فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۱۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
نقشه لندفرم به طور اعم نمایانگر اشکال سطح زمین و ماهیت فرایندهایی است که در یک ناحیه عمل کرده و یا در حال حاضر عمل میکنند. چنین نقشههایی به طور بالقوه دارای ارزش اطلاعاتی بسیار زیادی برای برنامهریزی محیطی، مهندسی عمران، کشاورزی، حفاظت منابع طبیعی، پیشبینی و پیشگیری از بلایای طبیعی احتمالی هستند. در مناطق صعبالعبور یا کویری که وسعت زیادی دارند و مطالعه آنها بهصورت چشماندازهای یکپارچه مورد نظر است، بررسیهای مورفولوژیکی این مناطق در مدت زمان کوتاه حایز اهمیت میباشد، در این صورت استفاده از دادههای ماهوارهای و دورسنجی در این مناطق توصیه میشود.منطقه مطالعه شده، یعنی استان سمنان نیز از چنین ویژگیهای محیطی برخوردار است و دارای مساحتی بالغ بر 96816 کیلومتر مربع میباشد. در این مطالعه، کوشش شده تا با تلفیقکردن دادههای ماهوارهای با توان طیفی بالا نظیر تصاویر لندست ETM، با دادههای دارای قدرت تفکیک مکانی بالا نظیر IRS-PAN دادههایی بهدست آید که ویژگی چند طیفی بودن و توان تفکیک مکانی بالا را توأم داشته باشد. این دادهها در محیط نرمفزار پردازش تصویر 3.6ER Mapper تحلیل و بارزسازی شدهاند؛ سپس با توجه به معیارها، اصول و فرایندهای ژئومورفولوژیکی، سیمای مورفولوژیکی منطقه مورد تفسیر قرار گرفته است. بر این اساس 27 کلاس لندفرم قابل تشخیص و تفکیک در منطقه سمنان، با توجه به ویژگیهای متنوع و پیچیده زمینشناسی و اقلیمی استان، در محیط نرمفزار a2.3Arcview شناسایی شد. همچنین در شناسایی و استخراج لندفرمها از مدل رقومی ارتفاع منطقه، نقشههای حاصل از آن، نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی در روند این مطالعه، استفاده بهینه به عمل آمد.براساس این مطالعه، موفقترین رویکرد برای تهیه نقشه لندفرم، توام کردن بررسیهای میدانی با مطالعاتی دورسنجی است. نقشه لندفرم بهدست آمده مبنایی را برای ارزیابی منطقه از نظر ساختاری و ویژگیهای ژئومورفولوژیکی فراهم میآورد که در زمینه بسیاری از مسائل مدیریت و برنامهیزی محیطی سودمند بوده است و میتواند بهعنوان الگویی برای مناطق مشابه به کار رود
تحلیل فضایی توسعه منطقه ای استان کرمانشاه با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری های منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. هدف از این پژوهش بررسی و سنجش میزان برخورداری شهرستان های استان کرمانشاه از شاخص های توسعه به منظور دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در استان مذکور است. جامعه آماری پژوهش را شهرستان های استان کرمانشاه تشکیل می دهد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 61 شاخص بر پایه سالنامه آماری سال 1390 و با بهره گیری از سه مدل VIKOR، ELECTRE، SAW و ادغام نتایج با تکنیک کپلند، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود را در میان شهرستان های استان کرمانشاه تعیین نماید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که پراکنش سطوح توسعه نامتعادل بوده و بین شهرستان های استان از نظر میزان توسعه یافتگی نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد و این تفاوت و نابرابری در بخش های مختلف زیربنایی-زیرساختی، اقتصادی، بهداشتی –درمانی، فرهنگی، آموزشی، بهزیستی –اجتماعی می باشد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از مدل کپلند، از مجموعه شهرستان های استان کرمانشاه فقط شهرستان سرپل ذهاب در طبقه توسعه یافته و بقیه در طبقه نیمه توسعه یافته و محروم قرار گرفتند. برای کاهش میزان نابرابری های توسعه یافتگی در استان بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که توزیع شاخص های بهداشتی، آموزشی و شاخص های زیرساختی بایستی به سمت رشد متوازن هدایت شوند و در این میان بر شاخص های زیرساختی بیشتر از شاخص های دیگر تأکید شود.
برآورد شاخص های پوشش گیاهی برنج با تصاویر چندزمانه راداری و اپتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت ها و توانایی های تصویربرداری راداری در بخش تکنولوژی تصویربرداری مایکروویو چشمگیر است. طبقه بندی، تشخیص و پایش محصولات زراعی به کمک سنجش از دور، امروزه به یکی از بخش های مهم در مدیریت کشاورزی تبدیل شده است. به سبب وجود مشکلات تصاویر اپتیک در مناطق شمالی کشور (به دلیل وجود ابر) و ناکارآمدی روش های سنتی استفاده از باند مرئی و مادون قرمز و همچنین با توجه به کوچک بودن اندازه قطعات شالی های برنج، تصاویر راداری SAR (رادار روزنه مصنوعی) با قابلیت های خاص خود (نفوذپذیری در هر شرایط آب وهوایی)، می توانند جایگزین (یا مکمل) مناسبی برای برآورد شاخص پوشش های گیاهی محصول برنج باشند. در پژوهش پیش رو با استفاده از تصاویر چندزمانه اپتیکی و راداری که در سه مرحله نشا، داشت و برداشت در منطقه بهشهرِ استان مازندران انجام گرفت، به بررسی و مقایسه پنج شاخص پوشش گیاهی محصول برنج در تصاویر اپتیک لندست با ضریب پراکندگی راداری ماهواره رادارست-1، در پلاریزاسیون HH پرداخته شده است. در این پژوهش، یک مدل ریاضی رگرسیون خطی با ضریب همبستگی ارائه شد و این نتیجه به دست آمد که شاخص پوشش گیاهی NDVI با ضریب همبستگی 92/0 و شاخص SR با ضریب همبستگی 86/0، به ترتیب دارای بالاترین ضریب همبستگی با ضریب پراکندگی راداری هستند.
توارث¬پذیری آلل خودسازگاری(Sf) در نتاج بادام با استفاده از روش PCR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی و مکان یابی دفن پسماندهای شهری (مطالعه موردی: شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت و به تبع آن افزایش پسماندها باعث شده است تا مساله دفع پسماندها توجه تعداد زیادی از کارشناسان مسائل زیست محیطی را به خود جلب کند. درک فرآیندهای زیست محیطی مستلزم دانستن روابط اکولوژیک ما بین موجودات زنده و غیرزنده و چرخه مواد غذایی و چرخه های مهمی چون آب و چرخه نیتروژن می باشد. شیرابه های موجود در پسماندهای تولید شده که بعضاً دارای فلزات سنگین بوده و مشتقات کربن که تجزیه آنها در طبیعت و در چرخه خاک و مواد غذایی طی گذشت سالیان دراز امکان پذیر می باشد و در بعضی موارد مواد موجود در پسماندها به دلیل ترکیبات آلی آن در طبیعت باقی مانده و تجزیه نخواهد شد. مدیریت دفع و دفن پسماندهای تولیدی در حومه شهرها بویژه شهرهای بزرگ مانند تبریز اجتناب ناپذیر می باشد. در این تحقیق نظر به تعدد لایه های تأثیرگذار از سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان تصمیم ساز در مورد مکان یابی محل مناسب جهت دفن پسماندهای شهر تبریز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که دفن پسماندهای شهری در کلان شهر تبریز با توجه به وضعیت آب های زیرزمینی و سازندهای زمین شناسی آن چندان مطلوب نبوده و نیاز به بازیافت زباله از طریق احداث کارخانه کمپوست احساس می شود.
استفاده از اصول محیط زیستی در مسیریابی راهآهن با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی شهر ارومیه با استفاده از GIS و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجادامکاناتجدیدشهری،نیازمندمطالعه یدقیقدرزمینه ینحوه یاستقرارصحیحاینامکاناتدرمناطقمختلفیکشهر است.جهتتخصیصدرستامکاناتشهری، اولیننکتهاساسی،انتخابمکانبهینهباتوجهبهشرایطمتفاوتوگاهمتضاد است. اینمسألهزمانیاهمیتمی یابدکهفاکتورهایبسیارمهمیمانندنجاتجانانسان ها مدّ نظرقراردادهمی شوند. لذا انتخاببهینه یمراکزآتش نشانیبهدلیلاهمیتجانافرادیکهدرمعرضخطرواقعشده اند، مسأله ایاساسیتلقیمی شود این امر با افزایش 56 درصدی تعداد حوادث شهر ارومیه در سال 1389 نمود بیشتری دارد. در این مقاله برای مکان یابی ایستگاه آتش نشانی از روش تحلیل شبکه و مدل AHP در محیط GIS استفاده شده است.
نتایج حاصل از تحلیل شبکه براساس زمان استاندارد (1 تا 5 دقیقه) بیانگر عدم پوشش 2/49 درصد از مساحت شهر ارومیه توسط مراکز آتش نشانی در وضع موجود می باشد. برای جبران این کمبود با توجه به معیارهای مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی در قالب مدل AHP و نتایج حاصل ار تحلیل شبکه در محیط GIS، 4 ایستگاه جدید مکان یابی و پیشنهاد گردید و شعاع عملکردی ایستگاه های پیشنهادی به همراه ایستگاه های موجود براساس زمان استاندارد رسیدن خودروهای آتش نشانی به محل حریق، به منظور تعیین سطح پوشش شهر ارومیه توسط این مراکز با استفاده از تحلیل شبکه به صورت تصوریری نشان داده شده است که خود می تواند راهنمای عمل برنامه ریزان و مدیران شهری ارومیه در زمینه ی خدمات رسانی باشد.
کاربرد GIS در مدیریت فضای کتابخانه های دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
مکانیابی صنایع روستایی با استفاده از GIS
حوزه های تخصصی:
فقیرترین جوامع دنیا را اغلب افراد بدون زمین کشاورزی و یا با زمینی اندک تشکیل می دهند که عمدتا در مناطق روستایی زندگی می کنند نظر به اینکه درآمد جوامع ممکن است اشتغالی در حد معیشت ایجاد نماید، بی تردید تنوع بخشی به فعالیتهای غیر کشاورزی می تواند عاملی تاثیرگذار در کاهش فقر روستایی این جوامع محسوب شود. صنعتی شدن روستا در قالب صنایع روستایی بطور گسترده ...
بررسی سامانه های همرفتی میان مقیاس(MCSs) با استفاده از تصاویر دمای درخشندگی در جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سامانه های همرفتی همه ساله در مناطق مختلف ایران خسارت های زیاد و در مواردی غیر قابل جبران به وجود می آورند. با توجه به این که بارش حاصل از این سامانه ها در جنوب غرب ایران بخش عمده ای از بارش کل را تشکیل می دهند و نقش مهمی در تامین منابع آب دارند، ضرورت بررسی ویژگی های اقلیم شناسی آن ها اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه به منظور شناسایی الگو های مکانی و زمانی رخداد سامانه های همرفتی میان مقیاس (MCSs) در جنوب غرب ایران از محصول موزاییک شده دمای درخشندگی مرکز پیش بینی اقلیمی NCEP/NWS و داده های ایستگاه های همدید استفاده شد. سامانه های همرفتی میان مقیاس طی ساعات بارشی و رخداد پدیده های مرتبط با همرفت، بر اساس آستانه ی دمایی 228 درجه کلوین، آستانه ی بیشینه مساحت ده هزار کیلومترمربع و آستانه ی طول عمر 3 ساعت، شناسایی شدند. در مجموع 189سامانه همرفتی میان مقیاس طی سال های 2001 تا 2005 شناسایی شد. یافته های این تحقیق نشان داد، بیشترین تعداد MCSs در ماه دسامبر (54 مورد) رخ داده است، شکل گیری MCSs از شرایط توپوگرافی تاثیر پذیرفته ، ولی دامنه ی رو به باد نقش خیلی مهمی در شکل گیری آن ها نداشته است. فراوانی رخداد این سامانه ها در ماه آوریل و می کاملا از توپوگرافی منطقه تبعیت کرده، اما با افزایش سرما میزان تبعیت از توپوگرافی کم تر شده تا آن جا که در ماه ژانویه هماهنگی بین فراوانی رخداد MCSs با توپوگرافی منطقه مشاهده نشده است.
نقش ساختارهای طبیعی در الگوی استقرار محوطه های پیش از تاریخ دشت تهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت تهران بیش از123 محوطة باستانی پیش از تاریخ دارد که مطالعة زمین باستان شناسی این محوطه ها موضوع پژوهش حاضر است. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل خوشه ای و محاسبة ضریب تغییرات و همچنین با استفاده از نرم افزارهای GIS، SPSSو Excel نحوة توزیع محوطه های باستانی نسبت به متغیرهای طبیعی شامل نوع آب و هوا، شیب، زمین شناسی، فاصله از رودخانه، ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و ارتفاع را بررسی کند. پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد که نحوة پراکندگی محوطه ها به گونه ای است که در قسمت های پایین محدوده، یعنی نواحی دشتی و کوهپایه ای (خوشة یک و دو)، کمترین ضریب تغییرات متعلق به عامل فاصله از رودخانه است و محوطه ها در فواصل مختلفی از رودخانه مکان گزینی شده اند تا جایی که در فواصل کمتر از 500 متر تا بیش از 4500 متر شاهد وجود استقرارگاه هستیم. همچنین، ضریب تغییرات بالای عامل ژئومورفولوژی (مخروط افکنه) نسبت به دیگر عوامل نشان می دهد الگوی استقرار بیشتر تحت تأثیر مخروط افکنه هاست؛ زیرا هر جا مخروط افکنه ها گسترده شده اند، استقرارگاه ها با تمرکز بر آن ها به صورت شعاعی شکل گرفته اند و هر چه به طرف قسمت های بالاتر و کوهستانی حوضه می رویم، محوطه ها در فواصل نزدیک به رودخانه و به صورت خطی شکل گرفته اند (مثل خوشة پنج) و شیب مناسب عامل ایجاد استقرارگاه در این گونه نواحی است.
پهنهبندی دوره خشک با استفاده از شاخص بارندگی استاندارد شده در محیط GIS «مطالعه موردی: استان خراسان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره خشک به عنوان یک پدیده خزندهای است که در اثر کمبود رطوبت ناشی از کاهش میزان بارندگی به وقوع میپیوندد. خسارات بسیار گسترده و وسیع این پدیده بخشهای زیادی از جامعه را تحت تأثیر خود قرار داده و همه ساله زیانهای بسیار زیادی را به بار میآورد، لذا پایش و پهنهبندی آن به عنوان یک اصل مهم در برنامهریزیهای کلان باید مد نظر قرار گیرد. به طور مشخص در این تحقیق، شاخص بارندگی استاندارد شده برای پایش دوره های خشک و چهار مدل رگرسیون، کرجینگ، Spline و IDW برای پهنهبندی این دورهها استفاده شد. بررسی دوره های خشک در یک دوره آماری 33 ساله(1968-2000) در خراسان نشان داد که وقوع این پدیده، یک ویژگی اقلیمی است که در دوره های زمانی خاصی به وقوع میپیوندد. این بررسی نشان میدهد در سالهای اخیر تکرار و تداوم این پدیده در کلیه نقاط استان افزایش داشته است ولی و از شدت آن کاسته شده است. همچنین مشخص شد که دوره های خشک به وقوع پیوسته در مناطق جنوبی استان تداوم و شدت بیشتری نسبت به مناطق مرکزی و شمالی استان دارد. بررسی روشهای مختلف درونیابی برای پهنهبندی این بلای طبیعی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی نشان داد که از بین چهار روش مختلف درونیابی، روش کریجینگ با توجه به عملکرد آن(ضریب همبستگی، MDE و MAE به ترتیب 71/0، 1/1- و 95/0) روش مناسبی برای درونیابی و در نهایت پهنهبندی شدت دوره های خشک است. لذا با استفاده از این روش مقادیر نقطهای شاخص SPI ماهانه استفاده شده برای پایش دوره های خشک، به سطح تعمیم داده شده و نقشههای شدت این پدیده در مقیاس های زمانی متفاوت برای استفاده در برای برنامهریزی های سازگار با دوره های خشک تولید شد.
مکان یابی فضایی سبز شهری در شهرداری منطقه ١٥ کلان شهر تهران در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در کنار سیستم های اطلاعات جغرافیایی، سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره به طور گسترده ای برای حل مسائل فضایی به کار گرفته می شوند. در این مقاله با ترکیب دو روش FAHP و TOPSIS، روش جدیدی برای انتخاب مکان بهینه با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی به کار گرفته شده است. در این زمینه، معیارهای انتخاب مکان بهینه، برای ایجاد فضای سبز شهری در مدل FAHP وارد و مقایسه شدند و سپس خروجی مدل FAHP به عنوان وزن معیارها در مدل TOPSIS به کار گرفته شد. طبقه بندی فضاهای مکانی در سطح منطقة ۱٥ کلان شهر تهران به منظور احداث یا پهنه بندی فضاهای سبز با استفاده از تکنیک ترکیبی مدل های FAHPو TOPSIS به صورت خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف انجام گرفت. زمین هایی که درجة تناسب خیلی خوب و خوب دارند، برای ایجاد فضای سبز شهری انتخاب می شوند. نتایج نشان می دهد که استفاده از مجموعه های فازی در ترکیب با مدل سلسله مراتبی، نه تنها سبب رفع ابهام از مدل ATP می شود، بلکه میزان خطای تورش ناشی از مقایسة دوبه دو لایه ها را نیز کاهش می دهد. درنهایت، ترکیب مدل FAHP با مدل TOPSIS، قابلیت استفادة همزمان از نظرهای مقیاسی کارشناسی را در کنار ایده آل های موجود همچون افزایش دقت و صحت طبقه بندی در لایه های اطلاعاتی، ممکن می سازد.
مقایسه دو مدلEPM وMPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب حوضه پگاه سرخ گتوند خوزستان با استفاده ازتکنیک های RS و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل فضایی پارک های شهری از طریق تلفیق GIS با روش های تصمیم گیری چندشاخصه مطالعه موردی: شهر نورآباد ممسنی
حوزه های تخصصی:
امروزه تحلیل مکانی- فضایی پارکهای شهری با استفاده از روشها و شاخصهای مناسب از ضروریت های مهم توسعه پایدار است. چراکه به علت گسترش بی رویه شهرها و معضلاتی همچون عدم استقرار و مکان یابی صحیح در سطح شهر، عدم رعایت همجواری ها، عدم توجه به سرانه ها، استانداردها و. ..، توسعه و مکان یابی کاربری فضای سبز با مشکلات اساسی روبه رو گردیده است. در این زمینه سوالهای محوری نیازمند بررسی عبارتند از: 1) آیا پارک های موجود برای تامین دسترسی مطلوب همه شهروندان از تعداد و توزیع فضایی مناسبی برخوردارند؟ 2) آیا پارکهای موجود از تناسب مکانی- فضایی مطلوبی برخوردارند و در پهنه های مناسبی قرار گرفته اند؟ بر این اساس، جهت پاسخ به سوالهای مذکور بر اساس شاخصها و روش مناسب، شهر نورآباد ممسنی انتخاب گردید. سپس با تدوین چارچوب نظری و نیز مطابق ویژگیهای محدوده، دو فرضیه متناسب با سوالهای مذکور ارائه شد. جهت آزمون فرضیه ها، شاخصهای مناسب بر اساس مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعیین شد. داده های مورد نیاز نیز در چارچوب روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از روش کتابخانه ای جمع آوری شد. جهت آزمون فرضیه اول از روش تحلیل کیفی و مقایسه با استانداردهای سطح و سرانه، و توابع تحلیل پوسش فضایی و جمعیتی در GIS استفاده شد. ارزیابی فرضیه دوم بر اساس تلفیق روشهای ارزیابی چندشاخصه (AHP گروهی) و GIS انجام شد. نتایج تحلیل استاندارد پوشش جمعیتی پارکها نشان داد کمبودی برابر با 7 پارک محله ای وجود دارد. تحلیل توزیع فضایی سطح و سرانه پارکها نیز بیانگر وضعیت نامطلوب حدود 70 درصد محلات می باشد. مطابق نتایج تحلیل تیسن در GIS نیز وضعیت همه پارکها از نظر پوشش فضایی و شعاع دسترسی نامطلوب می باشد. نتایج مدل تلفیقی مبتنی بر GIS نیز نشان داد حدود نیمی از پارکها در پهنه های نامناسب تا نسبتانامناسب قرار دارند. نتیجه اینکه جهت توزیع مکانی- فضایی مناسب پارکها، در نظر گرفتن شاخصها و رهنمودهای ارائه شده و نیز استفاده از روشهای تلفیقی ضروری است.
مدل تحلیلی در ساماندهی فضاهای ناحیهایی مورد: ناحیه سنگان خاش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً ساماندهی فضایی رابطة تنگاتنگی با الگوهای رشد و توسعة اقتصادی از یکسو و الگوهای کالبدی-فضایی از سوی دیگر دارد که پرداختن به چنین الگویی در حقیقت انتظامبخشی به توسعة متعادل در نواحی روستایی میباشد. معمولاً ساماندهی فضایی ـ کالبدی با دو هدف اصلی بهینه کردن مکانها و همچنین ساماندهی کارکردها و فعالیتها صورت میپذیرد. در این تحقیق به منظور تعدیل کارکردها و ساماندهی فضایی ناحیه روستایی سنگان خاش بر اساس یک مدل تحلیلی پس از بررسی کارکردهای محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جمعیتی و بالاخره فضایی ـ کالبدی این ناحیه، در بخش محیطی سه ناحیه مستعد، کم استعداد و نامستعد تشخیص داده شد که شناسایی و معرفی شده اند. در بخش اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی این نتیجه حاصل شده است که از همگرایی مطلوب قومی و انسجام اجتماعی، فرهنگی مناسبی برخوردار میباشد. از نظر شرایط اقتصادی و تولیدی سمت و سوی توسعه ناحیه با محور بودن دامداری و فعالیتهای باغداری و زراعی نیز در مراتب بعدی شناسایی شد. بالاخره از نظر فضایی ـ کالبدی ناحیهای نسبتاً مستقل و با ارتباطات نسبتاً محدود با سایر نواحی منطقه شناخته شد. پس از تجزیه و تحلیل و تلفیق یافتهها بر اساس مدل فوق، مجموع روستاهای دارای سکنه در این ناحیه به سه گروه روستاهای پایدار، ایستا و ناپایدار، از نظر سایر کارکردهای مذکور تفکیک شدند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش به منظور ساماندهی فضایی ناحیه، در مجموع یک ناحیه روستایی، دو حوزه روستایی و پنج مجموعه روستایی (که هر یک از سه تا پانزده روستای کوچکتر را تحت پوشش خواهند داشت) پیشنهاد و طراحی شد. در عین حال اولویت کارکردهای اقتصادی و خدمات و تأسیسات زیربنایی و همچنین اولویت اجرای طرحها و برنامههای مورد نیاز به منظور سامانپذیری ناحیه ارائه شد.
حلیل فضایی ـ مکانی تجهیزات شهری و کاربست مدل تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS (مطالعه موردی: ایستگاه های آتش نشانی هسته مرکزی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایستگاه های آتش نشانی از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تامین ایمنی و آسایش شهروندان و توسعه شهرها دارند. بدیهی است خدمات رسانی به موقع ایستگاه های آتش نشان بیش از هر چیز مستلزم استقرار آنها در مکان های مناسب است که بتوانند در اسرع وقت و بدون مواجه شدن با موانع و محدودیت های محیط شهری از یک سو و با ایجاد کمترین آثار منفی بر زندگی ساکنان شهر از سوی دیگر، به محل حادثه برسند و اقدامات امداد را به انجام برسانند. عوامل متعددی در مکان یابی تجهیزات شهری دخالت دارند که تحلیل همه جانبه آنها به وسیله روش های سنتی مکان یابی به دلیل حجم زیاد داده ها امکان پذیر نیست. از طرفی، عدم توجه به این عوامل در مکان یابی تجهیزات شهری موجب هدر رفتن سهم عمده ای از منابع مادی و از دست دادن حجم زیادی از انرژی و نیروی کار انسانی در شهرها گردیده است. لذا استفاده از ابزار تحلیل گر توانمندی چون GIS که بتواند با حجم وسیعی از داده ها کار کند، ضروری است. ایستگاه های موجود در قسمت جنوبی منطقه واقع شده اند و شمال و مرکز منطقه در خارج از سطح پوشش آنها قرار می گیرند. همچنین از لحاظ موقعیت مکانی دارای ضعف های مهمی مانند واقع شدن در معابر یک طرفه، پوشش ندادن کل منطقه و جز اینها هستند. در این پژوهش به کمک تلفیق مدل تحلیل سلسله مراتبی و منطق ارزش گذاری لایه ها درGIS ، مدلی برای مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی ارایه می شود. این مدل بر روی منطقه مرکزی تهران که از آن به عنوان قلب تهران یاد می شود، پیاده شده است. در نهایت سایت هایی به منظور احداث ایستگاه های آتش نشانی پیشنهاد شده اند که با کمک ایستگاه های موجود قادر خواهند بود کل منطقه را تحت پوشش قرار دهند.