فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۰۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
جنگل ها به عنوان یکی از مهم ترین منابع طبیعی تجدید شونده نقش حیاتی در استمرار حیات و حفظ و پایداری زیست بومها ایفا می نمایند.آتش سوزی ها هر ساله سطح وسیعی از جنگل ها و مراتع را تخریب کرده و از بین می برد.در اثر بی توجهی انسان یا به دلیل عوامل طبیعی بخشی از جنگل ها از بین می رود. این مشکل نیازمند مطالعه و ارائه راهکارهای علمی است. هدف تحقیق تعیین مهمترین عوامل تأثیرگذار بر آتش سوزی در جنگل ها از جمله آتش سوزی در جنگل گلستان است. زیرا جنگل های استان گلستان بیشترین موارد آتش سوزی را داشته و نیازمند مدیریت مناسب و مؤثر برای مقابله می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش اسنادی و میدانی به دست آمده و از مدل SWOT برای تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید جنگل ها استفاده شده، است. جهت کمی سازی از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد شناسایی مناطق مختلف جنگلی و توانمندی های موجود، با وزن نهایی(099/0) و معیار احداث شبکه جاده های جنگلی با وزن نهایی (087/0) در گروه فرصت ها به عنوان مهم ترین معیارهای تاثیرگذار بر مدیریت مقابله با بحران آتش سوزی جنگل شناسایی شده اند.نیروی انسانی، تجهیزات و امکانات ، استفاده از تجربیات جنگل داری سایر کشورها، همیاری و همکاری استان های شمالی و استان های همجوار می تواند در مدیریت مقابله با آتش سوزی مؤثر باشد.
ارزیابی و مقایسه دقت و صحت AHP کارشناسی و AHP تلفیقی در پهنه بندی خطر رخداد زمین لغزش (مطالعه موردی: حوضه رودخانه ماربر),.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای کاهش زیان های ناشی از رخداد زمین لغزش و شاید پیشگیریی از وقوع آن اولین گام تهیه نقشه ای نسبتاً دقیق از مناطق مستعد زمین لغزش است. پارامترهای بسیاری بر دقت مدل های پهنه بندی خطر رخداد زمین لغزش موثراند که اولویت بندی اولیه عوامل موثر از جمله این پارامترها می باشد. هرچه اولویت بندی اولیه عوامل موثر بر رخداد زمین لغزش ها دقیق تر باشد، مدل نهایی انطباق بیشتری با پتانسیل لغزه خیزی منطقه خواهند داشت. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی تاثیر نوع اولویت بندی اولیه عوامل موثر بر دقت نقشه های پهنه بندی خطر تهیه شده به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. برای این منظور ابتدا اولویت بندی اولیه عوامل موثر با استفاده از نظرات کارشناسی محض انجام گرفت، سپس از رابطه رگرسیونی چند متغیره (MR) و نظرات کارشناسی به صورت تلفیقی برای اولویت بندی اولیه عوامل موثر استفاده گردید. نهایتاً نقشه های پهنه بندی خطر تهیه شده به هر دو روش AHP کارشناسی محض و AHP تلفیقی با استفاده از شاخص های ارزیابی مدل های پهنه بندی به آزمون گذاشته شدند. برای انجام این تحقیق، حوضه رودخانه ماربر (پادنای سمیرم) به عنوان منطقه هدف انتخاب و نقشه پراکنش زمین لغزش-های حوضه تهیه شد. سپس 9 عامل لیتولوژی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، شیب، جهت شیب، پوشش گیاهی، کاربری ارضی و بارش در قالب 54 پارامتر به عنوان عامل های موثر در رخداد زمین لغزش های منطقه در نظر گرفته شدند و لایه های اطلاعاتی آنها جهت انجام آنالیزها تهیه شد. اولویت بندی اولیه عوامل و پارامترهای موثر بسته به روش اولویت بندی (کارشناسی محض یا تلفیقی) انجام و مراحل تحلیل سلسله مراتبی برای هرکدام انجام شد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که شاخص زمین لغزش در نقشه پهنه بندی تهیه شده به روش AHP تلفیقی (ضرایب رگرسیونی و قضاوت کارشناسی) کاملاً مشخص و از دقت بیشتری در تفکیک پهنه های مستعد خطر نسبت به روش AHP کارشناسی محض برخوردار است. همچنین کلیت مدل نیز بر اساس شاخص کیفیت (Qs) مناسب تر می باشد.
تحلیل مخاطرات زیست محیطی و راهبردهای مدیریت پسماند در نواحی روستایی، مطالعه موردی: دهستان اجارود مرکزی، شهرستان گرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه خطرات زیست محیطی ناشی از سوء مدیریت پسماند به عنوان یکی از مشکلات اساسی کشور مطرح است و این مشکل در روستاها بیشتر از شهرها نمود دارد. در محیط های روستایی، با وجود تفاوت هایی که این مناطق به لحاظ شیوه زندگی با محیط های شهری دارند، به دلیل تغییر در شیوه زندگی مردم، مدیریت پسماند به عنوان امری مهم مطرح می باشد. آلودگی های زیست محیطی و در نتیجه به خطر افتادن بهداشت و سلامت روستائیان نیازمند الگوی مناسب مدیریت پسماند بر اساس شرایط موجود است. این پژوهش به صورت پیمایشی- کاربردی با هدف ارائه راهبردهای مناسب مدیریت پسماند در دهستان اجارود مرکزی شهرستان گرمی استان اردبیل انجام شده است. پس از بررسی و شناسایی عوامل محیطی، ماتریس IFE و EFE ساخته شد. برای بهره مندی از دیدگاه روستائیان، به روش کوکران از جامعه آماری دهستان مورد مطالعه 214 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و با توزیع پرسشنامه، وزن هر یک از عوامل مشخص گردید. نمره نهایی عوامل داخلی 2.45 و نمره نهایی عوامل خارجی 2.69 بدست آمد که نشانگر عملکرد ضعیف در خصوص مدیریت پسماند محدوده مورد مطالعه می باشد. با توجه به نمره های نهایی، ماتریس موقعیت کنونی سازمان IE تشکیل و از بین راهبردهای مدل SWOT، راهبردهای محافظه کارانه به عنوان راهبرد تعیین شده برای ماتریس QSPM انتخاب شده است. در نهایت با توجه به نمرات جذابیت، راهبرد ""استفاده از مواد آلی موجود در زباله ها برای تولید کود کشاورزی و در نتیجه ایجاد اشتغال و درآمد و توسعه پایدار روستایی"" به عنوان مهم ترین راهبرد پیش روی و با بالاترین امتیاز معرفی گردید.
تبیین تمرکز اجتماعی- فضایی آسیب پذیری شهر تهران دربرابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، علاوه بر تحلیل توزیع فضاییِ آسیب پذیری، بر ریشه یابی و شناخت علل تفاوت ها و تمرکزهای اجتماعی- فضایی آسیب پذیری در چارچوب دیدگاه های ساخت اجتماعی و ترکیبی تأکید می شود. ازاین رو، چگونگی و چرایی تمرکز آسیب پذیری یکی از اهداف مطالعات رهیافت نرم است. با این نگاه و براساس مسئلة «تمرکز آسیب پذیری نسبت به زلزله در محله ها و خانوارهای جنوبی شهر تهران»، سؤال پژوهش چنین طرح شد: «تمرکز اجتماعی- فضایی آسیب پذیری شهر تهران چگونه قابل تبیین است؟». با تبیین نظری مسئلة پژوهش، چارچوب نظری تدوین و فرضیه ها بیان شد. برای آزمون فرضیه ها، حجم نمونه مطابق واحد تحلیل خانوار در محله به روش کوکران محاسبه، و نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد. تحلیل داده های پیمایشی نیز با روش های واریانس یک طرفه، رگرسیون و تحلیل مسیر صورت گرفت.
نتایج تحلیل واریانس، معناداری تفاوت میانگین پایگاه اقتصادی- اجتماعی و آسیب پذیری محله های چهارگانه را نشان می دهدکه بیانگر جدایی گزینی اجتماعی- فضایی خانوارها و تمرکز آسیب پذیری بیشتر در محله های دارای میانگین پایگاه پایین تر است. مطابق ضریب تعیین رگرسیون چندگانه نیز، 88 درصد تغییرات آسیب پذیری توسط عوامل محله و پایگاه تبیین می شود. براساس آن، سکونت در محله های پایین تر رابطة معکوس با پایگاه و رابطة مستقیم با میزان آسیب پذیری دارد. درمجموع، یافته های تحقیق بیانگر نقش اساسی عوامل پایگاه و محله در تمرکز آسیب پذیری است.
تهیه نقشه خطر سیل مبتنی بر انرژی جریان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مطالعه موردی: رودخانه نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺠﺎور رودخانه ها کﻪ ﺑﻪ دﻟیﻞ ﺷﺮایﻂ ﺧﺎص، ﻓﻀﺎﻫﺎیی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای اﻧﺠﺎم ﻓﻌﺎﻟیت های اﻗﺘ ﺼﺎدی ﻣﺤﺴﻮب ﻣی ﺷﻮﻧﺪ، ﻫﻤﻮاره در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮات ﻧﺎﺷی از وﻗﻮع ﺳیﻼب ها ﻗﺮار دارﻧﺪ. ازاین رو در ای ﻦ ﻣﻨ ﺎﻃﻖ ﺗﻌییﻦ ﻣیﺰان ﭘیﺸﺮوی، ارتفاع و خصوصیات سیلاب در دوره ﺑﺎزﮔ ﺸﺖﻫ ﺎی مختلف کﻪ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﭘﻬﻨه ﺑﻨﺪی ﺳیﻼب ﺻﻮرت ﻣی ﮔیﺮد، ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤیﺖ ﻓﺮاوان ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. رودخانه نکارود با توجه به شرایط خاص حوضه آبریز و تغییر ناگهانی شیب از مناطق مرتفع به جلگه ساحلی در چند دهه اخیر شاهد سیل های متعدد و ویرانگری بوده، که اثرات جبران ناپذیر اقتصادی در این منطقه بجا گذاشته است. هدف از این تحقیق تهیه نقشه خطر سیل برای قسمتی از رودخانه نکارود می باشد. برای این منظور با تلفیق سیستم تحلیل رودخانه مرکز مهندسی هیدرولوژیکی( HEC-RAS ) با سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه عمق و سرعت سیل این رودخانه برای دوره های بازگشت 200-100-50-25-10-5 ساله مدل سازی شده است. به منظور دستیابی به تابع مناسب برای پهنه بندی خطر جریان از ویژگی انرژی جریان برحسب تغییرات عمق و سرعت استفاده شده است. بر اساس آن نقشه خطر سیل به دست آمده و مناطق با درجات مختلف خطر ازنظر انرژی جریان طبقه بندی و تجزیه وتحلیل شده است. نتایج بیانگر آسیب پذیر بودن منطقه در برابر سیل با دوره بازگشت بالاتر از 25 سال می باشد. با افزایش زمان دوره بازگشت های سیل، سطح منطقه تحت تأثیر سیل افزایش می یابد. با استفاده از تابع خطر به دست آمده مناطق تحت تأثیر سیل به پنج گروه خطر نسبی کم، متوسط، زیاد، نسبتاً زیاد و فوق العاده طبقه بندی شده است. در تمام دوره بازگشت ها بیشترین مساحت تحت پوشش ازلحاظ میزان خطر از نوع خطر نسبی بسیار زیاد می باشد. نتایج پژوهش ضرورت برنامه ریزی و مدیریت راهکارهای حفاظتی جهت کاهش خسارات ناشی از سیل را نمایان می سازد. این پژوهش به وضوح نشان می دهد که سیستم اطلاعات جغرافیایی یک محیط مناسب برای تجزیه وتحلیل و تهیه نقشه خطر سیل فراهم می کند.
تهدیدات زیست محیطی در کشورهای منطقه ی ژئوپلیتیکی خلیج فارس با تأکید بر بحران منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش پدیده خطرناک کم آبی، اکنون بیش از 26 کشور با بیش از 300 میلیون نفر جمعیت با بحران کمبود آب مواجه اند.در صورت ادامه روند موجود تا سال 2050 میلادی این رقم به 66 کشور با جمعیتی حدود دو سوم کل جمعیت دنیا، خواهد رسید.طبق گزارش های سازمان ملل در نیم قرن اخیر، بیش از 1830 مورد، مناقشه در زمینه آب در جهان رخ داده که 37 مورد آن سبب بروز جنگ و یا انفجار سدها شده است. برخی ژئوپلیتیسین ها، قرن 21 را سده ی هیدروپلیتیک می دانند و بر این باورند که اغلب درگیری ها و جنگ های منطقه ای در جهان به دلیل بحران برامده از کمبود آب خواهد بود. در واقع هیدروپلیتیک مطالعه ستیز و همکاری میان ملت ها بر سر تقسیم منابع آبی است. از این رو هیدروپلیتیک را می توان دانشی توصیف کرد که با توجه به ثابت بودن میزان آب شیرین و ابعاد فزاینده مصرف آن به مطالعه برهمکنشی های واحدهای سیاسی در سطوح محلی، منطقه ای و گروهی در خصوص منابع آب شیرین می پردازد.کشورهای مصر، سودان و اتیوپی بر سر تقسیم آب رود نیل در کشمکش با هم هستند. عراق با سوریه و ترکیه بر سر رودهای دجله و فرات تنش های جدی دارند. از این رو در خاورمیانه، کشورها در طول سالیان اخیر، برنامه ریزی برای دستیابی به منابع آبی جدید و استفاده بهینه از منابع آب را آغاز کرده اند. به طوری که برنامه های جدی کشورهای حاشیه ی خلیج فارس در این زمینه قابل تأمل به نظر می رسد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال بررسی وضعیت منابع آب به ویژه آب شیرین و کمبود آن در کشورهای حاشیه ی خلیج فارس می باشد. نتایج نشان می دهد که در منطقه ی ژئوپلیتیکی خلیج فارس، منابع آب شیرین و قابل استفاده برای جمعیت این کشورها وضعیت مناسبی را ندارد.
تحلیلی بر اثرات عوامل تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی در بلایای طبیعی به ویژه زلزله با تاکید بر کلان شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز در حریم یک گسل بزرگ و فعال بنا شده است. این گسل با طول حدود 500 کیلومتر از مرزهای غربی آذربایجان تا میانه و سراب نقشه برداری شده است. این سامانه گسلی، رشته کوههای بزرگی مانند بزقوش، میشوداغ و موروداغ را در برگرفته است. و در طول تاریخ علاوه بر تبریز شهرهایی که در مجاورت این گسل بوده اند. بارها دچار ویرانی شده اند .
گسل تبریز در ادامه شمال غربی خود با روند SE – NW دارای ساز و کاری راستا لغز با مولفه راست براست. و یکی از لرزه خیزترین گسل های ایران در ناحیه آذربایجان است. در قسمت های مختلف این گسل وجود آثار ریخت شناسی متعدد ناشی از فعالیت های زمین ساختی در راستای آن است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که مناطق با غمیشه، ولیعصر و سیلاب از مناطق مخاطره آمیز شهر هستند. اما از دیدگاه تکتونیکی به لحاظ پراکندگی گسل های فرعی در سراسر منطقه در برابر زلزله آسیب پذیری برای همه جا یکسان است
تحلیل روند وقوع پدیده اقلیمی گرد و غبار در غرب کشور در 55 سال اخیر با استفاده از روش های آمارهای ناپارامتری
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به منظور شناسایی روند تغییرات زمانی- مکانی وقوع گرد و غبارها در غرب کشور از 16 ایستگاه سینوپتیک که دارای طولانی ترین و کامل ترین دوره آماری بودند؛ استفاده شد. در ابتدا به منظور ارایه دیدگاه اولیه از اقلیم گرد و غبار در منطقه مورد مطالعه، تغییرات میانگین سال به سال و ماهانه روزهای همراه با گرد و غبار با استفاده از نمودار و نقشه مورد تحلیل قرار گرفته و مشخص گردید که غرب ایران از لحاظ تعداد روزهای همراه با گرد و غبار منطقه همگنی نبوده و تعداد روزهای گرد و غباری سالانه از شمال به سمت جنوب افزایش می یابد. سپس بر اساس روش های آماری به بررسی روند وقوع این پدیده مهم اقلیمی پرداخته شد. دو روش آماری ناپارامتری من – کندال و سنس استیمیتور برای تحلیل روند داده ها انتخاب شد. نتایج نشان داد که با توجه به طبیعت (گسسته بودن) داده های ورودی؛ روش های آماری من- کندال و سنس استیمیتور کارایی بسیار مناسبی را برای تحلیل روند پدیده گرد و غبار از خود نشان دادند. همچنین نتایج حاصل از آزمون های آماری مذکور نشان داد که همه ایستگاه های مورد مطالعه (با استثنای ایستگاه خوی) دارای روند هستند ولی از میان آن ها فقط 8 مورد روند معنی داری دارند (3 ایستگاه روند کاهشی و 5 ایستگاه روند افزایشی دارند). نهایتا نقشه توزیع جغرافیایی نوع روند روزهای گرد و غباری در محیط GIS تهیه و نسبت به تحلیل آن ها اقدام شد.
پیش بینی بزرگای احتمالی زلزله با استفاده از روش ارگودیسیتی مطالعه موردی ( استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان یزد، در مرکز کشور و در زون ایران مرکزی واقع شده است. این زون یکی از واحدهای اصلی و عمده ای است که به شکل مثلث در مرکز ایران قرارگرفته و جزء بزرگترین و پیچ یده ترین واح دهای زمین ش ناس ی به ش مار می رود.منطقه مذکور، بر اثر حرکات کوهزایی، شدیداً دگرگون شده و در بر گیرنده گسلهای مهم مانند (گسل دهشیر، گسل انار، گسل پشت بادام، شهربابک و. .....) است. مطالعات پیش بینی بزرگای زلزله احتمالی در استان یزد می تواند گام مؤثری در شناخت بهتر منطقه به منظور ارائه طرحهای آمایشی و پهنه بندی مناطق خطرآفرین و نیز اتخاذ تدابیر حفاظتی در سازه های احداثی باشد. در این مقاله رفتار گسل های منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش شبیه سازی عددی (ارگودیسیتی) مورد بررسی قرار می گیرد. ارگودیسیتی مدل سیر تحولات وتغییرات تاریخی یک پدیده است، بطوریکه بتوان این تغییرات را در فازهای فضایی طبقه بندی نمود. مهمترین ویژگی این تقسیم بندی، مبنا قرارگرفتن متوسط های یکسان میزان تغییرات فضایی، در طول هر مقطع زمانی از دوره تکوین است. متریک نوسان سازی (TM) تیرو مالای – مانتین یکی از متدهای قابل استفاده در پیش بینی سیستمهای غیرخطی طبیعی است. که تعادل یا عدم تعادل سیستمی را با استفاده از کمیت گذاری گسل (کمیت فضایی - زمانی) مورد بررسی قرار می دهد و با یافتن فاز های زمانی میانگین تحولات رخداده آن را معادل میانگین تحول فضایی که در اینجا بزرگای زلزله است فرض می نماید این روش فرصتی ارزنده در اختیار ما قرار داد تا عملکرد و برآورد توان لرزه زایی گسل های طبیعی به وسیله پارامترهای آماری گسلهای منطقه را مورد بررسی قرار دهیم. بر اساس یافته های این پژوهش معلوم گردید که احتمال وقوع زلزله های با بزرگای بیشتر از 3 m³ در استان یزد وجود دارد.
نقش رویکرد مدیریت ریسک خشکسالی در کاهش آسیب پذیری اقتصادی- اجتماعی کشاورزان روستایی (از دیدگاه مسئولان و کارشناسان) مطالعه موردی: دهستان سولدوز، آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز خشکسالی در مناطق مختلف جهان نشان از آسیب پذیری همه ملت ها از رویدادهای آب وهوایی دارد. در این بین معیشت در جوامع روستایی به شدت از شرایط آب و هوایی تأثیر می پذیرد و وقوع خشکسالی در این جوامع به خسارت های متعدد اقتصادی و اجتماعی به ویژه برای کشاورزان می انجامد. افزایش آگاهی از هزینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خشکسالی، منجر به رشد دیدگاه های فعال در خصوص مدیریت ریسک خشکسالی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه گردیده است. پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری کشاورزان روستایی در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدیریت ریسک صورت گرفته است. بدین منظور در آغاز به بررسی سطوح آسیب پذیری پرداخته شده و با تکمیل پرسشنامه مهم ترین ابعاد آسیب پذیری در مناطق روستایی مشخص گردیده است. نتایج این بخش حاکی از آن اند که عوامل اقتصادی و اجتماعی مهم ترین ابعاد آسیب پذیری به شمار می آیند. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با تکمیل پرسشنامه در بین روستاییان و مسئولان روستاهای نمونه- که با ریسک بیشتری در برابر خشکسالی مواجه اند- نگاشته شده است. داده های برداشت شده در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهند که مدیریت ریسک خشکسالی رویکردی مناسب برای کاهش آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه است و می توان در فرایند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی، بر مدیریت ریسک تأکید داشت.
اثر نوسانات اقلیمی و برداشت آب بر تغییرات تراز آب زیرزمینی دشت دامنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت دامنه واقع در منطقة فریدن اصفهان از جمله مناطقی است که کشاورزی مکانیزة آن کاملاً وابسته به آب های زیر زمینی آبخوان دامنه است. خشکسالی های اخیر و پایین رفتن سطح ایستابی، کشاورزی این منطقه را با خطر شدید روبه رو کرده است.در این پژوهش از داده های اقلیمی هفت ایستگاه هواشناسی حوضة آبریز دامنه و داده های مربوط به تراز آب زیر زمینی در دورة آماری مشترک 20 ساله (90-1370) برای مطالعة اثر عناصر اقلیمی بر تغییرات تراز دشت استفاده شد. متوسط بارش ماهیانه حوضه با استفاده از داده های 1430 یاخته سطح حوضه در 240 نقشه (20سال×12ماه) محاسبه گردید. همچنین متوسط تراز 240 ماهه و افت سطح ایستابی آبخوان از طریق روش وزنی تیسن در محیط نرم افزار GIS محاسبه شد. نتایج نشان داد در حال حاضر میزان تخلیه 6/1 برابر تغذیه است. برای حفظ ترازنامة دشت، باید میزان برداشت در سطح 143 میلیون متر مکعب حفظ گردد. بررسی نقشه های هم افت آب زیرزمینی نشان داد در برخی مناطق، تا 44 متر سطح تراز آب زیرزمینی افت داشته است. بر اساس نقشه های جهت حرکت آب زیرزمینی، افزایش برداشت توسط چاه های مرکز دشت موجب خشک شدن چاه های حاشیه ای دشت می شود. همبستگی بین سطح ایستابی با بارش مثبت و در سطح اطمینان 99 درصد تأیید می شود. به طوری که بر اساس آزمون من کندال، با کاهش بارش از سال آبی 71-70 و ادامه روند آن تا 81-80، سطح ایستابی نیز با یک سال تأخیر کاهش، شدیدی را تجربه کرده است؛ ولی علی رغم افزایش برداشت از سال 85-84 و 86-85 ، با افزایش روند بارش تا 81-80 تا 86-85، روند تراز نیز در همین دوره مثبت بوده است. لذا باید روند بهره برداری بگونه ای تنظیم گردد که مقدار تغذیه از طریق بارش بتواند جواب گوی مقدار تخلیه باشد. همچنین ارتباط تراز آب با درجة حرارت، تبخیر و مقدار برداشت، منفی و در سطح 01/0 درصد معنادار است.
اولویت بندی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر مخاطرات طبیعی (با تاکید بر خشکسالی) منطقه مورد مطالعه: کشاورزان روستاهای شهرستان ایجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به لحاظ قرارگیری در کمربند خشکسالی، بشدت در معرض خسارات و آسیب های وارده از مخاطره طبیعی خزنده خشکسالی قرار دارد؛ به طوری که عمده تأثیرگذاری در بخش کشاورزی است. به همین جهت بعد از وقوع بحران خشکسالی، واکنش های مختلفی از سوی کشاورزان مشاهده می شود. میزان آسیب های وارده به لحاظ اقتصادی، محیطی و اجتماعی و میزان مقاومت کشاورزان در برابر این حادثه به طرق گوناگون نمایان می شود. شناخت میزان تاب آوری جمعیت و گروه های انسانی درگیر به عنوان اقدامی ابزاری در راستای پیشگیری از زایش فاجعه ای مبتنی بر زیستن در نواحی پرخطر مطرح است. گاه ناتوانی در مدیریت این پدیده به بیابان زایی و رهایی اراضی کشاورزی از سوی کشاورزان می انجامد که خود بیانگر پایین بودن سطح تاب آوری و انعطاف پذیری در برابر این بحران است. وقوع خشکسالی های اخیر در ایران و شدت خسارات وارده از ادامه آسیب پذیری کشاورزان حکایت دارد. مطالعه حاضر به دنبال اولویت بندی عوامل مؤثر در تاب آوری کشاورزان در برابر این مخاطره خزنده است. این مطالعه با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای- پیمایشی و از داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه در سطح جامعه آماری 388 نفره کشاورزان منطقه ایجرود صورت گرفته است. یافته های تحقیق از طریق آزمون T حاکی از پایین بودن سطح میانگین عوامل مؤثر در افزایش تاب آوری کشاورزان منطقه است. این امر به ویژه در رابطه عوامل بعد سیاست ها و حمایت های دولتی قابل توجه است. به طوری که تنها میانگین عددی 5 متغیر بالاتر از مطلوبیت عدی آزمون و 15 متغیر دیگر از وضعیت مناسبی در افزایش تاب آوری کشاورزان برخوردار نیست. همچنین نتایج مدل وایکور نشان داد که بیشتر عامل تأثیرگذار در تاب آوری آن ها در برابر مخاطره خشکسالی، توسعه بیمه محصولات کشاورزی بوده، در رتبه دوم ایجاد سیستم پایش و پیش آگاهی خشکسالی و ارزیابی خسارت قرار داشته و متغیر توجه به دانش بومی و میزان بهره گیری از آن نیز در رتبه سوم قرار دارد.
هندسه فرکتالی گسل ها و لرزه خیزی در شمال شرق ایران
حوزه های تخصصی:
بیشترین فعَالیت های لرزه ای درشمال شرق ایران، در اطراف سیستم های گسلی اصلی که اکثراً در راستایی تقریباً NW-SE توزیع یافته اند، مشاهده می شود. تحلیل های فرکتالی به روش مربع شمار در شرق ایران انجام شد که برای این منظور منطقه مطالعاتی را به (12) محدوده مجزا تقسیم و هر محدوده را بطور جداگانه تحلیل نمودیم. بعد فرکتالی بین مقادیر 0 تا 2 تغییر می کند اگر بعد فرکتال نزدیک به صفر باشد، نشان دهنده این است که گسلها و زمین لرزه ها در یک نقطه متمرکز شده اند و اگر بعد به عدد 2 نزدیک باشد نشان دهنده ی پراکندگی گسلها و زمین لرزها در کل محدوده است. در واقع این روش مقایسه ایی بین مناطق همجوار از لحاظ نرخ فعَالیت لرزه ایی می باشد. براساس نتایج بدست آمده با فاصله گرفتن از سیستم گسلی اصلی در منطقه که دارای روند NW-SE بوده، از میزان بعد فرکتال و در نتیجه لرزه خیزی کاسته می شود که این امر نشان دهنده وجود ناپیوستگی در سیستم های گسلی اصلی در منطقه می باشد. مقدار بالای بعد فرکتال در محدوده های قائن، بشرویه و تربت حیدریه و هم چنین کاهش در مقدار بعد فرکتال محدوده های بیرجند، گزیک و تایباد، پیشنهاد می کند که منطقه انتهایی سیستم های گسلی اصلی در شرق در منطقه ی محدوده های بیرجند و تایباد باشد. براساس تحلیل فرکتالی گسل های منطقه و بررسی داده های لرزه ای، عمده فعالیت لرزه ای درشمال شرق ایران با الگوی زمین لرزه های درون قاره ای با عمق کم (اکثرا بین 10- 20 کیلومتر) بوده و در ارتباط با چشمه های خطی (گسل های) اصلی در منطقه و یا شاخه های فرعی آنها رخ می دهد. هم چنین توزیع ابعاد فرکتالی حجمی و سطحی شمال شرق ایران نشان دهنده فعَالیت لرزه ای بالاتر در بخش های مرکزی و غربی آن نسبت به سایر مناطق مجاور می باشند.
بررسی گسلش فعال و خطر گسترش شهرها در پیرامون گسل های زمین لرزه ای (مطالعه موردی: حوضه های شمال تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز یکی از چهار شهر بزرگ ایران و بزرگترین پایگاه جمعیتی منطقه شمال غرب کشور می باشد. این شهر روی یک گسل فعال تکتونیکی قرار دارد. لرزه خیزی این منطقه از همگرایی پوسته های قاره ای عربستان و اوراسیا ناشی می شود. نتیجه این حرکات وقوع زمین لرزه های بزرگ تا متوسط است. بطوری که شهرهای مستقردر این منطقه (مانند شهر تبریز) بارها بوسیله زمین-لرزه های قوی ویران شده اند. این پژوهش سعی دارد ضمن مرور وضعیت لرزه خیزی و سایزموتکتونیکی منطقه، به ارزیابی تکتونیک فعال با استفاده از شاخص های ژئومورفیک در حوضه های زهکشی ورکش چای، گماناب چای و نهندچای که در شمال شهر تبریز قرار دارند، بپردازد و خطر گسترش شهر را در پیرامون گسل های زمین لرزه ای (مانند گسل تبریز) یادآوری نماید. برای این منظور از داده های زمین لرزه ای تاریخی و لرزه نگاری دستگاهی شمال غرب کشور استفاده شد. برای ارزیابی فعالیت های نئوتکتونیکی نیز از 6 شاخص های ژئومورفیک شامل نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن(Vf)، نسبت شکل حوضه (Bs)، شاخص شیب طولی رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه (AF)، عامل تقارن توپوگرافی(T) و شاخص سینوسی رودخانه (S) استفاده شد. ارزیابی نسبی فعالیت های تکتونیکی نیز با استفاده از شاخص (Iat) انجام شد. بررسی وضعیت لرزه خیزی گسل تبریز نشان می دهد که میزان لغزش راستگرد این گسل می تواند زمین لرزه های به بزرگی 3/7 – 7 ریشتر با دوره برگشت 300-250 سال را به همراه داشته باشد. نتیجه تحلیل شاخص های ژئومورفیک در حوضه های شمال تبریز، فعالیت تکتونیکی زیاد منطقه را نشان می دهد. به این ترتیب، شهر تبریز در یک منطقه مخاطره آمیزی از نظر حرکات تکتونیکی واقع شده است. این امر می بایست در مباحث برنامه ریزی و توسعه شهری و اجرای برنامه های عمرانی مورد توجه مسئولین شهری قرار گیرد.
تهیه نقشه حساسیت رانش زمین، از طریق سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی و GIS (منطقه مورد مطالعه: بخشی از استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رانش زمین از جمله بلایای طبیعی است که هر ساله خسارت های مالی و جانی زیادی را به بار می آورد. گسترش بی رویه شهرها سبب گشته است تا مناطق مسکونی زیادی در محل هایی که رانش زمین در آنها بسیار محتمل است پدیدار شوند. این گونه است که تهیه و تدوین نقشه حساسیت رانش زمین، امری بسیار ضروری برای سلامت توسعه شهرها به شمار می آید. هدف این مقاله، ارائه روشی برای استخراج دانش (توابع عضویت فازی و قوانین فازی) برای پیش بینی رانش زمین در بخشی از استان مازندران است. به دلیل مکانی بودن پدیده رانش زمین و همچنین وجود عدم قطعیت مکانی، از تلفیق سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی (FRBIS) استفاده شد. در این تحقیق FRBIS از طریق داده های آموزشی به صورت خودکار ایجاد گردید. گام نخست برای ایجاد چنین سیستمی، خوشه بندی داده هاست که بدین منظور از الگوریتم فازی C Means استفاده شده است. برای تعیین تعداد بهینه خوشه ها دو شاخص ارزیابی خوشه (CVI) و سه معیار «دقت و سازگاری و کامل بودن» پیشنهاد گردید و به کار گرفته شد. در ادامه و با تصویر کردن خوشه ها بر روی محورهای مختصات توابع عضویت و قوانین فازی استخراج شدند. در مرحله نهایی و با افزودن دانش کارشناسی به این سیستم عملکرد سیستم بهبود یافت. دقت نقشه حساسیت رانش زمین به دست آمده از طریق سیستم پیشنهادی بیش از 80 درصد است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه حساسیت رانش زمین ملاحظه شد که 5/13 درصد از مساحت کل منطقه خطرپذیری بالایی دارد. با محاسبه وابستگی بین نقشه حساسیت به دست آمده و نقشه های معیار، مشخص گردید که نقشه حساسیت رانش زمین دارای بیشترین همبستگی با سه نقشه معیار سنگ شناسی و فاصله از جاده و نیز کاربری اراضی است.
بررسی خشکسالی و ترسالی حوضه ارس با استفاده از نمایه های مبتنی بر بارش
حوزه های تخصصی:
عدم کفایت بارش برای رشد حیات در منطقه خشک از ویژگی های دائمی آب و هوای منطقه خشک می باشد، اما کاهش غیر منتظره بارش یا بارش های کمتر از میانگین درازمدت در مدت معین در منطقه ای که کاملا خشک نیست، خطر های زیادی بوجود می آورد که از این پدیده تعبیر به خشکسالی می شود. در این مطالعه به منظور بررسی وضعیت بارش حوضه ارس، داده های مربوط به بارش سالانه برای ایستگاه های اردبیل، اهر، پارس آباد، ماکو، جلفا، خوی و مرند، جهت محاسبه سال های مرطوب و خشک با استفاده از تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفتند. شاخص های استفاده شده در این بررسی عبارت از نمایه بارش قابل اعتماد (DRI)، روش نیچه، نمایه درصد از بارش نرمال (PNPI) است. یافته های این تحقیق منجر به تعیین وضعیت بارش و تعیین فراوانی وقوع ترسالی ها و خشکسالی ها در ایستگاه های مورد مطالعه گردید. نتایج کلی نشانگر این موضوع است که در همه ایستگاه ها پدیده خشکسالی توام با شدت و ضعف هایی حاکم می باشد و در اکثر ایستگاه ها وضعیت بارش در حالت نرمال می باشد. در بین روش های استفاده شده روش بارش قابل اعتماد با داشتن محدودیت های کمتر و قابلیت های بیشتر برای تعیین دوره های ترسالی و خشکسالی، بهتر از دیگر مدل ها تشخیص داده شد.