فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیار های اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. از طرفی یکی از الزامات اساسی فرآیند توسعه پایدار ملی، توجه به ویژگی های منطقه ای با استفاده از مجموعه ای از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه به مناطق مختلف تخصیص داد. پژوهش حاضر به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران و رتبه بندی آنها براساس میزان توسعه یافتگی، برای هدایت برنامه ریزان و سیاست مداران در تعیین اولویت سرمایه گذاری در استان ها انجام گرفت. بدین منظور، ابتدا 13 شاخص از حوزه های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شناسایی و داده های متناظر با آنها برای 28 استان کشور ایران گردآوری شد. برای تهیه شاخص ترکیبی از روش تحلیل عاملی استفاده شده و شاخص های ترکیبی برای استان ها محاسبه و سطح بندی شدند. بر اساس این سطح بندی، استان های کهکیلویه و بویر احمد، تهران و سمنان به ترتیب در رتبه های اول تا سوم و استان های کردستان، سیستان و بلوچستان و همدان به ترتیب در رتبه های آخر قرار گرفتند.
بازشناخت جنبش پیاده مداری در پایداری فضاهای متراکم شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۹۴-۱۷۹
حوزه های تخصصی:
امروزه جنبش پیاده مداری که هدف آن بازیابی و توسعه فضاهای پیاده در سطح شهرها و به رسمیت شناختن و اولویت قائل شدن برای عابرین پیاده بعنوان عناصر درجه اول شهری؛ به یکی از محورهای برنامه ریزی و طراحی شهری بدل گردیده است. به ویژه با آغاز هزاره سوم ضرورت رویکرد مجدد به حرکت پیاده بعنوان سالم ترین، اقتصادی ترین و پویاترین روش جابجایی و حمل و نقل درون شهری مورد توجه جدی کارشناسان و مدیران امور شهری قرار گرفته است. عواملی چون افزایش قابل توجه زمان جابجایی، افزایش تصادفات، آلودگی های صوتی، بصری و نزدیک شدن میزان آلودگی هوا به مرزهای تهدید سلامت انسانی، از تبعات سیستم حمل و نقل ناپایدار در شهرها می باشد. همچنین، موانعی از قبیل کمبود اعتبار مالی برای زیرساخت ها، فقدان ایمنی و امنیت، موقعیت نامناسب فضاها و ساختمان ها، موانع قانونی و حقوقی و در نهایت فقدان اعتبار و منزلت اجتماعی، بر سر راه توسعه شبکه حمل و نقل غیر موتوری وجود دارد. نتایج تجربیات سایر کشورها حاکی از آن است که پایداری تنها با ایجاد تغییرات در طراحی، الگوهای استفاده و مدیریت وسایل نقلیه حاصل نمی شود، بلکه باید تغییراتی در نحوه تفکر نسبت به شناخت و ارزشیابی راهکارهای ممکن برای حل مشکلات حمل و نقل ایجاد گردد. از اینرو در این پژوهش ابتدا نگاهی اجمالی بر مفاهیم حمل و نقل پایدار شهری صورت می گیرد، سپس ضمن بررسی پیاده روی و دوچرخه سواری و اثرات آنها به عنوان شیوه ای مؤثر از حمل و نقل غیر موتوری، راهبردهای رسیدن به توسعه پایدار در فرم مطلوب شهری، در محدوده ی فلکه دوم صادقیه (واقع در شهرداری منطقه 2 تهران) با استفاده از مدل ترکیبی SWOT و Likert مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته، تا با بکارگیری این راهکارها و گسترش آن در کشور از مزایای آن بهره مند گردیم. این پژوهش، با حمایت پژوهشکده سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور انجام شده است.
بررسی آسایش حرارتی با استفاده از روش های PMV و PPD (مطالعه موردی: بازار وکیل شیراز)
حوزه های تخصصی:
آب و هوا تأثیر زیادی بر شرایط راحتی بشر دارد. در معماری سنتی ایران، طراحان تلاش نموده اند تا با به کارگیری اصول اقلیمی در ابنیه و فضاهای شهری شرایط آسایش را برای ساکنان و کاربران بنا فراهم آوردند. توجه به طراحی اقلیمی عناصر تشکیل دهنده ی بنا همچون سقف، کف، بازشو و جداره های متناسب با اقلیم می تواند کیفیت آسایش را ارتقا بخشد. بازار از جمله فضاهای شهری است که در معماری سنتی ایران همواره با رعایت اصول اقلیمی پدیدار شده است. تأمین آسایش حرارتی در بازار به سبب خلق محیطی آسوده با هدف رشد اقتصادی شهر ضروری می نماید. در این پژوهش آسایش حرارتی در بازار وکیل شیراز با استفاده از روش های PMV و PPD بررسی می شود. در صورت راحت نبودن شرایط آسایش حرارتی می توان تمهیداتی در نظر گرفت که در فصول مختلف سال، با استفاده از ترکیب روش های فعال و غیرفعال شرایط بهتر آسایش حرارتی را پدید آورد. روش این تحقیق، پژوهش تجربی می باشد. داده های مورد نیاز به وسیله ی ابزار اندازه گیری به صورت میدانی اندازه گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که آسایش حرارتی در زمستان از نظر درجه تنش فیزیولوژیک، بدون تنش سرما و حساسیت حرارتی از درجه راحت برخوردار می باشد و کمتر از 15 درصد کاربران بازار از این شرایط ناراضی هستند.
بررسی رابطه بین ویژگی های فردی زنان و مشارکت آنان در فرایند توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان درزآب – شهرستان مشهد)
حوزه های تخصصی:
روند تحول مشارکت زنان روستایی ایران در طول دهه های اخیر با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. تصور بر این است که ویژگی های فردی زنان روستایی نقش بارزی در مشارکت یا عدم مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه ایفا می نماید. در این مقاله تلاش شده تا میزان ارتباط ویژگی های فردی و مشارکت زنان در فرایند توسعه نواحی روستایی بررسی گردد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 250 خانوار نمونه منطقه جمع آوری شده است. یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی پیرسون نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین ویژگی های فردی و مشارکت پذیری زنان روستایی وجود ندارد، اما بر اساس آزمون ویلکاکسون رابطه معنی داری بین سن، درآمد ماهیانه و انواع مشارکت زنان روستایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد. در توزیع فضایی رابطه بین عوامل فردی متاثر از دیدگاه زنان روستایی و مشارکت در چهار روستا همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل تجهیز و سرمایه گذاری در امور اقتصادی روستاها، آموزش زنان و دختران روستایی، تشکیل بانک اطلاعاتی برای شناسایی قابلیت های زنان روستایی، ارتقای آگاهی های آنان نسبت به حقوق، توانمندی ها و استعدادهای خود و مزایای مشارکت در جامعه از طریق آموزش و رسانه های گروهی و غیره پیشنهاد میشود.
مهاجرت، تحرک سکونتی و ساخت اجتماعی – فضایی شهر سبزوار
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع تحرک سکونتی در نواحی مختلف شهر به دلیل رابطه علت و معلولی آن با ساختار اجتماعی ـ فضایی شهر، در مطالعات شهری به ویژه در جغرافیای اجتماعی شهرها مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق یافتن پاسخی منطقی و مستدل به این سوال اساسی است که مهاجرین روستایی وارد شده به شهر سبزوار در بدو ورود در چه مناطقی از شهر اقامت گزیده و در مراحل بعدی چگونه محل سکونت خود را تغییر دادهاند و چه عوامل و متغیر هایی در فرایند اقامت اولیه و تحرکات سکونتی بعدی آن ها موثر بوده است؟ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و داده های به روش پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) گردآوری شده و با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که مهاجرین وارد شده به شهر سبزوار در بدو ورود عمدتاً در مناطق حاشیهای و بافت قدیم و از نظر سطح درآمدی، در مناظق کم درآمد شهر اقامت گزیدهاند. تحرک سکونتی مهاجرین در مراحل بعد از اقامت اولیه، عمدتا در داخل مناطق درآمدی متوسط و کم درآمد و از نظر کالبدی در حاشیه شهر صورت گرفته است. جابجاییها همواره در جهت مثبت و از مناطق کم درآمد به سمت مناطق با درآمد بالاتر نبوده است؛ بلکه حرکت های معکوس به سوی مناطق درآمدی پایین نیز جریان داشته است. همچنین نتایج این پژوهش نشان دهنده وجود رابطه معناداری بین متغیرهایی همچون میزان درآمد، سطح تحصیلات و سابقه مهاجرت خانواده های مهاجر با چگونگی و جهت جابجایی های درون شهری آن ها است.
امکان سنجی بکارگیری رهیافت های توانمندسازی در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی ناحیه گلشهر مشهد
حوزه های تخصصی:
حاشیهنشینی و یا به تعبیر امروزی اسکان غیر رسمی، پیامد شهرنشینی سریع و انتقال به پارادایم اقتصادی اجتماعی صنعتی شدن است که شهرنشینی، شکل فضایی غالب و موازی انتقال اجتماعی اقتصادی این پارادایم است. این پدیده در دهه های اخیر با پیدایش جامعه اطلاعاتی همچنان گسترش یافته و گویی تعهدی برای بقا و بازتولید آن وجو دارد. از دهه 1980 رهیافت توانمندسازی با ابتکار عمل بانک جهانی به منظور ساماندهی سکونتگاههای غیر رسمی، افراد ساکن در این نوع سکونتگاهها را نه به عنوان معضل، بلکه به عنوان دارایی مینگرد و ارتقای وضعیت اجتماعی- اقتصادی آنها را با نقش تسهیلگر دولت بر عهده خود آنان میگذارد تا تعهد و توانمند سازی را جایگزین فرهنگ استحقاق و فرهنگ فقر نماید. مشهد در مقام اولین کلان شهر مذهبی جهان و دومین کلان شهر ایران مقصد نهایی مهاجرتهای گسترده شرق کشور و حتی کل کشور است که این موضوع باعث شکلگیری سکونتگاههای غیر رسمی با وسعت 200 کیلومتر مربع و جمعیت بیش از 70 هزار نفری شده است. گلشهر در شمال شرق مشهد با جمعیتی در حدود 34650 نفر (1385)، که اکثراً هم افغانی بودهاند، یکی از مناطق حاشیه نشین شهر مشهد است که با وجود قرار گرفتن در محدوده طرح جامع شهری از سال 1372، شاخص های اجتماعی اقتصادی و کالبدی آن در وضعیت نامناسبی قرار دارد. این مقاله با استفاده از روش SWOT به ارائه رهیافت توانمندسازی در ساماندهی ناحیه شهری فوق میپردازد. نتایج نشان می دهد که این رهیافت با تاکید بر قابلیتها و توانایی های ساکنان، ضمن حفظ کرامت انسانی حاشیهنشینان بهتر از سایر راهبردها در بهسازی و ساماندهی محیطی اثرگذار است.
تلفیق شاخص های توسعه یافتگی انسانی و نقش آن در پایداری مصالح ساختمانی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله همیشه مورد تحقیق کارشناسان این امر بوده است. این پژوهش دارای ابعاد گوناگونی میباشد از جمله پایداری و ناپایداری مصالح ساختمانی و ارتباط آن با عوامل و شاخصهای انسانی. این بحث عمدتاً بخش نامرئی برنامهریزی شهری محسوب میشود و برنامهریزی بدون در نظر گرفتن آن منجر به شکست خواهد شد. هدف این پژوهش، تعیین شاخصهای انسانی مؤثر بر پایداری و ناپایداری مصالح ساختمانی مناطق شهری استانهای کشور است.
از این رو در این پژوهش با رویکرد روشهای کمی ـ تحلیلی به مطالعه این عوامل پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از روش SDI توسعهیافتگی مصالح ساختمانی استانها محاسبه گردید که در آن استانها به چهاردسته تقسیم میشوند و استانهای مازندران، ایلام، اصفهان، گیلان، مرکزی، کهکیلویه و بویراحمد، تهران در وضعیت توسعهیافته جای میگیرند. در گام بعدی با استفاده از روش تحلیل عاملی 90 نماگر به 11 عامل تأثیرگذار تقلیل یافت. سپس با استفاده از روش رگرسیون آشکار گردید که عوامل اول، چهارم، هفتم و نهم بیشترین تأثیر را در توسعهیافتگی مصالح داشتهاند.
یکپارچه سازی سیستم حمل و نقل راهکاری در جهت دستیابی به حمل و نقل پایدار مطالعه موردی: کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
47 - 60
حوزه های تخصصی:
سیاست های حمل و نقل پایدار در صدد جستجوی روش هایی است که امکان دسترسی مناسب را برای همه اقشار جامعه فراهم کرده، هزینه های اقتصادی را تعدیل نموده و زمینه آلودگی های زیست محیطی را کاهش دهد. از طرفی دیگر، تجارب کنونی حمل و نقل درون شهری در کشور ما و ادامه روند موجود، قرابت اندکی با چشم انداز حمل و نقل پایدار دارد. "راهبرد حمل و نقل یکپارچه" (Integrated Transportation Approach) با هدف یکپارچه سازی و هماهنگ نمودن خدمات جابجایی در راستای دستیابی به آرمان حمل و نقل پایدار پیشنهاد شده است. کلانشهر شیراز امروزه با مشکلات عمده ای در حوزه حمل و نقل درون شهری همچون سهم پایین استفاده از حمل و نقل عمومی، ازدحام ترافیکی روزافزون در بخش مرکزی شهر، مصرف بالای سوخت و بروز انواع آلودگی مواجه بوده و به منظور کاهش مشکلات مذکور، طرح ها و اقدامات عملی و نرم افزاری متعددی را تجربه نموده است. پژوهش حاضر به بیان یافته های یک تحقیق مبتنی بر نظرسنجی کارشناسی (Expert Opinion) می پردازد که در آن وضعیت جاری شیراز در حوزه حمل و نقل درون شهری و سیاست های اعمال شده را با رویکرد یکپارچه سازی بررسی شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با مدیران و کارشناسان بخش دولتی و خصوصی (مشاورین) جمع آوری شده و با روش تحلیل چند معیاری سلسله مراتبی (AHP) مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست های جاری مدیریت شهری شیراز از نظر معیارهای "راهبرد حمل و نقل یکپارچه"، وضعیت مطلوبی ندارد. از دیدگاه کارشناسی، اولویت بندی سیاست های یکپارچه سازی با محوریت توسعه حمل و نقل عمومی و به ترتیب شامل افزایش دسترسی و کارایی اتوبوسرانی در مناطق شهریِ دارای پتانسیل تقاضا، تخصیص بخشی از عواید ناشی از دریافت عوارض شهرداری در بخش حمل و نقل عمومی و ایجاد مسیرهای ویژه اتوبوس در کرویدورهای پر تردد و بخش مرکزی شهر می¬باشند.
ارزیابی میزان تحقق پذیری شاخص های توسعه پایدار شهری در مناطق مرزی (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۲۲-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
در پی گسترش شهرنشینی در قرون اخیر و افزایش جمعیت که بر آن دامن زده، امروزه توجه به شهرها و مسائل شهرنشینی یکی از ضروریات برنامه ریزی در سطح کشور می باشد. در این پژوهش به بررسی مسائل و شاخص های توسعه پایدار شهری پیرانشهر، به عنوان یکی از شهرهای مرزی کشور در جنوب استان آذربایجان غربی که در دو دهه اخیر با افزایش شدید جمعیت روبرو بوده است، پرداخته می شود. در این پژوهش برای ارزیابی توسعه پایدار شهری پیرانشهر، شاخص های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی- کالبدی را با میانگین شاخص های منتخب شهری کشور، با استفاده از آزمون علامت و آزمون ویلکاکسون به بوته آزمون گذاشته ایم. نتایج آزمونهای آماری حاکی از این می باشد که علی رغم تحولات سریع جمعیتی شهر پیرانشهر و افزایش سریع آن در دو دهه اخیر، توسعه شهری پیرانشهر در راستای توسعه پایدار شهری بوده و جمعیت پذیری و توسعه آن بدلیل فراهم شدن جاذبه های شغلی و اقتصادی از طریق مبادلات مرزی و بین المللی تأمین شده و در راستای پایداری شهری می باشد.
مکان یابی مراکز درمانی با استفاده از GIS و روش ارزیابی چند معیاری AHP: ناحیه دو شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مکان یابی مراکز درمانی به مطالعه موردی در ناحیه دو شهر نیشابور می پردازد. بر این اساس، معیارهای کالبدی، اقتصادی، ارتباطی و طبیعی جهت مکان یابی مراکز درمانی انتخاب شده است. اطلاعات مورد نیاز برای معیارهای فوق با شیوه ی برداشت میدانی(مصاحبه و مشاهده) جمع آوری گردیده، سپس برای دست یابی به بهترین مکان از مدل ترکیبی"" فرآیند تحلیل سلسله مراتبیAHP"" استفاده شده است. محاسبات و فضایی نمودن معیارها با استفاده از نرم افزارهای "" Excel"" و "" Arc GIS"" صورت گرفته و نتایج مطالعات به صورت نقشه هایی حاصل شده است. نقشه ی نهایی، که نتیجه ی بررسی کلیه ی معیارهای مرتبط با مکان یابی مراکز درمانی (درمانگاه) در سطح ناحیه می باشد، محدوده ی مورد مطالعه را به صورت پهنه هایی با اولویّت قوی، متوسّط و ضعیف نشان می دهد و مکان های پیشنهادی برای درمانگاه را مشخص می کند.
تحلیل تأثیر گسترش فضایی شهر تهران در افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران در منطقه ای با خطر لرزه ای بسیار زیاد قرار دارد. آنچه آسیب پذیری تهران را در برابر زلزله افزایش می دهد، گسترش فیزیکی شهر در ابعاد مختلف است. از آنجا که تحلیل این گسترش، راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات شهری است، تأثیر توسعه فضایی شهر تهران در افزایش آسیب پذیری زلزله در 200 سال اخیر بررسی شده است. اهداف پژوهش شامل نشان دادن وضعیت گسترش فیزیکی شهر تهران در 200 سال اخیر، تبیین رابطه افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر تهران و بررسی وضعیت گسترش فیزیکی شهر تهران در ارتباط با آسیب پذیری ناشی از زلزله است. در پژوهش حاضر، وضعیت گسترش فیزیکی تهران از زمانی که روستایی بوده تا زمانی که به کلان شهر ملی تبدیل شده است، مورد بررسی و توصیف قرار گرفته است. همچنین، به منظور تبیین رابطه افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر تهران داده های جمعیت و مساحت از سال 1165 تا 1387 جمع آوری و با استفاده از مدل هلدرن بررسی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد با توجه به سوابق زلزله های تاریخی، پیشینه لرزه خیزی و گسل های متعدد، شهر تهران از شهرهای با خطر لرزه خیزی بالاست. گسترش فیزیکی شهر تهران در دوره مورد مطالعه، 91 درصد ناشی از رشد جمعیت بوده و 9 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. رشد ناهماهنگ و غیر اصولی شهر تهران، بویژه در چند دهه اخیر، ساخت و ساز در حریم گسل ها و مناطق مستعد ناپایداری زمین شناختی نشان می دهند که در صورت وقوع زلزله ای شدید در تهران، تلفات و صدمات جبران ناپذیری به این شهر و به کل کشور وارد خواهد شد. نهایتاً مهمترین عامل افزایش آسیب پذیری لرزه ای شهر تهران، گسترش افقی شهر، بدون در نظر گرفتن حریم امن گسل هاست.
بررسی کیفی توسعهی پارک های شهری و بهینه سازی استفاده شهروندان از آن در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ایجاد هماهنگی لازم بین خواسته های شهروندان و نوع و امکانات پارک ها، از ملزومات ارتقایکیفی فضاهای سبز شهری است. از این رو جهت بهسازی و بازنگری پارک ها، بایستی عوامل جمعیت شناسی مؤثر در توزیع و رشد فضاهای سبز، مطالعه شود.هدف این تحقیق بررسی دیدگاه شهروندان در خصوص توسعه کیفی پارک های شهر بیرجند است. محورهای مورد بررسی در این پژوهش جهت تدوین برنامه های آتی توسعه ی فضاهای سبز شهر بیرجند عبارتند از: الویت تفریحی شهروندان، مدت زمان صرف شده برای رسیدن به یک پارک، میزان مراجعه به پارک ها در طول سال، قالب های اصلی مراجعه به پارک ها، ترجیحات فصلی در مراجعه به پارک ها، مقیاس پارک های مورد استفاده و الویت های مردمی در توسعه ی انواع مختلف پارک ها.
روش انجام تحقیق به صورت اسنادی-تحلیلی و پیمایشی است که بخش اعظم اطلاعات از طریق توزیع پرسشنامه بین ساکنان نواحی چهارگانه ی شهر بیرجند أخذ شده و تحلیل نهایی بر روی آن صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان میدهد که استفاده از پارک های شهری، مهم ترین الویت تفریحی شهروندان شهر بیرجند بوده، ولی عواملی موجب گشته که میزان استفاده ی مردم از این فضاها در فصل های سرد سال به حداقل کاهش یابد. همچنین شهروندان تمام نواحی شهری بر توسعه پارک های بزرگ حومه ای جهت گذران اوقات فراغت تأکید نموده اند.
ارزیابی مکان یابی پروژه های مسکن مهر با رویکرد کالبدی-زیست محیطی، با استفاده از مدل سلسله مراتب AHP (نمونه موردی استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
57 - 70
حوزه های تخصصی:
مکان یابی مناسب زمین یکی از مهمترین عوامل تولید مسکن و به دلیل دارا بودن ماهیت چند وجهی، فرآیندی بسیار پیچیده است. استفاده از مدل های تصمیم گیری در مکان¬یابی موجب تسهیل و انتخاب بهینه سایت می گردد. یکی از روش های تصمیم گیری از طریق وزن دهی به معیارها، روش تحلیل سلسله مراتبی AHP است. با استفاده از این روش معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی می شوند و گزینه های مناسب برای مکان یابی انتخاب می شوند. در این مقاله با هدف تسهیل مکان یابی فضاهای مسکونی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی فرآیند روش مذکور ، معیارها و زیر معیارهای موثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت واره سلسله مراتبی معیارها ترسیم می شود، سپس این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنظیم و در بین متخصصان برنامه ریزی شهری و مسکن توزیع و میانگین وزن های داده شده به هر معیار و زیرمعیار در مقایسه های دو دویی ماتریس های توماس ال ساعتی، جهت رتبه بندی استفاده شده است. نهایتاً تحقق معیارهای مذکور به ترتیب اولویت آن در 13 پروژه مسکن مهر استان یزد به عنوان نمونه مطالعات میدانی بررسی می شود. اطلاعات لازم برای مکان یابی نیز در قالب پرسشنامه ای از سازمان مسکن استان یزد استخراج و سپس داده های خام دسته بندی و تحلیل شدند و برآیند نتایج به شکل ماتریس ارزیابی مکان یابی برای کل پروژه ها ترسیم شده است. برآیند نتایج ارزیابی حاکی از مکان یابی مناسب پروژه های مذکور بوده و البته نواقصی نیز وجود دارد که مسلماً پاسخگوئی همزمان به تمام معیارها بسیار دشوار است و در مواردی با توجه به اولویت-های مطرح شده پاسخگوئی به یک معیار منتج به عدم امکان مکان یابی مناسب می گردد.
تدقیق انگاره های حاکم بر حضور زنان مسلمان در عرصه های عمومی شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
71 - 85
حوزه های تخصصی:
فرآیند جنسیتی شدن عرصه های عمومی شهری و عدم توجه طراحان شهری به ویژگی ها، نیاز های گروه های مختلف اجتماعی موجب گشته تا این عرصه ها هویت متعالی خویش را از دست بدهند. در این بین به نظر می رسد زنان از جمله گروه هایی باشند که توجه به ویژگی ها و نیازهایشان در طراحی عرصه های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گرو ها نادیده انگاشته شده است. از این رو پژوهش حاضر، با هدف ارایه انگاره های مؤثر بر حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی زنان در عرصه های عمومی شهری و با تأکید بر ترجیحات آنان شکل گرفته است. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و از روش تحقیق پیمایشی در بستر مطالعات میدانی و از شیوه های تحقیق مرور متون و منابع، مشاهده و مصاحبه بهره گرفته شده است. همچنین از پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات، از نرم افزار های SPSS و LISRER به عنوان ابزار تحلیل و ارزیابی داده ها و از مدل ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی) و روش تحلیل حداقل مربعات غیر وزنی به عنوان روش تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که وجود انگاره های دسترسی، امنیت، آسایش، هم آوایی با طبیعت، پویایی و جذابیت، رویداد پذیری و رمز گرایی در عرصه های عمومی شهری، بر انگیزش حضور زنان در این عرصه ها موثر هستند.
تحلیلی بر ساختار فضایی و توسعه افقی شهرهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و تغییر ساختار و توسعه پایدار شهری و بهره گیری از منابع طبیعی متکی بر شرایط محیطی، کارکردی، جغرافیایی و جمعیتی شهر و منطقه است. نظر به اهمیت منابع طبیعی و نقش آن ها در توسعه پایدار، استفاده درست و منطقی از این منابع از جهات گوناگونی ضروری است. مدیریت این منابع در رشد و توسعه شهرها به صورت توسعه عمودی شهرها در کشورهای توسعه یافته شکل گرفته است، اما در برخی مناطق ایران به ویژه منطقه سیستان با توجه به موقعیت جغرافیایی آن (وفور زمین) با توسعه افقی شهرها (توسعه کم تراکم) و نابسامانی بازار زمین شهری (عدم کنترل کاربری ها)، همراه بوده که منجر به از بین رفتن زمین های کشاورزی حاشیه شهرها، افزایش هزینه حمل و نقل شهری، افزایش مصرف انرژی، حاشیه نشینی و ... گردیده است. در این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی از شهرهای زابل، زهک و ادیمی با توجه به جهات گسترش آنان و تبدیل نقاط روستایی به محلات شهری (خاک سفیدی- ادیمی)، تلاش شده با استفاده از معیارها و شاخص های شهر سالم مبتنی بر بوم محوری و با توجه به توسعه افقی شهرهای منطقه که ناشی از افزایش جمعیت شهری شهرها، مهاجرت روستائیان و ماشینی شدن شهرها است، به تجزیه و تحلیل آنان پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که، با توجه به ساختار ارگانیک و درون زای شهرهای منطقه سیستان همانند شهر سوخته، دهانه غلامان و غیره وابستگی این شهرها به منابع طبیعی (آب)، با پیشنهاد ترکیب کاربری در شهرهای منطقه و ایجاد پیوستگی بین کاربری ها و همچنین رعایت قوانین و مقررات شهرسازی و برنامه ریزی شهری منطبق با شرایط اقلیمی و زنده نگه داشتن سیستم های بومی و طبیعی منطقه با تأکید بر استفاده صحیح و درست منابع طبیعی راهکار اجرایی در زمینه توسعه بوم محور منطقه باشد.
تحلیل الگوی گسترش شهر بهشهر بر اساس مدل های کمی برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهر های کشورهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، از جمله این تحولات افزایش سریع جمعیت بوده، که شهر بهشهر نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. به طوری که جمعیت این شهر در 50 سال اخیر بیش از 5 برابر رشد داشته است. این رشد فزایند، گسترش فیزیکی بی رویه شهر را نیز در پی داشته و به منظور تعدیل این نارسائی ها و مشکلات شهری، تحقیق حاضر بر آن است تا فرآیند گسترش شهر بهشهر و عوامل موثر بر آن را مشخص و راهکارهای پیشنهادی در رفع و تعدیل این فرآیند را پی جویی نماید. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. برای تحلیل داده ها از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، ویلیامسن، امتیاز استاندارد شده، HDI و ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که: 60 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای 1385- 1355 مربوط به رشد جمعیت بوده و 40 درصد باقیمانده، مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر است - محدوده مرکزی شهر از ساختاری متراکم تر و محدوده های پیرامونی از ساختاری پراکنده برخوردارند. - توزیع مکانی و سلسله مراتبی کاربری ها در سطح نواحی و محلات شهری بهشهر به صورت نامتوازن بوده و این بی نظمی در ساختار فضایی، شهر را به آشفتگی در بخش مرکزی و عدم تحرک شهری در سطح نواحی و محلات شهری دچار کرده است. همچنین به دلیل وجود موانعی چون پیش کوه های جهان مورا در جنوب و بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و راه آهن در شمال شهر، توسعه شهر به صورت افقی و خطی صورت گرفته است. بنابراین، می توان به گسترش عمودی به جای گسترش افقی شهر، اجرای طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و استفاده بیشتر از اراضی شهر و پر کردن فضاهای خالی داخل شهردر جهت جلوگیری از رشد افقی شهر اشاره کرد.
ارزیابی علل عدم استفاده از فناوری های نوین ساختمانی در نوسازی بافت های فرسوده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۳۴-۲۱۳
حوزه های تخصصی:
صنعت ساختمان و پروژه های عمرانی به گواهی آمار و ارقام، از لحاظ سرمایه و حجم نیروی انسانی درگیر، بزرگ ترین صنعت در کشور می باشد. رشد سریع جمعیت و افزایش تقاضا، نیاز به کاهش زمان تحویل پروژه های عمرانی و کاهش زمان برگشت سرمایه سرمایه گذاران و عواملی از این قبیل باعث شده اند تا ضرورت ایجاد تحول در شیوه های سنتی صنعت ساختمان روزبه روز بیشتر شود. نیاز به بهره گیری از تکنولوژی های ساخت متناسب با رشد هر جامعه و بهره گیری از فناوری در سایر صنایع و توانایی های اجرای آن جامعه متغیر است. چنین نیازهایی است که بعضاً به نوآوری ها و یا انتقال فناوری می انجامد. وسعت عظیم بافت های فرسوده با معضلات فراوان و نبود استراتژی های روشن درخصوص برنامه ریزی و مدیریت طرح و اجرا در نوسازی این گونه بافت ها، سبب شده تازمینه های تحقق قوانین و مصوبات هر چند اندک موجود نیز فراهم نشود و بافت های فرسوده شهری با روندی افزایشی به مهم ترین چالش شهر تهران تبدیل شود. مباحث مربوط به زلزله و مدیریت بحران در وهله نخست و ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کیفیت های قابل ارتقا کالبدی و کارکردی – فضایی این بافت ها در مراتب بعدی، نیاز به رویکردهای ویژه جهت نوسازی آنها را اجتناب ناپذیر می نماید. در این مقاله سعی شده است تا ضمن تعریف دقیقی از تکنولوژی های نوین ساختمانی، به اهمیت علل عدم گسترش فناوری های نوین در صنعت ساخت و ساز و شناسایی ریسک های ناشی از استفاده از این فناوری ها در پروژه های نوسازی بافت های فرسوده پرداخته شود و در ادامه ضمن دسته بندی و مشخص نمودن هریک از این عدم قطعیت ها به ریشه یابی علل بروز مهم ترین این عوامل پرداخته خواهد شد.
تحلیل فضایی و مکانیابی پارک های درون شهری نمونه موردی: شهر کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آلودگیهای صنعتی اثرات مخرب زیادی بر محیط زیستشهری و زندگی ساکنان آن وارد کرده است. به منظور تعدیل اثرات مخرب این آسیبهای زیستمحیطی مؤثرترین و در عین حال سادهترین راه توسعه فضای سبز میباشد. سامانه اطلاعات جغرافیایی با برخورداری از انواع توابع تحلیلی، امکان تلفیق دادههای مکانی و غیرمکانی و همچنین مدیریت و تحلیل توأمان آنها را فراهم نموده است، که میتواند به عنوان ابزاری در دست برنامهریزان شهری باشد. در شهر کازرون که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت کمبود شدید فضای سبز شهری و توزیع ناعادلانه آن به شدت احساس میشود. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب و با استفاده از تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) و مدل همپوشان شاخصها (IO) به دنبال توزیع بهینه فضای سبز در شهر کازرون میباشد، برای رسیدن به این منظور با استفاده از نرمافزار GIS و پس از طی کردن مراحل جمعآوری داده، تهیة لایة اطلاعاتی جدید، طبقهبندی و ارزشگذاری لایهها و نهایتاً وزندهی و همپوشانی لایههای اطلاعاتی به اولویتبندی زمینهای شهر کازرون برای ایجاد فضای سبز جدید پرداختهایم. در نهایت زمینهای این منطقه را به پنج دستة خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف تقسیمبندی کردهایم که پس از تطابق این نقشه با واقعیت زمینی، زمینهای دسته خوب و خیلی خوب برای ایجاد فضای سبز جدید (پارک محلهای و شهری) مناسب تشخیص داد شد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی ـ تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق مشاهدة میدانی، مطالعه طرحهای جامع و تفصیلی شهر کازرون، نقشههای 2000/1 وضع موجود و تفضیلی این شهر به دست آمده است.
تأثیر بانکداری الکترونیک در کاهش سفرهای درون شهری (نمونه موردی : بخش مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و گسترش روزافزون فناوری ارتباطات، انقلابی را در ابعاد مختلف زندگی انسان ها و عملکرد سازمان ها ایجاد کرده است. این فناوری، کارکرد و نگرش افراد، سازمان ها و دولت ها را دگرگون ساخته و باعث ایجاد صنایع نوین، مشاغل جدید و خلاقیت در انجام امور گردیده است. با توجه به اهمیت موضوع بانکداری الکترونیک و روند صعودی آن در ایران، در این مقاله سعی شده است به بررسی تأثیر بانکداری الکترونیک در میزان کاهش سفرهای درون شهری در محدوده ی بخش مرکزی شهر زنجان پرداخته شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است، جمع آوری داده ها به صورت میدانی (تهیه پرسشنامه و مطالعه میزان مراجعه حضوری افراد به بانک های موجود در مرکز شهر زنجان) بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که : اکثر مراجعات به مرکز شهر زنجان به منظور انجام خدمات بانکی در ساعات اوج، سبب افزایش ترافیک در بخش مرکزی شهر گردیده و این امر هزینه های اقتصادی زیادی بر جامعه تحمیل کرده است و اگر چنانچه هزینه هایی چون آلودگی هوا، استهلاک خودرو، تجهیز زیرساخت ها و... بر این رقم بیفزاییم، بی تردید رقم بسیار بالایی خواهد شد. بنابراین می توان با رونق بانکداری الکترونیک سبب کاهش مراجعه شهروندان و شاهد بهبود نسبی ترافیک شهری و کاهش هزینه ها در شهر زنجان باشیم.