فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۴٬۰۹۶ مورد.
آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری ایران از منظر آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیمات سیاسی فضای یک کشور به مثابه قالب سیاسی و مدیریتی فضای ملی است. در واقع تقسیمات فضای ملی جایگاه هر بخش از پهنه سرزمینی را در ساختار فضایی کشور مشخص می کند. لذا تقسیمات کشوری باید براساس اصول و چهارچوب ها و واقعیت های جغرافیایی جهت کارآمدی هر چه بهتر تنظیم گردد و یک الگوی راهبردی جغرافیایی براساس قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها را به دست دهد. این توجه به منطق جغرافیایی در ترسیم مرزهای سیاسی درون سرزمینی، برگرفته از نگاه سازماندهی و آمایش سرزمین در سطح فضای ملی، منطقه ای و محلی است. ازاین رو در مقاله حاضر سعی بر آن است تا به آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری در ایران براساس منطق و واقعیت های جغرافیایی و در واقع با رویکرد سازماندهی و آمایش-سرزمین پرداخته شود. سؤال اساسی این پژوهش این است که: از منظر جغرافیا و آمایش سرزمین، تقسیمات کشوری ایران دچار چه ضعف هایی است؟ پیامدها و آسیب های ژئوپلیتیکی آن در فضای سرزمینی کشور چگونه است؟ در بخش یافته های تحقیق نگارندگان به مسئله عدم انطباق تقسیمات کشوری فعلی ایران بر نواحی جغرافیایی (طبیعی و انسانی) و نیز عدم توجه به مؤلفه های شکلی در سازماندهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری از جمله عوامل شکل و وسعت و استقرار نامتوازن مراکز استان ها پرداخته و چنین نتیجه گیری نموده اند که این آسیب ها به طور مستقیم بر توسعه، امنیت و توازن فضایی در کشور اثر منفی می گذارد. لازم به ذکر است که این مقاله از نوع تحقیقات کاربردی است و به شیوه ای تحلیلی-توصیفی نگاشته شده است.
تبیین مدیریت راهبردی بحران با رویکرد تاب آوری شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی شهرها به ویژه بافت فرسوده و تاریخی در برابر مخاطرات و میزان تاب آوری آن ها یکی از اهداف برنامه ریزی شهری بوده و در این راستا اولین گام، اطلاع از میزان تاب آوری شهرها در برابر مخاطرات است. ازاین رو در این پژوهش با استفاده از مدل SWOT به بررسی و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پیش روی مدیریت بحران در بافت فرسوده هسته مرکزی شهر اهواز پرداخته شده و راهبردهایی جهت مدیریت بهینه و سریع بحران در محدوده مذکور ارائه گردیده است. این پژوهش ازلحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان شهرسازی و معماری معاونت شهرسازی شهرداری و شهرداری منطقه یک اهواز می شوند که تعداد 36 نفر را شامل می شوند؛ و به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل تحلیل راهبردی SWOT استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، وضعیت مدیریت بحران و میزان تاب آوری در هسته مرکزی شهر اهواز در موقعیت تهاجمی- رقابتی قرار دارد و بایستی از توانمندی ها و پتانسیل های موجود در هسته مرکزی شهر اهواز و فرصت های پیش رو به نحو احسن استفاده کرد تا بتوانیم در امر مدیریت بحران موفق باشیم؛ بنابراین، توجه به مسئله تاب آوری در راستای مدیریت بحران هسته مرکزی شهر اهواز به واسطه وجود آثار و ابنیه ارزشمند تاریخی و فرهنگی و همچنین ویژگی های کالبدی این محدوده به عنوان مسائل مهم مطرح می باشند.
ارزیابی حساسیت زمین لغزش در حوضه های کوهستانی نیمه خشک، با استفاده از روش های آماری و مدل وزنی شاهد (مطالعه موردی: حوضه زهکشی سعیدآباد چای – شمال غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی و ترسیم نقشه حساسیت زمین لغزش در یکی از حوضه های کوهستانی مناطق نیمه خشک شمال غرب کشور؛ یعنی حوضه زهکشی سعیدآباد چای در دامنه شمالی توده آتشفشانی سهند است. برای این منظور، از روش آماری دو متغیره (BSA)، مدل وزنی شاهد (WEO)، سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارArc/View استفاده شد. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که در کل، از بین عوامل علتی مورد نظر، عامل شیب با 965/3 =fW∑ ، کاربری اراضی 759/0 =fW∑ ، فاصله از جاده 498/1 =fW∑ ، سنگ شناسی 424/0 =fW∑ ، بارش388/0 =fW∑ و فاصله از روستا 161/0 =fW∑ با وقوع زمین لغزش ها همبستگی مثبت دارند و عوامل فاصله از گسل و فاصله از آبراهه به ترتیب با وزن های 006/0-=fW∑ و 325/0-=fW∑ دارای رابطه معکوس با ناپایداری دامنه های حوضه مورد مطالعه هستند. براساس مدل وزنی شاهد، 116/43 درصد مساحت حوضه زهکشی سعیدآباد چای از نظر حساسیت به زمین لغزش در پهنه های متوسط تا بسیار زیاد قرار دارد. شاخص (Li) مناسب بودن مدل برازش داده را نشان می دهد. برمبنای این شاخص، در حدود 92 درصد زمین لغزش ها در محدوده های با حساسیت متوسط تا خیلی زیاد اتفاق افتاده اند.
تحلیل فرصت ها و تهدید های ژئوپولیتیکی قوم بلوچ ازدیدگاه نظریه ی شکاف های سیاسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور کشورهای جدید در خارج از اروپا که به دنبال استعمارزدایی و ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، موجب اضمحلال تحلیل ها و برداشت هایی شد که علوم اجتماعی را برپایه ی سنّت اروپایی و تفکّرات کلاسیک پوزیتویستی پی ریخته بود و در بیهودگی نظریه های کلان و تعمیم آن به مسائل کلّ جهان مؤثّر افتاد. بحث قومیّت در ایران نیز جدا از این امر نبوده است. ایران کشوری چندقومی است که بیشتر جمعیّت آن را قوم فارس تشکیل می دهد. فارس ها به طور عمده در بخش مرکزی کشور استقرار یافته و گروه های دیگر قومی در نوار مرزی کشور مستقر هستند. گروه های قومی مستقر در نوار مرزی، دارای دنباله ی قومی در آن سوی مرزهای کشور هستند. این وضعیّت، شرایط ویژه ای را در روابط قومی با حکومت مرکزی شکل داده است. بخش بزرگی از مسائل ژئوپلیتیکی و چالش های ملّی، منطقه ای و بین المللی ایران، ناشی از این شرایط است. مقاله ی پیش رو با روش هرمونتیکی و رویکردی پست مدرن به مسأله ی قومیّت می پردازد و در تلاش است به ضعف نظریه های کلان در مسائل قومیّت بپردازد که مربوط به دوره ی مدرنیته و روش پوزیتیویستی است و نشان دهد که در گفتمان پست مدرن، تحوّلات هر منطقه را باید در ارتباط با زمان و جغرافیای آن مکان مورد کنکاش قرار داد. نتایج پژوهش نشان می دهد، جامعه ی ایران با وجود داشتن ساختار چند قومی، دچار واگرایی قومی نشده است. به نظر می رسد که مهم ترین دلیل این امر، وجود شکاف های سیاسی اجتماعی متقاطع است که در اثر آن، آثار واگرایی به شدّت کاهش داشته است.
توسعه عمودپرواز بدون سرنشین طیف نگار برای تصویربرداری هوایی اراضی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور کاربرد سامانة سنجش ازدور هوایی برای پایش و مدیریت اراضی و باغات کشاورزی، عمودپرواز بدون سرنشین طیف نگاری (کشتبان) توسعه داده شد. این سامانه شامل دو بخش اصلی هوایی و زمینی است. بخش هوایی شامل اجزای مکانیکی پرواز، بوردهای پایش و کنترل، سامانة OSD، سامانة موقعیت یابی جهانی، باتری لیتیوم- پلیمر قابل شارژ، دوربین چندطیفی و سامانة تثبیت دوربین است. بخش زمینی نیز شامل رادیوکنترل، ایستگاه گیرندة زمینی و نرم افزار پایش است. ارتباط بخش های هوایی و زمینی به صورت دورسنجی با برد یک کیلومتر است. به منظور ارزیابی عمودپرواز، چندین مرحله پرواز انجام گرفت و قدرت مانورپذیری و پایداری دستگاه بررسی شد. همچنین تصاویر چندطیفی برداشت شده پردازش و کیفیت آنها ارزیابی شد. براساس نتایج این پژوهش، توانتفکیک زمینی در ارتفاع پروازی 250-10 متر برابر با 95-6/3 میلی متر در پیکسل به دست آمد.همچنین صحت کلی نقشة طبقه بندی شدة 94 درصد و ضریب کاپا 90/0 به دست آمد. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد عمودپرواز بدون سرنشین طیف نگار قادر به تصویربرداری هوایی چندطیفی با توان تفکیک مکانی زیاد است.
گم گشته در غبار زمان
حوزههای تخصصی:
الگویی متفاوت از حمل و نقل و توسعه ی شهری
حوزههای تخصصی:
بررسی نگرشهای متفاوت درباره حملات تروریستی علیه غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقـاله حاضر کنکاشی درباره دیدگاههای مختلف راجع به علل بروز خشونت علیـه دنیـای غـرب می باشد. رخداد 11 سپتامبر به عنوان نقطه عطفی بنیادین دراین موضوع محسوب می شود. در بسیاری از تحلیلها این رخداد ترجمان تقابل جهان اسلام و نظام غرب دانسته می شود که در سالهای اخیر نظام بین الملل را به شدت تحت تاثیر قرارداده است . دنیای غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا با متمسک قراردادن این رخدادها و عمده کردن پدیده تروریسم در موضعی تهاجمی واقع شد و به واکنشی نظامی و خشونت آمیز علیه بسیاری از گروهها و کشورهای اسلامی دست زد کـه بـه نـوبـه خـود عکس العملهایی را به وجود آورد . این کنش و واکنشهای متقابل موجد چرخه ای از خشونت در صحنه جهانی شده است که به نوبه خود صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره انداخته است. بسیاری از مسلمانان در کشورهای غربی به همین بهانه مورد تعرض، بازجویی، تعقیب وتهمتهای گوناگون قرار گرفته اند.نوشتار حاضر به بررسی پنج دسته از تحلیلها و دیدگاه های گوناگون در این باره می پردازد که عمدتا از جمع بندی نوشته ها و نظرات ارایه شده در مطبوعات و مکتوبات غربی و بعضا غیر غربی حاصل آمده است. این نظرات عبارتند از نظریه امپریالیسم، واکنش معکوس، کاهش نقش دولتها، اسلام گرایی و برخورد تمدنها که پس از توصیف و تشریح هریک، عمده انتقاداتی که بر آنها وارد است نیز مورد بررسی قرار می گیرند. ایده مقاله حاضر این است که تحلیلگران غربی نتوانسته اند به یک رهیافت جامع و کامل درباره علل بروز خشونتها بپردازند. در عین حالیکه هرکدام از آنها می توانند گوشه ای از دلایل مربوط به وقوع این رخدادها باشند. مجموع این دیدگاهها می تواند توسط دانشگاهیان و صاحبنظران مورد استفاده قرار گیرد تا با ترکیب مناسب متغیرهای مختلف در رشته های گوناگون و مرتبط از آن برای توضیح چرایی وقوع خشونتها استفاده شود.
شرق مدیترانه و تأثیر آن بر قلمروسازی ژئوپلیتیکی ایران در جنوبِ غربِ آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۵
21 - 45
حوزههای تخصصی:
حوضه مدیترانه نام منطقه بزرگی در اطراف دریای مدیترانه است. این حوضه شامل دریای مدیترانه و مناطق قارّه ای نزدیک به ساحل جنوب اروپا، شمال آفریقا و شرق مدیترانه است. مهم ترین بخش حوضه مدیترانه که در کمربند شکننده خاورمیانه نیز واقع شده است، «شرق مدیترانه» است. این حوزه کانون رقابت سه قدرت ایران، ترکیه و عربستان است. ایران از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بر شرق مدیترانه متمرکز شده و این منطقه یکی از کانون های نفوذی ایران است. سه کشور سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی هسته اصلی ژئوپلیتیکی ایران در شرق مدیترانه هستند. در این پژوهش که روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب و اینترنت استفاده شده، در پاسخ به این سؤال که شرق مدیترانه چه تأثیری بر قلمروسازی ژئوپلیتیکی ایران در جنوب غرب آسیا دارد؟ می توان گفت که شرق مدیترانه جایگاه ژئوپلیتیکی مهمی در قلمروسازی ایران در جنوب غرب آسیا و نهایتاً رهبری آن بر جهان اسلام دارد.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که موقعیت شرق مدیترانه در ساحل دریای مدیترانه، نزدیکی به تنگه های جبل الطارق و سوئز، وجود اقلیت های شیعه در سوریه و لبنان، تنها کشورهای نزدیک به ایران در اتخاذ سیاست های منطقه ای و جهانی، مکمل ژئوپلیتیکی ایران در تسلط بر بخش مرکزی جهان اسلام، مسیر انتقال انرژی ایران و عراق به اروپا و نهایتاً خاک ریز ایران در مقابله با اسرائیل عوامل ژئوپلیتیکی مهمی هستند که سیاست منطقه ای ایران را در شرق مدیترانه توجیه می کنند؛ بنابراین می توان گفت که قلمروسازی ژئوپلیتیکی ایران در شرق مدیترانه، امری واقع گرایانه و در راستای تأمین منافع ملی ایران است.
گرمایش جهانی و جایگاه آن در تحولات ژئوپلیتیک نظام جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرمایش جهانی یکی از اساسی ترین مسائلی است که امروزه توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است. این پدیده، به عاملی مهم در ایجاد فضای رقابت بر سر افزایش و کاهش گازهای گلخانه ای تبدیل شده است. از این رو، کارشناسان گرم شدن زمین را یکی از مهم ترین مشکلات محیطی، اقتصادی و سیاسی در قرن بیست و یکم قلمداد می کنند. این نوشتار تلاش دارد، پدیده گرمایش جهانی و چالش های بین المللی ناشی از آن را در چارچوب نظام ژئوپلیتیک تجزیه و تحلیل کند. در این راستا، موقعیت ژئوپلیتیک کشورها و نیز نگرش و موضع گیری آنها در مواجهه با پیامدهای این پدیده مد نظر بوده است. به همین منظور، ابتدا روند تغییرات دما و تراز آب دریا با استفاده از خروجی مدل های گردش عمومی جو، تحت سناریوی انتشار 50 و با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی MAGICC-SCENGEN شبیه سازی شد. سپس با استناد به خروجی های مدل به کار رفته، دیدگاه ها و درنهایت تحولات ژئوپلیتیک در نظام بین الملل، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بر اساس خروجی سناریوی بدبینانه انتشار 50P، دمای جهان در سال 2100 به میزان 2/3 درجه سلسیوس نسبت به دوره 1990-1961 افزایش خواهد داشت و در مجموع مناطق مختلف جهان به طور یکسان از شرایط ناشی از گرمایش جهانی برخوردار نخواهند بود. از سویی این شرایط ارتباط معناداری با موقعیت ژئوپلیتیک کشورها دارد؛ زیرا موضع گیری و دیدگاه های مختلفی را بر سیاست خارجی کشورها تحمیل کرده و به مثابه فرصت یا تنگنا، صحنه رقابت برخی از دولت ها شده است. از این رو گرمایش جهانی پدیده ای است که در آینده نقش برجسته ای را در منازعات ژئوپلیتیک ایفا خواهد کرد. در این راستا، تعیین بهترین استراتژی، شامل تدوین طرح های ملی و مدیریت محلی، یکی از راهکارهای ایجاد توازن در تحولات ژئوپلیتیک جهانی خواهد بود.
بررسی ارتباطات اکوژئومورفولوژِی توده زیستی و حجم رسوبات مخروط نبکاهای گونه Reaumaria Turcestanica در کویر خیرآباد سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات ژئومورفولوژی شکلهای سطح زمین منعکسکنندهی فرآیندها و ساختار سیستمهایی است که در حال فعالیت هستند. بررسی ساختار و عملکرد این سیستمها امکان دستیابی به گذشته آنها و ترسیم روند تحول آینده آنها را هموار میسازد. وجود ارتباطات قوی بین شکل،حجم و پراکنش نبکا با فرایندهای مؤثر بر آنها حاکی از دستیابی این چشماندازها به مورفولوژی تعادلی برای شرایط اقلیمی مناسب میباشد. وجود پوشش گیاهی عامل مهمی است که با کاهش سرعت باد نزدیک سطح زمین باعث تشکیل نبکا در محیطهای خشک و نیمه خشک میشود.
در این پژوهش ارتباطات موجود بین خصوصیات مورفولوژی گونه Reaumaria Turcestanica با عوامل مورفومتری نبکاها مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج آنالیز رگرسیون بهترین عوامل توجیهگر حجم نبکا دو مؤلفهی تاج پوشش و ارتفاع گیاه تواماً با ضریب تبیین 86 درصد و 474/11085- H 347/76 + L 983/262 = V میباشد. همچنین مؤلفه تاج پوشش گیاه به تنهایی با ضریب تبیین 85 درصد و رابطه 297/11141 –L 435/299 = V و مؤلفه ارتفاع گیاه با ضریب تبیین 67درصد و رابطه452/5054 –H 520/488 = V در مرتبهی بعدی از نظر توجیه حجم نبکا قرار میگیرند. بنابراین گونه Reaumaria Turcestanica با داشتن تاج پوششی با تراکم متوسط قابلیت به دام انداختن رسوبات بادی در محدودهی تاج پوشش را دارا بوده و در نهایت منجر به ایجاد نبکا میگردد. ایجاد ارتباطات قوی بین تاج پوشش و ارتفاع گیاه با حجم نبکا شاهد این مدعاست.
بررسی نقش ژئومورفولوژی در ویژگی های هیدرولوژیکی و شیمیایی چشمه های حوضه آبخیز کنگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبخیز کنگیر در استان ایلام، با مساحت 458 کیلومتر مربع، بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب میشود. هدف این تحقیق بررسی ویژگیهای هیدرولوژیکی و شیمیایی چشمهها و ارتباط آنها با اشکال ژئومورفولوژی حوضه میباشد. جهت دستیابی به این هدف، لندفرمهای کارستیکی، سیستم درز و شکافهای منطقه، شاخصهای تقارن چین (FSI) و سینوسیته جبهه چین (FFS)، هیدروگراف چشمهها و مشخصات شیمیایی آنها به صورت کمّی اندازهگیری شد. بررسی دو شاخص FSI و FFS نشان دهنده جوان بودن سیستم چینخوردگی منطقه مطالعاتی است. نتیجه دادهها نشان میدهد که جهت غالب درز شکافها، موازی با محور طاقدیس یا عمود بر شیب توپوگرافی است. بررسی هیدروگراف چشمههای حوضه نشان میدهد که مقدار پارامتر آلفا در چشمههای سراب، فرزگه، ونیت، دبیران، هلشی و ماژین به ترتیب 0.0058 ، 0.0074 ، 0.0098 ، 0.0055 ، 0.0078 و 0.0047 میباشد. نتایج دادهها بیانگر مقادیر بالای حجم ذخیره دینامیکی، هدایت الکتریکی، درجه سختی و املاح موجود در چشمهها است که این امر نشاندهنده توسعه کم فرایند کارستشدگی و سطح تماس بیشتر آب با سنگ بستر است. به طور کلی وضعیت جوان بودن سیستم کارست شدگی منطقه و همچنین جهت درز و شکافهای آهکی حوضه مورد مطالعه، باعثشده است که مدّت زمان آبدهی چشمهها، بسیار طولانی باشد.
مدل فضایی تولید گندم دیم استان کردستان با ریز پهنه بندی اقلیم کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گندم محور اصلی اقتصاد استان کردستان است. نوسان سالانه عملکرد گندم دیم استان تحت تاثیر عناصر اقلیمی محل 4/11 برابر است. در تحقیق حاضر نقش متغیرها و شاخص های آگروکلیمایی بر عملکرد گندم در استان کردستان بررسی شد. داده های بازه ی 31 ساله مربوط به سطح کاشت، تولید، خسارات و عملکرد گندم در 10 منطقه و عناصر اقلیمی در مقیاس ساعتی، روزانه، دهه ای، ماهانه فصلی و سالانه مربوط به 22 ایستگاه سینوپتیک گردآوری و همبستگی بین متغیر عملکرد گندم و 128 متغیر مستقل تعیین شد. اثر متغیرها بر عملکرد گندم با رگرسیون چند متغیره -همزمان و گام به گام- سنجش شد. متغیرها تحلیل فضایی شدند و مدل فضایی عملکرد گندم برای استان و شهرستانها معرفی شد. نتایج تحقیق نشان داد عناصر اقلیمی با 99 درصد اطمینان پراکنش فضایی متفاوت دارند. بیشتر متغیرهای مستقل هر کدام منفردا اثر معنادار بر عملکرد گندم دارند، اما در مدل گام به گام 7 متغیر و شاخص آگروکلیمایی از جمله تعداد روزهای بارانی سال، جمع درجه ساعت دمای کمتر از oC 11- مرحله جوانه زنی تا پنجه دهی، میزان بارندگی سالیانه و مقدار بارش دهه پنجم سال زراعی عوامل تعیین کننده عملکرد گندم دیم هستند. تفاوت مکانی متغیرها و عملکرد حتی در یک تیپ اقلیمی معنادار است. ضریب تغییرات عملکرد در مناطق بانه و مریوان کمتر از سایر شهرستان ها و در بیجار و دیواندره بیش از سایر نقاط استان است. بیشترین میزان عملکرد در منطقه کامیاران بانه و مریوان و کمترین عملکرد در منطقه سنندج و بیجاراست. تولید گندم در منطقه بیجار ریسک بالاتری داشت.
مکان یابی محل احداث پیست اسکی در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان لرستان از مساعدترین مناطق ایران برای برنامه ریزی و توسعه گردشگری مبتنی بر منابع طبیعی است؛ موقعیت آن در زاگرس میانی با ارتفاعات برفگیر سبب شده تا از نظر پتانسیل گسترش ورزشهای کوهستانی مطلوب باشد. هدف اصلی انجام این مقاله، مکان یابی و شناسایی پهنه های مستعد استان برای احداث پیست اسکی با تأکید بر ویژگی های ژئومورفولوژیک است. در این مقاله که در دو مرحله صورت گرفته است، از لایه های اطلاعاتی ژئومورفولوژیک، عناصر اقلیمی، کاربری اراضی، داده های تکمیلی و داده های مستخرج از پرسش نامه ها و مصاحبه استفاده شده است. مراحل اولویت بندی، وزندهی و نرمال سازی معیارهای ورودی در نرم افزارهای تخصصی و مدل های چندمتغیره تلفیق لایه ای در سامانه اطلاعات جغرافیایی اجرا شدند. نتایج مرحلة اول نشان داد که در محدودة مورد بررسی، پهنه های بسیار مناسب در سه محدودة معین، یعنی دامنه های شمالی اشترانکوه، قالیکوه و گرین قرار گرفته اند. در مرحلة دوم، اشترانکوه که از نظر 8 شاخص طبیعی اولیه به عنوان یکی از مناطق مناسب شناخته شد، از نظر شاخصهای تکمیلی موردبررسی که شامل زیرساختها و شاخص سرعت باد میباشد، نسبت به ارتفاعات قالیکوه و گرین در وضعیت مناسبتری است، بنابراین از نظر مجموعة شاخصهای موردبررسی مناسبترین محدوده برای احداث پیست اسکی به شمار میرود