فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
107 - 128
حوزه های تخصصی:
یکی از محدودیت های کنونی در بسیاری از شهرها کمبود زمین های باز و خالی برای ساخت وساز است. باغات شهری همواره برای ساخت وساز موردتوجه بوده است زیرا به دلیل واقع شدن در بستر شهر نیازی به ایجاد بستر اولیه توسعه ندارند و از طرفی از کلیه امکانات موجود در اطراف باغات برخوردار خواهند بود. تهدیدهای متعددی از قبیل آتش سوزی، حمله آفات و بیماری ها، تغییر کاربری، تنش های آبی و تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم باغات را تهدید می کند. می توان گفت درصورتی که سازوکار لازم برای مقابله با این تهدیدات در نظر گرفته نشود، میزان خسارت وارده به باغات و احتمال نابودی آن ها افزایش می یابد. حائز اهمیت است درک اینکه در صورت وقوع فشار و بحران در باغات به عنوان یکی از اکوسیستم های شهری، این سیستم تا چه میزان قادر است خود را به حالت اولیه بازگرداند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در میزان تاب آوری باغات شهری و تعیین اهمیت هر یک از آن ها و بررسی این عوامل در منطقه یک شهر تهران می باشد. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. ابتدا از طریق جمع آوری اطلاعات و مرور منابع چارچوب نظری پژوهش ایجاد گردید. سپس به منظور بررسی میزان تاب آوری ساختاری </strong> –</strong> طبیعی باغات شهری معیارها و زیر معیارها بر اساس نظر کارشناسان و بررسی مقالات و کتاب های مرتبط تعیین شد. در ادامه مقایسه شاخص ها توسط 20 نفر از اعضای هیئت علمی و کارشناسان متخصص در حوزه برنامه ریزی محیط زیست، برنامه ریزی شهری و روستایی، شهرسازی، فضای سبز و باغبانی صورت پذیرفت. وزن دهی معیارها با روش </strong> FANP</strong> صورت گرفته است. آماده سازی لایه های رقومی در سیستم اطلاعات جغرافیایی </strong> (</strong> GIS</strong> )، </strong> ENVI</strong> و </strong> FRAGSTATE</strong> انجام شده و سپس لایه ها در محیط </strong> IDRISI</strong> فازی شدند و روی هم گذاری لایه ها در </strong> ARC MAP</strong> انجام شد. نتایج نقشه تاب آوری باغات شهری منطقه یک تهران نشان می دهد که مساحت زیادی از باغات ازنظر مجاورت با کاربری های سازگار وضعیت مطلوبی ندارند و باغات در بخش هایی از نواحی 9 و 10 وضعیت نسبتاً مطلوبی دارند. همچنین باغات در تمامی نواحی به غیر از بخش هایی از ناحیه 9 در معرض اثرات ساخت وساز و توسعه هستند.</strong>
سنجش مؤلفه های شخصیت در گرایش روستاییان به کارآفرینی (مورد مطالعاتی: شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمک به توسعه روستاها و خروج از مشکلات جاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی، نیازمند گرایش به عرصه های نوین و کارآمد است. یکی از این عرصه ها کارآفرینی است که شناخت نگرش روستاییان و درک آنان از ویژگی های شخصیتی برای ورود به این عرصه بسیار ضروری است. پژوهش حاضر با هدف سنجش مؤلفه های شخصیت در گرایش روستاییان به کارآفرینی، در بخش مرکزی شهرستان خدابنده بررسی شده است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به صورت میدانی به وسیله پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل روستاییان دهستان حومه و بخش مرکزی شهرستان، و نمونه مورد بررسی شامل روستاهای زواجر، شیخ الو، بیجقین و توپ قره با مجموع 1039 خانوار است. در این پژوهش، 348 نفر از روستاهای مذکور به عنوان نمونه مورد مطالعه، براساس فرمول کوکران تعیین شدند و شاخص های مؤلفه شخصیت شامل موارد زمینه ای، توانایی های درونی، امیال فردی، برداشت های فردی و توانایی های ارتباطی افراد بررسی شد. برای آزمون فرضیات، از روش های آماری T و آزمون F در نرم افزار Spss استفاده شد. نتایج نشان می دهد روستاییان از میان مؤلفه های شخصیت، به شاخص امیال و برداشت فردی برای ورود به کارآفرینی گرایش دارند. همچنین مطابق نتایج، تحصیلات، کسب سود، اراده و پشتکار، و آشنایی با منابع اطلاعاتی، مهم ترین نماگرها در هر شاخص به شمار می آیند.
تأثیر هویت مکانی بر ایجاد حس وابستگی و نقش آن در شکل گیری منظر شهری (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
69 - 84
حوزه های تخصصی:
هویت مکان، مفهومی کلی و پیچیده از احساسات انسان نسبت به محیط است که در اثر انطباق و استفاده انسان از مکان به وجود می آید. در واقع داشتن تعلق خاطر و ایجاد هویت مکانی – فضایی، از مفاهیم مهم در حس وابستگی شهروندان نسبت به محیط های شهری و همچنین زمینه ساز طراحی پایه های ادارکی و محتوایی برای شکل گیری منظر شهری در نقشه ذهنی و عینی شهروندان است. از این رو پژوهش حاضر در برخورد با مسأله تضعیف پیوند انسان- مکان، در تلاش است تا تأثیر هویت مکانی شهر یاسوج، برحس وابستگی شهروندان نسبت به محیط زندگی خود را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد و در نهایت نقش هویت مکانی را در شکل گیری منظر شهری در بین شهروندان شهر یاسوج مورد کندوکاش قرار دهد. جامعه آماری پژوهش، کل شهروندان شهر یاسوج بوده که از این مقدار حجم جامعه، 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و میدانی و برای تجزیه وتحلیل آمار و اطلاعات از نرم افزار AMOS، SPSS و مدل واسپاس استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که که در بین نواحی 4 گانه شهر یاسوج، شهروندان ساکن در ناحیه 4، کمترین تعلق خاطر و هویت مکانی نسبت به شهر یاسوج و شهروندان ساکن در ناحیه 2 با وزن 3729/0، بیشترین تعلق خاطر و هویت مکانی نسبت به شهر یاسوج را دارا می باشند و نواحی 3 و 1 شهر یاسوج به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. در واقع شهروندان شهر یاسوج، تعلق خاطر و ارتباط هویتی زیادی (با میانگین(26/3) و حس وابستگی بالایی (با میانگین73/3) و شکل گیری منظر شهری بسیار زیادی (با میانگین 08/4) نسبت به محل زندگی خود دارند. همچنین بین دو متغیر هویت مکانی و میزان وابستگی شهروندان شهر یاسوج و هویت مکانی و منظر شهری، همبستگی بالایی به ترتیب با میزان بتای 920/0 و 102/0 درصد وجود دارد. همچنین نتایج مدل نهایی برازش شده نشان داد، که هویت مکانی به ترتیب با میزان بتای 65/، و 31/0 درصد به صورت مستقیم باعث افزایش حس وابستگی شهروندان نسبت به شهر یاسوج و شکل گیری نقشه ذهنی و عینی منظر شهری آنها خواهد شد.
شناسایی و تحلیل انگیزه های گردشگران جنگ در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
17 - 33
حوزه های تخصصی:
گردشگری جنگ به عنوان گونه ای جدید از بازار پرتنوع گردشگری است. برای جذب آن ها به مقصد موردنظر باید نیازها و انگیزه های گردشگران را برآورده نمود. به منظور دستیابی به این امر در ابتدا نیاز است که مطالعات امکان سنجی به منظور شناسایی این انگیزه ها در مقاصد گردشگری انجام و سپس به دنبال حصول این شناخت؛ سعی در برآوردن آن ها نمود. ضرورت این امر در گونه های جدید و خاص گردشگری به مانند گردشگری جنگ، اهمیتی دوچندان دارد. پژوهش کاربردی حاضر نیز که آمیخته ای از هر دو روش کمی و کیفی بوده، به منظور دستیابی به این هدف یعنی شناسایی انگیزه های گردشگران جنگ و برآوردن آن ها در استان کردستان، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. در بخش کیفی با انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با گردشگران، جهت شناسایی انگیزه هایشان و سپس تحلیل این مصاحبه ها با تکنیک تئوری بنیادی و در بخش کمی نیز، با توزیع پرسشنامه ای به صورت تصادفی در میان 400 نفر از گردشگرانی که به روش کوکران از حجم جامعه 360 هزارنفری بازدیدکنندگان مقاصد گردشگری جنگ استان کردستان، انتخاب شدند، اطلاعات گردآوری و مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه ها با بهره گیری از مدل سازی ساختاری در نرم افزار لیزرل، نشان داد که مهم ترین انگیزه های گردشگران، در قالب 41 مفهوم، 10 مقوله؛ شامل: انگیزه های یادگیری، نشر و یادآوری، جاذبه ها، کنجکاوی، نوستالژی و بزرگداشت، خودشکوفایی، ملی گرایانه، ایدئولوژی و عقیده، مذهبی، کسب آرامش و لذت و درنهایت دو مقوله و بعد اصلی انگیزه های کششی و فشاری که در بخش کیفی شناسایی و دسته بندی گردیدند؛ دارای ارتباط و اثر معنی داری با عوامل و سازه مرتبط با خود بوده و در این میان، انگیزه های ملی گرایانه در بخش انگیزه های فشاری با بار عاملی 14/1 و مقدار t محاسبه شده برابر 47/6 و انگیزه های مربوط به بازدید از جاذبه ها در بخش انگیزه های کششی با مقدار بار عاملی برابر 06/1 و مقدار t برابر 18/8، بیشترین تأثیر را در هدایت و ایجاد تقاضای گردشگران به مقاصد گردشگری جنگ استان کردستان، دارا هستند.
تحلیل شبکه دسترسی بافندگان فرش به نخ ابریشمی در نواحی روستایی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
250 - 263
حوزه های تخصصی:
تأمین، دسترسی و استفاده از نخ های موردنیاز و باکیفیت (از جمله پود، چله و ابریشم) در تولید فرش ابریشمی، از مسائل مهم بافندگان فرش بوده که در تولید، بهره وری و درآمد آن ها تأثیرگذار است. هدف این مطالعه شناخت منابع و شیوه های تأمین انواع نخ مورد استفاده در فرآیند تولید فرش ابریشمی برای بافندگان روستایی است. داده ها با استفاده از یک روش شناسی مطالعه موردی از طریق فنون گروه های متمرکز، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، نمودار کشی، تحلیل اسناد و مشاهده با مشارکت 90 خانوار روستایی بافنده فرش ابریشم در 23 روستای شهرستان زنجان و کنشگران بازار در شهرهای زنجان، قم، اصفهان، تبریز و کاشان گردآوری گردید. دستاورد: دسترسی بافندگان روستایی به نخ مورد استفاده در فرآیند تولید با توجه به شیوه تولید متفاوت بود. در شیوه خویش فرمایی، بافندگان روستایی از طریق افراد واسطه، از طریق شهر زنجان یا شهرهای دیگر، نخ موردنیاز خود را تأمین می نمودند. در این شیوه به دلیل عدم توان مالی و دانش کافی و شبکه اجتماعی ضعیف در بازار تأمین نهاده در دسترسی به نخ باکیفیت، نخ تأمین شده از کیفیت لازم برخوردار نبود. در شیوه کارفرمایی نخ از طریق کارفرما تأمین شده و کیفیت مناسبی داشت، هرچند کیفیت مناسب نخ به دلیل ظرافت و نازکی، سبب سختی بافت برای زنان روستایی بافنده می شد.
تحلیل ساختار تولید و توزیع درآمد در سکونتگاه های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به اهمیت توزیع مناسب درآمد در بخش روستایی کشور، در این مطالعه رابطه تخصیص منابع بین بخش های اصلی اقتصاد ( کشاورزی، صنعت و خدمات) و توزیع درآمد روستایی در ایران به تفکیک استانهای محروم، برخوردار و نیمه برخوردار طی دوره (1393-1386) در قالب داده های پانلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از برآورد الگو برای مناطق نیمه برخوردار نشان داد که انتقال سهم ارزش افزوده خدمات به بخش کشاورزی و صنعت و همچنین انتقال سهم ارزش افزوده بخش صنعت به بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی و انتقال سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی و صنعت به خدمات موجب افزایش نابرابری درآمد روستایی است. این در حالی است که نتایج الگو در مناطق محروم و برخوردار حاکی از آن بود که تغییر در سهم ارزش افزوده بخش های اقتصادی استان ها بر نابرابری درآمد روستایی مناطق مذکور تأثیر معنی داری ندارد. بررسی نتایج دلالت بر آن داشت که افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق نیمه برخوردار موجب کاهش نابرابری روستایی است. همچنین تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی در مناطق محروم در صورتی به کاهش نابرابری درآمد روستایی منجر می شود که برخورداری این مناطق از امکانات افزایش یابد و در نهایت نتایج حاکی از آن بود که در مناطق برخوردار، تأکید بر افزایش سهم بخش کشاورزی موجب کاهش نابرابری درآمد روستایی نمی شود.
رویکردی عملیاتی در ارزیابی جریان های اصلی شکل پایدار شهر با تمرکز بر مدل شکل شهر بوم-کارا مطالعه موردی: ریخت-گونه های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
55 - 64
حوزه های تخصصی:
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریان های شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریان های انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکل گیری و دگردیسی شکل شهر می شود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریان های یاد شده، فرستنده جریان های اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریان های انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریان های اطلاعات (بصری) در نظر گرفته می شود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریان های اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته می شوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنش های یکپارچه جریان های انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری " شکل شهر بوم _کارا " مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف جست وجوی روابط یکپارچه درونی میان جریان های اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار می دهد. حالت نخست شاخص بسته شدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکره بندی هندسی آن در پایداری جریان های اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونه های نظام ریخت شناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان دو حالت شاخص بسته شدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنی دار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریان های اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریان های بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.
اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر سلامت روان زنان روستایی و عشایری عضو صندوق های اعتبارات خرد (مورد مطالعه: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
210 - 221
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر تحلیل اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر سلامت روان زنان روستایی و عشایری عضو صندوق های اعتبارات خرد استان کرمان است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی است که با استفاده از فن پیمایش انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، 1146 نفر از اعضای صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی و عشایری بود که تعداد 300 نفر از آن ها با بهره گیری از جدول کریجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی ترویج و آموزش کشاورزی و سلامت روان تأیید شد و پایایی آن هم با یک مطالعه راهنما و ضرایب آلفای کرونباخ، محقق گردید (89/0≥ α≥72/0). یافته های حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که مؤلفه های اعتماد اجتماعی، تعامل اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، مبادله اطلاعات با نظام اجتماعی و روابط غیررسمی دارای همبستگی مثبت و معنی داری با متغیر سلامت روان زنان هستند. فزون بر این، طبق نتایج تحلیل رگرسیونی متغیرهای اعتماد اجتماعی، تعامل اجتماعی، انسجام اجتماعی و مبادله اطلاعات با نظام اجتماعی توانستند 9/61 درصد از تغییرات سلامت روان زنان روستایی و عشایری را تبیین نمایند.
تحلیل فضایی میزان تناسب محیطی شهر شیراز با استفاده از روش مناسبت محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، رشد و گسترش شهرها به صورتِ بی رویه و شتابان صورت گرفته است . این رشد بی رویه، پیامدهایی نظیر نابودی اراضی کشاورزی و گسترش به سمتِ پهنه های آسیب پذیر (نظیر حوضه های سیلابی، مناطق مخاطره آمیز از جهتِ لرزه خیزی و نیز شیب های نامناسب) داشته است که باعث به هم خوردن تعادل و پایداری اکولوژیکی شهر ها شده است. در این ارتباط، شهر شیراز به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور شاهدی بر این مدعاست که رشد کالبدی آن بدون برنامه ریزی و ملاحظات زیست محیطی، سبب گسترش به سوی پهنه های آسیب پذیر از منظرِ مخاطرات محیطی و اکولوژیکی شده است. در واقع در رشد و گسترش فضایی شهر شیراز، تناسب محیطی یا هماهنگی با شرایط و بسترهای محیط زیستی و اکولوژیکی رعایت نشده است؛ آنچه که کمّ و کیف آن نیازمند ارزیابی علمی است. لذا، برای ارزیابی میزان تناسب محیطی شهر شیراز در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، از فنون تحلیل مناسبت محیطی استفاده شد. در ادامه با توجه به ساختار اطلاعات موجود و قابلیت به کارگیری آن در سیستم های رایانه ای، از میان فنون تحلیل مناسبت محیطی، فن ترکیب خطی انتخاب شد. سپس معیارهای توپوگرافیک و اکولوژیک شاملِ شیب، ارتفاع، پهنه بندی خطر زلزله و اراضی کشاورزی و باغی انتخاب شد و بر اساس فن ترکیب خطی رتبه بندی شدند. سپس این معیارها با توجه به اهمیت شان ترکیب شدند و نقشه نهایی میزان تناسب محیطی به دست آمد. نتایج نشان داد که از کل مساحت شهر، 6/38 درصد را پهنه های نامناسب، 5/38 درصد پهنه های کمتر مناسب و تنها 8/22 درصد را پهنه های مناسب تشکیل می دهد. وضعیتی که میزان تناسب محیطی پایین شهر شیراز را نشان می دهد.
الگویی راهبردی از محله پایدار شهر اسلامی – ایرانی (محله بنیاد شهر قم )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شهرهای اسلامی فضای اجتماعی – کالبدی بر اساس قوانین و احکام اسلامی شکل گرفته و ساحت عینی و رفتاری آن معرف میزان اسلامی بودن آنهاست. با ورود اسلام به ایران و تغییر فضای فکری و رفتاری شهرها به نفع دین اسلام فضای کالبدی شهرها، به صورت تدریجی متحول شده و متناسب با اصول و فروع دین اسلام تغییر کردند. با ورود مهاجرین به مدینه و تقسیم زمین به وسیله پیامبر (ص) بین قبایل در مدینه محله هایی شکل گرفتند و با ورود سپاهیان اسلام در شهرهای ایران و فروریختن نظام طبقاتی و دیوارشارستان نیز محله هایی بر مبنای قوم و قبیله و مذهب در اطراف شهرهای ایران به وجود آمدند که طی قرن ها روبه تکامل نهاده و در عصر صفوی به اوج رسیدند؛ و تا دوران قاجار از پویایی و رونق برخوردار بودند؛ تا اینکه دریک صدسال اخیر محلات سنتی شهرهای اسلامی-ایرانی با تغییرات اساسی روبرو شده و در حال از دست دادن هویت، مفهوم و یا از بین رفتن کامل، و در وضعیت بهتر با جایگزینی واحدهای همسایگی در بافت های جدید و آپارتمانی هستند. با شناخت مجدد اصول حاکم بر محله های سنتی می توان بر بسیاری از مشکلات اجتماعی و فضایی شهرها همچون، کاهش تعاملات اجتماعی و روابط همسایگی ، کاهش احساس تعلق، آشفتگی و بی مرزی در نظم فضایی شهرها، به علت نبود سلسله مراتب و مرکزیت فرهنگی در بافت های جدید غلبه کرد. این پژوهش با روش پیمایشی و توصیفی – تحلیلی و با انتخاب یکی از محله های قم به بررسی پایداری آن و رسیدن به الگویی نظری و عینی از محله ، در این زمینه گردیده است.
امکان سنجی قابلیت پیاده مداری شبکه معابر شهری بخش مرکزی شهر قم با استفاده از مدل ویکور و تئوری چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
427 - 449
حوزه های تخصصی:
بخش مرکزی شهر قم به دلیل وجود حرم حضرت معصومه (س)، علاوه بر محل سکونت جمعیت زیاد و متراکم، روزانه پذیرای زائران زیادی است؛ از این رو تبدیل برخی خیابان های منتهی به حرم به خیابان های پیاده مدار می تواند احساس امنیت، ایمنی و تعامل اجتماعی را افزایش دهد و سبب تقویت حس معنوی عابران شود. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی قابلیت پیاده مداری خیابان های بخش مرکزی (منطقه 7) شهر قم مبنی بر روش چیدمان فضا صورت گرفت.پس از مطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، از چهار شاخص مهم و تأثیرگذار بر پیاده مداری و حرکت پیاده، یعنی «پیکره بندی فضایی»، «نفوذپذیری»، «دید و منظر» و «کاربری زمین شهری» استفاده شد. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربری است که داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن با روش میدانی و اسنادی گردآوری شده است. برای تهیه، ترسیم و تجزیه و تحلیل این داده ها و اطلاعات، از مدل ها، روش ها و نرم افزارهای مختلفی استفاده شده است. از جمله نرم افزار UCL Depthmap10، AutoCAD، ArcGIS، Excel، مدل آنتروپی شانون برای وزن دهی به شاخص ها، و مدل VIKOR برای رتبه بندی شاخص ها. براساس نتایج پژوهش حاضر، مؤلفه های پیکره بندی فضایی از جمله هم پیوندی کلان، هم پیوندی محلی، میزان عمق، تعداد اتصال، خوانایی خیابان ها، میزان کنترل، میزان انتخاب و قابلیت دسترسی فضایی از عوامل مهم و تعیین کننده پیاده مداری فضاهای شهری و حرکت پیاده است و تأثیر بسزایی بر قابلیت پیاده مداری خیابان ها در بخش مرکزی (منطقه 7) شهر قم دارد. همچنین نتایج و یافته های مدل ویکور به منظور اولویت بندی خیابان ها براساس شاخص های انتخابی نشان می دهد خیابان انقلاب از نظر قابلیت پیاده مداری در اولویت اول قرار دارد. از این نظر خیابان ارم در اولویت دوم، خیابان های 19 دی (باجک) و طالقانی به ترتیب در اولویت سوم و چهارم و خیابان امام خمینی در اولویت آخر قرار دارند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر شکل گیری مهاجرت برگشتی (مورد شناسی: بخش مرکزی شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر شکل گیری مهاجرت برگشتی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دزفول است. این پژوهش ازلحاظ هدف گذاری، کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، به صورت توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات، از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. برای رسیدن به اهداف مورد نظر، ضمن بررسی و مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق، شاخص ها و نماگرهایی که بیش ترین اثر را بر مهاجرت برگشتی در منطقه مورد مطالعه داشته اند، شناسایی و سه شاخص (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) و 41 نماگر انتخاب شده اند. واحد تحلیل خانوار، مهاجران بازگشتی در هر روستا بوده که براساس فرمول کوکران، 164 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب، ولی درجهت افزایش دقت، 200 پرسشنامه بین مهاجران توزیع شد. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری سهمیه ای و پر کردن پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSو سیستم استنتاج فازی در محیط MATLABاستفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون t ساده نشان داد که از دیدگاه مهاجران برگشتی، شاخص اقتصادی و اجتماعی مهم ترین عامل مؤثر بر شکل گیری مهاجرت برگشتی است. نتایج ضریب همبستگی کندال گویای آن است که بین برخورداری روستاها از خدمات و میزان مهاجران برگشتی، ارتباط قوی و مستقیمی وجود دارد؛ همچنین نتایج آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که در مهاجرت برگشتی منطقه موردنظر، متغیّرهای سن، جنس، تعلق بومی و فاصله سکونت تأثیرگذارند. براساس آزمون فریدمن، دسترسی به خدمات زیربنایی، ارتباطی، رفاهی و اداری، داشتن زمین و مسکن در روستا و فراغت شغلی بازنشستگی، دارای اهمیت بیشتری نسبت به سایر متغیّرها بوده اند. در نهایت نتایج سیستم استنتاج فازی حاکی از آن است که اگر مقدار اثرات اقتصادی 59/3 و اثرات اجتماعی 45/3 و اثرات محیطی 17/3 باشند، آنگاه میزان شکل گیری مهاجرت برگشتی 06/3 خواهد بود و روستاهای مورد مطالعه در مجموعه مهاجرت برگشتی بالا قرار دارند.
تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخص های منطقه ای مورد: شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش نابرابری و محرومیت بین مناطق شهری و روستایی اثرات منفی ناخواسته ای، مانند افزایش مهاجرت، شهرنشینی و افزایش جرم در جامعه را در پی خواهد داشت. برای تحقق توسعه روستایی، کاهش این نابرابر ی ها، باید به عنوان یک اصل برای سیاست گذاران در اولویت قرار گیرد. بدین سان، ارائه مدلی قوی از محرومیت برای شناسایی شاخص های محرومیت و پارامترهای مرتبط برای کاهش محرومیت مهم است. هدف پژوهش، تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخص های منطقه ای است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی برای شناسایی مهم ترین شاخص های محرومیت، و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به ارائه الگویی از محرومیت اقدام گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر است (11289 N = ). با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته ها نشان داد که از میان هیجده شاخص در نظر گرفته شده برای سنجش محرومیت روستایی، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند و روستاهای منطقه در زمینه این شاخص ها در وضعیت محرومی به سر می برند. از این یازده شاخص، سه شاخص درآمد و پس انداز (219/0)، مالکیت (120/0) و مسکن (114/0) مربوط به بعد اقتصادی محرومیت، سه شاخص آموزشی (147/0)، بهداشتی (127/0) و خدمات رفاهی (114/0) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساخت های فرهنگی (120/0) و حقوق قومیت ها و اقلیت ها (164/0) مربوط به بعد سیاسی-فرهنگی و سه شاخص محیط زیست روستا (135/0)، شبکه معابر روستا (102/0) و زیرساخت های روستایی (160/0) مربوط به بعد محیطی- کالبدی محرومیت بوده است. همچنین نتایج بدست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مرتبه دوم محرومیت تحت تأثیر عامل های پنهان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی- فرهنگی و محیطی- کالبدی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل مرتبه دوم فوق نشان از تأیید کلیه این روابط دارد.
ارزیابی پایداری منطقه ای با رویکرد اقتصاد سبز مطالعه موردی؛ شهرستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً اقتصاد سبز جایگزین مفهوم توسعه پایدار نیست، بلکه یک عنصر جدایی ناپذیر از سیاست های اقتصادی در مسیر پایداری است و می توان گفت پیش زمینه لازم برای دستیابی به پایداری است؛ زیرا دربرگیرنده سه فاکتور اصلی پیشرفت یعنی توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی است. از این منظر پژوهش حاضر در راستای ارزیابی پایداری منطقه ای استان آذربایجان غربی با رویکرد اقتصاد سبز و بهره گیری از شاخص های این رویکرد جدید در پایداری منطقه ای انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های موردبررسی، این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری برای انجام تحقیق، مسئولان، خُبرگان و کارشناسان مرتبط با موضوع در استان آذربایجان غربی بوده اند. بدین منظور در سطح استان و برای هر شهرستان (17 شهرستان) 25 پرسشنامه و درمجموع 425 پرسشنامه توسط کارشناسان مربوطه تکمیل گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های رادار و بارومتر پایداری اسکات آلن و همچنین آزمون های ضریب همبستگی چندگانه، آنوا و بتا در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل بارومتر پایداری نشان دهنده وضعیت پایداری متوسط استان می باشد. درعین حال آزمون رگرسیون چند متغیره رابطه شاخص های اقتصاد سبز در تحقق پایداری را تأیید می کند؛ همچنین ضریب تبیین بیانگر این مهم است که 81 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط معیارهای مستقل تبیین می گردد؛ بنابراین در صورت بالا رفتن میانگین هر یک از شاخص های اقتصاد سبز در منطقه، نقش و تأثیر آن ها در تحقق پایداری افزایش می یابد. بطوریکه از میان شاخص های بررسی شده، شاخص سلامت محیطی و مخاطرات با مقدار بتای 637/0 بیشترین نقش و قدرت تبیین را در پیش بینی تحقق پایداری در محدوده موردمطالعه داشته و شاخص خدمات محیطی و رفاه با مقدار بتای 001/0 کمترین نقش و قدرت تأثیرگذاری را در تحقق پایداری استان آذربایجان غربی دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر امنیت غذایی در نواحی روستایی جنوب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از شاخص های استراتژی مقابله غذایی، اندازه گیری مقدار کالری دریافتی خانوار و شاخص تنوع غذایی در منطقه جبالبارز در جنوب استان کرمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای منطقه جبالبارز بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 400 خانوار براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده وضعیت نامناسب امنیت غذایی، تنوع غذایی و گروه های غذایی خانوارهای مطالعه شده بوده است. همچنین الگوی مصرفی خانوارها به لحاظ کیفیت تغذیه و تنوع، به ویژه در گروهایی مثل لبنیات بر اساس علوم تغذیه می بایستی تغییر نماید. بر اساس نتایج مدل لاجیت نیز متغیرهای جنسیت و تحصیلات سرپرست خانوار، تعداد اعضای خانوار، سن مسئول تغذیه خانوار، داشتن درآمد ماهیانه ثابت، وضعیت تملک مسکن بر سطح امنیت غذایی مؤثر بوده است.
شاخص های مؤثر بر مصرف انرژی الگوهای مسکن در مقیاس محله با تأکید بر کارآیی انرژی (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت کارآیی انرژی در توسعه پایدار محله ای به مثابه یکی از معیارهای توسعه پایدار به لحاظ زیست محیطی و بوم شناختی این مقاله با هدف شناسایی و مقایسه تطبیقی شاخص های مؤثر بر کارآمدی مسکن و بافت شهری به لحاظ بهبود وضعیت بهره وری مصرف انرژی، بر اساس مقیاسی میانی تحت عنوان(محله) انجام شد. در این راستا در چارچوب روش تحقیق تحلیلی- توصیفی، نخست با مطالعات اسنادی به استخراج شاخص های مؤثر بر مصرف انرژی ساختمان ها با توجه به مقیاس محله و سپس به ریخت شناسی و کدبندی الگوهای مسکن و بافت شهر سنندج بر اساس شاخص های منتخب مدل مفهومی پژوهش پرداخته شد. سپس به مدل سازی و شبیه سازی مصرف انرژی کل (گرمایش، سرمایش و روشنایی) توسط نرم افزار Design Builder مبادرت ورزیده شد. تفسیر نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل واریانس چند متغیری و همچنین طبقه بندی Duncan حاکی از آن است که بین الگوهای غالب قرارگیری توده ساختمان، الگوی شبکه معابر و جهت گیری استقرار آن ها در مجموع ۷۲ مدل بر اساس تقسیم بندی بافت قدیمی، میانی و جدید محلات شهر سنندج از منظر انرژی مصرفی کل رابطه معنی داری وجود دارد. لذا کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوی شناسایی شده به ترتیب به مدل های B5F3O1 و B4F2O2 اختصاص یافته است. الگوی توده های فشرده ساختمانی با اشتراک حداکثری جبهه ها در ارتباط با بلوک شهری، فضای باز میانی بلوک و جهت استقرار شرقی- غربی از لحاظ بهره وری انرژی متعلق به بافت های جدید و میانی، مطلوب شناخته شد. رویکرد مورد استفاده این پژوهش، در روند طراحی مجموعه های ساختمانی در مقیاس محله و برنامه ریزی های آتی شهری برای بهبود بهره وری انرژی و کاهش پیامدهای زیست محیطی در مناطق شهری کاربرد دارد.
بررسی تأثیر احداث سدهای بزرگ مخزنی بر توسعه فعالیت های کشاورزی در مناطق نیمه خشک ایران (مورد شناسی: سد سلمان فارسی در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
131 - 146
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت توسعه کشاورزی از نظر تأمین امنیت غذایی به عنوان زیرساختار توسعه روستایی مورد توجه جدی برنامه ریزان اقتصادی است. این موضوع در مناطق خشک و نیمه خشک جهان وابستگی زیادی به توان های محیطی ازجمله منابع آب و خاک و بهره وری صحیح از آن ها دارد. طرح های آبخیزداری با تأمین آب و حفاظت از خاک در کشورهایی که با بحران آب و فرسایش خاک زراعی (ازجمله کشور ما) روبه رو می باشند، نقش ویژه ای در رشد و توسعه بخش کشاورزی دارد. پژوهش حاضر در راستای بررسی اثرات اقتصادی طرح های آبخیزداری در ایران و در استان فارس که یکی از بزرگ ترین سدهای مخزنی ایران به نام «سلمان فارسی» اجرا شده، تهیه شده است.روش انجام تحقیق مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 584 خانوار، در روستاهای بالای 20 خانوار متأثر از پروژه سد سلمان فارسی ساکن در شهرستان قیروکارزین است. در این تحقیق نمونه گیری به روش احتمالی است که در مرحله تکمیل پرسشنامه و انتخاب اعضای نمونه، با توجه به در اختیار داشتن لیست روستاییان بهره بردار از آب سد، انتخاب نمونه براساس فرمول کوکران 95 خانوار به روش تصادفی ساده صورت پذیرفت و درنهایت تعداد 120 پرسشنامه (برای دقت بیشتر) تکمیل شده است. برای انجام محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار SPSSو آزمون های ناپارامتری دوجمله ای و ویلکاکسون، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. همچنین به منظور سنجش صحیح و واقعی درآمد ناخالص بهره برداران نمونه در سال پایه (1387)، درآمد سالانه آنان را براساس اطلاعات بانک مرکزی از نرخ تورم، به سال 1394 تبدیل و سپس مقایسه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که در محدوده مورد مطالعه، تأثیر احداث سد سلمان فارسی بر شاخص های اقتصادی زیاد و همچنین در وضعیت کشاورزی بعد از احداث سد تغییر معناداری ایجاد شده است؛ به طوری که در موارد «مساحت باغ و قلمستان، مدار گردش آب محصولات کشاورزی، تعداد نیروی کار خارج از خانوار، تعداد نیروی کار از خانوار، تعداد دام سبک، تعداد قطعات باغی و درنهایت تعداد ماشین آلات ملکی یا اجاره ای در مرحله کاشت، داشت و برداشت» تغییرات ایجادشده نسبت به قبل از احداث سد معنادار و درحال افزایش بوده است.
ارزیابی اثرات بافت کالبدی در افزایش امنیت فضاهای شهری (مطالعه موردی: محلات شهر امیرکلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین مشکلات جوامع امروزی ما وجود تهدیدات و خطراتی است که به طور روزمره در فضاهای شهری شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر زمانی مشکل سازتر می شود که افراد در فضای زندگی روزمره خود یعنی در محل سکونت خود با رفتارهایی روبرو شوند که باعث عدم احساس امنیت آنها در این فضاها می باشد. در این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی کار شده با توجه به اهمیت موضوع امنیت اجتماعی شهر، به منظور اجرای پژوهش سه فرضیه با استفاده از روش میدانی و تکنیک پرسشنامه در نمونه ای از شهروندان که با مدل کوکران تعیین شده است، مسئولان و مدیران شهری و متخصصان و شهروندان شهر امیرکلا در نظر گرفته شده است و روش نمونه گیری تصادفی می باشد. در تحلیل اسنادی نیز پس از استخراج و گردآوری داده ها از منابع و همچنین با استفاده از تحلیل پرسشنامه، درستی یا عدم درستی فرضیه های پژوهش مشخص می گردد. پرسشنامه تنظیم شده تحقیق بین 253 نفر از شهروندان و متخصصان امور شهری در محلات نوساز (127) و محلات فرسوده (126) تقسیم و پس از جمع آوری، نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ آن محاسبه که برابر با 881 .0 برآورد شده است، که کمیت این عدد نشان دهنده پایایی مطلوب پرسشنامه تلقی می گردد. همچنین در روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نیز از آزمون T یک نمونه ای، برای بررسی تشخیص مطلوبیت مؤلفه ها و گویه ها، استفاده از ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین مؤلفه های کالبدی با افزایش امنیت اجتماعی شهر امیرکلا، استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که وضعیت مؤلفه های کالبدی در محلات نوساز و فرسوده شهر امیرکلا در وضعیت نامطلوبی قرار داشته و با کیفیت مدنظر فاصله بسیاری دارد. در این راستا و در جهت بهبود امنیت اجتماعی در شهر امیرکلا پیشنهاداتی ارائه گردید از جمله: فضاسازی برای مشارکت تمام مردم در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی.
آمایش بازارچه های مرزی غرب ایران الگوی اقتصادی_کالبدی در پایداری شهرهای کوچک نمونه موردی: (بازارچه مرزی سیرانبند بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بروز تحولات اقتصادی _ اجتماعی در غرب کشور و دسترسی به قابلیت های بالقوه و بالفعل نواحی مرزی از سوی دیگر، دستیابی به الگوی آمایشی در این نواحی را ضروری ساخته است. با این پیش فرض پژوهش حاضر نقش آفرینی بازارچه مرزی سیرانبند در شهر کوچک بانه را در ابعاد اقتصادی و کالبدی مورد بررسی قرار می دهد. تحقیق از نوع کاربردی و ابزارهای آن تلفیقی از روش های کمی (نظرسنجی و اثر بخشی پرسشنامه) و کیفی (روش گلوله برفی از مدیران اجرایی) است. یافته ها، نشانگر آن است که توسعه بازارچه مرزی سیرانبند بارونق نسبی در کسب و کار افزایش منابع مالی را از طریق شاخص های اقتصادی (اشتغال شهروندان، افزایش درآمد و رونق اقتصادی) در پی داشته است. همچنین منابع درآمدی قابل توجه شهروندان، موجبات تحولات کالبدی از طریق تغییر کاربری اراضی، بهبود زیرساخت های زیربنایی و بهبود ابنیه شهری را باعث شده است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری با محوریت باغات (مطالعه موردی: باغات سنتی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
153 - 170
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی در سطح شهرها و کشورها، صنعت گردشگری می باشد. این صنعت روز به روز در حال گسترش می باشد و کشورها هر یک با توجه به پتانسیل های خود سعی در جذب هر چه بیشتر گردشگران دارند. در این میان یکی از پتانسیل های منحصر به فرد در کشور ما در جهت جذب گردشگران، وجود باغات واقع در حاشیه و داخل شهرها می باشد. باغ های اطراف شهر قزوین نیز یکی از این پتانسیل ها می باشد که در صورت برنامه ریزی درست می تواند ضمن ایجاد محیطی گردشگری برای شهروندان قزوین، به عنوان جاذبه گردشگران دیگر نقاط کشور وحتی خارج کشور باشد. در همین راستا هدف از این پژوهش، ارائه راهبردهای توسعه گردشگری باغات اطراف شهر قزوین می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، جزء تحقیقات توصیفی - تحلیلی محسوب می شود. روش گردآوردی داده ها به صورت اسنادی – پیمایشی بوده است. حجم نمونه این پژوهش 30 از نفر کارشناسان و مدیران می باشد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده و ارائه راهبرد مناسب از مدل swot بهره گرفته شد. سپس برای اولویت بندی استراتژی های حاصل از تکنیک سوات، 5 نفر از اساتید و کارشناسان به پرسشنامه دوم پاسخ داده اند و برای رتبه بندی راهبردها از تکنیک دیمتل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که گردشگری باغات شهر قزوین، در موقعیت رقابتی قرار دارد. در نهایت جهت بهبود وضعیت گردشگری باغات قزوین، راهبردهای متناسب ارائه گردید.