فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۴٬۰۹۶ مورد.
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۵۰-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
طوفان گرد و خاک همواره به عنوان یک پدیده جوی مخاطره آمیز و محدود کننده برای همه گونه فعالیت های انسانی و محیط طبیعی و انسانی می باشد. همه ساله در مناطق مختلف جهان خسارت های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراوان و غیر قابل جبرانی ببار می آورد. بطور طبیعی این پدیده اقلیمی در اقلیم های خشک و نیمه خشک ظهور و بروز بیشتری از اقلیم های مرطوب دارد. بیابان های گسترده و فاقد پوشش گیاهی مناسب، استفاده نامطلوب از زمین و تغییرات کاربری های ناسازگار با اقلیم منطقه، پایین بودن سطح فناوری در این کشورها برای مقابله یا سازگاری با پدیده طوفان های گرد و خاک و بسیاری از علل و عوامل دیگر این پدیده را به یک مخاطره تبدیل نموده است. طوفان ها پدیده های جوی تشدید شده ای هستندکه گاه با بارش های شدید و گاه با گرد وخاک همراه می باشند. طوفان های گرد و خاک و بخصوص طوفان های با دید افقی کمتر از ۲۰۰ متر همواره خسارت بار و مخل آسایش ساکنین بوده است. در سالهای اخیر فراوانی این پدیده در مناطق غرب و جنوب غرب ایران بخصوص در دوره سرد سال روند افزایشی نشان می دهد. برای بررسی این پدیده، با استفاده از داده های روزانه، دید افقی کمتر از ۲۰۰ متر منطقه غرب و جنوب غرب ایران در یک دوره آماری ۳۳ساله (۱۹۸۷ تا ۲۰۱۹) استخراج شده است. و با توجه به متفاوت بودن دو منطقه مورد نظر پراکنش ماهانه، و سالانه و فصلی طوفان های گرد و خاک در این منطقه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که تباین اساسی بین دو منطقه مطالعاتی در پراکنش مکانی طوفان های گرد و خاک در دو فصل پاییز و زمستان است. در این دو فصل بالاترین فراوانی طوفان های گرد و خاک در منطقه غرب در ایستگاه های شرقی منطقه بخصوص در ایستگاه هایی مانند همدان، کنگاور، قروه و بیجار است و کمترین تعداد طوفان های گرد و خاک در غرب منطقه رخ داده است. در صورتی که در منطقه جنوب غرب بالاترین تعداد طوفان های گرد و خاک از ایستگاه های غربی استان خوزستان گزارش شده است. ایستگاه های همانند دزفول و بستان بالاترین فراوانی طوفان های گرد و خاک را ثبت کرده اند. به نظر می رسد طوفان های دوره سرد منطقه غرب ایران از مبادی دورترتولید شده و در لایه های میانی جو بر روی منطقه غربی منطقه همانند همدان و کنگاور منتقل شده است. در صورتی که طوفان های گرد و خاک منطقه جنوب غرب در شرایط همدیدی متفاوت و از مبادی نزدیک تر و در لایه زیرین وردسپهر وارد منطقه شده است.
تبیین تاریخی عوامل ژئوپلیتیک مؤثر در فضای شهر طلیطله در دوره امویان اندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
101 - 126
حوزههای تخصصی:
شهر طلیطله(تولدو) در اندلس طی دو قرن هشتم و نهم میلادی همواره عرصه آشوب و اعتراض علیه حاکمان اموی بود و سرکوب پیاپی، مانع از خیزش مجدد جنبش های اجتماعی در این شهر نمی شد. پرسش اصلی این است که عوامل ژئوپلیتیک مؤثر در فضای طلیطله کدامند و این عوامل چه تاثیری بر ماندگاریِ نسبیِ جنبش های اعتراضی در این شهر داشته است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد، هویت مکانی طلیطله به عنوان شهر سلطنتی و مرکز کلیسایی اندلس در عصر ویزیگوت، با برخورداری از اقتصاد مناسب و شرایط ژئواستراتژیک خاص، یک زمینه بازتولید روحیه استقلال خواهی مردم آن شهر بوده است. همچنین قشربندی اجتماعی طلیطله که متأثر از حضور مولدان، مستعربان و بربرهای مهاجر بوده از دیگر زمینه های تداوم روحیه ستیز با دولت مرکزی محسوب می گردد. داده های این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای گردآوری شده و به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند.
ارزیابی نقش توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی در راستای کاهش اثرات خشکسالی؛ مطالعه موردی: شهرستان سرپل ذهاب (استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
255 - 277
حوزههای تخصصی:
بخش اعظمی از ایران به خاطر استقرار در کمربند خشک جغرافیایی و نوار بیابانی دنیا از شرایط اقلیمی ویژه ای برخوردار است که جزو مناطق کم باران جهان بشمار می آید. ازاین رو، خشکسالی به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی ایران است. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش توانمندسازی روستاییان در مواجهه و رویارویی با خشکسالی و کاستن از اثرات آن در مناطق روستایی شهرستان سرپل ذهاب در غرب استان کرمانشاه است. ازاین رو سعی کرده است تا به این سؤال پاسخ دهد که چه رابطه ای بین توانمند سازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی و کاهش اثرات خشکسالی در محدوده موردمطالعه وجود دارد؟ تحقیق حاضر از نوع پژوهش های کاربردی و روش مورداستفاده توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه است. به دلیل گستردگی جغرافیایی منطقه و تعداد زیاد سکونتگاه های روستایی، از بین روستاهای واقع در محدوده سیاسی شهرستان سرپل ذهاب که دارای 100 خانوار و بیشتر بودند، با لحاظ کردن موقعیت طبیعی، تعداد 10 نقطه روستایی به عنوان نمونه انتخاب شد. در سطح تحلیل خانوار از بین 1966 خانوار روستایی ساکن براساس داده های سرشماری سال (1395)، با بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 321 مورد به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع شده است که از این تعداد، 305 پرسشنامه تکمیل شده در اختیار محققان قرار گرفت و در تحلیل های آماری مورداستفاده قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری t تک نمونه ای، تحلیل عاملی و مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که از دیدگاه ساکنین محلی توانمندسازی در ابعاد اقتصادی (3.84) و اجتماعی (3.60) بر روی کاهش اثرات سانحه تأثیر مثبتی دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد دسترسی به منابع مالی، بهبود فضای و کسب وکار و سرمایه اجتماعی محلی به ترتیب با 49/0، 53/0 و 34/0 بیشترین تأثیر را در توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی در راستای کاهش اثرات خشکسالی دارند.
بررسی چگونگی تأثیر تجربه بازدیدکننده مسجد جامع عتیق اصفهان به مثابه موزه معماری ایران در توسعه گردشگری معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
333 - 351
حوزههای تخصصی:
جاذبه های معماری، به مثابهٔ ذخایر ارزشمندی از فهم انسان از مکان، متنوع و گوناگون هستند که، با توجه به اقلیم، کارکرد و مواد و مصالح ساخته شده، جذابیت های فراوانی برای دیده شدن دارند. فهم تجربه ادراک شدهٔ بازدیدکنندگان فرایندی مهم در ادامهٔ حیات جاذبه های معماری به منزلهٔ مقصد است. فهم این که مکان چگونه در بازدیدکنندگان و تجربه های آن ها تأثیر می گذارد بسیار ارزنده است؛ چراکه گردشگران و بازدیدکنندگان، با تحلیل تجربه خود، داوران نهایی قضاوت دیدار هستند. هدف تحقیق حاضر بررسی چگونگی تأثیر تجربهٔ بازدیدکننده در مسجد جامع عتیق اصفهان به مثابهٔ موزهٔ معماری اسلامی - ایرانی در توسعهٔ گردشگری معماری و همچنین شناسایی عوامل مؤثر در تجربه است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعهٔ آماری این تحقیق بازدیدکنندگان مسجد جامع عتیق اصفهان هستند. برای تعیین تعداد نمونهٔ تحقیق، تعداد 217 نفر به روش تصادفی ساده و براساس جدول مورگان به دست آمد. جمع آوری اطلاعات به وسیلهٔ پرسش نامه انجام و پایایی ابزار تحقیق با کسب آلفای 842/0 تأیید شد. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون هم بستگی اسپیرمن، رگرسیون و تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج آزمون هم بستگی و رگرسیون نشان می دهد بین تجربهٔ بازدیدکنندگان مسجد جامع عتیق و توسعهٔ گردشگری معماری رابطهٔ مثبت و معناداری وجود دارد و متغیر تجربهٔ بازدیدکننده توسعهٔ گردشگری معماری را پیش بینی می کند. همچنین، با استفاده از آزمون تحلیل عاملی، هشت عامل به منزلهٔ عوامل اثرگذار در تجربهٔ بازدیدکننده و توسعهٔ گردشگری معماری شناسایی شدند.
ارزیابی میزان آسیب پذیری بهره برداران از خشکسالی و تحلیل مؤلفه های تبیین کننده مدیریت بحران خشکسالی (مطالعه موردی: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
135 - 154
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی میزان آسیب پذیری بهره برداران از خشکسالی و تحلیل مولفه های تبیین کننده مدیریت بحران خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان از دیدگاه کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان انجام پذیرفته است. روش مورداستفاده در این پژوهش از نوع توصیفی – غیرآزمایشی می باشد. کلیه کارشناسان واحد ترویج و آموزش کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند که نمونه ای از آن ها بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و موردمطالعه قرار گرفت (n=72). لیست شاخص های اولیه (10 شاخص اصلی) در پژوهش به روش دلفی (اتفاق نظر کارشناسان منطقه) تعیین شد. جهت سنجش آسیب پذیری و نیز تبیین مؤلفه های مدیریت بحران خشکسالی از فرمول Me-Bar & Valdez و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد در میان شاخص های آسیب پذیری موردبررسی، شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فنی به عنوان مهم ترین شاخص های آسیب پذیری در دوره خشکسالی معرفی شدند که در مجموع بیشترین میزان آسیب پذیری کل در شرایط خشکسالی، مربوط به شاخص های آسیب پذیری فنی بود. همچنین در قسمت تحلیل عاملی اکتشافی نتایج نشان داد، مؤلفه های مدیریت زراعی، سامان دهی نظام پیش آگاهی و مشارکت دهی، توسعه زیرساخت ها، مدیریت منابع آب، حمایت مالی، وضع قوانین و مقررات مناسب، سیاست گذاری، حمایت از تشکل های محلی و آموزش- ترویج راهکارهای خشکسالی به عنوان مهم ترین مؤلفه های تبیین کننده مدیریت بحران خشکسالی از دیدگاه کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان می باشند
تعیین مقادیر نابهنجاری های آرسنیک و گوگرد در خاک های دشت خاش، جنوب شرق ایران: با تاکید بر تأثیر دراز مدت آتش فشان تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
217 - 232
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، میزان آلودگی آرسنیک و گوگرد در نمونه های خاک دامنه های آتش فشان تفتان و دشت خاش واقع در جنوب تفتان، جنوب شرق ایران، مطالعه شده است. غلظت عناصر آرسنیک و گوگرد در نمونه های مطالعه شده به ترتیب بین 6 تا 14 پی پی ام و 03/0 تا 51/0 درصد متغیر بوده و بالاتر از حد مجاز استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا است. نقشه های پهنه بندی آلودگی برای منطقه مورد مطالعه نشان می دهند که به طور کلی نمونه های دشت خاش، بویژه بخش جنوبی آن، نسبت به نمونه های دامنه های تفتان، آلوده تر هستند. این پدیده با افزایش بخش سیلتی و رسی خاک و افزایش پی اچ در نمونه های بخش جنوبی تفتان همراه است. از مقایسه مقادیر آرسنیک و گوگرد در نمونه های آب زیرزمینی دشت خاش ( به ترتیب 005/0 تا 1/0 و 72 تا 528 میلیگرم در لیتر) و نقشه های پهنه بندی آلودگی آب های زیرزمینی می توان نتیجه گیری کرد که واکنش های تبادل یونی ، بین ذرات خاک و آب زیرزمینی وجود داشته است. وجود برخی نابهنجاری های آرسنیک در نمونه های خاک دشت خاش و عدم وجود آن ها در نمونه های آب زیرزمینی، نشان از وجود کانی زایی های محلی آرسنیک مرتبط با فعالیت های گرمابی تفتان دارد. این کانی زایی ها اغلب مربوط به ترکیبات دارای جیوه و طلا هستند که کانی های سولفید آرسنیک (رآلگار و اورپیمنت) را به همراه دارند و در دوره هایی از فعالیت تفتان در این مناطق شکل گرفته اند. لذا مهمترین عامل در آلودگی خاک های منطقه مورد مطالعه، فعالیت های آتش فشانی-گرمابی تفتان بوده است.
A Geopolitical Approach to the City; with Emphasis on the Central Elements of Power and Competition(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
360 - 382
حوزههای تخصصی:
Many scholars believe that the city is a social innovation whose size, location, and internal organization are in terms of "power"; And many changes in the structure and role-playing of the city are due to the mobility of "citizens". The shape and appearance of the city, like the country, represents the pressure from the bottom up. Therefore, urban space processes have very low effects on the whole of politics, especially political development Competitiveness is one of the important issues that has been emphasized in urban literature in recent years and in this regard, different perspectives on the determinants of competitiveness have been presented. As a geographical phenomenon, the city has an effective role in power games and constitutes the most important spatial level of stress, action and competition in the present age. The present fundamental research with descriptive-analytical method express the fact that the necessary fields for their geopolitical study have been provided by creating a competitive environment and promoting the domestic and international competitiveness level of metropolises. Hence, an urban-scale geopolitics has made cities important actors in different geographical areas. The results of this study show that there is a relationship between the effectiveness of the roles of a place and the geographical area with its "power". That is, as the roles have more extensive and in other words the broader function, the power of geographic location increases, like global cities. Indeed, the phenomenon of the city is studied and investigated in various dimensions, with emphasis on the central elements of politics, power and competition.
تدوین الگوی مفهومی تفسیر میراث در ژئوپارک ها براساس روش های معتبر جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
69 - 85
حوزههای تخصصی:
تدوین الگوی مفهومی تفسیر میراث در ژئوپارک، براساس روش های معتبر استفاده شده در ژئوپارک های کشورهای پیشرفته و عضو شبکه جهانی ژئوپارک ها می تواند در ارتقای ژئوپارک های عضو شبکه جهانی برای کسب کارت سبز مجدد از طریق بازرسان یونسکو یا برای ثبت پرونده ژئوپارک های درحال تأسیس در فهرست شبکه جهانی ژئوپاک هادر کشور نقش مؤثری داشته باشد. این پژوهش جزو پژوهش های کیفی بوده که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. برای انجام این پژوهش،نخست مضامین تفسیر میراث در کشورهای پیشرفته با استفاده از روش تحلیل مضمون و براساس حوزه پژوهش از میان سیزده کتاب رفرنس جهانی اصلیاز سال 1957 تا 2019 و بررسی ضمنی محتوای وب سایت های 147 ژئوپارک عضو شبکه جهانی تحت حمایت یونسکو شناسایی شد. سپس مضامین استخراج شده آموزش گردشگران در مطالعه ژئوپارک های کشورهای پیشرفته با ابعاد هفت گانه آموزش گر(مفسر)، محتوا، ابزار، مکان، اصول، شیوه ها و مخاطب و مولفه های سی گانه آن از متون شناسایی شد. دراین پژوهش،علاوه برشناسایی ابعاد و مؤلفه های تفسیر میراث در ژئوپارک ها،به طور ویژه برای ترویج و درک آسان تر جامعه دانشگاهی اجرایی داخل کشور، این نتیجه حاصل شد که تفسیر میراث در صنعت گردشگری از منظر مفهوم سازی، همان «آموزش غیررسمی گردشگران با رویکرد تفسیری» است؛ بنابراین مدیران، مسئولان و دست اندرکاران ژئوپارک های درحال تأسیس یا راه اندازی شدهکشور باید برای بهبود وضعیت کمّی و کیفی ژئوپارک ها و توسعهگردشگری پایدار، به نقش هم زمان همهابعاد هفت گانه آموزش گردشگران توجه و براساس آن ها برنامه هایی طراحی، تدوین و اجرا کنند.
مکان و فضا: خوانشی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
72 - 114
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکردی بنیادی و با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی انجام پذیرفته است تا حوزه کاربردی مقوله های فضا و مکان را در ارتباط با خاستگاه فلسفی آن ها مورد مداقه و واکاوی قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، علاوه بر دیدگاه سنتی(پوزیتیویسم)، سه مکتب- پدیدارشناسی، مارکسیسم و پُست مدرن- مهمترین تأثیر و بیشترین حجم مفاهیم را درباره دو مقوله فضا و مکان دارند. در این میان، رویکرد مارکسیستی، روابط اجتماعی، حوزه های مصرف و تولید سرمایه داری و تناقضات این نظام را در فضا مد نظر قرار می دهد. مکتب پُست مدرن بیشتر به روابط سلطه و قدرت در فضاهای بخش بندی شده اشاره دارد؛ و مکتب پدیدارشناسی بیشتر به مفهوم تجربه زیستی در مکان توجه دارد وفضامندی در این جا اهمیت ثانویه می یابد . همچنین، مکاتب سه گانه، از دیدگاه دکارتی درباره فضا و مکان به عنوان مقوله ای مطلق، فاصله می گیرند و به سوی فضا به مثابه فرایند و حوزه روابط و مکان به مثابه تجربه زیسته می روند.
تحلیل جایگاه سرمایه های اجتماعی و فرهنگی در روند توسعه ی گردشگری در بازار کهن تبریز
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
151 - 166
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، به دلیل ماهیتش، ارتباطات بسیاری با جامعه و فرهنگ های مبدأ و مقصد گردشگری دارد که مدیریت این تفاوت های فرهنگی و رفتاری نقش مهمی در توسعه ی این صنعت خواهد داشت. سرمایه های اجتماعی و فرهنگی دو مفهوم مهم در این زمینه هستند و امروزه نقش بنیادینی در توسعه ی پایدار کشورها دارند. در این پژوهش، تلاش بر این بوده تا نقش و جایگاه این دو نوع از سرمایه در مجموعه ی میراث جهانی بازار تاریخی تبریز به منظور توسعه ی صنعت گردشگری بررسی شود که، با توجه به سرمایه های اجتماعی و فرهنگی نهفته در بازار تاریخی تبریز، ابتدا مفاهیم سرمایه های اجتماعی و فرهنگی تبیین و پس از بیان کارکردهای گوناگون مجموعه بازار کهن، ساختار و ارتباطات مؤلفه های آن ها تحلیل و مدلی نظری - کاربردی ارائه شده است. سپس، برای شناخت وضعیت این دو نوع از سرمایه و مؤلفه های آن ها در مجموعه ی بازار کهن، داده های اولیه، که از طریق مصاحبه با اهالی بازار گردآوری شده بودند، در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شدند. براساس نتایج حاصله، مؤلفه ی اعتماد به نهادهای دولتی در بین بازاریان در سطح پایین و همچنین برخی محافظه کاری ها در مقابل دگرگونی ها و مسائل فرهنگی وجود دارد که با رفع این موارد، از طریق به کارگیری سرمایه های اجتماعی، می توان از پتانسیل های عظیم نهفته در بازار کهن تبریز برای توسعه ی پایدار گردشگری استفاده کرد.
تحلیل فضایی فرونشست سطح زمین با استفاده از تداخل سنجی راداری (موردمطالعه: دشت مرکزی شهرستان قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
99 - 126
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین یکی از مخاطرات مهم ژئومورفیک است که دارای حرکتی کُند بوده و در بلندمدت آثار مخربی برجای می گذارد. در این تحقیق به منظور تحلیل فضایی میزان جابجایی از داده های سنتینل A1 در بازه زمانی 3 ساله (2020- 2017) و روش تداخل سنجی راداری و نرم افزار (SNAP)، تغییرات سطح زمین را در بازه زمانی مذکور استخراج کرده ایم. همچنین مشاهدات میدانی برای صحت سنجی و بررسی نتایج تحقیق صورت گرفت. نتایج نشان داد که میزان فرونشست زمین از سال 2017 تا سال 2020 افزایش داشته است؛ به طوری که از 2.6 سانتی متر در سال 2017 به 7.8 سانتی متر در سال 2020 رسیده است. همچنین هیدروگراف معرف آب زیرزمینی در دشت مرکزی قاین نیز افت محسوسی داشته است؛ به طوری که میزان افت تراز آب در سطح دشت حدود 1.30 متر در طول 5 سال (از سال 2014 تا مارس 2020) بوده است؛ یعنی حدوداً سالی 26 سانتی متر افت سطح آب های زیرزمینی را داشته ایم. ضمن اینکه تحلیل خودهمبستگی فضایی و شاخص موران (0.984)، خوشه ای بودن رخداد فرونشست تحت تأثیر تغییرات سطح آب در منطقه موردمطالعه را تأیید کرد. نتایج همبستگی نیز نشان داد که بین عامل تغییرات تراز سطح آب و نرخ فرونشست زمین، همبستگی کمی وجود داشته (p= -0.138) که این ارتباط غیرمستقیم است؛ یعنی هر چه میزان برداشت آب زیرزمینی بیشتر باشد (یا سطح تراز آب کمتر شود)، میزان فرونشست نیز بیشتر می شود؛ اما با توجه به سطح معناداری (sig= 0.585) این ارتباط معنادار نیست.
شناسایی چالش های توسعه گردشگری پایدار در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
145 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو شناسایی چالش های توسعه گردشگری پایدار در استان کرمان است. در این پژوهش، با روش تحلیل مضمون، از طریق مصاحبه نیمه سازمان دهی شده با متخصصان دانشگاهی و فعالان بخش خصوصی و مصاحبه های منتشرشده مدیران اجرایی در رسانه ها، تلاش شده است تا چالش های توسعه این صنعت شناسایی شود. نتیجه مرحله کدگذاری باز شناسایی 85 چالش توسعه گردشگری پایدار استان کرمان است. در مرحله بعد، مفاهیم به دست آمده از مرحله کدگذاری بار در هشت مضمون دسته بندی شده است:1. چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی، 2. چالش های مدیریتی و اداری، 3. چالش های حمل ونقل و ارتباطات، 4. چالش های هتلداری و اقامت، 5. چالش های تبلیغات و اطلاع رسانی، 6. چالش های زیرساخت ها و امکانات رفاهی و تفریحی، 7. چالش های آموزش و راهنمای گردشگران، 8. چالش های زیست محیطی. هریک از مضامین دربرگیرنده چالش هایی است که با یکدیگر قرابت مفهومی دارند و بعد خاصی از گردشگری پایدار استان کرمان را تبیین می کنند.
راهبرد امنیت لویاتانی: بازتاب محیط ژئوپلیتیک در اندیشه حکمرانی روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
31 - 69
حوزههای تخصصی:
دولت روسیه راهبرد امنیتی فعال و مخاطره آفرینی داشته و بویژه در سال های اخیر، وجه گسترندگی، تحریک آمیزی و تهاجمی آن پررنگ تر شده و این مساله در اقدامات نظامی در گرجستان، اوکراین و سوریه و بویژه در فحوای سند «راهبرد امنیت ملی» منتشره در تیرماه 1400 بیش از پیش نمایان شده است. از این رو، مساله اصلی در این مقاله، وضعیت تهاجمی بودن راهبرد امنیتی روسیه و چگونگی شکل گیری، تحول و بروز آن است و این پرسش مطرح می شود که «چرا و چگونه راهبرد امنیت ملی این کشور دچار چنین تحول مهم و دگردیسی افق گشایانه ای(تغییر پارادایمی) شده است؟» ایده ای که در پاسخ به این پرسش و در چارچوب نظریه برساخت گرا(سازه انگار) ارائه می شود آن است که «دگردیسی در راهبرد امنیتی روسیه مستلزم درک تعاملات سه متغیر محیط، گفتمان(یا نگرش) و رفتار است و بحرانی شدن محیط ژئوپلیتیک و ژئوکالچری این کشور به تقویت گفتمان دولت گرا و اقتدارگرا انجامیده و بر شکل گیری راهبرد امنیتی گسترده، تحریک آمیز و هجومی اثر گذاشته است». روش تحقیق در این مقاله از نوع کیفی با استفاده از ابزار تحلیل گفتمانی است و قلمرو زمانی تحقیق نیز عمدتاً سال های 2014 تا 2021، قلمرو مکانی فدراسیون روسیه و منطقه پساشوروی و قلمرو موضوعی نیز مقوله امنیت را در بر می گیرد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که هر چه فشارهای محیطی بر روسیه افزایش یابد، نگرش های سیاسی تندتر و احتمال اقدامات تهاجمی افزایش می یابد و با توجه به برخورداری این کشور از موقعیت همپایگی راهبردی در حوزه هسته ای با آمریکا، امکان محدودسازی آن دشوارتر خواهد بود.
ارزیابی مدل های CMIP5 در ناهنجاری فصلی فشار (تراز سطح دریا) ایران مبتنی بر روش ریزگردانی دینامیکی CORDEX تحت سناریوهای واداشت تابشی RCPs(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۱۴۲-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
فرین های اقلیمی از مهم ترین مواردی است که اقلیم ایران را تحت تاثیر قرار داده و پیامدهای اقتصادی اجتماعی و آسیب های مالی فراوانی به جا گذاشته است. فشار تراز سطح دریا از مهم ترین عناصر آب وهوایی است که می تواند دیگر عناصر آب هوایی از جمله دما، رطوبت و باد را تحت تاثیر قرار دهد هدف این پژوهش ارزیابی مدل های CMIP5 مبتنی بر روش ریزگردانی دینامیکی CORDEX و وردایی ناهنجاری فشار فصلی در ایران در بین مدل های CMIP5 مبتنی بر پروژه CORDEX مدل های دینامیکی BCC-CSM، HadGEM2-ES، GFDL و MIROCمدل HADGEM2-ES از سطح همبستگی و کارایی بالاتری نسبت به سایر مدل ها برخوردار بود. در این راستا داده های 36 پیمونگاه همدید طی دوره آماری (2005-1960)، داده های مدل HadGEM2-ES ریزگردانی شده با استفاده از مدل CORDEX و سناریوهای RCPs برای دو دوره تاریخی (2005-1960) و پیش نگری شده طی سه دوره آینده نزدیک (2040-2011)، آینده میانی (2070-2041) و آینده دور (2099-2071) استفاده شد. برای ارزیابی کارایی مدل نیز از شش روش R2، MAE، MBE RMSE، t-Jacovides و نسبت t-Jacovides/R2 استفاده شد. نتایج نشان داد مدل از عملکرد مناسبی در مناطق پست کم ارتفاع برخوردار است. ناهنجاری فصلی در تمام فصول، سناریوها و دوره های زمانی موردمطالعه مثبت و فصل زمستان بیشینه ناهنجاری فشار را در بین فصول نشان داده است. بیشینه ناهنجاری فصلی فشار ایران در در تمام فصول، سناریوها و دوره های مورد مطالعه منطبق بر ارتفاعات از جمله کانون آن در ارتفاعات البرز و زاگرس و عرض های جغرافیایی بالاست وکمینه ناهنجای فشار منطبق بر مناطق کم ارتفاع و پست از جمله جلگه خوزستان و سواحل جنوبی کشور است.
تأثیرات کرونایی بخش گردشگری در تقاضای اقتصاد کلان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
263 - 275
حوزههای تخصصی:
ویروس کووید 19 و بیماری کرونا به جهان اثبات کرد که فجایع همه گیر رخ داده در گذشته امکان وقوع در آینده را دارند. لذا، با توجه به عدم امکان پیشگیری قاطع، بایستی تا سرحد امکان تأثیرات منفی آن در جامعه در حوزه های اقتصادی - اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کمتر شود. در غیاب اطلاعات و آمار کافی برای بررسی اثرگذاری کرونا در صنعت گردشگری و تأثیرات اقتصادی آن، می توان از جداول داده - ستانده و تغییرات میزان ورود گردشگر خارجی استفاده کرد. طی شش ماههٔ ابتدای سال 1399، قریب به 96 درصد کاهش ورود گردشگر در مقایسه با دورهٔ مشابه وجود داشته است که برآوردهای تحقیق نشان می دهد 13/1 درصد کاهش مستقیم، غیرمستقیم و القایی تولید ناخالص داخلی را به همراه خواهد داشت. نتایج نشان می دهد که «خدمات عمده فروشی و خرده فروشی» و «خدمات پشتیبانی و کمکی حمل ونقل»، به دلیل قدرت انتشار بالای یک و حساسیت پراکندگی کمتر از یک، دارای پیوندهای پسین قوی است و «خدمات حمل ونقل با راه آهن، آبی و هوایی» و همچنین «خدمات دینی و مذهبی»، به دلیل قدرت انتشار کمتر از یک و حساسیت پراکندگی بیشتر از یک، دارای پیوندهای پیشین قوی هستند.
ارزیابی اثر تغییر کاربری اراضی دشت مهران بر پارامترهای کیفی آب سطحی در دوره های ترسالی و خشک سالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
127 - 144
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با افزایش جمعیت، کمیت و کیفت منابع آب سطحی ناشی از فعالیت انسانی دچار تغییراتی شده است. با مطالعه و بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر منابع آب سطحی می توان به نتایج خوبی برای درک اثرات متقابل استفاده از زمین و کیفیت آب دست یافت. لذا هدف این مطالعه ارزیابی کیفیت آب سطحی در حوضه آبخیز دشت مهران متأثر از کاربری زمین می باشد. در این مطالعه پس از استخراج کاربری اراضی، درصد مساحت هر کدام از کاربری های موجود در منطقه برای چهار بازه زمانی 1380، 1387، 1395 و 1399 مشخص شد، سپس اثرات تغییرات کاربری اراضی در دو دوره تر و خشک بر پارامترهای کیفی آب شامل آنیون ها، کاتیون ها، SDR، TDS، EC موردبررسی قرار گرفت و در نهایت از نمودار شولر و ویلکوکس جهت تعیین پارامتر کیفی آب ازلحاظ شرب استفاده شد. نتایج نشان دهنده افزایش اراضی بایر و شهری نسبت به اراضی کشاورزی، مرتعی و جنگلی بوده است. به طوری که اراضی بایر و شهری به میزان 2/13 درصد افزایش طی 20 سال داشته و مقدار آنیون ها نسبت به میانگین درازمدت 10 ساله 82/14 درصد و کاتیون ها 23/21 درصد و املاح محلول SDR، TDS، EC به ترتیب 9/36، 35/18 و 30/18 درصد افزایش داشت. در بیشتر کاربری های موردبررسی روند تغییرات بر اساس آزمون من-کندال افزایش را نشان داد و بر اساس همبستگی پیرسون بین جریان رودخانه و پارامتر کیفی با تمام پارامترهای موردبررسی دارای ارتباط منفی و معکوس می باشد که با کاهش جریان رودخانه، روند پارامترهای کیفی افزایش یافته است. بر اساس نمودار شولر و ویلکوکس برای حوضه مورد مطالعه آب در محدوده شوری قرار دارد. نتایج کلی نشان داد که افزایش فعالیت های انسانی، نوسانات آب و هوایی از عوامل مؤثر بر کیفیت آب رودخانه گاوی می باشند بنابراین، نیاز به اجرای برنامه های صحیح مدیریتی برای کنترل تغییرات کاربری اراضی است.
تحلیل تغییر رفتار واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی در اثر توسعه سکونتگاهی (مطالعه موردی: حوضه آبریز چشمه کیله تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی به طور مستقیم منجر به تغییر رژیم هیدرولوژیکی می شود. در واقع توسعه شهری و کاهش اراضی جنگلی و مرتعی در، سیل خیزی را باعث شده است و از طرف دیگر افزایش باغات و کاربری های مشابه در مصرف و نفوذ بیشتر آب و کاهش دبی حوضه مطالعاتی نقش مؤثری دارد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل تغییر رفتار واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی در ارتباط با پتانسیل تولید رواناب حوضه چشمه کیله در بازه زمانی 29 ساله (2018-1991) است. در این تحقیق، واحدهای پاسخ هیدرولوژیک(HRU) بعنوان واحد کاری برای تعیین پتانسیل تولید رواناب حوضه آبریز چشمه کیله شناسایی و استخراج شده است. به منظور پایش تغییرات تراکم و میزان پوشش گیاهی با استفاد ه از تصاویر ماهواره ای منطقه مطالعاتی در سال های 1991 و 2018 از شاخص تفاضل گیاهی نرمال شده استفاده شد؛ سپس با تلفیق لایه گروه های هیدرولوژیک و کاربری اراضی، برای هر یک از واحدهای پاسخ هیدرولوژیک میزان شماره منحنی مشخص شد. با توجه به مقادیر شماره منحنی به دست آمده برای هر واحد پاسخ هیدرولوژیک، مقدار توان نگهداشت رطوبت خاک استخراج شد. در نهایت، با محاسبه مقادیر متوسط ماهیانه، میزان رواناب حاصل از بارندگی برای سال های 1991 و 2018 برآورد شد. نتیجه تحقیق گویای کاهش میزان و تراکم پوشش گیاهی، افزایش مقدار شماره منحنی، کاهش میزان نفوذپذیری خاک و همچنین افزایش ارتفاع رواناب تولیدی در طول بازه زمانی 29 ساله (2018-1991) در حوضه چشمه کیله (به ویژه قسمت های شمال حوضه) است؛ به عبارتی توسعه شهری، تغییر کاربری اراضی و تضعیف پوشش گیاهی باعث تشدید سیل خیزی حوضه شده است.
بزنگاهِ هوش مصنوعی و تغییر امرژئوپلیتیکال: آموزه ای برای ساخت فراژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
179 - 204
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر، با گسترش انقلاب صنعتی چهارم و رشد روند های فرافناورانه ای مانند هوش مصنوعی به عنوان یک بزنگاهِ حساس بین المللی، ژئوپلیتیک دچار تغییر و تحول شده است. اساساً آشنازدایی از بستر های علمی سیاست خارجی و روابط بین الملل در خوانش های کلاسیک و روایت سازی هایی از مسئله وارگی و مسئله بودگی سیال در این حوزه با تأکید بر روند هایی چون هوش مصنوعی و کلان داده ها منجر به تغییر ژئوپلیتیک به فرا – ژئوپلیتیک شده که این تحولات و ترتیبات نوین بستری برای تغییر رقابت های بین المللی است. این مقاله با مفروض گرفتن رقابت های ژئوپلیتیکی دولت ها در قالب هوش مصنوعی و با بهره گیری از روش تحلیلی – توصیفی به دنبال پاسخ به این سؤال است که ژئوپلیتیک چگونه توسط هوش مصنوعی و کلان داده ها دچار تحول شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی منجر به بازطراحی کارکرد ژئوپلیتیک در عصر کلان داده ها و رقابت های الگوریتمی گردیده است.
گامی به سوی الگوی نظری نظم پراکنشی- شاخه ای در سیاست بین الملل نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
289 - 314
حوزههای تخصصی:
سیستم بین الملل در فاز گذار از سیستم ساده و خطی به پیچیده و آشوبی، در چارچوب سیستم های چندپیکری است که این موضوع چالش های نوینی را برای تبیین نظم در آن ایجاد کرده است. ادبیات روابط بین الملل، نظم را از دیدگاه ساده و کلاسیک مورد مطالعه قرار داده اند و تصوری خطی از آن داشته اند، این در حالی است که این سیستم از گونه پیچیده و آشوبی است. الگوی نوینی از نظم در حال پدیدار شدن است که نظریه های موجود روابط بین الملل از تبیین آن ناتوان هستند. بر این اساس پرسمان اصلی پژوهش حاضر بر محوریت الگوی نظری تبیین کننده نظم پیچیده و آشوبی سیستم بین الملل پیچیده شکل می گیرد. هدف اصلی مفهوم سازی چنین نظمی است که نویسنده با بهره گیری از بنیان های هستی شناسانه و شناخت شناسانه نظریه پیچیدگی و گزاره های نظری آن و بهره گیری از رهیافت روشی ابداکتیو، الگوی نظم شاخه ای – پراکنشی را به عنوان الگوی نظری نوآورانه به جامعه علمی روابط بین الملل ارائه می کند.