فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۲۱ تا ۸٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
37 - 50
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری در دو دهه گذشته رشد سریعی داشته و امروزه گردشگری بعد از صنعت کارخانه ایی یکی از بزرگترین صنایع در جهان به شمار می رود. گردشگری یکی از بخش های اصلی اقتصادی است و بخش عمده ای از درآمدهای ارزی کشورها از این طریق حاصل می شود. وجود جاذبه های گردشگری به عنوان یکی از ارکان اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مولفه ها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم می نماید. در این میان رفتار و نگرش جامعه میزبان در تعامل با گردشگران تاثیر بسیار مهمی در رونق گردشگری دارد. با توجه به افزایش ورود گردشگران داخلی و خارجی به شهرستان مریوان ، هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش سرمایه اجتماعی ساکنان محلی بر گرایش آنها نسبت به ورود گردشگران می باشد. بیش از 90 درصد پاسخ گویان نسبت به ورود گردشگر تمایل متوسط به بالایی را اظهار داشته اند. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که برای اطمینان از پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ (78/0) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی ( فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل رگرسیون دومتغیره ) با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سرمایه اجتماعی ( اعتماد، انسجام و مشارکت) ، تحصیلات و گرایش آن ها به ورود گردشگر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین جنسیت و وضعیت شغلی افراد و میزان گرایش آن ها به ورود گردشگر رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای مستقل 13 در صد از متغیر وابسته ( گرایش به ورود گردشگر ) را تبیین می کنند.
تحلیلی بر فضاهای شهری حاشیه با رویکرد امنیت (SBD) در کاهش آسیب های اجتماعی (نواحی حاشیه شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
هدف آر این پژوهش تحلیلی بر فضاهای شهری حاشیه با رویکرد امنیت (SBD) در کاهش آسیب های اجتماعی (نواحی حاشیه شهر همدان) است. رویکرد امنیت از طریق طراحی (SBD)، استفاده هوشمندانه از فضای انسان ساخت به منظور ارتقاء امنیت شهری در فرایند طراحی و برنامه ریزی محیط مصنوع است. درواقع می توان این رویکرد را به عنوان راهی برای تحقق شهری ایمن دانست که از اقدامات پیشگیرانه از طریق طراحی و برنامه ریزی شهری برای کاهش احتمال تجاوز و جرائم شهری بهره می گیرد. برای رویکرد امنیت از طریق طراحی پنج رکن و ویژگی قابل تصور است: تعیین قلمرو (قلمرو گرایی)، نظارت (اعم از رسمی و غیررسمی)، کنترل ورودی و خروجی، امنیت فیزیکی، مدیریت و نگهداری. اصول پنج گانه این رویکرد، حاصل پیوند بسیاری از دیدگاه ها و تئوری های جرم شناسی اند. این اصول بر اساس فرضیات زیر پایه گذاری شده اند. در پژوهش حاضر از روش ترکیبی استفاده شده است، به این ترتیب که از روش پیمایش در زمره روش های کمّی و از روش بحث گروهی متمرکز در زمره روش های کیفی بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد زمینه سازی برای ایجاد فعالیت های اقتصادی منطبق با شرایط و ویژگی های مهاجران از طریق آموزش های فنی حرفه ای و بالا بردن مهارت نیروی کار با ضریب (610/0)، علاقه مندی و رضایت ساکنان از محیط پیرامون با ضریب (605/0) و وجود عرصه های همگانی جهت استفاده گروه های سنی و فرهنگی مختلف با ضریب (590/0) و قابل رؤیت بودن موانع و حصارها (فراهم نکردن فضای اختفاء مجرمان) با ضریب (560/0) از مهم ترین عوامل تأثیرگذار اصول قلمروهایی در کاهش آسیب های اجتماعی محله حاج شمسعلی همدان به دست آمده است.
تحلیل فضایی منابع آب زیرزمینی در نواحی روستا یی به منظور شناخت پهنه های بحرانی مورد: حوضه آبریز ماهیدشت استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر ساختاری در فضا دارای کارکرد یا کارکرد هایی مشخص است. در رویکرد «پویش ساختاری-کارکردی» پیوند این دو در بررسی تمامی پدیده های جغرافیایی مورد اهمیت و توجه قرار می گیرد. اگر بتوان یک حوضه آبریز را به عنوان یک ساختار فضایی-مکانی در نظر گرفت، چاه های موجود در آن حوضه می توانند نماینده یکی از کارکرد های آن در زمینه بهره برداری از آب های زیرزمینی باشند. تعداد چاه های حفر شده در حوضه آبریز ماهیدشت در استان کرمانشاه طی چهار دهه اخیر 23 برابر شده است. افزایش تعداد چاه در منطقه منجر به افزایش مصرف آب های زیرزمینی و در نتیجه پایین تر رفتن عمق چاه ها و ایجاد پهنه هایی شده که به لحاظ برداشت بی رویه آب به پهنه های بحران کم آبی معروف هستند. در این پژوهش، برای تعیین و ترسیم نقشه ی چنین پهنه هایی از دو مبنای اصلی تحلیل فضایی یعنی «موقعیت» و «فاصله» و داده های مربوط به چاه های منطقه به همراه تکنیک ها و ابزار های متداول در سیستم های اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) استفاده شده است. نتایج این پژوهش تعیین و ترسیم نقشه ی پهنه های بحرانی حوضه آبریز ماهیدشت است که اراضی حدود 60 روستای منطقه را در بر گرفته و نیازمند توجه بیشتر و اعمال و اجرای سیاست ها و راهبرد های سخت گیرانه تر در زمینه حفر چاه جدید در این گونه پهنه ها است. روش های مورد استفاده در این پژوهش می تواند برای تعیین پهنه های بحرانی برداشت آب در سایر حوضه های آبریز توصیه شود.
واکاوی شبکه روابط فضاییِ بازار خرما در نواحی روستایی ناحیه مَکُّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش تولیدی و صادراتی محصول خرما و وابستگی معیشت بسیاری از خانوارهای روستایی به فعالیت نخلداری در مناطق خرماخیز کشور از جمله در ناحیه مکران، پرداختن به مسائل و شبکه روابط بازار این محصول اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا اقتصاد نخلداری در روستاهای این ناحیه غالباً بر کشاورزی خرده پا و سنتی استوار بوده و به لحاظ کارکردهای توزیعی، مبادله ای و مصرفی با چالش های عدیده ای روبرو است. از این رو هدف پژوهش حاضر کاوش و تحلیل شبکه روابط فضایی بین کنشگران (انسانی و غیرانسانی) به منظور توسعه کارکردی بازار خرما در روستاهای ناحیه مکران است. این پژوهش بر روش آمیخته (راهبرد متوالی- تغییرپذیر) استوار است. جامعه آماری پژوهش شامل 17493 نخلدار و 32 کارشناس کشاورزی است. حجم نمونه به روش هدفمند- احتمالی در مرحله کیفی 111 نخلدار و 16 کارشناس و در مرحله کمی 376 نخلدار و 32 کارشناس تعیین شد. براساس «روش آمیخته متوالی» داده های کیفی به کمک نرم افزار «NVIVO» و داده های کمّی به وسیله نرم افزار «SPSS» پردازش و تحلیل شدند. سپس تحلیل و استنتاج نهایی طبق استدلال لاتور (1987) به روش «ترجمه» صورت گرفت. نتایج نشان داد که روابط فضایی چندگانه ای بین کنشگران (انسانی و غیرانسانی) وجود دارد و یا در حال پدیدار شدن است. در این میان دلالان خرما با ایجاد شبکه ای قوی از روابط فضایی، بازار خرما را به زیان تولیدکنندگان به تسخیر درآورده و به عنوان کلیدی ترین کنشگر، نقش و عاملیت یافته اند. در وجه غالب ضعف و ناکارآمدی کنشگران اصلی (نخلدار و دولت) و هم پیمانی کنشگران سرمایه و سردخانه با دلالان منجر به چنین پیامد زیانباری شده است؛ هر چند این روابط فضایی با مشارکت کنشگران جدید (نخل های غیربومی، سردخانه و ... ) در حال دگرگونی است.
تحلیل رقابت پذیری در تعاونی های کشاورزی: نقش یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی (موردمطالعه: تعاونی های کشاورزی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
332 - 349
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش تعاونی های کشاورزی در توسعه کشاورزی و روستایی، نیاز به شناسایی عواملی که موجب بهبود رقابت پذیری این سازمان ها می شود، به شدت محسوس است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه و میزان ارتباط یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و رقابت پذیری است. پژوهش حاضر به روش آمیخته اکتشافی انجام گرفت؛ جامعه آماری در بخش کیفی شامل 25 نفر از صاحب نظران بخش تعاونی بود و در بخش کمی شامل 335 نفر از اعضای تعاونی ها بود که به روش طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای کیفی به کمک نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک برنامه لیزرل استفاده شد. مؤلفه های یادگیری سازمانی در ابعاد یادگیری تیمی، مدیریت دانش در تعاونی ها، تفکر سیستمی و فرهنگ سازمانی یادگیرنده، مؤلفه های نوآوری سازمانی در ابعاد نوآوری در بازار، حمایت از نوآوری، نوآوری در رفتار، نوآوری در راهبرد و نوآوری تولیدی و فرآیندی و مؤلفه های رقابت پذیری در تعاونی های کشاورزی در ابعاد توسعه بازار مالی، آمادگی فنی و تکنولوژی، اندازه و کارایی بازار در دسترس و انطباق با محیط بیرون شناسایی شدند. در بخش کمی مشخص شد که یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی می توانند 41 درصد از تغییرات رقابت پذیری، و یادگیری سازمانی می تواند 55 درصد از تغییرات نوآوری سازمانی را در تعاونی های کشاورزی تبیین نماید.
واکاوی مؤلفه های توسعه پایدار در بازارهای شهری با تأکید بر زنده واری نمونه موردی: بازار تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنده واری یکی از زیر شاخه های معماری پایدار است. در بحث توسعه زنده واری و به طبع آن معماری زنده واری اینکه هر ساختمان باید با بستر و محیط طبیعی پیرامون خود تعامل داشته باشد، به امری بدیهی مبدل شده است. فضای بازار، زنده واری آن از مولفه های بسیار مهم و ضروری در معماری محسوب می شود. هدف این تحقیق ارتباط متغیرهای هویت و زنده واری در بازار تاریخی اصفهان می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و ز نظر روش ناسی تحلیل و پیمایشی با ابزار رسشنامه می باشد. جامعه آماری مورد استفاده کارشناسان، اساتید، در ارتباط با معماری و شهرسازی. نتایج تحقیق حاکی از آن است متغیرهای خود کنترلی، زیستی، حقوقی، اخلاقی، دلبستگی در بازار اصفهان است که میانگین برای این مؤلفه برابر با بالاتر از 4 بوده همچنین کمترین مقدار میانگین مربوط به متغیر حرکتی برابر با 2.16 می باشد. بررسی انجام یافته در کلیت میانگین بدست آمده این شاخص برای بازار اصفهان 3.77 می باشد که میزان مطلوبیت زنده واری را در بای سنتی و تاریخی نشان می دهد. همچنین متغیرهای اقتصادی و خوانایی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته یعنی زنده واری بازار اصفهان دارند، که این روند نیز مطلوبیت متغیرها در تبیین زنده واری و هویت را دارا می باشد.
تحلیلی برسلامت شهروندان با رویکرد اجتماع محور در مساکن شهری کلانشهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرنشینی و به تبع آن توسعه کالبدی شهرها، مسائلی را در فضای شهری به وجود آورده که نه تنها ساکنین آن، بلکه تداوم حیات شهری را مورد تهدید قرار میدهد. توسعه پایدار شهری از جمله مهم ترین مباحث روز جوامع شهری در خصوص راهکار مسائل کنونی و آینده شهرها بوده و در سطوح مختلفی از معماری بافت ها و محلات گرفته تا توسعه پایدار کلان شهرها و توسعه پایدار جهانی مطرح میشود. در واقع شهر پایدار فضایی است که اکثریت قریب به اتفاق ساکنانش، از سکونت در شهر، احساس رضایت داشته باشند. مقوله مسکن به عنوان یکی از شاخصهای مهم توسعه پایدار شهری، در صورت ناسالم بودن، سلامت و کیفیت زندگی طیف وسیعی از افراد جامعه و به تبع آن سلامت شهر را به مخاطره می اندازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ابعاد سلامت در مسکن، استخراج مؤلفه های کالبدی و جایگاه آنها در سیاستگذاری های معماری و شهری میباشد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و با کمک پرسشنامه با 20 گویه در سه حوزه سلامت جسمی، روانی و اجتماعی، اطلاعات جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، بهره گرفته شده است. نتایج بدست آمده به صحّت فرضیه ها دلالت داشت. نتایج حاصله، مبین آن است که از میان شاخصهای سلامت در مسکن، شاخص امنیت در هر سه حوزه سلامت، در اولویت ترجیحات ساکنان قرار دارد، همچنین، افراد به بعد"سلامت روانی" نسبت به دو بعد دیگر سلامت، توجه بیشتری داشته و به نظر میرسد این بعد از سلامت، در اولویت اول نیاز های آنان قرار دارد. از میان شاخصهای استخراج شده، مؤلفه های امنیت، چشم انداز، نور، آلودگی صوتی، نوری و بصری، فضای باز، اقلیم، بهداشت و فضای سبز علاوه بر لحاظ آنها در سیاستگذاری های محیط معماری، شدت و ضعف آنها در طراحی مسکن و مقوله سلامت، رابطه مستقیم با سیاستگذاری های محیط شهری دارد. نتایج حاصل از این پژوهش و آگاهی از شاخصهای سلامت در حیطه عمل معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری به منظور سیاستگذاری های محیط معماری و شهری، موجب ارتقا کیفیت زندگی، سلامت اجتماعی یک جامعه به عنوان سرمایه اجتماعی و در نهایت توسعه پایدار شهر میگردد.
حس مکان و رفتار محیط زیست گرایانه (مورد مطالعه: جامعه میزبان و گردشگران در تفرجگاه چشمه بلقیس شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
352 - 369
حوزه های تخصصی:
حس مکان عامل تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای فرد است. احساس تعلق به مکان می تواند موجبات حفاظت از مکان را فراهم سازد. از این رو، هدف این پژوهش ارزیابی حس مکان افراد نسبت به تفرجگاه چشمه بلقیس در شهرستان چرام و ارتباط آن با رفتار محیط زیست گرایانه آنان بود. این تحقیق از نظر ماهیت کمّی و از لحاظ گردآوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی است که به شیوه پیمایش انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل افراد محلی (میزبان) در منطقه تفرجگاهی باغ چشمه بلقیس و گردشگران (میهمان) بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط پانلی از متخصصان مربوطه تأیید و پایایی آن نیز با انجام مطالعه ای پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای سطوح هفت گانه حس مکان (در بازه 80/0 تا 90/0) به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد هر دو گروه میزبان و گردشگر از نظر متغیرهای حس مکان و رفتار محیط زیست گرایانه در وضعیت متوسط و بالاتر قرار داشتند. نتایج آزمون مقایسه میانگین های دو گروه گردشگر و میزبان نیز نشان داد، تفاوت معناداری در بین آن ها از لحاظ متغیر حس مکان وجود دارد. این در حالی است که تفاوت معناداری از نظر رفتار محیط زیست گرایانه در بین دو گروه مشاهده نگردید. همچنین یافته ها حاکی از عدم وجود همبستگی بین رفتار محیط زیست گرایانه و حس مکان در هر دو گروه گردشگر و میزبان بود. در پایان با توجه به نتایج مطالعه، پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود تفرجگاه چشمه بلقیس در شهرستان چرام ارائه گردیده است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهری با رویکردی ویژه بر شهر کم کربن (مطالعه موردی : شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
111 - 129
حوزه های تخصصی:
امروزه فعالیت های موجود در شهرها نظیر سوخت های خانگی و حمل و نقل، مدیریت نامطلوب پسماندهای شهری همگی به طور مستقیم و غیر مستقیم موجب ازدیاد تولید گازهای گلخانه ای شده و اثرات نامطلوب بسیاری را بر تغییرات اقلیمی گذاشته است، بنابراین لازم است تا عوامل تاثیرگذار بر این مهم مورد بررسی قرار گرفته و به تعدیل اثرات نامطلوب آن پرداخت. هدف از انجام این پژوهش ارائه راهکارهای لازم برای تحقق شهر کم کربن و همچنین بررسی شاخص ها و مولفه های تاثیرگذار بر آن می باشد. به این صورت که ابتدا با ترکیب مدل های سوات و تاپسیس فازی برتری نقاط ضعف در محیط داخلی و تهدیدها در محیط خارجی بر یکدیگر مشخص گردید. سپس با استفاده از مدل کاپراس و استفاده از پرسشنامه ای شامل 6 مولفه و 30 شاخص به بررسی مهمترین مولفه های موثر بر تحقق توسعه شهری کم کربن پرداخته شد. در مرحله بعدی پژوهش با بررسی کیفیت ساختار ارتباطی و تاثیر استراتژی های برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن بر تحقق مؤلفه های آن در شهر سنندج با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزار ایموس گرافیک، به بررسی" نقش برنامه ریزی راهبردی توسعه شهر کم کربن در تحقق آن در شهر سنندج" پرداخته شد. نتایج نشان داده اند که مولفه توسعه شهری کم کربن بیشترین امتیاز را داشته و بر اساس معماری ساختار ارتباطی، برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن از طریق چهار استراتژی تبیین کننده آن دارای تاثیر مثبت و معناداری در تحقق شهر کم کربن، در قالب 6 مؤلفه آن می باشد که این میزان بر اساس رگرسیون وزن دار به دست آمده برابر با 486/0 می باشد. نتایج به دست آمده بیانگر آنست که تدوین استراتژی های دقیق و راهبردی در راستای شهر کم کربن می تواند در تحقق یک شهر کم کربن پایدار در قالب محیط زیست کم کربن، جامعه کم کربن، اقتصاد کم کربن، حمل ونقل کم کربن، توسعه شهری کم کربن و برنامه ریزی آن راهگشا باشد.
تحلیلی بر رفتارهای محافظتی ساکنان مقاصد شهری در برابر ویروس کرونا مطالعه موردی: شهر سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
49 - 66
حوزه های تخصصی:
در سال های گذشته اقتصاد جهانی شاهد رشد بسیار چشمگیر صنعت گردشگری بود، اما این رشد و پویایی با شیوع و همه گیری جهانی بیماری کووید 19 دچار اختلال شدید شده و با ممنوعیت سفرهای بین المللی و نیز با اعمال محدودیت های گسترده در مجامع عمومی و ممانعت از تحرک و جابجایی در مقاصد، عملاً گردشگری متوقف شد و تأثیر همه گیری بیماری کرونا، گردشگری را به سمت توقف کامل سوق داد. در واقع شیوع ویروس کرونا بیش از همه مقاصد گردشگری و معیشت ساکنان آن را مختل ساخته است. بااین وجود در راستای احیای هرچه زودتر مقاصد، پوشش رسانه ای از اقدامات مؤثر مقابله با بیماری، می تواند ضمن افزایش دانش ساکنان از بیماری کرونا، خطر ادراک شده را بیشتر نموده و به بروز رفتارهای محافظتی مناسب منجر گردد. در این تحقیق تلاش شد تأثیر پوشش رسانه ای بر دانش بیماری، خطر ادراک شده و رفتار محافظتی در ساکنان شهر سرعین موردبررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان شهر سرعین در بهار سال 1399 بوده اند. حجم نمونه برای این پژوهش 400 نفر از ساکنان در نظر گرفته شده و به روش تصادفی انتخاب گردید و نیز پرسشنامه به صورت آنلاین در میان آنان توزیع گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که پوشش رسانه ای تأثیر مثبت و معنی داری بر ادراک خطر، رفتارهای محافظتی و دانش بیماری دارد. دانش بیماری نیز تأثیر مثبت و معنی داری بر ادراک خطر و رفتارهای محافظتی دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که ادراک خطر نیز تأثیر معنی داری بر رفتار محافظتی دارد.
واکاوی نظم مکنون مدیریت قدرت در تولید متن/ فضا از منظر گفتمان انتقادی (مورد پژوهی: محله اسلام آباد شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
909 - 931
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت قدرت در تولید متن/ فضا دلالت بر شکل گیری نظمی است که با انتقاد همراه است؛ زیرا نظم شکل یافته بر حقیقتی متفاوت از نظم آشکار دلالت دارد. این امر به ویژه در سکونتگاه های مسئله دار به عنوان نوعی سکونتگاه غیررسمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا این سکونتگاه ها تجسم عینی نظم نهادهایی هستند که تحت مناسبات قدرت حقایق را آشکار نمی کنند؛ از این رو هدف پژوهش حاضر واکاوی نظم مکنون مدیریت قدرت در تولید متن/ فضا در سکونتگاه های مسئله دار با رویکرد گفتمان انتقادی در محله اسلام آباد شهر زنجان است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع واکاوی است. به منظور گردآوری داده ها از مشاهده مشارکتی، مصاحبه ساخت نیافته از ساکنان و جامعه متخصصان در قالب پنل دلفی استفاده شد. برای شناخت نظم حاکم بر تولید متن/ فضا در محدوده مورد مطالعه از آزمون t تک نمونه ای و کشف متغیرهای مکنون از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان می دهد مطلوبیت بعضی از متغیرهای حقوق فضا در تجربه زندگی ساکنان محله اسلام آباد، به دلیل بافت موقعیتی و دسترسی به خدمات اولیه است. شاخص های مؤثر در نظم تولید شده متن/ فضا در محله اسلام آباد در 8 طبقه تقسیم بندی شده که حقوق شهروندی با 9/19 درصد بیشترین تأثیر را در میان عوامل داشته است. همچنین تقابل ساختارهای زبانی سکونتگاه های مسئله دار در متن شهر با مفاهیم متفاوتی معنا شده است که آمال و خواسته های ساکنان را به نمایش می گذارند. پیام ناشی از این محله ها در متن شهر عمدتاً پذیرش سرنوشتی متفاوت با نظم آشکار است؛ فضاهایی که با فقر و نبود آگاهی شناخته شده و تلاش تحمیلگران برای طبیعی شوندگی و سرنوشت ابدی این سکونتگاه هاست؛ سرنوشتی که در سایه ایدئولوژی بازیگران مسلط در شرایطی مانند رکود اقتصادی، افزایش قیمت ها، بیکاری، ضعف در دسترسی به خدمات، رفع نیازهای اساسی و کاهش عدالت اجتماعی به افزایش فقر و عقب ماندگی ساکنان این فضاها منجر می شود.
ظرفیت های اقتصادی گردشگری و توسعه فضاهای روستایی (مورد مطالعه: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی از یک طرف به واسطه چالش ها و مسائل متعدد جوامع روستایی (از جمله فقر، بیکاری، ناامنی غذایی و مهاجرت) و از طرف دیگر به دلیل مزایای متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی گردشگری، سعی داشته اند صنعت گردشگری را به صورت فزاینده ای در جوامع روستایی ترویج و توسعه دهند. بدین سان هر گونه اقدامی در این زمینه می تواند در توسعه گردشگری و در نتیجه توسعه روستایی موثر باشد. با این اوصاف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرگذاری اقتصادی گردشگری بر جوامع روستایی و شناسایی ظرفیت های اقتصادی گردشگری و با رویکرد توصیفی تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوار روستایی شهرستان روانسر است و حجم نمونه تحقیق ۲۰۹ نفر بر اورد گردید برآورد گردید. ابزار اصلی برای گردآوری داده های پیمایشی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با طی نمودن فرایند روش شناختی مربوطه، تأیید شده است. نتایج پژوهش نشان داد میانگین اثرگذاری اقتصادی گردشگری بر جامعه محلی با مقدار 835/3، بالاتر از حد متوسط بوده است. نتایج در خصوص عمده ترین ظرفیت های اقتصادی گردشگری با استفاده از تحیلی عاملی اکتشافی نشان داد پنج عامل شناسایی شده توانسته حدود 67 درصد واریانس متغییر وابسته را تبیین نمایند. عوامل شناسایی شده به ترتیب اهمیت عبارت اند از: اشتغال زایی بوم محور (473/15 درصد)، سودآوری توأم با جذب سرمایه (053/15 درصد)، بازاریابی محلی (022/15 درصد)، گرایش به کارآفرینی (465/12 درصد) و توسعه زیرساخت های اقتصادی (673/9 درصد). بررسی برازش نتایج حاصل شده با استفاده از مدل سازی در قالب نرم افزار Amos Graphic نشان داد عوامل شناسایی شده در قالب یک مدل تجربی، از اعتبار آماری لازم برخوردار است.
نوسازی شهری؛ بررسی نقش سرمایه اجتماعی-فرهنگی در مشارکت مردم در بازسازی بافت فرسوده شهری(مطالعه موردی شهرهای گنبد وگرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
211 - 223
حوزه های تخصصی:
نوسازی شهری به عنوان یکی از راهکارها؛ تدبیری در مواجه با فرسودگی پهنه بافت های فرسوده می باشد. سرمایه اجتماعی با شامل شدن ارزش هایی چون اعتماد و مشارکت و همبستگی در پهنه سکونتی، مفهومی است که در فرآیند نوسازی شهری در دهه های اخیر اهمیتی ویژه یافته است. مشارکت در نوسازی بافت فرسوده تحت تاثیر عوامل مختلفی است که سرمایه اجتماعی و فرهنگی مهم ترین پیش نیازهای آن است. مقاله با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی-فرهنگی بر مشارکت شهروندان گنبدی و گرگانی در نوسازی بافت فرسوده انجام شد. چارچوب نظری مبتنی بر نظریات پاتنام؛ کلمن و بوردیو است. روش تحقیق؛ پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. نمونه گیری به روش خوشه ای و حجم نمونه382 نفر از ساکنین بافت فرسوده می باشد. یافته ها نشان می دهد سرمایه اجتماعی-فرهنگی بر مشارکت ساکنین تاثیر مثبت داشته است. شاخص اعتماد اجتماعی؛ حس همکاری؛ انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گرا و برون گرا؛ سرمایه فرهنگی با شاخص های سرمایه فرهنگی عینیت یافته؛ سرمایه فرهنگی تجسم یافته؛ سرمایه فرهنگی نهادینه شده بیشترین تاثیر را بر مشارکت ساکنین در بازسازی بافت فرسوده داشته اند.
متفکر پایان ناپذیر پنسیلوانیا: نگاهی به زندگی و اندیشه ویلبر زلینسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
907 - 936
حوزه های تخصصی:
تک نگاری حاضر تأملاتی درباره ویلبر زلینسکی است که در چند فقره به شرحی از زندگی، آثار و تأثیرات او در حوزه جغرافیا می پردازد. با استفاده از رویکرد کیفی و پارادایم تفسیری به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا سعی در پاسخ به پرسش ها و تجمیع موضوع اندیشگی زلینسکی شده است تا از این طریق تغییر و تحولات اجتماعی، سیاسی و فکری ایشان را از اواخر دهه 1940 از منظر فلسفی جغرافیایی رصد و مورد خوانش معرفتی قرار گیرد، و روندها و تغییر پارادایمی و نگرشی، هویت رشته ای و عمل تحقیقی ایشان را تا آخرین سال های عمرش از منظر تاریخ نگاری اندیشه ای و زندگی نامه نگاری در جغرافیا موردبررسی و نقد قرار داده شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زلینسکی از معدود جغرافیدانان «چندبعدی و متضلع» بوده است. هم با مفاهیم جغرافیای جمعیت و جغرافیای فرهنگی به نیکی آشنا بود، هم در دنیای ادبیات، شعر و موسیقی زندگی کرده، طوری که او را پیانیست به سبک بتهوفن می شناسند و هم از نظام معرفتی کارل ساور، گلن تروارتا و جان کرتلند رایت بهره برده، و نقش و مسئولیتی عظیم را برای جغرافیدانان در حوزه های قومیتی، اجتماعی و اکولوژیکی قائل بوده، به گونه ای که ما را مواجه با متفکر پایان ناپذیر کرده که قرار دادن او ذیل مکتب برکلی مسئله دار است. او چنان تحولات معرفت شناسانه جغرافیایی عصر خویش را رصد کرده، که با توسل به مفهوم «انسان رنسانسی» امروزه می توان از طریق مفاهیم و نگاه های بصیرت بخش او، امور و پدیده های جغرافیایی را با اعتماد خاص، و به عنوان مرجعی قابل استناد به تأمل نشست.
واکاوی ریشه های بحران هویت و تأثیر آن بر سطح کیفی محلات مسکونی (نمونه مورد مطالعه: محله سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
187 - 208
حوزه های تخصصی:
مسئله بحران هویت که ریشه در جریان مدرن دارد، محلات مسکونی را به عنوان واحدهای شهری، دچار آشفتگی نموده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ریشه های بحران هویت در محلات مسکونی، شاخص های شکل دهنده هویت در محلات مسکونی تاریخی(نمونه مورد مطالعه: محله سنگ سیاه شیراز) را مورد بررسی قرار داده تا به کمک آنها، راهکارهایی جهت باززنده سازی هویت در محلات مسکونی جدید ارائه دهد. این پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای و روش انجام آن کمی-کیفی است. چهارچوب نظری با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور نوشتارهای تخصصی مربوط به هویت و محلات مسکونی تعیین شده، مدل ارزیابی هویتمندی محلات مسکونی بر اساس شاخص ها و معیارهای مستخرج از مطالعات نظری تبیین گشته و جهت ارزیابی محدوده مورد مطالعه تعیین گردید. برای سنجش هر یک از معیارها از تکنیک های مختلف مصاحبه، مشاهده عینی، سنجش طرز برخورد، مرور نوشتارها، اسناد، تحلیل نقشه های مربوط و سایر تکنیک های تجربی استفاده شده است. پس از گردآوری پرسشنامه ها و امتیازدهی به سوالات پاسخ داده شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری نظیر روش دلفی، تجزیه و تحلیل صورت گرفت. بنا بر یافته های تحقیق: بازشناسی هویت محله سنگ سیاه به عنوان حوزه شهری (درهم تنیدگی، نفوذ پذیری، خوانایی) در سطح بالایی قرار دارد. این بدان معنا است که بافت محله سنگ سیاه از نقطه نظر کالبدی از شرایط مساعدی برخوردار است، اما از نظر متخصصین حوزه، برخی از تغییرات این محله در سالهای نه چندان دور، میزان هویتمندی این محله را در معرض خطر قرار داده است که به عنوان نمونه می توان به درهم تنیدگی اجتماعی از دست رفته در این محله اشاره کرد. شاخص های بازشناسی هویت این محله به عنوان سکونتگاه (امنیت، آسایش، آرامش و خودمانی بودن) نیز از میانگین نسبتا مناسبی برخوردار هستند. در قسمت تشخص که مرحله بعد از بازشناسی می باشد، این محله نمره قابل قبولی کسب نموده و در نهایت محله مزبور هویتمند تلقی گردید.
ارزیابی اقتصاد شهری شهرستان نقده با رویکرد توسعه پایدار و روش تحلیل PESTEL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
148 - 163
حوزه های تخصصی:
اقتصاد و نظام مالی تاثیر بسزایی در تمامی ابعاد زندگی بشر دارد. تبلور نوع و میزان اقتصاد در ساختار و نظام شهرها به چشم می خورد. ازاین رو پایداری در اقتصاد شهری یکی از مسایل مهم شهرها است. لذا شناخت و استفاده کامل از پتانسیل ها و ظرفیت های موجود جهت افزایش اشتغال و درآمدزایی شهرها می تواند تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی شهروندان ایفا کند. در همین راستا این پژوهش جهت شناخت و بررسی روش های کسب درآمد و اقتصاد شهری پایدار متناسب با ویژگی ها و پتانسیل های شهرستان نقده انجام شده است. جهت گیری تحقیق به صورت کاربردی و در قالب ارزیابی پتانسیل های موجود اقتصاد شهری می باشد. رویکرد قیاسی و از روش استقرایی همچنین باتوجه به نوع تحلیل ها از هر دو روش کل به جز و جزبه کل استفاده می شود. افق پژوهش چندمقطعی و طولی است. در تحلیل از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. بنابراین تحقیق از نوع کاربری و توصیفی می باشد. در ابتدا به بررسی تئوری های توسعه پایدار و اقتصاد شهری پرداخته شده و سپس وضعیت اقتصادی محدوده با استفاده از تکنیک PESTEL، به صورتی که در هر بعد این روش عوامل موثر بر اقتصاد شهری محدوده تحلیل و بررسی می شود. بررسی شش بعد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و قانونی و مدیریتی نشان داد که وضعیت با تغییر شرایط اقتصاد کلان و مدیریت صحیح منابع و استفاده از روش های جدید و نوین در ابعاد مختلف اقتصاد خرد، شهرستان نقده پتانسیل و ظرفیت ایجاد اقتصادی تاب آوری همراه با پایدار را دارد اما برای تحقق این هدف برنامه ریزی و مدیریت منسجم همراه با همکاری مردم و مسؤولان نیاز است.
شهر همه شمول؛ رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر همه شمول رویکردی نوین به منظور دسترسی به ضرورت های مقرون به صرفه(ارزان) مانند مسکن و خدمات و دسترسی به مشاغل و فرصت های مناسب(به منظور ایجاد دارایی و ثروت) و همچنین حقوق برابر و مشارکت همه آحاد جامعه شهری است و مستلزم رعایت سه بعد فضایی، اجتماعی و اقتصادی است. هدف این پژوهش ارائه سناریو مطلوب به منظور سوق دادن کلانشهر تبریز به سوی یک شهر همه شمول است. روش پژوهش حاضر از نوع تحلیلی – اکتشافی است. اطلاعات لازم از بررسی منابع و اسناد فراداست و پرسشنامه محقق ساخته جمع-آوری شده است. به منظور تحلیل اطلاعات، از تکنیک تحلیل آثار متقاطع در نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می-دهد که سه متغیر عدالت فضایی، تاب آوری و توزیع فرصتها به عنوان متغیرهایی معرفی شدند که بیشترین تاثیرگذاری و نیز بیشترین عدم قطعیت را دارند. با توجه به یررسی طرح های فرادست در خصوص نقش بازسازی اقتصادی در توسعه پایدار کلانشهر تبریز متغیر بازسازی اقتصادی نیز به سه متغیر فوق اضافه شد. در ادامه سناریوی شهر آرمانی و همه شمول(بازسازی اقتصادی و افزایش تاب آوری همراه با عدالت فضایی و توزیع فرصت ها) به عنوان سناریوی مطلوب به منظور سوق دادن شهر تبریز به سوی شهر همه شمول معرفی گردید.
نقد و بررسی فیلم مستند علف در ایل بختیاری از منظر جامعه شناسی قوم نگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: «علف» از نخستین فیلم های مستندی است که درون مایه مردم نگارانه دارد، فیلمی به کارگردانی مریان کوپر، شود ساک و هریستون امریکایی که در سال1304 هجری شمسی (میلادی1925) ساخته شد. هدف پژوهش: هدف این فیلم، روایت تصویری کوچ طایفه بابااحمدی از ایل بختیاری به سرپرستی حیدر خان و پسرش لطفعلی بعنوان شخصیت اصلی است، که از نوع تحقیقات میدانی مشاهده همراه با مشارکت محسوب می شود. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به نقد جامعه شناختی و بررسی فیلم با استفاده از روش «اتنوگرافی» متاثر از نظریه رمانتیک آمریکایی و مقایسه آن با نظریه مالینوفسکی در گینه نو پرداخته است. روش پژوهش، اسنادی و تاریخی و بر اساس تحلیل محتوی، فیلم «علف» به شکل «تاویل گرایانه» است. قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهرستان های کوهرنگ، لالی و مسجدسلیمان می باشد. بر اساس فیلم علف، تعداد افراد کوچ رو بیش از پنجاه هزار نفر زن و مرد به همراه احشام زیادی، کوچ را از خوزستانبه سمت چهارمحال و بختیاری به فاصله بیش از 500 کیلومتر در فصل بهار(اوایل اردیبهشت ماه) آغاز نمودند. یافته ها و بحث: بر اساس تحلیل ثانویه، یافته های مرتبط با فیلم «علف» مورد بررسی و نقد قرار گرفت، سپس با تطبیق یافته های بدست آمده و مقایسه آن با اصل محتویات فیلم، به شکل انتقادگرایانه درون مایه آن بررسی و تحلیل شد. در نهایت ضمن بررسی و انتقادات وارده بر فیلم مشخص شد که: «عدم رعایت بازتابندگی» در قوم نگاری مشهود است. نتایج: بر اساس روش «امیک» در روش قوم نگارانه می توان گفت که کوپر و همکارانش وقایع پیرامون را بیشتر از زاویه دید خود می نگریستند تا مردمان کوچرو ایل بختیاری. همچنین بر اساس رویکرد «اتیک»(نگاه درونی به اتفاقات پیرامون)، درون مایه فیلم مورد نقد قرار گرفت، چرا که مطابق دیدگاه ژرژلاپاساد، مشاهده گری فعال و همراه با مشارکت همواره باید در میدان تحقیق شکل گیرد. همچنین می توان گفت که فیلم «علف» از یک نوع نگاه «اورینتالیستی»(از دیدگاه ادوارد سعید) برخوردار است، چون، «اورینتالیسم»، تاریخ دروعینی از شرق به شیوه دلخواه و مورد علاقه غربیان است.
تحلیل فضایی مولفه های تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهر رشت در برابر زلزله با استفاده از مدلFuzzy-AHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله از مهم ترین عوامل تهدید طبیعی ایران محسوب می گردد. مساحت زیادی از ایران در محدوده با خطر بالا و خطر بسیار بالای زلزله قرار دارد. شهر رشت نیز در محدوده خطر بالا و خطر بسیار بالا قرار گرفته است. با توجه به احتمال بالای وقوع زلزله در رشت، تراکم بالای فعالیت و جمعیت، تراکم بالای ابنیه فرسوده، زیرساخت ها و سایر شاخص های مهم مدنظر تحقیق؛ محدوده مرکزی شهر رشت در برابر زلزله احتمالی آسیب پذیر می باشد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تاب آوری کالبدی در برابر زلزله در بافت مرکزی شهر رشت می باشد. پرسش اصلی این است که وضعیت تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهر رشت در برابر زلزله چگونه می باشد؟ همچنین مهمترین نکات وابسته به پاسخ این پرسش بررسی می گردد. در این پژوهش با انتخاب چهار دسته شاخص تاب آوری کالبدی در برابر زلزله و استفاده از مدل ترکیبی منطق Fuzzy و AHP میزان اهمیت شاخص ها، معیارها و زیرمعیارها مشخص می گردد. در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به صورت لایه های اطلاعاتی وزن گرفته در نرم افزار GIS نسخه 10.3 تبدیل به یک نقشه تحلیلی از وضعیت تاب آوری(ERM) محدوده مورد مطالعه می گردد. نتایج نشان می دهد با توجه به چهار دسته شاخص عمده تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهر رشت، وضعیت بازار رشت در مرز هشدار و وضعیت بحرانی در برابر زلزله احتمالی قرار دارد. همچنین 27 درصد از بافت مورد مطالعه در وضعیت کاملا آسیب پذیر و نسبتا آسیب پذیر قرار گرفته است.
نقش گردشگری و توسعه اقامتگاه های بومگردی در توانمند سازی زنان روستایی (نمونه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
147 - 170
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع روستایی ایفا می کند و می تواند در استقلال اقتصادی، خلق فرصت های شغلی جدید و بهبود شرایط اجتماعی زنان روستایی نیزموثر باشد. یکی از تمهیدات جالب و جدید در این راستا، ایجاد اقامتگاه های بوم گردی در نواحی روستایی و شهری است که بررسی تاثیر آن بر توانمندسازی زنان روستایی، هدف این تحقیق را تشکیل می دهد. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، با رویکرد قیاسی است. اطلاعات لازم از طریق مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی ( پرسشنامه محقق ساخته)، جمع آوری شده است. جامعه آماری را 110 زن روستایی شاغل (دائمی و غیردائمی) در اقامتگاه های بومگردی خراسان رضوی تشکیل می دهد که طی سال های 94 تا 96 تاسیس شدند و شامل 21 اقامتگاه در 16 روستا و3 شهر استان است. اطلاعات بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفت و نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد، توسعه اقامتگاه های بومگردی در منطقه مورد مطالعه با میانگین کلی 2.5 در سطح پایینی بر توانمند سازی اقتصادی زنان روستایی تاثیر داشته است. ولی اثرات اجتماعی آن با میانگین 2.8 بالاتر ارزیابی شده است. با آزمون رتبه ای فرید من، مشخص شد، بالاترین رتبه توانمند سازی اقتصادی مربوط به شاخص «افزایش فرصت های شغلی» و بالاترین رتبه توانمند سازی اجتماعی به افزایش «حس تعلق مکانی» تعلق دارد. از دیگر نتایج تحقیق ، وجود همبستگی بین توانمند سازی اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی است که با آزمون پیرسون، رابطه مثبت و معنادار بدست آمد . بنابراین کسب درامد و توانمند سازی اقتصادی بیشتر زنان شاغل در اقامتگاههای بومی گردی، نیازمند ارتقاء شاخص های اجتماعی آنان است.