فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
در مناطق محروم، سیاست های حمل ونقل نقشی حیاتی در توسعه ایفا می کند. برخی پژوهشگران دسترسی نداشتن به نظام حمل ونقل روستایی و عناصر تشکیل دهندة آن را یکی از مهم ترین موانع در راه تحقق اهداف توسعة پایدار روستایی می دانند. بنابراین، قابلیت دسترسی به حمل ونقل روستایی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم توسعة پایدار می تواند آثار مختلفی بر تغییرات اندام وار مناطق روستایی داشته باشد. اگر روستا و سکونتگاه های روستایی را موجودی زنده تلقی کنیم، تغییرات اندام وار شاکله های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی سکونتگاه های روستایی را دستخوش تغییرات ساختاری می کند. این مقاله نشان می دهد چگونه قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل روستایی بر تغییرات اندام وار در نواحی روستایی تأثیر نهاده است. به این منظور، در تحقیق حاضر 27 روستا و 400 نفر از ساکنان بخش ئیلاق جنوبی شهرستان دهگلان انتخاب شده است. پس از تکمیل پرسش نامه، داده های حاصل از مطالعات میدانی با استفاده از نرم افزار SPSS و Arc-GIS تحلیل و ارزیابی شده است. یافته های تحقیق گویای این است که قابلیت دسترسی به حمل و نقل بر تغییرات اندام وار نواحی روستایی بخش ئیلاق جنوبی مؤثر بوده و در این میان زیر ساخت های حمل و نقل بیشترین تأثیر را بر تغییرات اندام وار منطقة مورد مطالعه داشته است.
سامان دهی و بهسازی محلات سنتی با استفاده از رویکرد شهرسازی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیم شهری، آثار گران بهایی هستند که نوع فرهنگ، معماری و ایدئولوژی حاکم بر سازمان فضایی شهری در دوران های مختلف را به نمایش می گذارند. انقلاب صنعتی، رشد تدریجی و ارگانیکی شهرها را تسریع بخشید و موجب بسط شهر به زمین های اطراف شد. هم زمان با انقلاب صنعتی، در حالی که شهر از درون تهی می شد، توسعه ی نامنظم شهری باعث کشیدگی شهر به طرف اراضی پیرامون شده بود. محلات سنتی، مخصوصاً در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه، با عدم تعادل بین ظرف(بافت قدیم) و مظروف(ساکنین) روبرو هستند. معرفی و تحلیل الگوهای شهرسازی جدید در ساماندهی و بهسازی محله ی سنتی«سرخاب» و کمترین میزان مداخله ی کالبدی، از جمله اهداف این تحقیق است. نوشتار حاضر می کوشد تا فرضیه ی «در ساماندهی و بهسازی محله ی سنتی سرخاب، براساس الگوی شهرسازی جدید» را مورد ارزشیابی و تحلیل قرار دهد. از نظر هدف پژوهشی، مقاله ی حاضر جزو تحقیقات کاربردی محسوب می شود. در جمع آوری اطلاعات، از روش های کتابخانه ای ، اسنادی و میدانی استفاده شده است. از نتایج تحقیق می توان به کارایی الگوهای شهرسازی جدید در ساماندهی محله ی سرخاب، رشد درون زای شهری، ارتقای ویژگی های فیزیکی و کارکردی از طریق تزریق عناصر جدید شهری، افزایش هویت محله ای، افزایش سرانه ی خدمات شهری و جلب مشارکت ساکنان محله ی مورد مطالعه اشاره نمود.
مدیریت شهری و ساماندهی سکونت گاه های غیر رسمی (نمونه ی موردی: کوی نه دره مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد با دوو نیم میلیون تن جمعیت به عنوان دومین کلان شهر کشور، در حال حاضر میزبان هشتصد و بیست هزار تن حاشیه نشین است که در شصت هسته جمعیتی به وسعت 3200 هکتار به صورت غیرمجاز زندگی می کنند. کوی نه دره به عنوان محدوده ی مورد مطالعه از جمله ی این سکونت گاههای غیررسمی است که با بیست و هفت هزار تن جمعیت و وسعت هشتاد هکتار در محدوده ی منطقه ی نه شهرداری مشهد قرار داراد. هدف این مقاله تبیین موانع و مشکلات پیش روی فرایند ساماندهی کوی نه دره و چاره جویی برون رفت از وضع موجود می باشد. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با طرّاحی دو نمونه پرسشنامه متشکل از ساکنان محله ی(صد خانوار)، مدیران شهری(ده سازمان) صورت گرفته است، سپس اطلاعات با استفاده از برنامه های نرم افزاری SPSS ، MINITAB و GIS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر آن است که ساماندهی سکونتگاه غیررسمی کوی نه دره با موانع و مشکلات متعددی از جمله نداشتن متولی مشخص، تعدد مدیریتی و ناهماهنگی بین دستگاهی، نگرش های نادرست مدیران به اسکان غیررسمی و نبود یک مدیریت واحد روبرو می باشد. از سوی دیگر، به دلیل نبود یک ارتباط تعریف شده سازمانی و هماهنگ بین شهرداری مشهد و سایر سازمان های تأثیرگذار در مدیریت شهری، ضرورت یک مدیریت واحد شهری نه تنها در حاشیه ی کوی نه دره، بلکه در کلیه ی مناطق حاشیه-نشین شهر احساس می شود.
رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی بر اساس زیرساخت های گردشگری شهری با روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در بسیاری از موارد، گردشگری شهری یکی از بخش های سرآغاز توسعه پایدار در شهرهای مناطق در حال توسعه در نظر گرفته شده است و سرآغاز برنامه ریزی صحیح برای دستیابی به گردشگری شهری پایدار، شناخت پتانسیل های نواحی از این منظر است. از جمله پتانسیل های نواحی مختلف در ارتباط با گردشگری شهری می توان به زیرساخت های گردشگری شهری اشاره کرد. بنابراین اهداف پژوهش حاضر در مرتبه اول، رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی از نظر برخورداری از زیرساخت های گردشگری شهری و در مرتبه دوم، مشخص کردن نحوه توزیع زیرساخت های گردشگری شهری در سطح استان با استفاده ازتکنیکTOPSIS،SAW و ضریب چولگلی پیرسونی است.این پژوهش ازنوع توصیفی تحلیلی بوده و داده های مورد نیاز آن به روش اسنادی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اولاً شهرستان های تبریز، مراغه و شبستر، سه شهرستان اول و شهرستان های ورزقان، چاراویماق و خداآفرین، سه شهرستان آخر در رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی بر اساس برخورداری از زیرساخت های گردشگری شهری می باشند. ثانیاً به کارگیری ضریب چولگی پیرسونی نیز نشان می دهد که توزیع زیرساخت های گردشگری شهری در سطح استان آذربایجان شرقی نامتقارن با چولگی مثبت است.
نقش الگوی مشارکت مردمی در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی : مطالعه ی موردی : محله عامری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور به دلیل افزایش جمعیت ، مهاجرت های بی رویه و توسعه افقی شهر ،عدم خدمات رسانی جدید به هسته های قدیمی شهر ، تمرکز فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در این بخش باعث شده است بافت قدیمی از نظر امنیتی، اجتماعی و اقتصادی با مشکلاتی روبرو شده و به مرور زمان دچار فرسودگی شوند که این فرآیند شهرها را از درون می پوساند و محله های خوب شهری را به محله های پست تبدیل می کند. شهر اهواز از جمله شهرهایی است که از مشکلات بافت فرسوده رنج می برد از میان محلات شهر می توان به محله عامری اشاره کرد. این محله هسته اولیه شهر بوده و دارای قدمتی تاریخی می باشد. در این پژوهش به وضعیت ابنیه و مساکن بافت از نظر کمی و کیفی پرداخته می شود و اینکه آیا وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ساکنین در فرسودگی بافت محله موثر بوده است؟ فرایند مشارکت مردمی در امر نوسازی و بهسازی به چه صورت موثر است؟ هدف از این پژوهش شناسایی بافت های فرسوده در این محله، تعیین شاخص های فرسودگی ، جایگاه و میزان مشارکت مردم در نوسازی و بهسازی بافت محله ، تحلیل مدل SWOT ، ارائه راه حل ها جهت برطرف کردن مشکلات ناشی از فرسودگی و ایجاد زمینه های مطالعات بعدی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- پیمایشی است. جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای (اسنادی، نقشه ، عکس هوایی و ... ) و میدانی (مشاهده ، پرسشنامه و مصاحبه ) و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS وArc GIS صورت می گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بافت موجود پایین بودن کیفیت ابنیه، مصالح ساختمانی ، کم عرض بودن معابر ، ناهنجاری های اجتماعی ، پایین بودن درآمد ساکنین و عدم توانایی در نوسازی و بهسازی بافت باعث شده است که این بافت ها روز به روز بر مشکلاتشان افزوده گشته و به مکان های آشفته و تخریبی تبدیل شوند لذا چاره اندیشی برای رفع این مشکلات ضروری است.
تغییرات ساختارهای اقتصادی و بنیان های جدید برنامه ریزی فضایی شهری و منطقه ای کلان شهرها، مورد شناسی: کلان شهرتبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل تطبیقی برنامه ریزی مبتنی بر بنیان های عصر صنعت و اطلاعات و تعیین تغییرساختارهایی است که برنامه ریزی فضایی را شکل داده اند. به نظر می رسد درشرایط عدم تطابق بنیان های برنامه ریزی با تغییرات ساختارهای اقتصاد جهانی، شهرها (خصوصاً کلان شهرها)که عامل رشد اقتصادهای ملی و ارتقاء دهنده جایگاه بین المللی و جهانی کشورها هستند، در برنامه ریزی های توسعه و عمران شهری و منطقه ای با مشکل تناقض های کالبدی نسبت به نقش بایسته شان مواجه می شوند. این مسأله می تواندراه جهانی شدن کشورها از طریق نقش آفرینی کلان شهرهارا مسدود نماید.
دراین مقاله، اصول پایه ای برای برنامه ریزی فضایی شهری و منطقه ای با استفاده از آراء و نظریه پردازی های صاحب نظران این حوزه ازجمله دانیل بل، فریتزماکلوپ، آلوین تافلر، فرانک وبستر، یونجی ماسودا، سیمون نورا، آلن منک، مارک اوری پورات و مانوئل کاستلز ارائه شده است زیرا این اندیشمندان دارای دیدگاههای مرتبط با جامعه ی اطلاعاتی هستند. در این مقاله کوشیده شده است سازمان یابی فضایی کلان شهرتبریز و منطقه شهری آن باحاکمیت انگاره جدید تبیین گردد. روش گردآوری و تحلیل داده هادراین مقاله به صورت تحلیل ثانویه می باشد. عمده ترین یافته های مقاله عبارتند از: ساده وکوتاهتر شدن فضا به دلیل کم شدن اجزای سیستم ها، جایگزینی آمیختگی اجزا به جای جدایی گزینی آنها، جایگزینیانبوه زدایی اززمان و مکان برتمرکز و تراکم، تغییر نظم دهی اجزا از ساختار عمودی به افقی، جایگزینی گسستگی بر پیوستگی فضایی اجزای سازمان، جایگزینی معیارهای کیفی برکمی درسازماندهی و تغییراندازه و مقیاس اجزای سیستم از بزرگ به کوچک.
بررسی علل و چگونگی تمرکزگرایی تهران در سه دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه، تا قبل از آغاز قرن حاضر، نظام شهری نسبتآ متعادلی داشته است، اما با به وجودآمدن حکومت متمرکز، تکیه بر درآمدهای نفتی و تزریق آن به قطب های انتخاب شده، به ویژه تهران، زمینة تمرکزگرایی فراهم شده و سبب شکل گیری و کاهش تعادل سرزمینی شده است. به علاوه، عوامل سیاسی، اقتصادی، زیرساختی، جمعیتی و نیروی انسانی نیز به تمرکزگرایی تهران دامن زده است و فاصلة تهران از سایر مناطق کشور را افزایش داده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوة اجرا، توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، به بررسی روند شکل گیری تمرکزگرایی در ایران و مرکز توجه آن، تهران پرداخته می شود و سپس با استفاده از روش شاخص ناموزون موریس، نابرابری و فاصلة ایجادشده بین مناطق مختلف کشور- که به نوعی محصول تمرکزگرایی است- بررسی می شود. درنهایت، با بهره گیری از سالنامه های آماری، عواملی که به تمرکزگرایی دامن زده اند، از نظر کمی و آماری بررسی می شود تا وضعیت تهران در این میان مشخص شود. نتایج نشان می دهد که استقرار درازمدت دولت مرکزی در تهران، ساختار سیاسی و اداری متمرکزی را در این شهر پایه ریزی کرده است که نتیجة آن زهکش کردن بخش وسیعی از جمعیت، فعالیت و امکانات به این محدودة جغرافیایی بوده است؛ به گونه ای که اغلب امکانات مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، یا در تهران متمرکزند یا از تهران کنترل می شوند.
تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی با استفاده از تحلیل های آماری چند متغیره و شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی و عوامل موثر بر آن از طریق شاخص های مختلف (جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی– درمانی، زیربنایی، حمل و نقل و ارتباطات و کالبدی) است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و همبستگی است . از مدل های کمی و برنامه ریزی از جمله تصمیم گیری های چند معیاره تاپسیس، آنتروپی، ضریب پراکندگی برای رتبه بندی و از روش های شبکه عصبی، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. برابر بررسی های صورت گرفته از بین 13 شهر مرزی استان آذربایجان غربی بر اساس تقسیمات اداری– سیاسی 1385، شهرهای پیرانشهر، سردشت و اسنویه که حدود 67.8 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را شامل می شوند به عنوان شهرهای مرزی توسعه یافته شناخته شده اند. شهرهای سیه چشمه، آواجیق، گردکشانه، تازه شهر و پلدشت که حدود 18.7 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را در برگرفته اند به عنوان شهرهای مرزی نیمه توسعه یافته و شهرهای میرآباد، سیلوانه، بازرگان، ربط و سرو که حدود 13.5 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را تشکیل می دهند به عنوان شهرهای محروم مرزی استان شناخته شده اند. استفاده از مدل ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص های فرهنگی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های اجتماعی بوده است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر بخش های فرهنگی و زیربنایی به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. در روش شبکه های عصبی بخش زیربنایی با میزان 100 درصد و بخش جمعیتی با میزان 8.8 درصد بیشترین و کمترین اهمیت را در بین ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. میزان نابرابری بین رتبه شهرهای مختلف در بخش های گوناگون با استفاده تحلیل واریانس چند متغیره بررسی گردید که نتایج بیانگر نابرابری رتبه شهرها در شاخص های مختلف بوده است. یعنی توسعه شهرها در شاخص های مختلف یکسان صورت نگرفته است.
بررسی ساختار ژئوپلیتیکی کشورهای حوزه دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی (سابق)، ساختار ژئوپلیتیکی کشورهای حوزه دریای خزر متحول شده است. در این میان هر یک از کشورهای این حوزه، از لحاظ ژئوپلیتیکی اهمیت خاصی پیدا کرده اند. دو کشور ایران و روسیه به دلیل قدمت تاریخی از ثبات ژئوپلیتیکی برخوردارند اما سه جمهوری تازه استقلال یافته یعنی قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان برای استمرار و استقلال، استراتژی برقراری روابط با قدرت های فرامنطقه ای را در پیش گرفته اند. بنابراین این کشورها علی رغم دارا بودن ژئوپلیتیک مشترک دارای نگرش های متفاوت می باشند. بر این اساس سؤال اصلی در این مقاله این است که :(عوامل تاثیرگذار بر تحولات ژئوپلیتیک کشورهای حوزه دریای خزر کدامند؟) به نظر می رسد موقعیت ژئوپلیتیکی جدید حوزه دریای خزر ناشی از عواملی چون ملیت، جمعیت، اقتصاد و غیره بوده است. هدف از ارائه مقاله، بررسی ساختار ژئوپلیتیکی کشورهای حوزه دریای خزر بخصوص جمهوری اسلامی ایران می باشد.
سطح بندی و سنجش درجه توسعهیافتگی شهرستان های استان مازندران با استفاده از مدل تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری از موضوع های مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود، لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر از لحاظ توسعه است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهمترین معیارهای توسعه به شمار می آید. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در بر می گیرد، توزیع متعادل امکانات و خدمات، گامی در جهت از بین بردن تفاوت های ناحیه ای و پراکندگی متناسب جمعیّت در سطح منطقه است. توسعه متوازن فضاهای جغرافیایی، نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. به همین جهت از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. در پژوهش حاضر سعی شده با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 88 شاخص توسعه در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و درمانی، کشاورزی و ... ) به تعیین و تحلیل سطوح توسعه شهرستان های استان مازندران پرداخته شود. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین شهرستان های استان به لحاظ شاخص های توسعه اختلاف وجود دارد و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 5 سطح بسیار برخوردار، برخوردار، نسبتاً برخوردار، محروم و بسیار محروم قرار داده که شهرستان های سوادکوه و رامسر به ترتیب با امتیاز 93/1 و 83/0 در سطح بسیار برخوردار و شهرستان های نکاء و گلوگاه به ترتیب با امتیاز 12/1- و 85/0- در سطح بسیار محروم واقع شده اند. نتایج نشان می دهد که 5/12 درصد شهرستان ها در سطح بسیار برخوردار، 75/18درصد درسطح برخوردار، 75/18درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 5/37 درصد در سطح محروم و 5/12درصد در سطح بسیار محروم قرار گرفته اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 5 گروه همگن طبقه بندی شده اند.
شهرهای اداری- سیاسی و ناپایداری شهری
حوزه های تخصصی:
در تاریخ شهر و شهرنشینی ایران، انقلاب مشروطیت از نظر اجتماعی- اقتصادی و فضایی به عنوان یک نقطه عطف به شمار می رود، زیرا مداخله سازمان یافته و هدف مند دولت در توسعه شهری، از این زمان پایه گذاری شد. از دهه چهل به بعد، آثار و نمودهای خود را در رشد الگوهای متفاوت شهری در نظام شبکه شهری کشور، نمایان ساخت و بدین ترتیب بسیاری از قانون مندیهای سنتی توسعه شهری را به هم ریخت. نوشته حاضر، یکی از این الگوها، یعنی شهرهای اداری- سیاسی را در قالب یک شهر پژوهی موردی، مورد بررسی قرار می دهد. در این راستا، ابتدا مولفه های بستر ساز و سازوکار اجرایی آن، که مقدم بر پیدایش شهرها و به شدت بر آن اثرگذار است، شناسایی و تحلیل شده است؛ سپس نتایج و پیامدهای منبعث از آن در عرصه های مختلف شهر، با تکیه بر مستندات آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج مقاله بر الگوی مداخله غیرعلمی و ناکارآمد دولت در توسعه شهر اداری- سیاسی تاکید دارد، که با جنبه های ناپایداری متعددی قابل تعریف است
تدوین و انتخاب استراتژی توسعه ی گردشگری استان لرستان بر اساس تحلیل SWOT و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان لرستان با وجود داشتن مناطق ممتاز گردشگری مانند قلعه ی فلک الافلاک، دریاچه ی گهر، آبشارهای زیبا، تاریخ کهن، میراث فرهنگی کم نظیر، موقعیت استراتژیک و فرصت های متعدد پیش رو همچون افزایش انگیزه مسافرت در بین مردم، وجود نیروهای متخصص و شرایط اقلیمی و طبیعی مناسب با ضعف ها و تهدیدهایی در استفاده از توانمندی های موجود در این زمینه مواجه است. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش روی گردشگری استان لرستان و ارائه ی استراتژی های مناسب و کارامد می باشد.
در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از گردشگران و صاحب نظران ادارات و سازمانهای دولتی مرتبط با صنعت گردشگری و هتل داری و صاحبان آژانسهای مسافرتی و تفریحی در سطح استان که سال ها در استان سابقه ی فعالیت در این زمینه را دارا بودند، مصاحبه به عمل آمد و با استفاده از مدل SWOT از تلاقی این عوامل با هم استراتژی های مناسب استان در چهار دستهSO، ST،WOوWTتعیین گردید.
در مرحله ی بعد برای انتخاب بهترین استراتژی جهت توسعه ی این صنعت ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی (QSPM) به کار گرفته شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOTپرسشنامه ای بر اساس مقیاس لیکرت به صورت 5 گزینه ای طراحی و توسط 30 نفر از کارشناسان و خبرگان گردشگری در سطح استان لرستان تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استراتژی های تدافعی مناسب ترین استراتژی ها برای توسعه ی گردشگری استان، می باشند. استراتژی WT3با میانگین 85/1 با تأکید بر تشویق و ترغیب مردم برای مسافرت به استان لرستان و تبلیغ جاذبه های گردشگری در بازارهای هدف به عنوان بهترین استراتژی پیشنهاد شده است.
توسعه ی گردشگری شبانه ی شهری در ایران تحلیل مقایسه ای شهرهای اصفهان، تبریز، شیراز، مشهد و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رونق گردشگری و اراده ی کشورها برای بهره گیری هر چه بیشتر از منافع مختلف به ویژه منافع اقتصادی ناشی از آن، تلاش جوامع را برای به کارگیری بهینه ی عناصر زمانی و مکانی در جهت جذب گردشگران بیشتر و ایجاد فرصت های جدید در این زمینه برانگیخته است. با توجه به اهمیت گردشگری شبانه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و وجود زمینه ها و امکانات بالقوه ی این نوع گردشگری در کشور از قبیل وجود زیارتگاه ها، آثار ارزشمند تاریخی و فرهنگی، مناسبت های آیینی و مطلوبیت محیطی، پژوهش حاضر به ارزیابی مقایسه ای پنج شهر کشور شامل اصفهان، تبریز، شیراز، مشهد و یزد از نظر چهار معیار کلی شامل «جاذبه ها و خدمات»، «وضع موجود شهر شب»، «مطلوبیت محیطی» و «وضعیت حمل و نقل شبانه» جهت برنامه ریزی و توسعه ی گردشگری شبانه پرداخته است. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش RALSPI صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری تحقیق، کارشناسان، استادان دانشگاه ها و مدیران سازمان های گردشگری با حداقل 15 سال سابقه ی مدیریتی، اجرایی و تحقیقات کاربردی در حوزه ی گردشگری، و حجم نمونه برابر 35 نفر می باشد. بر اساس نتایج این تحقیق، اصفهان با کسب امتیاز 7420/0 حائز رتبه ی نخستِ اولویت بندی توسعه ی گردشگری شبانه گردید. شهر تبریز با امتیاز 2072/0 و با فاصله ی قابل توجه از اصفهان رتبه ی دوم را کسب کرد و در مراتب بعدی شهرهای مشهد، شیراز و یزد به ترتیب با کسب امتیاز 1865/0، 1494/0 و 0496/0 در جایگاه های سوم تا پنجم رتبه بندی قرار گرفتند. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که در صورت اراده بر پایه گذاری و توسعه ی گردشگری شبانه در سطح ملی، بر اساس تلفیق نظرات کارشناسان حوزه ی گردشگری، شهر اصفهان با امتیاز قابل ملاحظه ای به عنوان گزینه ی ترجیحی در میان پنج شهر مورد مطالعه می باشد.
نقش عوامل طبیعی در پایداری سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش سکونتگاه های بشری و به ویژه روستاها بر پایه ی عوامل طبیعی مانند آب و خاک مناسب استوار بوده است. منطقه ی سبزوار با فراهم نمودن این عوامل، از گذشته های دور به عنوان یکی از مهم ترین کانون های سکونت بشری در شرق ایران محسوب می شود. نتایج نشان می دهد که رابطه ای معنی دار و نسبتاً قوی بین داده های طبیعی یعنی موقعیت، آب و اراضی کشاورزی و روند تحولات جمعیت در دوره 85-1345 به عنوان یکی از شاخص های پایداری سکونتگاه های روستایی برقرار است، به نحوی که میزان همبستگی بین موقعیت روستا و رشد سالانه جمعیت 216/0 می باشد. باتوجه به یافته های پژوهش، راهکارهای اجرایی برای تداوم پایداری سکونتگاه های روستایی شامل بهره برداری بهینه از منابع آب و خاک، تقویت بنیان های اقتصاد روستایی، مدیریت اراضی کشاورزی، تعیین الگوی کشت و اصلاح الگوی مصرف آب کشاورزی پیشنهاد شده است
بررسی جغرافیایی جرایم در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به بالا بودن نرخ جرم وجنایت کشور در مقایسه با سایر کشورهای جهان به ویژه در شهر تهران به عنوان مرکز سیاسی و بزرگترین شهر کشور در این مقاله سعی شده ضمن بررسی پراکندگی جغرافیایی جرایم و شناسایی مکانهای جرم خیز در سطح شهر تهران به ارزیابی شرایط مکانی شهر و حوزه های جرم در رفتار و فعالیتهای غیر قانونی به پردازد در این بررسی از روشهای تحلیل همبستگی و فرصت های جرم بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شده است نتایج تحقیق نشان می دهد که بین ارتکاب جرایم و ویژگهای محل وقوع جرم مثل تاریکی و خلوتی محیط ارتباط معناداری وجود دارد بعلاوه تراکم جمعیت به عنوان عامل موثر در بروز جرم عمل می کند این پدیده در بخش مرکزی شهر تهران سبب افزایش میزان جرایم شده است
فرآیند و الگوی مهاجرت معکوس روستایی و عوامل مؤثّر بر آن (مطالعه موردی: دهستان حاجیلو- شهرستان کبودرآهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مهاجرت معکوس در ایران به عنوان یک پدیدة نسبتاً نو که به مرور به یک جریان تأثیرگذار بر جامعة روستایی تبدیل می شود، نیازمند بررسی از ابعاد مختلف اسنادی و میدانی است. تحقیق حاضر در پی آن است که فرآیند مهاجرت معکوس از شهر به روستا و عوامل مؤثّر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. روش: در این پژوهش مسألة مهاجرت معکوس در سطح یک منطقة روستایی که به شکل آشکاری با این پدیده رو به رو است به صورت پیمایش موردی و بررسی میدانی مورد مطالعه قرار گرفته است. چهار عامل سطح توسعه در روستاها، شرایط زندگی شهری، میزان درآمد مهاجران و تعلّق قومی و محلّی به عنوان عوامل احتمالی مؤثّر بر مهاجرت معکوس شناسایی و رابطة آن با مهاجرت معکوس بررسی شد و در چهارچوب تحلیل هم بستگی مورد آزمون قرار گرفت. جامعة آماری این تحقیق دهستان حاجیلو واقع در بخش مرکزی شهرستان کبودرآهنگ است. همة ۹ روستای دهستان مذکور به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدند. در این پژوهش در پیمایش میدانی از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. داده های به دست آمده از پرسش نامه ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفته اند. چهارچوب نظری این تحقیق از تلفیق و ترکیب دو دسته از نظریات مربوط به مهاجرت موسوم به دیدگاه اقتصادی و رویکرد اقتصاد جدید مهاجرت کار۱ شکل گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که میان متغیّرهای سطح توسعه، شرایط نامساعد شهری، میزان درآمد افراد و تعلّقات قومی و بومی از یک طرف و مهاجرت معکوس از طرف دیگر رابطة مستقیم وجود دارد. محدودیت ها و راهبردها: فقدان آمار کارگاه های تولیدی تازه تأسیس و به دست آوردن آمار دقیق آن ها از جمله محدودیت های تحقیق پیش رو بود. راه کارهای عملی: هرچه سطح توسعه در روستاها افزایش یابد، مشارکت فردفرد روستاییان در امر توسعه دخالت داده شود و تولیدات متناسب با محلّ و منطقة بومی شود، رشد منابع انسانی در روستاها بیش تر خواهد شد.
مکانیابی شهر جدید سهند
حوزه های تخصصی:
مکانیابی ، شهر جدید ، مادرشهر ، مطالعات منطقه ای
بافت فرسوده شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیمی و مساله دار نیازمند به حرکتی کنترل شده در جهت ادامه زندگی خود هستند. این حرکتدر قالب یک الگوی بهسازیو نوسازی تبلور می یابد. این الگو امری است مداوم کهدر نهایت میباید به سیستمی خود جوش تبدیل شود. این امر آنی و سریع نیست بلکه فرایندی حساس و پیچیده است که نیاز به طراحی برنامههای هدفمند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دارد و برای دستیابی به ساماندهی و احیای موفقیت آمیز، به شناخت دقیق بافت قدیمی و کل سیستم شهر و نظام منطقهای نیاز است. شهر بندرعباس با دارا بودن خصایص کلانشهری از حیث اهمیت در سطح منطقه و کل کشور با مسائل کالبدی متعددی روبرو است که از جمله اساسی ترین آن بافتهای نابسامان و فرسوده این شهر است که با وسعتی معادل1500 هکتار چهره شهر را به بدترین شکل ممکن ارائه داده. مسائل فرهنگی اجتماعی و عدم تجانس در بافتهای اجتماعی علاوه بر مسائل کالبدی بر این نابسامانیدامن زدهاست. طرحهای جامعتهیه شده نیز بهعنوان یکیاز برنامههایمهمکالبدیشهر با توجه به ماهیت و شرح خدمات خود هیچگونه توجهیبهاین معضل اساسیشهر نداشته و فضاهای نابسامان موجود را بدون هیچگونه طرحی در طرح تفصیلی به حال خود گذاشته و طبق شرح خدمات تیپ به یک سری مسائل دیکته شده پرداخته و از طرفی رشد این فضاها نیز ناشی از عدم اجرای به موقع طرح جامع در طول مدت سپری شدن افق طرح می باشد. طرحهای عمران و بهسازی تهیه شده که در مقیاس کوچک و بهصورت موضعی و برای مقطع زمانی خاص تهیه شده، نتوانسته گره گشای این مشکل شهر باشد. در راستای این امر پژوهش حاضر سعی بر آن دارد به بررسی و ارزیابی بافتهای مساله دار شهری با تآکید بر بافت پرمعضل بندرعباس پرداخته و راهکارهایی جهت ساماندهی و تجدید حیات این بافت 1500هکتاری ارائه دهد.
تحلیل جایگاه و نقش شهر میانی همدان در توسعه ی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان برخورداری از عوامل مختلف طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نابرابری های منطقه ای را ایجاد نموده و یا آن را تشدید می سازد . از بیست و شش نقطه ی شهری استان همدان در سال 1385، شهر همدان حدود 49 درصد و روستا - شهرها یعنی شهرهای کمتر از 25 هزار تن( بیست نقطه ی شهری )، 15 درصدجمعیت شهری را دربرگرفته اند . از طرف دیگر استان همدان دارای دو کلان ناحیه شمالی و جنوبی است که براساس وضعیت نظام شهری در نیمه ی شمالی استان، از چهارده شهر موجود در این حوزه، شهر همدان به تنهایی بیش از 77 درصد از کل جمعیت شهری را دراختیار داشته و در سیزده شهر دیگرفقط 22 درصد از کل جامعه ی شهری ساکن بوده اند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، نقش شهر میانی بزرگ همدان در توسعه ی منطقه ای با استفاده از روش ها و الگوهای کمی به لحاظ متغیرهای جمعیتی، امکانات آموزشی، بهداشتی و فرهنگی و تاثیر آن بر منطقه، مورد ارزشیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که این شهر نقش مؤثری در توسعه ی فضایی داشته است. چنان که عمده ی توان های اقتصادی و خدماتی استان در این شهر متمرکز شده است. مهمترین دلایل آن، تعداد کم شهرهای میانی و نیز موقعیت نامناسب آنها در فضای زیر منطقه ای است. بنابراین توسعه و تقویت شهرهای میانی می تواند با عملکرد مطلوب به انسجام توسعه ی فضایی شهرهای منطقه کمک کند.