فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
127 - 142
حوزه های تخصصی:
کاهش فعالیت بدنی و عوارض ناشی از آن، ازجمله مسائلی است که در سال های اخیر متخصصان حوزه سلامت را به خود مشغول کرده است. یکی از جنبه های موردتوجه در این موضوع، بررسی راهکارهای ارتقاء فعالیت های سلامت محور در کمترین زمان و با حداقل هزینه ممکن، حین زندگی روزمره است. «پیاده راه های سلامت محور» مسیرهای جذاب شهری هستند که ضمن برقراری یک «اتصال فعال» میان مقاصد روزانه شهری، امکان فعالیت بدنی ورزش را به طور رایگان در فضاهای باز و عمومی برای مردم فراهم می آورند. توسعه این گونه فضاها، علاوه بر جنبه «کارکردی» و «زیست محیطی» آن، به ارتقاء سلامت عمومی ساکنان شهر، کمک قابل توجهی می کند.هدف از این مقاله، بررسی تأثیر مؤلفه های کیفیت محیطی بر استقبال مردم از پیاده راه های سلامت محور شهری است. این مقاله، به لحاظ هدف، کاربردی بوده، رویکرد آن، تحلیلی – تفسیری است و از راهبرد کمّی و ابزار «پرسشنامه» به منظور جمع آوری داده ها و از آزمون «رگرسیون خطی» به منظور تحلیل آن ها استفاده نموده است. به این منظور ضمن انتخاب «پیاده راه سلامت شیراز» به عنوان نمونه موردی، پس از مرور ادبیات، شاخص های محیطی مؤثر بر ارتقاء کیفی پیاده راه های سلامت محور شهری استخراج گردیده و در چهار دسته؛ عملکردی، زیست محیطی، کالبدی- زیبا شناسانه و اجتماعی دسته بندی شده اند. سپس به کمک تدوین پرسشنامه ای در 21 گویه، تأثیر شاخص های محیطی موردنظر به عنوان متغیرهای مستقل بر استقبال از این دسته فضاها توسط 380 نفر از استفاده کنندگان از پیاده راه موردنظر، ارزیابی گردید.. نتایج حاصل از تحلیل داده ها به کمک آزمون رگرسیون خطی چندگانه، نشان می دهد «ایمنی»، «همه شمولی» و «کیفیت های بصری» بیشترین تأثیر را بر استقبال شهروندان از پیاده راه های سلامت محور شهری داراست.
پارامترهای کلیدی در ساخت و مدیریت برند در روستاهای ژئوتوریسمی استان اصفهان (مطالعه موردی: روستاهای مصر و گرمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: توسعه گردشگری در نواحی روستایی، توجه به ساخت و مدیریت برند و پتانسیل های این مقاصد، می تواند در جذب هرچه بیشتر گردشگر، ارائه خدمات تخصصی و مطلوب تر و افزایش اعتماد مشتری تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر سه هدف را دنبال می کند: ۱) شناسایی پارامترهای مهم در ساخت و مدیریت یک برند گردشگری روستایی در مقاصد ژئوتوریسمی ایران، ۲) شناسایی چالش ها و مشکلات عدم موفقیت یک برند گردشگری روستایی و ۳) پیشنهاد یک برند ژئوتوریسمی روستایی برای روستاهای مقصد بیابان گردی و ژئوتوریسمی در استان اصفهان.
روش: در این پژوهش محققان با استفاده از روش دلفی به شناسایی مؤلفه های کلیدی پرداخته اند. جامعه آماری این پژوهش را پانزده نفر از نخبگان و کارشناسان این حوزه تشکیل داده اند. جمع آوری نمونه به روش گلوله برفی و توسط سه پرسش نامه (یک فرم مصاحبه و دو پرسش نامه بسته) انجام گرفته است. داده های فرم مصاحبه به روش کیفی (روش کدگذاری) و داده های پرسش نامه های بسته با روش کمّی و با استفاده از نرم افزار۲۰ SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهدکه نه پارامتر در ساخت و ده پارامتر در مدیریت یک برند گردشگری روستایی در مقصد ژئوتوریسمی نقش دارند. همچنین، بازاریابی نامناسب، عدم مدیریت صحیح، عدم حمایت جامعه محلی و بخش دولتی، عدم آموزش درست مردم محلی، عدم استفاده از نمادهای ویژه آن منطقه، عدم توجه به عوامل فرهنگی، متناسب نبودن برند با گونه گردشگری منطقه، عدم اجرای برند و برنامه های آن به صورت صحیح، عدم وجود خلاقیت در ساخت برند، عدم توجه به جامعه میزبان، عدم شناسایی درست منابع موجود، عدم شناسایی فرصت های سرمایه گذاری، پیچیدگی برندسازی، نبود نگاه اقتصادی و فوایدی که یک برند گردشگری می تواند برای منطقه داشته باشد، ایجاد تجربه ای متفاوت برای گردشگران، عدم استفاده از کارشناسان و متخصصان گردشگری، عدم استانداردسازی خدمات و زیرساخت ها، عدم رقابت پذیربودن، عدم به کارگیری و سرمایه گذاری بخش خصوصی در توسعه گردشگری، نامحسوس بودن محصولات گردشگری و عدم تمرکز در بخش های مختلف از جمله چالش های پیش روی برند می باشد. در واقع، به طور کلی می توان گفت ژئوتوریسم می تواند ابزاری برای برندسازی روستاهای مصر و گرمه باشد.
تحلیل فضایی پهنه های مخاطره آمیز شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیرساخت های نامناسب واحدهای سکونتگاهی و نابرابری های اجتماعی- اقتصادی موجود میان شهرها و روستاها، منجر به نابسامانی فضایی در شبکه سکونتگاهی کشور شده و آسیب پذیری آنها را در برابر بلایای طبیعی پیوسته افزایش داده است؛ در همین راستا این پژوهش سعی دارد با استفاده از منطق فازی، مناطق مخاطره آمیز استان اردبیل را پهنه بندی کند. نتایج به دست آمده از پهنه بندی خطر لرزه خیزی، نشان می دهد مناطق خطرناک عمدتاً در نزدیکی گسل ها و سنگ هایی با مقاومت اندک در برابر زلزله، قرار گرفته اند. نکته جالب توجه این است که تقریبا بخش های وسیعی از منطقه در شمال و جنوب، به ویژه بخش هیر، در پهنه بسیار خطرناک قرار دارد؛ فقط بخش های کوچکی در غرب منطقه در پهنه کم خطر قرار گرفته است. همچنین بر مبنای نقشه به دست آمده، بخش های غربی و جنوب شرقی منطقه با داشتن ویژگی هایی از قبیل شیب های تند و آبراهه های متراکم، بیشترین میزان آسیب پذیری ناشی از حرکات دامنه ای را دارد. نتایج نشان می دهد بیشترین خطر سیل خیزی و فرسایش در حوالی شمال غربی تا غرب و تا حدودی جنوب شرق منطقه در محدوده بخش هیر است. به طور کلی نقشه نهایی پهنه بندی مخاطرات در منطقه مطالعاتی حاکی از آن است که بخش های شمال غربی و جنوب شرقی منطقه در پهنه های بسیار خطرناک قرار دارد.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات و پراکنش افقی شهرها با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه و سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونه موردی: شهر تبریز در مطقع زمانی 1389-1363)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها با رشدی شتابان در حال گسترش و توسعه هستند، به طوری که فرایند توسعة شهرها در حال حاضر یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی پژوهشگران مسائل شهری است. افزون بر میزان رشد شهرها، چگونگی تغییرات کاربری ها در سطح کلان نیز مورد توجه می باشد .در پژوهش حاضر چارچوبی برای تهیه نقشه و تحلیل الگوهای قابل پیش بینی از گسترش شهر در مقیاس های فضایی- کالبدی متفاوت، با هدف تحلیل فرایندهای رشد و گسترش شهر تبریز فراهم شده است. در این مقاله با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و با استفاده از تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1363 تا 1389 با تاکید بر گسترش فضائی شهر تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته و نیز با استفاده از فنون پیش بینی تغییرات کاربری اراضی از جمله روش سلول های خودکار و زنجیره های مارکوف روند احتمالی گسترش شهر تبریز تا سال 1400 مورد پیش بینی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، مشخص شد که گسترش شهر تبریز در چه ابعاد و مقیاسی به ترتیب شدت عمل، کاربری های کشاورزی، مرتعی، آبی، بایر، کوهستانی پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت شهر تبریز از 5768 هکتار در سال 1363 به 11853 هکتار در سال 1389 رسیده و با این روند، طبق پیش بینی های انجام شده در سال 1400 به بیش از 14312 هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده این است که تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر تبریز در امتداد شرقی و غربی است؛ یعنی منطقه ای که زمین های مرغوب کشاورزی اطراف شهر در آنجا قرار گرفته است.
ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فناوری اطّلاعات و ارتباطات
حوزه های تخصصی:
فناوری اطّلاعات و ارتباطات به عنوان یک «فناوری جدید» به سرعت توسعه یافته و با غلبه بر محدودیت های زمانی و مکانی، به عنوان محور و کلید توسعه از آن یاد می شود. این فناوری به دلیل عمومیت با سایر فناوری ها تفاوت اساسی دارد. آنچه ممکن است سبب ناکارآمدی این فناوری شود، مقوﻟﺔ توزیع نابرابر آن در سطح مناطق است که پژوهشگران از آن تحت عنوان «شکاف دیجیتال» یاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف «ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فنآوری اطّلاعات و ارتباطات» است. نوع تحقیق، کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است که برای رتبه بندی، سطح بندی و میزان اختلاف میان شهرستان ها از الگوریتم تاپسیس و ضریب پراکندگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مجموع شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص های فناوری اطّلاعات و ارتباطات با سطح توسعه یافتگی فاصله دارند؛ تا جایی که شهرستان اصفهان (به عنوان رتبه اول) از نظر توسعه یافتگی ICT نسبت به شهرستان چادگان (به عنوان رتبه آخر) سه برابر توسعه یافته تر است؛ بدین معنی که توسعه یافتگی شهرستان ها در بخش ICT با میزان جمعیت آنها ارتباط مستقیم داشته و شهرستان های با جمعیت بیشتر از توسعه یافتگی بیشتری در زمینه فناوری اطّلاعات و ارتباطات برخوردار هستند. اهمیت متغیّرهای مستقل در تعیین میزان نابرابری شهرستان های استان اصفهان نشان می دهد که میزان شهرنشینی، دارای بیشترین تأثیر، و شاخص کالبدی دارای کمترین تأثیر در تعیین نابرابری شهرستان های استان اصفهان بوده اند که در خاتمه، راهکارهایی برای کاهش شکاف دیجیتال بین شهرها ارائه شده است که نیازمند توجّه جدّی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
بهبود شناسایی تغییرات در مناطق شهری با انتخاب ویژگی های طیفی و مکانی بهینه مبتنی بر الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنالیز تصاویر چندزمانه سنجش از دور، تکنیک کارآمدی برای شناسایی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در مناطق شهری می باشد. جدا از تکنیک بکار رفته برای شناسایی تغییرات،فضای ویژگی تأثیر بسیار زیادی در صحت نتایج دارد. حصول نتایج رضایت بخش در شناسایی تغییرات مناطق شهری، مستلزم بکارگیری ویژگی های طیفی و مکانی (بافت) بهینه می باشد. اگرچه جستجوی سراسری تنها تضمین دست یابی به مجموعه ویژگی های بهینه است، ولی در عمل فرآیندی بسیار زمانبر و غیرعملی است. در تکنیک های کاهش بعد همچون تکنیکPCA تنها استقلال آماری داده ها برای رسیدن به مؤلفه هایی جدید با وابستگی کمتر مدنظر بوده و بهبود صحت شناسایی تغییرات بطور مستقیم دنبال نمی شود. تعیین حدآستانه مناسب برای انتخاب ویژگی های بهینه در تکنیک تفکیک پذیری آماری (SAA) با فاصله JM نیز عملاً از کارایی این تکنیک می کاهد. تمرکز اصلی مقاله حاضر، انتخاب ویژگی های طیفی و بافت بهینه با الگوریتم ژنتیک و طبقه بندی کننده بیزین می باشد. جهت بررسی کارآیی تکنیک پیشنهادی، تغییرات شهر جدید سهند (شمال غرب ایران) با بکارگیری تصاویر سنجنده های IRS-P6 و Geo-Eye1اخذ شده در 14 جولای 2006 و 1 سپتامبر 2013 مورد بررسی قرار گرفت.تمامی تکنیک های مذکور در محیط برنامه نویسی MATLABR2013aپیاده سازی شدند.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد ویژگی های بافت می تواند به عنوان منبع اطلاعاتی مکمل، سبب بهبود نتایج شناسایی تغییرات در مناطق شهری شود. انتخاب ویژگی یک فرآیند تأثیرگذار در شناسایی تغییرات مبتنی بر ویژگی های طیفی و بافت می باشد. هریک از تکنیک های انتخاب ویژگی، محدودیت ها و مزایای خاص خودشان را داشته ولی در کل بهبود صحت شناسایی تغییرات را بدنبال دارند. مقایسه کارآیی تکنیک های انتخاب ویژگی نشان داد، تکنیک پیشنهادی در مقایسه با دو تکنیک متداولPCA و SAA (که نتایج مشابهی داشتند) از کارآیی و صحت بالاتری برخوردار است.با بکارگیری روش پیشنهادی، ضریب کاپا و صحت کلی نقشه تغییرات به ترتیب از 66/53% به 49/88% و از 94/58% به 39/90%،(در مقایسه با بکارگیری باندهای اصلی تصاویر)،افزایش یافت.
تحلیل فازی شاخص های موثر در ارزیابی توان توسعه شهری نمونه موردی: حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی-تحلیلی» با هدف تحلیل شاخص های مؤثر در ارزیابی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان به انجام رسیده است. شاخص های مؤثر در توان توسعه شهری حوضه، با توجه به منابع و داده های در دسترس در 12 شاخص توپوگرافی، پوشش گیاهی، درجه شیب، جهت زمین، وضعیت خاک، ارتفاع، توان کاربری، راه های ارتباطی منطقه، هیدرولوژی منطقه، پهنه اقتصادی و اجتماعی منطقه، وضعیت کاربری زمین و وضعیت گسل های موجود در منطقه دسته بندی شده است. جهت تشکیل پایگاه داده و تهیه لایه های مورد نیاز، از نقشه های پایه موجود در سازمان منابع طبیعی استان خوزستان استفاده شده است. برای دستیابی به وضعیت توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار لایه های تبدیل و تولید شده در محیط نرم افزار Arc GIS 10 با توجه به توابع عضویت فازی به نقشه های فازی شده تبدیل و جهت تحلیل وضعیت آن ها و مدل سازی نهایی ارزیابی توان توسعه شهری حوضه آبریز غفار از عملگر گامای فازی (Fuzzy Gama) ب هره برده ش ده است. ت لفیق نقشه های ت ولید ش ده در محیط ن رم اف زار 10 Arc GIS و فرایند فازی سازی و تحلیل فازی لایه ها در قالب شاخص های منتخب پژوهش نشان می دهد که حدود 67/0 از سطح حوضه مستعد برای توسعه شهری نمی باشد. آزمایش حد آستانه های 7/0، 8/0 و 9/0 برای تحلیل گاما نشان می دهد که تحلیل گامای فازی با آستانه 7/0 متناسب با شرایط موجود منطقه بوده و مطابق خروجی آن به غیر از قسمت های محدودی از جنوب شرقی و نوار مرزی شرق حوضه بقیه نواحی حوضه مستعد برای توسعه شهری اشد.
سیستان
مطالعة تطبیقی الگوی رشد فضایی-کالبدی کلان شهرهای تبریز و استانبول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی رشد شهری یکی از مباحث اصلی است که می تواند به پایداری و حیات شهرها کمک نماید و با تمام خصوصیات اعم از فرم و کارکرد و کالبد و محتوی، دغدغة بی پایان فیلسوفان و نظریه پردازان و آرمان گرایان از حداقل 5 قرن قبل از میلاد تا عصر حاضر بوده است و امروزه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و دست اندرکاران شهری باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. لذا، با توجه به ضرورت موضوع، ما نیز در پژوهش حاضر، در مطالعه ای تطبیقی در تلاشیم تا با استفاده از روش های کمی، الگوی رشد فضایی- کالبدی دو کلان شهر خواهر خوانده، یعنی کلان شهرهای تبریز و استانبول را ارزیابی کنیم. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت و روش، دارای رویکرد توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. به طوری که، ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات مورد نیاز پرداخته و سپس فرم کالبدی- فضایی رشد شهر تبریز (با 10 منطقه) و استانبول (با 39 منطقه) را با استفاده از روش های کمی محاسبه کرده است؛ برای سنجش فرم از چهار روش (آنتروپی، جینی، موران، گری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی رشد کلان شهر تبریز، پراکنده بوده و در سال 1390 گرایش به الگوی تصادفی را نشان می دهد. اما فرم کلان شهر استانبول، گرایش به الگوی رشد متمرکز را نشان می دهد.
فرهنگ و دانش تغذیه ای و ارتباط آن با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت غذایی، از عناصر اصلی سلامت فکری و روانی و جسمی افراد جامعه و سنگ بنای جامعه توسعه یافته است. این در حالی است که ناامنی غذایی به عنوان مسئله ای جدی، به ویژه در کشورهای کمترتوسعه یافته و درحال توسعه مطرح است. در تعاریف امنیت غذایی، به وجود غذا و دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذا و پایداری مصرف غذا توجه شده است؛ اما به نظر می رسد عواملی فراتر از این چهارچوب، بر امنیت غذایی اثر می گذارد. ناامنی غذایی، به رفتار مصرفی و عوامل بسترساز آن بستگی دارد. دراین میان، الگوی تغذیه و عادت های غذاییِ منبعث از فرهنگ و دانش تغذیه نیز بر سلامت افراد اثر می گذارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط فرهنگ و دانش تغذیه ای با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه انجام شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، پژوهشی کمّی است که اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه ای دوقسمتی شامل پرسشنامه سنجش ناامنی غذایی HFIAS و پرسشنامه محقق ساخته، طی نمونه گیری چندمرحله ای از 258 نفر سرپرست خانوارهای روستایی در یازده روستای شهرستان کرمانشاه گردآوری شد. نتایج برآورد وضعیت ناامنی غذایی نشان داد که بیش از 5/58درصد خانوارهای روستایی مطالعه شده، با ناامنی غذایی خفیف مواجه بودند یا در امنیت غذایی کامل قرار داشتند و حدود 7/14درصد به ناامنی غذایی شدید دچار بودند. بررسی نقش فرهنگ و دانش تعذیه ای نیز نشان داد که دانش تغذیه ای، اثر منفی و معنی داری بر ناامنی غذایی دارد. افزون براین، فرهنگ غذایی در رابطه بین دانش تغذیه ای با امنیت غذایی اثری میانجی دارد.
متروپلیس
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مناطق هفت گانه اهواز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش «عدالت فضایی» و 15 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی برای نیل به این هدف انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت ، شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل هایی چون ویکور، الکتر و توسعه انسانی (HDI) و برای رسیدن به یک نتایج واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک تلفیقی کاندرست استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که مناطق4 ، 3 و2 به عنوان برخوردارترین مناطق، مناطق1 و 8 نیمه برخوردار و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. سپس برای سنجش ارتباط بین جمعیت و برخورداری از خدمات شهری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی (471/0) به دست آمده گویای این واقعیت است که ارتباط ضعیفی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات وجود دارد.
واکاوی سازه های اجتماعی مؤثر بر موفقیت تعاونی های تولید روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گونه های شرکت های تعاونی که نقش مهمی در زندگی مردم، به ویژه روستاییان و کشاورزان دارد، شرکت تعاونی تولید روستایی است، که همواره به عنوان یکی از راه های اساسی برای فائق آمدن بر مشکلات کشاورزی مطرح بوده است. بنابراین، توجه به رشد و توسعة شرکت های تعاونی به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، که در سایة شناخت مفاهیم موفقیت تعاونی ها شکل می گیرد، بسیار ضروری است. پژوهش حاضر به تحلیل سازه های اجتماعی مؤثر بر موفقیت تعاونی های تولید روستایی پرداخته است. بدین منظور از روش توصیفی- همبستگی با رویکرد مقایسه ای بهره گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد بودند که جمعاً 1809 نفر عضو دارند و با استفاده از جدول پاتن و روش نمونه گیری طبقه ای به صورت متناسب 317 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که برای تعیین اعتبار آن از روش تحلیل عاملی، و به منظور تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای کمّی کردن داده های کیفی که به صورت طیف 7گزینه ای سنجیده شده بود، از نظریة مجموعه های فازی بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل مسیر (نرم افزار AMOSver20) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد ازلحاظ دستیابی به اهداف ازپیش تعیین شده (389/0 دامنة میانگین 012/0 تا 975/0) چندان موفق نبودند و تا رسیدن به حد موفقیت مطلوب فاصلة زیادی دارند. در این میان تعاونی تولید کاکان ازلحاظ میانگین (471/0) دستیابی به اهداف تفاوت معناداری با سایر تعاونی های مطالعه شده دارد و موفق تر عمل کرده است.
تحلیل روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فرش دست باف نقش مهمی در صادرات غیرنفتی، اشتغال و معیشت خانوارهای بافنده، به ویژه خانوارهای روستایی کشور دارد؛ ولی با چالش بهبود کیفیت و کارآیی در روش های مختلف تولید روبه رو است. این پژوهش با هدف بررسی روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در مناطق روستایی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت فرش تولیدی، از یک روش شناسی ترکیبی مطالعه موردی و پیمایشی استفاده کرده است.
روش: داده های کیفی با استفاده از فنون گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۹۰ نفر خانوار روستایی و کنش گران بازار فرش و دادههای پیمایش از طریق مصاحبه ساختارمند با یک نمونه ۲۶۵ خانوار بافنده که به تصادف از جوامع روستایی بافنده فرش شهرستان زنجان انتخاب شدند، گردآوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بافندگان روستایی از طریق شیوه های کارفرمایی مزدی، کارفرمایی سهم بری و خویش فرمایی فرش تولید می کردند. در شیوه ها ی کارفرمایی نسبت به شیوه خویش فرمایی، کیفیت نهاده های کلیدی تولید از جمله نخ، نقشه و رجشمار فرش بالاتر بود و فرش های تولیدشده بازارپسندی بیشتر و قیمت بالاتری داشتند؛ ولی ارزش افزوده کمتری به بافنده فرش تعلق می گرفت. سود بالا در روش کارفرمایی مزدی به دلیل برخورداری کارفرما از منابع بالای اطلاعاتی، مالی و نهاده ای است. آن ها از کانال های وسیع ارتباطی برای شناخت بازار و کیفیت نهاده ها برخوردار بوده، همچنین، از منابع مالی کافی برای خرید نهاده های با کیفیت و مرغوب و سرمایه گذاری بیشتر در تولید فرش برخوردار هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: فرضیه برتری شیوه کارفرمایی مزدی نسبت به دیگر شیوه ها را نمی توان تأیید کرد؛ به طوری که بافندگان روستایی خویش فرما نیز در صورت برخورداری از منابع اطلاعاتی، مالی و نهاده ای کافی، همچنین، تأثیرگذاری بر شبکه بازار از طریق تشکل های خود، می توانند حاشیه بازار را کاهش دهند و ارزش افزوده بیشتری را در زنجیره ارزش فرش ابریشم به دست آورند.
نقش خوشه های صنعتی کشاورزی در توسعه کسب وکار روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکار خوشه های صنعتی کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران است. داده های مورد نیاز از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 675 نفر از کارشناسان و مدیران واحدهای کسب وکار فعال در خوشه ها بوده است. بر مبنای جدول کرجسی و مورگان 250 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده است. روایی محتوای پرسشنامه توسط کمیته تحقیق و گروهی از کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (78/0-80/0) مورد تأیید قرار گرفت. از تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج یک الگوی مفهومی مبتنی بر رویکرد زیست بوم کارآفرینی استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی کارکرد خوشه در توسعه کسب وکارها به استخراج هفت عامل (با تبیین واریانس کل 19/73 درصد) منجر شد: (1) ارایه اثربخش خدمات کسب وکار، (2) هماهنگ سازی کسب وکارها، (3) تسهیل کارکردهای کسب وکار، (4) توانمندسازی نهادی محیط کسب وکار، (5) آموزش نیروی کار، (6) مدیریت کیفیت و (7) تسهیل سرمایه گذاری مشترک. نتایج تحلیل عاملی عوامل تأثیرگذار بر کارکرد خوشه ها در توسعه واحدهای کسب وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 56/68 درصد) منجر شد: (1) ظرفیت مدیریتی کسب وکارها، (2) توسعه یافتگی اکوسیستم کسب وکار خوشه، (3) تسهیلات نهادی، (4) عملکرد کسب وکارهای خوشه، (5) دسترسی به نهاده و خدمات کسب وکار و (6) جهت گیری راهبردی کسب وکارها. نتایج تحلیل عاملی پیامدهای تشکیل خوشه های کسب وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 16/64 درصد) منجر شد: (1) پیشبرد توسعه اقتصادی کشاورزی، (2) پیشبرد توسعه اجتماعی، (3) افزایش ظرفیت های تولید در بخش کشاورزی، (4) ترویج و توسعه کارآفرینی کشاورزی، (5) توسعه بازار محصولات کشاورزی، و(6) توسعه سرمایه انسانی در بخش کشاورزی. طبق مولفه های حاصل از تحلیل عاملی، الگوی مفهومی از کارکرد خوشه های صنعتی در توسعه فضای کسب وکار ارایه شده است.
مدل کیفی کنش سرمایه اجتماعی با فرآیند توسعه روستایی مورد: روستای فارسینج در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه یافتگی روستای فارسینج است که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی انجام پذیرفت. جامعه مورد مطالعه، افراد 20 سال به بالای کلیدی روستای فارسینج بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز آغاز گردید، این روند تا رسیدن به اشباع تئوریک ادامه یافت. داده های حاصل در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و جایگاه سرمایه اجتماعی در فرآیند توسعه یافتگی روستای فارسینج تبیین شد. نتایج نشان داد آنچه این روستا را به لحاظ توسعه یافتگی از روستاهای دیگر متمایز می سازد، الگوی بومی توسعه این روستا می باشد که بر مبنای سرمایه اجتماعی برون گروهی شکل گرفته است. نتایج این مطالعه علاوه بر غنای ادبیات پژوهش های کیفی مرتبط با سرمایه اجتماعی، سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی را یاری خواهد کرد در مطالعات زمینه یابی پروژه های توسعه، تنها به سرمایه های فیزیکی و مادی بسنده نکرده و به سرمایه اجتماعی به عنوان محوری که کارآیی سایر اشکال سرمایه را تضمین می کند، توجهی ویژه مبذول دارد.
تحلیل مهارت های کارآفرینی زنان در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در فرایند توسعه کارآفرینی، داشتن مهارت و خلاقیت است؛ این امر به ویژه در جامعه زنان روستایی می تواند مفیدتر باشد، به طوری که مهارت های کارآفرینانه زنان در بازار کار و مشارکت در فعالیت های اقتصادی اجتماعی، به یکی از شناسه های مهم توسعه انسانی تبدیل شده است. بر این اساس تحقیق حاضر به بررسی مهارت های کارآفرینی زنان در نواحی روستایی می پردازد. این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی پیمایشی انجام شده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در بخش مرکزی شهرستان فریمان، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 209 نفر تعیین شد. اطلاعات به دست آمده در نرم افزارهای SPSS و GIS و تحلیل خاکستری در قالب پرسش نامه بررسی شد. آلفای کرونباخ پرسش نامه 96/0 محاسبه شد که نشان دهنده پایایی و قابل اعتماد بودن آن است. یافته ها نشان داد در روستاهای بررسی شده، در هفت مهارت مطالعه شده از لحاظ مقایسه میانگین مهارت مدیریتی، قوی و از لحاظ مهارت تکنیکی و فنی، ضعیف هستند. همچنین بین متغیرهای فردی و مهارت کارآفرینی همبستگی مثبت و معنادار با شدت متوسط تا قوی وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی تحلیل خاکستری، سه روستای قلعه نو فریمان با ضریب 87/2، سنگ بست با ضریب 83/2 و عشق آباد با ضریب 82/2 بیشترین درجه خاکستری را در مقایسه با دیگر روستاهای نمونه به دست آورده اند و از نظر مهارت کارآفرنی زنان در وضعیت مطلوب تری قرار دارند.
مدل سازی پیامدهای گسترش گردشگری خانه های دوم بر مناطق روستایی و اثر آن بر رضایت جامعه محلی (مطالعة موردی: بخش قمصر شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام تحقیق، بررسی و تبیین پیامدهای گسترش گردشگری خانه های دوم و اثر آن بر رضایت جامعه محلی در بخش قمصر است.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و به کارگیری مدل سازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از پیامدهای گسترش گردشگری خانه های دوم و اثر آن بر رضایت مندی جامعه بومی در بخش قمصر اقدام شد. جامعه آماری تحقیق ساکنان بخش قمصر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم ۱۹۸ نفر انتخاب و با ابزار پرسش نامه مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته ها: یافته های حاصل از مدل عاملی مرتبه دوم نشان می دهد که سه عامل اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و کالبدی قادرند اثرات گسترش خانه های دوم گردشگری را اندازه گیری کنند. عامل اقتصادی بیشترین سهم را در تبیین اثرات توسعه گردشگری خانه های دوم به دست آورده است. بار عاملی اثرات اجتماعی توسعه گردشگری خانه های دوم ۹۲/۰ به دست آمده است. اثرات کالبدی ناشی از حضور خانه های دوم در منطقه با استفاده از چهار نماگر مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است. این شاخص ۶۲/۰اثرات گسترش گردشگری خانه های دوم را تبیین می کند. بار منفی محاسبه شده نشان گر اثرات منفی زیست محیطی توسعه گردشگری در منطقه است. در نهایت، یافته های حاصل از مدل ساختاری نشان می دهد که توسعه توریسم نقش مهمی در رضایت مندی ساکنان محلی ایفا کرده است. این اثرگذاری با ۴۷/۰ دارای سطح معنی داری ۰۰۰/۰ بوده است.
محدودیت ها: محدودیت اصلی پژوهش حاضر عدم دسترسی به اطلاعات خانه های دوم و لزوم بررسی های متعدد میدانی در منطقه مورد بررسی است.
راهکارهای عملی: گردشگری روستایی تحت تأثیر ابعاد اقتصادی، محیطی، اجتماعی و کالبدی می باشد و برای برنامه های توسعه گردشگری لازم است مجموع عوامل فوق مد نظر قرار گیرد؛ به نحوی که اثرات مثبت تقویت و اثرات منفی پیشگیری و کنترل شود. به این ترتیب، رضایت مندی حداکثری جامعه محلی به عنوان ضرورتی انکارناپذیر برای توسعه موفق گردشگری تحقق می یابد.
اصالت و ارزش: در پژوهش های مختلف، پیامدهای گسترش خانه های دوم مورد توجه قرار گرفته؛ اما تأثیر آن بر رضایت جامعه محلی بررسی نشده است، در تحقیق حاضر سعی شد همه ابعاد به صورتی جامع و سیستمی که نگرشی جغرافیایی است مورد توجه قرار گیرد و اثر آن بر رضایت جامعه محلی سنجیده شود.
ارزیابی عوامل مؤثر بر مکان یابی اسکان اضطراری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت بحران جزء جدایی ناپذیر برنامه ریزی شهری معاصر تلقی می شود و از جمله سناریوهای کارآمد برای ساماندهی وضعیت آسیب دیدگان «مکان یابی اسکان اضطراری» است. اسکان اضطراری مرحله ای است که طی آن فرایندهای اجتماعی توانمندسازی و بهبود نوع سکونتگاه ها پس از بحران صورت می گیرد. از نظر اجتماعی مسکن اضطراری به معنای نجات آوارگان، کمک به مصدومان و شروع فعالیت های روزانه پس از بحران است. در این نوع اسکان، فرایندهای اجتماعی توانمندسازی و بهبود نوع سکونتگاه ها پس از بحران انجام می گیرد. پژوهش حاضر با هدف «ارزیابی عوامل مؤثر بر مکان یابی اسکان اضطراری مطالعة موردی شهر ارومیه» است. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق اسنادی و پیمایشی است. براساس داده های مستخرج از طرح جامع شهر ارومیه، ابتدا شبکه های دسترسی، عامل طبیعی، مدیریت، امنیت و فاکتور عملکردی به صورت پیمایشی روی نقشه مشخص شد. سپس از کارشناسان مسائل شهری خواسته شد براساس مقایسات زوجی اولویت هایی را مشخص سازند. نتایج تحقیق نشان می دهد عامل طبیعی با میانگین وزنی 102/0 رتبة اول، عامل دسترسی با میانگین وزنی 087/0 رتبة دوم، عامل مدیریت با میانگین وزنی 075/0 رتبة سوم، عامل امنیت با میانگین وزنی 068/0 رتبة چهارم و درنهایت عامل عملکردی با میانگین وزنی 061/0 رتبة پنجم را دارد. در واقع فاکتورهای مؤثر بر مکان یابی اسکان اضطراری سهم متفاوتی در تحقق آن دارند که نیازمند توجه جدی مدیران و تصمیم سازان شهری است.