فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۰۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
کاهش بحران و نیل به توسعه پایدار نیازمند شناخت و تبیین درست از ماهیت و ابعاد جوامع و مکان ها در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) دارد. از اینرو ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله در ابعاد مختلف می تواند نقش بسزایی در مدیریت و ارزیابی خطر پذیری ناشی از این پدیده طبیعی ایفا نماید. که پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی، روش توصیفی- تحلیلی، هدف ارزیابی و اولویت بندی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهر در برابر مخاطره طبیعی(زلزله)، و بهره گیری از مدل های کمی TOPSIS و GIS، نرم افزارهای Excel و SPSS به بررسی موضوع پرداخته است. همچنین به منظور کاهش ضریب خطا و تعیین دقیق تر پیش بینی ها، 50 متغیر از زیرمجموعه شاخص های اجتماعی-اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و جمعیت مناطق شهر یزد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهد میانگین آسیب پذیری در مناطق برابر 412/0 درصد بوده که منطقه 2 با میزان TOPSIS، 642/0 درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد، آسیب پذیری در حد متوسط و در نهایت منطقه 1 با میزان TOPSIS، 183/0 درصد کمترین آسیب پذیری اجتماعی در برابر زلزله را در مناطق شهر یزد دارا می باشد.
درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد،
پهنه بندی مخاطره آتش سوزی پارک ملی گلستان با استفاده از رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی تغییر اقلیم و گرم شدن زمین، میزان آتش سوزی در سطح جنگل ها و مراتع در حال افزایش است؛ بنابراین شناسایی مناطق در معرض خطر جهت پیشگیری و اتخاذ تدابیر لازم، امری ضروری است. این مطالعه با هدف شناسایی نقاط بحرانی و حساس به حریق در پارک ملی گلستان با استفاده از روش رگرسیون لجستیک با در نظر گرفتن پارامترهای مؤثر بر روی آتش سوزی شامل شیب، جهت، ارتفاع، کاربری، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده، فاصله از جاده و روستا، حضور گردشگر، شکارچی و دامدار، دما و رطوبت انجام شد. نقشه واقعیت آتش نیز از آتش سوزی های اتفاق افتاده در 30 سال اخیر تهیه گردید. برای بررسی صحت مدل سازی، ارزیابی و حساسیت سنجی متغیرها از روش ROC و Pseudo-R2 استفاده شد و میزان آن ها برای داده ها با سری کامل به ترتیب برابر 9267/0 و 3133/0 برآورد گردید. بر اساس حساسیت سنجی مدل به حذف متغیرهای مستقل، تنها پارامتر کاربری به عنوان متغیر بی معنا مشخص گردید و متغیرهای حضور دامدار، دما و رطوبت دارای اهمیت بیشتری بودند. نقشه خطر به دست آمده با آتش سوزی 3000 هکتاری منطقه شارلق در شهریور ماه سال 1392 انطباق داشت. باوجود صحت بالای نقشه مخاطره آتش به دست آمده، می تواند برای پیشگیری آتش قبل از وقوع و مدیریت این بحران مورداستفاده قرارگیرد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل AHP و عملگرهای منطق فازی در حوضه ی آبریز پشت تنگ سرپل ذهاب (استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش به دلیل ماهیّت خطرناک خود در مناطق کوهستانی، معمولاً مورفولوژی را بطور ناگهانی به هم می زند و خسارت هایی عمده به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و غیره وارد می آورد. در این مطالعه با استفاده از مدل AHPدر محیط نرم افزار Expert Choice و عملگرهای منطق فازی با استفاده از نرم افزار IDRISIبه ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه ی آبریز پشت تنگ واقع در شمال شرقی شهرستان سرپل ذهاب واقع در استان کرمانشاه پرداخته شده است. مجموعاً 9 معیار اصلی (کاربری اراضی، خاک، نهشته های سطحی، خطوط همباران، پوشش گیاهی، شیب، ژئومورفولوژی، زمین شناسی و ارتفاع) مرتبط با وقوع پدیده ی زمین لغزش مورد بررسی قرار گرفتند. از میان عوامل مذکور شش عامل زمین شناسی، شیب، بارش، پوشش گیاهی، کاربری اراضی و ارتفاع به عنوان لایه های معنادار شناخته شدند. وزن دهی طبقات متغیّرها با استفاده از روش نسبت فراوانی، بر اساس درصد لغزش رخ داده در هر طبقه بین 0 و 1 تعیین گردید. در این تحقیق به منظور تهیه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش از تابع عضویت J-شکل و اپراتور فازی گاما استفاده گردید و از این نظر منطقه مطالعاتی به صورت پهنه های خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد، از نظر خطر رخداد زمین لغزش طبقه بندی شد. همچنین صحت نقشه های حاصل با استفاده از نمایه جمع کیفی (QS) مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به وزن نهایی هر عامل در مدل AHP36% از مساحت حوضه از خطر زیاد و خیلی زیاد از لحاظ زمین لغزش برخوردار است. در حالی که اپراتور 7/0 در مدل فازی گاما حدود 67% از مساحت حوضه را در طبقات خطر زیاد و خیلی زیاد زمین لغزش نشان داد. ارزیابی مدل ها نشان داد که مدل فازی گامای 7/0 از دقت بیشتری نسبت به مدل AHPدر تهیه ی نقشه ی خطر زمین لغزش در حوضه ی آبریز مورد مطالعه برخوردار است. بنابراین مدل فازی گاما بهترین شکل نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش را در منطقه ی مورد مطالعه ارائه داده است.
بررسی میزان کارایی شبکه های ارتباطی شهرها در مقابل زلزله (مطالعه موردی مناطق 1 و 5 طرح تفصیلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره زلزله های بزرگ باعث خسارات بزرگی در زندگی انسان می شوند. یکی از این خسارت ها، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی است که امکان نجات دادن آسیب دیدگان زلزله، به ویژه در 72 ساعت اولیه را با مشکل جدی مواجه می سازد. امروزه با گسترش کالبدی و افزایش تراکم شهرهای بزرگ، وضعیت خطرناکی در صورت بروز زلزله به وجود می آید. زیرا سلسله مراتب شبکه های ارتباطی معمولاً رعایت نشده، عرض راه ها کم بوده و مراکز درمانی دور از دسترس شهروندان قرار می گیرد. بروز زلزله ای با شدت بالا در این شهرها منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی عمده خواهد بود. در شهر تبریز محدوده مناطق 1 و 5 در مجموع دارای وسعتی معادل 3327 هکتار است. مساحت منطقه یک بالغ بر 2844 هکتار و وسعت منطقه پنج نیز 483 هکتار می باشد. براساس برآوردهای موجود، جمعیت این دو منطقه مجموعاً بالغ بر 458939 نفر است. در تحقیق حاضر با استفاده از 12 شاخص «کاربری زمین، عرض راه ها، ارتفاع ساختمان ها، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، سطح اشغال ساختمان ها، کیفیت ابنیه، مصالح ابنیه، قدمت ابنیه، دسترسی به مراکز درمانی، دوری و نزدیکی به گسل های اصلی» که از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها در محیط GIS که براساس مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس ترکیب شده اند، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی مناطق یک و پنج در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد خیابان هایی که دارای تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی، درمانی و درجه محصوریت بیش تری بوده اند، آسیب پذیرتر بوده و در نتیجه دارای امتیاز منفی بیش تری هستند. هم چنین بزرگراه ها و خیابان های با عرض بیش تر و تراکم ساختمانی و جمعیتی پایین تر، دارای آسیب پذیری کم تری بوده اند. با حرکت از سمت شرق به غرب به میزان آسیب پذیری خیابان ها افزوده می شود. این آسیب پذیری مسیرها در مرکز مناطق به اوج خود می رسد. به این ترتیب شبکه های ارتباطی موجود در مرکز، هنگام بروز زلزله از ایفای نقش خود عاجز خواهند بود.
مطالعه عددی شکل گیری و تکامل یک توفان گردوغبار سنگین در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای جوّی خاص و برهمکنش آن ها با سطح زمین، عامل شکل گیری و تکامل یک توفان گردوغبار سنگین بشمار می آیند و در شناسایی مسیرهای انتقال توفان حائز اهمیت هستند. توزیع زمانی و مکانی غبار، در یک رخداد گردوغباری شدید در طول روزهای 4 تا 8 جولای 2009، با استفاده از شبیه سازی، به وسیله مدل WRF/Chem ، مشاهدات ایستگاهی و تصاویر ماهواره ای مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. آنالیز وضعیت جوی شبیه سازی شده نشان داد، در صورتی بیشینه غلظت گردوغبار در تراز پایین اتفاق می افتد که در ناحیه منشأ غبار، گرادیان فشاری افقی قابل قبول با همرفت قوی در توده هوای مستقر در سامانه های چرخندی همراه باشد. در مورد انتخابی وضعیت جوی باعث ایجاد یک برش باد سطحی قوی روی مناطق انتشار غبار شناخته شده روی عراق شده بود. چرخند جبهه ای در مورد مطالعه شده، خاک را مجبور به فرسایش و باعث پراکنش و انتقال گردوغبار تا مسافت های بسیار حتی تا صدها کیلومتر کرده است. نتایج شبیه سازی نشان می داد که ذرات گردوغبار با شعاع کمتر از یک میکرومتر و با غلظت قابل ملاحظه، از رشته کوه های زاگرس عبور کرده و در 6 جولای 2009 ایران مرکزی و حتی کلان شهر تهران را تحت تأثیر قرار داده و دو روز بعد ایران را از جهت شمال شرق ترک کرده است. غلظت های شبیه سازی شده، اعتبار خوبی را از توزیع زمانی و مکانی غلظت گردوغبار با توجه به تصاویر مرئی ماهواره ای از سنجنده مودیس و گزارش های ساعتی دید افقی در شبکه ایستگاه های همدیدی نشان داده بود. با توجه به اعتبارسنجی های انجام شده، کارایی مدل برای شبیه سازی توزیع زمانی و مکانی توفان گردوغبار در طول منطقه تحت تأثیر در دوره شبیه سازی مورد تأیید قرار گرفت. مدل عددی WRF/Chem می تواند جهت پیش بینی شکل گیری و تکامل این پدیده عملیاتی شود.
زیرساخت ها و تابآوری در برابر بلایای طبیعی با تأکید بر سیلاب منطقهی مورد مطالعه: مناطق نمونه گردشگری چشمه کیله تنکابن و سردآبرود کلاردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی به منزله ی پدیده های تکرار پذیر در غیاب سیستم های کاهشی می تواند تبدیل به فاجعه شود و اثرها و پیامدهای مخربی در پی داشته باشد. برای کاهش اثر بلایای طبیعی رویکرد تاب آوری مبنایی برای کاهش اثرهای منفی در نظر گرفته شده است. دو حوضه گردشگری سردآبرود کلاردشت و چشمه کیله تنکابن دارای ظرفیت های بسیاری برای توسعه فعالیت های گردشگری است که در معرض هجوم سیل قرار دارد و به این دلیل جامعه نمونه پژوهش انتخاب شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مولفه ی زیرساختی در راستای ارتقا ی تاب آوری ساکنان در برابر بلایای طبیعی است. روش شناسی تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از دو شیوه ی کتابخانه ای(مقالات علمی منتشر شده معتبر و مرتبط با موضوع) و میدانی(تهیه و تکمیل پرسشنامه) به دست آمده است. طراحی متغیر های تحقیق بر اساس مطالعه ی مبانی نظری و بررسی تجارب علمی سایر کشور ها در ارتباط با تاب آوری و بلایای طبیعی بوده است. متغیر مستقل تحقیق زیر ساخت ها است که شامل شبکه های ارتباطی، جانمایی مراکز خدماتی و درمانی می شود. متغیر وابسته تحقیق نیز شامل دو بعد اصلی: تاب آوری فردی و گروهی است. بر اساس هدف تحقیق و ماهیت داده ها از آزمون های آماری برای تحلیل اطلاعات جمع آوری شده استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که دو معیار زیرساخت ها در زمینه ی سیلاب و تاب آوری با اطمینان 99% با یکدیگر همبستگی مستقیم دارند و رابطه بین آن ها دو متقابل است، یعنی بهبود زیرساخت ها در محدوده با احتمال 99% موجب بالا رفتن تاب آوری ساکنین در برابر بلایای طبیعی (سیلاب) درون آن می شود. همچنین، نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری بین دو حوضه، به لحاظ مؤلفه های زیرساختی و تاب آوری در برابر بلایای طبیعی (سیلاب)، وجود ندارد.
استفاده از نرم افزار ComMIT در پهنه بندی خطر سونامی در سواحل جاسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریای عمان به واسطه وجود منطقه ی فرو رانش در نزدیکی ساحل ایران در صورت وقوع زلزله ای با بزرگی بالا در بستر دریا، سونامی، خسارات شدیدی به تأسیسات ساحلی و مسکونی وارد خواهد آورد. در سونامی ششم دی ماه 1383، با وجودی که بین کانون زمین لرزه اقیانوس هند و شهرهای ساحلی ایران در کنار دریای عمان فاصله ی زیادی وجود داشت، موج های سونامی در شهر چابهار خسارت های اندکی بر جای گذاشت. این به آن معنا است که اگر کانون زمین لرزه به ساحل ایران نزدیک تر باشد، شهرهای ساحلی ایران نیز با خطر جدی روبه رو می شوند. با توجه به این که ایران در کمربند زلزله خیز جهان قرار دارد، وقوع سونامی در دریای عمان امری دور از ذهن نخواهد بود. از این رو، ضرورت مطالعه ی جامع درباره ی سونامی در دریای عمان احساس می شود. در این مقاله سعی شده است که علاوه بر مطالعه ی زمین شناسی مکران به بررسی تاریخچه ی وقوع سونامی در سواحل دریای عمان پرداخته شد. علاوه بر این، با استفاده از داده های حاصل شده درGIS و مدل سازی در نرم افزار ComMIT وقوع سونامی در سواحل دریای عمان مدل سازی و بر روی تصاویر ماهواره ای نشان داده شد. شهر جاسک به دلیل موقعیت راهبردی خود در دریای عمان و تمرکز تأسیسات نظامی و بندری و برنامه ریزی های بلند مدتی که برای توسعه ی این بندر در دست اجرا است اهمیت بسیار فراوانی در دریای عمان دارد. از این رو، مدل سازی وقوع سونامی با دقت بسیار در این منطقه اجرا شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میزان تأثیر پذیری این منطقه از سونامی، با توجه به بزرگی زلزله به وقوع پیوسته و موقعیت جغرافیایی سواحل این شهر، گوناگون است و در شدیدترین زلزله بخش مهمی از تأسیسات ساحلی آسیب جدی خواهد دید
ارزیابی آسیب پذیری سواحل نسبت به بالا آمدن تراز آب دریا در شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش درباره ی سوانح بزرگ طبیعی و سوانح ناشی از فناوری ها به موضوعی مهم در جغرافیا و کاربرد آن تبدیل شده است. امکان تحلیل پیچیدگی مسئله در رویکرد سیستمی و در نگاه جامع گرای به جغرافیای نظری و کاربردی و جامع بودن جغرافیای طبیعی و انسانی محقق است. با توجه به اینکه نوسانات سطح آب دریای خزر از جمله در منطقه ی ساحلی بابلسر حتی در مقیاس دهه ای بسیار سریع اتفاق می افتد، رعایت عنصر ایمنی در سایه ی مدیریت یک پارچه ساحلی با تعیین حریم دریا در این سواحل امکان پذیر خواهد بود که جغرافیا و، به ویژه، ژئومورفولوژی یکی از ارکان اصلی در این نوع از مدیریت سواحل است. تعیین حریم نوسانات تراز آب دریا، که باعث تغییرات مورفولوژیکی در سطح زمین و وارد آمدن خساراتی به تأسیسات انسانی می شود، ضرورت اجرای این پژوهش را در قالب بررسی نقش شاخص های ژئومورفولوژیکی در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان بابلسر به خوبی روشن می سازد. در این پژوهش، از شاخص آسیب پذیری سواحل (CVI) به منزله ی شاخص ژئومورفیک تأثیرگذار در ساخت و ساز منطقه ی ساحلی بابلسر استفاده شد. ابتدا با استفاده از داده های توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاع ده متری) و با توجه به نوسانات تراز آب دریای خزر، محدوده ی حایل عمودی اولیه و ثانویه در اراضی شهرستان تعیین شد. محدوده ی حایل عمودی اولیه شامل اراضی است که در ارتفاع پایین تر از 7/24- متر قرار دارند و محدوده ی حایل عمودی ثانویه اراضی را با ارتفاع بین 7/24- تا 5/23- متر شامل می شود. در ادامه ی همین بحث و در داخل اراضی محدوده ی حایل عمودی اولیه و ثانویه، شاخص آسیب پذیری ساحل بر مبنای پنج پارامتر ارتفاع، شیب، لندفرم ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و فاصله از جاده در دو زیر شاخص با منشأ طبیعی و با منشأ انسانی اجرا گردید. با توجه به شاخص آسیب پذیری ساحل بر مبنای متغیرهای طبیعی (NCVI)، انسانی (HCVI) و شاخص آسیب پذیری نهایی (TCVI)، بخش های وسیعی از سواحل شهرستان بابلسر (به ویژه در محدوده های شهری بابلسر و فریدونکنار) در طبقات با درجه های آسیب پذیری بالا و بسیار بالا قرار می گیرند
مبانی فلسفی مخاطرات محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسئله در تعریف و تعدیل مخاطرات محیطی بررسی مبانی فلسفی آن است. بدین جهت، در این مقاله، ابتدا، مخاطرات محیطی تعریف و روند تکوین و تحول آن شرح داده شد. سپس، به بحث درباره ی فلسفه های مؤثر پرداخته شد. در این زمینه، از دیدگاه دین اسلام هم بهره گرفته شد. سرانجام، نقش علم جغرافیا در تعریف، تحلیل و چاره سازی مخاطرات محیطی مطرح گردید. واژه ی خطر همیشه در رابطه ی انسان با شرایط محیطی تعریف شده است. در ابتدا، زمانی که زندگی انسان بسیار ساده و بیولوژیک بود، خطر در حد بیماری های واگیر و کشنده تعریف می شد. اما بعد ها، در پی توسعه ی جمعیت و انتظارات انسان و بهره برداری فزاینده او از طبیعت، خطر اتفاق های ناشی از رفتار انسان با محیط تعریف شد و به آن حادثه ای گفته شد که به انسان یا مایملکاو صدمه بزند. در زمینه ی ریشه ی فلسفی مخاطرات محیطی، اولین فلسفه، که هنوز هم آثار آن ادامه دارد، فلسفه انسان محور است. طبق این فلسفه انسان حاکم طبیعت است و باید برای توسعه و زندگی خود از آن بهره برداری کند. بعد از جنگ جهانی دوم و مسلط شدن انسان به تکنولوژی، این بهره برداری بسیار گسترده شد و بحران های امروزی را ایجاد کرد. در مقابل، فلسفه ی اکوسیستم محور بهره برداری انسان را از محیط محدود کرده و اجازه بیشتر از نیاز اولیه را نمی دهد. در این فلسفه محیط مقدس بوده و ارزش ذاتی دارد. از نظر دین اسلام هم عامل اصلی مخاطرات محیطی اسراف و رفتار نامطلوب انسان با محیط است. اما، از منظر جغرافیا مخاطرات محیطی بر اثر بهم خوردن نظم محیط طبیعی ایجاد می شود. در هر کجا که پراکندگی جمعیت با پراکندگی منابع محیطی هماهنگ نباشد مخاطرات رخ خواهد داد. در نتیجه، فلسفه ی ایجاد مخاطرات محیطی فلسفه ای مکان محور است. محور اصلی این فلسفه نظم محیطی است که در پراکندگی پدیده ها و ویژگی ها نمایان است. به هم زدن این نظم سبب بی عدالتی فضایی در توزیع منابع می شود. اخلاق محیطی از منظر جغرافیا بر هم نزدن این نظم و رعایت عدالت فضایی است. روش جغرافیا برای چاره جویی و جلوگیری از مخاطرات محیطی هم برنامه ریزی فضایی (آمایش سرزمین) است.
تحلیل و ارزیابی آسیب پذیری لغزشی در پهنه های کوهستانی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش نوعی حرکت دامنه ای است که نه تنها ساختارهای انسانی مثل جاده ها، خطوط راه آهن و مناطق مسکونی را تحت تأثیر خود قرار می دهد، بلکه تلفات جانی را هم در پی دارد. در این پژوهش، داده های لغزشی و شیب در حوضه های کوهستانی کلان شهر تهران به منظور تهیه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش و بررسی آسیب پذیری مناطق توسعه یافته در پهنه های پرخطر تحلیل شده است. این پهنه بندی با استفاده از تلفیق مدل های تصمیم گیری چند معیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از 8 عامل کمی و کیفی به منزله ی عوامل مؤثر در وقوع حرکات لغزشی منطقه انجام شد. وزن دهی به معیار های مورد نظر از دو روش مدل نسبت فراوانی و مدل تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفت. بعد از این مرحله، فازی سازی معیارهای مؤثر در وقوع زمین لغزش های منطقه ی مطالعه، نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش با عملگرهای جمع فازی، ضرب فازی و گامای فازی با لانداهای 8/0 و 9/0 تهیه گردید. با انطباق نقشه ی نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش حاصل از مدل فوق و نقشه ی مناطق شهری در حوضه های کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنه های با خطر بسیار زیاد تا پهنه های با خطر بسیار کم تفکیک شد. نتایج حاصله از تحلیل داده های لغزشی نشان داد که برخی از محدوده های کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. مهم ترین راهکار برای کاهش خسارت های ناشی از وقوع زمین لغزش(به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است
تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی ناشی از برداشت بی رویه آب زیرزمینی در آبخوان ساحلی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب زیرزمینی بخش زیرسطحی و حیاتی چرخه هیدرولوژیکی را تشکیل می دهد که تحت تأثیر فرآیندهای هیدرولوژیکی، بوم شناسی و بیوژئوشیمیایی قرار می گیرد. مدیریت مناسب و کارآمد منابع آب زیرزمینی پیش نیاز تعیین تغییرات کیفی و کمی آن است. منابع آب زیرزمینی اغلب با درگیری هایی همچون مخاطرات طبیعی و فعالیت های انسانی روبه روست. در چند سال اخیر، برداشت بی رویه آب زیرزمینی از آبخوان ارومیه باعث پایین آمدن کیفیت آب زیرزمینی و، همچنین، هجوم آب شور به آبخوان ارومیه شده است. به دلیل اثرات زیست محیطی جبران ناپذیر و وخیم شدن شرایط آبخوان، مطالعه خطرهای طبیعی و آسیب پذیری آب زیرزمینی بسیار ضروری است. در این پژوهش، با استفاده بررسی های هیدروشیمیایی، سیستم اطلاعات جغرافیایی و تصمیم گیری چند معیار وزن دار، نقشه آسیب پذیری، برای تعیین روند کاهش کیفیت آب زیرزمینی به علت نفوذ آب شور و برداشت بی رویه آب زیرزمینی، طراحی شده است. شش لایه مؤثر بر ارزیابی مخاطرات طبیعی شامل کل املاح محلول، دبی چاه پمپاژ، ضخامت آبخوان، افت آب زیرزمینی، هدایت هیدرولیکی آبخوان و فاصله از ساحل یکپارچه شده و وزن و رتبه های مختلف برای آن ها معین شد. نتایج پژوهش نشان داد: مخاطرات طبیعی در شرق و شمال شرق آبخوان به علت نفوذ آب شور دریاچه ارومیه و برداشت بی رویه آب زیرزمینی بسیار بالا است.
بررسی میزان رضایت جوامع روستایی از مکان یابی کاربری ها در طرح هادی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری ها یکی از مراحل پایانی برنامه ریزی کاربری زمین است. با توجه به این که استقرار مطلوب کاربری ها، که خود متأثر از عوامل بسیار متنوع و متعدد می باشد، عامل اصلی در پایین نگه داشتن هزینه ها می باشد؛ پس مکان یابی کاربری های طرح های هادی روستایی باید به گونه ای صورت گیرد که در اثر گذشت زمان از مطلوبیت آن کاسته نشود و یا خیلی جزئی تغییر کند و پایداری فرایند توسعه روستایی را تضمین کند. هدف از این تحقیق، ارزیابی میزان رضایت مندی جوامع روستایی از مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، در روستاهای نمونه در شهرستان خواف است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی، از طریق پرسشنامه با حجم نمونه 253 نفر در 10 سکونتگاه روستایی که از اجرای طرح هادی آنها 10 سال می گذرد صورت گرفته است. روایی ظاهری پرسشنامه توسط کارشناسان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسشنامه مذکور و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (854/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و تهیه نقشه ها با استفاده از نرم افزار ArcGIS، انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مکان یابی کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی از نظر تناسب با نیازهای جوامع روستایی، با نیازهای کالبدی و اکولوژیک همخوانی دارد و می توان گفت که در این ابعاد، روستاییان بیشترین اظهار رضایت را از اجرای طرح کاربری های پیشنهادی داشته اند. در مقابل نیز مقدار آماره t برای ابعاد اجتماعی و اقتصادی به ترتیب برابر با 098/3- و 723/2- می باشد، که نشان می دهد به شاخص های اجتماعی و اقتصادی در تهیه و اجرای طرح های هادی توجه چندانی صورت نگرفته و مردم در این زمینه کمترین میزان رضایت را داشته اند.
تحلیلی بر آسیب پذیری لرزه ای و شبیه سازی آن در مدیریت بحران، مطالعه موردی: ناحیه13 شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده ترین مسائل و مشکلاتی که بیشتر کلان شهرهای جهان با آن دست به گریبانند، مخاطرات طبیعی است و زلزله به عنوان یکی از فاجعه بارترین انواع آنها بویژه در کشورهای در حال توسعه می باشد. با توجه به این موضوع مدیریت جامع بحران حوادث بخصوص زمین لرزه، بکارگیری بانک های اطلاعاتی جامع، دقیق و بهنگام و سیستم های سخت افزاری مدرن و پرسرعت و نرم افزارهایی همچون GIS و کارمانیا خطر گامی موثر جهت ارزیابی خطرات بالقوه و نجات جان انسانها خواهد بود. مقاله حاضر با توجه به زلزله خیز بودن شهر کرمان و وجود گسلهای فعال متعدد در اطراف شهر، به بررسی آسیب پذیری انواع کاربریهای ناحیه عملیاتی 13 می پردازد. در این بررسی، با استفاده از نرم افزار کارمانیا خطر و GIS ، میزان خسارت کاربری ها و تعداد تلفات انسانی محاسبه می شود و در ادامه کارایی انواع مراکز واکنش اضطراری موجود در این ناحیه مورد ارزیابی قرار می گیرد. ناحیه 13 شامل بافت قدیم شهر کرمان می باشد که از انواع مراکز واکنش اضطراری یک مرکز آتش نشانی، 14 مرکز درمانی و 10 مرکز نیروی انتظامی در این ناحیه وجود دارد. با بررسی گزارشات و نقشه های آسیب پذیری سناریوی زلزله 3/6 ریشتری گسل کوهبنان در نرم افزار کارمانیا خطر ، بغیر از 7 بیمارستان مابقی مراکز واکنش اضطراری غیر قابل استفاده خواهند شد و همچنین با توجه به جمعیت بیش از 28 هزار نفر ساکن در ناحیه، فضای باز کافی برای اسکان اضطراری و موقت و برپایی مراکز امدادی وجود ندارد و بزرگترین مشکل این ناحیه وجود خانه های قدیمی و معابر پرپیچ و خم و کم عرض است که روند امدادرسانی را با مشکل و تأخیر مواجه و این منتج به افزایش تلفات خواهد شد.
سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج در برابر مخاطرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی در برابر مخاطرات و بحران ها از ابتدایی ترین اصول جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایس شهری است و نفوذپذیری بافت های شهری از مهم ترین مولفه های اثربخش در افزونی ضریب ایمنی یا به عبارتی دفاع پذیری شهرهای با ضریب بالای مخاطرات می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، بافت ناهمگن جمعیتی، استقرار در پهنة با ریسک بالای زلزله و زمین لغزش و بی بهره گی از یک ساختار منسجم کالبدی، از عواملی می باشند که ضرورت پرداختن به مقولة نفوذپذیری بافت کالبدی کرج را برای دفاع شهری در مواجهه با مخاطرة احتمالی را ضرورت بخشیده است.
به منظور سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج، شاخص های هشت گانة ای از طریق مطالعه سوابق و تجارب داخلی و خارجی، تکنیک دلفی و آرا خبرگان و با لحاظ نمودن جغرافیای مخاطرات شهری در کرج، استخرج شدند. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص های مذکور، از مدل ترکیبیGIS-AHP-FUSSY برای ارزش گذاری و تهیه مدل مکانی شاخص ها استفاده شده و در نهایت پس از اعمال اوزان در توابع همپوشانی و تهیه نقشه های فواصل در محیط نرم افزار ARCGIS، نقشة نهایی از نفوذپذیری بافت شهری کرج در سطح نواحی شهری استخراج شده است.
ترکیب مدل کرنل (KDE) و مدل AHP در ارزیابی خطر زلزله در بافت های حاشیه نشین و فرسوده شهری با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، مطالعه موردی مناطق یک و پنج شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان آسیب پذیری یکی از مهم ترین چالش های پیش رو شهرهای بزرگ در ایران است. حساسیت این موضوع زمانی که شهر علاوه بر فرسودگی و وجود مناطق حاشیه نشین، در معرض بلایای طبیعی هم چون زلزله و سیل نیز باشد دو چندان می گردد. پهنه بندی خطر زلزله و مدل سازی آن با استفاده از تکنیک های پیشرفته در ارتباط با میزان آسیب پذیری شهرها ضرورتی انکارناپذیر است. در شهر تبریز وجود تنوع بافت های شهری، نزدیکی به خطوط گسل و عدم توجه و بازنگری دقیق آن، آسیب پذیری این گونه بافت ها را در کنار بافت های حاشیه شین تشدید می کند. این مقاله به بررسی مناطق یک و پنج شهر تبریز با در نظر گرفتن ماهیت زلزله و بررسی آن در ارتباط با چهار عامل تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه و نوع مصالح می پردازد. هم چنین رابطه بین میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله به کمک تکنیک GIS با ترکیب دو مدل برآورد تراکم کرنل (KDE) و مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) جهت تعیین دقیق تر مناطق آسیب پذیر با تأکید بر کاربری مسکونی، بررسی و مدل سازی شده است.
تحلیل فضایی اثرات مخاطرات طبیعی در نواحی روستایی با استفاده از مدل مولفه های اصلی وزن جغرافیایی(مطالعه موردی: حوضه الموت قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی در ناحیه کوهستانی الموت بر اساس ماهیت، اثرات و پیامدهای متفاوتی را به وجود آورده است. این تحقیق بر پایه این سئوال پژوهشی شکل گرفته است که مخاطرات طبیعی شایع و تاثیرگذار بر روستائیان حوضه الموت با توجه به پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، روانی و محیطی کدام است؟ جامعه آماری تحقیق شامل روستاهای حوضه الموت با حجم نمونه 610 نفر از روستائیان (هر روستا حداقل 10 پرسشنامه) می باشد. خروجی مدل GWPCAبا استفاده از کواریانس داده ها در ماتریس هر نقطه روستایی با حداقل 30 نقطه همسایگی، در داده های هفت ریسک طبیعی (زلزله/سیل/لغزش/ریزش/بهمن/سرمازدگی/ کولاک) حاکمیت و گستردگی هر کدام از مخاطرات را در سطح حوضه نمایش داده است. خروجی مدل در شاخص رعب و وحشت روستائیان از مخاطرات طبیعی حاکمیت و گستردگی 56% ریسک سیل را در سطح روستاهای حوضه نشان می دهد. در شاخص میزان اختلال در حمل و نقل روستائیان، ریسک لغزش با حاکمیت 57% بیشترین اختلال در حمل و نقل را داشته است و در پایان، در شاخص میزان شیوع بیماری در بین روستائیان، ریسک سرمازدگی با حاکمیت 67% روستاهای دره ای و روستاهای واقع در ارتفاعات جنوب حوضه الموت را تحت تاثیر قرار داده است.
ارزیابی روش های تحلیل شبکه (ANP) و تحلیل چندمعیارة مکانی در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در محدودة محور و مخزن سدها (مطالعة موردی: سد قلعه چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ای که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت وسازهای انسانی مستعد لغزش است ضروری است. سد مخزنی قلعه چای عجبشیر یکی از این نوع نواحی است. در این مطالعه، به منظور بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش روش های تحلیل شبکه (ANP) و چندمعیارة مکانی ارزیابی شد. در این مطالعه از تصویر TM، 2011 ماهوارة لندست استفاده شد. فاکتورهای مؤثر بر وقوع زمین لغزش (شیب، جهت دامنه، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی) در محیط GIS آماده و سپس با لایة پراکنش زمین لغزش ها قطع داده شد و نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش در روش های فوق تولید شد. نتایج نشان داد که در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقة مورد مطالعه، فرایند تحلیل چندمعیارة مکانی نسبت به روش فرایند تحلیل شبکه عملکرد بهتری دارد. همچنین، تفسیر ضرایب نشان داد که کاربری اراضی، طبقات ارتفاعی و جهت دامنه نقش مهمی در وقوع زمین لغزش دارد و با استفاده از نقشة پیش بینی احتمال وقوع زمین لغزش، منطقه به پنج گروه حساسیت بسیار پایین، پایین، متوسط، بالا و بسیار بالا تقسیم شد.
اولویت بندی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر مخاطرات طبیعی (با تاکید بر خشکسالی) منطقه مورد مطالعه: کشاورزان روستاهای شهرستان ایجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به لحاظ قرارگیری در کمربند خشکسالی، بشدت در معرض خسارات و آسیب های وارده از مخاطره طبیعی خزنده خشکسالی قرار دارد؛ به طوری که عمده تأثیرگذاری در بخش کشاورزی است. به همین جهت بعد از وقوع بحران خشکسالی، واکنش های مختلفی از سوی کشاورزان مشاهده می شود. میزان آسیب های وارده به لحاظ اقتصادی، محیطی و اجتماعی و میزان مقاومت کشاورزان در برابر این حادثه به طرق گوناگون نمایان می شود. شناخت میزان تاب آوری جمعیت و گروه های انسانی درگیر به عنوان اقدامی ابزاری در راستای پیشگیری از زایش فاجعه ای مبتنی بر زیستن در نواحی پرخطر مطرح است. گاه ناتوانی در مدیریت این پدیده به بیابان زایی و رهایی اراضی کشاورزی از سوی کشاورزان می انجامد که خود بیانگر پایین بودن سطح تاب آوری و انعطاف پذیری در برابر این بحران است. وقوع خشکسالی های اخیر در ایران و شدت خسارات وارده از ادامه آسیب پذیری کشاورزان حکایت دارد. مطالعه حاضر به دنبال اولویت بندی عوامل مؤثر در تاب آوری کشاورزان در برابر این مخاطره خزنده است. این مطالعه با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای- پیمایشی و از داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه در سطح جامعه آماری 388 نفره کشاورزان منطقه ایجرود صورت گرفته است. یافته های تحقیق از طریق آزمون T حاکی از پایین بودن سطح میانگین عوامل مؤثر در افزایش تاب آوری کشاورزان منطقه است. این امر به ویژه در رابطه عوامل بعد سیاست ها و حمایت های دولتی قابل توجه است. به طوری که تنها میانگین عددی 5 متغیر بالاتر از مطلوبیت عدی آزمون و 15 متغیر دیگر از وضعیت مناسبی در افزایش تاب آوری کشاورزان برخوردار نیست. همچنین نتایج مدل وایکور نشان داد که بیشتر عامل تأثیرگذار در تاب آوری آن ها در برابر مخاطره خشکسالی، توسعه بیمه محصولات کشاورزی بوده، در رتبه دوم ایجاد سیستم پایش و پیش آگاهی خشکسالی و ارزیابی خسارت قرار داشته و متغیر توجه به دانش بومی و میزان بهره گیری از آن نیز در رتبه سوم قرار دارد.
پیش بینی بزرگای احتمالی زلزله با استفاده از روش ارگودیسیتی مطالعه موردی ( استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان یزد، در مرکز کشور و در زون ایران مرکزی واقع شده است. این زون یکی از واحدهای اصلی و عمده ای است که به شکل مثلث در مرکز ایران قرارگرفته و جزء بزرگترین و پیچ یده ترین واح دهای زمین ش ناس ی به ش مار می رود.منطقه مذکور، بر اثر حرکات کوهزایی، شدیداً دگرگون شده و در بر گیرنده گسلهای مهم مانند (گسل دهشیر، گسل انار، گسل پشت بادام، شهربابک و. .....) است. مطالعات پیش بینی بزرگای زلزله احتمالی در استان یزد می تواند گام مؤثری در شناخت بهتر منطقه به منظور ارائه طرحهای آمایشی و پهنه بندی مناطق خطرآفرین و نیز اتخاذ تدابیر حفاظتی در سازه های احداثی باشد. در این مقاله رفتار گسل های منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش شبیه سازی عددی (ارگودیسیتی) مورد بررسی قرار می گیرد. ارگودیسیتی مدل سیر تحولات وتغییرات تاریخی یک پدیده است، بطوریکه بتوان این تغییرات را در فازهای فضایی طبقه بندی نمود. مهمترین ویژگی این تقسیم بندی، مبنا قرارگرفتن متوسط های یکسان میزان تغییرات فضایی، در طول هر مقطع زمانی از دوره تکوین است. متریک نوسان سازی (TM) تیرو مالای – مانتین یکی از متدهای قابل استفاده در پیش بینی سیستمهای غیرخطی طبیعی است. که تعادل یا عدم تعادل سیستمی را با استفاده از کمیت گذاری گسل (کمیت فضایی - زمانی) مورد بررسی قرار می دهد و با یافتن فاز های زمانی میانگین تحولات رخداده آن را معادل میانگین تحول فضایی که در اینجا بزرگای زلزله است فرض می نماید این روش فرصتی ارزنده در اختیار ما قرار داد تا عملکرد و برآورد توان لرزه زایی گسل های طبیعی به وسیله پارامترهای آماری گسلهای منطقه را مورد بررسی قرار دهیم. بر اساس یافته های این پژوهش معلوم گردید که احتمال وقوع زلزله های با بزرگای بیشتر از 3 m³ در استان یزد وجود دارد.
بررسی توان لرزه زایی گسل ها و برآورد تلفات انسانی ناشی از زلزله در مناطق شهری مطالعه موردی: (شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای دنیا محسوب می شود و شهرهای آن در رابطه با این پدیده طبیعی آسیب های فراوان دیده است. برای کاهش آثار و پیامدهای ناگوار این پدیده نیاز به طراحی برنامه هایی برای کاهش میزان آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله است، که مهم ترین هدف این برنامه ها حفظ حیات و زندگی ساکنین می باشد. محدوده مورد مطالعه (شهر اردبیل) توسط گسل های متعدی احاطه شده و در طول تاریخ زلزله های متعددی در آن رخ داده است. وجود گسل های پیرامونی و سابقه لرزه خیزی آن ها می تواند سندی برای وقوع زلزله در زمآن های آتی باشد که به عنوان یک عامل تهدید کننده مطرح می باشد. جهت مقابله اصولی با این پدیده و کاستن از میزان آسیب های آن نیاز به انجام سلسله مطالعاتی در خصوص وضعیت لرزه خیزی و توان لرزه زایی گسل های فعال پیرامونی و تخمین میزان خسارت مالی و جانی به وجود آمده در اثر زلزله های احتمالی می باشد تا با روشن شدن وضعیت لرزه خیزی و میزان آسیب ها، به بررسی عوامل آسیب زا و شناخت نقاط ضعفی که باعث تشدید آسیب ها می شود پرداخت. از این رو در مقاله فوق برای دست یافتن به این هدف ضریب لرزه خیزی گسل های مهم پیرامون شهر اردبیل تعیین شد و با مبنا قراردادن نتایج این مطالعات با استفاده از روش ارائه شده توسطCoburn و همکاران تعداد تلفات انسانی ناشی از زلزله در شرایط مختلف زمانی و امدادرسانی تعیین گردید. بر اساس نتایج به دست آمده معلوم گردید که وضعیت وقوع زلزله در شب، بدون هیچ گونه امدادرسانی، شدیدترین تلفات را موجب می گردد. در این حالت، 74945 از ساکنان یا حدود 55/17% کل جمعیت اردبیل کشته خواهند شد.