فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۴۱ تا ۷٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
آسیب پذیری اجتماعی مخلوق و آفریده روابط ساختاری گروه ها و نیروهای جامعه دربرابر فشارهای مختلف طبیعت و تصمیمات و ظرفیت جامعه به منظور پاسخگویی و واکنش دربرابر مخاطرات محیطی است. جذب مهاجرین با منشاء جغرافیایی متفاوت یکی از مهمترین عوامل و فاکتور های موثر بر تنوع ساختار اجتماعی و تشدید حس لا مکانی درشهر کرج می باشد. تحقیقات نشان می دهد در برخی از محدوده های شهرکرج مانند محله حصارک (منطقه 5و6) به علت ساختار کالبدی به ویژه مشخصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حاشیه نشینی ساکنین، فرصت برای آسیب های اجتماعی در مقایسه با سایر نقاط شهر بیشتر است. با توجه به اهمیت این موضوع تحقیق حاضر در پی ارائه ی مدلی برای شاخص های آسیب پذیری اجتماعی این محله است تا الگوی این شاخص ها و تاثیر هریک ازآنها بر روی رضایتمندی یا عدم رضایتمندی ساکنین از محله مشخص شود. روش تحقیق به لحاظ ماهیت تحلیلی- اکتشافی بوده و حجم جامعه کل خانوارهای منطقه 5 و 6 شهر کرج و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 350 نفر محاسبه شد. داده های پژوهش از طریق فن پرسشگری به صورت تصادفی- احتمالی از محدوده مورد مطالعه جمع آوری گشته و با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی وسیستم استنتاج فازی انفیس به مدل سازی هوشمند(پایگاه قواعد) ومدل رگرسیون درختی جهت تخمین عوامل موثر برآسیب پذیری پرداخته شد. مدل پیشنهادی در این تحقیق از چند بعد قابل توجه می باشد؛ اول این که نتیجه آن، ارایه متدولوژی دراین زمینه است که با معماری خاص و بهره گیری از هوش محاسباتی و پایگاه دانش ارزیابی محیطی انجام شده است و نتیجه دیگر آن ایجاد یک پایگاه دانش براساس مجموعه ای ازمعیارها است که می تواند به صورت هوشمند با توجه به شرایط محیط به ارزیابی وضعیت منطقه وهمچنین موارد مشابه بپردازد.
امکان سنجی احداث پیاده راه به عنوان یک کاتالیزور در جهت ارتقای کیفیت فضای شهری (مطالعه موردی: محور بوعلی همدان)
حوزه های تخصصی:
حرکت پیاده از قدیمی ترین و ابتدایی ترین اشکال جابه جایی انسان درگذشته بوده است که متأسفانه امروزه با غلبه تدریجی حرکت سواره و توجه به رفع نیازهای سواره موجب افول ارزش های بصری و محیطی گشته است. حرکت پیاده دارای ارزش هایی چون احساس تعلق به محیط، درک هویت فضایی و کیفیت های محیطی است که با حرکت سواره این ادراک حاصل نمی شود. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات میدانی و استفاده از پرسش نامه و با هدف تبدیل خیابان شهری به پیاده راه، عوامل مؤثر بر احداث پیاده راه مطلوب در خیابان بوعلی همدان مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چهار گروه عوامل شامل سرزندگی، امنیت و ایمنی، انعطاف پذیری و دسترسی و ترافیک بر احداث یک پیاده راه مطلوب شهری مؤثر هستند که در این میان عامل ایمنی و امنیت دارای بیشترین تأثیر از نظر عابران پیاده است.
بررسی میزان امنیت مجتمع های محصور در شهر ارومیه با استفاده از روش تعیین ضریب مکانی و کانون های جرم خیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
55 - 66
حوزه های تخصصی:
امنیت جزو نیازهای اولیه انسانی و در سلسله مراتب نیازهای انسانی مازلو، بعد از نیازهای اولیه، در رده دوم قرار دارد. اهمیت موضوع سبب شده تا مفهوم امنیت به یکی از اولویت های اساسی نظریه پردازان شهری تبدیل شود. جدای از اثرات اجتماعی ناشی از وجود محیط های امن شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان و بهبود کیفیت های محیطی، تبیین نقش کالبدی شهر بر کاهش جرائم، موضوع با اهمیتی است که در قالب نظریه های نوین شهرسازی مورد بحث قرار گرفته است. ایده مجتمع های محصور و دروازه دار یکی از این نظریه هاست. این مطالعه در نظر دارد تا با توجه به شرایط متفاوت اجتماعی حاکم بر جامعه محلی ایران، به کاربست این نظریه پرداخته و میزان انطباق پذیری آن را در شهر ارومیه مورد آزمون قرار دهد. برای انجام این مطالعه، مجتمع های محصور به تعداد 268 مورد در شهر ارومیه شناسایی شده و اطلاعات مربوط به جرائم بر مبنای اطلاعات مکان بروز سرقت از منازل گردآوری گردیده اند. در این پژوهش که از نوع کاربردی می باشد، از روش های تعیین ضریب مکانی و کانون های جرم خیز استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که ایجاد حصار و دروازه های ورودی در مجتمع های محصور توانسته است نقش قابل ملاحظه ای در کاهش جرائم در مقایسه با کل شهر داشته باشد؛ به طوری که با احتمال بالای 99 درصد، به میزان 57 درصد از مجتمع های محصور و 49 درصد از واحدهای مسکونی کل شهر از میزان جرم خیزی پایین تری برخوردارند. در نقطه مقابل، با احتمال بالای 99 درصد، به میزان 16 درصد مجتمع های محصور و 33 درصد واحدهای مسکونی کل شهر از میزان جرم خیزی بالاتری برخوردار بودند.
تبیین مدل مفهومی نقش آفرینی فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
43 - 58
حوزه های تخصصی:
فضای شهری در یک بستر تاریخی، علاوه بر دارا بودن همه عملکردهای متعارف خود که در سایر محیط های شهری نیز عهده دار است، باید نقش خود را در ترازی بالاتر و چند وجهی منطبق با ویژگی های یک بافت تاریخیِ هویت مند ایفا نماید. بر این مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر،کشف چگونگی ارتباط و نحوه برهمکنش مؤلفه های فضای شهری با اجزا و ارکان متشکله جریان زندگی در بافت تاریخی است؛ به نحوی که بتوان با مدیریت و استفاده شایسته از ظرفیت های فضای شهری در بستر بافت تاریخی، کیفیت زندگی ساکنان و کاربران آن را ارتقا بخشید. این مهم به نوبه خود حفظ ساکنین بومی در محدوده بافت تاریخی، بازگشت مهاجران از محدوده و پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی را موجب خواهد شد. روش تحقیق پژوهش حاضر "توصیفی_ تحلیلی"، "استدلال منطقی" و در نهایت "دلفی سازی و نظرسنجی از خبرگان" است. بدین ترتیب که ابتدا به مؤلفه های فضای شهری و کیفیات ناظر بر آن پرداخته شده، سپس ابعاد و سنجه های کیفیت زندگی شهری بررسی و شاخص هایی از آن که به فضای شهری و کیفیت محیطی اشاره دارد و موضوع کار طراحی، برنامه ریزی و مدیریت شهری است، بر اساس دیدگاه های نظری و تحقیقات انجام شده گذشته مشخص شده است. در گام بعدی شاخص های استحصال شده با ویژگی های خاص بافت تاریخی مورد پایش و بازبینی قرار گرفته است. شاخص های به دست آمده از دلفی (با تعداد 91 شاخص) با اظهارنظر حدود 40 نفر از خبرگان رشته و حرفه به 64 شاخص تقلیل یافتند. در نهایت نتایج آن در قالب مدل مفهومی نقش فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافت های تاریخی شهری ارائه شده است. این مدل مفهومی از شش مؤلفه تشکیل شده؛ شامل مؤلفه زیست محیطی با معیارهای «کیفیت زیست خرد فضاها»، «پایداری زیست محیطی»، مؤلفه تجربی_زیبایی شناختی با معیارهای «هم پیوندی بافت جدید و قدیم»، «کیفیت منظر شهری و ارتباط فضایی»، مؤلفه عملکردی با معیارهای «تنوع استفاده از محیط»، «سرزندگی وکیفیت محیطی»، «ایمنی و امنیت» و «حمل ونقل و دسترسی»، مؤلفه اجتماعی_فرهنگی با معیارهای «سرزندگی و انسجام اجتماعی»، «حفظ تعادل جمعیت»، مؤلفه ی اقتصادی با معیارهای «سرزندگی و ثبات اقتصادی»، «انعطاف پذیری برنامه های توسعه» و مؤلفه ی زمان با معیارهای «مدیریت زمان در فضاهای همگانی»، «تداوم مکان» که شاخص ها را تعریف کرده اند.
جداشدگی اجتماعی- فضایی در ایران: مرور نظام مند و فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
79 - 94
حوزه های تخصصی:
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروه ها به خدمات، فعالیت ها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل می گردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
تحلیل تطبیقی شکوفایی شهری در مدل ادغامی کپلند (مطالعه موردی: مناطق شهری کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده شکوفایی شهری را می توان یکی از دیدگاه های نوین در نظام برنامه ریزی شهری دانست که در ارتباط با توسعه متعادل و هماهنگ در محیطی همراه با انصاف و عدالت مطرح می شود و از مفاهیمی است که از درون نظریه توسعه پایدار شکل گرفته است، لذا اهمیت بررسی آن در مناطق شهری به غایت احساس می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شکوفایی شهری و تناسب سنجی آن در مناطق شهری کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش؛ توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. داده های مورد نیاز داده های پژوهش در گام نخست از طریق نرم افزار SPSS تلخیص و برای ورود به مدلها به صورت خام مهیا گردید و با استفاده از آزمون T test وضعیت شکوفایی شهری مناطق هشت گانه کرمانشاه موردسنجش قرار گرفت و در مرحله بعد در محیط برنامه EXCEL وارد گردیده و با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ویکور، الکتر،تاپسیس و مدل ادغامی کپلند، مناطق کرمانشاه از لحاظ شکوفایی شهری رتبه بندی و اولویت بندی گردیدند. نتایج آزمون T برای شاخص های شکوفایی شهری نشان داد که تفاوت بین مناطق در سطح شاخص های شکوفایی شهری معنی دار است و بالاترین میزان اختلاف مربوط به منطقه یک(2/3) در شاخص بهره برداری می باشد، لذا بررسی این اختلاف با استفاده از مدلهای تصمیم گیری مهم و ضروری می باشد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که براساس تحلیل مدل های بکارگرفته شده چند معیاره و مدل ادغامی کپلند(POSET) ترتیب درجه برخورداری و تناسب هر کدام از مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه در مجموع تلفیقی شاخص های شکوفایی شهری به ترتیب شامل مناطق یک، شش، هشت، سه، هفت، پنج، چهار و در نهایت منطقه دو می باشد. بنابراین منطقه یک شهری کرمانشاه بیشترین میزان و اولویت اول را از حیث شاخص های شکوفایی شهری را به خود اختصاص داده و آخرین منطقه نیز اختصاص به منطقه دو است.
سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری خشکسالی با تأکید بر بُعد اقتصادی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
91 - 122
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهای کاهش ابعاد آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر مخاطرات طبیعیِ خشکسالی، تاب آورساختن این جوامع است که می تواند یکی از استراتژی های اصولی مدیریت، برنامه ریزی و توسعه پایدار روستایی در برابر پیامدهای خشکسالی باشد. هدف از این پژوهش، سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری اقتصادیِ ناشی از خشکسالی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه در ابعاد توسعه یافتگی -اجتماعی-رفاهی، اقتصادی، سیاسی-انتظامی و اداری، کالبدی، آموزشی، تأسیسات-زیربنایی و ارتباطی و فرهنگی و مذهبی و بُعد تاب آوری (اقتصادی)- استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق براساس سرشماری سال 1395، دارای 5081 خانوار است که براساس فرمول کوکران و با خطای 05/0، حجم نمونه 357 خانوار برآورد شده است. همچنین برای ارزیابی شاخص از 10 کارشناس کمک گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره توصیفی و استنباطی و مدل ویکور استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که سه متغیر بازار فروش محصولات کشاورزی با میانگین 24/3، بیمه محصولات و دام با میانگین 76/2 و مهارت شغلی با میانگین 54/2، به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده و دارای بیشترین اهمیت هستند. درمقابل نیز سه متغیرِ توانایی جبران خسارت با میانگین 47/1، عضویت در تعاونی و شرکت های کشاورزی با میانگین 865/0 و کارآفرینی با میانگین 814/0 به ترتیب با کسب رتبه های 17، 18 و 19، کم ترین میزان اهمیت را داشتند. همچنین روستاها از نظر شاخص های مورد مطالعه در 5 گروه قرار گرفتند که به ترتیب روستاهای چقاگینو (0)، قلعه دارابخان (038/0)، سه چقا (125/0)، جامه شوران (166/0) و رحیم آباد سفلی (168/0)، در ردیف توسعه یافته؛ روستاهای کاشنبه سفلی (293/0)، تازه آباد نامیوند (355/0) و ذالکه وزیری (400/0) در ردیف روستاهای درحال توسعه؛ روستای گوهرآباد (535/0) در ردیف روستاهای کم تر توسعه یافته؛ روستاهای قمشه تپه (624/0)، لعل آباد حسینقلی خانی (709/0) و توه لطیف (717/0) به عنوان توسعه نیافته و در مرحله آخر نیز روستاهای قیماس (809/0)، بان لرینی (901/0)، لعل آباد کل کل 2 (959/0) و قمشه باباکرم (1) در ردیف روستاهای محروم قرار دارند.
رابطه هوش فرهنگی با ارزش درک شده گردشگری پایدار مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
121 - 135
حوزه های تخصصی:
هوش فرهنگی؛ توانایی یک فرد را برای موفقیت در کارهای متنوع و تنظیمات فرهنگی (سازمانی، قومی، ملی و بین المللی) تعیین می کند. در این راستا این عامل، به عنوان مانعی برای جلوگیری از تعارضات و تناقضات فرهنگی به شمار می آید. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش فرهنگی با ارزش درک شده گردشگری پایدار در گردشگران خارجی ورودی به شهر یزد می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران خارجی ورودی به یزد در دو بازه زمانی فروردین و آبان 1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 260 نفر به عنوان نمونه پژوهش (138 نفر مرد و 122 نفر زن) انتخاب شدند. همه گردشگران پرسش نامه های هوش فرهنگی و ارزش درک شده گردشگری پایدار را تکمیل کردند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، داده ها با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که هوش شناختی، فراشناختی، انگیزشی و رفتاری اثر مستقیم و معناداری بر ارزش درک شده عملکردی، معرفتی و عاطفی دارد و همچنین تأثیر آن ها بر بعد عاطفی ارزش درک شده نسبت به ابعاد عملکردی و معرفتی بیشتر است. یافته های فرعی پژوهش نیز نشان دادند که در بین طبقه بندی گردشگران نمونه پژوهش شامل (اروپایی، آسیایی، آمریکایی و استرالیا - اقیانوسیه) گردشگران آمریکایی، بالاترین هوش فرهنگی و گردشگران آسیایی، پایین ترین میزان هوش فرهنگی رادارند.
اثرگذاری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نوین بر ساختار کالبدی – فضایی شهر با رویکرد شهر خلاق مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
77 - 90
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که اساس دیدگاه شهر خلاق، بهره گیری از توان همه شهر برای رشد فضاهای عمومی، فرهنگ، امنیت، ایمنی و ارتباطات می باشد، یکی از مهمترین ابزارهایی که می تواند به این امر کمک کند، فناوری های نوین از جمله شبکه های ارتباطی والکترونیک می باشد.در این پژوهش ویژگی هایی مانند تنوع، فراگیری و به روز بودن به عنوان شاخص های فناوری اطلاعات در راستای تحقق شاخص های شهر خلاق، خلاقیت و توان بومی، ساختار کالبدی_فیزیکی شهر و ویژگی های اجتماعی_اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. داده های میدانی از طریق توزیع پرسشنامه بین 210 نفر از کارشناسان شهرسازی و30 نفر از کارشناسان فاوا در شهر اصفهان به دست آمده است. برای سنجش اثرگذاری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بر ساختار کالبدی_فضایی شهر از روش مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که عامل به روز بودن بر همه ابعاد شهر خلاق یعنی خلاقیت وتوان بومی، ساختار کالبدی_فیزیکی شهر و ویژگی های اجتماعی_اقتصادی تأثیرگذار است. همچنین تأثیر آن، مهم تر از عوامل دیگر (مانند فراگیر بودن و تنوع فناوری های نوین) می باشد. عامل فراگیر بودن تنها بر خلاقیت و ارتقای توان بومی و عامل تنوع فناوری های نوین بر روی عملکرد اجتماعی_اقتصادی شهر اثرگذار است.
مولفه های موثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای مطالعه موردی: محله سرشور مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
17 - 28
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های توسعه محله ای ضروری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، مزایا و چالش های مشارکت با کودکان و در نهایت پاسخ به این سئوال است که«مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای چه چیز است؟». به منظور پاسخ به این سئوال به عنوان نمونه مطالعه، در محله سرشور مشهد که به دلیل قرارگیری در بافت مرکزی و قدیمی مشهد و روند رو به افزایش ترک ساکنان محله، مشارکت در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، سعی شده با استفاده از روش های مشارکتی برای کودکان7-14سال(مقطع ابتدایی) مانند نقاشی، پرسشنامه، انشا و کارگاه های آموزشی، به شناختی از وضع موجود محله با تأکید بر کودکان دست یافت. در نهایت، بعد از بررسی مبانی نظری، با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظر کارشناسی، پیش نیازهای مشارکت کودکان به تفکیک مرحله تهیه و اجرای طرح توسعه محله تعیین شد. براساس نتایج حاصل از این ارزیابی مشخص شد که چهار مؤلفه بسترسازی، فرهنگ سازی، نهادسازی و دوام مشارکت در ارتقای مشارکت کودکان مؤثر هستند؛ که در محله سرشور، شاخص آگاه سازی در رابطه با مؤلفه بسترسازی، بیشترین تأثیر را بر فرایند تهیه طرح و دو شاخص حمایت نهادها( مؤلفه نهادسازی) و کنترل و دوام مشارکت بیشترین تأثیر را بر فرایند اجرای طرح دارند. یافته های حاصل از این تحقیق نه تنها به برنامه ریزان و طراحان برای درک بهتر چگونگی مشارکت کودکان در برنامه ریزی و طراحی محیط و توسعه بهتر جوامع دموکراتیک و دوستدار کودک کمک خواهد کرد بلکه بستری مناسب برای استفاده از مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند طرح های توسعه محله ای را فراهم می سازد.
اثرات کشت زعفران بر اقتصاد بهره برداران در نواحی روستایی شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربردهای متعدد زعفران، مصارف متنوع غذایی، اثر اقتصادی تولید زعفران و به ویژه آثار کشت زعفران در درآمد کشاورزان، توجه ویژه به تغییر الگوی کشت، تولید زعفران و پیامد اقتصادی میان بهره برداران و خانوارهای روستایی را بیش ازپیش روشن می سازد. بهره برداران محصولات کشاورزی می توانند با انتخاب محصولات متناسب با شرایط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود به اثرات اقتصادی ناشی از آن محصول دست یابند. هدف این مقاله نیز بررسی اثرات کشت زعفران بر وضعیت اقتصادی بهره برداران خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات و داده ها در مطالعات نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه میدانی از طریق پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کشاورزان بهره بردار زعفران در دهستان سیاهرود شهرستان تهران می باشد (145 N= ). با استفاده از فرمول کوکران 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss 23 از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت کشت زعفران بر مؤلفه های اقتصادی موردمطالعه شامل اشتغال با میانگین (09/4)، بهبود کیفیت خدمات و امکانات با میانگین (06/4)، دسترسی به خدمات و تسهیلات با میانگین (01/4)، درآمد با میانگین (82/3)، پس انداز و سرمایه با میانگین (81/3) و رفاه اجتماعی با میانگین (80/3) در بین بهره برداران بوده است؛ هر یک از مؤلفه های اشاره شده، اثرات مثبت شاخص های اقتصادی در میان بهره برداران و خانوارهای روستایی بهره بردار را به همراه داشته، به طوریکه درآمد، پس انداز، اشتغال، تنوع فعالیت اقتصادی و شغلی در سطح قابل قبولی در روستاها افزایش داشته است.
بررسی و تحلیل عوامل کالبدی مؤثر بر نقشه ذهنی کودکان از محیط های آموزشی (مطالعه موردی: مقطع دوم مدارس ابتدایی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر نظام آموزشی، عوامل مختلفی در تعامل با هم قرار می گیرند تا فرآیند یاددهی و یادگیری برای فراگیران حاصل گردد. در این بین، ویژگی های کالبدی مدارس از جمله مباحث بسیار مهم در ارتقاء کیفیت آموزش و یادگیری است. توجه به این مؤلفه ها در طراحی نه تنها در راستای ارتقاء کیفی محیط می تواند مفید باشد؛ بلکه به سبب مقیاس ذهنی کودک می تواند بر تصویر ذهنی او از محیط تأثیر گذاشته و از این گذر بر شکل گیری مفاهیم رفتاری مانند خوانایی و حس تعلق به محیط مؤثر واقع گردد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی مؤلفه های کالبدی مؤثر بر تصویر ذهنی کودکان از محیط های آموزشی می باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ماهیت: توصیفی-تحلیلی، استراتژی: پیمایش، شیوه پژوهش: کیفی و کمی به صورت ترکیبی می باشد. روش کسب و استخراج تصاویر ذهنی کودکان در این مطالعه، «نقشه های کروکی وار» و تحلیل با استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 است. همچنین برای رتبه بندی عوامل اکتشافی نیز از روش تحلیل عاملی و نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع دوم دبستان های دخترانه و پسرانه شهر رشت می باشند که تعداد 120 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج گام اول پژوهش مشخص کرد که از میان فضاهای کالبدی مدارس به ترتیب، بیشترین فراوانی در ترسیم عناصر کالبدی مدرسه به ترتیب از ان کلاس ها (32%)، حیاط و زمین بازی (28%)، و راهرو مدارس(18%) است و کمترین اشاره نیز به آبخوری مدرسه (8%) شده است. در واقع به نظر می رسد که فضاهای کالبدی که دانش آموزان به طور روزانه در مدرسه با آنها درگیر هستند، در تصاویر ذهنی آنها از مدرسه نمایان است. در گام دوم پژوهش، 4 عامل «هندسه و چیدمان فضا»، «فضاهای باز و نیمه باز»، «فضاهای ارتباطی» و «نشانه ها»، به عنوان عوامل تشکیل دهنده تصاویر ذهنی کودکان شناسایی شدند که از میان این عوامل، «هندسه و چیدمان فضا»، بیشترین تأثیر را بر نقشه های ذهنی کودکان در نمونه های مورد مطالعه داشته است. تاثیر « فضاهای باز و نیمه باز»، نیز تأثیر به وضوح در نقاشی و تصاویر ذهنی کودکان مشهود بود. عامل « فضاهای ارتباطی»، عامل مهم دیگری بود که بعضاً در تصاویر ذهنی کودکان از محیط آموزشی شان به چشم می خورد. در خصوص عامل چهارم، «نشانه ها» ورودی مدرسه جزء پرتکرار ترین نشانه ها در نقاشی کودکان بود همچنین بوفه های مدارس در اکثر نقاشی ها به چشم می خورد، تخته سیاه عنصر غالب تصاویر کودکان از کلاس و پله های مدارس در مدارس دارای طبقات، جزء عناصر پرتکرار نقاشی کودکان به حساب می آمد.
ارزیابی سطح هوشمندی محلات شهری ارومیه مورد مطالعه: مناطق پنج گانه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1335 - 1351
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند و عوامل مؤثر بر آن از طریق شش شاخص حکمروایی، مردم، زندگی، پویایی، محیط، و اقتصاد هوشمند است. روش پژوهش این تحقیق تحلیلی- توصیفی و آزمون همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از مدل های کمی تصمیم گیری های چندمعیاره آنتروپی، ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای، و تحلیل رگرسیون استفاده شده است . حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی ساده و تخصیص متناسب است. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص شهر هوشمند در محله 8 شهریور با امتیاز تاپسیس 0.799 واقع در منطقه 3 در رتبه نخست هوشمندی در بین محله های شهر است که بیشترین ضریب تأثیر در این محله مربوط به شاخص های زندگی هوشمند با امتیاز 0.29 است. رتبه آخر این رده بندی مربوط به محله کوهنورد با امتیاز 0.16 واقع در منطقه 2 شهر ارومیه است. همچنین، میزان هوشمندی بین شاخص های تلفیقی در رتبه بندی مناطق پنج گانه، منطقه 3 با وزن 1 و منطقه 4 با وزن 0.001 به عنوان دو قطب متضاد برخوردار و محروم در سطح محله مطر ح اند. بین حکمروایی و شاخص های تلفیقی شهر هوشمند ارتباط همبستگی معناداری مشاهده نشد . شاخص ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص های مردم هوشمند با مقدار 0.86 و کمترین میزان نابرابری در شاخص های محیط هوشمند با مقدار 0.40 وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون توأم نشان می دهد از بین شاخص های شش گانه، شاخص های زندگی و اقتصاد هوشمند بیشترین سطح معناداری را در تبیین و پیش بینی شهر هوشمند دارند .
تحلیلی بر مدیریت روستایی ایران با تاکید بر موقعیت اجتماعی و اقتصادی دهیاران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان تکاب، استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی شتابان و افزایش ناگهانی تعداد شهرها طی چند دهه ی اخیر در ایران، با عدم توازن در شبکه شهری همراه بوده است. استان زنجان یکی از استا ن هایی است که طی سال های 1355 تا 1391 با مسئله ی عدم توازن شبکه ی شهری مواجه شده است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل تحولات شبکه ی شهری استان زنجان و سنجش میزان تعادل آن است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری داده ها اسنادی است. در این پژوهش از مدل های نخست شهری، چهارشهر، رتبه – اندازه، تعدیلی بهفروز، ضریب آنتروپی، تحلیل لگاریتمی و فاصله ی نقطه ی جدایی برای تحلیل تحولات و میزان تعادل شبکه ی شهری استفاده شده است. یافته های این پژوهش عبارتند از: یکم؛ شبکه ی شهری استان زنجان نامتوازن و با پدیده نخست شهری مواجه است، دوم؛ شهر شدن نقاط روستایی مانند نیک پی، نوربهار و کرسف منجر به برجسته شدن پدیده ی نخست شهری و ناتوازنی شبکه ی شهری استان شده است. علی رغم این مسئله، نتایج پژوهش نشان می دهند که تا پیش از سال 1385 عدم توازن در شبکه ی شهری استان شدید بوده است و این ناتوازنی به تدریج تا سال 1391 با آهنگی آرام رو به کاهش نهاده است و اکنون شبکه ی شهری استان به سمت تعادل در حرکت است.در پایان نیاز است تا ضمن تعریف مجددی از سلسله مراتب شهری، توزیع جمعیت بر مبنای این تعریف جدید قرار گیرد. بدین ترتیب که با ایجاد امکانات و جاذبه، شهرهای ضعیف در سلسله مراتب شهری، جاذب جمعیت شوند.
شناسایی مهمترین عوامل توانمندسازی روستائیان در زمینه اشتغال (نمونه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان کبودرآهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش،شناسایی امکانات توانمندسازی روستائیان، سه روستای کردآباد، ویان و طاهرلو کبودرآهنگ در زمینه اشتغال، بوده است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی و جامعه ی آماری، افراد 18 تا 65 سال(سن اشتغال) این روستاها بوده است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران (256نفر) تعیین و به روش تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی67/0 بوده است.در تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون هایT تک گروهی، آزمونF، آزمون تعقیبی شفه وآزمون فریدمن با نرم افزارSPSS استفاده شده است. مهمترین نتایج تحقیق نشان عبارتند از: عوامل فردی موثر در توانمندسازی روستائیان در اشتغال، به ترتیب : افزایش مقبولیت فرد نزد دیگران، تقویت خوداتکایی و استقلال افراد، تقویت حس همکاری و کمک به یکدیگر، ایجاد علاقه به کسب موفقیت های تازه است. عوامل محیطی موثر در توانمندسازی روستائیان در اشتغال به ترتیب: دسترسی به ابزار و لوازم مورد نیاز اشتغال، دسترسی به نیروی کار ارزان قیمت و دسترسی آسان به مواد اولیه تولید است. عوامل فردی توانمندسازی روستائیان روستای کردآباد وویان بیشتر از روستائیان روستای طاهرلو و عوامل محیطی توانمندسازی روستائیان روستای کردآباد بیشتر از روستائیان طاهر لو و ویان است .
سنجش سطح کیفیت پارک های شهری نواحی منطقه چهار شهر اهواز با استفاده از مدل ELECTRE
حوزه های تخصصی:
در نگاه برنامه ریزان شهری، پارک ها یکی از بارزترین فضاهای عمومی شهر و اجزای بسیار مهم بدنه شهری، انسانی و طبیعی هستند که به عنوان یک عنصر زنده و پویا، نقش بازده اکولوژیک، اجتماعی و زیباسازی سیمای شهر را بر عهده دارند. هدف از این پژوهش سنجش سطح کیفیت پارک های شهری در شهر اهواز است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی موردی و پیمایشی است. شاخص های موردبررسی مساحت پارک، مساحت فضای سبز، وضعیت زهکشی، تعداد پایه های روشنایی، تعداد صندلی، تعداد سطل، تعداد درخت و درختچه، سرویس بهداشتی، وسایل بازی، تعداد آب نما، مساحت معابر، سایبان و آلاچیق، مجسمه و یادبود، نگهبانی، بوفه و غذاخوری، آبخوری، زمین بازی کودکان است. جهت پردازش و تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ELECTRE و برای ارزیابی اوزان شاخص های پژوهش از مدل ANTROPY استفاده شده است. درنهایت پس از سنجش شاخص های موردنظر در پژوهش، سطح کیفیت پارک های منطقه چهار اهواز به این صورت است که ناحیه یک منطقه چهار اهواز ازلحاظ شاخص های موردبررسی نسبت به دیگر نواحی این منطقه کیفیت پایین تر و ناحیه دو نسبت به دیگر نواحی کیفیت بالاتری دارد.
ارزیابی ظرفیت آموزشی مدیران شهری با روش معادلات ساختاری (مطالعه موردی: مدیران سطح میانی شهرداری زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
189 - 209
حوزه های تخصصی:
در دهه گذشته، به دنبال ظهور فناوری های نوین، تحولات بازار و رویکردهای جدید مدیریتی، سازمان ها با تغییرات عمده ای مانند دانش محور شدن روبه رو شدند. این امر بر اهداف و فرایندهای کاری آن ها تأثیر گذاشته و آن ها را متحول کرده است. مدیریت شهری نیز از این قاعده مستثنا نیست و ناگزیر به پذیرش تحول سازمانی در مدیران خود است. پژوهش توصیفی-تبیینی حاضر با ماهیت کاربردی-کمی، با هدف ارزیابی ظرفیت آموزشی مدیریت شهری، به ارزیابی نیاز آموزشی مدیران شهرداری شهر زنجان اولویت داده است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با تکیه بر ابزار پرسشنامه بوده است. حجم نمونه با توجه به جامعه 200 نفری مدیران سطح میانی شهرداری زنجان براساس جدول مورگان 127 نفر به دست آمد و متغیرهای ظرفیت نیاز توسعه ای، نیاز مکمل و نیاز حل مسئله به صورت تصادفی در شهرداری زنجان سنجیده شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS اجرا شد و سپس تحلیل نحوه و چگونگی ارتباط متغیرهای تأثیرگذار بر ظرفیت آموزشی مدیران به کمک مدل معادلات ساختاری (روش تحلیل مسیر) صورت گرفت. براساس نتایج، ظرفیت آموزشی مدیران با متغیرهای ظرفیت نیاز توسعه ای، نیاز مکمل و نیاز حل مسئله با ضریب تأثیر بالای 88/0 و t-value بالاتر از سطح اطمینان 96/1 ارتباط معنی داری با جهت مثبت دارد و متغیرها نیز با یکدیگر در ارتباط معنادار هستند. از سوی دیگر، نماگرهای سنجش متغیرهای نیاز توسعه ای و نیاز مکمل پایین تر از نیاز حل مسئله است و نماگرهای ساختاری پیش بینی کننده، مانند داشتن برنامه راهبردی، خلاقیت، برنامه واحد کار و حفظ و پرورش نیرو پایین تر از حد استاندارد تعریف شده هستند.
تحلیل و محاسبه مناسب ترین جهت ساختمان از منظراقلیمی با استفاده از روش قانون کسینوس ها در شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای تحلیل و محاسبه مناسب ترین جهت ساختمان از منظراقلیمی با استفاده از روش قانون کسینوس ها در شهر سقز تدوین گردیده است با استفاده از روش قانون کسینوس ها مناسب ترین جهت ساختمان در شهرستان سقز ابتدا بدون در نظر گرفتن عامل باد و سپس با لحاظ نموده این عامل محاسبه و ارائه شده است. برای این محاسبه لازم بود ابتدا سمت و زاویه تابش برای تمام طول سال محاسبه می شد. برای این کار از نرم افزار QBasic استفاده شده است. نتایج نشان داد که با اولویت قرار دادن انرژی در دوره سرد سال برای ساختمان های یک طرفه جهت جنوب، ساختمان های دو طرفه جهت شمال غرب - جنوب شرق و جهت شمال شرق- جنوب غرب، ساختمان های چهارطرفه جهت شمال - جنوب و غرب - شرق، مناسب ترین جهات جغرافیایی برای استقرار جهت دیوار ساختمان ها می باشند. بنابراین جهات دیوارها باید حتی المقدور در جهتی بین 180 درجه (جنوب) تا 135 + (جنوب شرق) انتخاب شود. با این همه چون در ساختمان های دو طرفه (آپارتمانها) بالاترین مقدار انرژی به دیوار جهت جنوب شرقی می تابد و چون این جهت با جهت شیب توپوگرافیک شهر هم منطبق است. بهترین جهت برای ساختمان های آپارتمانی جهت جنوب شرقی – شمال غربی است.نقشه کالبدی شهر تهیه شده و الگوی خیابان های اصلی و فرعی شهر استخراج و میزان انطباق الگوی گسترش مساکن نشان داد که بافت قدیم شهر انطباق تقریباً کاملی با الگوی مناسب جهت گیری حاصل از تحقیق و همساز با اقلیم دارد.
تبیین نظری - فلسفی مفهوم فضای جغرافیایی در چارچوب فرایند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی و ارزیابی چرخه عمر کسب وکارها با قابلیت برندسازی در مناطق روستایی مورد: منطقه ترکمن صحرا(استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کسب وکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و چرخه عمر پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسب وکارها جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد . این مقاله از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های احتمالی و هدفمند در نمونه برداری و جمع آوری داده هاست. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، تکنیک وزن دهی جمع رتبه ای، تصمیم گیری چند شاخصه ارس( ARAS ) وآزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 220 نفر از استادان دانشگاه های استان گلستان، کارشناسان ادارات دولتی، مدیران روستایی شامل؛ بخشداران ، نمایندگان شوراهای بخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل داده اند. جمع آوری داده ها از نمونه ها نیز از طریق پرسشنامه های محقق ساخته انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های تبیین کننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی ، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباق پذیری با وزن 091/0 در رتبه دوم، کیفیت گرایی با وزن 086/0 و ارزشمندی با وزن 081/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند. همچنین از میان کسب وکارها و محصولات رایج منطقه ؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالی بافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم ، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامت گاه های بوم گردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامه ریزی برندسازی محصولات و خدمات قرار داشته اند. در نهایت نتایج حاصل از بررسی چرخه عمر کسب وکارهای با قابلیت برندسازی با مقایسه میانگین وضع موجود و میانگین پیش بینی شده جهت رشد و توسعه کسب وکارها( T-value=3 ) نشان می دهد که کسب وکارهای موردبررسی در مرحله ای پایین تر از رشد و توسعه خود یعنی در مرحله درگیری قرار دارند.