فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۶۱ تا ۵٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۱۸۸-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
شکی نیست که معماری در تعاملی دوسویه «هم بر فرهنگ و هم از فرهنگ تاثیر گذاشته و تاثیر پذیرفته» است، چنانچه مقوله جامعه-شناسی مسکن سعی در شناسایی این حلقه های مفهومی و معناییِ تعاملاتِ فرهنگ (جامعه) و معماری مسکن دارد؛ لذا رسیدن به یک فرایند اندیشه ارتباطی خاص بینابینی، به عنوان ابزار و داده های فرآیند پایدارسازی بستر اجتماعیِ معماری با تکیه بر الگوی فکری خاص و نتایج اجتماعی مشخص به صورت واکنش های استاندارد ولی نسبی جامعه و نسبت به معماری با بازخورد ادراکی از معماری، از جمله مفاهیمی است که لازم است تا در رابطه فرهنگ و معماری خانه مورد بحث باشد. پرسش پیشینی مفهوم سکونت این است که آیا صرف جایگیری در یک فضا را می توان سکونت یافتن در آن نامید؟ روش تحقیق مقاله، «توصیفی و تحلیلی» و «روش استدلال منطقی» است که از «روش اسنادی» و مطالعات کتابخانه ای بهره برده است. در راستای نتایج تحقیق به مفهوم پدیدارشناختی سکونت و مفهوم سکونت زیستی در رویکرد پدیدارشناختی اشاره شده و در پایان پارادایم های فرهنگی خانه بر اساس نظریه های فرهنگی در پیدایش مجتمع های زیستی مورد اشاره قرار گرفته است که عبارتند از: «مطالعه معنای چندمجرایی فرهنگی معماری، مطالعه معنای نمادین فرهنگی معماری، رویکرد غیرکلامی در درک معنای فرهنگی، معماری قواعد فهم اشاره های فرهنگی معماری، و قواعد خوانش فرهنگی معماری و محیط.»
بازشناسی مفاهیم مسکن و سکونت بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۶۰-۴۷
حوزه های تخصصی:
مفهوم مسکن براساس آموزه های اسلامی موضوعی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. سکونت، بیانگر برقراری پیوندی پر معنا بین انسان و محیط مفروض است که از تلاش برای هویت یافتن (به مکانی حس تعلق داشتن) ناشی گردیده است. از این رو، مفهوم سکونت همواره در طول تاریخ، ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. این مقاله با هدف ساختارشناسی مفاهیم سکونت و مسکن از دیدگاه اندیشمندان و سپس از دیدگاه آموزه های اسلامی تنظیم گردیده و نگارندگان تلاش نموده اند که با استفاده از آموزه های اسلامی به جهت گیری های دین اسلام در زمینه مفهوم مسکن دست یابند. آموزه های اسلامی درباره معماری مسکن، ضوابط و معیارهایی را مطرح می کند که مسکن را در حوزه تک بنا تا مجموعه شهری پوشش می دهد و نقش مسکن و انسان را در توده های انسانی و مجموعه های ساختمانی تشریح می نماید. ماهیت تحقیق، استقرایی و براساس روش تحلیلی- توصیفی تنظیم گردیده است. نگارندگان در این مقاله براساس آموزه های اسلامی به 25 حدیث از احادیث رسول خدا (ص) که مرتبط با ساخت سکونتگاه و فضاهای شهری هستند معطوف شده اند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا معیارهای مؤثر بر کالبد و معنای مسکن و مکان یابی آن را به عنوان (کلان معیارها) و توضیحات وابسته آنها را به عنوان (خرد معیارها) استخراج و پیشنهاد نموده اند. معیارهایی چون طهارت، حریم، امنیت درونی و بیرونی مسکن، وحدت واحد همسایگی، قاعده لاضرر، سلسله مراتب، ظرفیت مادی و معنوی مسکن، وسعت زیاد مسکن، مکان یابی در محله اسلامی و همپیوندی با طبیعت، به عنوان معیارهای مؤثر بر کالبد و معنای مسکن در کلام پیامبر (ص) هستند. در پایان نیز نتایج حاصل از رعایت این معیارها در قالب سه دسته کلی روانی- اجتماعی، ساختاری-کالبدی و آموزشی طبقه بندی شده است.
تبارشناسی هنجارهای کیفی طراحی فضاهای شهری با تاکید بر میزان پدیداری آنها در عرصه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۸۰-۵۷
حوزه های تخصصی:
امکان دهی به عرصه های عمومی در فضاهای شهری که موجب ایجاد ارتباط سازنده اجتماعی، تعاملات شهروندی مطلوب و افزایش گُفتمان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در شهر می شود؛ یکی از اهداف و رسالتهای طراحی شهری بشمار رفته و می رود. حوزه عمومی، حوزه ای واقع در میان جامعه مدنی و دولت است و فضای طرح آزاد مسائل عمومی و استدلال و تحقیق درباره آنها و نهایتا تکوین اراده عمومی را تشکیل می دهد. عرصه عمومی، حوزه ای است که افکار عمومی در آن با بکارگیری خرد انتقادی و قضاوت عقلانی شکل می گیرد و به تنها منبع مشروعیت بخش به قوانین حاکم بر حیات اجتماعی مبدل می شود. پرسشهایی از این قبیل که آزادی، عدالت، برابری، عقلانیت و جز آن، تنها در حوزه عمومی هر جامعه خاص ممکن است پاسخ داده شده و مورد پذیرش و باور قرار گیرد. از سویی دیگر، کیفیت محیط از مهمترین رسالتهای طراحی شهری بوده و هست و ایجاد التزام هنجاریابی بین مولفه های عام کیفیت محیط با پدیدار شدن آن در عرصه های عمومی نیز اهمیت مضاعفی در این میان دارد. این تحقیق در راستای دستیابی به تبارشناسی هنجارهای کیفی محیط در میزان پدیداری آنها در عرصه های عمومی شهر است. روش تحقیق «توصیفی و تحلیلی» و همچنین «روش استدلال منطقی» است که ابتدا با احراز شرایط عرصه های عمومی، مولفه هایی بدست آمده و سپس با سایر مولفه های کیفیت محیط تطبیق داده شدند. در پایان نیز نتایج این استنتاج در قالب جدولی مورد اشاره قرار گرفته است.
An Analytical Study of the Evolution of Qajar Palaces(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۸۹-۳۶۶
حوزه های تخصصی:
The political and social system involved in the limbo between tradition and modernity of the Qajar Era caused widespread and quick developments in Iranian culture, art, and architecture as well as a challenge between tradition and modernity. Relatively numerous palaces built in this era were signs of greatness and distinction-seeking of the Qajar kings and aristocrats, who embraced all transformations of architecture in their era and played a significant role in changing Iranian architectural values. Therefore the purpose of the present study is to investigate developments in architecture of the Qajar Era and their effects on the evolution of palaces in this era. Using case studies methodology and referring to historical sources, contemporary studies on Qajar architecture and field studies conducted on outstanding palaces of this era, it can be concluded that the continuation of Safavid architecture early in this period, Qajar kings' tendency to Iranian ancient architecture, and the culmination of the architectural influence of the West in the Nasserid Era were the main factors effective on the formation of Qajar palaces. Moreover, the evolution of these buildings has occurred in three pre, early and late Nasserid Eras with various traditional, eclectic and European characteristics regarding the construction period and the effects of the above factors on the evolution of plans and circulation systems, facades and sections, materials, decorations, and architectural elements. In addition to shedding more light on common features of architecture and decoration of Qajar palaces, the study tried to determine their general and specific differences.
بررسی هندسه و تناسبات طلائی در معماری ایران (نمونه مطالعاتی: خانه های سنتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۹۱-۴۷۷
حوزه های تخصصی:
بنیاد طبیعت و چیزهایی که در آن هستند بر پایه تناسبات ویژه پی ریزی شده است و بشر از گذشته های دور در پی کشف این تناسبات بوده است، تا هم به کنجکاوی خود پاسخ دهد و هم از این تناسبات در آفریده های خویش بهره گیری کند. از طرفی هندسه ابزاری مناسب جهت نظم بخشیدن به معماری و برقراری روابط آگاهانه میان اجزای بنا با یکدیگر است تا در عین مرکب بودن، یکپارچگی فضا را به عنوان یک ترکیب خلاق و هدفمند میسر سازد. اشراف معمار به علم هندسه و استفاده خلاقانه از آن تبدیل مفهوم به فضا و فرم را در فرآیند طراحی تسهیل می کند و فرسایش مفهوم را در این روند به حداقل می رساند. حاصل چنین فرآیندی، نوعی معماری است که به دور از برداشت های سلیقه ای، به لحاظ نظم و تناسبات قابل درک است. طراحی معماری در قالب هندسه نمود می یابد. تحلیل روابط هندسی در بناهای ارزشمند روش تفکر و تصمیمات معمار را در برخورد با مسئله و یافتن راه حل مناسب برای پاسخ گویی به آن می نمایاند و قابلیت تفکر هندسی را در نظم بخشیدن به فرآیند طراحی معماری آشکار می سازد. هندسه و تناسبات، جزء گسست ناپذیر معماری محسوب می شوند. یکی از جالب ترین ویژگی های هندسی بسیاری از بناهای تاریخی، وجود تناسبات طلایی در آن ها است. با این حال، بسیاری از بناهای تاریخی موجود در کشورمان تاکنون به لحاظ هندسی مورد بررسی دقیق قرار نگرفته اند. معماری ایرانی همیشه بر زیبایی تاکید داشته است و ایرانیان سعی کرده اند در ابعاد ساختمان تناسباتی را به کار گیرند که انعکاس کیهانی را بر روی زمین متجلی کنند. از طریق تحلیل هندسی بناهای سنتی ایران می توان نشان داد که از تناسبات مختلف نظیر نسبت زرین به صورت گسترده ای در معماری ایران مانند طراحی پلان ها، مقاطع، الگوهای معماری و هندسی، و ویژگی های سازه ای و مکانیکی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که از طریق مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده، نشان می دهد هندسه و تناسبات که در بسیاری از اشکال حیات در طبیعت یافت می شوند به طرز استادانه ای توسط معماران سنتی ایرانی به کار گرفته شده است تا یک شیوه معماری سنتی ساخته شود که حاکی از روش های طراحی درست و مهندسی صحیح باشد. علاوه براین، کاربرد تناسب ها به دلیل ایجاد زیبایی بصری در هنرهای تجسمی و معماری از اهمیت ویژه برخوردار است و تقریبا همه آثار هنری بر اساس نوعی تناسب به وجود آمده اند.
واکاوی دستاوردهای دانش شهرسازی: تحلیل محتوای مقالات علمی- پژوهشی در حوزه شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۱۲۶-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
تحلیل محتوا یکی از مباحث مهم و کاربردی است که پژوهشگران با استفاده از این روش، به وارسی داده های محتوایی بصورت عمیق می پردازند. با بهره گیری از این روش می توان به تحلیل مجموعه ای از نوشتارها از قبیل مقالات و کتاب ها پرداخت. هدف این مقاله تبیین خطوط فکری اصلی نوشتارهای شهرسازی و مباحث پرمخاطب و برجسته و از دیگر سو، بررسی کمبودها و کاستی های موجود در روند طی شده است. این مقاله دارای رویکردی کمی بوده و جامعه آماری موردنظر شامل 954 مقاله منتشر شده در 13 نشریه مرتبط با حوزه شهرسازی در بازه زمانی 1387تا 1390می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد که بخش عمده مقالات منتشر شده با محور شهرسازی به چاپ رسیده اند. همچنین، مقالات گرایش برنامه ریزی شهری و منطقه ای در نشریات یاد شده به مراتب پرمخاطب تر از گرایش های مدیریت شهری و طراحی شهری بوده اند. لازم به یادآوری است که بحث بر سر کاربری های شهری، داغ ترین بحث سه سال گذشته به شمار می رود.
پارادایم تبیینی «شهر آموزش محور» تا «شهر پژوهش محور»؛ از شهر آموزش دهنده تا شهرهای علم و فناوری (تکنوپل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۱۳۱-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد چشمگیر رویکردهای دانش بنیان به معماری و شهرسازی از یک طرف و نگاه جامع به بسترسازی برای شکل گیری شهرهای آموزش دهنده و تکنوپل ها از سویی دیگر، به ضرورتی اشاره دارد که در راستای آن باید زیرساختها و ابعاد شکل دهنده به شهرهای دانش بنیان مورد توجه فراگیر قرار گیرد. این مقاله در مرحله نظری از روش توصیفی و تحلیلی و در مرحله تحلیلی رویکردی تبیینی داشته است. نتایج این تحقیق به مفاهیم، اصول و شرایط و بسترهای شکل گیری شهرهای آموزش دهنده و شهرهای علم و فناوری (تکنوپلها) اشاره داشته و در پایان راهکارها و پیشنهادات در راستای ارتقاء آنها مورد اشاره قرار می گیرد.
ضرورت آموزش کارگاهی در توانمندسازی دانشجویان شهرسازی در کاربرد دانش از منظر مدل های یادگیری سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۷۲-۵۷
حوزه های تخصصی:
کاربردی نبودن دانش آموخته شده در محیط دانشگاه عامل اصلی خلأ بین حرفه و آموزش در بسیاری از رشته ها است. در رشته شهرسازی با توجه به تلفیق دو حوزه نظر و عمل ضمن آموزش دانشجویان شهرسازی این فرصت فراهم است تا دانشجویان بتوانند دانش آموخته شده در کلاس های نظری را مورد تجریه، تحلیل و ارزیابی قرار داده و آن را بصورت ساخت های ذهنی انسجام دهند و سپس در موقعیتی شبه واقعی در کارگاه های عملی به کار برند. بنابراین می توان ریشه ضعف دانش آموختگان شهرسازی در انتقال دانش به حرفه را در فرایند آموزش آنها جستجو نمود. با توجه به رقابتی شدن محیط های حرفه ای و خواست کارفرمایان برای بکارگیری نیروهای حرفه ای، توانمند سازی دانشجویان در امر انتقال آموخته هایشان ضرورتی جدی دارد. مزیت ها، ضرورت و اهمیت وجود آموزش های عملی در برنامه درسی شهرسازی و همچنین کیفیت های مورد انتظار از کارگاه های عملی شهرسازی ابتدا در آثار نظریه پردازان آموزش شهرسازی و سپس از منظر مدل های یادگیری سازنده گرا مورد مطالعه قرار گرفته است و راهبردهای اصلی در این باره براساس مدل های یادگیری سازنده گرا پیشنهاد گردیده است.
تبیین مولفه های زیبایی شناختی منظر شبانه شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۰۴-۱۸۷
حوزه های تخصصی:
افزایش سریع جمعیت در چند دهه اخیر و به دنبال آن روند شتابان ساخت و سازهای بدون توجه به معیارهای زیباشناسانه مقیاس شهری، منظر شهرها را با چالش جدی مواجه کرده است. از طرفی دیگر در زمان تاریکی شب، در لایه منظر شبانه، این مناظر ناخوشایند که در نور روز قابل رویت بودند از نظرها پنهان گشته و منظرشبانه شهر با تاکید بر معیارهای زیبایی شناسی به کمک نور، چهره متفاوتی را از روز خود به عینیت می رساند. بدین منظور در این مقاله ابتدا منظر شبانه شهر تشریح و به دلیل گستردگی تعاریف پیرامون مباحث زیباشناسی، این مفهوم به عنوان یکی از مولفه های کیفی منظر شبانه تعریف گردیده است. در ادامه رنگ نور به عنوان یکی از موضوعات موثر در پیام های زیباشناسی منظرشبانه معرفی می گردد. نقش هریک از عناصر منظر در منظر شبانه زیباشناسانه ذکر گردیده و در این راستا در ابتدای بحث، نقش عناصر مصنوع لایه منظر تعریف شده و بدنه های شهری و سایر عناصر مصنوع مستقر در فضا، به عنوان مهمترین موضوعات، اجمالا بیان گردیده است. عناصر طبیعی منظر شبانه به عنوان عامل هویت طبیعی شهر معرفی و نقش و جایگاه آن در منظر شبانه زیباشناسانه تعریف شده و در نهایت، انسان و فعالیت هایش به عنوان حس پاسخ از لذت به یک قرارگاه رفتاری و دیدن فعالیت های انسانها در لایه منظرشبانه تشریح گردیده است. در انتهای مقاله در بخش نتیجه گیری اهداف اصلی منظر شبانه زیبایی شناسانه شهر به همراه نقش هریک از عناصر منظر در جدولی گردآوری و جمع بندی شده است.
میزان سنجی انگاشتهای ادراک شهروندی از معماری و فضاهای شهری تاریخی با تاکید بر اجتهاد از آنها در معماری معاصر؛ مورد پژوهی: فضاهای شهری و معماری تاریخی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۰۵-۱۹۱
حوزه های تخصصی:
امروزه ادراک شهروندان از فضاهای شهری و معماری، نقشی اساسی در کاربست یا عدم بکارگیری فضاهای شهری و معماری دارد؛ چنانچه نمی توان انتظار داشت که نحوه چگونگی یا حتی بطور اعم تر، استفاده از فضاهای شهری را به شهروندان دیکته کرد. بر این اساس، بازبینی مولفه های ادراکی مورد نظر شهروندان خاصه در معماری سنتی می تواند راهگشای طراحی فضاهای بدون روح و راکد امروز بوده و حدالمقدور به موارد نادیده و فراموش شده ای اشاره کند که در طراحی فضاها و معمای معاصر موثر افتد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با روش استدلال منطقی و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابحانه ای و اسنادی و پرسشنامه های بازپاسخ و بسته پاسخ بهره برده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مولفه هایی خاص از نظر شهروندان مانند شگفتی و تحسین، زیبایی، آرامش، منحصر به فردی، معمولی، هماهنگی، عدم هماهنگی، تاریخ، زندگی اجتماعی، عظمت، اسرارآمیزی، رویا و بهشت، ظرافت، قدرت، نور، رنگ و عناصر کالبدی، استمرار و تکرار، معنویت، امنیت، لذت و خوشایندی، سرزندگی در معماری سنتی وجود دارد که می توان در طراحی فضاهای شهری و معماری معاصر از آنها بهره گرفت.
عوامل موثر برنوگرایی جوانان در فرهنگ شهرنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۱۷۸-۱۶۹
حوزه های تخصصی:
کانون اصلی نوگرایی در هر جامعه کلان شهرهای آن جامعه است. لذا برای بررسی میزان نوگرایی افراد باید آن ها را در بطن شهرها مورد مطالعه قرار داد؛ زیرا شهرها دائماً درحال تغییر و تحول هستند. از این رو هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر نوگرایی جوانان در فرهنگ شهرنشینی است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ روش پیمایش است. جامعه آماری تحقیق را کلیه جوانان 29-15 ساله شهر تهران تشکیل دادند. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 400 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ای شامل 30 گویه استفاده شد. روایی صوری و محتوایی گویه ها با استفاده از نظر کارشناسان بررسی، تأیید و اصلاح شد. آلفای کرونباخ متغیرهای تحقیق نیز بالای 7/0 بدست آمد که بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و پایایی قابل قبول آن ها بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون دو متغیره و با کاربرد نرم افزار انجام گرفت. براساس نتایج ضریب تعیین تعدیل شده حاکی از این بود که متغیرهای میزان دینداری، میزان استفاده از رسانه های جمعی، پایگاه اجتماعی اقتصادی و میزان تحصیلات به ترتیب حدود 22%، 50%، 2/34% و 2/51% از تغییرات متغیر میزان نوگرایی جوانان را تبیین کرده است و ضریب رگرسیون استاندارد شده نیز مشخص کرد به ازاء یک واحد افزایش در میزان دینداری، میزان استفاده از رسانه های جمعی، پایگاه اجتماعی اقتصادی و میزان تحصیلات جوانان میزان نوگرایی آن ها در فرهنگ شهرنشینی 23%، 55%، 1/48% و 8/61% افزایش می یابد.
بررسی عملکرد شهرداری در چهارچوب حکمرانی خوب شهری (نمونه مورد مطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۶۴-۴۱
حوزه های تخصصی:
نگاه یکسونگر و سوژه انگار به شهر مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد که تنها راه برای رفع آن، نظارت عموم (پاسخگویی) و عمل مشارکتی و با تکیه بر این دو مؤلفه، بالا بردن سطح کارایی است. هدف این تحقیق، تعریف و تحلیلی جامع از حکمرانی خوب شهری و همچنین ارائه مجموعه ای از شاخص ها برای توسعه حکمرانی خوب شهری در ایران و بررسی این شاخص ها در مدیریت شهری، شهر بابلسر است. روش تحقیق و گردآوری مطالب، پیمایشی، توصیفی، تحلیلی، مبتنی بر پرسشنامه است. فرضیات تحقیق مبتنی بر این است که به نظر می رسد سه مؤلفه مشارکت، پاسخگویی و کارایی در شهر بابلسر در سطح مناسبی نباشد و بین نظرات افراد تحصیل کرده و سایر شهروندان خصوصاً در رابطه با مشارکت تفاوت معناداری وجود داشته باشد. که با بررسی فرضیات، مشارکت با میانگین (0.024- x=) و همچنین کارایی با میانگین (0.025-x=) ارزیابی شده اند. این اعداد بیانگر این هستند که مشارکت و کارایی شهرداری بابلسر در سطحی پایین قرار دارند. اما شهروندان تحصیل کرده با میانگین (0.05x=) نسبت به سایر گروه ها از رغبت بیشتری نسبت به همکاری با شهرداری برخوردار هستند. اما میزان پاسخگویی شهرداری بابلسر با میانگین (0.094(x= در سطحی متوسط توسط شهروندان ارزیابی شده است. با توجه به بررسی های صورت گرفته صحت فرضیه اصلی و فرضیه های فرعی ما جز فرضیه دوم که پاسخگویی را نیز در سطح نامناسبی بیان داشته بود (که با توجه میانگین ها در سطحی متوسط است) تایید می شود. برای بررسی فرضیات بالا از آزمون های سطح معنی داری (ANOVA) و همچنین روش آمار استنباطی ((LSD استفاده شده است. کل جامعه آماری متشکل از 65 درصد مرد، 35 درصد زن با طیف سنی 18 سال به بالا، میانگین سنی 38.8 و میانگین سواد تقریبی بالاتر از دیپلم تشکیل شده است که به سه گروه: 1. افراد تحصیل کرده مقیم بابلسر، 2. مراجعه کنندگان به شهرداری بابلسر، 3. کسبه مقیم بابلسر، تقسیم و به صورت نمونه گیری ساده انتخاب و بررسی شده اند.
کاربرد برنامه ریزی استراتژیک در مدیریت و برنامه ریزی کلان شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۶۲۴-۶۰۹
حوزه های تخصصی:
از دورانی که بشر برای شناسایی محیط اطراف خود و رفع نیازهای خود و تسهیل نمودن امور زندگی به تکاپو پرداخت، دست به برنامه ریزی زد. در شرایط کنونی برنامه ریزی جهت دست یابی به اهداف یک امری ضروری می باشد که هر مجموعه ای در سطح ملی و فراملی بدون داشتن هدفهای بلندمدت و همچنین راه کارهای عملی برای دست یابی به آنها از ادامه حیات خود باز خواهند ماند. باید خاطر نشان کرد که برنامه ریزی استراتژیک در تقابل با برنامه ریزی سنتی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که با ارائه استراتژیهای مناسب و به کارگیری آنها، به اهداف مورد نظر دست خواهد یافت. بطور کلی کلان شهر تهران نیز که اجرای طرحهای برنامه ریزی سنتی در آن موفقیت نداشته نیازمند رویکرد به برنامه ریزی استراتژیک می باشد. هدف از این پژوهش کاربرد برنامه ریزی استراتژیک در مدیریت و برنامه ریزی کلان شهرتهران است. پژوهش حاظر از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و اطلاعات با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارشناسان می باشد و با توجه به میسر نبودن امکان اجرای تحقیق بر روی کل جامعه، از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شده است و اطلاعات یدست آمده با استفاده از روش دلفی و روش های تصمیم گیری چند معیاره، تاپسیس، ویکور و ساو تحلیل شده است و نتایج نشان می دهد که کنترل و مهار نمودن رشد بی رویه جمعیت توانسته است با ادغام مدل ها رتبه اول را بین معیاها مورد ارزیابی بدست آورد.
ارزیابی تعادل فضایی در سیستم شهری بوشهر و فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۲۶۸-۲۵۷
حوزه های تخصصی:
غالب برنامه ریزان شهری، بویژه در مکتب ساختارگرایی معتقدند که پدیده های گوناگون فضای زندگی را نمی توان جداگانه و بطور مستقل از یکدیگر مطالعه کرد؛ لذا پیوستگی اساسی تئوریهای سکونتگاهی شهری و ناحیه ای را می توان در «تئوری سیستم ها» مشخص ساخت. این پژوهش با اعتقاد به اینکه تعادل فضایی در سیستم شهری استان فارس و بوشهر چه وضعیتی دارد، انجام شده است. با عنایت به ماهیت تحقیق سؤال اصلی مقاله این است که آیا در سیستم شهری منطقه بوشهر و فارس، سلسله مراتب شهری دارای تعادل فضایی می باشند، بنابراین در این رساله هدف پژوهش ضمن غنا بخشیدن و انسجام دهی به مطالعات موجود در پی به دست آوردن شواهد عینی در خصوص بررسی تعادل سیستم شهری در محدوده مورد مطالعه می باشد تا براساس آن بتوان به ارائه یک الگوی مناسب سازمان فضایی سیستم شهری دست یافت. روش تحقیق انتخاب شده برای انجام پژوهش روشی نظری -کاربردی است که در آن از تئوری سیستم ها و روشهای آمار توصیفی، استنباطی و مدل های برنامه ریزی استفاده شده است. در جامعه آماری تحقیق برای سنجش روابط جمعیتی میان شهرها 8262 نفر به عنوان آزمودنیهای تحقیق مورد ارزیابی گرفتند. در نهایت مشخص گردید که با توجه به روابط مذکور در روابط فضایی جمعیت ورودی و خروجی مراکز شهری در طبقات مختلف میزان خی دو محاسبه شده کوچکتر از میزان خی دو در جدول نقاط بحرانی است و با احتمال 05/ =a فرض صفر (Ho) را می پذیریم و پذیرش فرضیه صفر دارای این معنی است که فرض وابسته بودن یا سیستمی بودن عناصر و مراکز شهری تأیید نمی شود، بلکه مراکز مذکور به طور مستقل از یکدیگر فعالیت می نمایند و از همپیوندی و انسجام سیستمی برخوردار نمی باشند.
تبیین رویکرد نظریه شهر عدالت محور در نظام مدیریت شهری با تأکید بر طرحهای توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۵۶-۲۳۱
حوزه های تخصصی:
تدوین راهنمای طراحی شهری دوست دار کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۹۰-۶۵
حوزه های تخصصی:
امروزه ضرورت توجه به اقشار آسیب پذیر اجتماعی خاصه کودکان در فرایند طراحی و برنامه ریزی شهر، از مهمترین مقولاتی است که توجه بیشینه صاحبنظران و مدیران مدیریتی شهر را به خود معطوف داشته است. از سویی دیگر، مناسب سازی محیط شهر برای کودکان از طریق راهکارهای طراحی شهری، نشانگر احساس مسئولیت جامعه حرفه ای معماری و شهرسازی نسبت به کودکان بوده و موجب آموزش و مسئولیت پذیری در کودک و نوجوان می شود؛ چراکه ایجاد محیط مناسب برای کودک و نوجوان هزینه چندانی را دربرنمی گیرد و تنها نیاز به آگاهی، توجه و احساس مسئولیت در مسئولان و متخصصان دارد. بر این اساس، در این مقاله با رویکرد بنیادی و مساله محور، و با بهره گیری از روش «توصیفی- تحلیلی» و روش «استدلال منطقی» و همچنین سیاست پژوهی به بررسی ابعاد شهرهای دوستدار کودک پرداخته و تدوین راهنمای طراحی شهری شهرهای دوستدار کودک را مدنظر قرار داده است. در پایان نیز به اجمال، اصول و معیارهای طراحی شهرهای دوستدار کودک مورد اشاره قرار می گیرد.
سرانه های گردشگری: ابزار مدیریت و برنامه ریزی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۳۲-۱۹
حوزه های تخصصی:
تدوین برنامه های عملیاتی و اجرایی شدن راهبردها در بسیاری از موارد به دغدغه مدیران و برنامه ریزان تبدیل می شود. استنتاج برنامه ها از طرح های توسعه جامع و تفصیلی بسیار زمان بر است. علاوه بر این زمینه های فعالیت و نوع تاسیسات و تجهیزات گردشگری بسیار زیاد و متنوع است؛ لذا در بسیاری از مراکز و مقاصد گردشگرپذیر برنامه ریزان و دست اندرکاران توسعه دست به تدوین شاخص و تعیین معیاری می زنند که از آنها به عنوان سرانه های گردشگری یاد می نمایند. در این مقاله سعی بر آن است تا برخی از مهمترین سرانه ای مرتبط با بخش گردشگری تدوین و ارایه گردد.
تحلیل امنیت اکولوژیکی با رویکرد عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن (نمونه موردی: بخش مرکزی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد شهرنشینی، باعث تغییر در ساختار و عملکرد اکوسیستم طبیعی و سیمای سرزمین شهری شده که با به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضای خدمات اکوسیستم همراه است و به نا امنی اکولوژیکی شهرها منجر می شود. شهرستان اصفهان، به عنوان یکی از بزرگ ترین مناطق تمرکز جمعیت در کشور، شاهد رشد سریعی بوده که به تخریب بسیاری از مناطق بکر محیط زیست پیرامون منتج شده است. در راستای افزایش امنیت اکولوژیک شهری، اقدامات حفاظتی، بازسازی و مدیریتی مختلفی انجام می شود که این پژوهش با هدف تحلیل امنیت اکولوژیک شهری با مقایسه عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن در بخش مرکزی شهرستان اصفهان به عنوان شاخص امنیت اکولوژیکی پرداخته است. با بررسی وضعیت عرضه خدمت ذخیره کربن و میزان تقاضا برای این خدمت که میزان انتشار گاز کربن دی اکسید در نظر گرفته شده است، به تعیین وضعیت نرخ عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن در دو دهه گذشته پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که در دو دهه گذشته منطقه مطالعاتی با تغییرات زیادی در کاربری و پوشش اراضی روبه رو بوده و از طرفی با افزایش تقاضا برای خدمت ذخیره کربن که از افزایش انتشار کربن دی اکسید نشأت گرفته است، مناطق بیشتری از بخش مرکزی اصفهان دچار عدم تعادل در عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن شده است. پیشنهاد می شود در محدوده قانونی شهر اصفهان به طراحی کریدورهای سبز پرداخته و در دهستان قهاب جنوبی نیز که به دلیل کاهش مساحت کاربری کشاورزی با پدیده بیابان زایی روبه رو بوده است، به اعمال استراتژی های کشاورزی پایدار و جلوگیری از پیشرفت این معضل پرداخته شود. براساس یافته ها و نتایج، افزایش انتشار کربن تأثیر بیشتری بر کاهش امنیت اکولوژیکی داشته است و حفظ و ارتقای کیفیت اکوسیستم شهری ممکن نیست مگر با استفاده از دانش اکولوژیک با رویکردی همچون حفظ عرضه، تقاضا و جریان خدمات اکوسیستم که از ارکان مهم توسعه پایدار است.
باززنده سازی و افزایش کیفیت زندگی در مراکز شهری با رویکرد BID (نمونه موردی: مرکز شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۲۸۴-۲۷۳
حوزه های تخصصی:
مراکز شهری در طول تاریخ کانون توجهات و محل وقایع خاص شهری بوده و به عنوان مهمترین بخش شهر مورد توجه گرفته است که در حال حاضر با افول کارکردی مواجه اند. برای گذار از این وضعیت، نوسازی و بهسازی این مراکز امری ضروری تلقی می شود. در این میان، روش بهبود نواحی کسب وکار (BID) یکی از استراتژیهای موثر و جدید در ادبیات نوین نوسازی است. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و تبیین میزان انطباق پذیری این روش در مرکز شهر ارومیه و بررسی مولفه های موثر بر افزایش کیفیت زندگی است. روش تحقیق این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات شامل روشهای کتابخانه ای، پرسشنامه و مشاهدات میدانی است. روش نمونه بصورت تصادفی ساده بوده و جامعه هدف ساکنین، اصناف و مراجعین به محدوده انتخاب شده است. حجم نمونه 238 نفر بوده و پایایی پرسشنامه باستفاده از آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق آزمون بارتلت و شاخص KMO در سطح بالایی مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه با استفاده از آزمونT ، تحلیل همبستگی، رگرسیون ساده و چند متغیره و تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از این روش، با باززنده سازی مرکز شهر ارومیه همخوانی و سازگاری دارد. تک بعدی نبودن روش BID و ارتقاء شرایط کسب و کار و افزایش کیفیت زندگی در محدوده از دلایل اصلی سازگاری این روش است. نتایج بررسی های آماری در تحقیق نشان داد که عوامل کالبدی بیشترین نقش را در بهبود کیفیت زندگی در مرکز شهر داشته است.
نقش فضاهای عمومی ساختمان های مسکونی بلندمرتبه در افزایش تعاملات اجتماعی ساکنین؛ پژوهش موردی: برج بین المللی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت شهرها از یک سو؛ و افزایش قیمت زمین از سوی دیگر، روی آوردن انسان به ارتفاع در بسیاری از شهرهای پرجمعیت جهان به امری اجتناب ناپذیر مبدل گشته است. از این رو بشر همواره به دنبال یافتن راهکارهایی برای کاهش اثرات منفی زندگی در ارتفاع بر سلامت فردی و اجتماعی خویش بوده است. از مهم ترین عواملی که می توانند در کاهش این اثرات نقشی اساسی ایفا کنند، فضاهای باز و جمعی مجموعه های بلندمرتبه هستند. فضاهای جمعی یک مجتمع مسکونی بلندمرتبه، اگر از طراحی مناسب برای تجمع ساکنین برخوردار باشد، می تواند به عرصه هایی برای تعامل و تبادل نظر ساکنین مبدل گردد. این فضاها را می توان به نوعی در امتداد فضاها و عرصه های زندگی خصوصی افراد دانست که وجود آن ها در یک مجتمع مسکونی حیاتی است. این پژوهش با این فرض پیش رفت که با افزایش تدریجی ارتفاع، میزان تعاملات اجتماعی ساکنین کاهش می یابد. برای آزمون فرضیه، برج بین المللی تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید و تأثیر تدریجی ارتفاع بر روابط و تعاملات ساکنین این مجتمع مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. در همین راستا، تعداد 70 پرسشنامه به صورت تصادفی در میان ساکنین برج توزیع گردید. بعد از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات مربوط به هر سوال دسته بندی شد و پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایجی به دست آمد که نشان داد افزایش تدریجی ارتفاع با تعاملات اجتماعی ساکنین رابطه ای غیرخطی دارد. در نهایت با توجه به این رابطه و به منظور مقابله با کاهش روابط ساکنین، راهکارهایی برای بالا بردن سطح تعاملات اجتماعی ساکنین در مجتمع های مسکونی بلندمرتبه مطرح گردید.