فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
187 - 205
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش و روند رو به رشد شهرنشینی در طی سال های گذشته در شهرهای کشورهای درحال توسعه و در پی آن افزایش ضایعات انسانی و سنتی بودن روش دفن زباله در این گونه شهرها، مکان یابی دفن پسماند به عنوان یک موضوع اصلی مطرح می شود. با توجه به مرکزیت شهرستان گرگان در استان گلستان و افزایش رو به رشد جمعیتی آن، مکان یابی دفن پسماند یک موضوع بسیار مهم در این شهرستان می باشد. هدف این پژوهش مکان یابی دفن پسماند در شهرستان گرگان است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت در دسته تحقیقات توصیفی و تحلیل قرار می گیرد. داده ها و اطلاعات موجود از طریق مراجعه به کتابخانه، ادارات، سایت ها و از طریق پرسشنامه تهیه و استخراج گردیده است. برای مکان یابی دفن پسماند در شهرستان گرگان با استفاده از 11 شاخص و 2 مدل AHP و ANN بهره گرفته شده است. با توجه به مدل های، AHP و ANN می توان عنوان کرد نامناسب ترین مکان برای دفن پسماند قسمت های شمالی شهرستان می باشد که از دلایل آن می توان به نزدیکی چاه های آب زیرزمینی، نزدیکی به فرودگاه، نزدیکی به سه شهر گرگان، جلین و سرخن کلا، زمین شناسی نامناسب، نزدیکی راه های آسفالته و روستاها اشاره کرد. در زمینه دفن پسماند در گذشته، هر 2 مدل مشخص گردیده است محدوده هزار پیچ به عنوان مکان بسیار نامناسب برای دفن پسماند بوده است.
راهبردهای سرمایه فکری و تأثیر آن بر عملکرد محیط تحقیقاتی ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تأثیر سرمایه فکری و سه بعد اصلی آن سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای بر عملکرد محیط تحقیقاتی ناجا مورد بررسی قرارمی گیرد. بدین منظور اطلاعات لازم به وسیله پرسش نامه(ضریب آلفای 82%) از 120نفر از کارکنان محیط تحقیقاتی جمع آوری شد. روش تحقیق حاضر مبتنی بر روش شناسی مدل یابی معادلات ساختاری است. نتایج نشان می دهد سرمایه فکری(ضریب بتای 65/0) و ابعاد تشکیل دهنده آن شامل سرمایه انسانی(34/0)، سرمایه ساختاری(41/0) و سرمایه رابطه ای (40/0) تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد محیط تحقیقاتی در سطح ناجا دارند. از سوی دیگر، نتایج به دست آمده نشان می دهند که از بین ابعاد سرمایه فکری سرمایه انسانی با رتبه میانگین 10/2 در اولویت اول و سرمایه رابطه ای و سرمایه ساختاری به ترتیب با رتبه میانگین 1.8 و 67/1 در اولویت های بعدی قرارمی گیرند. درنهایت، براساس نتایج به دست آمده پیشنهاده ایی ارایه شد.
توسعه کارآفرینی در گردشگری روستایی: مطالعه موردی روستاهای کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
1 - 16
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در گردشگری روستاهای پیرامون کلان شهر مشهد بود. در این راستا، پس از بررسی های اسنادی و جمع آوری نظرات کارشناسان و خبرگان، پرسشنامه ای مبتنی بر مقایسات زوجی تحلیل سلسله مراتبی داده ها (AHP) و بر اساس مدل ارزیابی داخلی و خارجی سوات (SWOT) حاوی عوامل یافته شده طراحی شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، زیرمعیارهای «قابلیت بالای بالقوه و بالفعل گردشگری منطقه» و «وجود امنیت عمومی در منطقه» از جمله نقاط قوت و نیز «فرهنگ ضعیف کارآفرینی در میان ساکنان منطقه» و «هزینه بالای لوازم و تجهیزات از جمله نقاط ضعف شناخته شدند. همچنین، «وجود راه های متنوع تر برای کسب درآمد» و «فراهم سازی زمینه مشارکت جامعه محلی در تصمیم گیری» از جمله فرصت ها و نیز «مهاجرت منفی مردم روستانشین» و «کم رنگ شدن فرهنگ بومی روستاها به دلیل ورود کارآفرینان از سایر نقاط» از مهم ترین تهدیدها شناخته شدند.
تأمّلی در موضوع علم جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
176 - 221
حوزه های تخصصی:
بر اساس تعریف علمای علم منطق، موضوعِ یک علم عبارت از آن چیزی است که در آن علم از احوال و عوارض ذاتی و بی واسطه آن بحث می شود. عوارض ذاتی به آن دسته از صفات اشیاء و پدیده ها گفته می شود که مستقیماً از ذات پدیده یا شیء برمی خیزند و در موجودیّت خود نیازمند هیچ واسطه ای نمی باشند. به طور مثال، صفاتی چون رشد و تغذیه در زمره صفات ذاتی موجودات جاندار بوده و مستقیماً به ذات آن ها وابسته اند. همچنین صفت نطق(تفکّر) در انسان، صفتی است که به طور مستقیم به ذات انسان وابسته است. در حالی که وقتی به صفت نویسنده در مورد انسان اشاره می شود، این صفت با واسطه صفت تفکّر و نطق به انسان نسبت داده می شود. صفاتی نظیر وحدت و کثرت، حادث و قدیم، مجرّد و مادّی و نظایر این ها، در زمره صفات ذاتی هستی بهشمار می روند امّا صفاتی چون سنگین یا سبک، سرد یا گرم جزو صفات باواسطه هستی محسوب می شوند؛ زیرا هستی ذاتاً سنگین یا سبک، سرد یا گرم و ... نیست و این صفات صرفاً از طریق واسطه ای به نام جسم به هستی نسبت داده می شود. مطابق بیان فوق آن دسته از علوم که به مطالعه پدیده ها و اشیاء حقیقی که واجد ذات هستند، می پردازند؛ در زمره علوم حقیقی قرار می گیرند؛ نظیر فلسفه، ریاضیات و منطق. روشن است این دسته از علوم به دلیل پرداختن به هستی های دارای ذات، واجد موضوع می باشند. امّا آن گروه از علومی که به مطالعه در احوال پدیده های فاقد ذات می پردازند، جزء علوم اعتباری محسوب می شوند؛ نظیر علوم اجتماعی و از جمله علم جغرافیا. در علومی نظیر جامعه شناسی و جغرافیا، پدیده هایی همچون جامعه، کشور، ملّت، دولت، سازمان ها و نهادها، فضاها و نظایر آن ها که پدیده هایی برساخته و اعتباری بوده و فاقد ذات هستند، مورد مطالعه قرار می گیرند. شکّی نیست که پدیده های فاقد ذات، به طریق اولی فاقد صفات ذاتی نیز هستند و از آنجا که در تعریف موضوع یک علم، پرداختن به صفات ذاتی پدیده مورد مطالعه آن علم شرط اصلی است، لذا با فقدان ذات و ایضاً صفات ذاتی، بهخودی خود موضوع نیز منتفی خواهد شد. بر این اساس می توان گفت علم جغرافیا بهدلیل مطالعه پیرامون پدیده های فاقد ذات (اعتباری)، فاقد موضوع می باشد. هدف اصلی این مقاله تحقیق و بررسی پیرامون این مسئله است.
بررسی آثار بوم گردی کشاورزی بر توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در مناطق روستایی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
65 - 86
حوزه های تخصصی:
بوم گردی کشاورزی سفری مسئولانه به نواحی طبیعی و کشاورزی، حفاظت از آن و بهبود بخشیدن به زندگی مردم منطقه است؛ و توجه به ظرفیت های طبیعی و فرهنگی موجود در روستاها نقش مهمی در تجدید حیات روستاها، ایجاد اشتغال و درآمد برای روستاییان، حفاظت از میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی و در نهایت، توسعه یکپارچه و پایدار روستایی دارد. تحقیق حاضر، با هدف بررسی آثار بوم گردی کشاورزی بر توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در مناطق روستایی سیستان، از نوع تحقیقات توصیفی بود و داده های پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شد. جامعه آماری تحقیق تمامی خانوارهای ساکن و کارشناسان مربوط در مکان های دارای ظرفیت بوم گردی در منطقه سیستان بودند، که پرسشنامه ها با استفاده از روش نمونه گیری نظام مند بین آنها توزیع شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان بررسی و پایایی مربوط به ابزار سنجش با استفاده از آلفای کرونباخ در محدوده 742/0 تا 953/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد که بوم گردی کشاورزی باعث بهبود شاخص های توسعه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در منطقه می شود.
شناسایی و ارزیابی چرخه فرسودگی بافتهای روستایی: مطالعه موردی مناطق روستایی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
123 - 156
حوزه های تخصصی:
فرسودگی بافت های روستایی به صورت فرآیندی است و حتی هنگامی که منطقه هنوز در مرحله فرسوده شدن است، قبل از اینکه منطقه کاملاً غیرقابل استفاده شود، باید نوسازی مناطق فرسوده انجام گیرد. در این راستا، شناسایی و ارزیابی چرخه فرسودگی بافت از مهم ترین مراحل فرآیند نوسازی روستایی است. از این رو، بر اساس مراحل چهارگانه چرخه فرسودگی بافت (شامل شکل گیری زمینه های اولیه، ظهور نشانه های فرسودگی، نامناسب شدن محیط زندگی و کاهش کارآیی بافت و در نهایت، تکمیل فرسودگی)، پژوهش حاضر بر آن بود تا ضمن شناسایی چرخه فرسودگی بافت در مناطق روستایی استان تهران، وضعیت بافت کالبدی این مناطق را از دیدگاه موقعیت قرارگیری در هر کدام از مراحل با استفاده از مدل های ریاضی تبیین و تفسیر کند. بر این اساس، روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی -کاربردی بود و جمع آوری اطلاعات نیز به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی انجام شد. در این فرآیند، با استفاده از تدوین و تکمیل پرسشنامه، دیدگاه ۲۶۰ نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی ساکن در روستاهای دارای بافت فرسوده استان تهران و پانزده نفر از متخصصان شاغل در نهادهای محلی در هشت شهرستان منتخب دریافت و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که روستاهای استان تهران در آغاز مرحله سوم چرخه فرسودگی یعنی، «نامناسب شدن محیط زندگی و کاهش کارآیی بافت» قرار دارند.
تحلیل خطر احتمالی ریسک محور زمین لرزه بندر سیراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
61 - 82
حوزه های تخصصی:
با استفاده از روش های آماری و احتمالی تحت عنوان تحلیل خطر لرزه ای، می توان از ایمن بودن سازه ها در برابر زمین لرزه ها اطمینان حاصل نمود، ازاین رو هرساله تحقیقات فراوانی حاوی روش های جدید پهنه بندی خطر زلزله در سراسر جهان ارائه می شود؛ بنابراین ضرورت استفاده از روش های جدید و به روزی که بتوان بر اساس آن نقشه های خطر لرزه ای را در کشور به روز کرد قابل احساس است؛ ازاین رو در این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل خطر ریسک محور بر طبق استاندارد ASCE 07-10 به بررسی وضعیت لرزه خیزی ساختگاه بندر سیراف در استان بوشهر با استفاده رهیافت احتمالی پرداخته که بر اساس پارامترهای مربوط در این منبع نتایج حاصل از تحلیل خطر موردبررسی قرارگرفته است. در مطالعه حاضر، به منظور بررسی وضعیت لرزه ای ساختگاه مجموعه ای از داده های لرزه خیزی تاریخی و دستگاهی با پوشش زمانی تا سال 2019 تا شعاع 150 کیلومتری بکار گرفته شده و منابع لرزه زا مدل شده اند. بدین منظور منابع لرزه زا در گستره طرح با استفاده از نقشه های موجود، تعیین و پس از آن مدل مناسب از چشمه های لرزه زا به صورت خطی در منطقه ارائه شده است. فهرست زمین لرزه های رخ داده در گستره طرح از طریق اسناد و کتب تاریخی و ثبت دستگاهی جمع آوری شده و با استفاده از روش کیکوسلول، نواقص موجود در کاتالوگ برطرف شده است. جهت دستیابی به توزیع پوآسونی رویدادها با استفاده از دو روش پنجره زمانی- مکانی گاردنر و نوپوف و روش نظامند گرانتسال، حذف پیش لرزه ها و پس لرزه ها انجام شده است. در نهایت با ترکیب منابع لرزه زا و استفاده از روابط کاهندگی مناسب، پارامترهای لرزه خیزی با استفاده از روش گوتنبرگ- ریشتر و کیکوسلول، محاسبه و نتایج به صورت طیف خطر ریسک محور در سطح طراحی برای دوره بازگشت 2475 سال با استفاده از روش احتمالی تحلیل خطر لرزه ای برای بندر سیراف ارائه شده است. نتایج پژوهش حاکی است که مقادیر لرزه ای طیف به دست آمده بر طبق آیین نامه ASCE 07-10 از مقدار پیشنهادی برای این ناحیه در استاندارد 2800 متفاوت است، همچنین پیشنهاد شده است به دلیل لرزه خیزی بالای منطقه از روش های جدید و به روزی که در آن ها ثبت و برآورد زلزله به صورت مناسبی انجام شده است استفاده شود.
پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترش همکاری های چین و ترکیه بر جمهوری اسلامی ایران(مطالعه موردی: اتصال دو پروژه «کریدور میانی» و «کمربند و راه»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
119 - 148
حوزه های تخصصی:
خنثی سازی ژئوپلیتیک ایران به ویژه طی دو دهه گذشته و از طریق اجرای پروژه هایی نظیر «ترانس خزر»، «تاپی» و خط لوله «حبشان- الفجیره» در جوار مرزهای ایران هر کدام به طریقی از اهمیت ژئوپلیتیک و ترانزیتی ایران کاسته است. گسترش همکاری های اقتصادی چین و ترکیه در سال های اخیر را می توان به مثابه کوششی جدید برای خنثی سازی ژئوپلیتیکی ایران برشمرد. اتصال دو پروژه «کمربند و راه» دولت چین و «کریدور میانی» ترکیه طی سال های اخیر زمینه نزدیکی بیشتر دو کشور را بیش از پیش فراهم ساخته است و به نظر می رسد نزدیکی بیشتر چین و ترکیه می تواند به افزایش خطر خنثی سازی ژئوپلیتیکی ایران منجر شود. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که افزایش همکاری های چین و ترکیه چه تأثیری بر موقعیت و جایگاه ژئوپلیتیکی ایران خواهد داشت؟ و به روش «رویداد پژوهی» این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که اتصال پروژه «کمربند و راه» با پروژه «کریدور میانی»، خطر خنثی سازی ژئوپلیتیکی ایران را تشدید می کند
عملکرد توابع مفصل ارشمیدسی در تخمین سیل سالانه، مطالعه موردی: حوزه آبخیز قره سو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل به عنوان یکی از ویرانگرترین خطرهای طبیعی شناخته شده است که آسیب های زیادی به جوامع انسانی، تاسیسات، مراکز صنعتی و اراضی کشاورزی وارد می کند. تخمین میزان دبی سیلاب در محل تلاقی رودخانه ها - با توجه به قرار گرفتن بسیاری از زیر ساخت ها در این مناطق – با توجه به مسائل اقتصادی و محیط زیستی از اهمیت زیادی برخوردار است. در مطالعه حاضر با توجه به آمار دبی اوج سالانه موجود در بازه زمانی سال های 1358 لغایت 1379 در حوزه آبخیز رودخانه قره سو در استان کرمانشاه، با استفاده توابع مفصل در چهار مدل: 1)رگرسیون 2) جمع 3) عامل وزنی 4) نزدیکترین ایستگاه، اقدام به تخمین میزان دبی اوج سالانه در محل تلاقی جریان های بالادست (ایستگاه هیدرومتری قره باغستان) شده است. بدین منظور ابتدا همگنی و کیفیت داده-ها مورد بررسی قرارگرفت. سپس برازش توزیع های احتمالاتی مناسب به سری داده ها صورت گرفت و با توجه به توابع توزیع حاشیه-ای ایستگاه های بالادست تابع توزیع توام در محل تلاقی جریان ها با استفاده از توابع مفصل ارشمیدسی بدست آمد که بهترین تابع مفصل برای ایستگاه های بالادست تابع مفصل گامبل انتخاب شد. نتایج حاصل نشان داد مدل مفصل با استفاده از رابطه رگرسیونی، با ضریب تعیین 711/0، خطای جذر میانگین مربعات 387/79، ضریب همبستگی تائو کندال 872/0 و ضریب رواسپیرمن 677/0 دارای دقت بیشتر بوده و برای تخمین دبی اوج نسبت به سایر مدل ها ارجحیت دارد. در نهایت مقادیر دبی برای دوره بازگشت های مختلف با توجه به مدل منتخب بدست آمد.
گفتمان های آلودگی هوا در کلانشهر تهران (گفتمان دولت ملی در برابر گفتمان دولت محلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث آلودگی هوا و بحران محیط زیست شهر تهران در سال های گذشته به یکی از دغدغه های اصلی متولیان و مسئولان ملی و شهری تبدیل شده است که تلاش برای شناخت جنبه های بحران در کنار عوامل تأثیرگذار در ایجاد شرایط کنونی در مطالعات علمی اهمیت دو چندانی یافته است. مقاله حاضر با استفاده از تحلیل گفتمان به دنبال بررسی دو گفتمان دولت ملی (دولت یازدهم، 1396-1392) و دولت محلی – شهرداری) دوره آقای قالیباف از سال 1392 تا 1396) در زمینه آلودگی هوا و تخریب محیط زیست تهران است. دولت ملی و دولت محلی هرکدام وظایف و تأثیراتی بر محیط زیست و کیفیت زندگی شهروندان تهران دارند که به دنبال نشان دادن عملکرد خود در این زمینه هستند و از اینرو هر کدام در چارچوب گفتمان خود به دنبال برجسته سازی و یا غیریت سازی برخی جنبه ها در ارتباط با عوامل آلودگی و راهکارهای کاهش آن هستند؛ که هر کدام از ابزار بازنمایی نیز در جهت اهداف خود استفاده می نمایند. نتایج تحلیل گفتمان نشان می دهد که گفتمان دولت محلی با برجسته کردن دال مرکزی حمل ونقل عمومی (آن هم بخش مترو، و نه کل سیستم حمل ونقل عمومی) و گفتمان دولت ملی با توسل بر گفتمان فن گرایی، دال مرکزی کیفیت و نظارت را برجسته می کند. تحلیل گفتمان نشان داد که دولت ملی و دولت محلی با برجسته کردن بخشی از واقعیت به دنبال ایجاد هژمونی هستند تا به جامعه اینطور وانمود کنند که بازنمایی آنها صحیح بوده و مدیریت آنها موفق بوده است. همچنین، برخی از مسائل در دو گفتمان مذکور به حاشیه رانده شده و به غایب یا غیریت تبدیل می شوند؛ که موضوع کمک و سهم دولت به حمل ونقل عمومی کلانشهرها در گفتمان دولت ملی به حاشیه رانده شده و به نوعی غایب ظاهری تبدیل می گردد و بحث تأثیر برج سازی، بلندمرتبه سازی و مدیریت ترافیک شهری ناشی از کاربری اراضی در گفتمان دولت محلی از طریق "غیرعلمی" یا "سیاسی کاری" خوانده شدن آن سرکوب شده و به غیریت تبدیل می گردد. نتایج تحقیق حاکی از این است که نقش مردم و مدیریت یکپارچه به عنوان دال تهی هر دو گفتمان قابل شناسایی می باشد.
تحلیل توانمندی ها و قابلیت های منطقه ای بخش تعاون استان همدان در جذب سرمایه از دیدگاه کارشناسان بخش تعاون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدویت منابع مالی جهت تخصیص سرمایه و بالا بودن ریسک سرمایه گذاری در فعالیت های تولیدی، برنامه ریزی، تعیین اولویت های سرمایه گذاری و شناخت قابلیت های محیطی، بخشی و منطقه ای را اجتناب ناپذیر کرده و ضرورت امر ایجاب می نماید که در طراحی برنامه های توسعه، قابلیت ها و توانمندی های بخش های مختلف اقتصاد از جمله بخش تعاون مورد شناسایی قرار گیرند. در این راستا این تحقیق با هدف تحلیل توانمندی ها و قابلیت های پیش روی بخش تعاون استان همدان در جذب سرمایه از دیدگاه کارشناسان بخش تعاون استان همدان انجام گرفته است. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارشناسان شاغل در سازمان ها و حوزه های مختلف تعاونی استان بود که از میان آنها تعداد 55 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه ی آماری تحقیق انتخاب شدند و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده گردآوری شد. پایایی ابزار تحقیق از طریق ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از نظرات متخصصین موضوعی مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار 18spss و روش های آماری توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آمار توصیفی نشان می دهد که میانگین سن پاسخگویان 20/38 سال بوده، جوان ترین آن ها 26 و مسن ترین آن ها 54 سال سن داشته اند. 5/74 درصد پاسخگویان لیسانس و 5/25 درصد آنها فوق لیسانس بوده اند. میانگین سابقه ی کاری این افراد 5/17 سال و سابقه کاری آن ها بین 2 تا 19 سال متغیر بوده است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که توانمندی ها و قابلیت های بخش تعاون استان همدان مجموعاً در پنج عامل استخراج شدند و این عوامل در مجموع 296/66 درصد واریانس مشترک بین متغیرها و عامل های مورد نظر را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد که عامل زیربنایی با 744/16درصد، بیشترین و در مقابل عامل احتماعی، فرهنگی با 688/9 درصد، کمترین سهم واریانس کل را تبیین کرده است.
تأملی بر راهبرد های بازاریابی پساکرونا در صنعت گردشگری و هتل داری در جهان: مطالعه ای مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک صنعت گردشگری از حساس ترین و آسیب پذیرترین صنایع در بحران ها به شمار می رود. حوادث عمده ای همچون بحران های طبیعی، اپیدمی ها، حملات تروریستی و مدیریت نادرست فشارهایی را به این صنعت تحمیل می کنند. همچنین صنعت گردشگری همواره تحت تأثیر اجتماع و مبتنی بر تعاملات بین مردم است. شیوع ویروس کرونا بخش گردشگری جهان را با چالشی اساسی مواجه کرده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر تأثیر ویروس کرونا در صنعت گردشگری و هتل داری و ارائه راهبردهای بازاریابی در طی و بعد از بحران کروناست. مطالعه حاضر از نوع مروری است که برپایه اطلاعات جمع آوری شده از جست وجوهای متعددی از منابع اینترنتی در پایگاه های انگلیسی زبان ازجمله گوگل اسکولار، امرالد، ساینس دایرکت و اسپرینگر با استفاده از واژگان کلیدی انگلیسی همچون Post-corona marketing strategies، COVID-19، COVID-19's effect on the hotel industry و COVID-19 pandemic on hospitality industry انجام شده است. گفتنی است سیزده مقاله به منزله منابع مربوطه و نهایی با هدف بررسی این موضوع انتخاب شد. داده ها پس از جمع آوری از سایت سازمان گردشگری جهانی برحسب اهداف مطالعه تحلیل کیفی شده طبقه بندی شدند. نتایج مطالعات انجام شده حاکی از آن است که گردشگری ورودی جهان با 3 تا 4 درصد رشد در سال 2020 مواجه خواهد شد؛ اما با توجه به سناریوی بیماری سارس و گسترش ویروس کرونا و پیش بینی تأثیرات اقتصادی آن، این سازمان با تغییر در پیش بینی خود، احتمال داد گردشگری جهانی در سال 2020 با رشدی معادل 1 تا 3 درصد مواجه شود.
ارزیابی و شبیه سازی رشد شهری با استفاده از مدل زنجیره مارکوف (مورد مطالعه: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان دزفول با استفاده از داده های ماهواره ای قبل از جنگ عراق با ایران پرداخته شده است. جنگ به همراه خود خرابی های زیادی خصوصاً در محیط های شهری در بر دارد. در دوران پس از جنگ توجه به رشد و توسعه شهری در جهت از بین بردن آسیب های وارده اهمیت ویژه ای می یابد. امروزه مدل سازی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند ابزار بسیار مفیدی برای تشریح روابط متقابل بین محیط انسان ساخت و محیط طبیعی برای کمک به تصمیم گیری برنامه ریزان در شرایط پیچیده باشد. در این تحقیق مدل شبیه سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی CA-Marcov به کاربرده شد و در این مدل از داده های تاریخی به دست آمده از استفاده از داده های سنجش از دور چندزمانه (Landsat ETM+) مربوط به سال های 1985 و 2005 استفاده شد. نقشه های کاربری و پوشش اراضی با روش طبقه نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال در طی دو سال مورد نظر تهیه گردید. سپس با استفاده از نقشه های کاربری و پوشش اراضی بدست آمده و ترکیب آن با روش های پیش بینی زنجیره های مارکوف به شبیه سازی و پیش بینی تغییرات فیزیکی آتی در سال های 2018 و2030 پرداخته شد. نتایج شبیه سازی در سال های 2018 و 2030 نشان از روند افزایشی در اراضی شهری شهر دزفول به ترتیب برابر 77/130 و 334 هکتار و روند کاهشی در اراضی کشاورزی به ترتیب برابر 22/320 و 24/273 هکتار دارد. نتایج تحقیق حاکی از کارایی بالای مدل تلفیقی CA-Marcov در پایش روند تغییرات کاربری اراضی در سال های گذشته و پیش بینی این تغییرات خصوصاً رشد شهری برای سال های آتی براساس الگوی تغییرات در سال های گذشته است.
تحلیل موانع اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
151 - 176
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، با توجه به اهمیت توسعه روستایی در فرآیند توسعه ملی، روستاهای ایران پیوسته شاهد تغییرات نسبتاً زیادی در حیات خود و ساکنانشان بوده و در این راستا، رویکردهای گوناگون برای دستیابی به اهداف توسعه روستایی در کانون توجه قرار گرفته است؛ یکی از مهم ترین این رویکردها اجرای طرح هادی روستایی است. علی رغم اهداف و برنامه های اولیه این طرح برای توسعه روستاها در مناطق مختلف کشور، شواهد نشان می دهد که در عمل، تهیه و اجرای آن با مشکلات متعدد در ابعاد مختلف روبه رو شده است. هدف پژوهش حاضرتحلیل و بررسی موانع اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز بود و جامعه آماری آن را تمامی سرپرستان خانوارهای روستایی در کلیه روستاهای بالای سی صد خانوار این شهرستان که در آنها، طرح هادی روستایی تا پایان سال 1390 اجرا و تکمیل شده بود، تشکیل می داد (37632N=)؛ از آن میان، با بهره گیری از رابطه کوکران، 362 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای دستیابی به نمونه و تکمیل پرسشنامه ها، از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بهره گرفته شد. بعد از تأیید روایی محتوایی پرسشنامه به منظور تعیین قابلیت اعتماد ابزار تحقیق، پیش آزمون انجام شد و مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مؤلفه های اصلی پرسشنامه 71/0 به دست آمد. به منظور شناسایی شاخص عامل های مرتبط با سازه «مشکلات اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز»، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که پنج عامل مدیریتی- برنامه ریزی، کالبدی، زیست محیطی، دانشی- اطلاعاتی و فنی در حدود 73/71 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین، اولویت بندی گویه های مشکلات اجرای طرح هادی نشان داد که سه گویه عدم مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت طرح ها، عدم تناسب طرح با نیازها و مسائل اصلی روستاییان، و عدم آشنایی مدیران، پیمانکاران و مشاوران طرح ها با محیط های روستایی، به ترتیب، رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص دادند.
تحلیل فضایی تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطره زلزله ( مطالعه موردی: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خسارات گسترده مخاطرات به محیط و کالبد سکونتگاه های انسانی موجب شده است که مفهوم تاب آوری در کاهش آثار سوانح، به حوزه ای مهم در عرصه مدیریت بحران تبدیل شود. با توجه به این اهمیت، هدف پژوهش حاضر تحلیل تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله در شهرستان مریوان می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل روستاهای ۶ دهستان خاوومیرآباد، زریوار، سرکل، سرشیو، کوماسی و گلچیدر است که خانوارهای نمونه از بین روستاهای این دهستان ها و به روش تصادفی طبقه بندی شده و ۱۸ روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد ۳۱۰ پرسشنامه به صورت تصادفی تکمیل شدند. اعتبار پرسشنامه ها با آزمون آلفای کرونب اخ، 79% به دست آمد. تحلیل آماری داده ها با آزمون های t تک نمونه، کروسکال والیس و تحلیل واریانس انجام شد . علاوه بر این، از روش دیمتل برای تعیین جهت رابطه میان معیارها، با استفاده از ۶ نفر از کارشناسان و از روش تحلیل شبکه ای نیز برای وزن دهی به معیارها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که می توان روستاهای مورد مطالعه دارای را بافتی با تاب آوری پایین به حساب آورد که مهم ترین علت آن وضعیت نامناسب عوامل درونی سکونتگاه های روستایی می باشد از جمله کیفیت پایین ساخت و ساز و اسکلت نامناسب بناها. .با توجه به نتایج تحلیل واریانس بیشترین تاب آوری در دهستان زریوار با میانگین ۲.۹۹ و کمترین تاب آوری مربوط به دهستان خاوومیرآباد با میانگین ۱.۸۷ می باشد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که تاب آوری سکونتگاه های روستایی در سطح دهستان های شهرستان مریوان در سطح بسیار پایینی است.
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی به منظور پایش بیابان زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند روز افزون تخریب منابع طبیعی در بسیاری از نقاط جهان، تهدیدی جدی برای بشریت محسوب می شود. بیابان زایی یکی از مظاهر این تخریب می باشد که در حال حاضر به عنوان یک معضل گریبان گیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه می باشد. در حال حاضر سنجش از دور یکی از فن آوری هایی است که با داده های بهنگام و دقت مناسب برای پایش تغییر کاربری اراضی در عرصه های منابع طبیعی می باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی تغییرات کاربری اراضی به منظور پایش بیابان زایی با استفاده از تکنیک سنجش از دور در منطقه شرق اصفهان- اراضی کشاورزی اطراف زاینده رود می باشد. در این مطالعه از تصویر سنجنده های TM به تاریخ 1366 ، 1377، ETM + به تاریخ 1381و OLI به تاریخ 1393 مربوط به ماهواره لندست5 ،7 و 8 جهت بدست آوردن نقشه کاربری اراضی استفاده و بعد تصحیح هندسی و رادیومتریک انجام گرفت. سپس از ترکیب رنگی کاذب، آنالیز مولفه اصلی، شاخص گیاهی و روش طبقه بندی نظارت شده جهت بارزسازی عوارض و از الگوریتم حداکثر احتمال به عنوان مناسب ترین روش در طبقه بندی نظارت شده در 9 طبقه از پوشش اراضی استفاده گردید. پس از تولید نقشه کاربری اراضی عملیات ارزیابی صحت با محاسبه ماتریس خطا و سپس عملیات آشکارسازی برای این نقشه ها انجام گرفت. در نهایت جهت پایش بیابان زایی، تغییرات 27 ساله کاربری اراضی اطراف زاینده رود با استفاده از روش مقایسه به شناسایی تغییرات پرداخته و مساحت هر کاربری بدست آمد. نتایج نشان داد که در دوره زمانی 27 ساله، حاشیه رودخانه زاینده رود تغییرات چشمگیری داشته، به طوری 43/86 درصد حاشیه رودخانه به دلیل گسترش فعالیت های کشاورزی در حریم رودخانه و خشک شدن رودخانه، تخریب شده است. از دیگرتغییرات بارز، کاهش قابل توجه اراضی کشاورزی می باشد به طوری که 64 درصد این اراضی نسبت به سال 1366 کاهش یافته است. از دلایل کاهش اراضی کشاورزی می توان به خشکسالی حاکم بر منطقه و خشک شدن رودخانه زاینده رود و همچنین کاهش نزولات جوی وتغییر کاربری اراضی و همجواری این منطقه با کویر اشاره کرد. همچنین حدود 99/324 هکتار از اراضی شوره زار به اراضی کشاورزی تبدیل شده است. علاوه بر این، مناطق شهری هم توسعه یافته که درتوسعه آن اراضی کشاورزی و مرتع نقش داشته اند. اراضی بایر اطراف زاینده رود نیزافزایش و همچنین در منطقه از اراضی مرتعی کم و به اراضی بایر وتا حدودی به کشاورزی افزوده شده که استفاده نامناسب از این اراضی را به منظور کشاورزی نشان می دهد. که این بیانگر پیشرفت بیابان زایی در منطقه است. به طور کلی روند بیابان زایی در این دوره 27 ساله یک روند رو به رشد داشته است. بنابراین داده های ماهواره ای چند زمانه و چند طیفی جهت بارزسازی خصوصا در مورد پایش بیابان زایی دارای قابلیت وسیعی می باشد و روش مقایسه پس از طبقه بندی برای مشخص شدن نوع و جهت تغییرات رخ داده مفید است.
تحلیل وضعیت تاب آوری منطقه ای در برنامه ریزی فضایی با تاکید بر موردپژوهی منطقه مرکزی ایران (استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری، به عنوان انگاشتی برای رویارویی با اختلالات، غافلگیری ها و تغییرات غیرمنتظره در سال های اخیر به مثابه توانایی مکان ها، جوامع و سیستم ها در تحمل و ایستادگی در برابر خطرات به وجود آمده از تنش ها وفشارها مطرح شده است؛ به نحوی که سیستم بتواند سریعاً به وضعیت پیش از تنش بازگشته، تهدیدات آتی را پذیرفته و با آن ها رویارویی کند. منطقه ی مرکزی ایران، بنا به منطقه بندی مطالعات طرح کالبدی ملی ایران مشتمل بر سه استان اصفهان، چهارمحال وبختیاری و یزد، واقع در اقلیم خشکِ بیابانی با بحران های متعدد محیطی مواجه است که وضعیت تاب آوری منطقه را دست خوش اختلال ساخته و در نتیجه طرح وکاربست هدف تاب آوری منطقه ای در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها را جهت کاهش آسیب پذیری و مقابله با بحران های گوناگون فرامنطقه ای آشکار ساخته است. با وجود آشکار شدن ضرورت طرح مفهوم تاب آوری در سطحی فراتر از شهر، هم چنان چارچوب مشخصی برای اندازه گیری این وضعیت در سطح منطقه وجودندارد. بر این اساس پژوهش ِپیش ِ رو، با اعتقاد به فرامنطقه ای وچندبعدی بودن موضوع تاب آوری بر آن است تا با تعدیل وکاربست مفهوم تاب آوری به صورت یکپارچه و چندبعدی در سطح منطقه ای چارچوبی مناسب برای سنجش وضعیت تاب آوری منطقه ای به شیوه ی شاخص ترکیبی و از آن طریق برنامه ریزی کاهش آسیب و ارتقاء تاب آوری ارائه دهد. در این رابطه هدف کلان پژوهش به تدوین چارچوبی بهینه در راستای بررسی، سنجش و رتبه بندی وضعیت تاب آوری منطقه ی مرکزی ایران اختصاص یافته است. نتایج حاصل نشان می دهد که استان چهارمحال وبختیاری از بالاترین میزان تاب آوری برخوردار بوده و پس از آن به ترتیب دو استان اصفهان و یزد قراردارند. در این میان استان یزد پایین ترین میزان تاب آوری را در بین استان های منطقه ی مرکزی دارد؛ بنابراین، ضروری است در برنامه ریزی ها و تخصیص منابع به ارتقاء و بهبود بخش های دارای اولویت توجه ویژه ای شود. رویارویی با دستورکارهای تاب آوری مستلزم پذیرش رویکردهای برنامه ریزی و تصمیم گیری فرامنطقه ای هم چون منطقه گرایی محیط زیستی است.
پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر ایلام با استفاده از روش AHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
179-192
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و تغییر شرایط هیدرولوژیک طبیعی آبراهه ها احتمال وقوع سیلاب را افزایش می دهد. تحقیق حاضر جهت پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر ایلام و تعیین محدوده های بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب با استفاده از روش AHP و GIS صورت گرفته است. برای این منظور پارامترهای شماره منحنی، ارتفاع، فاصله از آبراهه، زمین شناسی، کاربری اراضی، جمعیت، شیب، خاکشناسی، تراکم ساختمان، بافت فرسوده و تجمع جریان به عنوان پارامترهای تأثیرگذار در خطر سیلاب شهر ایلام انتخاب و وزن دهی این پارامترها در محیط نرم افزار Expert Choice انجام شد. سپس نتایج حاصل از این نرم افزار به محیط نرم افزار GIS منتقل و نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده موردنظر تهیه گردید. نقشه پهنه بندی خطر سیلاب نشان می دهد که مناطق با خیلی خطر کم 8/0 درصد، مناطق با خطر کم 5/8 درصد، مناطق با خطر متوسط 6/49 درصد، مناطق با خطر زیاد 54/32 درصد و مناطق با خطر خیلی زیاد 56/8 درصد از مساحت حوزه آبخیز شهر ایلام را تشکیل می دهند . همچنین ناحیه مرکزی شهر بیشترین خطر و احتمال وقوع سیلاب را دارد که علت این امر تراکم زیاد جمعیت و مناطق مسکونی در این ناحیه و نزدیکی آن به مسیل و تراکم بافت فرسوده و قدیمی آن می باشد. بنابراین، با بررسی نتایج حاصل از نرم افزار Expert Choice می توان مؤثرترین عوامل در بروز خطر سیلاب را شناسایی و با اولویت بندی آنها، راهکارهای مدیریتی را معطوف به برطرف کردن یا کاهش تأثیر این عوامل کرد.
سیاست آبی اسرائیل ؛تهدید امنیت خاورمیانه در رهیافتی واقع انگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه یکی از خشک ترین و کم آب ترین مناطق جهان است و کاهش منابع آب شیرین در این منطقه و شمال آفریقا ، به عنوان یکی از چالش های عمده و منابع مهم تنش های آتی بشمار می رود. کارشناسان راهبردی مسایل خاورمیانه ، کمبود منابع آب درکشورهای خاورمیانه بویژه فلسطین اشغالی را یکی از عوامل مهم بروز جنگ در آینده این منطقه می دانند. چه آن که رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین طی نیم قرن گذشته تا کنون ،به دلیل کمبود آب و عدم تکافوی منابع داخلی برای تأمین نیازهای فزاینده آن کشور به اقدامات تنش زایی چون آب دزدی از رودخانه های این منطقه روی آورده است. برخی کارشناسان پا را از این نیز فراتر نهاده و معتقدند که اقدام نظامی اسراییل برای جلوگیری از دستیابی کشورهای منطقه به منابع آبی ، دور از انتظار نیست. در چشم انداز نظریه های امنیتی بویژه دیدگاه نو رئالیست ها محیط زیست به عنوان یک دیدگاه ابزاری تا آن حد اهمیت دارد که می تواند به عنوان یک سلاح به کار رود، زیرا نبود منابع می تواند توانایی بالقوه و بالفعل دولتها را تضعیف کند، از آن جا که اسرائیل ثبات و بقای خود را در کمبود آب در معرض تهدید و زوال جدی می بیند،لذا به هر شکل ممکن می کوشد تا این محدودیت را جبران نماید هر چند که این تلاش،امنیت منطقه را به خطر انداخته و به ضرر و زیان همسایگان عرب آن تمام شود. این نوشتار با کاربست روش توصیفی_ تحلیلی و با مفروض انگاشتن آب به مثابه یکی از ارکان امنیت ملی اسرائیل،بر آن است تا با بهره گیری از نظریه های مطرح در حوزه امنیت و از جمله مکتب نئو رئالیسم،نقش و جایگاه محوری آب به عنوان یک عامل زیست محیطی تعیین کننده در ساختار امنیتی آن رژیم را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
بررسی مقایسه ای نگاه به چین و ایران در استراتژی امنیت ملی (2017) آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
188 - 208
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی الگوی عمل آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ در قبال چین و ایران به عنوان دو بازیگر مهم در استراتژی منطقه ای و استراتژی کلی این کشور در چهارچوب نظم منطقه ای شرق آسیا و خاورمیانه می باشد. استدلال اصلی این مقاله برخلاف نظر برخی از تحلیلگران که مهم ترین ویژگی دکترین سیاست خارجی ترامپ را ابهام و یا تناقض راهبردی می دانند، آن است که استراتژی «موازنه از راه دور» براساس مفاهیم «موازنه قدرت در برابر چین» و «موازنه تهدید در برابر ایران» عنصر اصلی استراتژی ترامپ براساس داده های موجود در سند استراتژی امنیت ملی 2017 و کنش های رفتاری و گفتاری وی درطول دوران ریاست جمهوری اش می باشد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی تحلیلی با تاکید بر رویکرد مقایسه ای و روش گرداوری اطلاعات در آن نیز مبتنی بر استخراج داده ها از طریق سند پژوهی می باشد.امید است این مقاله راهگشای کارهای پژوهشی آتی باشد.