فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی، ازدحام جمعیت و حرکت های جمعیتی تغییرات زیادی در الگوی سیستم شهرهای ایران به وجود آورده است. بررسی تغییرات نظام سلسله مراتب شهری استان لرستان در دوره زمانی 90-1355 از اهدافی است که این پژوهش دنبال می کند. جامعه آماری پژوهش نقاط شهری استان لرستان، روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات بر اساس آمار مستخرج از پنج دوره سرشماری است. مدل های به کاررفته مدل رتبه- اندازه، ضریب آنتروپی، مدل حد اختلاف طبقه ای و شاخص های نخست شهری بوده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بر اساس مدل رتبه- اندازه در نظام شهری استان طی سال های 1355 تا 1375 تعادل برقرار بوده، ولی طی سال های 90-1385 این نظام متعادل کمی به هم خورده است. مقادیر به دست آمده از ضریب آنتروپی نیز بیانگر آن است که در سال 1375 نسبت به دهه قبل از تمرکز شهری استان کاسته شده است، ولی طی سال های 90-1385 دوباره نظام شهری استان به سمت تمرکز میل داشته است. همچنین شاخص های نخست شهری به کاررفته در پژوهش نشان می دهد که نخست شهری در استان وجود ندارد و شهرهای میانی نقش مهمی در این میان دارند.
سطح بندی توسعه یافتگی محلات شهری با تاکید بر رضایت مندی استاندارد مبلمان شهری (مطالعه موردی: محلات شهر ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک قسمت عمده ای از عناصر تشکیل دهنده سیمای هر شهر مبلمان آن است. اجزایی که گذشته از کاربردهای خاص خود به زیبایی و انتظام شهر نیز سامان می بخشند. طبعاً شکل گیری عناصر بصری که تصویر هر شهر را به وجود می آورند خاطره ای را برای هر بیننده در ذهن باقی می گذارند و شناسایی این تصورات ذهنی می تواند در برنامه ریزی آینده شهری اثرگذار باشد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا محله های شهری ابرکوه را با توجه به رضایتمندی ساکنان از استانداردهای مبلمان شهری سطح بندی کند. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن محله های نه گانه شهری ابرکوه بوده اند و بر اساس فرمول کوکران 263 نمونه خانوار به منظور جمع آوری اطلاعات تعیین شد. همچنین آزمون پیش آهنگی برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسش نامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 76/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی محله های شهری از تکنیک ORESTE استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اولاً سطح رضایتمندی در محلات نه گانه شهر ابرکوه پایین بوده و ثانیاً با توجه به یافته های تکنیک ارسته مشخص شد که محلات گلکاران، امامزاده احمد و نبادان به ترتیب در رتبه های یک تا سه از رضایتمندی استانداردهای مبلمان شهری قرار داشته اند.
تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در منطقه سه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در منطقه سه شهر مشهد است. روش تحقیق استفاده شده در این مطالعه، توصیفی-تبیینی و جامعه آماری تحقیق سرپرستان خانوار منطقه سه شهر مشهد می باشد. جهت تعیین حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شده که حجم نمونه ای بالغ بر 362 مورد بدست آمد. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه که یکی مربوط به سرپرستان خانوار و دیگری مربوط به بنگاه های معاملات املاک می باشد. جهت تحلیل و نمایش داده ها، از نرم افزارهای SPSS، Arc GIS و Excel استفاده گردید. در ابتدا رتبه هر یک از محلات از نظر توسعه یافتگی اقتصادی و اجتماعی ساکنین، با استفاده از مدل موریس بدست آمد؛ سپس توسط آزمون تحلیل واریانس، به بررسی و تحلیل مقایسه میانگین پایگاه اقتصادی و اجتماعی ساکنین با قیمت زمینو مسکن پرداخته شده که معناداری این آزمون، در سطح 99 درصد بدست آمده است. به منظور تحلیل روابط بین هر یک از این عوامل با قیمت زمین و مسکن از همبستگی پیرسون استفاده شده که نتایج آن بیانگر ارتباط مستقیم و مثبت این عوامل با قیمت زمین و مسکن است. تأثیرگذاری هر یک از متغیرهای مستقل (عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن) بر متغیر وابسته (قیمت آن) با استفاده از رگرسیون خطی با روش Stepwise مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که از بین عوامل بررسی شده، متغیرهای پایگاه اقتصادی ساکنین با بتای (36/0)، پایگاه اجتماعی ساکنین (38/0) و وسعت قطعات زمین (36/0-) از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییر قیمت زمین و مسکن در این منطقه شهر، شناخته شدند.
فضاهای بی دفاع در شهر و حسّ ترس؛ پدیدارشناسی تجربه عبور از پل های زیرگذر در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای بی دفاع از جمله فضاهایی با ضریب آسیب پذیری بالا هستند که امروزه در شهرها به دلیل رشد و گسترش فیزیکی و جمعیتی از یک سو و فرسودگی و تخریب مناطق قدیمی، بسیار افزایش یافته اند. هدف نوشتار حاضر تصریح ابعاد مفهومی فضاهای بی دفاع شهری و تحلیل معنایی تجارب حضور در فضاهای بی دفاع شهر مشهد و آشکار ساختن حسّ ترس و ناامنی موجود در این تجارب است که حول سه محور فضاهای بی دفاع، فضاهای قابل دفاع، اثر بی دفاعی فضا بر حسّ ترس و ناامنی بررسی شده است. تحلیل پدیدارشناختی تجربه عبور 12 مشارکت کننده از سه پل زیرگذر شهر مشهد که دارای حداکثر نوسان از لحاظ خصوصیات بی دفاعی بوده اند نشان داد که اولاً در این تجارب 12 واحد معنایی شامل ترس از خشونت، ترس از مزاحمت، احساس خلأ، احساس ناامنی و... نهفته است که آن ها را می توان در ذیل یک مقوله معنایی کلی تر با عنوان حس ترس و ناامنی دسته بندی نمود؛ ثانیاً در این تجارب، خصوصیات وقوع مزاحمت، وحشت و تاریکی جزء وجوه تعمیمی در زیرگذرهایی که مشخصات فضاهای بی دفاع را داشتند و وجود نور مناسب- وجود نگهبانی- شلوغی و تردد زیاد جزء وجوه تعمیمی زیرگذر منتخب که فاقد ویژگی های فضای بی دفاع بود، می باشند و میزان استفاده از زیرگذرها و شدت ترس نیز جزء وجوه تفریدی محسوب می شود. ثالثاً ضعف نظارت، رؤیت پذیری، خلوتی و تاریکی، آشفتگی و فرسودگی از مهم ترین عناصر بی دفاعی فضاهای شهری (پل های زیرگذر) هستند.
مکانیابی پارکینگ طبقاتی چندمنظوره با تأکید بر کاربری پناهگاه با استفاده از GIS و روش تصمیم گیری چندمعیارهAHP (مطالعه موردی: منطقه 14 شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
حفظ جان غیر نظامیان از جمله مهم ترین اهداف مسئولان کشور در کاهش آسیب پذیری حوزه ی نیروی انسانی بوده و ایجاد فضاهای امن و پناهگاهی در زمره ی اقدامات رسیدن به این هدف می باشد. با توجه به هزینه بالای احداث فضاهای امن پناهگاهی، احداث فضاهای چند منظوره به نحوی که در زمان صلح به کاربری خاصی تعلق یابند و در زمان بحران به عنوان فضای امن پناهگاهی استفاده شوند، امری منطقی، مقرون به صرفه و دارای اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق، مکانیابی یک کاربری عمومی مورد نیاز در منطقه 14 تهران است که قابلیت بهره برداری به عنوان فضای امن را دارا باشد. به همین منظور با اعمال نظر کارشناسان در محدود مورد مطالعه، پارکینگ طبقاتی به عنوان کاربری عمومی شهری انتخاب شد. تبیین شاخص های مکانیابی نیز بر این اساس قرار گرفت که کاربری پارکینگ طبقاتی علاوه بر ارزش کارکردی در زمان صلح، در زمان بحران به عنوان فضای امن پناهگاهی قابلیت بهره برداری را داشته باشد. این مهم از طریق بررسی تحلیلی تحقیقات گذشته و دریافت نظرات کارشناسان انجام پذیرفت. در ادامه با روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و وزن دهی به شاخص های مکانیابی از طریق پرسشنامه، لایه های مربوط به هر شاخص در نرم افزار GIS تشکیل و سپس با روی هم اندازی لایه ها مکان نهایی شناسایی و معرفی گردید.
تحلیل تطبیقی عناصر فضایی باغ ایرانی در طراحی پارک های شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی از قدیمی ترین تجربه های باغ آرایی در جهان است و تاریخ باغ سازی ایران نشان از قدمت آن دارد. باغ ایرانی و عناصر آن کمک خواهند کرد که پارک ها و فضاهای سبز امروز از یکنواختی کسل کننده درآمده و به فضاهایی با نشاط و هویت بخش مبدل شوند. در حال حاضر می توان از باغ سازی ایرانی الگو گرفت تا خوانشی مجدد از جلوه های باغ ایرانی صورت پذیرد به نحوی که با فضای سبز مدرن زندگی امروز متناسب باشد. باغ ایرانی مجموعه ای فرهنگی، تاریخی و کالبدی است که در آن آب، گیاه و ابنیه در نظام هندسی مشخصی با هم تلفیق شده و محیطی مطلوب برای انسان بوجود می آورد. یکی از ویژگی های شهر اصفهان گسترش فضاهای سبز و خلق مناظر روح بخش و همچنین شمار زیاد باغ های ایرانی است، به گونه ای که شهر اصفهان به عنوان باغ شهر خوانده می شده است. در این پژوهش به تحلیل تطبیقی عناصر فضایی باغ ایرانی در طراحی پارک های شهر اصفهان پرداخته شده است. در این راستا تلاش شده با استفاده از روش ""توصیفی- تحلیلی"" و با تکمیل 384 عدد پرسشنامه از شهروندان و کارشناسان در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان و با استفاده از نرم افزار SPSS، عناصر فضایی باغ های ایرانی را به منظور بهره برداری در پارک های شهری مورد تحلیل قرار گیرد. فرضیه اصلی تحقیق این است که عناصر فضایی موجود در پارک های شهر اصفهان با عناصر فضایی باغ های ایرانی تطابق چندانی ندارد. نتایج تحقیق نشان داد که اکثریت عناصر موجود در باغ های اصفهان در پارک های شهری نیز دیده می شود اما هنوز تا رسیدن به باغ ایرانی که دارای ویژگی های فضایی منحصر به فرد است فاصله زیادی وجود دارد.همچنین با توجه به ارزیابی ویژگی های باغ ایرانی در پارک های شهری نیز مشخص گردید که تدوین معیارهای طراحی باغ و پارک بر اساس الگوی باغ ایرانی مورد پذیرش شهروندان بوده است. پارک هایی دارای ویژگی هایی با هویت فضایی همانند هندسه مشخص و منحصر به فرد، وجود کوشک و سردر، فراوانی و سبکی خاص در نحوه حضور آب، کثرت سایه، نظمی ویژه در کاشت درختان و. .. می تواند رضایت شهروندان را افزایش دهد.
کیفیت محیط شهری: دیدگاه ادراک محیطی؛ مطالعه موردی محله نارمک منطقه چهار شهرداری تهران
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرها به خصوص شهرهای بزرگ، با ویژگی هایی چون، تمرکز زیاد جمعیت و فعالیت تاثیرات منفی بر محیط شهری داشته است. از طرف دیگر، وقوع بحران های زیست محیطی و تضعیف بنیان های محیط زیست جهانی در مطرح شدن ""کیفیت محیط"" به عنوان بخشی از مفهوم همه جانبه ی"" کیفیت زندگی"" موثر بوده است. در چنین شرایطی و با توجه به برآوردن نیازها و انگیزه های اساسی انسان در محیط های شهری، مفهوم کیفیت محیط شهری در ادبیات شهرشناسی، برنامه ریزی، طراحی و مهندسی شهری مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مقاله، سنجش کیفیت محیط شهری محله نارمک و شناخت شاخص های تاثیرگذار بر کیفیت محیط شهری این محله است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق 380 مورد از ساکنان محله نارمک بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون چندگانه در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر خلاف برداشت های ظاهری، محیط شهری محله نارمک از کیفیت بالایی برخوردار نبوده و ساکنان محله رضایت بالایی از کیفیت محیط شهری محله ندارند. در میان شاخص ها و زیرشاخص های مورد بررسی تنها زیرشاخص های سازمان دسترسی و راه ها، خدمات تجاری و حمل و نقل، کیفیت سلامت محیطی و محیط داخلی واحد مسکونی از کیفیت مناسبی برخوردارند. در سطح ویژگی های کالبدی فضایی بیش ترین تاثیر مربوط به زیرشاخص سازمان دسترسی و راهها(518/0=β)، در سطح ویژگی های عملکردی ساختاری بیش ترین تاثیر مربوط به زیرشاخص خدمات رفاه اجتماعی(531/0=β) و در سطح ویژگی های محتوایی بیش ترین تاثیر مربوط به زیرشاخص سلامت محیطی(680/0=β) است . در سطح محیط سکونتی نیز بیش ترین تاثیر مربوط به زیرشاخص محیط داخلی(569/0=β) است . این یافته ها در چارچوب دیدگاه شناختی روانشناسی حاکی از آن است که در میان شاخص های مورد بررسی، بعضی شاخص ها تاثیر بیشتری در تصور ذهنی ایجاد شده در بین ساکنان در رابطه با کیفیت محیط شهری محله نارمک دارند. میزان اهمیت شاخص ها از فردی به فرد دیگر و از محله ای به محله دیگر متفاوت است که مبنای آن فرایند ادراک محیطی فرد از محیط زندگی خود است.
ارزیابی تناسب مکانی کاربری آموزشی با استفاده از تلفیق مدل FDAHP در محیط GIS مطالعه موردی: دبیرستان های منطقه 2 و 4 شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از شهرهای بزرگ و متراکم، الگوی مکانی کاربری های آموزشی به دلایل مختلف مانند قرارگیری کاربری های مزاحمی چون کاربری های صنعتی، نظامی، مراکز پمپ بنزین، کاربری درمانی و .... از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نمی باشد که همین باعث افت کیفیت خدمات مدارس و تاثیر نامطلوب روحی و جسمی بر روی دانش آموزان دارد. بنابراین در تحقیق حاضر دبیرستان های منطقه 2 و 4 شهر اهواز به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیرهای مورد مطالعه تحقیق؛ کاربری اداری، مسکونی، تجاری، فرهنگی، ورزشی، فضای سبز، نظامی، مذهبی، ایستگاه های آتش نشانی، جایگاه های سوخت رسانی، بهداشتی – درمانی ، صنعتی، خیابان های اصلی و پایانه های مسافربری می باشد. به منظور وزن دهی و تعیین اندازه اثر متغیرهای مورد مطالعه در هدف نهایی تحقیق از مدل FDAHP استفاده شده است. به منظور تهیه لایه نهایی با استفاده از گزینه Raster Calculator و استفاده از عملگر جمع ، لایه ها به روش همپوشانی با یکدیگر تلفیق شده است. نتیجه نهایی تلفیق لایه نشان می دهد که بیشتر مدارس منطقه 2 در وضعیت نامناسب از نظر الگوی همجواری و سازگاری با سایر کاربری های همجوار می باشد. بنابراین الگوی توزیع فضایی دبیرستان های منطقه 2 مطلوب نمی باشد. الگوی توزیع فضایی دبیرستان ها در منطقه 4 نشان می دهد که بیشتر مدارس منطقه 4 در وضعیت مناسبی از لحاظ قرار گیری و همجواری با کاربری های ناسازگار و سازگار قرار دارد. بنابراین الگوی توزیع فضایی کاربری دبیرستان در منطقه 4 مطلوب می باشد.
تحلیلی بر سیستم شهری استان آذربایجان غربی طی سالهای 1335 تا 1385
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و تحلیل نظام شهری استان آذربایجان غربی و نحوه پراکندگی جمعیت شهرهای این استان با استفاده از مدلها و تکنیکهای مناسب در زمینه تحلیل نظام شهری بر اساس داده های آماری در شش دوره و طی 60 سال گذشته می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و برای تحلیل کمی و کیفی داده های آماری از نرم افزارهای Excel و ArcGIS استفاده شده است. بررسی های بعمل آمده در این پژوهش نشان می دهد، در سطوح مختلف شهری استان، ناهماهنگی وجود دارد. حل مشکل عدم تعادل در شبکه شهری استان با برنامه ریزی دقیق و متناسب با هر طبقه شهری و استفاده از روشهای مختلف بصورت مستمر و هماهنگ و اجرای فرصت برابر برای همه شهرهای استان و توزیع متعادل خدمات امکان پذیر است که در نتایج پژوهش به آن اشاره شده است.
نقش طراحی محیطی در پیشگیری از وقوع جرائم شهری (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر اصفهان)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهرها منجر به بروز مشکلات و مسائل پیچیده، به ویژه وقوع انواع ناهنجاری های اجتماعی شده است. افزایش جرم و جنایت در شهر ها، امنیت و آسایش شهروندان را تهدید می کند. ساختار کالبدی شهرها در بروز جرایم تأثیر بسزایی دارند و توزیع فضایی متفاوت بزهکاری را در سطح شهرها پدید می آورد. در این میان خصیصه های جمعیت شناسی و اجتماعی – اقتصادی در مورد مکانی که بزهکاران و مجرمان در آن زندگی می کنند،یکی از عناصر اصلی اکولوژی (بوم شناسی) جرم است و دیگر عنصر اکولوژیکی مکانی است که جرم در آن اتفاق می افتد. توجه به CPTED (پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی) می تواند کمک شایانی به این امر نماید. این اصطلاح به تئوری طراحی مناسب و کاربری موثر از فضا و محیط ساخته شده، که منجر به کاهش فرصت های مجرمانه، ترس از جرم و بهبود کیفیت زندگی می شود، مربوط می شود. این تئوری تاکید دارد که با بهینه سازی فرصت های نظارت، تعریف مشخص و واضح از قلمرو، کنترل دسترسی ها و مواردی از این قبیل که به عنوان استراتژِیهای (CPTED) شناخته می شوند می توان مجرمان را از ارتکاب جرم دلسرد نمود. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد و از پرسشنامه به عنوان ابزاری برای گردآوری اطلاعات در بین شهروندان بخش مرکزی اصفهان استفاده گردیده است.نتایج تحقیق حاکی از آن است که توجه به اصول و شاخص های طراحی بهینه محیط و مساعدت شهرداری می تواند در کاهش وقوع جرائم نقش بسزایی ایفا کند.
ارزیابی و اولویت بندی سیستم های مختلف حمل ونقل عمومی سریع در کلان شهر تهران با استفاده از مدل های کارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: حمل و نقل یکی از مهم ترین ارکان توسعه شهری است که برای جابجایی مردم و کالاها در بین فضاها و اماکن مختلف جغرافیایی به کار می رود. مقاله حاضر در نظر دارد با توجه به اهمیت موضوع مورد بحث و با بهره گیری از رویکرد MCDM به ارزیابی و اولویت بندی انواع سیستم های حمل و نقل سریع اتوبوسی و ریلی برای کلانشهر تهران بپردازد.
روش تحقیق: اساس تحقیق حاضر بر مطالعات و تجزیه وتحلیل کتابخانه ای استوار بوده است. بدین صورت که ابتدا باتکیه برمطالعات کتابخانه ای وادبیات نظری موجودکه بیشتر برپایه منابع خارجی می باشند، شاخص های متنوع موردنظر دررابطه باسیستم های حمل ونقل سریع استخراج گردیده ودر ادامه داده های مربوط به هرشاخص جمع آوری گردید. درمرحله بعد شاخص ها وارد الگوریتمTOPSIS شده وسیستم های مختلف برای کلانشهر تهران اولویت بندی شدند.
یافته ها/ نتایج: براساس مطالعات موجود، سیستم مترو در کلانشهر تهران، با دارا بودن کمترین فاصله و بیشترین نزدیکی به حدایدئال، اولین رتبه را به خود اختصاص داده است. بعداز سیستم مترو، سیستم حمل و نقلBRT دومین رتبه را دارا می باشد. با محاسبات فوق، سیستم مونوریل آخرین رتبه را به خود اختصاص داده است. این مسئله نشان می دهدکه با توجه به شاخص های مورد نظر در مقاله حاضر سیستم مترو بیشترین قابلیت و مطلوبیت را در رفع مشکلات حمل و نقل عمومی کلانشهر تهران دارا می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت و ضرورت ارزیابی و اولویت بندی سیستم های مختلف حمل و نقل بویژه سیستم های حمل و نقل عمومی سریع در شهرها، مقاله حاضر با استفاده از رویکرد MCDM و تکنیک های TOPSIS و آنتروپی شانون به اولویت بندی و ارزیابی سیستم های فوق در کلانشهر تهران پرداخت که در نهایت بررسی های صورت گرفته براساس شاخص های مورد نظر نشان می دهد که سیستم مترو بیشترین قابلیت و مطلوبیت را در رفع مشکلات حمل و نقل عمومی کلانشهر تهران دارا می باشد. در مقابل سیستم مونوریل از قابلیت و اولویت بسیار پایینی برخوردار می باشد. بر همین اساس مدیران شهری در کلانشهر تهران می توانند، از سیستم مترو به عنوان گزینه اصلی و بلند مدت و از سیستم های دیگر چون سیستم BRT بعنوان راهکارهای کوتاه مدت برای رفع مشکلات حمل و نقل عمومی در این شهر بهره گیرند.
تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع تخلفات ساختمانی یکی از مهم ترین آسیب های توسعه ی فضایی-کالبدی کلان شهر تهران در دو دهه ی اخیر بوده است. این پژوهش در پاسخ به این سؤال اساسی صورت گرفت که وضعیت و زمینه های وقوع تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلان شهر تهران در دهه های 1370 و 1380 چه بوده است؟ این پژوهش از نوع شناختی است که به روش کیفی و تفسیری انجام شده است. هدف پژوهش شناخت، توصیف و تفسیر وضعیت و زمینه های وقوع تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلان شهر تهران است. جامعه ی آماری این پژوهش، کل ساخت و سازها در محدوده ی مناطق بیست و دوگانه کلان شهر تهران است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. برای توصیف و تفسیر داده ها و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی و برای نمایش یافته های آن از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تخلفات ساختمانی بسیاری در دهه های 1370 و 1380 در کلان شهر تهران به وقوع پیوسته است، به طوری که به ازای هر پروانه ساختمانی صادره در این کلان شهر در سال های 1376 تا 1387، حدود 5/3 مورد تخلف ساختمانی در دبیرخانه ی کمیسیون های ماده ی صد قانون شهرداری به ثبت رسیده است. بیشترین حجم (مساحت) این تخلفات در این دوره در مناطق یک تا پنج کلان شهر تهران رخ داده است که ارزش و تراکم مازاد ساختمانی بیشتر دارد. کسب درآمد و فروش تراکم مازاد ساختمانی مهم ترین زمینه های ارتکاب این تخلفات در این کلان شهر است. مغایرت گسترش سطح و سرانه بنای مسکونی و کاربری های تجاری و نظامی و تعداد جمعیت با طرح جامع از مهم ترین تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلان شهر تهران در این دوره است.
تحلیل مؤلفه های مؤثر بر مشارکت زنان در چرخه ی مدیریت بحران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروه های گوناگون جامعه می توانند نقش بسیار مهمی در مدیریت بحران ایفا کنند. کشورهایی آسیب پذیریِ کمتری خواهند داشت که قشر های مختلف مردم به صورت مستقیم در فعالیت های کاهش خطر شرکت کنند و هر کدام توانمندی های خود را برای درک و پاسخ به سوانح متفاوت به عرضه گذارند. بنابراین، با توجه به نقش مشارکت زنان در فرایند مدیریت بحران، شناسایی مؤلفه ها و تحلیل بر این امر می تواند زمینه ساز حضور مؤثر آنان گردد. شناخت این مؤلفه ها می تواند زمینه ساز تبدیل گروه از قشری آسیب پذیر به قشری توانمند، فعال و مؤثر باشد. از این رو، تحقیق به شیوه ی پیمایشی با تکمیل پرسش نامه به استخراج این عوامل پرداخته است. برای تکمیل داده ها از روش نمونه گیری تناسبی استفاده شد و داده ها با روش تحلیل عاملی بررسی گردید. با استفاده از این روش داده ها و متغیرها مورد نظر خلاصه شد و مؤثرترین عوامل در این مشارکت تعیین گردید. این عوامل شامل دانش مدیریت بحران، عوامل فرهنگی و جنستی، تقدیرگرایی، احساس قدرت و اعتماد به نفس بود که نتایج در این چهار بعد با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد. در بخش دانش مدیریت بحران مقدار KMO معادل 74/0 بود و مجموع متغیرهای این بخش در چهار عامل 42/67 درصد از تغییر پذیری (واریانس) متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO در بخش احساس قدرت و اعتماد به نفس 72/0 بود و متغیرهای این بخش نیز با چهار عامل 27/65 درصد از تغییر پذیری متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO تقدیرگرایی معادل 599/0 بود و این بخش با چهار عامل توانست 56/59 درصد از تغییر پذیری متغیرها را تبیین کند. سرانجام، مقدار KMO هنجارهای فرهنگی- اجتماعی معادل 71/0 است و 52/70 درصد از تغییر پذیری متغیرها از طریق پنج عامل در این بخش تبیین شده است
تبیین نقش توزیع مکانی قشربندی اجتماعی در آسیب پذیری از مخاطرات محیطی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قشربندی اجتماعی بیان ساختارمند نابرابری های اجتماعی است. «فضا و از جمله فضاهای شهری» تجلی جامعه است و در زمره ی تولیدات اجتماعی قرار دارد. از این رو، شناخت و تحلیل قشربندی اجتماعی و الگویابی توزیع مکانی قشرها ی گوناگون اجتماعی، علاوه بر اینکه موجب بازنمایی دسترسی نابرابر به منابع کمیاب و ارزشمند قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی در گستره و محله های شهری می شود، چهارچوب مناسبی نیز برای شناخت، تحلیل و زمینه یابی اجتماعی شکل گیری بافت های مسئله دار فضاهای آسیب پذیر و محیط های مخاطره خیز در شهرها فراهم می کند. در این باره، تحقیق حاضر بر مبنای روش های توصیفی تحلیلی و بهره گیری از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی، قشربندی اجتماعی تهران و تحولات آن را به ویژه در فاصله دو دهه از 1365 تا 1385، بررسی کرده است. مقاله حاضر از بعد ارائه چهارچوب نظامند «مدل تعیین ساختار و ترکیب قشرهای اجتماعی» با استفاده از داده های «ماتریس گروه های عمده ی شغلی و وضعیت شغلی سرشماری های رسمی نفوس و مسکن»، به ویژه در شهر تهران، حائز اهمیت است. نظام قشربندی اجتماعی تهران ریشه در تحولات اقتصادی اجتماعی کشور در صد ساله اخیر دارد. طی سده اخیر، این شهر به «مرکز ثقل جمعیت و کار و فعالیت» و بزرگ ترین کانون سکونت قشرهای اجتماعی فرادست و مرفه و نیز قشرهای کارگری و فرودست جامعه و، نیز، مهم ترین کانون «نابرابری های اجتماعی فضایی» و «تضاد ثروت و فقر» در کشور تبدیل شده است. به علاوه، لایه بندی اجتماعی شهر تهران تمایزهای توپوگرافی، میکرو اقلیمی و اکولوژیکی را به خدمت گرفته است. در نتیجه، قشرهای اجتماعی فرادست و متوسط اغلب در پهنه ی شمالی سکونت گزیده اند که، اغلب، از کیفیت محیطی مطلوبی برخوردار است. این در حالی است که قشرهای کارگری و فرودست، با توان مالی کمتر برای انتخاب محل سکونت، در مناطق مرکزی و جنوبی ساکن شده اند که، اغلب، کیفیت محیطی نامطلوبی دارد و احتمال مخاطرات ناشی از آسیب پذیری کالبدی و اجتماعی در آنها بیشتر است. بنابراین، می توان تمرکز جریان تولید بافت های پرمخاطره فرسوده شهری در مناطق مرکزی و جنوبی تهران را در رابطه ی مستقیم با سکونت گزینی قشرهای اجتماعی کم درآمد، به ویژه قشرهای اجتماعی کارگری و فرودست در این مناطق، دانست.
تحلیل ساختار فضایی– کالبدی بافت فرسوده شهری با رویکرد نوسازی و بهسازی(مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی واقعیتی است که تاکنون بیشتر شهرهای با سابقه و تاریخی ایران، تحت تأثیر آن قرار گرفته اند. آنچه مسلم است، در این گونه شهرها این مسئله، رشد بافت شهری را مختل کرده و آن را به پیرامون سوق می دهد و بنابراین افزون بر نابودی بافت های درونی و با سابقه ی شهری، هزینه های هنگفتی را با ایجاد بافت های نو ظهور بر گردن شهر تحمیل می کند. این مقاله با رویکرد توصیفی – تحلیلی، از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از مدل SWOT و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با بهره گیری از نرم افزار Expertchoice، تهیه و تدوین شده است. در این پژوهش به بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای بافت فرسوده شهری در شهر دوگنبدان پرداخته ایم. یافته های حاصل از تحلیل مدل فوق در این پژوهش نشان می دهد که در گروه نقاط قوت، تهیه طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده (وزن نهایی، 315/0)، وجود تجهیزات شهری شامل: آب، برق؛ گاز و ...(وزن نهایی، 274/0) و امکان دسترسی آسان به بازار و سایر نقاط شهر (وزن نهایی، 163/0) به ترتیب مهم ترین نقاط قوت و بالا بودن میزان بیکاری (وزن نهایی، 284/0)، پایین بودن میزان درآمد (وزن نهایی، 195/0) و معابر نامناسب (وزن نهایی، 158/0) به ترتیب مهم ترین نقاط ضعف هستند. در عین حال واقع شدن در شهر نفت خیز دوگنبدان (وزن نهایی، 41/0)، نزدیکی به مراکز خرید شهر (وزن نهایی، 184/0) و وجود مناطق سکونتگاهی در اطراف بافت (وزن نهایی، 123/0) به ترتیب مهم ترین فرصت های محدوده ی مورد مطالعه، همچنین هجوم روزافزون مهاجران به بافت (وزن نهایی، 349/0)، نگرش منفی سایرین نسبت به سکونت در این بافت (وزن نهایی، 216/0) و عدم توجه به مشارکت مردم (وزن نهایی، 198/0) از جمله مهم ترین تهدیدهای محدوده مورد مطالعه در جریان ساماندهی، نوسازی و بهسازی به شمار می آیند. تحلیل های نهایی در این پژوهش، به راهبرد های رهگشا برای اصلاح و بهبود بافت فرسوده ی شهری در شهر دوگنبدان منجر شده که در متن مقاله به تفصیل آمده است.
بررسی میزان اثربخشی سیستم اتوبوس های تندرو در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالان عرصه حمل و نقل و ترافیک و کارشناسان یکی از راه های برقراری عدالت اجتماعی و سرعت دادن به ظرفیت های حمل و نقل ع مومی در کلان شهرها را توس عه مسیرهای ویژه اتوبوس رانی می دانند، اتوبوس های تندرو یکی از راهکارهای موقتی, کوتاه مدت و کم هزینه برای حل مشکلات ترافیک کلان شهرهای جهان سوم می باشد. کلانشهر مشهد سالیانه پذیرای حدود 15 میلیون زائر و گردشگر خارجی است و در این صورت فشار بر زیرساخت ها و به ویژه سیستم حمل و نقل و ترافیک چندین برابر می شود بنابراین به کارگیری سیستم بی آرتی از سال 1387 برای حل مشکل ترافیک شهر مشهد مطرح شده است. این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی می باشد و هدف از آن ارزیابی میزان اثربخشی سیستم بی.آر.تی در شهر مشهد می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی بوده و ابتدا عوامل مؤثر در میزان اثربخشی اتوبوس های تندرو جمع آوری گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی میزان کارایی هر یک از مسیرهای بی آرتی در شهر مشهد مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده اثربخشی بالای مسیر 1013 که شرق به غرب کلانشهر مشهد را پوشش می دهد می باشد.
ارزیابی میزان انطباق مکانی در فرایند اجرای طرح های جامع شهری (مطالعه موردی؛ طرح جامع شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح های جامع شهری مهم ترین ابزار هدایت و ساماندهی نظام مند شهرها، آشکارترین نمود شهرسازی نوین در ایران محسوب می شوند که از اواسط دهه1340 شمسی در مواجهه با نارسایی های کالبدی- فضایی شهرهای کشور به کار گرفته شدند و علی رغم نزدیک به نیم قرن سابقه طرح های توسعه شهری و فراز و نشیب هایی که در تهیه و اجرای این طرح ها وجود داشته، فرایند ارزیابی به مثابه ابزاری مدیریتی در راستای تحقق اهداف و موفقیت طرح های جامع تاکنون جایگاه مناسب و لازم را در نظام برنامه ریزی نیافته است.
بن ابراین، ن قاط قوت و ضعف آن ها به طور ع لمی شناسایی نشده و بازخورد آن در نظام برنامه ریزی انعکاس نیافته و علی رغم تداوم تهیه طرح های مختلف شهری، کمبودهای مزبور که ناشی از حلقه مفقوده ارزیابی در فرایند برنامه ریزی کشور است، همچنان پابرجا مانده است. بنابراین، برای نیل به یک برنامه ریزی پویا، مستمر، منعطف و مبتنی بر واقعیات، ارزیابی طرح های توسعه شهری گامی است ضروری که نمی توان اهمیت آن را نادیده گرفت.
مقاله حاضر به منظور بررسی نارسایی طرح های جامع شهری در رسیدن به اهداف و ارزیابی تحقق پذیری آن ها به رشته تحریر درآمده است. در این تحقیق، سعی شده از شیوه ای جدید در ارزیابی طرح های جامع استفاده شود. در این شیوه با استفاده از روش ارزیابی تحلیل دستیابی به اهداف (Goal-Achievement analysis) و با بهره گیری از دانش و ابزار سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)، علاوه بر استفاده از روش انطباق سرانه ای، به تطبیق مکانی و مغایرت های صورت گرفته در تحقق اهداف کالبدی نیز پرداخته شده است.
نتایج تحقیق بیانگر آنست که گسترش شهر در طول دوره طرح در ابعاد مختلف اعم از محدوده، جهات توسعه، استقرار مکانی کاربری ها، تراکم های شهری از پیشنهادات طرح تخطی نموده و سازمان اجرایی ناظر برآن نتوانسته است گسترش شهر را با پیشنهادات طرح منطبق سازد.
مدیریت و دفع رواناب های شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تکنیک River tools (مطالعه موردی: منطقه یک شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: شهر اهواز یکی از کلان شهرهای ایران و به لحاظ توپوگرافی، جزو مناطق پست و جلگه ای با شیب بسیار کم است. در این شهر ساخت و ساز های غیر اصولی و بارش های آنی و رگباری از عوامل مهم آب گرفتگی معابر هستند. این عوامل، باعث شده است تا به این موضوع پرداخته شود.
روش: این پژوهش که به روش توصیفی/ تحلیلی انجام شده و مبتنی بر روش علی و معلولی است با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تکنیک River tools به بررسی، شناسایی و مدیریت آب های سطحی و سیلاب های شهری در منطقه یک کلان شهر اهواز، به هنگام بارندگی پرداخته است و نقشه های شیب، جهت شیب و مناطقی که در هنگام بارندگی دارای پتانسیل آب گرفتگی هستند، برای این منطقه تهیه گردیده است.
یافته ها/ نتایج: در این منطقه به علت شیب کم امکان تخلیه ثقلی و به علت هزینه زیاد امکان پمپاژ آب به رودخانه کارون وجود نداشته است، ولی با استفاده از تحلیل های GIS بهترین مسیر طبیعی منطبق بر خیابان ها برای تخلیه رواناب، مشخص شده است و در نهایت، نقشه شبکه پیشنهادی دفع آب های سطحی از منطقه مورد مطالعه ارایه شده است.
نتیجه گیری: در منطقه یک شهر اهواز، شبکه آب راهه درختی یا سلسله مراتبی جمع آوری آب سطحی منطبق بر خیابان ها و کوچه های بافت شهری، پیش بینی شده است. تا آب جمع آوری شده از این منطقه به این کانال های پیش بینی شده هدایت و از آنجا به رودخانه کارون سرازیر شود.
تحلیل فضایی شبکه شهری منطقه خراسان(1390-1335)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: دو هدفی که این پژوهش در پی دست یابی به آن ها است، عبارت اند از: 1. بررسی و تحلیل روند تغییرات شبکه شهری منطقه خراسان طی سرشماری های 1335 تا 1390 با استفاده از شاخص های کمی و تبیین عوامل مؤثر بر این تغییرات؛ 2. بررسی میزان همبستگی میان نتایج به دست آمده، از بکارگیری شاخص های رایج در این زمینه در شبکه شهری منطقه خراسان.
روش: روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده است و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی- کتابخانه ای استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش از 11 شاخص، در قالب سه دسته شاخص های نخست شهری، تمرکز و تعادل، همچنین از مدل مکان مرکزی کریستالر و الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری (شاخص نزدیکترین همسایگی) استفاده شده است.
یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که شبکه شهری منطقه خراسان در تمامی سرشماری های 1390- 1335 نامتعادل بوده است. البته لازم به ذکر است که نامتعادل ترین وضعیت شبکه شهری منطقه خراسان مربوط به سرشماری سال 1365 است، همچنین یافته های پژوهش نشان می دهند که نتایج به دست آمده از شاخص های به-کار گرفته شده در شبکه شهری منطقه خراسان، با یکدیگر هماهنگ نیستند..
نتیجه گیری: اصلاحات ارضی، افزایش درآمد های حاصل از فروش نفت در دهه 1355- 1345 و سرمایه گذاری در نواحی شهری، حوادث کشور افغانستان، وجود امکانات و فرصت های شغلی و امکان تأمین اقتصادی در شهر مشهد، و... عواملی است که بر نامتعادل شدن شبکه شهری منطقهخراسان مؤثر بوده است، همچنین باید بیان کرد که گر چه در دهه های اخیر در برنامه های دوم، سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در خصوص تمرکز دایی از ساختار مناطق از جمله منطقه خراسان تأکید-هایی صورت گرفته است؛ اما فعالیت ها و اقداماتی متناسب با برنامه ها در شبکه شهری منطقه خراسان انجام نشده است.
تحلیلی بر روند گسترش کالبدی شهر و اثرات آن بر کیفیت محیط زیست شهری مورد پژوهش: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب زندگی به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در در حال توسعه ازجمله ایران، موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری و در نهایت مشکلات زیست محیطی است. هدف این مقاله، بررسی اثرات گسترش شهری بر کیفیت محیط شهر بابلسر است.
روش: روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی- تحلیلی است که بطور گسترده ای از مدل های آماری جهت سنجش اثرات توسعه فیزیکی شهر بر کیفیت محیط استفاده شده است. بعضی از این مدل ها شامل انتروپی شانون، هلدرن و همچنین آزمون های کندال و گاما بوده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان می دهد که در کنار تأیید رابطه معنی دار بین گسترش کالبدی و کیفیت سه گویه دیگر(خدمات رفاهی- اجتماعی، خدمات تجاری و خدمات تفریحی)، محلات سه، دو و چهار دارای شرایط بسیار بهتری از حیث کیفیت زیست محیطی نسبت به سایر محله ها هستند که درواقع با پایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ساکنین محله های مذکور، ارتباط مستقیم دارد.
نتیجه گیری: بنابر این به نظر می رسد کنترل و مهار مناسب رشد فیزیکی شهر از جمله سیاست هایی که متولیان امور محلی باید بدان عمل نمایند. همانطور که بدیهی است حفظ اراضی حاصلخیز پیرامون شهر در پایداری محیط زیست کمک کننده خواهد بود.