فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
الگوی نظام حکومتی در ایران متمرکز است. از آنجا که در حکومت های متمرکز و تک ساخت، امنیت مرکزیت سیاسی (پایتخت) با امنیت کل نظام سیاسی (امنیت ملی) ارتباط مستقیمی دارد، جابه جایی پایتخت در ایران از دو منظر اهمیت ویژه ای پیدا می کند: اول سامان دهی شهر تهران و تعادل بخشی به نظام شهری و منطقه ای کشور و دوم حفظ امنیت سیاسی کشور. جابه جایی پایتختِ افزون بر 220ساله ایران از تهران به نقطه ای دیگر ازجمله مباحثی است که همواره طی سال های اخیر بدان پرداخته شده است. اما به علل مختلف تاکنون اقدامی عملی در این خصوص صورت نگرفته است. از این رو هدف از نگارش این مقاله که با روش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی نگاشته شده است، شناسایی موانع و چالش های اصلی فراروی جابه جایی پایتخت و ارائه راهبردهایی در جهت رفع این موانع است. در این راستا هفت مؤلفه اقتصادی، سیاسی، امنیتی، اجرایی، اجتماعی – فرهنگی، قانونی و طبیعی – اکولوژیکی در قالب 55 گویه انتخاب و توسط نخبگان دانشگاهی وزن دهی شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل معادلات ساختاری، نتایج حاکی از آن است که عامل قانونی با ده گویه بیشترین تأثیرات مستقیم (89/0) و غیرمستقیم و موانع طبیعی – اکولوژیکی با میزان اثر 33/0 کمترین اثر را بر جابه جایی پایتخت گذاشته است. همچنین نتایج مدل تحلیل شبکه برای اولویت سنجی موانع نشان می دهد نظر کارشناسان، اولویت را به موانع اجرایی داده است که با وزن نهایی 218/0 و نرخ ناسازگاری 222/0 رتبه نخست را در اولویت بندی موانع کسب کرده است.
نقش کشور عربستان در گسترش تروریسم و تاثیر ان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تروریسم پدیده ای جهانیست که در حال حاضر به صورت منطقه ای عمل می کند و شدت کشتار و تخریب ان در جهان اسلام بیشتر از مناطق دیگر است . قدرت های جهانی و منطقه ای در محور غربی عربی از ابزار تروریسم وگروههای تروریستی به عنوان پیشقراولان خود برای تقسیم دوباره جهان در قرن 21 استفاده می نمایند . اغاز تشکیل گروههای تروریستی سلفی به سال 1984 وشکل گیری القاعده با هدف مبارزه مجاهدین با شوروی در افغانستان و از سال 2010 با شروع انقلابات مردمی برای مقابله با انقلابات و نفوذ ایران در جنوب ،جنوب غرب و افریقا از شدت زیادی برخوردار بوده است .به کارگیری تروریسم ،بستگی به شرایط بین المللی و رقابت کشورهای منطقه داردکه این گروهها را کنترل یا ازاد بگذارند. کشورهای عرب حوزه خلیج فارس باپنج نقش کلی مالی ، نظامی ، بستر سازی عقیدتی ، مکانی و رسانه ای در حال رقابت با ایران به شکل گیری و گسترش تروریسم کمک می کنند. ما در این مقاله درپی پاسخ به این سوال هستیم که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس چه نقشی در گسترش و پیشروی تروریسم منطقه ای دارند؟ تاثیر گسترش تروریسم منطقه ای بر امنیت ملی ایران چیست؟ نتایج تحقیق نشان می دهد کمک های مالی کشورهای عربی موثرترین عامل گسترش تروریسم بوده است به طوری که 40/. اشخاص مهم و سرشناس حامی مالی تروریسم از شهروندان عربستان، 43/ از شهروندان دیگر کشورها مرتبط با عربستان،9/ کویت، 6/ قطرو2/ بحرین بوده اندبا توجه به موارد فوق تروریسم در سه سطح ملی، منطقه ای و جهانی بر امنیت ملی ایران تاثیر خواهد گذاشت .این پژوهش به روش مصاحبه،مشاهده و کتابخانه ای تهیه وبرای تهیه نقشه ها از GIS استفاده شده است.
بررسی تأثیر مالکیت مسکن در استقلال تصمیم گیری و نقش آفرینی زنان در شهر (مورد: سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن بزرگ ترین سرمایه خانواده ها به خصوص در کشورهای جهان سوم را تشکیل می دهد. از آنجایی که هر منبع اقتصادی با خود قدرت اجتماعی و سیاسی را به همراه می آورد، داشتن مسکن و مالکیت آن نیز مزایای زیادی را به همراه دارد. این مزایا زمانی پررنگ تر می شود که به گروهی از افراد جامعه تعلق بگیرد که زمانی از آن مزایا بی بهره بوده اند و این گروه همان زنان هستند که درصد مالکیت مسکن برای آن ها نرخ بسیار پایینی را به نسبت مردان نشان می دهد. بر این اساس، این تحقیق به بررسی تأثیر مالکیت مسکن بر استقلال تصمیم گیری و نقش آفرینی زنان در شهر می پردازد. پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. روش تحقیق، پیمایشی بوده و 300 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گشته اند. روش آماری مورد استفاده شامل آزمون همبستگی کندال و تحلیل مسیر می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تأثیر مالکیت مسکن بر نقش آفرینی زنان بیش تر از تأثیر آن بر استقلال تصمیم گیری آنان بوده است، همین طور مالکیت مسکن به طور غیرمستقیم بر نقش آفرینی زنان تأثیر می گذارد.
ارزیابی رابطه مدیریت محلات با حکمروایی شهری در کلانشهر تهران (مطالعه موردی: مناطق 1، 12 و 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش شهرنشینی و رشد لجام گسیخته شهرها در طی دهه های اخیر، مشکلات و نارسائی های فزاینده ای در حیطه مدیریت شهری به وجود آمده است. یکی از رویکردهای مورد تأکید برای بهبود عملکرد مدیریت شهرها و حل مسائل و مشکلات شهری به کارگیری طرح مدیریت محله ای یا همان رویکرد نوین ""خود مدیریتی"" شهروندان در امور متنوع مدیریت شهری می باشد. در سال های اخیر مدیریت شهری تهران برای مدیریت هرچه بهتر این شهر و کاهش مشکلات و نارسائی های خدمات ارائه شده به شهروندان تهرانی اقدام به پیاده سازی طرح مدیریت محلات در سطح محلات شهر تهران کرده است. با این توصیف، مقاله حاضر به دنبال این موضوع می باشد که اولاً مدیریت محلات در دستیابی به هدف خود تاکنون موفق عمل کرده است؟ ثانیاً مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در چه وضعیتی قرار دارد؟ و در نهایت این که آیا اجرای طرح مدیریت محلات می تواند زمینه و بستری برای تحقق رهیافت حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه ایجاد کند؟ نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر محاسبه گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که مدیریت محلات در دست یابی به اهداف خود تاکنون موفق عمل نکرده است؛ هم چنین مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد؛ و این که همبستگی بالایی بین طرح مدیریت محلات و زمینه سازی برای تحقق حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه وجود دارد.
بررسی تأثیر رؤیت پذیری فضای کالبدی بر رفتار عابران پیاده در میادین شهری با کمک تحلیل های مبتنی بر آیزویست سه بعدی مطالعه موردی: سبزه میدان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
101 - 115
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در تحلیل بصری فضاهای شهری، موضوع رؤیت پذیری آنها می باشد که در سال های اخیر، به ویژه با توسعه فناوری و گسترش نرم افزارهای رایانه ای، جایگاه ویژه ای در مطالعات شهری یافته است. این در حالی است که یافته های بسیاری از پژوهش ها و مطالعات اخیر بیانگر وجود ارتباطی تنگاتنگ میان رؤیت پذیری کالبدی و رفتارهای احتمالی در فضاهای شهری است. از سوی دیگر زمینه های فضایی مختلف نیز می توانند شرایط رؤیت پذیری متفاوتی را پدید آورده و متعاقب آن ادراک افراد را دستخوش تغییر قرار دهند. ازاین رو در این پژوهش برای بررسی تخصصی و دستیابی به یافته های علمی، از میان انواع مختلف بسترهای فضایی قابل بررسی، صرفاً بر موضوع میادین شهری، تأکید و تمرکز گردیده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر رؤیت پذیری فضای شهری بر برخی گونه های رفتاری استفاده کنندگان می باشد. نمونه مورد پژوهی در مطالعه حاضر، سبزه میدان واقع در محدوده مرکزی شهر تهران می باشد که به دلیل دارا بودن بسیاری از ویژگی های یک میدان شهری در مفهوم حقیقی آن انتخاب گردیده است. در این مقاله، با به کارگیری مفهوم آیزوویست سه بعدی، تحلیل های مربوط به رؤیت پذیری فضای مورد مطالعه صورت پذیرفته و ارتباط میان این متغیر و برخی از گونه های رفتاری مردم _ شامل "مکث و حرکت"، "رفتارهای فردی و اجتماعی" و "سرعت حرکت" در کنار متغیر "جنسیت"_ مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، نقشه رؤیت پذیری میدان مورد بررسی در محیط نرم افزار GIS تولید گردیده و ارتباط میان متغیرهای هدف پژوهش با یکدیگر با استفاده از آزمون های آماری و بررسی ضرایب همبستگی در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین رؤیت پذیری کالبدی با گونه های رفتاری مشخص شده در این پژوهش، ارتباط معناداری وجود دارد. زنان در فضاهایی که رؤیت پذیری در حد متوسطی است، حضور پررنگ تری دارند. در فضاهایی که رؤیت پذیری از شدت بیشتری برخوردار است، مکث بیشتری صورت می گیرد. رفتارهای اجتماعی در نقاطی که بیشتر در معرض دید قرار دارند، انجام می شود و سرعت حرکت با شدت رؤیت پذیری رابطه ای معکوس را نشان می دهد.
بررسی تأثیر ارائه خدمات الکترونیکی بر بهبود خدمات شهری؛ نمونه موردی شهرداری ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۵۶-۵۴۵
حوزه های تخصصی:
منافع حاصل از به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث شده است که در اغلب شهرها و شهرداری ها تلاش هایی برای پیاده سازی این فناوری صورت گیرد. اما این تلاش ها، در اغلب کشورها چالش عمده ای را ایجاد کرده که علی رغم سرمایه گذاری در این فناوری، گسترش و نفوذ کاربردهای متنوع آن، به کندی صورت می پذیرد. شهرداری ساوه به علت پایین بودن سطح آمادگی الکترونیکی و کارایی و اثربخشی پایین سیستم های مورداستفاده، در این زمینه نتوانسته آن چنان که نیاز است مثمر ثمر واقع شود. تحقیق حاضر ازنظر نوع جزء تحقیقات کاربردی و روش انجام آن نیز توصیفی_تحلیلی است. آمار و اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای، پیمایش میدانی و توزیع پرسشنامه جمع آوری گردید، در تجزیه وتحلیل و آزمون فرضیات از آزمون کای اسکوئر و برای رتبه بندی گویه های تحقیق نیز از آزمون فریدمن استفاده گردید، نتایج تحقیق نشان می دهد هرچند ارائه خدمات الکترونیکی توسط شهرداری ساوه بهبود و ارتقاء سطح خدمات رسانی شهرداری را به همراه داشته است؛ اما این مساله افزایش مشارکت و کاهش هزینه ها را به همراه نداشته است. بنابراین بهره گیری بیشتر از امکانات موجود؛ و امکاناتی نظیر آموزش الکترونیک، سیستم مکاتبات بدون کاغذ، کنفرانس راه دور، پایگاه های داده تحت Excel، Access و ... پیشنهاد می گردد.
استفاده از دانش مدیریت ریسک پروژه برای تدوین راهبردهای بهبود مشارکت در پروژه های عمومی-خصوصی شهری (نمونه موردی: پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرداری ها به عنوان مهم ترین نهاد متولی مدیریت شهری، وظیفه تأمین زیرساخت ها و بهبود شرایط زندگی شهروندان را به عهده دارند. دستیابی به این اهداف با منابع و درآمدهای محدود و ناپایدار شهرداری ها امکان پذیر نیست. یکی از راهکارهای این مسئله توجه به مشارکت عمومی-خصوصی در طرح ها و پروژه های توسعه شهری است. در همین راستا شهرداری مشهد از سال 1380 به تعریف پروژه های مشارکتی اقدام کرده اما علی رغم حضور بخش خصوصی در این پروژه ها، پایین بودن مشارکت در هر دو بعد حجم سرمایه گذاری و تعداد پروژه های مشارکتی، مشهود است.در این پژوهش به منظور ارائه راهبردهای افزایش مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی شهر مشهد از طریق شناسایی ریسک های این پروژه ها اقدام شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری شامل کلیه سرمایه گذاران پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد تا بهار 1392 که شامل 23 شخص حقیقی یا شرکت سرمایه گذاری هستند است. گردآوری اطلاعات پروژه ها از طریق اسناد معاونت اقتصادی شهرداری مشهد و مشاهده میدانی و شناسایی ریسک ها به وسیله پرسشنامه از سرمایه گذاران صورت گرفته است. مدل مورد استفاده برای شناسایی ریسک های پروژه ها مدل مدیریت ریسک پروژه در کشورهای درحال توسعه بوده و ارائه راهبردها نیز با استفاده از تکنیک سوات صورت گرفته است. از 9 گروه ریسک مورد بررسی، 2 گروه ریسک های قانونی و اجتماعی به علت معنادار نبودن توسط آزمون کای اسکوئر، کنار گذاشته شده و شاخص های سایر گروه های ریسک نیز با توجه به سطح ریسکی که ایجاد کرده اند در قالب عوامل چهارگانه ماتریس سوات قرار داده شده و راهبردهای موردنظر در هر 4 حالت ماتریس سوات، بر اساس همین عوامل ارائه گردیده اند.
بررسی و تحلیل نابرابری های ناحیه ای در شهرستان های استان اردبیل طی دوره های 1390-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری میان شهرستان های استان اردبیل 60 شاخص توسعه در بخش های بهداشتی درمانی، اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، زیربنایی، با استفاده از مدل ویکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ترسیم نمودارها و نقشه ها از نرم افزارهای Excel، SPss، ARC Map 10.1 استفاده شده است. همچنین جهت تعیین وزن شاخص های پژوهش از طریق تکمیل پرسش نامه توسط کارشناسان ( 20 نفر از کارشناسان و متخصصان) از مدلAHP استفاده گردید. طبق بررسی های صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که در سال 1390 از مجموع 10 شهرستان استان اردبیل، شهرستان اردبیل، توسعه یافته و شهرستان های گرمی، سرعین و خلخال شهرستان های رو به توسعه، شهرستان های پارس آباد، بیله سوار و نمین کمتر توسعه یافته و شهرستان های مشگین شهر، نیر و کوثر توسعه نیافته اند. این نابرابری ها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد شهر اردبیل می باشد. همچنین طبق تحلیل و بررسی ها صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که نابرابری ناحیه ای در مقیاس شهرستان های استان اردبیل به صورت نامتعادل می باشد، بین جمعیت هر شهرستان و میزان توسعه یافتگی آن رابطه معناداری مثبتی وجود دارد، بین فاصله از مرکز استان و میزان توسعه یافتگی رابطه معناداری مثبتی وجود دارد.
ساماندهی بافت های فرسوده شهری با رویکرد افزایش پایداری در کیفیت زندگی ساکنین (نمونه موردی: بافت فرسوده شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده و قدیمی شهری عمدتاً به دلایلی همچون مرکزیت همیشگی در شهر، دارای اهمیت خاصی است. هدف پژوهش حاضر نیز ساماندهی بافت فرسوده شهر آمل جهت افزایش پایداری در کیفیت زندگی ساکنین این بافت است. از نظر قلمرو زمانی بین سال های 2014 و 2015 است. از روش های توصیفی، اسنادی و همبستگی در این پژوهش کاربردی استفاده شده است. از پرسشنامه کارشناسی و پرسشنامه مردمی، نقشه محلات، منابع کتابخانه ای و همچنین بازدید میدانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. حجم نمونه در این پژوهش نیز 304 نفر روسای خانوار در بافت فرسوده و 30 نفر از کارشناسان مربوطه می باشد. با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری، نتایج حاصله از پرسشنامه ها مورد ارزیابی قرار گرفته و با توجه به نتایج آنالیز SWOT و ارزیابی های آماری، راهبردها ارائه شده و پیشنهاد گردید که از روش داوطلبانه و تنظیم دوباره زمین در ساماندهی بافت فرسوده استفاده گردد.
Juridical exploration in women’s urban management contribution(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۲۰۲-۱۹۱
حوزه های تخصصی:
The issue under women’s involvement or lack of involvement in political and social activities refers to one of the most controversial issues to which a large body of scientific efforts and discussions has allocated. One of these activities includes tenure of religious authority by women which is of great importance due to abundant outcomes. The present research intends to examine juridical exploration in women’s urban management contribution. This research has indicated using library study, descriptive-analytical method and data collection via note taking instruments that there is no convincing reason to disturb the tenure of religious authority by women, and as a result we perceive using evidence to attribute authority of women and/or the condition to not know gender in issuing fatwas that women like men can enjoy the urban management.
ضرورت های توجه شهرسازان جهت ایجاد انسجام کالبدی – اجتماعی در محلات بلندمرتبه؛ با تاملی بر توسعه منطقه 22 شهرداری تهران به عنوان یک منطقه پیراشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۲۵۴-۲۱۹
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در مباحث شهرسازی امروز، موضوع برخورد با تغییرات گسترده کلانشهرها است. بررسی تغییرات شهری در نظام های شهرهای مختلف جهان بیانگر این موضوع است که روند تغییرات شهری، از اواسط قرن بیستم میلادی، از شدت و سرعت بالایی برخوردار بوده و تغییرات تدریجی جای خود را به تغییرات ناگهانی، پیش بینی نشده و بدون بازگشت داده است. یکی از پدیده هایی که شهرهای امروز جهان به ویژه شهرهای بزرگ با آن مواجه هستند، بلندمرتبه سازی است. که تاریخچه شروع آن به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بر می گردد. بلندمرتبه سازی از جمله رویکردهای مهم شهرهای بزرگ جهان است که در اثر رشد روزافزون جمعیت، گرانی و کمبود زمین و مشکلات توسعه افقی شهرهای رواج یافته است. شهر تهران پس از گذشت 200 سال از شکل گیری بافت اولیه خود، در سال های اخیر مواجه با تغییرات عمده ای در سیمای کالبدی – فضایی خود بوده است. در قالب نیاز به افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی در بافت موجود و بهره گیری از امکانات بالقوه آن، فعالیت بلندمرتبه سازی به عنوان یکی از بارزترین مراحل در روند تغییرات کالبدی – فضایی این شهر نمود پیدا کرده است.مناطق پیراشهری از جمله حوزه های مسئله دار در مدیریت کلانشهرها به شمار می آیند.از نگاه برخی دیگر از پژوهشگران گسترش توسعه شهری خارج از مرزهای معین شهری به پدیده ای جهانی تبدیل شده که در کشورهای در حال توسعه دارای رشد سریع تری است.مناطق پیراشهری جزء مناطقی هستند که حضور کنشگران متعدد با قدرت های متفاوت در آن چشمگیر است. پیشروی کلانشهر تهران و توسعه شهری و روستایی در محیط پیراشهری آن در شرایطی که سوداگری زمین کنترل نشود و در سطوح مختلف، ابزار و سازوکاری برای هدایت نظام مند آن وجود نداشته باشد موجب انحطاط زیست محیطی و اکولوژیک منطقه کلانشهری تهران می شود.بنابراین نیاز به برنامه ریزی و مدیریت همه جانبه در این مناطق موضوعی مهم به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر مدیریت ساخت و ساز با تاکید بر انسجام کالبدی – اجتماعی در این مناطق است.روش تحقیق از نوع کیفی و توصیفی- تحلیلی است که از طریق مطالعه اسنادی به تبیین موضوع می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است. منطقه 22 شهرداری منطقه 22 به عنوان یک منطقه پیراشهری در اسناد بالادست به عنوان آخرین امید شهر تهران جهت ارائه خدمات برتر معرفی گردید. گرچه در طرح مجموعه شهری تهران روند سکونت در آن ممنوع شد اما با توجه به سیاست های حاکمیتی در سطح کلان، ساخت و ساز های مسکونی در قالب بلندمرتبه سازی در آن به شدت رونق گرفت.در این مقاله تلاش گردیده است ضمن مطالعه و بررسی ادبیات مدیریت شهری، محلات شهری، بلندمرتبه سازی و مولفه انسجام کالبدی و اجتماعی به بررسی چالش هایی که ضرورت توجه به مدیریت و نقش برنامه ریزان و طراحان شهری در مناطق پیراشهری را می طلبد، پرداخته شود.
تحلیل و تبیین تأثیرات صنعت نفت بر ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: شهر آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر پدیده ای در فضا و مکان اتفاق می افتد و متناسب با وضعیتش بر آن تأثیر می گذارد. صنعت و توسعه صنعتی نیز از این امر مستثنا نیست و به عنوان فعالیت پایه اقتصادی، با تأثیرگذاری بر سیاست های کلان ملی متفاوت و تأثیرپذیری از آن ها، دگرگونی ها و تحولات عمیق ساختاری را ایجاد کرده و اشکال خاص ساختار فضایی-کالبدی را در شهرها به نمایش گذاشته است. هر راهبرد صنعتی، به نوعی آرایش فضا منجر می شود. بدون درک درست از مسائل و تغییرات صنعتی نمی توان تصویر صحیحی از شهرسازی و برنامه ریزی شهری و منطقه ای داشت. ساختار فضایی شهرها، به روابط مختلف و متقابل تمامی نیروها و عوامل موجود در شهر بستگی دارد. این عوامل شامل نیروی بازار، فعالیت ها، زیرساخت های شهری و خدمات گوناگون است (احمدی، 1374: 2). شهرها از ساخت های متفاوتی از جمله اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و... تشکیل شده اند، اما هنگامی که در شهرسازی از ساختار فضایی شهر یاد می شود، منظور همان ساخت کالبدی شهر است که در آن، عناصر و اجزای تشکیل دهنده شهر و چگونگی ترکیب آن مدنظر قرار می گیرد (حسن زاده رومیزی، 1387: 20). ساختار فضایی هر شهر، به گذشته آن و عوامل و حوادثی مربوط می شود که شرایط محیط را طی زمان برای ایجاد و برقراری آن به وجود آورده است (زیاری و دیگران، 1393: 256). شکل گیری ساختار فضایی-کالبدی شهرها، بازتاب و برآیند اندیشه های متفاوتی است که در مکان ها و زمان های مختلف حاکم بوده اند و ساخت های شهرهای متفاوتی را ایجاد کرده اند (هوسینگ، 1381: 86). تحولات فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی قرن نوزدهم و بیستم، با تأثیرپذیری از مدرنیسم سبب گسترش سریع شهرها و پیدایش کلان شهرها شده و تغییراتی بنیادی را در ساختار و سازمان فضایی-کالبدی آن ها به وجود آورده است (زیاری، 1381: 151-164). این تحولات و به تبع آن رشد شتابان شهرنشینی، سبب ازبین رفتن انسجام در ساختار فضایی و قطبی شدن یک یا چند کانون شهری شده است. چنین تغییراتی، نحوه چیدمان کاربری ها در شهر، تراکم ساختمانی و جمعیتی و شبکه حمل ونقل را شامل می شود. درنتیجه، الگوهای شهری متفاوت با ساختار فضایی و سیستم حمل ونقل مرتبط با آن را به وجود می آورد (رودریگوه، 1387: 54).
تحلیل جغرافیایی آسیب پذیری شهر اردبیل بر اساس اصول پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیشرفت فناوری و تغییرات بنیادین در تسلیحات، لزوم به کارگیری پدافند غیرعامل نوین در کاهش تلفات و خسارات جنگ ها به ویژه در شهرها پیش از پیش احساس می شود. از مهم ترین عوامل افزایش دهنده تلفات انسانی در حملات نظامی به مناطق شهری، معماری غیراستاندارد و غیر منطبق مساکن با اصولی همچون مکان گزینی و جانمایی بهینه ساختمان، پراکندگی مناسب بنا، رعایت اصول اختفاء، استتار و فریب، درجه مرمت پذیری بالای ساختمان و معماری داخلی ساختمان در ارتباط با پدافند غیرعامل است. این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی است و متغیرهای موردبررسی در آن شامل شناسایی مکان های حیاتی، حساس و مهم شهر اردبیل، به منظور کاهش خسارت های ناشی از حملات دشمن و بالا بردن قدرت دفاعی و آستانه مقاومت شهر است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده و با توجه به نوع تحقیق از مطالعات میدانی (مصاحبه) نیز استفاده شده است. در این پژوهش از روش ماتریسی برای بررسی انطباق نظام شهری شهر اردبیل با اصول پدافند غیرعامل استفاده شده است که به شناسایی شهر و تبعات تمرکز 48 مرکز در آن پرداخته شده؛ بدین طریق می توان قبل از وقوع جنگ برای کاهش خسارات جانی و مالی نقاط استراتژیک شهر، جایی که ادامه حیات شهر و مقاومت آن وابسته به این مراکز است، اقدام نمود. نتایج تحقیق نشان می دهد اصول پدافند غیرعامل در شهر اردبیل رعایت نشده است.
سنجش امنیت غذایی و واکاوی چالش های آن در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان بدر، شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع روستایی با تأمین بیش از دوسوم مواد غذایی، نقش قابل توجهی را تأمین امنیت غذایی کشور ایفا می کنند. با این وجود شواهد نشان می دهد وضعیت تأمین کنندگان اصلی امنیت غذایی کشور در اثر عللی که تاکنون به آن توجه نشده است، حداقل در مقایسه با جوامع شهری، در وضعیت نامساعدی قرار دارد. از این رو هدف از پژوهش ترکیبی حاضر سنجش امنیت غذایی و تبیین چالش های پیشِ روی آن در مناطق روستایی کشور است که به صورت موردی در میان سرپرستان خانوار ساکن در 24 سکونتگاه روستایی دهستان بدر واقع در شهرستان روانسر انجام گرفته است. در بخش کمی پژوهش حاضر برای سنجش امنیت غذایی از پرسشنامه استاندارد و جهانی وزارت کشاورزی آمریکا که روایی و پایایی آن در مطالعات متعددی تأیید شده است، استفاده شد. در این مرحله 175 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه آماری برآورد شده و نظرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. در بخش کیفی، گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با افراد کلیدی و مطلع با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با روش گلوله برفی، تا رسیدن به مرحله اشباع تئوریک ادامه داشت و داده های گردآوری شده با استفاده از روش نظریه داده بنیاد (GTM) تحلیل شده اند. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد امنیت غذایی در محدوده مورد مطالعه در شرایط نامساعدی قرار دارد به این صورت که 3/6 درصد افراد مورد مطالعه دارای امنیت غذایی، 7/9 درصد در شرایط ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 1/25 درصد در شرایط ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 9/58 درصد در شرایط ناامنی غذایی با گرسنگی شدید قرار گرفته اند و بین روستاهای مورد مطالعه به لحاظ امنیت غذایی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نتایج بخش کیفی پژوهش در ارتباط با چالش های امنیت غذایی در محدوده مورد مطالعه نشان داد پنج چالش اساسی امنیت غذایی در محدوده مورد مطالعه که به صورت زنجیره واری با همدیگر در ارتباط هستند، عبارت اند از: ضعف سیاست گذاری ها، ضعف شرایط اقتصادی، نارسایی ها و مخاطره های محیطی، موانع فرهنگی و تغییرات اجتماعی و ناپایداری کشاورزی.
تحلیل سطح برخورداری نواحی روستایی استان اردبیل از امکانات توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعه چنین نواحی به شمار می رود. در فرایند برنامه ریزی و توسعه نواحی روستایی شناخت نواحی از لحاظ وضع موجود و سطح توسعه یافتگی، بررسی تفاوت های محلی و ناحیه ای در زمینه توسعه، تبیین عوامل مؤثر در توسعه و نهایتاً تلاش برای حل مسائل و مشکلات و تأمین نیازها در راستای تعدیل نابرابری ها موجود از اهمیت خاصی برخوردار است. لزوم شناسایی نواحی و روستاهای محروم به منظور برنامه ریزی جهت تخصیص بهینه امکانات و خدمات، در جهت کاهش و یا رفع فقر، محرومیت و نابرابری های ناحیه ای برای رسیدن به توسعه (پایدار) امری ضروری است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش , VIKORو مدل پرسکات آلن به وضعیت برخورداری سکونتگاه های روستایی استان اردبیل (به عنوان جامعه آماری تحقیق) نماگرهای آموزشی، بهداشتی- درمانی، ارتباطات و حمل و نقل، بازرگانی و خدمات و سیاسی – اداری مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع نماگرهای توسعه بعد از قالب بندی در مدل پرسکات آلن نشان می دهد: سکونتگاه های روستایی شهرستان اردبیل در سطح توسعه یافته (/ 81< Fi ≤1)، شهرستان مغان در سطح نسبتاً توسعه یافته (/ 61< Fi ≤ /80)، شهرستان های نیر، پارس آباد، خلخال، نمین، موثر و مشکین شهر در سطح در حال توسعه (/ 41< Fi ≤ /60) و شهرستان های سرعین و بیله سوار در سطح نسبتاً در حال توسعه (/ 21< Fi ≤ /40) می باشند. در برآیند تحلیل شکاف توسعه، باید به بازتاب عواملی از جمله ساختار مدیریتی متمرکز، عوامل محیطی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی اشاره کرد.
تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی (مطالعه موردی: شهرستان های استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی با مطالعة شهرستان های استان گیلان صورت گرفته است. براین اساس، از پنج معیار (فعالیت و سرمایه گذاری های صنعتی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی، جمعیت، راه و ارتباطات و بهداشت و درمان) و نوزده زیرمعیار استفاده شد. همچنین شهرستان های استان گیلان از طریق مدل تاپسیس و وزن دهی با شیوة AHP از منظر خبرگان در دو سطح حجم نمونه استادان دانشگاهی و مسئولان امر رتبه بندی و سطح بندی شده اند. در راستای تحلیل فضایی محرومیت ها، پس از ارزش گذاری زیرمعیارهای پژوهش از طریق سنجش میزان همبستگی، مهم ترین عامل، میزان نرخ بیکاری شناخته شده است. سپس با استفاده از روش دلفی راهکارهای مؤثر بر کاهش محرومیت های توسعه یافتگی از سوی کارشناسان شناسایی شده اند و از طریق مدل AHP میزان اهمیت عوامل مورد نظر اولویت بندی شده اند. مهم ترین راهکارها «بازشناسی فرصت های اشتغال از منطقة آزاد تجاری- صنعتی انزلی» و «فراهم آوردن فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی» معرفی شده اند، اما تعامل دانشگاه و بخش صنعت از طریق پارک های علم و فناوری و رویکرد به شکل گیری خوشه های صنعتی به هدایت منطقة آزاد انزلی، موجب توسعة متوازن و ساماندهی فعالیت شهرک ها و نواحی صنعتی شهرستان های استان گیلان می شود و فرصت های اشتغال را بدون مهاجرت در شهرستان های استان فراهم می آورد تا از این طریق محرومیت توسعه یافتگی استان نیز کاهش یابد. مهم ترین موانع پیش روی توسعة متوازن شهرک های صنعتی استان گیلان نیز کمبود نقدینگی، تهیة مواد اولیه و ماشین آلات تأثیرگذار بوده است. در این پژوهش، شهرستان های شفت، فومن، رضوان شهر، ماسال و صومعه سرا شهرستان های محروم ناحیة غرب و شهرستان املش در ناحیة شرق استان گیلان شناخته شده اند.
تأثیر انباشت تحقیق و توسعه (داخلی و خارجی) و سرمایه انسانیِ بخش کشاورزی بر فقر مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به استقرار 9/25 درصد جمعیت کشور در روستاها و نقش بسزایی که روستاها در تأمین امنیت غذایی، تولید مواد اولیه صنایع، افزایش ارزش افزوده و اشتغال و کاهش فقر دارند؛ بررسی مسائل روستاییان از اهمیت والایی برخوردار است. همچنین با توجه به اشتغال بخش اعظم روستاییان در فعالیت های کشاورزی مسلماً یکی از کانال های مؤثر بر کاهش فقر روستایی افزایش ارزش افزوده بخش کشاورزی از طریق افزایش انباشت تحقیق و توسعه داخلی و خارجی است، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر انباشت هزینه تحقیق و توسعه داخلی و خارجی (سرریز تحقیق و توسعه از کانال واردات) بخش کشاورزی بر فقر مناطق روستایی ایران طی سا ل های 1390-1350 است. این پژوهش دارای رویکردی تحلیلی – توصیفی است و با استفاده از ابزارهای متداول اقتصاد سنجی به تخمین معادله فقر روستایی می پردازد. نتایج نشان می دهد یک درصد افزایش در تأثیر متقابل نسبت سرمایه انسانی به شاغلین با انباشت هزینه تحقیق و توسعه داخلی منجر به کاهشی به میزان 73/1 درصد و یک درصد افزایش در تأثیر متقابل نسبت سرمایه انسانی به شاغلین با انباشت هزینه تحقیق و توسعه خارجی منجر به افزایشی به میزان 36/3 درصد در فقر نسبی مناطق روستایی می گردد. با توجه به جایگاه فعالیت های تحقیق و توسعه و سرمایه انسانی در تحول فناوری و کاهش فقر در مناطق روستایی لازم است از طریق هماهنگی مابین سیاست های کلان اقتصادی شاهد گسترش بازار سرمایه انسانی و ایجاد انگیزه در فعالین بخش خصوصی جهت گسترش بازار تحقیق و توسعه داخلی بوده و همچنین، باید از طریق واردات هدفمند نهاده ها و کالاهای واسطه ای و سرمایه ای بخش کشاورزی و انتخاب صحیح شرکای تجاری، شاهد افزایش جذب سرریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری باشیم.
سازمان یابی فضایی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی و ساختار فضایی شهر منبعث از نیروهای طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. از گذشته تا به امروز این نیروها به عنوان عاملی مهم در چینش فضایی شهرها نقش ایفا کرده اند. به طوری که شکل گیری و سازمان یابی سکونتگاه های غیررسمی نیز منبعث از نیروهای موجود در چینش فضایی شهرهاست. با توجه به ماهیت موضوع، هدف این تحقیق بررسی سازمان یابی فضایی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در کلان شهر تبریز است. روش تحقیق پژوهش حاضر کاربردی – نظری با ماهیت توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی– میدانی است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان، مسائل شهری کلان شهر تبریز (1400 نفر) است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 110 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب رگرسیون و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS و برای تهیه نقشه ها از نرم افزار GIS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سازوکار تبعیض آمیز و فقرزا بر پایه توزیع غیرعادلانه منابع، فقدان نهادسازی برای تجهیز و تجمیع منابع اقشار کم درآمد و ارزان قیمت بودن زمین در فضاهایی با شرایط طبیعی نامناسب، به ترتیب با ضریب بتای 767/0، 716/0 و 682/0 بیشترین تأثیر را در سازمان یابی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی تبریز، طی ادوار مختلف می گذارند. همچنین نتایج نشان می دهد که سازمان یابی سکونتگاه های غیررسمی کلان شهر تبریز در قبل از دهه 1340، بیشتر بر اثر نیروهای سیاسی - طبیعی، بعد از دهه 1340، بر اثر عوامل کلان (ساختاری) و نیروهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی و بعد از سال 1362، ناشی از عوامل ساختاری و غیرساختاری و نیروهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بوده است. سازمان یابی این سکونتگاه ها نیز در کلان شهر تبریز نشان می دهد که پهنه های غیررسمی شمال شهر دارای سابقه طولانی تر از سایر پهنه هاست. پهنه های جنوب غربی نیز مربوط به توسعه شهر در دوره های اخیر و ادغام روستاهای اطراف در متن کلان شهر تبریز بوده و سابقه اندکی دارند.
تحلیل تاب آوری فردی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی در مقابل مخاطرات محیطی (مطالعه موردی:شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری فردی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی در مقابل مخاطرات طبیعی ممکن است از ویژگی های اجتماعی-اقتصادی این سکونتگاه ها تأثیر بپذیرد؛ یعنی گروه های انسانی با ویژگی های اقتصادی-اجتماعی متفاوت، سطح تاب آوری فردی متفاوتی را تجربه می کنند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف تحلیل تفاوت شاخص های اقتصادی-اجتماعی و میزان تاب آوری فردی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر ارومیه انجام یافته است. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی بوده و به منظور جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. محدودة مورد مطالعه در این پژوهش سکونتگاه های غیررسمی مناطق حاجی پیرلو، وکیل آباد و اسلام آباد 2 شهر ارومیه در استان آذربایجان غربی است. از این رو، برای تکمیل پرسشنامه از بین خانوارها براساس فرمول اصلاح شدة کوکران ۳۸۰ خانوار برای نمونة آماری به منظور انجام دادن تحقیق و تکمیل پرسشنامه انتخاب شد. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. نتیجة این تحقیق نشان داد از بین شاخص های اقتصادی مورد بررسی، شاخص اشتغال با مؤلفه های «خوداتکایی» و «احساس منحصربه فردبودن» به ترتیب با 000/0 sig و 002/0 sig، شاخص درآمد با مؤلفه های «خودکارآمدی» و «اعتمادبه نفس» به ترتیب با 002/0 sig و 000/0 sig، شاخص مالکیت مسکن با مؤلفة «عواطف مثبت» با 000/0 sig و شاخص مالکیت خودرو با مؤلفة «احساس اجتماعی بودن» با 001/0 sig، تفاوت معنی داری را نشان می دهند. همچنین، از بین شاخص های اجتماعی-جمعیتی مورد بررسی فقط شاخص تحصیلات با مؤلفه های «خوداتکایی» و «اعتماد» به ترتیب با 000/0 sig و 001/0 sig، تفاوت معنی داری را نشان داد.
تحلیلی بر نقش شهرهای میانی در تعادل بخشی به شبکه شهری، نمونه موردی: شهر ایرانشهر
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
49-64
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین راهبردهای موجود جهت ایجاد تعادل و توازن بخشیدن به شبکه شهری، تمرکززدایی از کلان شهرها و حل پدیده ی نخست شهری، توجه به تقویت شهرهای متوسط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکه شهری است؛ ازآنجایی که در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با پدیده ی نخست شهری مواجه هستیم؛ هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری این استان است. مقاله حاضر با روش توصیفی–تحلیلی و با نگرش سیستمی به بررسی نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند مرتبه-اندازه، منحنی لورنز و ضریب جینی، نخست شهری مهتا، آنتروپی، کشش پذیری و جاذبه از لحاظ متغیرهای جمعیتی و فضایی پرداخته است. نتایج مدل ها نشان می دهد که شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان دچار پدیده نخست شهری است و در این بین شهر میانی ایرانشهر بر اساس مدل های رشد و اندازه شهر توانسته است از میزان نخست شهری بکاهد به طوری که بر اساس مدل مرتبه–اندازه این شهر در رده سوم شبکه شهری قرار دارد؛ با استفاده از مدل لورنز و ضریب جینی از 45/0 در سال 1335 به 74/0 در سال 1390 رسیده است و شبکه شهری به تعادل نزدیک تر شده است. نتایج کشش پذیری نیز نشان می دهد که ضریب کشش پذیری جمعیت ایرانشهر در اکثر دوره ها بالای عدد یک بوده که خود گویای جذب جمعیت در این شهر است و بر اساس مدل های آنتروپی و نخست شهری مهتا با احتساب ایرانشهر میزان آنتروپی و نخست شهری کاهش پیداکرده است؛ بنابراین نتایج نشان دهنده ی تأثیر جایگاه مثبت شهر ایرانشهر به عنوان یکی از وزنه های جمعیتی در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان است.