فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۲۱ تا ۴٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
جدایی گزینی باعث پیدایش آشوب های شهری و چالش میان گروه های اقلیت می شود. نظریه «حق به شهر» هنجاری جهت کاهش گسست های شهری است. هدف پژوهش حاضر تبیین میزان و شدت جدایی گزینی اجتماعی-فضایی در شهر اصفهان است. این پژوهش از روش کمی کمک گرفته است و با استفاده از فرمول دونکن و نرم افزار جی.آی.اس و با شاخص های شغل، مهاجرت و سواد، به شناسایی میزان جدایی گزینی اجتماعی-فضایی و محل های بروز آن در شهر پرداخته است. جدایی گزینی متغیری وابسته به طرد اجتماعی است و سنجش آن از طریق طرد اجتماعی انجام می شود. برای این سنجش از شاخص های اقتصادی (شغل)، فرهنگی (زبان) و سیاسی (تمایلات سیاسی) و نیز شاخص های جایگزین استفاده می شود. در پژوهش حاضر این سنجش با استفاده از آمار سرشماری سال 85 و 90 مرکز آمار و در مقیاس حوزه بلوک در محدوده رسمی شهر اصفهان انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که پارامترهایی چون بی سوادی، بیکاری و مهاجرت از عوامل جدایی گزینی در برخی محلات (همچون طوقچی، خیابان لاله، زینبیه و عاشق اصفهانی) است و همچنین ساکنان ده ساله و بیشتر در مرکز شهر و محلات ثروتمندتر مستقر هستند. در گام بعدی از روش قیاس استفاده شده است و نتایج به دست آمده از فرمول دونکن با مطالعه مشابه در پاریس مقایسه شده است. نتایج حاکی است که شهر اصفهان ساختار فضایی نسبتا منسجمی دارد و در نسبت با پاریس کمتر دچار گسست اجتماعی-فضایی است. گام سوم پیشنهاد استراتژی های طراحی شهری است که با توجه به وضعیت گسست اجتماعی-فضایی اصفهان ماهیتی پیش گیرانه دارند و در راستای کاهش جدایی گزینی در شهر عمل می کنند.
واکاوی چشم انداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه: از نقد رویکردهای مسلط کنونی تا ارائه چارچوب مفهومی جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
43 - 58
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به واکاوی چشم انداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه به واسطه تحلیل انتقادی می پردازد. حجم عمده ادبیات و الگو یا الگوهای موجود شهر جهانی، تلاش می کند تا چارچوب هایی را که در ارتباط با نمونه های نخستین این پدیده ایجاد شدند، برای سنجش شواهد جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه و بررسی وضعیت آنها به کار بَرَد. این در حالی است که موفقیت این شهرها نیز عمدتاً براساس معیارها و سنجه های غربی، مورد توجه قرار می گیرد که اصطلاحاً از این جریان، تسلط و تحکم غربی (انگلیسی_امریکایی) در حوزه مباحث جهانی شدن و شهر، یاد می شود. در مقابل، گروه در حال رشدی از محققان معتقدند، ارتباط میان مفهوم شهر جهانی با موضوعات قدرت، بازیگران و نهادهایی که در سطح جهانی عمل می کنند، با اغراق همراه بوده و زمینه و احتمالات محلی، دست کم گرفته شده است. بر این اساس، در فرآیند ادراک و تحلیل جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه، مناسب است تا از عمومیت هایی مبتنی بر تجربه شهرهای جهانی غرب به سمت الگو یا الگوهای جدید، از طریق اتخاذ رویکردهایی از جمله چارچوب مفهومی جایگزین پیشنهادی، براساس نقش ها، موقعیت ها و ظرفیت های متنوع و در نتیجه ابعاد، آثار و پیامدهای متفاوت، حرکت نمود. در پاسخ به تلقی ها و تعابیر فعلی و غالب تئوری شهر جهانی و چالش هایی که به کارگیری مطلق آنها پدید می آورد، رهیافت مؤثر در زمینه چشم انداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه و ارزیابی آن، انجام مطالعات بیشتر در خصوص تعامل میان بازیگران جهانی و محلی بر پایه این چارچوب مفهومی جایگزین به واسطه تجارب، شواهد، قراین و مصداق ها با استناد به یک نمونه یا دسته ای از نمونه های جدید، مبتنی بر ارزش گذاری ویژگی ها، اولویت ها و تفاوت هاست.
کاربست الگوی LEED-ND برای سنجش پایداری محیطی محله، مورد پژوهی: محله اقتصاد و سبز مشهد-سرچشمه گرگان
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار به عنوان مهم ترین هدف مطرح جنبش های محیط زیستی، امروزه پایداری جوامع کوچک را مهم ترین راه برای رسیدن به پایداری معرفی می کند. ازاین رو شکل گیری محلات پایدار را لازم دانسته و توجه توسعه را به توسعه محله ای جلب می کند. این در حالی است که بافت های شهری در دوران معاصر تغییر و دگرگونی های مختلفی را در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی شاهد بوده است که به دنبال آن اثرات زیادی بر کالبد محلات واردشده و کارایی آن ها را در پاسخگویی به نیاز ساکنان دستخوش تأثیر نموده است. مهم ترین این عوامل را می توان حاکمیت خودرو، گسیختگی بافت، عدم توجه به زمینه و بوم دانست که مشکلاتی چون افت پایداری محیطی، افزایش مصرف انرژی و کاهش رضایت سکونت را منجر گردیده است. بدین منظور برای فرآیند مشکل یابی و مشکل گشایی مذکور روش ها و الگوهایی معرفی شده اند که به سنجش پایداری می پردازند. یکی از الگوهایی که مستقیماً انرژی و محیط زیست را برای توسعه های محله ای مورد هدف قرار داده است. مدل الگوی مدیریت طراحی محیطی و انرژی در توسعه محله ای است که ضمن ارزیابی و مقایسه نواحی مختلف ازنظر پایداری محیطی، راهبردهایی برای توسعه محله ای سازگار با محیط زیست ارائه می کند. معیارهای این الگو بر اساس ترکیبی از اصول رشد هوشمند شهری، جنبش نوشهر باوری و ساختمان های سبز است. هدف این پژوهش سعی بر معرفی الگو و کاربست آن در محله های اقتصاد و سرچشمه شهر گرگان است. سؤال اصلی این پژوهش سنجش وضعیت پایداری محله بر مبنای الگوی LEED-ND بوده است. بدین سان در این پژوهش که از الگو واره های تحقیقی اثبات گرایی تبعیت می کند، از روش پژوهش کمی استفاده می شود. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که محله اقتصاد به عنوان یک توسعه جدید شهری ازنظر پایداری محیطی امتیاز 33 و محله سرچشمه- سبز مشهد به عنوان یک محله تاریخی امتیاز 28 را کسب می کند که هر دو، حداقل امتیازهای پایداری این الگو را نیز کسب نکرده اند.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای ایمنی گروه های آسیب پذیر در تقاطع های شهری (نمونه موردی: سه راه تهران پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران ایمنی معابر شهری و هزینه های ناشی از حوادث رانندگی یکی از چالش های مهم توسعه کشورهاست. در میان کاربران جاده ای، عابران پیاده از آسیب پذیرترین گروه ها شناخته می شوند. تقاطع های کنترل نشده به عنوان محل هایی با نرخ بالای تصادف عابران هستند. سه راه تهران پارس یکی از مهم ترین تقاطع های شرق شهر تهران بوده که حدود نیمی از تصادفات در آن، خسارتی است و عدد قابل توجهی از مصدومیت های عابران پیاده در آن اتفاق می افتد. روند رو به افزایش تعداد تصادفات در محدوده تقاطع، لزوم توجه به آن را بیش ازپیش نمایان می سازد. پژوهش پیش رو ضمن بررسی وضعیت این تقاطع، به تعیین مهم ترین شاخص های مؤثر در ایمنی افراد در آن می پردازد و ازلحاظ روش، در دسته پژوهش های توصیفی-تحلیلی و درعین حال کاربردی قرار دارد. داده های پژوهش در چارچوب مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و طرح پرسشنامه (جامعه آماری شامل ساکنین منطقه و کاربران فضا با حجم نمونه 333 نفر) گردآوری و مقایسه وضعیت میانگین و انحراف معیار متغیرهای مورد پرسش با وضعیت ایده آل صورت گرفت. همچنین از مدل معادلات ساختاری برای سنجش نحوه ارتباط عوامل مؤثر بر ایمنی افراد استفاده شد. میزان اعمال قانون و نظارت (4/3) بیشترین میانگین را از نگاه افراد داراست. بررسی بارهای عاملی مدل حاصل در عوامل مؤثر بر ایمنی گروه های آسیب پذیر این تقاطع بر ابعاد انسانی (97/0)، کالبدی (96/0) مدیریتی (95/0) و تجهیزات مسیر (908/0) نشان از معناداری این روابط و نقش پررنگ شاخص های معیار انسانی است. ارتباطات موجود میان متغیرهای بیرونی و درونی، معیار کالبدی و متغیر ترکیب کاربری اراضی (بار عاملی 71/0) بیشترین همبستگی را نشان می دهد که انتظار آن می رود در اقدامات پیشنهادی مبنای برنامه ریزی در این تقاطع قرارگیرد.
فراترکیب مقاله های فارسی زبان علمی-پژوهشی با موضوع "پیاده" مروری بر سال های 1380-1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
101 - 116
حوزه های تخصصی:
به دنبال انقلاب صنعتی، رشد روزافزون شهرنشینی و گسترش شهرها، پیاده روی، این عادت قدیمی، کم کم جای خود را به استفاده بیش از پیش به اتومبیل داد و امکان تردد پیادگان را در بسیاری از شهرها کم رنگ تر از قرن پیش کرد. درنتیجه این تغییرات، پرداختن به موضوع "پیاده" در دستور کار بسیاری از شهرها قرار گرفت و با اهمیت یافتن موضوع، پژوهش های بسیاری در جهان و در چند دهه اخیر در ایران صورت پذیرفت. مقاله حاضر با هدف تحلیل و تفسیر آنچه تاکنون در ایران در قالب مقاله پژوهشی منتشر شده و نیز برای پیشگیری از تکرار در زمینه پژوهش های پیاده به بررسی کمی و کیفی مطالعات انجام شده در این زمینه، پرداخته است. رویکرد پژوهش به صورت کیفی و راهبرد اصلی آن مطالعه ای و موردکاوی است. از روش فراترکیب و کدگذاری نیز برای بررسی تحلیلی_تفسیری مطالعات پیشین استفاده شده است. در این پژوهش، 80 مقاله علمی_پژوهشی مرتبط با موضوع پیاده در بازه زمانی 1397-1380 بررسی شده که با مطالعه ساختار و محتوای مقاله های علمی_پژوهشی فارسی زبان، به ترسیم چشم انداز کنونی پژوهش های با موضوع پیاده، دست یافته است. نتایج بیانگر حجم زیاد و روزافزون پژوهش های پیاده در دو دهه اخیر، با محوریت "پیاده مداری" و "پیاده راه" است. تکرار در انتخاب نمونه موردی، تعدد و اختلاط گستره واژگان کاربردی، تکرار محتوایی پژوهش های پیاده و توجه اندک به گروه های مخاطب ویژه شامل کودکان، سالمندان، کم توانان و ناتوانان جسمی از جمله اصلی ترین مسائل و مشکلات مرتبط با مقوله پیاده در طیف مقاله های علمی_پژوهشی است. از جمله مقوله های ترکیب شده پرتکرار با موضوع پیاده می توان به مقوله های فعالیتی_رفتاری، دید و منظر، مباحث اجتماعی، کیفیت های محیطی شامل سلامت، ایمنی و امنیت اشاره نمود. همچنین بررسی ها نشان می دهد، بیشترین تعداد مطالعات در مقیاس خرد(پیاده رو_خیابان) صورت گرفته و اشاره ای به دیگر انواع فضاها و مقیاس ها صورت نگرفته است.
سنجش تاثیر شاخص های ساختار فضایی شبکه ارتباطی بر فرسودگی حاصل از نفوذناپذیری مطالعه موردی: بافت های فرسوده شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
77 - 86
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات اساسی، فرسودگی بافت های شهری ناشی از کمبود دسترسی و نفوذناپذیری است. مطالعات انجام شده بر روی بافت های فرسوده نشان می دهد که عامل اصلی فرسودگی براساس معیار نفوذپذیری بیشتر ناشی از ضعف ساختار فضایی شبکه معابر است. بنابراین آنچه در وضعیت موجود بررسی آن مهم شده، سنجش میزان تأثیرگذاری ارزش های ساختار فضایی بر میزان فرسودگی در معابر با عرض های کمتر از شش متر است که می تواند کمک مؤثری در شناخت و بهبود وضعیت موجود اینگونه بافت ها داشته باشد. این پژوهش با هدف سنجش رابطه شاخص های ساختار فضایی شبکه ارتباطی از منظر چیدمان فضا با فرسودگی ناشی از شاخص نفوذناپذیری با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام گرفته است. روش تحقیق، توصیفی _ تحلیلی بوده که اطلاعات نظری آن از طریق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری گردید. با توجه به این که تاکنون تحقیقات انجام گرفته در بررسی ساختار فضایی شبکه ارتباطی از منظر چیدمان فضا متکی بر تحلیل کمی شاخص های آن و یا تحلیل گرافیکی بوده، در تحقیق حاضر سعی بر آن شده تا با تولید نقشه عرض معبر کل بافت فرسوده و کد دهی و الحاق آن به این شاخص ها برای سنجش رابطه بین آنها از روش سنجش و اندازه گیری آماری استفاده شود و از این زاویه نیز موضوع مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور برای پاسخگویی به سئوالات پژوهش، رابطه بین متغیرهای مستقل ساختار شبکه معابر و متغیر وابسته نقوذپذیری به کمک رگرسیون لجستیک بررسی شد. از این رو در بافت های فرسوده شهر زنجان بنا به نتایج حاصله از آماره والد، نشان داد که متغیر هم پیوندی فراگیر و انتخاب تأثیر معنی داری بر فرسودگی ناشی از شاخص عرض معبر بافت فرسوده شهر زنجان ندارد. در صورتی که متغیر اتصال (با کمترین تغییر) و سپس هم پیوندی محلی، تأثیر معنی داری بر افزایش یا کاهش میزان فرسودگی در وضعیت موجود دارد؛ چنانچه این معنی داری در سطح پنج درصد خطا با فرسودگی در عرض های کمتر از شش متر وجود داشته است. این نتیجه برای مقدار اتصال با نسبت بخت 358/0 بیشترین موفقیت را در کاهش میزان فرسودگی نسبت به شاخص هم پیوندی محلی با نسبت بخت 443/0 دارد. این مسئله بیانگر آن است که بهبود اتصال و هم پیوندی محلی در بافت های فرسوده شهر زنجان از عوامل مهم در کاهش میزان فرسودگی خواهد بود.
بررسی تاثیر کاربری زمین بر رفتار عابران در خیابان های شهری مطالعه موردی: خیابان دانشجو- مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
57 - 68
حوزه های تخصصی:
امروزه خیابان های شهری به سبب وجود کاربری های مختلف، از جمله تأثیرگذارترین عناصر شهری در زندگی روزمره شهروندان هستند. اما متاسفانه بی توجهی طراحان و برنامه ریزان شهری به تأثیرات کاربری ها بر رفتار عابران، اثرات نامطلوبی بر کیفیت های فضای شهری از جمله تعاملات اجتماعی و تنوع بخشی فعالیت ها را به همراه داشته است. در این بین بررسی پژوهش های پیشین نشان می دهد که در ادبیات طراحی شهری مطالعه رفتارهای عابران صرفا معطوف به حرکت پیاده بوده و به تأثیر انواع کاربری ها بر رفتار عابران در فضاهای شهری کمتر توجه شده است. از این رو مطالعه حاضر بر آن است تا با بررسی تأثیر کاربری ها بر انواع فعالیت ها و رفتار عابران علاوه بر تأمین خلاء تحقیقاتی موجود پیرامون عوامل عملکردی مؤثر در ایجاد سرزندگی در طراحی شهری به فراهم نمودن زمینه مطلوب جهت ایجاد تنوع رفتاری با تأکید بر نوع کاربری در خیابان دانشجو ی مشهد بپردازد. لذا مخاطب اصلی این مقاله را می توان طراحان و برنامه ریزان شهری دانست. مقاله حاضر به صورت کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی است و در آن از روش هایی نظیر مشاهده و ثبت الگوهای رفتاری، برای بررسی رفتار عابران و انجام دادن بازدیدهای میدانی و پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات پیرامون کاربری ها استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده از این طریق به کمک آزمون همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های این مقاله نشان می دهد میان کاربری ها و رفتار عابران رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت نتیجه به دست آمده دراین مقاله حاکی از آن است که کاربری های با مقیاس عملکردی ناحیه و کاربری های با میزان تناوب مراجعه یک یا چند بار در ماه و پاسخ گو به نیازهای ثانویه، قادر به ایجاد رفتارها و فعالیت های متنوع تر عابران در خیابان هستند.
فرایند ارزیابیِ عاطفیِ سرعت تغییرات کالبدی در محیط مسکونی از نگاه کاربران بر اساس معیار رضایت مندی مطالعه موردی: محله نیاوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
15 - 28
حوزه های تخصصی:
طراحی شهری باهدف ارتقاء کیفیت مکان زندگی، توجه ویژه ای به روند دگردیسی کالبدی در محیط مسکونی دارد؛ محیط هایی که سرعت های مختلف تغییرات کالبدی را در دوره های دگردیسی تجربه کرده اند. ازاین رو فهم چرخه های ناهماهنگ و متوالیِ ساخت وساز در سرعت های مختلف در راستای ارزیابیِ کیفیت محیط مسکونی از سوی ساکنین است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به چارچوب مفهومی جهت فهم فرایند تجربه، ادراک و ارزیابی ساکنین از تغییرات کالبدی در سرعت های مختلف بر اساس معیار رضایت مندی است. این پژوهش به صورت کیفی و به روش نمونه موردی انجام شده و با روش های ریخت شناختی، پرسشنامه نیمه ساختاریافته و مصاحبه عمیق جهت گردآوری اطلاعات همراه شد. بر اساس نظرخواهی از ساکنین محله نیاوران و مقایسه نتایج آن با بررسی های ریخت شناسانه، سه گروه از کوچه ها که سرعت های کم، متوسط و بالای تغییرات کالبدی را سپری کردند، به عنوان واحدهای مطالعه انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش 38 نفر از ساکنین اصیل بوده اند که بر اساس بازه زمانی 20 ساله به عنوان سن بازسازیِ ذهنی در نیاوران، با نمونه گیریِ هدفمند از 6 کوچه با سرعت های کم، متوسط و زیادِ تغییرات کالبدی طی این زمان، انتخاب شدند. مصاحبه عمیق بر اساس پرسش های کیفی پژوهش، مبنای گردآوری داده ها قرار گرفت. جمع آوری و تحلیل داده ها به روش پدیدار نگاری انجام شد. پس از پیاده سازی مصاحبه ها به روش کدگذاریِ نظری، مقایسه کدها و تشخیص تفاوت ها و شباهت ها، زمینه های اصلی استخراج شدند. با تعیین ساختار تجربه و فضای نتیجه از بررسی زمینه های اصلی، ارتباط میان ارزیابی عاطفی و رضایت مندی در هر یک از سرعت ها تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که تجربه و ارزیابی ساکنین در سرعت های مختلف تفاوت های معناداری باهم دارند. درجه بندیِ تغییرات بر اساس میزان کنترل پذیریِ آن ها در سرعت کم، ساده سازیِ تغییرات و توجه به انطباق باارزش های مکانیِ در حال تغییر در سرعت متوسط و نهایتاً تثبیت استانداردهای ذهنی با گسست تدریجی از گذشته و تنظیم سطح انطباق با ابعاد زمانی تغییرات به جای ابعاد مکانی در سرعت بالا، معیارهای ارزیابیِ ساکنین را شکل دادند. فرایند تنظیم نگرش و درک و تفسیر تغییرات بر اساس تعاملات اجتماعی و پذیرش معانی جدید نیز در سرعت های مختلف مشترک و با افزایش سرعت پررنگ تر می شود. چارچوب مفهومی پژوهش این امکان را برای طراحان و برنامه ریزان شهری فراهم می آورد تا به موضوعات واجد اهمیت، از منظر ساکنین جهت سیاست گذاری در ابعاد کالبدی محیط های مسکونی دست یابند.
تدوین مهم ترین راهبردها در راستای ارتقا کیفیت محیط زیست شهری با رویکرد شهرسازی بایوفیلیک (مطالعه ی موردی: شهر طرقبه)
حوزه های تخصصی:
طرقبه شهر در شمال شرق کشور بدلیل ماهیت طبیعی-گردشگری و اکوسیستم طبیعی و نیمه روستایی خود حجم بالایی از گردشگران را سالانه پذیرا می باشد. در سال های اخیر روند رو به رشد توسعه شهری را می تواند در این منطقه مشاهده کرد. هدف این پژوهش بررسی اثرات ساخت و ساز جدید شهری بر محیط زیست شهر طرقبه و ارائه راهکارهایی در جهت ارتقا کیفیت زیستی و دست یابی به شهر بایوفیلیک می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و از نوع سطحی - میانی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات شامل بررسی و بازدیدهای میدانی و تدوین پرسشنامه و پرسشگری از مردم و مسئولان، مطالعه در اسناد و اطلاعات آماری و کتابخانه ای و مصاحبه با مدیران و خبرگان امور شهری می باشد. با استفاده از داده های حاصل جدول SWOT تدوین و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از ماتریس QSPM مهم ترین راهبرد ها ارائه شد. نتایج حاصل نشان میدهد نمره بدست آمده از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی برابر 2.526 می باشد. این عدد بیانگر غلبه قوت ها بر ضعف ها می باشد(2.5<2.52). هم چنین با بررسی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی و نمره بدست آمده از این تحلیل (2.76) نتیجه گرفته می شود که فرصت ها بر تهدید ها غلبه خواهد کرد(2.5<2.76). در مجموع عوامل خارجی با رتبه 2.75 بر عوامل داخلی با رتبه 2.526 غلبه دارد. بر این اساس موقعیت منطقه مورد بررسی در ناحیه اول نمودار می باشد و استراتژی تهاجمی پیشنهاد می شود.
تأثیر آسیب های اجتماعی بر زیست پذیری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شاهین دژ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر، توجه به آسیب های اجتماعی در فضاهای شهری بسیار افزایش یافته و این امر بر کم و کیف زیست پذیری تأثیر گذاشته است. شهر شاهین دژ به عنوان شهری کوچک اندام با آسیب های اجتماعی مواجه بوده و به همین دلیل بررسی آن از ضرورت و اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش به دنبال شناسایی میزان اثرگذاری آسیب های اجتماعی بر زیست پذیری شهر شاهین دژ و اثرپذیری از این شهر است. این پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش براساس دیدگاه های شهروندان نشان می دهد وضعیت بیشتر شاخص های مورد مطالعه کمتر از 3 است و زیست پذیری در شهر مورد مطالعه در وضعیت خوبی قرار ندارد. همچنین نتایج حاصل از روش دیمتل فازی براساس دیدگاه خبرگان و برنامه ریزان شهری نشان می دهد، شاخص های آسیب های اجتماعی مانند بیکاری با امتیاز 93/4، بیگانگی و بی هویتی اجتماعی با امتیاز 64/4 و مدیریت ناکارآمد با امتیاز 57/4 به ترتیب در جایگاه های اول تا سوم از لحاظ اهمیت واقع شده اند و نقش مهمی در کاهش زیست پذیری شهر شاهین دژ دارند؛ بنابراین در بخش علی یافته های پژوهش مشخص شد که درآمد نامناسب، نابرابری اجتماعی و بیکاری در جایگاه های نخست واقع شده اند و نشان دهنده میزان اثرگذاری آن ها بر زیست پذیری فضاهای شهری و شاخص های اثرپذیر هستند. همچنین در بخش معلول نتایج گویای آن است که کمبود امکانات بهداشت و سلامت جزء اثرپذیرترین شاخص ها و متأثر از مؤلفه های اثرگذار هستند. در پایان کار با هدف کاربردی سازی پژوهش و بهبود زیست پذیری در راستای کاهش آسیب های اجتماعی راهکارهایی ارائه شده است.
پیش بینی رشد آتی شهر با استفاده از مدل اتوماتای سلولی پیشرفته مطالعه موردی: شهر چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
15 - 26
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد تمرکز بی برنامه جمعیت، بدون در نظر گرفتن تمهیدات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، ریشه بسیاری از بحران ها و مشکلاتی است که بشر به تازگی با آنها برخورد کرده است. با اهمیت پیدا کردن محدودیت منابع، اندیشمندان و نظریه پردازان بسیاری رشد ناموزون شهرها را پدیده ای غیر قابل پذیرش معرفی کرده اند و در جستجوی راهی برای اصلاح روندهای موجود می باشند. در همین راستا اتوماتای سلولی، به عنوان مدلی که رشد آتی شهر را با استفاده از پنج عامل ویژگی سلول، اندازه سلول، همسایگی، قوانین گذار و زمان پیش بینی می کند، معرفی می شود. در این مقاله سعی شده است که رشد شهر به وسیله مدل اتوماتای سلولی و معیارهایی مانند کاربری اراضی، شبکه ارتباطی، قابلیت اراضی، منظر طبیعی، خطر زلزله و رانش، فاصله از مناطق حفاظت شده و ... پیش بینی شود. این پیش بینی به گونه ای است که رشد تلفیقی از جهت بهینه رشد شهر می باشد. برای نشان دادن چگونگی کاردکرد مدل، شهر چالوس با توجه به قرار گرفتن در جلگه ساحلی شمال کشور و ارزشمند بودن اراضی از لحاظ زیست محیطی و زراعی و همچنین وجود دو قطعه اراضی بزرگ زراعی در داخل محدوده شهر، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. پس از اجرای مدل در ArcGis، با توجه به ملاحظات زیست محیطی و قوانین تدوین شده اتوماتای سلولی نشان داد که رشد آتی شهر در سال 1405، به سمت جنوب و در حاشیه کمربندی شهر چالوس، شکل خواهد گرفت.
سنجش عملکرد کمیته امداد در فقرزدایی از مناطق روستایی با تأکید بر پارامترهای توسعه (مورد مطالعه: شهرستان شیراز)
حوزه های تخصصی:
حذف فقر و برقراری عدالت اجتماعی در کشور ایران با توجه به دستورات صریح دینی و قانونی در مقایسه با سایر کشورها از اهمیت بیشتری برخوردار است، به نحوی که از سال 57 به این سو نهادهای مدنی - رفاهی فراوانی در راستای ایجاد رفاه و توزیع خدمات عمومی به جامعه تأسیس شده است. یک از مهم ترین این نهادها کمیته امداد امام خمینی (ره) می باشد که با هدف رفع فقر و محرومیت از چهره ی نواحی روستایی کشور برپا گردیده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کمیته امداد در فقرزدایی از مناطق روستایی شهرستان شیراز انجام گرفته است. نمونه ای 363 نفری از مددجویان تحت پوشش کمیته امداد شیراز، به عنوان نمونه انتخاب گردید، که از طریق پرسشنامه فقرسنجی محقق ساخته بررسی گردیدند. یافته ها حاکی از آن است که پاسخگویان از نظر پارامترهای اقتصادی و اجتماعی هنوز خود را فقیر می دانند و تنها از نظر پارامتر فرهنگی خود را فقیر ندانسته اند. به طوری که بین مؤلفه های اقتصادی دریافت مستمری و متوسط درآمد ماهیانه خانوار با کاهش فقر روستائیان مورد بررسی رابطه معنادار وجود داشته و بقیه روابط در شاخص اقتصادی با کاهش فقر رد شد. همچنین در بررسی روابط بین مؤلفه های اجتماعی و کاهش فقر، هیچ کدام از مؤلفه های اجتماعی با کاهش فقر روستائی ارتباط معناداری نداشتند. در بررسی روابط بین مؤلفه های فرهنگی و کاهش فقر، تنها بین آموزش های کمیته امداد و کاهش فقر رابطه معناداری برقرار بوده و مؤلفه سطح تحصیلات با کاهش فقر ارتباط معناداری نداشت. می توان بیان کرد که کمیته امداد اگرچه تاحدودی توانسته در برخی از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زمینه های رشد را در بین روستائیان تحت پوشش فراهم آورد، ولی نتوانسته فقر در بین آنان را به طور محسوسی کاهش داده و یا از بین ببرد.
رویکرد آینده نگاری در بازآفرینی محلات فرسوده شهری با تاکید بر مسکن پایدار (مورد مطالعه: محله سرتپوله سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیمی شهرها که زمانی از انسجام فضایی و عملکردی مناسب و منسجمی برخوردار بوده اند، اکنون در پی تغییر الگوی زیست و شکل گیری نیازهای جدید دچار نارسایی های کالبدی - فضایی شدیدی گردیده اند. این تنگناها و تبعات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن، به گونه ای دو سویه موجب پایین آمدن کیفیت زندگی در بافت های قدیمی شهری شده است. بنابراین هدف این پژوهش بازآفرینی محله سرتپوله شهر سنندج با رویکرد آینده پژوهی برای دستیابی به مسکن پایدار می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش به منظور انتخاب آگاهانه ی شرکت کنندگان، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است (انتخاب گروهی از خبرگان شهری). با استناد به توضیحات فوق، جامعه آماری این پژوهش 40 تن از کارشناسان خبره در حوزه ی مسائل شهری، شامل کارشناسان شهرداری سنندج (مناطق شهری مختلف)، مهندسان مشاور و برخی از اساتید دانشگاهی متخصص در حوزه ی مورد مطالعه هستند، سپس داده ها از طریق نرم افزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تاثیرگذاری و تاثیرپذیری عوامل، حاکی از ناپایداری سیستم در بازآفرینی محله سرتپوله است. و در نهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، 18 عامل اصلی بعنوان پیشران های کلیدی در آینده ی بازآفرینی محله سرتپوله با تأکید بر تأمین مسکن پایدار مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشران های مورد بررسی، متغیرهای بخش اقتصادی و مالی بیشترین تأثیر را بر تأمین مسکن در زمینه ی بازآفرینی محله سرتپوله داشتند.
توسعه مدل آنتروپی شانون-وینر بر مبنای پارادایم های توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری زمین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
179 - 192
حوزه های تخصصی:
اگرچه امروزه برتری و اهمیت رویکرد توسعه مختلط کاربری های شهری در فرآیند شهرنشینی و برنامه ریزی شهری، آشکار شده است؛ امّا این رویکرد، ضرورتاً یک رویکرد غالب نیست؛ بلکه ساختاری از شهر را تولید می کند که مدّ نظر پارادایم های معاصرِ توسعه شهریِ مبتنی براختلاط کاربری زمین شهری نظیر نوشهرگرایی می باشد. برای پویایی این رویکرد جدید، نیاز به بازاندیشی در عوامل و عناصر شکل دهنده ساختار و فرم شهری است که مولّد تنوع باشند. شاخص «تنوع» زیرمجموعه «الگوی توزیع» به عنوان یکی از اجزای مدل ارزیابی اختلاط کاربری زمین شهری است. شاخص های مطرح شده در این مدل به ویژه «تنوع» بسیار پیچیده اند؛ لذا جهت تبیین و شفاف سازی این مفهوم به مطالعات بین رشته ای روی آورده و از مفاهیم «تنوع زیستی» وام گرفته و بر مبنای پارادایم های توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری زمین شهری که به طور مستقیم بر محیط زیست تأثیرگذار هستند، بسط داده شده است؛ علاوه بر شاخص های استخراج شده ازنظریات، مدل ها و روش های ارزیابی «تنوع» بر اساس روش «تحلیل محتوی کیفی»، با استفاده از «روش دلفی» بر پایه نظرات خبرگان و متخصصین شاخص های جدیدی استخراج وجهت ارزیابی و اولویت بندی نتایجِ استخراج شده از روش های آماری، نمودار «نقاط پراکنده» با معیار «نقطه شکست»، «ضریب هماهنگی کندال» به منظور ارزیابی میزان اتفاق نظر اعضاء پنل و میزان اطمینان نسبت به شاخص های اجماع شده و روش پردازش داده های «تحلیل محتوی» استفاده و برآیند همه مفاهیم و شاخص های مورد بررسی، با عنوان «مدل تنوع مکان (PDM)» تبیین شد. این مدل شامل 4 دسته و 12 شاخص می باشد که درواقع دسته «الف» با میانگین وزن دسته (310/0) بیشترین اهمیت و دسته «د» با میانگین وزن دسته (180/0) کم ترین اهمیت را دارد.
بررسی تطبیقی محورهای کلیدی کنفرانس اسکان بشر برای آینده ای بهتر (هبیتات II،I و III)
حوزه های تخصصی:
روند تند شهرنشینی و اثرات ناشی از آن، لزوم تلاش سازمان اسکان بشر ملل متحد در جهت ایجاد محیط شهری بهتر و مسکن مناسب را طلب می کند. یکی از اقدامات مهم در جهت دستیابی به این چشم انداز، برگزاری همایش هایی در دوره های 20 ساله است که دستیابی به دستور کارهای جدید شهری را مد نظر قرار می دهد . در طرح های ارائه شده، بحث مسکن به عنوان یکی از عوامل اساسی همواره مورد توجه برنامه ریزان بوده است و به منظور بهبود بخشیدن به وضعیت سکونتگاه ها در هر دوره، راهبردهای جدیدی به کار گرفته می شود. این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بررسی پیشینه و اهداف کنفرانس های هبیتات، به ارائه اصول و برنامه اقدام آن ها می پردازد. سپس با تکیه بر چارچوب استخراج شده، مقایسه تطبیقی سیاست ها و برنامه های اقدام در قالب محورهای اصلی توسعه پایدار صورت می گیرد. در نهایت به منظور جمع بندی و ارزیابی برنامه های راهبردی در قالب های مشخص، راهکارهایی در راستای بهبود عملکرد طرح ها در حوزه اجرایی ارائه می گردد. نتایج نشان داد که از نظر پایداری، رقابت پذیری اقتصادی، برنامه ریزی شهری و مسکن تغییر رویکرد به سمت جامع نگری بوده است. در نهایت این که هرچند درک درستی از شرایط و چالش های در حال ظهور شهرها وجود ندارد اما باید فرصت های شهرنشینی بعنوان موتور توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در نظر گرفته شود. اکنون باید تفکری شهری به بسیج کردن جوامع جهانی در جهت تمرکز به تمام ابعاد سکونتگاهی از کوچکترین نقاط روستایی تا کلانشهرها وجود داشته باشد. این امر نیازمند تفکر آینده پژوهانه نسبت به چالش های سکونتگاهی انسان ها در سطح خرد و کلان است.
اولویت سنجی معابر مستعد پیاده راه سازی در عرصه بافت تاریخی شهر یزد با استفاده از ابزار تحلیلی Weighted Sum، در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اولویت سنجی معابر مستعد جهت پیاده راه سازی در سطح بافت تاریخی شهر یزد بوده است. تحقیق، از لحاظ هدف کاربردی با روش توصیفی – تحلیلی می باشد. شاخص های تحقیق با استفاده از چارچوب نظری به دست آمد و اعتبار معیارها توسط متخصصان گروه و کارشناسان شهرسازی و ترافیک شهری تائید گردید. شاخص های نهایی شامل امنیت، دسترسی به حمل ونقل عمومی، حجم تردد خودرو در معبر، میزان سازگاری کاربریهای همجوار معبر با پیاده راه، چشم انداز بصری، تعداد دسترسی سواره به معبر، عرض و طول معبر مشخص گردید. شاخص ها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، وزن دهی شده است و در ادامه در نرم افزار GIS لایه های مختلف که در مکانیابی پیاده راه نقش دارند ایجاد شد سپس وزن های اختصاص داده شده به هر لایه در تابع Weighted Sum جانمایی شد. نتایج مطالعه نشان داد که در بافت قدیم شهر یزد، خیابان های امام خمینی شمالی، امام خمینی جنوبی و قیام بیش ترین استعداد را جهت پیاده راه سازی دارند. نوآوری این تحقیق، استفاده از تابع نرم افزاری Weighted Sum بر روی لایه های خطی می باشد.
مطالعه وضع موجود و برنامه ریزیِ احیاء محدوده شهری تاریخی بازار کهنه قم؛ بر اساس چارچوب های حفاظت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
164 - 179
حوزه های تخصصی:
محدوده شهریِ تاریخی بازار کهنه از محدودههای قدیمی شهر قم در مجاورت محله مسجدجامع و میدان کهنه است. راسته بازار قم بهعنوان اصلیترین مرکز تجاری شهر تاریخی، رونق اقتصادی قابل توجهی داشت که احداث خیابان طالقانی (آذر) موجب تخریب قسمتهایی از بازار و بستر شهری پیرامون آن، انتقال فعالیتها از بازار به خیابان و تضعیف جایگاه بازار در کل شهر شده است. با اینوجود، بازار کهنه به علت همجواری با عناصر ارزشمند تاریخی از ارزشهای زیادی برخوردار است. مطالعه و شناسایی چالشهای موجودِ بافت و تدوین چارچوب و راهبردهای احیای محدوده شهری بازار کهنه قم از اهداف این مقاله است. مقاله حاضر بر مبنای روش توصیفی تحلیلی است؛ که با مطالعات کتابخانهای و بهرهگیری از بررسیهای میدانی، به توصیف و تفسیر وضع موجود پرداخته است. سپس، با تکیه بر تکنیک سوات، به این پرسشها پاسخ میدهد که چالشهای محدوده شهری بازار کهنه قم از دیدگاه مؤلفههای حفاظت از شهرهای تاریخی چیست؟ و راهبردهای احیا در این محدوده با توجه به زیرناحیههای آن، چه میتواند باشد؟ یافتههای مقاله نشان میدهد راهبردهای احیای محدوده شهری بازار کهنه باید با توجه به بستر شهری و عناصر تأثیرگذار آن در سه بخش بازار، میدان و خیابان مطرح شوند. تدوین این راهبردها از تعامل دوبهدو میان مؤلفههای چهارگانه قوت، ضعف، فرصت و تهدید در هر محدوده مطالعاتی به دست آمده است. نتایج نشان میدهد مهمترین راهبردها برای احیای محدوده شهری بازار کهنه نیازمند حفاظت از تمامیت کالبدی بناهای واجد ارزش تاریخی این محدوده، اعطای کاربری جدید در راستای جایگاه اصیل آنها و بازتعریف نقش خیابان در این محدوده است.
تحلیل شاخص های حکمروایی خوب شهری با تأکید بر نظرات شهروندان و مدیران مطالعه موردی: شهر تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
43 - 52
حوزه های تخصصی:
طی سه دهه گذشته، حکمروایی خوب شهری در مقابل رویکرد مدیریت شهری دولت محور مورد تأیید و تأکید سازمان های بین المللی و ملی قرار گرفته و از آن به عنوان یکی از پیش نیازها و ویژگی های شهرهای پایدار یاد می کنند. این پژوهش با توجه بر این مهم، دو هدف اصلی را دنبال می کند: نخست، بررسی وضعیت حکمروایی شهری در شهر تربت حیدریه و دوم، تلاش برای شناخت تفاوت ها و تشابه ها در نوع نگاه و ادراک دو ذی نفع اصلی در موضوع حکمروایی خوب (یعنی شهروندان و مدیران و کارشناسان) از شاخص های حکمروایی در شهر تربت حیدریه. روش تحقیق توصیفی _تحلیلی و گردآوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه و بررسی های پیمایشی می باشد. نمونه آماری شامل 383 نفر از شهروندان بالای 20 سال و 170 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان های شهری است. یافته های تحقیق گویای آن است که امتیاز کلی شاخص حکمروایی از نظر شهروندان برابر با 98/1 و از نظر کارشناسان برابر با 35/2 می باشد که گویای وضعیت نامطلوب حکمروایی شهری از نظر هر دو گروه می باشد. همچنین بررسی ها نشان دادند که از مجموع نُه شاخص اصلی حکمروایی شهری مورد بررسی در این پژوهش، در 80 درصد آنها، میانگین امتیازهای شهروندان پایین تر از کارشناسان می باشد و تنها در دو شاخص جهت گیری توافقی و بینش راهبردی، وضعیت برعکس است. یافته ها نشان می دهد که بیشترین اختلاف نظر میان شهروندان با مدیران و کارشناسان در شاخص های قانون مداری و کارایی و اثربخشی و بیشترین وجه اشتراک میان آنها در سه شاخص مسئولیت پذیری، شفافیت و عدالت می باشد. در مورد شاخص مشارکت، یکی از وجوه اشتراک مهم هر دو گروه مورد مطالعه، تأکید آنها بر صوری و شعاری بودن مشارکت در سازمان ها و نهادهای مدیریت شهری و نگاه عوام فریبانه و استفاده های ابزاری و سیاسی مدیران از مفهوم مشارکت می باشد. نتیجه نهایی این پژوهش گویای آن است که پیاده سازی حکمروایی خوب شهری در تربت حیدریه، نیازمند وجود یک عزم سیاسی و اراده قوی در سطوح بالای حاکمیت و به خصوص اعتقاد آنها به چنین الگوی مدیریتی است.
بررسی نقش و عملکرد شهر قورچی باشی به عنوان مدلی از UFRD در توسعه روستاهای پیرامون (مطالعه موردی: دهستان چهار چشمه)
حوزه های تخصصی:
شهر قورچی باشی در شهرستان خمین از روستاهایی بوده که در سال 1382 تبدیل به شهر شده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش و عملکرد این شهر به عنوان یک مکان مرکزی جدید در توسعه روستاهای پیرامون آن انجام گرفته است. به این منظور 35 متغیر در قالب 6 عملکرد در نظر گرفته شده و با بهره گیری از روش تحلیل گراف به بررسی و مقایسه جریانات و روابط موجود در سطح منطقه در دو مقطع قبل و بعد از شهر شدن قورچی باشی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش گردآوری اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که شهر قورچی باشی نتوانسته آن گونه که راندینلی انتظار دارد، به عنوان یک مکان مرکزی نقش کلیدی در خدمات رسانی به نواحی پیرامون خود ایفا نماید و به تبع آن نتوانسته موجب کاهش وابستگی نواحی روستایی پیرامون به مرکز شهرستان گردد.
برنامه ریزی استراتژیک و راهبردهای بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
118-103
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی استراتژیک توسعه شهری رویکرد نوینی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است که با اتکا به اصول توسعه پایدار شهری بر ترسیم چشم انداز، تدوین اهداف توسعه، رویارویی همه جانبه و سیستماتیک با مسائل اساسی شهر استوار است. یکی از استراتژیهای دستیابی به توسعه شهری، بازآفرینی پایدار بافتهای فرسوده شهری می باشد. در این پژوهش چارچوب برنامه ریزی استراتژیک به عنوان روش مناسب مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین استراتژی های بازآفرینی پایدار شهر کرمانشاه تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده است. در برنامه ریزی استراتژیک چندین مدل جهت دستیابی به توسعه پایدار شهری وجود دارد نظیر مدل برایسون، دیوید، دیکسون، گلکار و ...، در این پژوهش با بهره جستن از این مدلها، فرایند برنامه ریزی استراتژیک برای بازآفرینی بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه صورت گرفت. جهت تحلیل جدول SWOT و امتیاز دهی به عوامل درونی و بیرونی محیط با 15 کارشناس و خبره نظرسنجی و مصاحبه صورت پذیرفت و اولویت بندی استراتژیها با استفاده از مدل QSPM انجام گرفت. نتایج به دست آمده با توجه به خروجی مدل نشان داد "راهبرد محافظه کارانه" در برنامه ریزی استراتژیک بازآفرینی پایدار شهری میزان جذابیت بالایی داشته است. اولویت بندی راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه براساس نظر کارشناسان و خبرگان در ماتریس QSPM ، مدیریت شهری یکپارچه و واحد، برنامه ریزی مشارکتی، تأکید ویژه بر توسعه درونی و میان افزای شهری، ارائه بسته های تشویقی، حمایتی و تسهیلات و معافیت ها، تاکید بر برنامه ریزی محله مبنا، ارتقای توانمندی های اجتماعی و اقتصادی شهروندان به ویژه گروه های آسیب پذیر، آموزش، گفتمان سازی، اطلاع رسانی و فعالیت های فرهنگی-ترویجی؛ ظرفیت سازی و نهادسازی جامعه مدنی از راهبردهای اولویت دار در بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه می باشند.