فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل نقش معیارهای مؤثر در توسعه فیزیکی ناموزون شهر پیرانشهر و اثرات زیست محیطی آن بر نواحی پیرامونی بر شکل گیری سکونت گاه های غیررسمی در مناطق حاشیه شهر است که با بررسی الگوهای فضایی زمانی و فرآیندهای رشد شهری پیرانشهر از سال های 63 تا 93 می باشد. بنابراین با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجش از راه دور، GIS، معیارهای فضایی و مدل رگرسیون لجستیک در نرم افزار ادریسی به منظور بررسی مجموعه ای از 13 معیار انتخاب شده جهت آشکار ساختن الگوهای پویایی رشد شهری در منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. در واقع تحقیق حاضر در جهت پاسخ به این فرضیه که تغییرات کاربری اراضی کشاورزی روستای شین آباد و الحاق آن متأثر از گسترش کالبدی فضایی پیرانشهر بوده، شکل گرفته است. در نهایت یافته ها نشانگر آن است که اگر چه روستای ""شین آباد"" به شهر پیوسته است و اکنون یکی از نواحی آن محسوب می شود، اما شهر رشد اسپرال نداشته است و گسترش شهر عمدتاً هماهنگ با افزایش جمعیت شهری ناشی از مهاجرت های پی در پی در طول چند دهه اخیر بوده است؛ اما سکونت گاه های غیررسمی زیادی در حواشی اتصال بین شهر روستا شکل گرفته اند.
شناسایی مولفه های موثر در شکل گیری رویدادهای زندگی بخش و چگونگی تبلور آن-ها در فضای زیسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۴۹۲-۴۷۵
حوزه های تخصصی:
معماری به عنوان هنری کاربردی، در ارتباط با زندگی مردم بوده و در پاسخ به نیازها، خواسته ها، آرزوها و رویاهای مردم تحقق می یابد. با این وجود، ضرورت ایجاد حیات و زندگی در فضا به واسطه رویدادهای جاری در فضا، در روند طراحی معماری اغلب به دست فراموشی سپرده می شود، چرا که عوامل شکل دهنده به آن، پنهان و در بسیاری موارد غیرفیزیکی بوده و در سطوح و لایه های مختلفی مطرح می گردد و این موضوع، مسئله اصلی این پژوهش است. به همین دلیل، هدف این پژوهش شناسایی مولفه های موثر در شکل گیری رویدادهایی است که می توانند به عنوان عاملی تأثیرگذار در زندگی بخشی به فضای زیسته عمل نمایند، امری که می تواند در فهم فضای معماری به مثابه محیط انسانی موثر واقع شده و ابعاد جدیدی از فضا را ارائه نماید. سوال اصلی پژوهش آن است که رویدادهای زندگی بخش چگونه رویدادهایی بوده و مولفه های موثر در شکل گیری آن ها چه هستند؟ در همین راستا، این پژوهش با روش تحقیق کیفی، به مطالعه و بررسی آراء نظریه پردازان حوزه های مختلف در مورد رویداد و ارتباط آن با فضا، مکان، زمان و حرکت پرداخته و همزمان با مطالعه کتابخانه ای- اسنادی، با حضور در متن رویدادهای مختلف، سطوح متفاوت تبلور حیات در فضا را مورد شناسایی قرار داده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود سه سطح از مولفه های زندگی بخش، تحت عنوان: 1- ویژگی ها دربردارنده ی، وابستگی به روند طبیعی زندگی روزمره و آزادیِ فضاییِ آن، تنوع، اتمسفر تأثیرگذار، شکل دهنده به زنجیره ای از کنش ها و معانی سازمان یافته در یک کل، تداعی ها و نمادها، به مثابه جزیی از جامعه؛ 2- قابلیت ها شامل دربرگیرندگی و هم افزایی، انسجام بخشی، رشد و مکان سازی و در نهایت 3- فراهم آوردن امکان هایِ حضور فعال گروه های اجتماعی و سنی مختلف و برقراری تعاملات اجتماعی میان آن ها، حضور فعالانه ی بدن و کالبد انسانی به عنوان واسط میان دنیای ذهنی و عینی، استفاده فعالانه از عنصر حرکت برای شکل دهی به فضا، ادراک حسی و ادراک چندوجهی است؛ و در صورت تعریف رویدادهای متناسب با این سطوح، می توان رویدادهایی زندگی بخشی را تعریف نمود که نه تنها خود دارای مراتب متنوعی از حیات هستند، بلکه قادر به زندگی بخشی، تعریف و در مرحله ای بالاتر تولید فضای زیسته خواهند بود.
ارزیابی توسعه درونزای بافت مرکزی شهرها با تأکید بر شاخص های کیفیت زندگی؛ مطالعه موردی بافت مرکزی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی بی توجهی مدیریت شهری به بافت مرکزی شهرها به عنوان بخشی از بافت قدیم و پر اهمیت، این مراکز با مشکلات گسترده ای از جمله (ترافیک، آلودگی هوا، املاک مخروبه، زمین های رها شده و ...) روبرو شده اند که سبب کاهش سطح کیفیت زندگی در آن ها شده است و برنامه ریزی برای ارتقای سطح کیفیت زندگی در آن ها را اجتناب ناپذیر نموده است. از راهکارهایی که در سال های اخیر در رابطه با این موضوع در نظر گرفته شده است راهبرد توسعه درونزا بوده است. در تحقیق حاضر به ارزیابی توسعه درونزای بافت مرکزی شهرها با تأکید بر شاخص های کیفیت زندگی پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای ساکن در بافت مرکزی شهر زنجان است، که از بین 4529 خانوار ساکن در بافت مرکزی 301 خانوار با استفاده از روش نمونه گیری کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های تی جفت و همبستگی پیرسون) استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون تی جفت بیانگر مطلوبیت کیفیت زندگی در دوره بعد از توسعه درونزا نسبت به دوره قبل از آن است. بطوریکه آماره t ، 82/60- محاسبه شد. این امر باتوجه به سطح معنارداری 99 درصد تایید می شود. علاوه بر این نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان از آن دارد که بین دسترسی به امکانات و کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد. میزان این ارتباط قبل از توسعه درونزا 647/0 بوده که به 531/0 رسیده است.
سنجش سطح بهره مندی از خدمات شهری با استفاده از دو روش تاکسونومی عددی و روش تلفیق شاخص همپوشانی مورد شناسی: شهرستان های استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که توزیع و چیدمان خدمات شهری نقش مؤثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات اجتماعی داشته و با توجه به اینکه یکی از معیارهای توسعة پایدار، عدالت اجتماعی است؛ از این رو، برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات برای رسیدن به پایداری ضروری به نظر می رسد . پژوهش حاضر به سنجش میزان برخورداری از امکانات و خدمات شهری مورد ِنیاز شهرستان های استان مرکزی پرداخته است. در این تحقیق بهره مندی از خدمات شهری در چهار بُعدِ بهره مندی از خدمات آموزشی، ارتباطی، درمانی و فرهنگی مذهبی مورد سنجش واقع شده است. برای دست یابی به این مهم، 24 شاخص براساس تواتر نظر صاحب نظران و متخصصان انتخاب و از روش امتیاز استاندارد شده، استاندارد می شوند؛ سپس شاخص های استاندارد شده با دو روش متفاوت با یکدیگر ترکیب و تحلیل خواهند شد. سپس از طریقِ روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) به وزن دهی ابعاد بهره مندی از خدمات شهری و متغیّرهای هر یک از آن ها پرداخته شد. امتیازات برخورداری از خدمات شهری شهرستان های استان از دو روش تاکسونومی عددی و روش تلفیق همپوشانی شاخص ( IOM ) محاسبه شد. نتایج به صورتِ سطح بندی شهرستان ها در 5 دسته از نظرِ میزان دست یابی به خدمات ارائه شد. برای درک بهتر، نتایج در سامانة اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) ترکیب و ارائه می شود. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری شهرستان ها از امکانات و خدمات شهری حاکی از تفاوت ناچیز در امتیازات به دست آمده از هر دو روش دارد. در مجموع شهرستان فراهان در هر دو روش در رتبة اول بوده و شهرستان های اراک و ساوه از مناطق محروم به حساب می آیند. از روش تاکسونومی عددی، شهرستان اراک با درجة توسعه یافتگی 84/0، پایین ترین درجة توسعه یافتگی و در میان شهرستان های همگن، شهرستان خنداب با درجة توسعه یافتگی 28/0، توسعه یافته ترین شهرستان استان است. از طریقِ روش IOM ، شهرستان اراک و ساوه با امتیاز 13، کمترین توسعه یافتگی و شهرستان خنداب با امتیاز 83، بیشترین توسعه یافتگی را در میان شهرستان های همگن استان به خود اختصاص داده اند. به طور کلی می توان گفت، بین جمعیت، خدمات و امکانات شهری در شهرستان های استان مرکزی تناسبی صحیح و منطقی وجود ندارد.
ارزیابی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بر اساس الگوی حکمروایی شایسته شهری، مورد شناسی: منطقه آزاد ارس (شهر جلفا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و مدیریت عملکرد یکی از مباحث مهم و ضروری مدیریت استراتژیک منابع انسانی محسوب می گردد و ابزاری کاربردی برای افزایش کارایی کارکنان یک سازمان و شهروندان در اداره امور شهرها و در نهایت بهبود عملکرد شهرها به شمار می رود. حکمروایی شایسته به عنوان یک پیش شرط اساسی برای عملکرد شایسته بازارها و ایجاد شرایط جذب سرمایه گذاری و تخصیص پایدار سرمایه گذاری های فیزیکی و بهبود کارایی سازمانها و عملکرد شهرها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر می تواند از طریق اثرگذاری بر سایر مولفه های توسعه منطقه در افزایش رفاه عمومی نیز تاثیرگذار باشد. این تحقیق از نوع تحقیقیات کاربردی – توسعه ای است و با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از مطالعات میدانی و طراحی پرسشنامه به بررسی و سنجش میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بر اساس الگوی حکمروایی شایسته شهری در منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس با نمونه آماری 360 نفری پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه از روش آماری آزمون T و آزمون ANOVA استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین مشارکت شهروندان در مدیریت شهری منطقه آزاد ارس و الگوی حکمروایی شایسته شهری رابطه معناداری وجود دارد و این رابطه معنادار بین معیارهای حکمروانی شایسته شهری و مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با اطمینان 99% می باشد. این نتیجه بیان می دارد که اگر زمینه های حکمروایی شایسته در منطقه آزاد ارس پایه ریزی شود، نخست اینکه زمینه های لازم را برای مشارکت شهروندان فراهم می آید و دوم اینکه میزان رضایت شهروندان و عدم خروج سرمایه مالی را از منطقه شاهد خواهیم بود.
تأثیر آگاهی از حقوق شهری بر شهروندی فعال (مورد مطالعه: شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقوق شهری به طور خاص تنظیم کنندة رابطة بین شهروندان و مدیریت شهری است. آگاهی از این حقوق سبب می شود که فرد نظارت بهتری بر مدیریت شهری داشته باشد، بهتر بتواند حقوق خود را مطالبه کند و وظایفی که طبق قانون در مقابل دیگران و مدیریت شهری دارد را بشناسد و در جهت انجام آن ها اقدام کند. ازاین رو، آگاهی از حقوق شهری می تواند منجر به شهروندی فعال شود. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل تأثیر آگاهی از حقوق شهری بر شهروندی فعال در شهر سبزوار است. رویکرد کلی تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است. داده های میدانی از طریق پرسش نامه جمع آوری شده است. جامعة آماری شهروندان شهر سبزوار و حجم نمونه براساس روش کوکران 384 نفر است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و روش تحلیل شامل آزمون t تک نمونه ای و هم بستگی پیرسون است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سطح آگاهی شهروندان سبزواری از حقوق شهری در سطح پایینی است و شهروندان نسبت به حقوق و تکالیف مابین خود و مدیریت شهری (شهرداری و شورای شهر) آگاهی نسبتاً کمی دارند.همچنین طبق آزمون همبستگی پیرسون، بین میزان آگاهی شهروندان از حقوق شهری و شهروندی فعال رابطه معنادار وجود دارد و افراد دارای آگاهی بیشتر، شهروندانی فعال تر می باشند.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه طبیعت گردی روستاهای بخش برزک-کاشان با تلفیق تکنیک های DEMATEL و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش بسیار مهمی از فعالیت های گردشگری در دنیا مبتنی بر بهره مند شدن از طبیعت است و مناطقی که دارای توان های طبیعی با ارزش تری باشند در این زمینه بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. هدف پژوهش اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه اکوتوریسم در روستاهای بخش برزک به عنوان ضرورتی برای برنامه ریزی گردشگری است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و نتایج با تلفیق روش های ANP و DEMATEL و استفاده ازنرم افزارهایMATLAB وSuper Decisions مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است از بین 17 معیار مورد بررسی، عامل جلب مشارکت سرمایه گذاران محلی - منطقه ای و واگذاری مسئولیت اداره و سازمان دهی توسعه طبیعت گردی منطقه به آنان، بیشترین امتیاز و رتبه اول را در بین 17 عامل مورد بررسی دارا بوده است. عامل برگزاری تورهای بازدید از منطقه به خصوص در فصل گلابگیری و نیز فصل رویش گیاهان دارویی و توسعه تسهیلات واسطه ای(سفرگذاری ها، گشت پردازها، دفاتر تبلیغاتی و اطلاع رسانی و...) در جایگاه دوم از نظر میزان اهمیت در توسعه طبیعت گردی منطقه قرار دارد. نهایتاً عامل استفاده از مردم محلی(بومی) و علاقه مند برای فعالیت به عنوان راهنمای تورهای طبیعت گردی، افزایش آگاهی و اطلاعات آنان از مزایای گردشگری و بهبود نحوه برخورد با گردشگران در جایگاه سوم عوامل موثر بر توسعه اکوتوریسم در بخش برزک قرار می گیرند.
سنجش میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در ایران (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره امور شهری با مشارکت و تعامل سازنده سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی به منظور نیل به شهر سالم، باکیفیت و قابلیت زندگی بالا و توسعه پایدار شهری تعریف کرد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی پژوهش، روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. هدف پژوهش، سنجش نواحی شهر ایلام به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری است. محدوده جغرافیایی پژوهش، شهر ایلام است که در سرشماری سال 1390 جمعیت آن برابر 172213 نفر بوده است. جامعه آماری تحقیق 42613 خانوار ساکن شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار 86/0 به دست آمده است. در این تحقیق، از هفت شاخص مشارکت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، عدالت، شفافیت و کارایی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. ارزشگذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. براساس نتایج پژوهش، سطح تمام شاخص های حکمرانی خوب در شهر ایلام، پایین تر از سطح متوسط طیف لیکرت است؛ بنابراین، نواحی شهر ایلام به لحاظ این مؤلفه ها در وضعیتی نامطلوب قرار دارند.
اقتصاد زباله ای در روستاهای پیراشهری جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پدیده های مهم اقتصادی که اکثر کشورهای جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع اقتصاد پنهان یا غیررسمی است. بنا به تحقیقاتی که تاکنون در اقصی نقاط دنیا صورت گرفته، اقتصاد غیررسمی به دلایل مختلفی ظهور و نمو می یابد که یکی از این دلایل، ضعف بخش رسمی اقتصاد در زمینه هایی همچون تأمین شغل و درآمد مناسب برای جمعیت متقاضی است. اقتصاد غیررسمی دارای انواع گوناگونی است که در این مقاله سعی شده تا به معرفی مدل تازه ای از این نوع اقتصاد تحت عنوان "اقتصاد زباله ای" که در حال گسترش است، پرداخته شود. همچنین با رویکردی تبیینی تلاش گردیده تا شناختی از علل و پیامدهای فضایی اقتصاد زباله ای ارائه شود. اطلاعات مورد نیاز با دو روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. تحلیل داده ها به کمک روش کیفی و در چارچوب تحلیل موضوعی "دپوی و گیلتین" انجام گرفته است. بر اساس یافته ها، وجود سرمایه در گردش عظیمی با حجم یک میلیارد و 80 میلیون تومان در روز که مدیران شهر تهران آن را طلای کثیف می دانند، در کنار رکود بخش رسمی اقتصاد کشور، تقاضای بازار کار، فقر چندبعدی، مرکزیت تهران و مدل حکمروایی سبب شده تا نوعی اقتصاد غیررسمی در قالب اقتصاد زباله ای، ساخت یابد. همچنین این اقتصادغیررسمی علاوه بر اثرات نامطلوب فضایی و عرصه ای که عمدتاً متوجه سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر تهران بوده، منجر به ایجاد رانت بازی ها و فسادهایی در بدنه دستگاه ها و نهادهای بخش عمومی و تضعیف بخش اقتصاد رسمی شده است.
نقش سرمایه روان شناختی در ارتقای کارآفرینی روستایی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصت های مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم می کند. دراین ارتباط، سازوکار سرمایه ی روان شناختی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه ی روان شناختی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان آذربایجان شرقی است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش 2365 کارآفرین روستایی ساکن در 328 روستا بوده که درسال 1395 توسط اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان آذربایجان شرقی شناسایی شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 410 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی (205 نفر کارآفرین و 205 نفر غیر کارآفرین) به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. مطالعه پرسشنامه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 40 پرسشنامه صورت گرفته و در پی آن روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از فرمول کرونباخ آلفا، برای بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق 89/0 الی 91/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که تمامی متغیرهای تحقیق با تقویت کارآفرینی رابطه ی مثبت و معنی داری دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چندگانه ی خطی متغیرهای امیدواری، اعتمادبه نفس، خودکارآیی، خوش بینی و تاب آوری توانایی تبیین 88/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارد.
بررسی وضعیت توزیع فضایی کاربری اراضی شهری سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر شهر از مجموع کاربری هایش ساخته شده است و یکی از هدف های مهم برنامه ریزی شهری، ارتقاء و ساماندهی الگوی توزیع کاربری هاست. این مقاله نیز با آگاهی از توسعه نامنظم کاربری ها در شهر سمنان، با هدف بررسی الگوی توزیع فضایی کاربری ها این شهر انجام شده است. با توجه به این هدف، بر رویکردی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی مبتنی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای فراهم شده است. برای بررسی و تحلیل داده ها از روش کمّی (سرانه) و تحلیل های فضایی- مکانی، از جمله مدل های هیرشمن- هرفیندال، شاخص فشردگی، تابع Ripley's K، شاخص تنوع سیمپسون، شاخص تکه تکه شدگی، مدل کاربری ترکیبی Cervero و Duncan و نرم افراز Arc GIS استفاده است. نتایج روش های پیش گفته نمایانگر فاصله سرانه موجود کاربری های شهر سمنان از سرانه استاندارد طرح جامع است. بیش از یک چهارم کاربری ها در ناحیه 3 منطقه 1 تمرکز یافته اند. ناحیه 1 منطقه 2 دارای بیشترین فشردگی و کم ترین سهم از زمین بایر و ناحیه 2 منطقه 2 دارای بیشترین سهم از زمین بایر و قابلیت توسعه در سال های آتی است. تابع K نشان داد که 67 درصد از کاربری ها اراضی شهر سمنان به صورت خوشه ای و در مجاورت با یکدیگر توزیع شده اند که این الگوی توزیع با افزایش فاصله رابطه معناداری دارد. میانگین شاخص های F، H و D & Cنیز نشان داد که ناحیه 1 منطقه 2 از پیوستگی، تنوع و اختلاط کاربری های بیشتری برخوردار است. تسلط چنین الگوی نامتوازنی در کاربری اراضی شهر سمنان نیازمند نظارت بر روند فعلی، برنامه ریزی مجدد و ساماندهی ساخت و سازهاست.
ارزیابی فضایی توسعه پایدار شهری با رویکرد مدیریت یکپارچه و استفاده از مدلHDI (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
34-48
حوزه های تخصصی:
رسیدن به توسعه پایدار شهری قبل از هر چیز مستلزم سیستم مدیریت شهری یکپارچه در سطوح مختلف سیاست گذاری، برنامه ریزی، تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا بوده است. امروزه کشورهای در حال توسعه به منظور تقویت زیربناهای اقتصادی - اجتماعی خود، رهایی از وابستگی، رفع عدم تعادل های منطقه ای و در نهایت نیل به توسعه منطقه ای پایدار، نیازمند شناسایی امکانات و منابع کشورشان می باشند. بنابراین ابعاد گوناگون و پیچیدگی موضوع ضرورت شناخت میزان توسعه را بیان می کند. در ایران به علت چند جانبه بودن مدیریت شهری ساختار شهری نامناسب، هر روز مسائل پیچیده تری را بر مشکلات شهرها افزوده است. زیرا هر سازمانی با توجه به امکانات و بعدکاری خود به مسائل شهری نگاه نموده است. و دیدی جامع وجود نداشته است. بنابراین یکی از اصلی ترین موانع فراروی مدیریت شهری، بخصوص کلانشهرها مانند اهواز و غیره چندپارگی مدیریت شهری در عرصه سیاست گذاری، تصمیم سازی، برنامه ریزی و هدایت می باشد. بر همین مبنا در پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای – کاربردی به بررسی موضوع در کلانشهر اهواز پرداخته است. تا وضعیت توسعه و عدم آن در مناطق مشخص گردد. همچنین جهت ترسیم و تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل HDI و برنامه SPSS، EXCEL و دیگر برنامه های مورد نیاز استفاده گریده است. نتایج تحقیق نشان داده است مدیریت یکپارچه شهری در مناطق هشتگانه بر اساس میزان برخورداری و محرومیت در مناطق دارای تفاوت زیادی می باشد به طوریکه میانگین شاخص HDI برابر (566/0) درصد بوده است. که مناطق هفت، یک، پنج و شش از نظر میانگین برخورداری و مدیریت شهری نسبت به دیگر مناطق در شاخص مورد مطالعه در سطح بالای میانگین قرار دارند.
توسعه چارچوب انگاشتی از فضاهای انحصاری در نواحی ساحلی پیراشهری: کرانه جنوبی دریای کاسپین از شهرستان ساری تا محمود آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فشار نیروهای متنوع برای مکان گزینی و پیچیدگی فضای متأثر از منافع متضاد و متعارض، رویکردهای نوین مدیریت عمومی فضای ساحلی را با همکاری بخش خصوصی پشتیبانی می کند. این مسئله آغازی بود برای اختصاصی شدن فضاهای ساحلی. بازبینی نظریه ها و تجارب دیگر اجتماعات نشان از وجود چارچوبی از گفتمان های اصلی در ظهور فضاهای انحصاری ساحلی دارد که شامل سه گفتمان امنیت، مصرف و فرهنگ است. هدف از نوشتار حاضر، کشف گونه شناسانه فضاهای انحصاری در ناحیه مورد مطالعه و قیاس آن با گفتمان های جاری، به منظور توسعه چارچوب انگاشتی است. با استفاده از راهبرد موردکاوی و رویکرد روش شناسی کیفی، ضمن به کارگیری روش تحلیل اَسنادی و فن کدگذاری برای تحلیل داده ها و فن تلفیقی برای ارزیابی اعتبار یافته ها، دو گونه انگاشتی از فضاهای انحصاری در این محدوده شناسایی شدند که شامل انحصاری شدن فضا با اتکا به قدرت سرمایه ای و قدرت سیاسی بوده است. ضمن قیاس یافته های تحلیل با چارچوب از پیش موجود جهانی، مشخص شد که در ناحیه مورد مطالعه، گفتمان های امنیت و فرهنگ در ظهور فضاهای انحصاری نقش ایفا نمی کنند. اما در گفتمان مصرف، نوع جدیدی از گفتمان مصرف انحصاری کالای عمومی شناسایی شده است که آن، انحصار دولتی-حکومتی فضاهای ساحلی است.
یک مدل ترکیبی رگرسیون کاربری اراضی فازی برای ارزیابی کمی آثار سلامت محیطی ناشی از سناریوهای ترافیکی، نمونة مطالعاتی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، روش جدیدی برای مدل سازی کمی آثار سلامت محیط ناشی از سناریوهای ترافیکی پیشنهاد شده است. برای این منظور، دو مدل مبتنی بر سیستم های استنتاج فازی سلسله مراتبی عرضه شده است. در توسعة مدل مورد استفاده برای ارزیابی تأثیر سیستم حمل و نقل در غلظت ذرات معلق، از داده های مربوط به یک مدل پراکنش استفاده شده است. مدل رگرسیون کاربری اراضی فازی 1حاصل افزون بر مزایایی همچون امکان مدل سازی تغییرات غلظت آلاینده با رزولوشن بالا، حجم پردازش مناسب و لحاظ کردن برهمکنش میان انتشار و فرایندهای آب وهوایی، امکان استفاده از داده های توصیفی و غیرقطعی را نیز دارد. برای توسعة مدل مورد استفاده در ارزیابی تأثیر غلظت ذرات معلق ناشی از ترافیک در سلامت، از یک متریک حاصل از مطالعات اپیدمیولوژیک استفاده شده است. مدل پیشنهادی قابلیت های متریک مذکور را، با ایجاد امکان مدل سازی عدم قطعیت ارتباط میان پارامترها و عدم قطعیت مقادیر پارامترها، بهبود داده است. برای افزایش کارآیی هر دو مدل، از ساختار سلسله مراتبی مبتنی بر مسئله و تولید و تنظیم هم زمان توابع عضویت و مجموعة قواعد ازطریق یادگیری استفاده شده است. برای بررسی کارآیی روش پیشنهادی، تأثیر سه سناریوی ترافیکی در سلامت محیطی در شهر اصفهان ارزیابی شده است. از میان سناریوهای یادشده، طرح مناطق کم انتشار و طرح زوج و فرد، به ترتیب، بیشترین و کمترین مزایای مرتبط با سلامت محیطی را دارند. نتایج حاصل نشان می دهد روش پیشنهادی برای ارزیابی سلامت محیطی، در مقایسه با روش های مشابه، دقت و کارآیی مطلوبی دارد.
تحلیل وضعیت شکل گیری شهر نوآور در شهر مشهد با تأکید بر افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضع موجود نوآوری در سازمان های واسطة شهر مشهد و پیش بینی سمت و سوی نوآوری در افق 1404 است که در این راستا بر اساس نمونه گیری سادة تصادفی، 100 نفر با استفاده از فرمول مورگان انتخاب و پرسشنامه ها با سه عامل کلیدی و 44 عامل مؤثر در 4 سازمان شهری شرکت شهرک های صنعتی، دانشگاه فردوسی، سازمان راه و شهرسازی و شهرداری مشهد پر شد؛ سپس 9 نفر از متخصصان این سازمان ها با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده و مصاحبة نیمه ساختاریافته ای به منظورِ تحلیل نتایج پرسشنامه با آن ها انجام پذیرفت. این پژوهش ازنظرِ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و ازنظرِ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. به دلیل نرمال نبودن و طیفی بودن داده ها همچنین تفاوت معنی دار گویه ها و رتبه بندی مطلوب ترین عوامل مؤثر در وضع موجود نوآوری و عدم قطعیت و ابهام بالای آن ها در افق 1404 از آزمون فریدمن استفاده شد و این رتبه بندی در اختیار متخصصان شهری قرار گرفت. بر اساس تحلیل مصاحبه های متخصصان شهری، مدیران شهری تمایل چندانی به نوآوری در پروژه های شهری ندارند. حتی اگر در مراحل اولیة پژوهش در طرح ها نوآوری در نظر گرفته شود، در مرحلة اجرا با مشکلات فراوانی روبه رو می شوند. همچنین نبود تعامل افقی (بین سازمانی) و عمودی (سازمان و مردم) در سازمان ها و وجود قوانین دست و پاگیر و موازی کاری های فراوان، باعث شده عوامل مؤثر نوآوری شهری با عدم قطعیت بالایی همراه بوده و رسیدن به شهر نوآور در افق 1404 تقریباً بعید باشد؛ در نتیجه دستیابی به شهر نوآور به تغییرات بنیادی در عوامل کلیدی و مؤثر نیاز است که این امر اهتمام همه جانبه ای از طریق مدیران، هم در بُعد محلی و هم در بُعد ملی را می طلبد. در نهایت نیز پیشنهادهایی درجهتِ دستیابی به شهر نوآور توسط متخصصان شهری ارائه شده است.
تحلیل روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فرش دست باف نقش مهمی در صادرات غیرنفتی، اشتغال و معیشت خانوارهای بافنده، به ویژه خانوارهای روستایی کشور دارد؛ ولی با چالش بهبود کیفیت و کارآیی در روش های مختلف تولید روبه رو است. این پژوهش با هدف بررسی روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در مناطق روستایی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت فرش تولیدی، از یک روش شناسی ترکیبی مطالعه موردی و پیمایشی استفاده کرده است.
روش: داده های کیفی با استفاده از فنون گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۹۰ نفر خانوار روستایی و کنش گران بازار فرش و دادههای پیمایش از طریق مصاحبه ساختارمند با یک نمونه ۲۶۵ خانوار بافنده که به تصادف از جوامع روستایی بافنده فرش شهرستان زنجان انتخاب شدند، گردآوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بافندگان روستایی از طریق شیوه های کارفرمایی مزدی، کارفرمایی سهم بری و خویش فرمایی فرش تولید می کردند. در شیوه ها ی کارفرمایی نسبت به شیوه خویش فرمایی، کیفیت نهاده های کلیدی تولید از جمله نخ، نقشه و رجشمار فرش بالاتر بود و فرش های تولیدشده بازارپسندی بیشتر و قیمت بالاتری داشتند؛ ولی ارزش افزوده کمتری به بافنده فرش تعلق می گرفت. سود بالا در روش کارفرمایی مزدی به دلیل برخورداری کارفرما از منابع بالای اطلاعاتی، مالی و نهاده ای است. آن ها از کانال های وسیع ارتباطی برای شناخت بازار و کیفیت نهاده ها برخوردار بوده، همچنین، از منابع مالی کافی برای خرید نهاده های با کیفیت و مرغوب و سرمایه گذاری بیشتر در تولید فرش برخوردار هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: فرضیه برتری شیوه کارفرمایی مزدی نسبت به دیگر شیوه ها را نمی توان تأیید کرد؛ به طوری که بافندگان روستایی خویش فرما نیز در صورت برخورداری از منابع اطلاعاتی، مالی و نهاده ای کافی، همچنین، تأثیرگذاری بر شبکه بازار از طریق تشکل های خود، می توانند حاشیه بازار را کاهش دهند و ارزش افزوده بیشتری را در زنجیره ارزش فرش ابریشم به دست آورند.
واکاوی چشم انداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه: از نقد رویکردهای مسلط کنونی تا ارائه چارچوب مفهومی جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
43 - 58
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به واکاوی چشم انداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه به واسطه تحلیل انتقادی می پردازد. حجم عمده ادبیات و الگو یا الگوهای موجود شهر جهانی، تلاش می کند تا چارچوب هایی را که در ارتباط با نمونه های نخستین این پدیده ایجاد شدند، برای سنجش شواهد جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه و بررسی وضعیت آنها به کار بَرَد. این در حالی است که موفقیت این شهرها نیز عمدتاً براساس معیارها و سنجه های غربی، مورد توجه قرار می گیرد که اصطلاحاً از این جریان، تسلط و تحکم غربی (انگلیسی_امریکایی) در حوزه مباحث جهانی شدن و شهر، یاد می شود. در مقابل، گروه در حال رشدی از محققان معتقدند، ارتباط میان مفهوم شهر جهانی با موضوعات قدرت، بازیگران و نهادهایی که در سطح جهانی عمل می کنند، با اغراق همراه بوده و زمینه و احتمالات محلی، دست کم گرفته شده است. بر این اساس، در فرآیند ادراک و تحلیل جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه، مناسب است تا از عمومیت هایی مبتنی بر تجربه شهرهای جهانی غرب به سمت الگو یا الگوهای جدید، از طریق اتخاذ رویکردهایی از جمله چارچوب مفهومی جایگزین پیشنهادی، براساس نقش ها، موقعیت ها و ظرفیت های متنوع و در نتیجه ابعاد، آثار و پیامدهای متفاوت، حرکت نمود. در پاسخ به تلقی ها و تعابیر فعلی و غالب تئوری شهر جهانی و چالش هایی که به کارگیری مطلق آنها پدید می آورد، رهیافت مؤثر در زمینه چشم انداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه و ارزیابی آن، انجام مطالعات بیشتر در خصوص تعامل میان بازیگران جهانی و محلی بر پایه این چارچوب مفهومی جایگزین به واسطه تجارب، شواهد، قراین و مصداق ها با استناد به یک نمونه یا دسته ای از نمونه های جدید، مبتنی بر ارزش گذاری ویژگی ها، اولویت ها و تفاوت هاست.
تحلیل اثرات روابط شهر و روستا در مهاجرت های روستا-شهری مطالعه موردی: دهستان پشته زیلایی، شهرستان دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه و دامنه روابط شهر و روستا به صورت های گوناگون بر رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی اثر می گذارد، یکی از اثرات روابط شهر و روستا بر مهاجرت های روستایی- شهری هست. موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره موردتوجه اندیشمندان علوم مختلف بوده است. مهاجرت در کشورهای درحال توسعه در اغلب موارد باعث توسعه نیافتگی مبدأ از یک سو و ایجاد مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مقصد مهاجرت می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش روابط روستایی- شهری بر مهاجرت خانوارهای روستایی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی دهستان پشته زیلایی شهرستان دهدشت بوده است. این دهستان با توجه به سرشماری سال 1390، دارای 7 روستایی دارای سکنه و 3450 نفر جمعیت مشتمل بر 690 خانوار است. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران 220 خانوار به دست آمده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر، کروسکال والیس و رگرسیون خطی) استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد، روستاهای ده بیت الله، دلی سوار و آب لک در منطقه موردنظر بالاترین میزان مهاجرت را در بین روستاهای موردمطالعه داشتند، همچنین بر اساس ضریب همبستگی پیرسون رابطه معناداری بین روابط متقابل شهر و روستا و مهاجرت های روستا- شهری با ضریب (386/0) وجود دارد، همچنین بر اساس مدل تحلیل مسیر بعد اقتصادی روابط شهر و روستا با مقدار (450/0) بیشترین تأثیر را در مهاجرت های روستا- شهری داشته است.
روش ترکیبی ELECTRE-FAHP برای ارزیابی تناسب اراضی با رویکرد مکان یابی دفن پسماند در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله دفن مواد زائد همواره از سال های دور گریبان گیر بشر بوده است. مسائل و مشکلات ناشی از دفن زباله ها سبب شده است تا در برخی از کشورهای جهان زباله دان های روباز جای خود را به محل دفن بهداشتی بدهند. به همین دلیل، موضوع دفن مواد زائد یکی از بحث های مهم در زمینه مهندسی محیط زیست است. در این راستا، پژوهش حاضر در پی یافتن محل مناسب دفن پسماندهای شهری اهواز، طی دو مرحله، با استفاده از تکنیک GIS و روش ترکیبی FAHP- ELECTRE است. در مرحله اول، داده های معیارهای (23 معیار) مؤثر در انتخاب محل دفن پسماند از سازمان های مربوطه جمع آوری شد و با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی تجزیه و تحلیل و استانداردسازی شدند. سپس با ارائه نظر کارشناسی و به کارگیری روش FAHP هریک از معیارها وزن دهی و 17 معیار در این مرحله همپوشانی شدند و حاصل آن 5 مکان مناسب دفن بود که در شمال شرقی و شرق شهرستان اهواز واقع شده اند. در مرحله دوم 5 گزینه به دست آمده با به کارگیری 6 معیار باقی مانده در روش ELECTRE اولویت بندی و در نهایت 3 گزینه با ارزش یکسان به عنوان بهترین مکان های دفن انتخاب شدند. نتایج نشان داد گزینه های انتخابی در مقایسه با مراکز دفن جدید (صفیره) و قدیم (برومی) که در جنوب و جنوب شرقی، در مسیر بادهای شرجی و مناطق با سطح ایستابی بالا قرارگرفته اند، در مکان بهتری واقع شده اند. همچنین، رویکرد ترکیبی FAHP و ELECTRE به دلیل لحاظ کردن ماهیت نادقیق پدیده ها در وزن دهی و رتبه بندی گزینه ها، کارایی بهتری نسبت به روش های پیشین انتخاب مراکز دفن جدید (صفیره) و قدیم (برومی) دارد.
بررسی پیامدهای اقتصادی تغییرات کاربری اراضی در روستای شهرستانک شهرستان کرج
حوزه های تخصصی:
موضوع دست اندازی به اراضی بکر و دست نخورده روستاها بالأخص روستاهای ییلاقی خوش آب وهوا و مستعد در اطراف شهرهای بزرگ و کلان شهرها امری فراگیر است. این موضوع وقتی بحرانی تر می نماید که ویلا سازی و خانه های ییلاقی شکلی مُد گونه و به تبعیت از مُد روز به خود می گیرد؛ امری که از دید سودجویان و دلالان و بساز بفروش ها پنهان نمانده و با سست بودن بنیان اقتصاد روستایی همراه می گردد؛ بنابراین روستاهای مستعد بدین لحاظ هدف و طعمه واقع شده و به آن ها دست اندازی صورت می گیرد. روستای شهرستانک نیز از این دسته روستاهاست که مطالعه حاضر پیرامون بحث راجع به تأثیرات اقتصادی تغییرات کاربری اراضی آن در سال های اخیر شکل گرفته است. پژوهش حاضر با توجه به ماهیت آن ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی- تحلیلی است؛ و در سه بخش صورت گرفته است. در بخش نخست برای تدوین چارچوب نظری تحقیق، مرور ادبیات موضوع در دستور کار قرار گرفت؛ و پس ازآن در بخش دوم ابتدا برای جمع آوری اطلاعات از تحقیق زمینه یابی استفاده گردید؛ و با افراد بومی و غیربومی ساکن در محل روستا به مصاحبه اکتشافی اقدام شد؛ و در بخش آخر با استفاده از اقدامات صورت گرفته در بخش های اول و دوم، به لحاظ اعتباربخشی به پژوهش کیفی حاضر با مستندسازی آمار و اطلاعات به دست آمده در تلفیق با نتایج مصاحبه ها به نتیجه گیری اقدام گردید. نتایج نشان می دهد، تغییرات کاربری اراضی زمین های مرغوب و نیمه مرغوب را طعمه ساختمان های لوکس با معماری بیگانه با کالبد روستا کرده و قیمت زمین و مسکن را به حدی بالابرده که جامعه محلی به دلیل گرانی خانه و مسکن و بالا رفتن هزینه های زندگی؛ جایی در روستا نداشته و مجبور به ترک محل زندگی خود شده اند. رشد ساخت وسازها و رفت آمد افراد غیربومی به محل روستا به دلیل فصلی بودن رفت وآمدها موجبات ناپایداری اقتصاد روستا را فراهم آورده است.