلان است. در این راستا از تحلیل های فضایی در نرم افزار ArcGIS و تحلیل فاصله اقلیدسی استفاده شد. احتمال وقوع خطر زلزله در استان گیلان بر اساس فاصله از خطوط گسل های فعال و غیر فعّال تحلیل شد. نتایج نشان داد که72/40 درصد از مساحت استان گیلان در فاصله صفر تا 15 کیلومتری گسل های فعّال قرار دارد و همچنین 45/64 درصد از مساحت این استان در فاصله ای کمتر از هشت کیلومتر تا گسل های غیر فعال قرار دارند. تحلیل خطر زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس خطوط گسل فعّال حاکی از آن است که 18 نقطه شهری در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله و 14 شهر در پهنه با خطر بالای زلزله قرار دارند. براساس مطالعات انجام شده 57/20 درصد از جمعیت نقاط شهری در پهنه با خطر بالای بسیار بالای زلزله (80 تا 100 درصد) ساکن هستند. تحلیل خطر وقوع زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس گسل های غیر فعّال حاکی از آن است که، 20 نقطه شهری با جمعیت نسبی 44/25 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. مطالعات انجام شده در زمینه نقاط روستایی استان گیلان براساس گسل های فعّال نشان داد که از مجموع 2925 سکونتگاه روستایی، 1350 روستا با جمعیت نسبی 90/24 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. تحلیل خطر زلزله در نقاط روستایی استان گیلان براساس فاصله از گسل های غیرفعّال نشان داد که 1679 روستا در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله قرار دارند. در پایان پژوهش پیشنهاد هایی در راستای مقابله با خطر وقوع زلزله ارائه شد.
واکاوی همدید رخداد سیلاب آبان ماه 1390 در شهرستان های بهبهان و لیکک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به منظور واکاوی همدید سیلاب 29 آبان 1390 (20 نوامبر 2011) که در شرق خوزستان و غرب کهگیلویه و بویراحمد رخ داد، تغییرات الگوهای همدید در نقشه های سطح زمین و تراز 500 هکتوپاسکال از دو روز پیش از رخداد سیلاب تا یک روز پس از آن واکاوی شد. بررسی های انجام شده نشان داد که تشکیل و گسترش مراکز کم فشار مدیترانه- سودانی به دلیل قرارگیری بین مراکز پرفشار اروپا و پرفشار جنب حاره ای جنوب شرق عربستان، سبب تشکیل کمربند همگرایی روی سودان و دریای سرخ می شود. وجود دو مرکز پرفشار یادشده به ترتیب سبب فرارفت هوای سرد و گرم به درون کمربند همگرایی دریای سرخ و سامانة سودانی می شود و موجبات تقویت آن را فراهم می کند. همچنین، وجود ناوه عمیق شمال آفریقا که محور آن از شرق مدیترانه تا شمال سودان امتداد دارد، سبب تشدید تضاد دمایی در ترازهای بالای جوّ و پویایی بیشتر این سامانه شد. قرارگیری منطقة پژوهش در خروجی جت باد جنب حاره ای نقش مهمی در تقویت و عمیق شدن کم فشار مدیترانه- سودانی و حرکت شرق سوی آن داشته است. در این شرایط آرایش الگوهای همدید به نحوی بود که منجر به ورود رطوبت از منابع رطوبتی دریای عرب، دریای سرخ و خلیج فارس به منطقة پژوهش شد و سبب شد تا در روز بیستم نوامبر در منطقة پژوهش بارش شدید و در نهایت سیلاب رخ دهد.
ارزیابی خطر زلزله در منطقه عسلویه بر اساس مدل جنبش زمین (NGA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
131 - 146
حوزههای تخصصی:
زلزله ها را می توان به عنوان پرمخاطره ترین پدیده زمین شناختی معرفی کرد که خسارات زیادی را به شهرها، اماکن، تاسیسات و ... وارد می کنند. دانشمندان پیشرفت های چشم گیری برای پیش بینی زلزله داشته اند اما با این حال هنوز با عدم قطعیت های بسیاری مواجه می باشند. بهترین راهکار مطرح شده در این زمینه، مطالعه الگوهای منطقی و پارامترهای درگیر و تعامل متقابل بین زمین لرزه ها و سازه های شهری یا مقاوم سازی لرزه ای است. به منظور اجرا سازه های مقاوم لرزه ای، اولین قدم داشتن اطلاعات کافی در مورد وضعیت لرزه خیزی منطقه است که برآورد و تحلیل پارامترهای لرزه ای در ساختگاه ها، رویکردهای تجربی و کامپیوترمبنای زیادی ارائه گردیده که رویکردهای کامپیوترمبنا (شبیه سازی ها)، به دلیل دقت بالا و قدرت محاسباتی، امروزه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از جدیدترین رویکردهای مطرح به لحاظ شناسایی وضعیت لرزه خیزی مناطق مختلف، بکارگیری مدل های آنالیز نسل بعدی جنبش زمین (NGA) است. این مدل با تعریف روابط میرایی ناحیه ای، ضرایب لرزه خیزی را با دقت بالایی برآورد می کند. این مزیت امکان توصیف ساختارهای زمین شناسی و سایزموتکتونیکی مناطق مختلف در تاثیر پارامترهای لرزه خیزی را فراهم می نماید. در این مطالعه مدل NGA مبتنی بر شرایط زمین شناسی و تکتونیکی منطقه عسلویه تهیه گردیده و پارامترهای مهندسی طراحی لرزه خیزی به صورت مکانی برآورد شده و نقشه ی پهنه بندی لرزه ای منطقه تهیه گردیده است. بر پایه نتایج حاصل از تهیه مدل NGA برای منطقه عسلویه با شعاع km 100، پارامترهای PGA، PGV، PGD و PSA برای دوره بازگشت 100 ساله به ترتیبg 29/0، cm/s 2/18، cm 2/24 و g 19/0 برآورد گردیده است. بر اساس نتایج تحقیق، منطقه مورد مطالعه به 4 پهنه از نظر درجه خطر تقسیم شده و منطقه عسلویه در پهنه با خطر زلزله بالا قرار گرفته است.
بررسی میزان رضایت جوامع روستایی از مکان یابی کاربری ها در طرح هادی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری ها یکی از مراحل پایانی برنامه ریزی کاربری زمین است. با توجه به این که استقرار مطلوب کاربری ها، که خود متأثر از عوامل بسیار متنوع و متعدد می باشد، عامل اصلی در پایین نگه داشتن هزینه ها می باشد؛ پس مکان یابی کاربری های طرح های هادی روستایی باید به گونه ای صورت گیرد که در اثر گذشت زمان از مطلوبیت آن کاسته نشود و یا خیلی جزئی تغییر کند و پایداری فرایند توسعه روستایی را تضمین کند. هدف از این تحقیق، ارزیابی میزان رضایت مندی جوامع روستایی از مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، در روستاهای نمونه در شهرستان خواف است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی، از طریق پرسشنامه با حجم نمونه 253 نفر در 10 سکونتگاه روستایی که از اجرای طرح هادی آنها 10 سال می گذرد صورت گرفته است. روایی ظاهری پرسشنامه توسط کارشناسان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسشنامه مذکور و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (854/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و تهیه نقشه ها با استفاده از نرم افزار ArcGIS، انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مکان یابی کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی از نظر تناسب با نیازهای جوامع روستایی، با نیازهای کالبدی و اکولوژیک همخوانی دارد و می توان گفت که در این ابعاد، روستاییان بیشترین اظهار رضایت را از اجرای طرح کاربری های پیشنهادی داشته اند. در مقابل نیز مقدار آماره t برای ابعاد اجتماعی و اقتصادی به ترتیب برابر با 098/3- و 723/2- می باشد، که نشان می دهد به شاخص های اجتماعی و اقتصادی در تهیه و اجرای طرح های هادی توجه چندانی صورت نگرفته و مردم در این زمینه کمترین میزان رضایت را داشته اند.
ارزیابی ریسک مخاطره آتش سوزی درجنگل با استفاده از WLC و ANP (مطالعه موردی: حوضه آبخیز 33 و 34 شمال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی جنگل یک مسئله عمده محیط زیست می باشد که منجر به آسیب های اقتصادی و زیست محیطی می شود. آتش سوزی جنگل ها یکی از مخاطرات محیطی طبیعی در ایران می باشد. کنترل این آتش سوزی ها بصورت طبیعی غیر ممکن است اما با استفاده از نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل می توان مناطق دارای ریسک بیشتر را شناسایی و آتش سوزی را به حداقل رساند. بنابراین تهیه نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل به عنوان یک راهکار مناسب برای حفاظت از جنگل در برابر آتش سوزی ضروری به نظر می رسد. در این مقاله به منظور پهنه بندی ریسک آتش سوزی جنگل ابتدا معیارها و شاخص های موثر به روش دلفی در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. سپس نقشه معیارها در سامانه اطلاعات جغرافیایی( GIS ) رقومی و کلیه معیارها و شاخص ها به روش فازی کمی و نرمال گردید . سپس با استفاده از GIS و تلفیق آن با روش های ترکیب خطی وزنی ( WLC ) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) به پهنه بندی ریسک آتش سوزی در جنگل های منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. در نهایت نقشه ی پتانسیل آتش سوزی منطقه از روی هم گذاری وزنی همه نقشه ها تهیه شد. به منظور بررسی صحت ارزیابی، نتایج به دست آمده از تحقیق از طریق مقایسه با حوادث آتش سوزی سال های گذشته به روش ضریب کاپا صحت سنجی شد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت نشان داد که نقشه پهنه بندی دارای ضریب کاپای 0.87 و دقت کلی 90% می باشد که نشان دهنده دقت بالای ارزیابی می باشد.