فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۲۱ تا ۵٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
17 - 36
حوزه های تخصصی:
با اتمام هزاره ی دوم میلادی مناطق کلان شهری با جذب جمعیت و فعالیت با دگرگونی های بنیادینی روبه رو شده اند؛ از مهم ترین پیامدهای این فرآیند، می توان به بی عدالتی در توزیع فرصت های شغلی و عدم دسترسی گروه های جمعیتی و سکونتگاه های حاشیه ای به آن ها اشاره کرد. پژوهش حاضر درصدد بهبود قابلیت دسترسی به شبکه ی حمل ونقل برای گروه های جمعیتی با بیشترین نیاز در منطقه کلان شهری تهران می باشد. این پژوهش از راهبرد استقرایی و روش تحقیق کمی برای پاسخ گویی به پرسش های پژوهش استفاده می کند. داده های جمع آوری شده از مرکز آمار و سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای ایران با استفاده از سیستم مختصات تحرک بالقوه و قابلیت دسترسی به اشتغال با روش های تجمعی و گرانشی و، عدم کارایی قابلیت دسترسی با استفاده از شاخص انصاف قابلیت دسترسی در نرم افزارهای Arc GIS و Excel تحلیل شده اند. یافته ها حاکی از آنند که قابلیت دسترسی به اشتغال در منطقه کلان شهری تهران، با فاصله از نوار مرکزی کاهش می یابد و بسیاری از پهنه های شمالی و شمال غربی با عدم کارایی قابلیت دسترسی مواجه هستند. درصد افراد زیر-آستانه های بسندگی به ترتیب با کاهش آستانه ی بسندگی از 50% تا 10% از حدود 48% به حدود 2% و سهم پهنه های زیر-آستانه از 3.5% به حدود 1% کاهش می یابد. سهم جمعیت زیر-آستانه از کل جمعیت برای آستانه های مذکور در در آستانه ی 50% حدود 13% و در آستانه ی 10%به 0.5% می رسد؛ این گروه های جمعیتی به صورت بالقوه مستحق بهبود در قابلیت دسترسیِ شان هستند. اما در نهایت با جمع بندی روش ها در آستانه های بسندگی پنج گانه، سکونتگاه های آسارا، طالقان، لواسان بزرگ، نساء، برغان، جوستان، پایین طالقان و میان طالقان با جمعیتی بالغ بر 47678 نفر در اولویت بهبود قابلیت دسترسی قرار دارند.
تحلیل فضایی- کالبدی شاخص های رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه (23 محله) یاسوج براساس مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت شهری و مهاجرت به آن باعث تغییرات بالایی در ساختارهای فضایی شهرها شده، جهت کنترل و بهبود این وضعیت، الگوهایی از جمله رشد هوشمند ارائه شده است. این الگو بر افزایش تراکم شهری، اختلاط کاربری ها و کاهش استفاده از اتومبیل تأکید دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از 63 شاخص از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی، به بررسی وضعیت نواحی چهارگانه شهری یاسوج به لحاظ شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته است. در این راستا از مدل تاپسیس جهت رتبه بندی و از مدل تحلیل خوشه ای جهت سطح بندی محلات استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر این بود؛ تنها ناحیه یک در شهر یاسوج از شاخص های رشد هوشمند شهری برخوردار بوده و سایر نواحی واقع در شهر یاسوج (نواحی 2 تا 4) ازاین شاخص ها بی بهره هستند. به طوری که بر اساس مدل تاپسیس نواحی 3 و 4 نیمه برخ وردار و ناحیه 2 محروم می باشند. همچنین، نتایج حاصله در بررسی محلات 23گانه شهر یاسوج براساس شاخص های تلفیقی رشد هوشمند حاکی از آن است که محله 17 کاملاً برخوردار، محله 3 برخوردار، محله 22 نیمه برخوردار و سایر محلات محروم می باشند. نتایج نهایی تحلیل رگرسیونی نشان داد، شاخص های زیست محیطی و کالبدی (کاربری اراضی) در سطح 95 درصد اطمینان با متغیر وابسته (شاخص های تلفیق رشد هوشمند شهری محلات شهر یاسوج) دارای ارتباط معنی داری هستند. براساس نتایج بدست آمده درزمینه محلات با استفاده از شاخص تلفیق، توجه به الگوی رشد هوشمند شهری ضروری می باشد.
برنامه ریزی راهبردی به منظور تجدید حیات شهری با استفاده از رویکرد پایداری محیطی؛ نمونه مطالعاتی: محدوده خیابان شهید مدنی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
374 - 390
حوزه های تخصصی:
باتوجه به رشد شهر ها در سالیان اخیر و بالطبع آن مسائل و مشکلاتی در سطح شهر نیز ایجاد شده است که این مشکلات تمامی جنبه های شهرنشینی را تحت تاثیر قرار داده و از طرفی برخی از آنها زندگی بشر را مختل کرده است که نیازمند برنامه ریزی در جهت ارتقا وضع موجود می باشد. به کارگیری اصول توسعه پایدار و تلفیق آن با رهیافت تجدید حیات شهری می تواند رویکردی مناسب جهت حل تعارضات در بافت های کهن و مسئله دار شهری تلقی شود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی می باشد که ابزارهای تحقیقاتی مانند پرسشنامه و مشاهده میدانی در محله نظام آباد و خیابان شهید مدنی بکار گرفته شده است. تحلیل داده های مستخرج با شیوه های AHP و SWOT و نرم افزار Expert choice صورت گرفت. به این صورت که ابتدا نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید در محدوده شناسایی و قالب جدول ارائه شده و سپس با کمک پرسشنامه های تکمیل شده در سطح محله که تعداد 100 پرسشنامه است، وزندهی در نرم افزار انجام پذیرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد، راهبردهای استحکام بخشیدن و تقویت ابنیه بافت در راستای نجدید حیات شهری، تغییر کاربری ناسازگار، تقویت و بازآفرینی بافت قدیمی و فرسوده ی محله در راستای تجدید حیات شهری و توسعه بخش مسکونی در نواحی با تراکم کمتر به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
شناسایی ابعاد اثرگذار همهگیری کوید 19 بر کسبوکار دستفروشان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
89 - 103
حوزه های تخصصی:
از انتهای سال 1398، با آغاز همه گیری ویروس کوید 19، نهتنها حوزه سلامت مردم، بلکه دیگر حوزه های زندگی نیز با چالش روبرو شد. مهمترین چالش پس از سلامت، دشواری های اقتصادی شهری و ملی بود که در این میان بخش غیررسمی همچون سایر گروه ها، تحت تاثیر این بیماری قرار گرفت. از جمله شاغلین بخش غیررسمی، دستفروشان خیابانی هستند که با وجود تاثیر غیرقابل انکار بر رونق اقتصاد و پویایی فضاهای شهری، در بیشتر کشورها از حمایت رسمی برخوردار نیستند و در دوره همه گیری با مشکلات بسیاری روبرو شدند. ازآنجایی که مطالعات اندکی در این زمینه وجود دارد، هدف نوشتار، شناسایی و استخراج ابعاد مختلف کسب و کار دستفروشان شهریست که در این دوران تحت تاثیر کوید 19 قرار گرفته است. پژوهش به کمک روش تحلیل محتوای کمی و کیفی و در دو مرحله کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. ابتدا به کمک شاخصهای پایه مستخرج از پیشینه، پرسشهایی در شکل نیمه ساختاریافته تدوین شد. با هدف دستیابی به اشباع نظری، مجموع 23 مصاحبه عمیق از دستفروشان کرمانشاه انجام و با کمک فرایند کدگذاری سه مرحله ای مقولات و ابعاد اصلی دسته بندی شد. 6 بعد اقتصادی، بهداشت و سلامت، اخلاقی-هنجاری، آموزشی، مدیریت-نظارت و روانشناختی-ذهنی به عنوان مهمترین ابعاد اثرگذار بیماری کوید 19 بر حوزه کسب و کار دستفروشان شناسایی شد. نتایج نشان میدهد، با توجه به فراوانی مقولات، ایشان در حوزه بعد اقتصادی بیش از سایر ابعاد، دچار آسیب شده اند که خود عاملی برای کاهش کیفیت در سایر ابعاد 5 گانه، است.
بررسی رابطۀ توانمندسازی بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان حاشیه نشین محلۀ همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چندین دهه اخیر، توسعه شهرنشینی با خود معضلاتی را به همراه داشته که حاشیه نشینی یکی از این مسائل اجتماعی بوده است. مسئله اصلی در بین حاشیه نشینان، پایین بودن سطح کیفیت زندگی آنان است؛ به همین دلیل نظریه پردازان حوزه شهری معتقدند با توانمندسازی ساکنان محلی در محلات حاشیه نشین شهری می توان کیفیت زندگی آنان را بالا برد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین توانمندسازی بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان محله همت آباد اصفهان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش از نظریه فیترمن استفاده شده است. پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد کمّی از نوع راهبرد پیمایش (توصیفی- همبستگی) بوده است. جامعه آماری 15488 نفر از شهروندان محله همت آباد بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای 371 نفری از آن ها مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ-کیفیت زندگی (90/0)، احساس شایستگی (90/0)، احساس مؤثربودن (72/0)، معناداربودن (86/0)، حق تعیین سرنوشت (70/0)- به دست آمده است. همچنین برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Spss24 استفاده و برای تجزیه وتحلیل یافته ها از آماره های توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که میزان کیفیت زندگی ساکنان محله همت آباد از متوسط میانگین پایین تر بوده است. نتایج حاصل از فرضیات پژوهش بیان می کند که بین توانمندسازی و کیفیت زندگی (68/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین تحصیلات، درآمد و کیفیت زندگی تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتایج به دست آمده از مدل رگرسیونی پژوهش نشان داد که متغیر توانمندسازی با بتای β=64 توانسته است 38 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین کند.
تحلیل نقش فضاهای شهری در امنیت زنان (نمونه: شهر شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : شهر شیروان مانند بسیاری از شهرهای کشور با مسائلی مواجه است که امنیت اجتماعی شهروندان و به ویژه زنان را با مشکل مواجه ساخته است. برای حل این مسائل، لازم است ابعاد مختلف امنیت از منظر زنان به طور ویژه شناسایی و برای اصلاح آن برنامه ریزی شود. لذا هدف این پژوهش شناخت وضعیت شهر شیروان از نظر شاخص های امنیت زنان،شناسایی مهم ترین عوامل کاهش امنیت زنان در این شهر و ارائه راهکارهای مناسب می باشد.
داده و روش : مقاله از نظر روش توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. داده ها با توزیع پرسشنامه میان 384 نفر از زنان شهر شیروان به دست آمده است. نتایج با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تعقیبی بونفرونی در محیط SPSS تحلیل شده است.
یافته ها : میانگین هفت بعد پایین تر از 3 است. بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد رابطه ابعاد کیفیت زندگی و دسترسی، بعد رفتاری و فرهنگی – اجتماعی، بعد مدیریت شهری و مبلمان شهری، بعد فضایی و کالبدی دارای همبستگی در سطح متوسط و مثبت و این رابطه ها معنادار می باشد. در تحلیل عامل اکتشافی نیز 15 عامل که زیربنای 59 متغیر پژوهش هستند شناسایی گردید. 15 عامل استخراج شده نهایی توانسته اند 65/82 درصد از واریانس همه متغیرهای پژوهش را تبیین نمایند.
نتیجه گیری : در مجموع وضعیت شاخص های امنیت زنان در شهر شیروان مطلوب نمی باشد. همچنین عوامل کالبدی و مبلمان شهری مهمترین عوامل کاهش امنیت زنان در فضاهای شهری شیروان می باشد و نیاز است که در راستای ارتقای امنیت زنان در فضاهای شهری مورد توجه ویژه مدیران شهری قرار گیرد. فضاهای ناامن زیادی در شهر شیروان وجود دارد که اکثریت جامعه زنان این شهر از آن آگاه هستند و مترصد توجهی ویژه از سوی مسئولان شهری به این فضاها می باشند.
تحلیل و مقایسه توزیع اندازه ی شهرها در نظام شهری استان همدان
حوزه های تخصصی:
افزایش شدید جمعیت شهری در جهان به ویژه در کشورهای درحال توسعه در طی دهه های اخیر باعث به وجود آمدن پدیده نخست شهری در آن ها شده است. کشور ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه، در طی دهه های اخیر به ویژه از سال 1345 به بعد از روند متعادل خود خارج و افزایش شدید جمعیت شهری در آن مشاهده می شود. این مقاله، به تحلیل و مقایسه توزیع اندازه شهرها در نظام شهری استان همدان طی سال های 1365 تا 1390 می پردازد. پژوهش حاضر از نوع نظری – کاربردی و از لحاظ روش مطالعه توصیفی – تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، ضمن مطالعه آثار کتابخانه ای، از آمارنامه ها (سالنامه آماری و سرشماری نفوس و مسکن در همه دوره های سرشماری) استفاده شده است. در ادامه، با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه وتحلیل آن ها با استفاده از نرم افزار Excel، در تبیین مناسب داده ها تلاش شده است. برای پی بردن به وضعیت نخست شهری در استان همدان، از مدل مرتبه – اندازه و مدل های رایج نخست شهری شامل شاخص های نخست شهر، دو شهر، گینزبرگ، موماو و الوصابی، مهتا و ضریب آنتروپی استفاده شده است. می توان گفت نظام شهری استان همدان در پنج دوره موردمطالعه 1365 – 1390 منطبق بر الگوی نخست شهری بوده است و از قانون مرتبه – اندازه پیروی نمی نماید. در پایان، با توجه به ارزیابی های صورت گرفته از وضعیت نخست شهری در استان همدان، برای بهبود وضعیت، راهکارهایی ارائه شده است.
بررسی و تبیین عوامل مؤثر در سیر تکوین فضاهای تاریخی شهرها (نمونه موردی: میدان توپخانه- شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با هدف درک چگونگى شکل گیری الگوى فضایى «میدان توپخانه» در شهر ایرانى، به پیگیری پیشینه این فضا و عوامل بنیادین دخیل در شکل گیری آن پرداخته شده است. بدین منظور ساختار تاریخی شهر شیراز و محل مراکز حکومتی دوره های قبل از زندیه بررسی شده تا بستر و زمینه این میدان شناخته شود. همچنین به تعریف و تحلیل واژه «میدان» پرداخته شده تا به این فرضیه که آیا «توپخانه» میدان بوده است یا از فضایی حادث شکل یافته، پاسخ دهیم. فضای توپخانه از نظر عملکرد و فضای پیرامونی، ویژگی های میدان را دارد ولی از لحاظ شکل و بدنه به دلیل اتصالی که به بافت قدیمی شهر داشته و در همجواری بناهای از پیش ساخته شده و حتی صدمه دیده قرار گرفته است به شکلی نه چندان منظم به بدنه ای ناپیوسته تبدیل شده است. به طور کلی ترکیب کردن ساختمان ها با عملکردهای متفاوت در اطراف میدان، نشان دهنده اهمیت گردآوردن شهروندان در یک فضای عمومی و تقویت روابط اجتماعی در میدان است و این ترکیب ها بر حسب نقش، عملکرد و خصوصیات بناهای پیرامون میدان، اشکال متفاوت به میدان می دهد. محصوربودن میدان با جداره های تعریف شده و پیوسته یکی از بارزه های اصلی میدان است به گونه ای که هیچ گونه انقطاع و گسیختگی در بدنه میدان وجود نداشته باشد. نحوه اتصال بناها به شبکه میدان به صورت اتصال مستقیم است. اهمیت میدان محدود به شکل و فرم ظاهری آن نیست بلکه به عنوان یک عرصه عمومی محل تجمع شهروندان است، در بیشتر موارد به خاطر یادآوری وقایع تاریخی و نیازهای اجتماعی اهمیت دارد. ساختار این پژوهش مبتنی بر منابع علمی – تاریخی کتابخانه ای و منابع مکتوب و تصویری دست اول و دست دوم است و تحلیل و ارزیابی شواهد موجود در قالب روش تفسیری – تاریخی صورت پذیرفته است.
سنجش واکنش زنان به مزاحمت های اجتماعی هنگام استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
507 - 528
حوزه های تخصصی:
یکی از مضامین مرتبط با مزاحمت های اجتماعی، مضمون راهبردهای زنان در واکنش به مزاحمت است که محققان آن را به دو دسته کلی واکنش های فعال یا صریح و واکنش های غیرفعال یا غیرصریح تقسیم می کنند. هدف پژوهش حاضر، سنجش واکنش زنان نسبت به مزاحمت های اجتماعی هنگام استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده است. برای رتبه بندی واکنش ها، از روش تصمیم گیری ARAS استفاده شد. همچنین به منظور پهنه بندی این واکنش ها در سطح شهر اهواز، مدل درون یابی کریجینگ به کار رفت. نتایج نشان می دهد واکنش زنان به مزاحمت های اجتماعی در هریک از شیوه های حمل ونقل عمومی با هم متفاوت است؛ به طوری که رتبه بندی واکنش ها به مزاحمت ها و درخواست کمک از دیگران در رتبه های نخست این تحلیل قرار می گیرند. مقایسه هریک از واکنش ها در شیوه های مختلف حمل ونقل عمومی بیانگر آن است که مجموع مزاحمت ها و نوع واکنش زنان، هنگام پیاده روی بیشتر است. تنوع واکنش ها همچنین مشخص می کند شکایت کردن و پیگیری روال قضایی مزاحمت ها در همه شیوه های حمل ونقل عمومی بیشتر است. این تفاوت در سطح شهر هم مشهود است؛ زیرا بعد از ترسیم نهایی نقشه واکنش زنان، مشخص شد منطقه 2 دارای بیشترین طیف خیلی کم و منطقه 4 دارای بیشترین طیف خیلی زیاد است.
امکان سنجی به کارگیری رهیافت های توانمندسازی و بهسازی در ساماندهی سکونت-گاه های غیررسمی (نمونه مطالعاتی: محله چمن کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
باگسترش روزافزون شهرنشینی و برخلاف توسعه تکنولوژی و تدابیر مدیریتی روزبه روز معضلات شهری افزایش می یابد. یکی از زمینه های ناپایداری شهری به ویژه درکشورهای درحال توسعه، گونه ای از سکونت با مشکلات فراوان و موسوم به اسکان غیررسمی است. فشارها و تهدیدهای این نوع سکونت برمحیط و کالبد شهری را اگر باخطرات ناشی از ناپایداری کالبدی، که تهدیدی جدی برای ساکنان و سایر شهروندان می باشند را در نظر بگیریم لزوم توجه و برنامه ریزی برای ساماندهی وضعیت فعلی و جلوگیری از گسترش این سکونت گاه ها درآینده عیان می گردد. در سال های اخیر و با تغییرنگرش و رویکرد مواجهه با معضل اسکان غیررسمی در جهان و توجه به بهسازی و توانمندسازی این محلات، در ایران نیز سیاست های همانند با ابزارهایی مانند خودیاری اهالی، تسهیلات بانکی و اعتبارات دولتی مورد تأکید قرارگرفته است. شهر کرمانشاه به عنوان یکی ازشهرهای درگیر با معضل اسکان غیررسمی دارای اسکان های متعدد نامتعارف است که یکی از این اسکان های غیررسمی به نام محله چمن دارای مشکلات فراوانی است. با انجام مطالعات از طریق مدارک و اسناد موجود و هم چنین توزیع پرسشنامه، به جمع آوری اطلاعاتی درباره مشکلات موجود و وضعیت ساکنان محله پرداخته است و با تحلیل داده ها و استفاده از تجربیات توانمندسازی و بهسازی در ایران و سایر نقاط جهان بررسی و امکان سنجی این سیاست ها در نمونه موردی و پیشنهاد راهبردهایی مناسب جهت ساماندهی نمونه موردی پرداخته شده است. از نتایج به دست آمده این پژوهش می توان به این مهم اشاره کرد که انجام توانمندسازی و بهسازی محله در گروی تغییر نگرش ساکنان و جلب اعتماد آنان است و با انجام این امور می توان به افزایش رفاه و پایداری اقتصاد شهری شهروندان و ساکنان امیدوار بود.
تبیین مدل جامع نگر ابعاد کیفیت زندگی در محیط های سکونتی به منظور سیاست گذاری های کلان منطقه ای
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
21 - 37
حوزه های تخصصی:
مدل کیفیت زندگی به دلیل ساختار چندبعدی آن، دارای پیچیدگی و ابهام بوده و به دلیل تنوع تعاریف، ابعاد، مقیاس ها و شاخص های مطرح شده در بین اندیشمندان، به منظور استفاده در سیاست گذاری های کلان، نیاز به بازشناسی دارد. هدف این پژوهش، تحلیل محتوای اسنادی ادبیات موضوعی کیفیت زندگی با رویکرد تبیین ساختار کلی آن می باشد. روش تحقیق این پژوهش، با رویکردی کمی-کیفی و جامع نگر، با جامعه آماری پژوهش های انجام شده در موضوع کیفیت زندگی و نمونه گیری به صورت هدفمند و با ساختار گلوله برفی تا حد اشباع نظری انجام شده است. به طور کلی 160 پژوهش، براساس شاخص های مطرح شده، مورد تحلیل محتوا قرارگرفته است. بر اساس یافته ها، می توان دریافت که شاخص های کیفیت زندگی در سه رویکرد اصلی عینی، ذهنی و رفتاری و به طور مسجل حاصل از 7 بعد کالبدی، اجتماعی، خدماتی، اقتصادی، محیطی، فرهنگی و شخصی با ارزش های متنوع می باشند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها نتیجه گیری می شود که در سیاست گذاری های کلان، الگوهای جاری رفتار، برابر با استانداردهای عینی و ذهنیت مخاطب، بسیار بیشتر از وجود استانداردهای عینی باید موردتوجه قرار گیرند و تأمین این دو گروه از شاخص ها علی رغم عدم تأمین شاخص های عینی می تواند به سازگاری مخاطب با محیط منجر شود. همچنین شاخص های شخصی در پژوهش های انجام شده، دارای بیشترین وزن و شاخص های کالبدی دارای بیشترین فراوانی و کمترین وزن می باشد و توجه ویژه به آن ها در برنامه ریزی های کلان، باید در اولویت قرار گیرد. درنهایت، به منظور مدل جامع نگر کیفیت زندگی با ارائه ضریب اهمیت هرکدام از ابعاد برای اولویت بندی برنامه ها ارائه می شود.
Principles and purposes of expropriation and restriction of ownership of urban lands by the government(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۳۱۰-۲۹۹
حوزه های تخصصی:
Clarification of the legal and religious status of property ownership rights and paving the way for elimination of defects and completing existing rules and therefore, expanding economic security as well as determining and explaining the limits of expropriation by religious legitimate government and religious statement of permission of such an action from the Islamic State and clearing objectives which cause political system ignore ownership of individuals and expropriation of them are among thing which are required to be reviewed in the Iranian legal system because article 1 of the urban land law approved in 1987 states that: “this law was passed in order to regulate and formulate issues related to land and increased supply and reforming and stabilizing its price as one of the major factors of production and public and social welfare and creating more accurate and wider backgrounds to maintain and exploit the lands as well as allowing for the implementation of Article 31 and meeting the goals set forth in Articles 43, 45 and 47 of constitution of the Islamic Republic of Iran to provide housing and public facilities”. Nevertheless, the author of this article is trying to answer this question that what are legal basis and purposes of expropriation and limiting urban lands ownership? To answer this crucial question; we will initially explain the concept of expropriation and then, we will review principles and legal reasons for permission for this action by the government and then, we will explain the purposes of expropriation and limiting land ownership. Legal Principles of expropriation and limitation of ownership of urban lands by the government are cases such as special powers of the supreme Leader, private owners being bound to observe the legal criteria, preventing injurious to others in the exercise of the ownership right and the necessity of observing Islamic standards in financial and economic affairs. Objectives of expropriation and Limitation of Urban lands ownership by the government are items such as Public service, avoiding loss of others and issuing fines and penalties (financial punishment).
استفاده از روش ساخت سناریوی مرجع برای شناخت تاثیرات توسعه پراکنده شهری بر محیط های طبیعی
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی و توسعه شهری همواره یکی از مهم ترین چالش های پیش رو در مباحث برنامه ریزی منظر و مدیریت اکوسیستم های طبیعی بوده است. این پژوهش، در پی آن است تا با استفاده از روش ساخت سناریوی مرجع، شکل توسعه پراکنده شهری حاصل از سکونت، تفریح و انجام فعالیت های گردشگری را در اکوسیستم دره گنجنامه واقع در حومه شهر همدان به نمایش بگذارد. بدین منظور از هفت فرضیه و چهار معیار برای شبیه سازی توسعه پراکنده شهری در دره گنجنامه طی دو دوره زمانی ده ساله از 1392 تا 1402 و 1402 تا 1412، استفاده شده است. برای ساخت فرضیه ها و انتخاب معیارها سه ویژگی شامل تکرارپذیری، توجیه پذیری عقلانی و منطق دانش بنیان در نظر گرفته شده است. جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش به شیوه مرکب شامل انواع روش های کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد تا سال 1412 خورشیدی، بیش از 10 درصد از پوشش طبیعی زمین در اکوسیستم دره گنجنامه تحت تاثیر رشد پراکنده شهری و فعالیت های مربوط به آن تغییر شکل یافته و به محیط انسان ساخت غیرطبیعی تبدیل خواهد شد.
تبیین شاخص های اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی با تاکید بر گردشگری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ویژگی های منحصر به فرد شهرهای زیارتی، شهرسازی در بافت اینگونه شهرها تحت تاثیر حضور مکان مقدس، همواره با چالش هایی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شاخص های اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی با توجه به ظرفیت گردشگری این گونه شهرها است و قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که "چه قواعد و ملاحظاتی در برنامه ریزی شهرهای زیارتی با توجه به شاخص های تبیین شده می بایست مورد توجه قرار گیرند؟". این پژوهش از منظر هدف کاربردی-توسعه ای بوده و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و به منظور گردآوری داده ها از روش مطالعات اسنادی-کتابخانه ای بهره گرفته شده است. با توجه به شناخت ویژگی های الگوی بافت اغلب شهرهای زیارتی، نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در برنامه ریزی های مربوط به تغییر و توسعه در بافت این شهرها، می بایست شاخص های اثرگذار تبیین شده و مورد توجه تصمیم سازان و برنامه ریزان قرار گیرند. همچنین مداخلات با ارزیابی های همه جانبه، متناسب با ژنوم اینگونه شهرها و در نظر گرفتن حقوق زائران و مجاوران صورت پذیرد. در پژوهش حاضر 19 شاخص اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی شامل حریم و قلمرو، مرکزیت، محصوریت، سلسله مراتب، چشم انداز مطلوب، تناسب فضاهای مذهبی، تناسب فضاهای فرهنگی-تفریحی، تناسب فضاهای اقامتی، تناسب فضاهای خدماتی-زیرساختی، تناسب شبکه دسترسی، توجه به بافت پیرامون بقاع متبرکه، توجه به تاب آوری زیست محیطی، سبک زندگی اسلامی، هویت دینی، دستیابی به معنویت، ایمنی و امنیت، آموزش، سرمایه اجتماعی-فرهنگی و تعاملات اجتماعی شناسایی و به تبع آن قواعد و ملاحظات مهم در برنامه ریزی و توسعه شهرهای زیارتی با توجه به شاخص های تبیین شده ارائه گردیده است.
ارزیابی تناسب سرزمین و اولویت بندی مکان های دفن پسماند شهرستان زاهدان با استفاده از تکنیک PROMETHEE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
38 - 53
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، روش ﺗﺮکیﺒی با هدف ارزیابی تناسب سرزمین به منظور مکانیابی دفن پسماندهای شهری در شهرستان زاهدان ارائه شده است. ابتدا معیارهای مؤثر بر انتخاب محل دفن با توجه به شرایط منطقه و با نظر خبرگان (پرسشنامه دلفی) بررسی و 18 زیرمعیار در دو گروه، معیار اکولوژیکی و معیار اجتماعی اقتصادی تعیین و با استفاده از (ANP) در نرمافزار Super Decision 3.2 وزنهای هر معیار محاسبه، ضمن استاندارسازی با منطق فازی و بولین، لایههای هر یک از این معیارها در نرمافزار 10.3 ARC GIS تهیه شد. با تلفیق معیارها (WLC)، در نهایت منطقه مطالعهشده در پنج کلاس قابلیت اراضی شامل: فاقد توان، توان کم، توان متوسط، توان زیاد و توان خیلی زیاد طبقه بندی که بیشترین سطح منطقه را طبقه فاقد توان (76/99 درصد) و مناطق مناسب حدود 231/0 درصد منطقه مطالعهشده را به خود اختصاص داده است. با شناسایی مکانهای مناسب دفن، با نرمافزار PROMETHEE اولویتبندی 22 مکان در شهر زاهدان و 35 مکان در شهر نصرتآباد، انجام و مناسبترین مکانها برای کاربری دفن معرفی شد. با توجه به میزان رشد جمعیت شهرستان زاهدان در سال 1420 جمعیت به 611374 نفر خواهد رسید، که محدودهای شناساییشده دارای اولویت (بیشترین توان) ظرفیت پذیرش پسماند برای 20 سال آینده را دارد. همچنین، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﻠیﻞ حساسیت اﻧﺠﺎمﮔﺮﻓﺘﻪ روی اوزان به روش تکپارامتری و (GAIA) مشخص شد، ﮔﺰیﻨﻪهای اﻧﺘﺨﺎبﺷﺪه ﻣﻨﺎﺳﺐ و دارای اﺳﺘﺤکﺎم ﻻزم هستند.
تدوین راهبردهای دیپلماسی شهری مشهد با تأکید بر کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بازیگران روابط بین الملل چندگانه و متنوع شده اند. یکی از مهمترین این بازیگران شهرها هستند که همواره بر اهمیت نقش آفرینی آنها در ارتباطات بین ملت ها افزوده می شود. کلان شهرهای کشورهای اسلامی همانند دیگر کلان شهرهای جهان در حال تلاش به منظور بهره گیری از فرصت های جهانی شدن می باشند. فرصتی که در صورت نبود برنامه ریزی استراتژیک به راحتی به رقبا واگذار می گردد. از این رو، از اولویت های مهم مشهد به عنوان کلان شهری مذهبی، بهره برداری از توان های شهرهای اسلامی با کمک دیپلماسی شهری است. این پژوهش با هدف شناسایی ظرفیت ها و چالش های موجود در دیپلماسی شهری مشهد و ارائه راهکارهای مناسب برای تقویت ارتباط مشهد با شهرهای کشورهای اسلامی انجام شده است. اطلاعات پژوهش از کتاب ها، مقاله ها، سایت های اینترنتی و اسناد مرتبط به دست آمده است. در مرحله میدانی نیز، مصاحبه هایی با 20 تن از صاحب نظران در حوزه های مدیریت و برنامه ریزی شهری، علوم سیاسی و روابط بین الملل، جغرافیای سیاسی و از بین اعضای هیأت علمی دانشگاه ها، اعضای شورای شهر و مسئولان شهرداری شهر مشهد، کارشناسان وزارت امور خارجه در مشهد و سایر دستگاه های مرتبط انجام شده است. نتایج به دست آمده، توانمندی ها و ضعف ها و مشکلات شهر مشهد در دیپلماسی شهری را تعیین نموده و در نهایت استراتژی ها و اقدامات مناسب برای عملیاتی شدن آن ها پیشنهاد گردیده است. برخی از استراتژی ها عبارت است از: تقویت رابطه شهرداری با دانشگاه ها، توسعه همکاری و استفاده از ظرفیت های سازمان های بین المللی و منطقه ای، تدوین سازوکار مناسب برای جذب سرمایه گذاری خارجی، پیگیری و توسعه دیپلماسی شهریِ شبکه ای.
سنجش رضایتمندی شهروندان از محور غذا و تفریح در برندسازی شهری، مطالعه موردی: شهرک توحید سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برندهای شهری ماندگار از بسترهای اجتماعی و برهم کنش جریانات تعاملی انسان و محیط شکل می گیرند و ملاک ارزیابی آن، میزان رضایتی است که در اثر تجربه محیط بر ذهن شهروندان ثبت می شود. هدف اصلی این پژوهش، سنجش میزان رضایت مندی شهروندان شهر سبزوار از تجربه طرح آزمایشی برندسازی خیابانی منتخب در شهرک توحید شهر سبزوار با عنوان"خیابان غذا و تفریح" می باشد. روش تحقیق این پژوهش ماهیتی تحلیلی-توصیفی دارد که در ابتدا، برای مشخص شدن بهترین خیابان جهت اجرای طرح آزمایشی برندسازی و بررسی دیدگاه شهروندان با تکیه بر مولفه های ترافیکی و کالبدی، از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. بر این اساس، خیابان فردوسی به عنوان بستر آزمایش طرح برندسازی انتخاب و سپس با اجرای جشنواره آزمایشی خیابان غذا و تفریح به ثبت میزان رضایت و شناسایی نیازهای اصلی شهروندان در صورت تداوم طرح، پرداخته شد. در این راستا، از طریق فرمول کوکران، 384 پرسشنامه بین تمامی شهروندان، توزیع و طبق آزمون کرونباخ پایایی و اعتبار این پرسشنامه ها 713/0 محاسبه شد. در نهایت داده های گردآوری شده با آزمون تی تک نمونه مورد ارزیابی قرار گرفت بر این اساس سطح معنای مولفه ها از 05/0 کمتربوده و فرضیه رضایتمندی شهروندان از طرح پیشنهادی با عنوان خیابان غذا و تفریح تائید شد. تنها مولفه ای که از منظر شهروندان نیاز به توجه بیشتر در طرح های آتی دارد، بحث آسایش اقلیمی با سطح معنای 10/0 است. در نهایت نیز از طریق آزمون فریدمن مولفه های رضایت مندی کاربران از طرح برندسازی، به ترتیب در 4 سطح: رضایت از کیفیت های اجتماعی، کیفیت های عملکردی-کالبدی، کیفیت های مدیریتی و کیفیت های زیست محیطی رتبه بندی شدند.
راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان (موردمطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
22 - 36
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعدادکارآفرینانه یک حوزه پژوهشی جدید در مدیریت منابع انسانی شهرداری تهران است که با شکوفایی قابلیت های ویژه و مهارت های فردی کارکنان سبب بهبود کیفیت خدمات ارائه شده به بهترین روش ممکن شده و به تبع ارتقاء عملکرد و بهره وری سازمان را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین، هدف از انجام این پژوهش راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از نوع آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. ابتدا از روش کیفی جهت دستیابی به مولفه ها و شاخص های مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان با 45 نفر از خبرگان علمی و اجرایی تا اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به شیوه گلوله برفی صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی از طریق اطلس تی 8 صورت گرفته است که با روش دلفی فازی از طریق خبرگان تعداد 11 مولفه و 57 شاخص مورد تائید نهایی قرار گرفت. در بخش کمی جهت اعتبارسنجی مدل به دست آمده از پرسشنامه 56 گزاره ای محقق ساخته با طیف پنج تایی لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه از روش روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نمونه مورد بررسی برای معادلات ساختاری براساس فرمول کوکران 212 نفر محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل بخش کمی با استفاده از نرم افزار ایموس 22 انجام گرفت. نتایج نشان داد که طراحی و اجرای سیستم مدیریت استعداد کارآفرینانه برای عملکرد بهسازی کارکنان در شهرداری تهران به حمایت و توجه جدی و مستمر محیط سازمانی و فراسازمانی نیاز دارد.
ارائه مدل تعیین کننده های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری حاشیه خلیج فارس (مورد: بندر لنگه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
302 - 319
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان از ارکان اصلی پایداری بافت های تاریخی طی دوره های گذشته تاکنون بوده است. ضعف و یا کاهش حس تعلق به مکان به عنوان یک چالش ریشه ای و پنهان، علاوه بر آسیب های اجتماعی، روحی و جسمی، در بلند مدت موجب بی توجهی شهروندان به محیط شهر و حتی فضاها و مسائل کلان تر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی سیاسی و ... می شود. از این رو شناسایی عوامل موثر بر حس تعلق به مکان در بافت های تاریخی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش کمی و کاربردی حاضر که با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و علی و با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفته است، شناسایی تعیین کننده های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندر لنگه است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی تشکیل می دهد که از میان آن ها 190 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد شده و به صورت کاملاً تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفته اند. ابزار اصلی پژوهش برای گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با طی نمودن فرایندهای مربوطه، تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Amos Graphic استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کلی حس تعلق به مکان با میانگین 022/4 بالاتر از حد متوسط است. نتایج مدل ساختاری تعیین کننده های حس تعلق به مکان نشان داد مدل ساختاری طراحی شده قابلیت برازش بالایی دارد و توانسته است 75 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نماید. در مدل ساختاری مذکور اثر کل چهار متغیر مدت اقامت، وضعیت درآمد، دسترسی به خدمات و امکانات رفاهی تفریحی و سرمایه اجتماعی به ترتیب با مقادیر 402/0، 379/0-، 342/0 و 308/0، به لحاظ آماری معنی دار بوده است و متغیر امنیت با اثر کل 167/0، اثر آماری معناداری بر حس تعلق به مکان نداشته است.
تاثیر کرونا بر بافت های تجاری با رویکرد اقتصادی (نمونه مورد مطالعاتی محدود بازارگل محلاتی منطقه 14 شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
وضعیت شهرهای امروز در جهان نسبت به پیش از شیوع کرونا تغییرات بسیاری را به خود دیده است و فضاهای عمومی و راسته های تجاری بیشترین آسیب های اقتصادی را متحمل شده اند. این پژوهش در تلاش است تا با هدف ارتقای سطح اقتصادی محدوده به ارزیابی برنامه ریزی های مدیران شهری در رابطه با اقتصاد محدوده گل محلاتی واقع در منطقه14 شهرداری تهران در شرایط کرونایی بپردازد و نیز به بررسی پتانسیل های موجود در راستای هوشمندسازی این محدوده پرداخته شود که بنا به پرسشنامه های پر شده توسط کسبه این محدوده فرضیه اول یعنی عدم وجود برنامه ریزی توسط مدیران شهری طی چند ماه گذشته تایید می شود که بنا به بررسی های صورت گرفته نتیجه نشان می دهد که تأثیر مدیران شهری و برنامه ریزی های آن بر اقتصاد محدوده در شرایط کرونا قابل توجه نبوده است و ضریب R بدست آمده برابر با مثبت 986/0 می باشد و این یعنی تأیید فرضیه یاد شده و فرضیه دوم یعنی وجود پتانسیل ها و زمینه های مناسب برای هوشمندسازی اقتصادی محدوده نیز بررسی قرار گرفته که نتایج نشان می دهد که بهره گیری از پتانسیل های موجود در راستای هوشمندسازی میتواند سبب ارتقاء اقتصادی محدوده مورد مطالعاتی گردد و این دو مؤلفه با یکدیگر دارای تأثیر معناداری هستند و ضریب R بدست آمده که برابر با مثبت 989/0 می باشد یعنی تایید فرض دوم پژوهش است. روش پژوهش حاضر از طریق رگرسیون خطی بوده و با توجه به تایید هر دو فرض به ارائه راهکارهایی در راسنای رفع مشگلات فعلی در محدوده مورد مطالعاتی پرداخته می شود.