فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۲٬۲۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت وتراکم جمعیتی مناطق شهری کشورهای در حال توسعه علی الخصوص در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزه خیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی وفجایع ناشی از بروزآنها بیش ازپیش جلوه نمودهاست. شهر تاریخی تبریز به خاطر نزدیکی به گسلهای راستلغز فعال یکیاز شهرهای زلزله خیز ایران به شمار میآید. در این بین شهرداری منطقه 8 تبریز که بهعنوان شهرداریتاریخی وفرهنگی شهر تبریز شناخته میشود، دارای اماکن تاریخی باارزش، بافتی فرسوده، ترافیک سنگین و تراکم جمعیت بالااستکهاهمیتمطالعهو پژوهشرا درزمینه مدیریت بحران بیشتر میکند. در پژوهش حاضرجهت مدیریت صحیح بحراندر منطقه قدیمی8 تبریز، با بهرهگیریاز مدلشاخص همپوشانی وزنیدر محیط GIS، اقدام به تفکیک سطوح خطرپذیر منطقهگردید. لایههای مورد استفاده دراین مدلشامل فاصلهاز گسل، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، نردیکی به معابر، نزدیکی به فضاهای باز، درمانی، ایستگاه آتش نشانی، اماکن نظامی و انتظامی، پمپ بنزین و همچنین توپوگرافی محدوده موردمطالعه میباشد.نتایج حاصل از خروجی مدل نشان میدهد که تنها 94/13% درصد از محدوده موردمطالعه دارایو ضعیت مطلوبتا بسیار مطلوب میباشد. 37/47% درصد از محدوده نیز در وضعیت متوسط از لحاظ خطرپذیری در مواقع بحرانی قرار دارد. 69/38% درصد از محدوده مورد مطالعه نیز در شرایط نامطلوب تا بسیار نامطلوب قرار دارد که این امر لزوم برنامهریزی دقیق و اصولی را در مراحل قبل، حین و بعد از وقوع بحران از طرف مسئولین این منطقه طلب میکند.
ارزیابی روش های مختلف درونیابی به منظور پهنه بندی کیفیت آب با استفاده از GIS (مطالعه موردی: شهرستان آباده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین کیفیت آب در مدیریت منابع آب از اهمیت خاصی برخوردار بوده و پایش و پهنه بندی آن به عنوان یک اصل مهم در برنامه ریزی ها باید مد نظر قرار گیرد.منظور از انجام این تحقیق، تعیین مناسبترین روش میان یابی جهت تعیین کیفیت آب با استفاده از نمودار شولر می باشد. برای انجام این مطالعه از چاه های مشاهده ای(27 حلقه چاه) در منطقه ای آبرفتی و همگن با آبخوان آزاد در محدوده ی شهرستان آباده استفاده شد. جهت تعیین کیفیت آب از نمودار شولر که معمول ترین روش برای طبقه بندی کیفیت آب شرب در مطالعات هیدرولوژی است، بهره گرفته شد.برای پهنه بندی کیفیت آب محدوده ی مورد مطالعه از روش های گوناگون میان یابی کریجینگ (با سمی واریوگرام های خطی، دایره ای، کره ای، گوسین و نمایی)، IDW و Spline و سیستم اطلاعات جغرافیایی( GIS ) استفاده و نتایج هر کدام با یکدیگر مقایسه شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که از بین روش های ذکر شده، روش کریجینگ با سمی واریوگرام های نمایی و دایره ای برای میان یابی و در نهایت پهنه بندی کیفیت آب شرب مناسب ترین روش ها هستند.
سنجش از دور در نظام حقوقی ملی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش از دور به دلیل کاربردهای مختلف آن، اهمیت عمده ای در حوزه های کاربردی علوم و فناوری های اطلاعات زمین دارد. با توجه به اهمیت حقوقی این علم و فناوری برای جامعة کاربران، در این مقاله جنبه های حقوقی آن در بستر معاهدات و کنوانسیون های بین المللی و قوانین ملی مورد کنکاش قرار گرفته است. مقاله حاضر ضمن تبیین ماهیت و ابعاد حقوقی ملی و بین المللی سنجش از دور هوایی (فتوگرامتری)، به بررسی اسناد بین المللی مربوط به فعالیت های فضایی (سنجش از دور) می پردازد. در این حیطه، ضمن مطالعه و بررسی معاهدات بین المللی مربوط به فعالیت های فراجوّی، مهم ترین اصول حقوقی حاکم بر سنجش از دور ماهواره ای نیز تبیین می گردد. به رغم اهمیت موضوع، جایگاه این حوزه از علم و فناوری هنوز در حقوق ملی و بین الملل تثبیت نشده است. با توجه به نتایج بررسی های دقیق این تحقیق، مواردی از کاربردهای حقوقی این ابزار علمی و فنی ـ نظیر استنادپذیری قضایی داده های ماهواره ای در برخی از نظام های حقوقی ـ بررسی و در این تحقیق بیان شده اند، که نمونه هایی از کاربرد فناوری مذکور در فرایندهای قضایی و حقوقی به شمار می آیند.
استخراج مقدار کلروفیل محصول برنج با استفاده از معکوس سازی مدل انتقال تابش تاج پوشش و تصاویر ALOS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معکوس سازی مدل های مبتنی بر فیزیک ـ براساس انتشار تابش درون تاج پوشش ـ مشخصاً در زمرة روش های موفق در تخمین مقدار پارامترهای پوشش گیاهی از قبیل شاخص سطح برگ و کلروفیل با استفاده از داده های سنجش از دور است. در این تحقیق مقدار کلروفیل گیاه برنج در سطح تاج پوشش به عنوان شاخص وضعیت گیاه تخمین زده شد. بدین منظور، مدل انتقال تابش PROSAIL و تصویر سنجنده 2-AVNIR ماهواره ALOS مورد استفاده قرار گرفت. تحقیق میدانی جامعی نیز در طول ماه های تیر و مرداد 1389 در ناحیه شمال ایران ـ آمل ـ صورت گرفت. 60 پلات: 20 20 متر مربعی به صورت تصادفی انتخاب شدند و در هر یک از آنها 4 تا 7 زیرپلات با توجه به همگنی محصول انتخاب گردید. سپس مقدار کلروفیل در هر زیرپلات با استفاده از دستگاه 502-SPAD اندازه گیری شد. تصحیحات اتمسفری با استفاده از مدل MODTRAN انجام گرفت. در گام بعد مدل PROSAIL برای شبیه سازی طیف در باندهای 2-AVNIR اصلاح گردید. آنالیز حساسیت مدل نیز برای تعیین پارامترهای ثابت و آزاد صورت پذیرفت، و سپس براساس مطالعات میدانی دامنه پارامترهای آزاد ورودی به مدل تعیین شد. با استفاده از روش بهینه سازی درون تکرار مدل معکوس و مقدار کلروفیل در دو سطح برگ و تاج پوشش (مقدار کلروفیل برگ شاخص سطح برگ) تخمین زده شد. از شاخص های 2R و RMSE بین مقادیر تخمین زده شده و داده های میدانی به منظور ارزیابی مدل استفاده شد. نتایج نشان داد که با استفاده از مدل PROSAIL استخراج کلروفیل در سطح برگ دقت چندان مناسبی ندارد، اما می توان کلروفیل را با دقت نسبتاً مطلوبی در سطح تاج پوشش تخمین زد (57/0=2R و 47/0=RMSE) و در تحقیقات اکولوژیک و پایش محصول استفاده کرد.
شناسایی و تحلیل خوشه گردشگری در شهر شیراز با استفاده از مدل بسط یافته پورتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبرد توسعه خوشه ای یکی از الگوهای موفق سازماندهی بنگاههای کوچک و متوسط است که قریب به سه دهه بیشترین نقش را در توسعه منطقه ای کشورهای مختلف ایفا نموده است. این مقاله ابتدا به بررسی ادبیات نظری خوشه گردشگری پرداخته و با مبنا قراردادن مشخصه های چهارگانه خوشه یعنی: تمرکز جغرافیایی، تمرکز بخشی، روابط همکاری و چالش ها و فرصت های مشترکِ کسب و کارهای گردشگری به شناسایی و تحلیل خوشه گردشگری در شهر شیراز پرداخته است. روش عمومیِ تحقیق اسنادی و میدانی بوده است. از فنون نسبت های مکانی و ماتریس همکاری به ترتیب برای تحلیل تمرکز جغرافیایی و بخشی و روابط همکاری بین واحدهای کسب و کار و از پرسشنامه و فرم های مخصوص مصاحبه برای تحلیل چالش ها و فرصت های مشترک کسب و کارها بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد، اقتصاد بخش گردشگری در شهر شیراز پایه بوده و از نسبت مکانی 12/1 برخوردار است، کسب و کارها دارای چالش ها و فرصت های مشترک هستند اما روابط همکاری بین بنگاهی و بین صنفی نسبتاً ضعیف است. در پایان، راهبردهای سیاستگذارانه بر مبنای شرایط فعلی و فرصت های آتی برای توسعه خوشه گردشگری ارائه شده است.
مسیریابی خطوط انتقال نیرو با رویکرد بهینه سازی چندهدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای احداث خط انتقال نیرو لازم است عوامل فنی، اقتصادی و زیست محیطی مورد توجه قرار گیرند. مسیر خط انتقال نیرو، افزون بر اینکه بر روی هزینه های نصب، راه اندازی و نگهداری آن تأثیر می گذارد، در میزان تأثیرات منفی آن بر روی محیط زیست نیز نقش دارد. لذا تعیین مسیر بهینه برای خط انتقال جدید، مسئله ای چندهدفه است که ممکن است اهداف آن ناسازگار باشند. در واقع مسیر با حداقل هزینه ممکن است تأثیرات منفی فراوانی بر روی محیط زیست داشته باشد. در نوشتار حاضر روشی برمبنای GIS برای تعیین مسیر خط انتقال نیرو ارائه می گردد که در آن از نوعی الگوریتم ژنتیک چندهدفه برای بهینه سازی مسیر استفاده شده است. الگوریتم NSGA-II، با تعدادی قید و دو هدف که شامل تأثیرات زیست محیطی و هزینه است، برای انتخاب مسیر بهینه خط انتقال نیرو 400 کیلوولت در مرودشت پیاده سازی شده است. در این تحقیق، نحوه ترکیب الگوریتم NSGA-II با GIS برای تعیین مسیرهای بهینه متعدد برای خطوط انتقال نیرو بیان شده است؛ به طوری که امکان انتخاب و تصمیم گیری نهایی از بین راه حل های موجود، برای تصمیم گیران مختلف وجود دارد. در اغلب مطالعات پیشین تنها یک مسیر به عنوان مسیر نهایی ارائه شده که با استفاده از ترکیب تأثیرات عوامل مختلف تعیین گردیده است. افزون بر این، با ترکیب تأثیرات عوامل مختلف، احتمالاً تأثیر برخی از عوامل به وسیله برخی دیگر خنثی می شود. امّا با به کارگیری روش پیشنهادی دو تابع که دارای واحدهای متفاوت هستند، تا انتهای فرایند بهینه سازی با هم ترکیب نمی شوند. در این مقاله، سه گزینه که هر یک شامل سه دکل کششی هستند، به عنوان نمونه مورد مقایسه قرار گرفته اند و برای هر کدام طول مسیر و مقادیر اهداف اول و دوم مشخص شده است.
بررسی بر هم کنش امواج مایکروویو با سطح زمین
حوزه های تخصصی:
امروزه سنجش از دور مایکروویو در بررسی و پایش سطح زمین و عوارض آن از اهمیت بسزایی برخوردار میباشد. اساس سنجش از دور مایکروویو مبتنی بر شناخت دقیق برهمکنش این امواج با سطوح مختلف زمین نظیر خاک، آب، پوشش گیاهی و...است.بدون چنین شناختی اتخاذ شیوههای کارآمد و مؤثر پدافند غیرعامل برای حفظ مراکز حیاتی، حساس و مهم امکانپذیر نمیباشد. در این مقاله به بررسی چگونگی برهم کنش امواج مایکروویو با اجزای اصلی سطح زمین میپردازیم.
پیش بینی میزان موفقیت کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه با استفاده از تحلیل شبکه عصبی مصنوعی(ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش نرخ بیکاری، سرمایه بر بودن طرح ها و ... موجب افزایش شکاف میان طبقات درآمدی و اشتغال کاذب شده است. چنین پیامدهای مخربی که ریشه در فقدان فرصت های شغلی مناطق داشته است، موجب گردیده تا کشورهای در حال توسعه استراتژی های جدیدی را با هدف رشد فرصت های شغلی به صورت غیرمتمرکز به کار گیرند. در این راستا، استراتژی کارآفرینی، در جهت دستیابی به اهداف فوق، در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفته است. نوشتار حاضر با هدف پیش بینی میزان موفقیت کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه به وسیله تحلیل شبکه عصبی مصنوعی انجام شده است. جامعه آماری قابل دسترس در این مطالعه 68 نفر از کارآفرینان شهرستان کرمانشاه بوده که در آن گردآوری داده های موردنیاز از طریق سرشماری انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن از طریق پانل متخصصین و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (0.79) انجام گرفت. جهت پیش بینی میزان موفقیت کارآفرینان روستایی از نرم افزار MATLAB استفاده شده است. که پس از طراحی شبکه مناسب جهت پیش بینی میزان موفقیت به یازده شبکه با میزان دقت قابل قبول دست یافتیم. از این یازده شبکه می توان جهت شناسایی کارآفرینان موفق استفاده نمود. در پایان پیشنهادهایی جهت بهبود کار ارائه شده است.
پایش تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون، طی سال های 1365 تا 1388 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سامانه های اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاربری و پوشش اراضی از عوامل مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش و تنوع زیستی مناطق تحت حفاظت قلمداد می شود. با درک این تغییرات می توان اکوسیستم را در مسیر اهداف حفاظتی، مدیریت کرد. این مطالعه به منظور بررسی تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون در سه دهه گذشته با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سال های 1365 و 1379 و 1388 صورت گرفت. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر، با استفاده از روش طبقه بندی ترکیبی، نقشه کاربری و پوشش اراضی تهیه شد. نقشه پوشش گیاهی با استفاده از شاخص سبزینگی تسلدکپ و نمونه برداری میدانی و نقشه آب، شوره زار و خاک لخت با استفاده از شاخص نرمال شده آب و پردازش PCA بر روی تصویر تهیه گردید. در انتها تمامی لایه های اطلاعاتی تهیه شده با یکدیگر ترکیب شدند و نقشه کاربری و پوشش اراضی منطقه برای هر سال تهیه شد. به منظور بررسی تغییرات به وجود آمده در منطقه، روش مقایسة پس از طبقه بندی به کار رفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در این دوره مطالعه در سال 1379 تالاب هامون کاملاً خشک شده و به همین دلیل بین سال های 1365 الی 1379 مقدار پوشش گیاهی آن به شدت کاهش پیدا کرده و بر سطح اراضی شور افزوده شده است. با آبگیری مجدد تالاب در سال 1388 پوشش گیاهی آن احیا گردید، و این پوشش از 6 درصد کل منطقه در سال 1379 به 20 درصد افزایش پیدا کرد، و اراضی شور نیز از 39 درصد کل منطقه به 13 درصد کاهش یافت.
مکان یابی و اولویت بندی پارک های شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی TOPSIS و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه ی موردی: شهر الشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سبز شهری از مهم ترین کاربری های شهری است که از آن همانند شش های تنفسی شهرها یاد می کنند. این کاربری می تواند بیشترین نقش را در تغییر هوای شهر و شادابی مردم داشته باشد؛ پس این کاربری می بایست مؤلّفه هایی چون امکانات، زیبایی، امنیّت، دسترسی راحت، توزیع مناسب در سطح شهر و مساحت مناسب داشته باشد تا بتواند نقش خود را به درستی انجام دهد و مورد استقبال خانواده ها قرار گیرد. شهر الشتر ازجمله شهرهایی است که پارک های آن از لحاظ داشتن مؤلّفه های یاد شده در وضعیّت مناسبی نیست و همین مسئله باعث شده که برخی از پارک های آن نقش گذرگاهی به خود بگیرند و با استقبال خانواده ها روبه رو نشود. هدف مقاله ی حاضر، اولویّت بندی پارک های شهر با توجّه به مؤلّفه های داشتن امکانات، زیبایی، امنیّت، دسترسی راحت، توزیع مناسب در سطح شهر و میزان مساحت است. در این پژوهش از روش TOPSIS و سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) استفاده شده است؛ بر این اساس، هر کدام از پارک های شهر از لحاظ مؤلّفه های گفته شده، مورد مطالعه، بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اولویّت بندی پارک در شش گام TOPSIS انجام گرفته است. در مرحله ی دوم، داده های اطلاعاتی مؤلّفه های یاد شده از هر پارک به GIS وارد شده تا اولویّت بندی پارک ها از این روش نیز انجام شود. در مرحله ی سوم، نتایج حاصل از مدل TOPSIS و GIS با هم ترکیب شده و نتایج نهایی بهترین پارک شهر و اولویّت بندی پارک ها به دست آمده است. نتایج نشان می دهد، که پارک شهید استویی با رتبه (CL) 783/0 بهترین و در اولویّت نخست قرار دارد، پارک صخره ای با رتبه ی 743/0 در اولویّت دوم، پارک شهید رجایی با رتبه ی 591/0 در اولویّت سوم و پارک شهید باهنر با رتبه ی 170/0 در اولویّت چهارم قرار گرفته است. با استفاده از GIS و از پیوند نقشه های وزن دهی شده با توجّه به میزان اهمّیّت معیارهای مورد نظر، نقشه ی نهایی حاصل شده که در آن پارک شهید استویی با 80 % شرایط، پارک صخره ای با 70 % شرایط، پارک شهید رجایی با 60 % شرایط و در آخر پارک شهید باهنر با40 % شرایط اولویّت بندی شان مشخّص شد. بنابراین استفاده از مدل های کاربردی و توانمند های GIS می تواند ما را در استفاده ی بهتر و مناسب تر از کاربری های زمین شهری و آماده کردن کاربری های دیگر بهره مند کند و از دوباره کاری ها که هزینه ی جاری شهرها را افزایش می دهد بی نیاز کند.
شبیه سازی سطح ایستابی دشت ملایر براساس داده های هواشناسی با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بررسی کارایی شبکه ی عصبی مصنوعی در شبیه سازی تغییرات سطح ایستابی سفره ی آب زیرزمینی دشت ملایر، از اطلاعات هواشناسی ایستگاه های تبخیرسنجی در سطح دشت، حجم آب برداشتی از سفره و مقادیر سطح ایستابی آن استفاده شد. از این اطلاعات، به عنوان ورودی شبکه ی عصبی مصنوعی نوع پرسپترون چندلایه در چارچوب چهار ساختار اطلاعاتی استفاده شد. ساختار اوّل، شامل میانگین اطلاعات دمای حدّاکثر هوا، دمای حدّاقل هوا، حدّاکثر رطوبت نسبی هوا، حدّاقل رطوبت نسبی هوا و میانگین تبخیر در مقیاس زمانی ماهانه و ارتفاع سطح ایستابی ماه پیش بود. در ساختار دوم از اطلاعات سطح ایستابی در یک، دو، سه و چهار ماه پیش استفاده شد. در ساختار سوم، افزون بر اطلاعات ساختار شماره ی دو، میانگین سطح ایستابی ماه مورد نظر و میانگین سطح ایستابی ماه پیش هم به کار گرفته شد. ساختار چهارم، براساس میانگین سطح ایستابی ماه مورد نظر، میانگین سطح ایستابی ماه پیش و اطلاعات هواشناسی ماهانه تعریف شد. ساختار سوم با آرایش 1-4-4-6، به عنوان ساختار مناسب با 9/1 درصد خطا در مقایسه با مقادیر واقعی پیشنهاد شد که نشان دهنده ی اهمّیّت به کارگیری عوامل سطح ایستابی سال های گذشته، در ورودی شبکه ی عصبی است. اجرای مدل بهینه ی شبکه ی عصبی، افت سطح ایستابی را 18/1 متر، به ازای 9/1 درصد خطا برآورد کرد. جذر میانگین مربّعات خطا در مدل بهینه ی شبکه ی عصبی با آرایش 1-4-4-6 بر مبنای قانون آموزش لونبرگ مارکوات و تابع محرک سیگموئید، در مقابل تغییرات واقعی سطح سفره 44/0 متر با ضریب تعیین 99/0 به دست آمد. با توجّه به دقّت مناسب مدل و روند کاهنده ی حاکم بر سفره، می توان استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی برای تصمیم گیری در مدیریت دشت را، به عنوان ابزاری با سرعت و دقّت مناسب در شبیه سازی سطح آب زیرزمینی دشت ملایر، توصیه کرد.
طبقه بندی تاج پوشش جنگل بر روی عکس های هوایی با استفاده از تجزیه و تحلیل بافتی (مطالعه موردی: جنگل تاف لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت درست و هوشمند منابع جنگلی مستلزم به کارگیری داده های دقیق و روزآمد است. عکس های هوایی یکی از منابع مناسب برای این امر به شمار می آیند. در پژوهش حاضر، برای تهیه نقشه تراکم تاج پوشش جنگل از الگوهای بافت عکس های هوایی و مدل های شبکه عصبی مصنوعی، متوازی السطوح، حداقل فاصله و حداکثر احتمال استفاده گردید. منطقه مورد مطالعه در غرب کشور و ناحیه زاگرس مرکزی واقع شده است. مقدار میانگین مربعات خطا برای عکس های هوایی ارتوفتوشده با قدرت تفکیک مکانی 56/0 متر برابر با 2/0 پیکسل به دست آمد. ارتوفتوها با رعایت تعادل رادیومتریکی به ارتوفتوموزاییک برای ایجاد دید کلی از منطقه تبدیل گردیدند. باندهای مختلف حاصل از تجزیه و تحلیل بافتی با ماتریس هم وقوعی به ابعاد 3 3 تهیه گردیدند. در الگوی بافت، پنجره 10 10 پیکسلی به دلیل همگنی در سطح نمونه ها برای آموزش بهینة خوارزمیک ها مناسب تشخیص داده شد. در این بررسی امکان تفکیک 4 کلاس از تراکم تاج پوشش جنگل های مورد مطالعه با صحت بالاتر بر روی تصاویر بافت به نسبت تصویر خام مقدور گردید. نتایج حاصل از ارزیابی نقشه های خروجی نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی با صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب 85 درصد و 8/0 در طبقه بندی تصاویر حاصل از تجزیه و تحلیل بافتی در مقایسه با دیگر روش های مورد استفاده در این تحقیق بهتر عمل می کنند.
تخمین تولید مرتع با استفاده از داده های ماهواره IRS LISS III مطالعه موردی: منطقه تنگ صیاد، استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید مراتع در سطح گسترده با روش های مرسوم هزینه بر است و زمان زیادی را طلب می کند. با توجه به معمول شدن استفاده از داده های ماهواره ای برای برآورد تولید مراتع در نقاط مختلف جهان، مطالعه حاضر به منظور ارزیابی داده های ماهواره IRS برای برآورد تولید گیاهان مرتعی در منطقه تنگ صیاد (استان چهارمحال و بختیاری) انجام گردید. داده های ماهواره ای در تاریخ 9 اردیبهشت 1386 و نمونه های گیاهی در نزدیک ترین زمان به تاریخ تصویربرداری برداشت شدند. سی واحد نمونه برداری در تیپ های مختلف گیاهی به صورت تصادفی مشخص شد و در هر واحد 12 پلات تصادفی مشخص گردید و تولید گروه های مختلف گیاهی گندمیان، گیاهان پهن برگ علفی (فرب ها) و بوته ها اندازه گیری شد. تصاویر ماهواره ای در 4 باند تهیه و تصحیحات لازم انجام شد و 23 شاخص معمول گیاهی به کمک ترکیب باندهای تصحیح شده محاسبه شدند. ضرایب همبستگی شاخص های گیاهی با تولید گندمیان، پهن برگان علفی و بوته ها، مجموع تولید گندمیان و پهن برگان علفی و مجموع تولید سه گروه گیاهی محاسبه شدند. نتایج نشان داد که شاخص گیاهی DVI بالاترین ضریب همبستگی را با تولید گندمیان و مجموع تولید گندمیان و پهن برگان علفی دارد، در حالی که شاخص NDVI بیشترین همبستگی را با تولید کل گیاهان منطقه نشان می دهد. همچنین شاخص NDVI بالاترین ضریب تبیین را برای تخمین تولید گیاهان مورد بررسی نشان داد. این مطالعه امکان برآورد تولید گندمیان و مجموع تولید گندمیان و پهن برگان علفی را با عدم قطعیت مورد قبولی به کمک داده های ماهواره ای نشان داد. رشد سبزینه ای محدود پهن برگان علفی و بوته ها در ابتدای فصل رشد به حدی نیست که به وسیله سنجنده ثبت گردد، لذا برآورد تولید این نوع گیاهان در این زمان با عدم قطعیت بسیاری همراه است. همچنین این مطالعه نشان داد که برای تخمین تولید گیاهان پهن برگ علفی، شاخص GNDVI و نسبت باند دوم به چهارم یا پنجم IRS را می توان به کار برد.
تعیین پتانسیل ژئوئید با استفاده از داده های ارتفاع سنجی ماهواره ای و GRACE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از این مقاله، تعیین پتانسیل ژئوئید با استفاده از داده های ماهوارة ارتفاع سنجی، Jason-2 و ماهواره GRACE است. مراحل انجام تحقیق حاضر براساس الگوریتم زیر است: 1) تهیه 80 دوره، در حدود 27 ماه، داده های خام ماهواره ارتفاع سنجی Jason-2؛ 2) انجام تصحیحات لازم نظیر: جزر و مدی، اتمسفریک و دستگاهی بر روی داده های خام به منظور تعیین ارتفاع سطح آب تصحیح شده؛ 3) تعیین پتانسیل ثقل روی نقاط سطح متوسط دریا به صورت ماهانه، با استفاده از ضرایب ماهانه هارمونیک های کروی مدل های ژئوپتانسیل ماهواره GRACE؛ 4) حذف داده های مربوط به دریاچه های بزرگ دنیا، به خصوص خزر یا کاسپین؛ و 5) متوسط گیری از باقی ماندة داده ها به منظور تعیین پتانسیل ژئوئید.
نتایج نشان می دهند که متوسط پتانسیل ژئوئید در فاصله زمانی ـ از ژوییه 2008 تا سپتامبر 2010- در حدود بوده که بیشترین مقدار تغییرات زمانی ماهانه آن با دوره تناوب نیمه سالانه در حدود 2/2 مترمربع بر مجذور ثانیه است.
برنامه ریزی جامع کاربری اراضی و آمایش سرزمین در حوضه های آبریز شهری با استفاده از GIS - مطالعه ی موردی: حوضه آبریز ماهیدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمایش سرزمین علمی است که با توجه به ویژگیهای اکولوژیک سرزمین و شرایط اقتصادی- اجتماعی آن، نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص میسازد. در بسیاری از مناطق ایران، انتخاب کاربری و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت و توان سرزمین انجام میشود که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی میگردد. در این تحقیق برنامه ریزی کاربری اراضی و تهیه نقشه آمایش با استفاده از توانمندی های ویژه محیط GIS در حوضه آبریز شهری ماهیدشت کرمانشاه– با مساحت تقریبی 1380 کیلومتر مربع – انجام شد. با استفاده از توابع موجود در GIS نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب، جهات جغرافیایی، نقشه خاک، تیپ و تراکم پوشش گیاهی به روش دوتایی با هم ترکیب شده و در نهایت 577 واحد زیست محیطی بدون تکرار به عنوان واحدهای کاری ارزیابی توان و مدیریت کاربری زمین در مقیاس 1:150000 تفکیک و نقشه بندی گردید. همچنین ویژگی های اقلیم شناسی، احتمال فرسایش خاک و نوع کاربری فعلی برای هر واحد ثبت گردید. برای این واحدهای زیست محیطی یا اکوسیستم های خرد نیز ارزیابی توان اکولوژیک برای کاربری های کشاورزی، مرتع داری، جنگل داری، آبزی پروری، توریسم، توسعه شهری و حفاظت صورت پذیرفت. در نتیجه بررسی آمایشی سرزمین و اولویت بندی بین کاربری ها به روش کیفی قیاسی از بین توان های اکولوژیکی، نقشه آمایش سرزمین حوضه آبریز ماهیدشت تولید شد. از مقایسه نقشه های کاربری فعلی و کاربری آتی مشخص گردید که مساحت جنگل های منطقه از مقدار 7 درصد کاربری فعلی به حدود 12 درصد در کاربری بهینه افزایش می یابد، در کاربری مرتع نیز از حدود 12 درصد در شرایط فعلی به حدود 15 درصد در شرایط تغییر بهینه دست می یابیم و در طبقه مربوط به زراعت آبی از 10 درصد در شرایط فعلی به حدود 60 درصد در شرایط بهینه می رسیم. هم چنین نقشه توان اکولوژیکی آتی نشان می دهد که باید برخی مناطق(مساحتی بالغ بر 2درصد کل حوضه) مورد حفاظت قرار گیرد بنابراین در این زمینه نیز باید تمهیدات لازم را اندیشید.
مدل سازی تغییرکاربری زمین با استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهة اخیر با توجه به مسئلة افزایش جمعیت، رشد صنعت، کمبود منابع، استفاده نامطلوب از سرزمین و ... آمایش سرزمین اهمیت زیادی پیدا کرده است. با داشتن سناریوها، اهداف، معیارها و محدودیت های متنوع در مدل سازی آمایش سرزمین، استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره مکانی امری ضروری است. هدف از این تحقیق توسعه مدلی مبتنی برGIS و روشهای تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی و شناخت وضعیت موجود کاربریها و همچنین تغییر کاربریهای دارای مشکل به کاربری مناسب است. در این زمینه، ابتدا مدل مناسبت و سازگاری کاربریها از طریق استفاده از روشهای تصمیم گیری TOPSIS، ELECTRE و SAW و توابع GIS توسعه یافته اند. در مرحلة دوم مناطقی که از لحاظ مناسبت و سازگاری دچار مشکل هستند، با استفاده از مدل تغییر کاربریها که از تلفیق شاخص های مناسبت، سازگاری، دشواری تغییر و سرانه کاربریها توسعه یافته است، به کاربری مناسب تغییر مییابند. این مدل ها علاوه بر شناخت وضعیت موجود منطقه، امکان استفاده در ارزیابی کاربریهای پیشنهادی آینده را در اختیار برنامه ریزان قرار میدهند. تست عملی مدل های توسعه داده شده برای بخشی از استان اصفهان شامل شهرستان های تیران و کرون، نجف آباد و لنجان حاکی از توانایی مدل های مذکور در تعیین میزان تناسب و سازگاری کاربریها و ارائه بهترین کاربری برای واحدهای با کاربری نامطلوب است. نتایج این تحقیق مبین آن است که در تخصیص کاربریها، در نظر گرفتن مناسبت و سازگاری کاربریها به صورت همزمان امری ضروری است.
بررسی توانمندی مدل اقلیمی PRECIS در شبیه سازی بارش?های منطقه یای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، برونداد مدل گردش عمومی جوّ HADAM3P با مدل منطقه ای PRECIS در دوره ی 1990-1976 ریزمقیاس نمایی دینامیکی شد و داده های بارش ایران در مقیاس های زمانی ماهانه و فصلی در دو حالت با و بدون چرخه ی سولفور، مورد ارزیابی قرار گرفت. در پژوهش حاضر، مدل PRECIS با تفکیک افقی 44/0 درجه ی جغرافیایی در شبکه هایی با ابعاد حدود 2500 کیلومترمربّع اجرا شد و نتایج حاصل از اجرای مدل به دو روش ناحیه ای و ایستگاهی با داده های واقعی ایستگاه های هواشناسی مقایسه شدند، سپس میانگین های خطا و اریبی بارش ماهانه و انحراف معیار آن برای نواحی مختلف محاسبه شدند. میانگین خطای شبیه سازی حدود 3/5 درصد برآورد شد که بیشترین میانگین خطای شبیه سازی در نواحی بارشی فارسی، هرمزی، خوزی و خزری به ترتیب با 9/24، 9/16، 2/12 و 2/10- درصد و کمترین میانگین خطای شبیه سازی در نواحی بارشی کردی، آذری، میانه ی شمالی و خراسان شرقی با حدود یک درصد محاسبه شد. اریبی مثبت بارش در نواحی جنوبی کشور ممکن است ناشی از تزریق رطوبت از یاخته های بزرگ مقیاس مدل گردش عمومی به ساختار ریزمدل منطقه ای باشد. همچنین اریبی منفی بارش های خزری می تواند به دلیل ضعف مدل منطقه ای PRECIS در پارامترسازی بارش های همرفتی این منطقه باشد. علاوه برآن، بیشترین میانگین خطای شبیه سازی ماهانه در ماه های گرم سال دیده شد که در آنها وقوع یک بارش های ناگهانی همرفتی می تواند منجر به خطای کمابیش بزرگی شود. کمترین میانگین اریبی فصلی در بهار با 1/0میلی متر و بیشترین آن در زمستان با 2/17- میلی متر رخ داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدل منطقه ای PRECIS توانمندی شبیه سازی بارش های کلّی کشور را دارد؛ اما توانمندی آن در شبیه سازی بارش های ناحیه ای و همرفتی ضعیف است.
فضا، بعد چهارم قدرت: فناوری فضایی
حوزه های تخصصی:
محدودیت منابع و اسناد مرتبط با حوزه ی فضا درکشور، ضرورت تبیین جایگاه فضا در توسعه ی کشور و امنیت پایدار را ایجاب می نماید؛ که ضمن بیان مسائل اساسی و با اهمیت در خصوص فناوری فضایی و فعالیت های فضایی کشور، حوزه های تخصصی سنجش از دور و تصویر برداری فضایی را مورد بررسی قرار دهد. ساختار فضا، رژیم حقوقی فضا، کارکردهای فضا و فناوری فضایی، مباحث عمده ای هستند که در این نوشتار به آن ها پرداخته شده است.
جداسازی ابر از برف در تصاویر MODIS، با استفاده از الگوریتم Snow Map و الگوریتم ماسک ابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیم کره شمالی را تشکیل می دهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تأثیر عمده ای در بیلان انرژی زمین دارد. همچنین قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، به ویژه در مناطق کوهستانی جهان، تأمین می شود. از جمله محدودیت های نقشه های برفی که از باندهای مرئی و مادون قرمز حرارتی استفاده می کند تاریکی ابر است و شناسایی ابرها به دو دلیل لازم است: یکی برای نشان دادن مناطقی که ابر سطح شان را می پوشاند، و دیگری به منظور جلوگیری از خطاهایی که به دلیل شناسایی نادرست ابر به عنوان برف به وجود می آید.
در این مطالعه تصاویر سنجنده MODIS به دلیل قدرت تفکیک مکانی مناسب در برف سنجی، بازنگری زمانی سریع و تعداد زیاد باندهای طیفی مورد استفاده قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه محدوده البرز مرکزی و دارای چندین ایستگاه برف سنجی است. با بررسی الگوریتم های مختلف تعیین سطح برف، سرانجام الگوریتم Snow Map بر تصاویر اعمال شد. با توجه به اینکه محدودیت اصلی در الگوریتم Snow Map، عدم توانایی آن در جداسازی برخی ابرهاست، برای رفع این مشکل الگوریتم ماسک ابر لیبرال بر تصاویر اعمال شد و نتایج آن با تصاویر حاصل از اعمال الگوریتم Snow Map بدون ماسک ابر لیبرال با استناد بر داده های ایستگاه های برف سنجی و کمک پارامتر ارتفاع مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که الگوریت Snow Map توانایی جداسازی ابرهای ارتفاع بالا و ابرهای دارای ذرات یخ را ندارد و آنها را به عنوان برف طبقه بندی می کند. بررسی ها نشان می دهد زمانی که ماسک ابر لیبرال استفاده شود، دقت الگوریتم Snow Map در مقایسه با زمانی که ماسک ابر جدید استفاده نمی شود 10 درصد افزایش می یابد و از طبقه بندی برخی ابرها در کلاس برف جلوگیری می کند.
استخراج شاخص های شناسایی بافت فرسوده ی شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه ی موردی: محدوده ی غربی بافت فرسوده ی شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیّت امکانات و منابع سازمان های مرتبط با امر نو سازی و بهسازی شهری، ایجاب می کند که قبل از هر گونه اقدام در رابطه با بافت های فرسوده یک شهر، با استفاده از شاخص ها و معیارهایی، میزان فرسودگی مناطق مختلف شناسایی و سپس برای هرگونه اقدام و سرمایه گذاری، اولویّت بندی شوند. محدوده ی غربی شهر جهرم، از قدیمی ترین و اصلی ترین مناطق این شهر است که امروزه قدمت، نامقاوم بودن مصالح ساختمانی و فقر ساکنان، روزبه روز موجب فرسودگی بیشتر ساختار کالبدی آن گشته است. هدف از این پژوهش، بررسی و استخراج شاخص های فرسودگی کلِّ بافت شهری در محدوده ی غربی شهر جهرم، با استفاده از روش وزن دهی به شاخص های موردنظر و هم پوشانی لایه های مربوطه، در سیستم (GIS) است. داده های مورد استفاده، از بررسی های میدانی، نقشه ی کاربری اراضی و نگرش های کارشناسان و مهندسان شهرداری شهر جهرم فراهم آمده است. پس از آن که میزان فرسودگی منطقه، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و بر اساس هر کدام از شاخص ها، مشخّص شد و در جداول مربوطه نشان داده شد، با بهره گیری از نظر کارشناسان مربوطه، هر یک از شاخص ها وزن دهی شد. در نهایت، کلّ لایه های مربوط به هرکدام از شاخص ها، در سیستم مذکور هم پوشانی شدند. نتیجه کار نشان داد که به ترتیب، شاخص نفوذپذیری، ریز دانگی و استحکام کالبدی مهم ترین عوامل مؤثر در شدّت فرسودگی منطقه ی مورد مطالعه هستند. با توجّه به مجموع داده ها در طیّ عملیّات هم پوشانی، حدود 18/93 درصد از محدوده ی مورد مطالعه، فرسودگی متوسّط به بالا دارند.